فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حائز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است. روش ها: این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزارENVI-met(v4) در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است. و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.
چارچوبی نظری در تعیین آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
187 - 209
حوزههای تخصصی:
دگرگونی ارزش ها، آداب فکری و زیستی و تغییر رابطه انسان با جهان و طبیعت، مخدوش شدن انسجام دیرینه کالبدی، اجتماعی و فرهنگی از جمله چالش های شهرهای ایرانی در دوران معاصر است که فراموشی خاطرات جمعی و دگرگونی مفهوم شهر را در پی داشته است. هدف از نوشتار حاضر، مطالعه آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در راستای حفاظت از مفهوم شهر و خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران است. پژوهش، از روش کیفی و راهبرد پدیدارشناسانه (پدیدارشناسی توصیفی) استفاده می کند. در این نوشتار، ضمن مرور نوشتگان مرتبط با خاطره جمعی، دگرگونی، پیوستگی و پایایی، یک چارچوب نظری برای انجام مطالعه پدیدارشناسانه تدوین گردیده و بر پایه آن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 41 نفر از اهالی مرکز تاریخی تهران (از متولدین دهه های گوناگون و از اقشار و طیف های اجتماعی متفاوت) به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر گونه بندی خاطرات جمعی (خاطرات خانه و محله، خاطرات فرهنگی-اجتماعی، مذهبی، ملی-سیاسی، طبیعی و شهری)، صورت بندی نظری مفاهیم «دگرگونی»، «پیوستگی» و «پایایی» را دربر می گیرد. صورت بندی نظری مفهوم دگرگونی در مرکز تاریخی تهران، حکایت از چهار سندروم یا نشانگان «دگرگونی متداوم»، «ترک محله پدری»، «آشیانه خالی» و «فراموشی متداوم» دارد. برپایه چارچوب نظری پژوهش، می توان گفت که آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در مرکز تاریخی تهران در حدودی است که در آن، «دگرگونی متداوم» محدوده متوقف گردد و ساختار هویتی آن از طریق غلبه فرهنگ مرمت بر فرهنگ تخریب و نوسازی، حفظ شخصیت مرکز تاریخی و حفظ سبک زندگی و شیوه سکونت اصیل تداوم یابد که این خود متضمن «توقف ترک محله پدری» و «بازگشت به آشیانه های خالی» است. همچنین لنگرگاه های خاطره از طریق حفظ یا یازیابی سرنخ های کالبدی (ابنیه تاریخی)، سرنخ های اجتماعی (بافت اجتماعی) و سرنخ های فرهنگی (قصه ها و ضرب المثل ها و زبان شیرین تهران) تثبیت گردند که این خود منجر به توقف «فراموشی متداوم» و حفظ خاطره جمعی خواهد شد.
فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه های قیچی سان فرم آزاد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
211 - 224
حوزههای تخصصی:
سازه های تطبیقی با یکپارچه سازی سه بخش اصلی حسگر، پردازشگر مرکزی و کنترل گر، خود را با تغییرات محیطی منطبق می سازند. برای مدلی از انطباق با تغییرات محیطی که حرکت کل یا بخشی از سازه را می طلبد می بایست سیستم های سازه ای مناسبی ارائه شده تا قابلت حرکت و گسترش پذیری را فراهم سازند. هدف اصلی مقاله ی حاضر فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه ی قیچی سان فرم آزاد است که با به کارگیری آن بتوان سایبان تطبیقی نسبت به تغییرات تابش نور روز با قابلیت ایجاد سایه اندازی مطلوب بهنگام برای کاربر تولید نمود. سؤال اصلی تحقیق آنست که چگونه می توان با الحاق عناصر جنبی و یا المان های جدید به اجزاء سازه ی قیچی سان متداول که از دیدگاه کنترلی غیرفعال هستند، نحوه ی گسترش پذیری را در پاسخ به تغییر حرکت خورشید کنترل نموده و به یک سازه ی قیچی سان تطبیقی دست یافت؟ از این رو ابتدا سطح فرم آزاد یک سایبان و شرایط تکیه گاهی آن با توجه به نیاز کاربر و شرایط محیطی فرم یابی شده و سپس با استخراج منحنی های همتراز سطح، مدل خطی از مسیرهای گسترش سازه ی قیچی سان فرم آزاد تعیین گردید. سایبان فرم آزاد در افزونه ی پارامتریک گرس هاپر و پلاگین فایرفلای و همچنین به کمک نرم افزار آردوینو جهت برقراری ارتباط بین حسگرهای نوری، کیت آردوینو به عنوان پردازشگر و سرو -موتور به عنوان کنترل گر شبیه سازی شده است. سپس یک مدل آزمایشگاهی در مقیاس 1 به 20 ساخته شده و عملکرد کنترلی مطلوب سازه ی قیچی سان تطبیقی نسبت به حرکت خورشید از طریق تغییر فرم آن به صورت تغییر خیز در دهانه ی ثابت سایبان نشان داده شده است.
پیدایش مساجد در یزد؛ بازشناسی معماری مساجد سده های نخستین منطقه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تاریخی معماری مسجد در یزد را، مانند هر منطقه دیگری باید از سده های نخست هجری پی گرفت. در این بازه زمانی· آثار معماری اندکی در منطقه یزد به جا مانده است و متون تاریخی هم اشارات درخوری در این باره ندارند، از این رو گفتگو درباره این آثار، ازجمله مساجد، گام برداشتن در تاریکی محسوب می شود. در متون جغرافیای تاریخی سده سوم و چهارم هجری از چهار مکان دارای منبر در یزد نام برده شده است. شناخته-شده ترین مساجد سده های نخست هجری· مسجد جامع فهرج در حوالی شهر یزد است، اما درباره دیگر مساجد از این دست کم تر گفتگو شده یا آگاهی و اسنادی چندانی در دسترس نیست. پرسش پژوهش این است که، مساجد نخستین یزد کدامند، چه زمانی بنیاد یافته و از چه الگوی مکانی و معماری برخوردار بوده اند؟ روش پژوهش از گونه «تاریخی تحلیلی» است که با استناد به متون معتبر تاریخی، احضار شواهد موجود و تحلیل آن ها پیش خواهد رفت. مقصود این است که به پیدایش گونه بنای مسجد در منطقه یزد پرداخته و قواعد حاکم بر معماری این بناها بازشناخته شود. نتیجه این پژوهش نشان داد که در شهرها و قرای معتبری که در یزد وجود داشته، با فاصله دست کم دو سده از ورود مسلمانان، مساجدی در قامت یک اندام شهری یا روستایی ساخته شد. شواهد مساجد نخستین در کثه (یزد)، فهرج، خویدک، میبد، نایین و ابرکوه وجود دارد این مساجد از گونه شبستانی و مبتنی بر جرز و دیوار باربر اند، نه بناهای ستون داری که در دیگر مناطق شناخته می شوند. این بناها که ابعاد بزرگی ندارند، ویژگی های مشترک فضایی و فناوری ساخت دارند و همگی با ساخت مایه خشت و گِل بنا شده اند.
بررسی فضا-زمان مبنای حفاظت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
179 - 191
حوزههای تخصصی:
میراث معماری پیوستار فضا-زمانی است که در تعامل انسان و فضا در زمان شکل گرفته و تمایز و تداوم خود را تعریف کرده است. ارزش های وابسته به ابعاد فضا و زمان این پیوستار، منجر به شکل گیری مفهوم و امرِ حفاظت آن در تعامل با مفهوم توسعه و امرِ تغییر شده است. فرایند حفاظت و توسعه بایستی منجر به تداوم این پیوستار فضا-زمانی و ارزش های آن شود. بر این اساس، مقاله پیش رو با هدف اصلی بیان ذهنیت و فعلیت حفاظت و توسعه معماری تاریخی نسبت به عناصر تعریف کننده معماری: فضا و زمان، به سؤال اصلی «آیا فرایند حفاظت و توسعه معماری تاریخی، توانسته است پیوستار فضا-زمانی آن را در زمان تداوم بخشد؟»، با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی و شیوه کتابخانه ای پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهد که در سیر تاریخی حفاظت و توسعه، معماری فضایی سه بعدی که بر آن زمان خطی عارض می شود پنداشته شده است و بر این اساس، دو دیدگاه کلی نسبت به این پیوستار فضا و زمان شکل گرفته است: یکی، جدایی زمان از فضا در طی زمان و محصول زمان گذشته بودن فضا، و دیگری، جدایی زمان گذشته از فضا در طی زمان و محصول زمان حال و آینده بودن پیوستار فضا و زمان. در دیدگاه دوم، پیوستارهای فضا و زمانی به تعداد فرایند های حفاظت و توسعه بازتولید می شود. نتیجه حاکی از آن است که حاکمیت دیدگاه خطی و عینی بر «زمان»، تقدم فضا بر زمان و عدم ورود زمان به جوهره پدیده ها و جدایی زمان از فضا، باعث عدم تداوم پیوستار فضا-زمانی در زمان شده است.
تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
ویژگی های محیطی موثر بر تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله از نگاه آنان؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
3 - 16
حوزههای تخصصی:
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیت ها در همسایگی ها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راه های جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگی های محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محله هایشان ترغیب می کنند. بدین منظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعه ای از این ویژگی ها در شهر مشهد جمع آوری کرده است. در نهایت پاسخ های کودکان به کمک تحلیل عامل اکتشافی دسته بندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان می دهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله هایشان می تواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذت بخش به ویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی به کمک فضاهای شاد و اجتماع پذیر، 4) قابلیت های محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازه ها در تراز همکف درکنار ساختمان های نشانه ای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیت های بازی وار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاست گذاران حوزه سلامت و برنامه ریزان و طراحان شهری زمانی می توانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذت بخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
تبیین و سطح بندی ابعاد مدل معماری پارامتریک بر مبنای زمینه گرایی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری پارامتریک به عنوان یکی از رویکردهای مهم طراحی در دوران معاصر امکان ایدهپردازی و خلق فرم های متنوعی را بوجود آورده است؛ اما با وجود پتانسیل های آن، در برخی موارد شکل گیری طرحهای ناهماهنگ با مؤلفه های فرهنگی زمینه طراحی مشاهده میشود که منجر به کمرنگ شدن اهمیت زمینه های فرهنگی در تعریف فرمهای پاسخگو به نیازهای انسانی شده است. از اینرو بازخوانی ارتباط معماری پارامتریک با زمینه گرایی فرهنگی دارای ضرورت است. این تحقیق با هدف شناسایی و سطحبندی ابعاد مدل معماری پارامتریک بر مبنای زمینه گرایی فرهنگی انجام گرفته است. روش تحقیق در گام اول به صورت مطالعات کتابخانهای جهت شناسایی معیارها، مؤلفه ها و ابعاد مدل بوده و در وهله دوم با هدف سطح بندی ابعاد از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC بهره گرفته شد. بر اساس مرور ادبیات مرتبط، مدلی متشکل از 44 معیار، 20 مؤلفه و 9 بعد تبیین شد. همچنین یافته های رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بیانگر آن است که فرایند علی ارتباط متغیرها در سه سطح قابل تمییز بوده که در سطح زیرین و مبنایی ابعاد مدل موردنظر، بعد «طراحی قاعدهمند در ارتباط با زمینه فرهنگی» مشاهده می شود؛ بنابراین اصل اولیه در دستیابی به معماری پارامتریک مبتنی بر زمینه فرهنگی ایجاد ساختارهای قاعده مند و ترکیب عناصر فنی و فرهنگی بوده که نیازمند دستیابی به زبان مشترک در حوزه هایی چون معماری، فرهنگ و ریاضیات جهت تبیین الگوهای نظاممند و قابل اجرا در معماری معاصر است.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
121-133
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی با گسترش بی رویه کالبدی و استقرار نامتعادل جمعیت در مراکز شهری همراه بوده است. در فرایند این رشد بی سابقه جمعیت و شهرنشینی شتابان، بافت های ناکارآمد شهری گسترش یافتند و در حال حاضر به عنوان جزئی از پیکره شهر به شمار می آیند. این بافت ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و مدیریتی تبدیل شده اند. در دهه های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری با عنوان رویکردی جامع برای حل نارسایی های بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. این رویکرد با در نظر گرفتن همه ابعاد توسعه پایدار شهری، دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بافت های ناکارآمد دارد. این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کیفی- کمی است که در بخش اول داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار استخراج و در قالب پرسشنامه، در اختیار 20 نفر از خبرگان (مدیران شهری اساتید دانشگاهی) قرار گرفت. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 383 پرسشنامه میان ساکنان منطقه تکمیل و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز در وهله نخست از نظر اقتصادی و در مراحل بعدی از نظر اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و مدیریتی ناپایدار است. بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند راه حلی مناسب برای دستیابی به سرزندگی اقتصادی، برابری اجتماعی و سلامت اکولوژیکی در منطقه برای حل معضلات پیچیده و چند بعدی این بافت ها باشد.
سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)
حوزههای تخصصی:
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
سنجش شاخصه های تأثیرگذار بر منازعات و ادعا های پیمانکاران در شهرداری تهران در سال های ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی بخش عظیمی از اعتبارات و منابع مالی یک کشور را به خود اختصاص می دهند. ادعاها و در پی آن اختلافات به ویژگیهای ذاتی در پروژه های تب دیل ش ده ان د ک ه بس یاری از ذینفع ان پروژهها، آن را از مخربترین اتفاقات این صنعت میدانند. در بیشتر پروژهها ب ا سیس تم ه ای مختل ف انج ام پروژه، امکان بروز ادعاهایی از سوی طرفین، به خص وص پیمانک اران وج ود دارد. اگرچ ه در ه یچ پ روژه ای نمیتوان احتمال بروز این ادعاها را از میان برد، اما میتوان با شناسایی علل و منش أ اص لی ب روز ادعاه ا، تا حد زیادی از وقوع آنها در پروژه جلوگیری کرد. پژوهش حاضر با بررسی علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران در شهرداری ها صورت پذیرفته است. در تحقیق حاضر با بررسی ادبیات تحقیق عوامل احتمالی موثر بر علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران با شهرداری ها شناسایی شده و سپس در قالب پرسشنامه در اختیار 20 نفر از خبرگان و متخصصان قرار گرفته است. در گام اول احتمال وقوع این موارد بین پیمانکاران و شهرداریها، سپس میانگین احتمال تبدیل به اختلاف موارد بین پیمانکاران و شهرداری با استفاده از آزمونهای آماری سنجیده شد و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل اختلاف زا طبقه بندی و میزان احتمال تبدیل هر گروه به اختلاف بررسی شد، در گام سوم، عوامل تاثیر گذار بر اختلاف با استفاده از روش AHP رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد شاخص های مربوط به ضعف و نواقص مشاور و ضعف و نواقص کارفرما در بروز اختلاف بین شهرداری و پیمانکاران سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند، در زمینه ضعف و نواقص کارفرما، دخالت کارفرما در اموری مانند طراحی و جزئیات، نحوه ی اجرا و زمان بندی پروژه باعث دو باره کاری و افت راندمان در فعالیتها می شود، همچنین تعلل در تصمیم گری توسط کارفرما مانند تاخیر در بازبینی، تصویب یا ابلاغ تغییرات و سستی در پیشرفت پروژه ها تاثیرگذار است، تعلل در پیش پرداخت برای آماده سازی یا تجهیز کارگاه نیز سبب متضرر شدن پیمانکار و ایجاد اختلاف خواهد شد، تاخیر در اخذ مجوز از سازمانها نیز برعهده کارفرما می باشد که تاخیر در آن سبب کند شدن فعالیت های پروژه می شود و ادعاهای پیمانکاران را در پی خواهد داشت.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
الگوهای روابط فضایی در رباط های مسیر تاریخی جرجان به نیشابور با بهره گیری از نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
5 - 27
حوزههای تخصصی:
موقعیت ویژه ایران در منطقه همچون چهارراهی بین تمدن های مختلف شرق و غرب، این سرزمین را از راه های مهمی در دوره های مختلف تاریخی برخوردار کرده است. در مسیر شاهراه خراسان یا شرق، یک شاخه فرعی در شمال خراسان واقع است. راه تاریخی جرجان به نیشابور با نُه منزلگاه نقطه گذاری شده است و پیشینه تاریخی آن به قرن چهارم تا نهم هجری بازمی گردد. رشته کاروان سراهای پشت سرهم معدودی در ایران مربوط به پیش از دوره صفوی باقی مانده است. با توجه به اینکه کاروان سراهای زنجیره ای به دلیل کارکرد به هم پیوسته در پناه دادن به مسافران به احتمال زیاد هم زمان ساخته شده اند، تحلیل زنجیره ای از آن ها جایگاه ویژه ای در مطالعات الگوشناسی معماری ایران دارد. در این پژوهش، ابتدا با کمک روش تفسیری تاریخی، این مسیر و منزلگاه ها و رباط های آن از قرن چهارم هجری به بعد شناسایی شده اند. در گام بعدی، با تکیه بر نظریه نحو فضا و گراف های توجیهی حاصل از آن، روابط فضایی این رباط ها تحلیل شده و با کمک روش استدلال منطقی الگوهای حاکم بر این روابط تفسیر شده اند. یافته ها نشان می دهد که نقطه ورود به بناها یگانه و سردر ورودی است. هشتی به عنوان مفصل ارتباطی در فضای میانی قرار دارد. اسطبل از طریق هشتی و برج از طریق اسطبل راه دارد. هشتی به ایوان ورودی حیاط متصل است. اتاق ها اطراف حیاط چیده شده اند؛ اما ایوانچه مفصل میان اتاق و حیاط است. وجه افتراق بناها وجود بخش های اضافی همانند اسطبل و شیوه اتصال آن ها با هشتی است. بدین ترتیب طرح این بناها در حین دارا بودن الگوی واحد، با تمهیداتی ازجمله تعداد اتاق، هشتی و شکل اسطبل برای هر بنا یگانه است.
بررسی ارتباط سازمان فضایی و شیوه زندگی در خانه های حیاط دار دهه پنجاه تا نود شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 194
حوزههای تخصصی:
در حوزه محیط و رفتار،سازمان دهی فضایی خانه و شیوه زندگی همواره در یک ارتباط دوسویه بایکدیگر بوده اند. تغییرات سازمان دهی فضایی خانه به شکلی کاملاً ملموس بر شیوه زندگی ساکنانش تأثیرگذار بوده است. شیوه زندگی در هر خانه در ارتباط مستقیم با فرهنگ، فعالیت های روزمره و قوانین اهالی خانه است که تغییرات آن ها قابل مشاهده و کاوش می باشد. با بررسی شیوه زندگی نیز می توان به فهم و خوانشی درست از علل شکل گیری فضاهای داخلی خانه ها و درنتیجه تغییرات سازمان دهی آن ها رسید. در راستای رسیدن به این هدف، نمونه هایی از خانه های معاصر حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا نود به طور جداگانه در هر دهه انتخاب شده است که همگی آن ها دو ویژگی مهم دارند: یکی اینکه در شهر شاخص نیستند و عمومیت بیشتری دارند؛دیگر اینکه برای مطالعه رفتاری داخل خانه ها قابل دسترس اند. نمونه ها به ترتیب براساس دهه و محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان ازA1 تا اE4 کدگذاری شده اند. روش تحقیق در این پژوهش موردی، ترکیبی است شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده ازمطالعات کتابخانه ای، مشاهده و دسته بندی داده های رفتار و شیوه زندگی، به دست آمده از مصاحبه با ساکنان توسط نرم افزار مکس کیودا. نتایج نشان از تغییرات در سازمان دهی فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام دارد. این تغییرات فقط مرتبط به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان نیست، بلکه مربوط به دهه ساخت خانه نیز هست و با توجه به تغییرات در فرهنگ و شیوه زندگی اهالی شهر قابل پیگیری است. با توجه به این پژوهش، این تغییرات مربوط به تعداد فضاها، نام آن ها، محل قرار گیری در پلان، همچنین نوع و تعداد فعالیت های هرکدام در دهه های مختلف از پنجاه تا نود است؛ امابا توجه به فرهنگ غنی مردم کرد بومی، همچنان در شیوه زندگی ساکنان اهمیت به مهمان و جانمایی بهترین قسمت خانه به فضای پذیرایی مشاهده می شود. حیاط نیز ازجمله فضاهایی است که تقلیل کاربری و تغییر مبلمان داشته که در بحث ها بیان شده است.
تبیین و ارزیابی سطوح سلسله مراتبی و قلاع کانونی قرون میانی اسلامی(قرن 6 تا 8 ه.ق) در قهستان قدیم، شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهستان به دلیل موقعیت سوق الجیشی و قرارگیری در مسیرهای ارتباطی، بافتار جغرافیایی کوهستانی، دوری از دستگاه خلافت و منابع معدنی غنی آن همواره در بازه زمانی قرون میانی اسلامی مورد توجه گروه های مختلف سیاسی-مذهبی مثل فرقه اسماعیلیه، بوده است. در این منطقه 48 قلعه از این دوران شناسایی شده که بیشتر آنها روی ارتفاعات و قله کوه ها ساخته شده اند. ساختار این گونه قلعه ها بر اساس محدوده و چشم انداز جغرافیایی کوه ها و قله ها شکل گرفته و به نظر می رسد که عوامل جغرافیایی در ایجاد این آثار تأثیر داشته است. روش گردآوری اطلاعات این پژوهش، از طریق کتابخانه ای بوده و از روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی استفاده شده است. هدف از این مقاله تحلیل سطوح سلسله مراتبی و مکان مرکزی قلعه های قرون میانی اسلامی قهستان، با توجه به عوامل محیطی و جغرافیایی و با استفاده از نرم افزار Arc GIS و تحلیل خوشه ای از نرم افزار SPSS است. در این تحلیل از عوامل محیطی مانند فاصله از منابع آب و جاده ها، نوع کاربری اراضی، ارتفاع از سطح دریا، ارتفاع قلعه ها از سطح زمین های اطراف، محل قرارگیری قلعه ها نسبت به درجه شیب و جهت، نوع خاک، بارش و نوع اقلیم استفاده شد. با توجه به تحلیل های آماری با روش خوشه ای چنین مشخص گردید که یک الگوی سه رتبه ای با مرکزیت قلعه کل حسن صباح، قلعه کهن دژ نهبندان و کوه قلعه فردوس در میان قلعه های این دوران قهستان وجود دارد و متون و منابع تاریخی نیز تا حدودی آن را تائید می کنند؛ اما بیشتر قلعه های این دوران منطقه در رتبه دوم قرار دارند. در نهایت در پایین ترین رتبه نیز تنها یک قلعه با نام قلعه زری قرار گرفته است که در واقع این قلعه از نظر موقعیت قرارگیری آن در چشم انداز محیطی با دیگر قلعه های منطقه متفاوت است.
تحلیل تبعیت از معیارهای الگوی شهر ایرانی - اسلامی در طرح توسعه راهبردی شهری؛ مورد مطالعه: طرح توسعه راهبردی شهر سهند
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها ازجمله بارزترین جلوه های فرهنگ بشری هستند که با نمایش فضاهای عینی و قابل ادراک، بسیاری از مؤلفه های ذهنی متأثر از آن را بیان می کنند. نوع ارتباط فضاهای شهری، محیطی فرهنگ ساز هستند که می توانند در شکل گیری نظام زیرساختی و ذهنی جامعه اثربخش باشند. شهرهای اسلامی از این قاعده مستثنی نیستند. بین اسلام و زندگی شهری، رابطه خاصی وجود دارد و ترویج اسلام با توسعه زندگی شهری متجلی شده است. طبق تفاوت در دیدگاه ها که در برنامه ریزی شهر اسلامی - ایرانی وجود دارد، شناسایی الگوها می تواند در ایجاد شهرهای جدید صورت گیرد.هدف پژوهش: تحلیل تبعیت از معیارهای الگوی شهر ایرانی اسلامی در طرح توسعه راهبردی سهند است.روش شناسی: این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد تحلیل از پیمایش حاصل شده و نمونه آماری متشکل از 80 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری سهند بوده است. توزیع نمونه به صورت خوشه ای تصادفی، روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است.یافته ها و بحث: نوآوری پژوهش در تحلیل تمام ابعاد محیطی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و ... شهر ایرانی- اسلامی در طرح توسعه راهبردی شهری است. برای تحلیل معیارها از مدل TOPSIS استفاده شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که از معیارهای ارزیابی شده، ساخت خانه ها و کاربری مسکونی بر اساس الگوی شهر اسلامی با کسب امتیاز (967/0) جایگاه اول را به خود اختصاص داده است.نتیجه گیری: معیارهای استخراج شده در تمام ابعاد مذکور در مدل تاپسیس تحلیل شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که ساخت خانه ها و کاربری مسکونی بر اساس الگوی شهر اسلامی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. تأثیر شرایط اقلیمی بر ساخت و سازها در قالب کاربری های متنوع رتبه دوم را کسب کرده و مسجد به عنوان هسته ی مرکزی فضایی هر شهر اسلامی در رتبه سوم قرار دارد. سایر معیارها رتبه بندی و اولویت کمتری را به خود اختصاص داده اند.
People how Preference Places for Leisure and Recreation (Case Study: Tehran, District 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
25 - 36
حوزههای تخصصی:
Today, spending leisure time has become part of humans' lives which can take on various forms. Spending leisure time, on the one hand, and the priority of selecting a place, on the other hand, differ from each other. The main research question is How are leisure places selected and prioritized in a case study of Tehran's District 2? To answer this question, factors affecting an individual's preference for leisure and recreational places were determined. The statistical population consisted of 384 people. Using a questionnaire, residents' views on their tendency to spend their leisure time and their preference for the use of 18 leisure places across district 2 were evaluated. The theoretical framework of the research expresses that the type and quality of leisure spaces on the one hand (recreation and place aspects) and the individual's lifestyle (individual and cultural features in the geographical and social environment) are influenced by the time factor (access and availability), On the other hand, are influential in leisure time preferences. Research results indicated that individual characteristics, gender, age, and marital status were significantly correlated to selecting the type and leisure-recreation places. Also, Friedman test results suggested that as regards spending leisure time, going to cafés and restaurants held the highest thematic preference, while going to local parks had the highest location-based preference.
فراتحلیل چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران؛ چشم اندازی برای مطالعات و اقدامات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
114 - 137
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران همواره در راستای تحقق بخشیدن به اهداف خود از مرحله ی تهیه تا اجرا با چالش هایی مواجه بوده اند که این چالش ها اغلب مانع اجرای طرح ها می شده و یا اجرای آن ها را با شکست مواجه کرده است. شناسایی و درک صحیح این موانع گامی اساسی در راستای چگونگی رفع آن هاست.
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران به منظور یافتن اولویت های پژوهش های آینده از طریق فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه است.
روش: روش پژوهش «فراتحلیل بر مبنای نظریه ی زمینه ای» است. نمونه گیری و غربال مقالات با استفاده از معیارها و در طی چند مرحله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل نمونه ها، از طریق کدگذاری باز، اشارات مستقیم و غیرمستقیم مطالعات به موانع و علل عدم تحقق برنامه های حفاظت استخراج گردیده است و در گام بعد، با استفاده از کدگذاری محوری و انتخابی، کدها دسته بندی شده، رابطه بین مقوله ها تحلیل و مفاهیم اصلی شکل داده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 9 مقوله ی «چالش نهادی و مدیریتی میراث»، «چالش محتوایی و معنایی طرح ها و برنامه ها»، «چالش رویه ای و روش شناختی»، «چالش فرهنگی و اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش حقوقی، قانونی، ضوابط ومقررات حفاظت و توسعه»، «چالش قدرت و سیاست»، «چالش زمان» و «چالش دانش و تخصص» استخراج و طبقه بندی شدند. در این راستا مقوله ها و کدهای مربوطه دارای هم پیوندی عمیقی بوده و بعضاً از هم تأثیر گرفته و برهم تأثیرگذارند، به نحوی که برطرف نکردن یک مانع یا چالش، موجب ایجاد یا تشدید مانعی دیگر خواهد شد.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه «چالش نظری و ادبیات بومی در حوزه ی مرمت و حفاظت شهری»، «چالش معنایی واژگان مرمت و حفاظت»، «شکاف بین تئوری و عمل» و «نوآوری و تکنولوژی» به عنوان خلأهای اصلی مطالعات پیشین و لزوم در اولویت قرار گرفتن آن ها به منظور بررسی در مطالعات آتی معرفی گردیدند.
تبیین مفهوم شکنندگی شهر و بررسی ابعاد و مؤلفه های های شهر شکننده مبتنی بر مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند و با توجه به روندهای جمعیت شناسی، شهرها به شدت تحت فشار هستند. بااین حال تنها تعداد کمی از آن ها به اندازه کافی مجهز به ابزاری برای مقابله با چالش های جهانی قرن بیست و یکم هستند و اگر به درستی مدیریت نشوند، ممکن است به طور فزاینده ای شکننده شوند.
هدف: این پژوهش در راستای درک شکنندگی و شناسایی عوامل ایجاد شکنندگی در شهرها در جهت معکوس ساختن روند شکنندگی گام برمی دارد.
روش: پژوهش حاضر از طریق مرور نظام مند مبتنی بر الگوی 7 مرحله ای با توجه به گزارش ترجیحی برای رهنمودهای بررسی سیستماتیک، با تدوین استراتژی جستجوی مقالات بر اساس واژگان «شکنندگی»، «شهر شکننده»، «شکنندگی شهر» و «شکنندگی کشور» در پایگاه های استنادی معتبر آغاز گردید، که در مجموع به یافتن 722 منبع (اعم از مقاله، کتاب و گزارش های رسمی) انجامید. پس از طی مراحل 7گانه از این تعداد، 86 منبع برگزیده به منظور بررسی عمیق تر انتخاب شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شکنندگی شهر به معنای شکسته شدن شهر در برابر انباشتی از خطرات چندگانه است؛ بااین حال اجتناب ناپذیر و برگشت پذیر است. در ادامه ی بررسی های انجام شده شش بعد (نهادی؛ اقتصادی؛ اجتماعی؛ زیست محیطی؛ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افراد؛ و روابط بین المللی) شناسایی شد که فاکتورهای احصا شده در این ابعاد دسته بندی شدند و در نهایت چارچوب مفهومی شکنندگی شهر شکل گرفت.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیان می کند که شهرهایی که در جهت رفع شکنندگی سرمایه گذاری می کنند، بیشتر در آینده رشد خواهند کرد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید سیاست هایی با هدف کاهش شکنندگی شهر را در برنامه ریزی های توسعه بگنجاند و در تلاش گسترده تری برای تقویت زیرساخت های ضعیف و گسترش معیشت گام بردارد.
آنالیز حساسیت ویژگی های ساختاری برعملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای با تهویه طبیعی در اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
نمای دوپوسته یک عنصر معماری جذاب از نظر بصری است. فرایندهای فیزیکی در نمای دوپوسته پویا و در برهم کنش مداوم با یکدیگر هستند و به ویژگی های هندسی و حرارتی عناصر مختلف نما بستگی دارند. متغیرهای مستقل موثر در عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای باتهویه طبیعی، شامل عمق حفره، سطح مقطع دریچه ها، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان و جنس شیشه ها و متغیر های وابسته شامل، دمای شیشه داخلی، سرعت جریان هوا و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی است. هدف این مقاله، تعیین میزان تاثیر هر کدام از متغیرهای مستقل بر عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای دارای تهویه طبیعی در فصل تابستان است. برای تحلیل رفتار حرارتی نما، شبیه سازی با استفاده از نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج نشان داد، استفاده یاعدم استفاده ازسایه بان، بیشترین تاثیر رادر تغییرات دما (تا3.7%) و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی (تا%61) و سطح مقطع دریچه ها، بیشترین تأثیر را بر سرعت جریان هوا درحفره میانی (تا115%) دارند.