فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
بررسی ارتباط سازمان فضایی و شیوه زندگی در خانه های حیاط دار دهه پنجاه تا نود شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 194
حوزههای تخصصی:
در حوزه محیط و رفتار،سازمان دهی فضایی خانه و شیوه زندگی همواره در یک ارتباط دوسویه بایکدیگر بوده اند. تغییرات سازمان دهی فضایی خانه به شکلی کاملاً ملموس بر شیوه زندگی ساکنانش تأثیرگذار بوده است. شیوه زندگی در هر خانه در ارتباط مستقیم با فرهنگ، فعالیت های روزمره و قوانین اهالی خانه است که تغییرات آن ها قابل مشاهده و کاوش می باشد. با بررسی شیوه زندگی نیز می توان به فهم و خوانشی درست از علل شکل گیری فضاهای داخلی خانه ها و درنتیجه تغییرات سازمان دهی آن ها رسید. در راستای رسیدن به این هدف، نمونه هایی از خانه های معاصر حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا نود به طور جداگانه در هر دهه انتخاب شده است که همگی آن ها دو ویژگی مهم دارند: یکی اینکه در شهر شاخص نیستند و عمومیت بیشتری دارند؛دیگر اینکه برای مطالعه رفتاری داخل خانه ها قابل دسترس اند. نمونه ها به ترتیب براساس دهه و محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان ازA1 تا اE4 کدگذاری شده اند. روش تحقیق در این پژوهش موردی، ترکیبی است شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده ازمطالعات کتابخانه ای، مشاهده و دسته بندی داده های رفتار و شیوه زندگی، به دست آمده از مصاحبه با ساکنان توسط نرم افزار مکس کیودا. نتایج نشان از تغییرات در سازمان دهی فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام دارد. این تغییرات فقط مرتبط به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان نیست، بلکه مربوط به دهه ساخت خانه نیز هست و با توجه به تغییرات در فرهنگ و شیوه زندگی اهالی شهر قابل پیگیری است. با توجه به این پژوهش، این تغییرات مربوط به تعداد فضاها، نام آن ها، محل قرار گیری در پلان، همچنین نوع و تعداد فعالیت های هرکدام در دهه های مختلف از پنجاه تا نود است؛ امابا توجه به فرهنگ غنی مردم کرد بومی، همچنان در شیوه زندگی ساکنان اهمیت به مهمان و جانمایی بهترین قسمت خانه به فضای پذیرایی مشاهده می شود. حیاط نیز ازجمله فضاهایی است که تقلیل کاربری و تغییر مبلمان داشته که در بحث ها بیان شده است.
ویژگی های محیطی موثر بر تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله از نگاه آنان؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
3 - 16
حوزههای تخصصی:
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیت ها در همسایگی ها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راه های جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگی های محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محله هایشان ترغیب می کنند. بدین منظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعه ای از این ویژگی ها در شهر مشهد جمع آوری کرده است. در نهایت پاسخ های کودکان به کمک تحلیل عامل اکتشافی دسته بندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان می دهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله هایشان می تواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذت بخش به ویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی به کمک فضاهای شاد و اجتماع پذیر، 4) قابلیت های محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازه ها در تراز همکف درکنار ساختمان های نشانه ای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیت های بازی وار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاست گذاران حوزه سلامت و برنامه ریزان و طراحان شهری زمانی می توانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذت بخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
ارائه چارچوب برندسازی به منظور توسعه گردشگری در شهرهای خلاق ایرانی (مطالعه موردی: شهرخلاق موسیقی سنندج)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق می توانند به وسیله خلاقیتی که دارند، تصویر خود را به جهانیان نمایان کنند. این برندسازی درست و مؤثر است که منجر به ماندگاری شهرهای خلاق در رقابت های جهانی می شود و درعین حال توسعه گردشگری را برای شهر به همراه دارد. شهر سنندج به تازگی در حوزه موسیقی شبکه شهرهای خلاق یونسکو ثبت شده است. بنابراین فرصت مهمی در اختیار ذی نفعان قرارگرفته است که با همکاری هم به نمایان شدن برند شهر سنندج کمک کنند. لذا هدف اصلی پژوهش بررسی این فرآیند و پیشنهاد چارچوب برندسازی برای شهر خلاق موسیقی و کمک به توسعه گردشگری سنندج است. این پژوهش از نوع توصیفی-کمی با ماهیت کاربردی است که باهدف برندسازی شهر خلاق موسیقی به ارزیابی شاخص های شهر خلاق و برندسازی در سنندج پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 390 پرسشنامه به صورت آنلاین، توسط ساکنین و شهروندان پر شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های دوجمله ای، فریدمن، تحلیل عاملی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص اجتماعی-فرهنگی بهترین و کیفیت خدمات رسانی بدترین وضعیت را دارد. بنابراین در کنار حفظ کیفیت فرهنگ لازم است که جهت بهبود وضعیت کیفیت خدمات رسانی اقدام به برنامه ریزی راهبردی برای شهر سنندج کرد.
خاتم در آثار میراث معاصر: خوانش تاریخی در ورودی امامزاده زید تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
157-142
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش خاتم کاری به عنوان بخشی از تزیینات معماری مورد نظر بوده که در این راستا به در ورودی امامزاده زید (ع) در شهر تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران پرداخته شده است. هدف از پژوهش، مستندنگاری و تحلیل تخصصی درهای ورودی نامبرده، جهت دستیابی به اطلاعات تخصصی و فنی است. روش ها: خاتم کاری یکی از روش های تزیین سطح اشیای چوبی است که از دوره آل مظفر تاکنون آثار قابل توجهی در گنجینه های هنری از آن بر جای مانده است. از منظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت بررسی میدانی و کتابخانه ای بوده است. همچنین دو در ورودی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. یافته ها: بررسی های صورت گرفته حاکی از آنست که پژوهش حاضر نقش مؤثری در واکاوی مؤلفه های نوآوری خاتم کاری دوره ی قاجار در دو اثر مورد مطالعه و جایگاه آن در تزیینات معماری داشته و همچنین مستندنگاری و تحلیل اطلاعات تخصصی حاصله کمک به ارتقای دانش حفاظت و نگهداری اثر دارد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که درهای ورودی مورد مطالعه از جمله آثار شاخص دوره ی قاجار بوده که مؤلفه های نوآوری همچون خاتم معرق و خاتم به شیوه ی چیدمان گره در آن ها مشاهده می گردد. واکاوی و تحلیل این مؤلفه ها نقش مؤثری در حفظ آثار و همچنین به صورت اطلاعات مفید در راستای حفظ و نگهداری اثر به شمار می آیند.
فراتحلیل چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران؛ چشم اندازی برای مطالعات و اقدامات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
114 - 137
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران همواره در راستای تحقق بخشیدن به اهداف خود از مرحله ی تهیه تا اجرا با چالش هایی مواجه بوده اند که این چالش ها اغلب مانع اجرای طرح ها می شده و یا اجرای آن ها را با شکست مواجه کرده است. شناسایی و درک صحیح این موانع گامی اساسی در راستای چگونگی رفع آن هاست.
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران به منظور یافتن اولویت های پژوهش های آینده از طریق فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه است.
روش: روش پژوهش «فراتحلیل بر مبنای نظریه ی زمینه ای» است. نمونه گیری و غربال مقالات با استفاده از معیارها و در طی چند مرحله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل نمونه ها، از طریق کدگذاری باز، اشارات مستقیم و غیرمستقیم مطالعات به موانع و علل عدم تحقق برنامه های حفاظت استخراج گردیده است و در گام بعد، با استفاده از کدگذاری محوری و انتخابی، کدها دسته بندی شده، رابطه بین مقوله ها تحلیل و مفاهیم اصلی شکل داده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 9 مقوله ی «چالش نهادی و مدیریتی میراث»، «چالش محتوایی و معنایی طرح ها و برنامه ها»، «چالش رویه ای و روش شناختی»، «چالش فرهنگی و اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش حقوقی، قانونی، ضوابط ومقررات حفاظت و توسعه»، «چالش قدرت و سیاست»، «چالش زمان» و «چالش دانش و تخصص» استخراج و طبقه بندی شدند. در این راستا مقوله ها و کدهای مربوطه دارای هم پیوندی عمیقی بوده و بعضاً از هم تأثیر گرفته و برهم تأثیرگذارند، به نحوی که برطرف نکردن یک مانع یا چالش، موجب ایجاد یا تشدید مانعی دیگر خواهد شد.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه «چالش نظری و ادبیات بومی در حوزه ی مرمت و حفاظت شهری»، «چالش معنایی واژگان مرمت و حفاظت»، «شکاف بین تئوری و عمل» و «نوآوری و تکنولوژی» به عنوان خلأهای اصلی مطالعات پیشین و لزوم در اولویت قرار گرفتن آن ها به منظور بررسی در مطالعات آتی معرفی گردیدند.
بررسی تطبیقی ویژگی های کالبدی و کارکردی شناشیرهای بوشهر با فضای مشربیه در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
شناشیرها یکی از جذابیت های فرمی بافت تاریخی بوشهر هستند که عنصر مشابه آن در سایر کشورهای خلیج فارس، «مشربیه» است. با توجه به ارزش تاریخی این عناصر، بازشناسی آن ها به کشف تفاوت ها، شباهت ها و درک ماهیت کاربردی شان در گذشته و استمرار بکارگیری آن ها در معماری امروز، ضروری است. هدف تحقیق، مقایسه کالبدی و کارکردی شناشیر و مشربیه، جهت شناخت شاخصه های بومی، حفظ، احیا و بازبکارگیری آن ها در معماری امروزی است. روش تحقیق کیفی و توصیفی-تحلیلی و راهبرد تحقیق، استقرایی است. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی، مشاهده و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق، تمامی شناشیرهای بوشهر و در سایر کشورهای خلیج فارس، تعداد ۲۰۰ بنا به صورت هدفمند بوده است. نتایج نشان داد که مشربیه ها بیش تر بر تزیینات و فرم، و شناشیرها بر نحوه ساخت و تطبیق کاربرد فضا، با زندگی ساکنین تمرکز دارند که نشان از تفاوت در بینش اسلامی و فرهنگ و نوع معیشت صاحبان بناها در این کشورها دارد.
گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا در معماری
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابل هایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها می توانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبه های متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذاری آن ها بر رفتار و احساسات انسان ها می پردازد. یکی از مهم ترین گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا، تعادل میان تضادها است. در طراحی فضاها، تلاش برای ایجاد تعادل بین عناصر مختلفی مانند روشنایی و تاریکی، فضای باز و بسته، فضای داخلی و خارجی و... به عنوان یکی از اصول اساسی در نظر گرفته می شود. این تعادل می تواند به تعادل در روحیه و احساسات افراد کمک کند و فضا را برای استفاده بهینه از آنان فراهم کند. یکی دیگر از گزاره های مهم دیالکتیک فضا، تداخل و تعامل بین عناصر مختلف است. فضاها با ایجاد تداخل و تعامل بین مؤلفه های مختلف می توانند جذابیت بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، فضاها با تنوع و تعدد عوامل، بیشترین تأثیر را بر رفتار و احساسات افراد دارند و این تعامل ها می تواند به وجود آورنده جوانب جذاب و پویایی در فضاها باشد. یکی از دیگر گزاره های پرتکرار، پیوند با محیط است. فضاها باید قادر باشند با محیط اطراف خود پیوند برقرار کنند و ارتباط مثبتی با آن داشته باشند. این ارتباط می تواند از طریق استفاده از مناظر طبیعی، ارتباط با فضاهای مجاور یا حتی ادغام با فضاهای شهری انجام شود. با توجه به این گزاره های پرتکرار، طراحان معماری می توانند فضاهایی را ایجاد کنند که تأثیرگذاری بیشتری بر رفتار و احساسات ساکنان داشته باشند و فضاهایی دارای جذابیت و تنوع بیشتری باشند. این اصول به طراحان کمک می کند تا فضاهایی باکیفیت و مناسب برای زندگی و کار انسان ها ایجاد کنند.
راهکارهای مؤثر بر رشد انگیزشی کودکان کم توان ذهنی بر پایه روانشناسی محیطِ فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به واسطه تفاوت در ویژگی های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده ای در زمینه رشد فردی و اجتماعی این کودکان می شود، در سال های اخیر، طراحی معماری فضاهای آموزشی به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین فضاها در بهره وری حداکثری از توانایی این کودکان محور توجه بسیاری از معماران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت و ارائه راهکارهایی در راستای بهبود کیفیت فضاهای آموزشی کودکان کم توان ذهنی جامعه با تکیه بر دانش روانشناسی محیط سعی در ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در راستای شناخت و پاسخگویی به این پرسش بوده که «در فرآیند بهبود حالات و اختلالات کودکان کم توان ذهنی چه مؤلفه ها و راهکارهایی در زمینه روانشناسی محیطی فضاهای آموزشی می تواند منجر به ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان شود؟». روش تحقیق حاضر دارای ماهیت کیفی و وابسته به راهبرد توصیفی-تحلیلی است. پردازش این موضوع در ابتدا بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در راستای شناخت و تحلیل مولفه های محیطی مؤثر بر روان این کودکان بوده و در ادامه از بررسی های میدانی و مشاهده جهت تقویت روایی تحقیق بهره برده است. نتایج نشان می دهد که کودکان کم توان ذهنی به جهت برخورداری از ذهنی مضطرب و آشفته تر نسبت به سایر کودکان حساسیت بیشتری در برخورد با محیط های گوناگون از خود بروز می دهند. در این راستا بهره گیری از عناصر معماری نظیر رنگ و فرم مناسب، جنس مصالح و تناسبات و همچنین ایجاد فضاهای اجتماع پذیر و فعالیت های مشارکتی در کنار بازی سازی های مطلوب در فضای آموزشی، تأثیر به سزایی در بهبود عملکرد ذهنی آنان داشته و منجر به افزایش آرامش ذهنی، استقلال فردی، ارتباطات اجتماعی و درنهایت ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان در فضاهای آموزشی می گردد.
سنجش میزان زیست پذیری در بافت های از پیش طراحی شده و خودرو شهر قزوین با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: محله های مینودر و غیاث آباد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با مطالعه ادبیات نظری، هفت مؤلفه اصلی برای سنجش میزان زیست پذیری در محلات مسکونی در نظر گرفته شد، که عبارتند از: سرمایه اجتماعی، عدالت اقتصادی، سرزندگی، هویت، محیط کالبدی سازگار، دسترسی و تاب آوری بافت. آن گاه با استفاده از آمارهای موجود، برداشت میدانی و پرسشنامه هر یک از سنجه ها را در دو بافت خودرو (محله غیاث آباد) و از پیش برنامه ریزی شده (محله مینودر) اندازه گیری شد. با استفاده از تکنیک AHP مؤلفه ها و شاخص های فوق الذکر وزن دهی و امتیاز نسبی هر یک از بافت های مورد نظر محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان زیست پذیری محله غیاث آباد به عنوان بافت برنامه ریزی نشده معاصر شهر قزوین نسبت به محله مینودر با بافت برنامه ریزی شده، بالاتر است. به نظر می رسد یکی از دلایل مهم پایین بودن میزان زیست پذیری در محلات برنامه ریزی شده عدم توجه به مسائل اجتماعی-فرهنگی در فاز طراحی است. این بررسی اولویت های برنامه ریزی را در این دو بافت جهت دستیابی به زیست پذیری بالاتر را مشخص می سازد. براین اساس در بافت طراحی شده توجه به راهکارهایی جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی، ارتقاء سرزندگی محیط شهر و ایجاد هویتی منحصر به فرد اشاره نمود. در بافت طراحی نشده، برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح تاب آوری و حذف کاربری های ناسازگار می بایست در اولویت قرارگیرد.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
5 - 25
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین از آثار انتشار گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن به اتمسفر است. با توجه به سهم ایران در تولید دی اکسیدکربن و تعهدات ملی و بین المللی برای کاهش انتشار کربن در کشور از یک سو و پتانسیل بالای بخش ساختمان برای کاهش انتشار کربن از سویی دیگر، ضروری است صنعت ساختمان به سمت آینده کم کربن هدایت شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، شاخص های مؤثر با مرور پیشینه تحقیق شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و با توزیع پرسشنامه میان صاحب نظران از سه حوزه سیاست گذاران، پژوهشگران و فعالان در عرصه ساختمان، اهمیت شاخص ها برای دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران ارزیابی شد و در هفت حوزه که عبارت اند از مکان یابی و سایت، معماری ساختمان، مصالح و روش ساخت، بهره وری انرژی، بهره وری آب، کیفیت محیط داخل و انرژی تجدیدپذیر طبقه بندی شد. پس از ایجاد اجماع میان صاحب نظران، با اهمیت ترین شاخص ها در جهت دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران، «طراحی اقلیمی» و «ارتقای پوسته خارجی ساختمان متناسب با اقلیم» تعیین شد. دستاورد این تحقیق می تواند در شناسایی و مسیریابی تصمیمات کلیدی در طراحی ساختمان کم کربن و تعیین خط مشی و اولویت بندی سیاست گذاران در کشور مورد استفاده قرار گیرد.
الگوهای روابط فضایی در رباط های مسیر تاریخی جرجان به نیشابور با بهره گیری از نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
5 - 27
حوزههای تخصصی:
موقعیت ویژه ایران در منطقه همچون چهارراهی بین تمدن های مختلف شرق و غرب، این سرزمین را از راه های مهمی در دوره های مختلف تاریخی برخوردار کرده است. در مسیر شاهراه خراسان یا شرق، یک شاخه فرعی در شمال خراسان واقع است. راه تاریخی جرجان به نیشابور با نُه منزلگاه نقطه گذاری شده است و پیشینه تاریخی آن به قرن چهارم تا نهم هجری بازمی گردد. رشته کاروان سراهای پشت سرهم معدودی در ایران مربوط به پیش از دوره صفوی باقی مانده است. با توجه به اینکه کاروان سراهای زنجیره ای به دلیل کارکرد به هم پیوسته در پناه دادن به مسافران به احتمال زیاد هم زمان ساخته شده اند، تحلیل زنجیره ای از آن ها جایگاه ویژه ای در مطالعات الگوشناسی معماری ایران دارد. در این پژوهش، ابتدا با کمک روش تفسیری تاریخی، این مسیر و منزلگاه ها و رباط های آن از قرن چهارم هجری به بعد شناسایی شده اند. در گام بعدی، با تکیه بر نظریه نحو فضا و گراف های توجیهی حاصل از آن، روابط فضایی این رباط ها تحلیل شده و با کمک روش استدلال منطقی الگوهای حاکم بر این روابط تفسیر شده اند. یافته ها نشان می دهد که نقطه ورود به بناها یگانه و سردر ورودی است. هشتی به عنوان مفصل ارتباطی در فضای میانی قرار دارد. اسطبل از طریق هشتی و برج از طریق اسطبل راه دارد. هشتی به ایوان ورودی حیاط متصل است. اتاق ها اطراف حیاط چیده شده اند؛ اما ایوانچه مفصل میان اتاق و حیاط است. وجه افتراق بناها وجود بخش های اضافی همانند اسطبل و شیوه اتصال آن ها با هشتی است. بدین ترتیب طرح این بناها در حین دارا بودن الگوی واحد، با تمهیداتی ازجمله تعداد اتاق، هشتی و شکل اسطبل برای هر بنا یگانه است.
پتانسیل سنجی تهویه طبیعی در فضاهای اداری از منظر اقلیم و طرح فضای داخلی در مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
169 - 191
حوزههای تخصصی:
تهویه طبیعی از مهم ترین استراتژی های غیرفعال کاهش مصرف انرژی ساختمان، ایجاد آسایش حرارتی، و بهبود کیفیت هوای داخل ساختمان بوده و از راه حل های کلیدی برای دستیابی به پایداری در صنعت ساختمان است. ازسوی دیگر، پتانسیل تهویه طبیعی به شدت وابسته به شرایط آب وهوایی است و به طور قابل توجهی از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. این درحالی است که اطلاعاتی از برقراری این امکان در کشور در دسترس نیست. ازاین رو پژوهش حاضر پتانسیل سنجی تهویه برای استفاده حداکثری در اقلیم های مختلف ایران را در دو بخش و دو مقیاس مطالعه کرده است. نخست پتانسیل تهویه در مقیاس اقلیم بر اساس داده های هواشناسی ارزیابی شده و حداکثر پتانسیل تهویه طبیعی 31 مرکز استان ازطریق محاسبه تعداد ساعات مناسب برای بهره گیری از تهویه برآورد شده و در بخش دوم تأثیر تهویه بر ارتقای آسایش حرارتی و کیفیت هوا در مقیاس ساختمان در فضای داخلی بررسی شده است. به این منظور، یک مدول از یک ساختمان اداری در نرم افزار راینو مدل سازی شده، سپس با استفاده از پلاگین کلایمت استودیو محدودیت هایی بر داده های هواشناسی (دما، باد و رطوبت) اعمال شده است. درنهایت، نتایج به صورت نقشه و با ارائه دسته بندی گزارش شده است. طبق نتایج، ساعات تهویه طبیعی از 1095 تا 6158 ساعت، درصد ساعات آسایش از 15/33% تا 32/50%، درصد ساعاتی با غلظت کربن دی اکسید استاندارد از 89/10% تا 16/50% و درصد ساعاتی با نرخ تعویض هوای مناسب نیز از 55/11% تا 85/48% متغیر بوده اند. بر این اساس، به منظور پاسخ به پرسش پژوهش (هریک از مناطق و اقالیم ایران، چه مقدار پتانسیل استفاده از تهویه طبیعی دارند؟) اطلس پتانسیل تهویه طبیعی فضاهای داخلی در اقلیم های مختلف کشور (و محدود به مراکز استان ها) تهیه شده که قابلیت استفاده در فرایند طراحی با توجه به امکان بهره گیری از پتانسیل های طبیعی را برای طراحان بدون نیاز به دانش فنی محاسباتی برآورده می سازد.
ناخودآگاه تباری و ترجیح همسانی سرپوش های انسانی و آسمانه بناها (گزارش همانندی 50 سرپوش انسان و سرپوش بنا در بین اقوام آسیای شرقی، غربی و میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
87 - 109
حوزههای تخصصی:
ناخودآگاه جمعی کارگزار بسیاری از کنش های هنری است و معمولا در تعیین کلیات آن ها، نقش اصلی را ایفا می کند. اما تجربه نشان می دهد این ناخودآگاه تباری است که در ماندگاری و حتی جزئیات آثار هنری، ازخود کارآیی بیشتری نشان می دهد. هدف این پژوهش نشان دادن تاثیر ناخودآگاه تباری در جاری سازی الگوهای ماندگار معماری با رویکرد روانی_زیستی است. سؤال اصلی عبارتند از: بین الگوهای سرپوش های بومی و الگوهای ماندگار آسمانه بناها در مناطق آسیایی چه مقدار همسانی وجود دارد؟ برای رس یدن به پاس خ این پرسش، از روش تحقیق تفسیری_ تاریخی و روش استدلال، قیاسی_استقرایی استفاده شد. بدین منظور از میان سه منطقه آسیای شرقی، میانه و غربی، و از کشورهایی با اقلیم و مردمانی دارای هویت قومی مشابه، همچنین تاثیرگذار بر فرهنگ و معماری زمانه، 50 آسمانه معماری بعد قرن 10، به روش کتابخانه ای انتخاب گردید سپس با استفاده از نرم افزارهای اتوکد و فتوشاپ، تناسبات شکلی آسمانه بناها با کلاه های رایج و مشابه هر منطقه مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های تحقیق که بیش از 85 درصد هم پوشانی را بین فرم های کالیبره شده نشان می دهد؛ الگوی آسمانه ها محدود به سازه، کاربری و اقلیم نیست و معماران، ضمن توجه به این موارد، برای پاسخ به نیازهای زیستی و روانی، سرپوش های اصیل و بومی هر تبار را در آسمانه های آن سرزمین به کار بسته اند. زیرا این الگوها با وجود تفاوت در مصالح، هم از منظر اقلیمی و هم از منظر سلایق فرهنگی بیشترین سازگاری را دارند. این تشابهات علاوه بر خطوط پیرامونی گاه در نقوش، بافت و حتی رنگ و جزئیات نیز قابل رویت است. از این رو میتوان گفت: ناخودآگاه تباری در حوزه شکلی، با غربال باورها، هنجارها بر اساس آزموده های موفق، فرم های منتج از آنها را پاس می دارد و این الگوهای متنوع بومی را در معماری تبار خویش به کار می بندد.
بازخوانی میراث معاصر تهران و الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۷۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی، نیازمند برخورداری از هویت اسلامی ایرانی است. تهران در دوره مدرن سابقه ای قوی و ارزشمندی دارد، هرچند این قدمت تاریخی طولانی نیست. شکل گیری تهران جدید در کمتر از سه قرن قبل و تحولات چشمگیر آن در یکصد و پنجاه سال قبل، مشکلات فراوانی را برای آن ایجاد کرده است. مهمترین چالش شناسایی شده، ضرورت بازخوانی میراث معاصر تهران، با هدف الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی آن است. روش ها: پژوهش رویکردی کیفی دارد و از منظر روش شناختی، «فراتحلیل» شناخته می شود. تکنیک انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است که از طریق آن پژوهش به بررسی و مداقه در ادبیات موضوع و اسناد بالادستی می پردازد. تکیه به «تمام پژوهی» و «اشباع نظری»، اعتبار ویژه ای به نتایج پژوهش داده است. یافته ها: دستاوردهای پژوهش به مفاهیمی دهگانه اشاره دارد که بازشناسی هویت مدرن شهر تهران، و بازطراحی هویت اسلامی ایرانی شهر تهران از طریق آن ها ممکن است. مواردی چون 1- خیابان، 2- فضای باز شهری، 3- اماکن مذهبی، 4- هندسه شهر، 5- محله های شهری، 6- فضای بینابینی، 7- فضای فرهنگی در شهر، 8- سکونت، 9- میدان های شهری و 10- آموزش و فضاهای آموزشی. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت «هویت بخشی شهری»، «مردمی سازی» و «هوشمندسازی» به عنوان ارکان سه گانه هویت اسلامی ایرانی در حوزه وظایف و ماموریت های سازمان زیباسازی شهر تهران تاکید دارد؛ موضوعی که برای تحقق تحقق چشم انداز «تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام» و ابعاد مختلف آن لازم و ضروری است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مبتنی بر توان افزایی جوامع محلی؛ مطالعه موردی: روستای اشتیوان، شهرستان باخرز، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۴۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
توان افزایی و ظرفیت سازی روستائیان و تشکل ها، یکی از پیش شرط های توسعه پایدار است. یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه پایدار روستایی، نقش سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی حاصل تعاملات میان انسان ها، سازمان ها و نهادها است که مبتنی بر اعتماد و همدلی است و به واسطه مشارکت و همکاری اجتماعی تسهیل می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت اجتماعی) در توسعه روستایی جهت توان افزایی جوامع محلی است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکه جوامع روستای اشتیوان، ازطریق تکمیل پرسش نامه تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با اعضای گروه های خرد توسعه روستایی بررسی می شود. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. بنابراین، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های خرد توسعه روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 113 عضو در 11 گروه خرد توسعه روستایی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی گروه های خرد توسعه در مراحل مختلف قبل و بعد از اجرای پروژه بررسی شد. نتایج نشان می دهد که میزان اعتماد، مشارکت و به نوعی سرمایه اجتماعی در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط و گاهاً ضعیف بوده که پس از اجرای این پروژه میزان این مؤلفه ها افزایش یافته است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد و نیز اتحاد و یگانگی بین افراد بعد از اجرای طرح افزایش یافته است. به طورکلی باتوجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که به دنبال اجرای این پروژه میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی شبکه افزایش یافته و درواقع می توان استدلال نمود که پس از اجرای پروژه، با تقویت سرمایه اجتماعی، تحقق و ارتقای توانمندی جوامع روستایی امکان پذیر شده است.
ارائه مدل ارزیاب ی خطر سیل در استان همدان به منظور رده بندی آسیب پذیری و پیامدهای محتمل در مراکز جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۱۳۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت بحران، ارزیابی ریسک سوانح و تحلیل مؤلفه های آن (خطر و تهدید، آسیب پذیری و پیامد) به منظور تعریف اقدامات پیشگیری، کاهش آثار و حتی آمادگی جهت پاسخ بهنگام در مواجهه با انواع سوانح بیش از قبل موردتوجه است. در حال حاضر هرچند محققین و سازمان های بین المللی ذی ربط با توجه به پیچیدگی مدیریت ریسک، سعی در ارائه روش هایی برای ارزیابی ریسک، تحلیل آسیب پذیری و رده بندی پیامدهای مؤثر در یک سیستم در مواجهه با سوانح نموده اند، لیکن اکثر روش ها بر مبنای اهداف محققین و شاید به صورت سلیقه ای (بر حسب دقت و راحتی کار) انتخاب می گردد. بر این اساس، این تحقیق با نگاه تطبیقی به برخی از روش های موجود و انتخاب روشی مناسب، با هدف ارائه مدل ارزیابی خطر سیل در استان همدان به منظور رده بندی آسیب پذیری و پیامدهای محتمل در مراکز جمعیتی انجام گرفته است. لذا ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل یافته های مطالعات موجود و بررسی تطبیقی آن ها، روش مناسب برای استان همدان به صورت ترکیبی از روش توزیع گمبل، مدل K میانگین و خوشه بندی فازی پارامترهای تأثیرگذار، است. در این روش با پیاده سازی و ترکیب لایه های استاندارد پارامترهای تأثیرگذار ازطریق AHP فازی و لایه خطر سیل که ازطریق ماتریس استانداردشده نظرات کارشناسان در نرم افزار GIS به دست آمده، نقشه خطر سیل تهیه و سپس مراکز جمعیتی (شهرها) طبقه بندی می شوند. در ادامه با اجرای روش، رده بندی مراکز در معرض خطر استان همدان به ترتیب شهرهای همدان، ملایر، تویسرکان، نهاوند، اسدآباد، کبودرآهنگ، رزن، بهار، فامنین و قروه درگزین به دست آمد. لذا شهر همدان به عنوان مرکز استان همدان در پهنه ریسک نسبی زیاد تا خیلی زیاد قرار گرفته و با توجه به تراکم جمعیت بالا نسبت به سایر شهرهای استان، در اولویت برآورد دقیق ریسک، تحلیل آسیب پذیری و اقدامات کاهشی قرار دارد.
Investigating the Factors Influencing the Diversity of the Various Residential Buildings Façades (Case S tudy: Vali-Asr Neighborhood in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
71 - 84
حوزههای تخصصی:
The s tudy methodology is a mixed research method that is contextual and semantic in terms of the data's nature; in terms of the logic of thinking, the s tudy method is deductive, and in terms of the analysis levels, it is analytical-interpretive. The selected s trategy of this research is grounded theory, with the preliminary analyses (qualitative research method) being conducted based on S trauss and Corbin's sys tematic coding using MaxQDA software. Then, in the second s tage, the importance coefficients of the topics extracted from semi-s tructured interviews were analyzed using the analytic hierarchy process (AHP) using Expert Choice Software. The research findings indicate that mos t of the respondents find "recognition and creation of emotional bond through the use of the pas t generations'' memories" and "the neighborhood's his torical form and shape" as two selectable solutions and, of course, in the authors'' minds, considering the population growth and increase in the demands for new houses in the intended texture and, consequently, increase in the number of cons tructions and the change in the city's countenance, these solutions seem to be somewhat illogical. "The necessity for amending the urban and regional criteria and regulations," and also, "enhancing the awareness of the designers and the area's addressees," and, subsequently, "reducing the influence of the designers'' tas tes" are the other factors that seem to be more widely applicable for they can prevent the emergence of visual abnormalities on the façades to a large extent.
فهم مولفه های محیطی مؤثر بر شکل گیری حس تعلق مکانی در بازار سنتی ایران و مقایسه آن با مجتمع های تجاری مدرن (نمونه موردی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر تأثیرگذار در شهرهای تاریخی مسلمانان است. در طول شکل گیری این شهرها، بازارها همواره دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا بامطالعه روی بازار سنتی به ارزیابی نقش فضای معماری در کیفیت محیط بپردازد؛ و اینکه چگونه بازار سنتی ایرانی با در نظر گرفتن فرایند ادراکی به نیازهای انسانی پاسخ داده و منجر به خلق خاطره جمعی و حس تعلق به مکان شده است. لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی و مدرن به نیازهای انسانی، مدنظر تحقیق است تا بتوان با شناسایی عوامل مؤثر به ارتقا کیفیت فضاهای مشابه معاصر کمک کند.با تهیه پرسشنامه و بررسی پیمایشی اطلاعات، جمع آوری و در نرم افزار spss داده ها تجزیه وتحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های حس مکان در بازار سنتی ایرانی تأیید شد و مدل و پیشنهادهای کاربردی برای فضای مشابه معاصر ارائه گردید.
پارامترهای بهینگی فرم و ساختار پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) در طبیعت و معماری؛ بررسی موردی: پوسته تخم پرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
99 - 121
حوزههای تخصصی:
فرم ها و ساختارهای طبیعی همواره یکی از مهم ترین منابع الهام انسان به منظور خلق فضا بوده است. پژوهش حاضر بر روی یکی از منابع الهام مهم از طبیعت که پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) است، متمرکز شده و به بهینگی فرمی و ساختاری این پوسته ها و الگوپذیری در معماری پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شبیه سازی است و از منابع اولیه این حوزه و نمونه موردی تخم پرندگان استفاده نموده تا از طریق بررسی پارامترهای فرم و ساختار نمونه تخم مرغی از پوسته های طبیعی RSS ، به چگونگی استفاده از ظرفیت های شاخص آنها در معماری بپردازد. در این راستا، مقاله ابتدا به گونه شناسی پوسته های RSS و بررسی اصول فرمی آنها در طبیعت می پردازد. سپس، گونه شناسی این پوسته ها که در قالب پوشش های فضا در معماری گذشته و معاصر بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. از اهداف دیگر این پژوهش، بررسی پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری در طبیعت و معماری بوده است. نتایج نشان می دهد، پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری پوسته های RSS در طبیعت می توانند الگوهای مهمی برای معماران باشد، نظیر کاهش مصرف مصالح، افزایش دهانه ها، کاهش مقاومت هوا در طراحی پوسته و اجرای پوسته های RSS متمرکز بر زمینه و بستر.