فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: در معماری خانه های تاریخی محیط توسط انسان در تعاملی دوجانبه با طبیعت شکل می گرفت. با ایجاد بحران های زیست محیطی معاصر، ادغام فرآیندهای طبیعی و انسانی مهمترین مسئله اکولوژی در حوزه پایداری گردید. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی معیارهای اکولوژیکی در خانه های تاریخی با امکان بهره وری در معاصر است تا به ارائه راه حلهای اکولوژیکی با توجه به رفتار حرارتی در مناطق سردسیر پرداخته شود. روش ها: شناسایی این عوامل در دو نمونه از خانه های تاریخی اردبیل با استفاده از روشهای توصیفی، برداشت های میدانی و تحلیل داده های کمی صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی بحرانی ترین شرایط اقلیمی منطقه، نشان از مقاومت حرارتی اتاقها در برابر نوسانات دمایی دارد. همچنین شناسایی ویژگیهای معماری برگرفته از محیط طبیعی (توپوگرافی، اقلیم) و محیط انسان ساخت (فرم ساختمان، سازمان فضایی، مصالح، منظر، زیرساخت ها) علاوه بر تعامل بهینه بین این مولفه ها، ارائه دهنده راه حلهای اکولوژیکی است. نت یجه گ یری: سنجش معیارهای اکولوژیکی هم نشان دهنده سازگاری با محیط زیست است در واقع با استفاده از منابع طبیعی بر تاثیرات اقلیمی سرد فائق آمده اند به نحوی که اتاقهای با کارکرد فصلی نظیر شاه نشین و سرداب در مقابل نوسانات دمایی، عملکرد بهینه ای دارند برای مثال در نمونه ای با ابعاد کوچکتر شاه نشین حداقل اختلاف دمای داخل و خارج به 13 درجه سانتی گراد می رسد.
رعایت اصول رویکرد زمینهگرا در طراحی مراکز اقامتی و گردشگری، پاسخی بر چگونگی معرفی خصوصیات منطقه ای و جذب توریسم در استان گیلان
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل رشد روز افزون جمعیت و شهر نشینی و به طبع آن تغییر در الگوی کار و زندگی و فاصله گرفتن از طبیعت به عنوان بستری برای تأمین آسایش و آرامش روحی و فکری در زندگی مدرن امروزه، نیاز به تفریح و مسافرت را بیش از پیش افزایش داده است. از این رو توسعه مراکز اقامتی و گردشگری ضروری بوده و امری مهم در راستای حیات اجتماعی و فرهنگی شهرها می باشد. از طرفی دیگر در طراحی این مراکز توجه به رویکردهای خاص معماری می تواند در میزان موفقیت آن ها در جذب گردشگر تاثیر گذار باشد. امروزه یکی از مهم ترین مباحث در معماری، طراحی بنا براساس زمینه می باشد. این زمینه می تواند دارای ابعاد مختلفی از جمله اقلیمی، تاریخی، فعالیتی، فرهنگی–اجتماعی و ... باشد. رویکرد زمینه گرا در معماری علاوه بر پیوند طرح و زمینه و همچنین معرفی بهتر خصوصیات منطقه، منجر به جذب گردشگر بیش تر خواهد شد. در این مقاله هدف ارائه اصول زمینه گرایی و انطباق آن با معماری بومی گیلان بوده است تا در نهایت بتوان به جذب گردشگر در منطقه کمک کرد. روش تحقیق به صورت پژوهشی بوده و پس از شناخت رابطه و پیوند میان مراکز اقامتی و گردشگری و معماری زمینه گرا به بیان اهمیت و مزیت احداث چنین مراکزی با رویکرد زمینه گرایی پرداخته می شود. با شناخت اصول زمینه گرایی می توان از آن ها در هر منطقه ای، مطابق با شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی استفاده نمود. یکی از مهم ترین نتایج به دست آمده از این مطالعات، بررسی رابطه میان چگونگی طراحی مراکز گردشگری و اقامتی و میزان تأثیر آن بر جذب گردشگر می باشد.که در نهایت این امر کمک شایانی به افزایش ارتباطات اجتماعی و زندگی گروهی و ثبت و انتقال فرهنگ ها می کند.
تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، در مدیریت شهری یکی از مباحث مهم و پر چالش در شهرسازی است. متأسفانه در کشور ما اکثر اقدامات مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آن ها نیاز است. در این پژوهش، هدف اصلی، تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان است. این پژوهش، با اتخاذ روش استدلال منطقی از رویکرد واقع گرایانه، از استراتژی پس کاوی استفاده می کند. مبنای این پژوهش، مبتنی بر اصل ولایت علامه طباطبائی است و روش تحقیق این پژوهش، به صورت تلفیقی (استدلال منطقی-تحلیلی) خواهد بود. با توجه به رویکرد نظری تحقیق که نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز است؛ الگوی اولیه مبتنی بر مشارکت اسلامی در چهار بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل و نظارت، مطرح شد. با توجه به اینکه عمل تجزیه تحلیل داده ها به عنوان یکی از مهم ترین بخش ها در تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه داده های جمع آوری شده از میدان تحقیق، مطرح است، در مرحله بعد داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط جامعه آماری مورد جمع بندی قرار گرفت و نتایج آن درنتیجه گیری و ارزیابی فرضیه ها به کار گرفته شد. در همین راستا، پس از ارزیابی الگوی ارائه شده توسط شهروندان، متخصصان و مدیران شهری شهر زنجان، بدنه ارزیابی و پایش نیز به چهار بدنه قبلی الگوی مدیریت شهری اضافه شد. سرانجام، الگوی نهایی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان در پنج بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل-نظارت و بدنه ارزیابی و پایش تبیین شد.
بازتاب مفهوم خاطره جمعی در تاریخ نگاری معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات میان رشته ای جایگاه مهمی در ادبیات مطالعات معماری یافته است. یکی از مفاهیم جدید مطرح شده در حوزه تاریخ نگاری و علوم اجتماعی «خاطره جمعی» است. خاطرات جمعی وقایع و رویدادهایی است که توسط افراد در یک چارچوب اجتماعی و در تعامل با گروه، تجربه شده است. خاطره جمعی به مسئله هویت و تعلق اجتماعی گره خورده و با مفهوم مکان هم پیوند است. هدف این پژوهش شناخت وجوه مختلف مفهوم خاطره جمعی و نسبت آن با حوزه های مختلف مطالعات معماری و بررسی امکان و کیفیت بهره گیری از این مفهوم در تاریخ نگاری معماری است. براین اساس، متون مختلف با روش تفسیری مطالعه اکتشافی شده و با استدلال منطقی، روابطی میان این مفهوم و حوزه های مطالعاتی مختلف ارائه شده است. از این مفهوم می توان در نحله های مختلف مطالعات معماری نظیر مطالعه درباره بناهای مذهبی، تدابیر ایجاد خاطرات در مکان ها، طراحی فضاهای یادمانی و مطالعه درباره طراحی فضاهای شهری بهره برد. نسبت این مفهوم و معماری را می توان از مسیر منابعی چون منابع نوشتاری، منابع تصویری و منابع شفاهی جستجو کرد و خاطرات جمعی را چون بُعد مهم و ارزشمندی از مکان و آثار معماری مطالعه کرد. از مفهوم خاطره جمعی می توان در مطالعه موضوعاتی چون هویت و احساس تعلق در شهرها بهره برد. همچنین با رجوع به خاطرات جمعی می توان شناخت بهتری از سیاق پدید آمدن و ماندگاری بعضی از آثار معماری و به خصوص بناهای یادمانی به دست آورد. بناهای مذهبی و فضاهای عمومی دیگر در شهرها، محل شکل گیری و محمل ماندگاری بسیاری از خاطرات جمعی هستند و می توان از مسیر مطالعه خاطرات جمعی وجوه بیشتری از بستر آفرینش و ادامه حیات آن¬ها را فهمید و تصور کامل تری از معماری این فضاها به دست آورد.
واکاوی خاستگاه فلسفی آموزش به اجتماع در فرآیند مشارکت پذیری شهروندان از منظر روش رئالیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت امری مهم در برنامه ریزی شهری است؛ یکی از عوامل ناموفق بودن اجرای پروژه های توسعه محلات شهری در ایران عدم توجه به نقش ساکنان است. این مهم، حاصل فقدان برنامه ریزی لازم برای جلب مشارکت حداکثری ساکنان و آموزش آن ها است. هدف این پژوهش، تدوین چارچوب مفهومی متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی برای ارائه الگوی بومی آموزش ساکنان مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی است. برای نیل به این هدف، جایگاه آموزش در فرایند جلب مشارکت مردمی مبتنی بر مبانی فلسفی اندیشه اسلامی درباب آموزش، با توجه به نقش اجتماع و به تبع آن مشارکت، تحلیل شده است تا ماهیت اندیشه اسلامی در باب آموزش اجتماعی و رفتار اجتماعی در جامعه، اهداف، اصول، روش و محتوای آموزش متأثر از اندیشه اسلامی، ارائه شود. این پژوهش از منظر هدف، تحقیق بنیادی و براساس ماهیت موضوع و حیطه مورد پژوهش در علوم اجتماعی، توصیفی–تحلیلی محسوب می شود. تبیین ویژگی های آموزش به اجتماع براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در مقایسه با آن دسته از نظریه های مشارکت در شهرسازی و برنامه ریزی شهری که بر پایه آموزش به اجتماع تدوین شده اند، به عنوان نتیجه تحقیق نشان می دهند، آموزش از جامعه و آموزش برای جامعه اصل است، و نه آموزش به جامعه. در این جامعه، ارزش ها براساس انسان شناسی تبیین می شوند. به این معنی که در جامعه اسلامی، اهداف و نیازهای آموزشی طی فرایندی دوطرفه و با اهمیت بخشی به نقش اجتماع در این فرایند، براساس خواست های جامعه تدوین و در قالب برنامه ریزی شده به جامعه ارائه می شوند.
تحلیلی بر نمود معماری در شعر شاعران (قرون پنجم تا نهم)
حوزههای تخصصی:
شعر یکی از هنر های ارزشمند است که با معماری دارای جهان مشترک می باشد و معماری و شعر در این سرزمین پیشینه دراز دارند و دارای ارزش های فرا زمانی و فرامکانی می باشند؛ اما باید به این نکته نیز توجه داشت، که به هر جهت با گذشت زمان این ارزش ها نیازمند نو شدن و نوزایی هستند.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به معماری در آثار شاعران برجسته ای بین قرون پنجم تا نهم همچون فردوسی، مولانا، نظامی، حافظ و ...اهمیت معماری در زمان حیات آن ها است. شعر و معماری هر دو هنر هستند. شعر، هنر کلامی و معماری، هنر ساختاری و سازه ای که این نسبت میان دو هنر تصویری و آوایی باید با احتیاط صورت بگیرد و در تمام موارد این انطباق، نظیر و مانند نخواهد داشت. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که شاعران و اشعار آن ها به وضوح نسبت به فضاهای معماری با جنبه های عمومی و خصوصی توجه بخصوصی داشته اند.
تحلیل طراحی فضاهای شهری ایمن برای زنان براساس تعاملات اجتماعی مادر و کودک (پارک بانوان آنا در تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
49 - 67
حوزههای تخصصی:
سرعت و ماهیت سریع شهرنشینی در سراسر جهان چالش های جدیدی را برای دولت ها و همچنین دانشمندان و فعالان اجتماعی ایجاد کرده است. فضاهای عمومی شهری یک فضای اجتماعی است،که به طور کلی برای همه افراد قابل دسترس است. اما اکنون برای بسیاری از زنان و کودکان همراه آنها، استفاده از فضاهای عمومی، بخصوص پارک های شهری، در سراسر جهان باعث نگرانی زیادی شده است. این فضاها باید پاسخگوی نیازها، ایمنی و حس تعلق زنان، برای استفاده از آنها باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان محله قطران تبریز می باشد. حجم نمونه شمال 380 نفر می باشد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد، برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شد. تحلیل داده ها هم از طریق تکنیک تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS انجام شده است. هدف از این پژوهش طراحی فضاهای شهری ایمن برای زنان براساس تعاملات اجتماعی مادر و کودک در پارک بانوان می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، در پارک بانوان آنا در تبریز می توان با تغییراتی در طراحی از نظر ایمنی و نیازهای زنان امکان فعالیت همزمان مادر و کودک را فراهم کرد. همچنین محدودیت ها و فرصت هایی برای طراحی فضاهای پارک های بانوان به همین منظور وجود دارد.
معنای بازار تهران در تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
زنان، بخش بزرگی از مخاطبان بازار تهران، در حال استفاده از فضایی هستند که در طی سال ها برای استفاده اکثریت مردانه شکل گرفته است. هدف پژوهش پی بردن به معنای بازار تهران در تجربه زنان و چگونگی تأثیر شرایط زمینه ای بر شکل گیری این معنا بوده است. پژوهشگران با روش پدیدارشناسی به مصاحبه عمیق با 14 زن (و برای دستیابی به داده های مکمل، 6 مرد) پرداخته اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پدیدارشناسی استعلاییصورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار تهران برای زنان تنها محل خرید نیست و جنبه های مهمی از سودمندی های فضای شهری مثل بودن در میان مردم، لذت بردن از کیفیت های کالبدی و پیوند با هویت تاریخی شهر را در اختیار زنان قرار می دهد. هم چنین تفاسیر پژوهش گران به وجود گسست میان تجربه زنان و ساختارهای از پیش موجود که به یک فضای جنسیت دار شکل داده اند اشاره می کند. این ناهماهنگی ها در رقابت باکیفیت های مطلوب برای زنان، بر کم و کیف حضور ایشان در بازار اثر می گذارد.
کاربست تأثیر شناختی شاخص خاطره بر ارتقای حس رضایتمندی ساکنین محلات شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارتقاء حس رضایتمندی ساکنین از فضای زیستی، این پژوهش درصدد کشف عوامل مؤثر بر خاطرات محیطی و اجتماعی و تحلیل ریز شاخه های آن است. با توجه به مطالعات کتابخانه ای، خاطرات جمعی شهر، به صورت آشنایی ساکنین با محله و روابط همسایگی و معیارهای مربوط به شکل گیری خاطرات کالبدی و فضایی، به صورت خصوصیات مرکز محله، نشانه ها و درون گرایی استخراج گردید. جامعه آماری شامل ساکنین شهر شیراز بوده و جهت ارزیابی الگوی نظری، 6 محله عفیف آباد، فرهنگ شهر، آبیاری، زرهی، مدرس و میانرود شیراز در سه سطح از نظر اقتصادی انتخاب گردید که بر اساس فرمول کوکران 360 نفر به عنوان نمونه توسط پرسشنامه و به صورت نمونه گیری سیستماتیک مورد آزمون قرار گرفتند. نوع تحقیق ازنظر هدف توسعه ای و از نظر روش انجام همبستگی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و شیوه پیمایشی انجام پذیرفته است که با استفاده از نرم افزار تحلیلی SPSS و با تحلیل آزمون Samples Test و ANOVA و Tukey و ضریب همبستگی پیرسون، ابعاد مختلف خاطرات محیطی و اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و حس رضایت ساکنین به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش بر تأثیرگذاری بیشتر خاطرات اجتماعی نسبت به خاطرات محیطی بر میزان حس رضایتمندی ساکنین محلات شهر شیراز دلالت دارد. چنانچه عامل عناصر خاطره ساز محله از خاطرات محیطی و عامل آشنایی افراد با محله از خاطرات اجتماعی تأثیرگذارترین عامل درافزایش حس رضایتمندی ساکنین از محل سکونتشان هستند.
تأثیرات اجتماعی سامان دهی خیابانهای دارای ارزش فرهنگی و تاریخی (مطالعه موردی خیابان لاله زار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
113 - 140
حوزههای تخصصی:
لاله زار یکی از خیابان های تاریخی و فرهنگی تهران بوده و ازجمله فضاهای شهری است که برای بیان تاریخ و فرهنگ این شهر در بسیاری از منابع به آن اشاره شده است. نبود فعالیت های اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ویژگی های تاریخی و هم جواری ناخوشایند با فعالیت های تجاری، این خیابان را با مسائل اجتماعی فراوانی مواجه کرده است. پیاده راه سازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی لاله زار از جمله راه کارهایی جهت بهبود وضعیت کنونی این خیابان و مقدمه ای برای ایجاد یک محیط شهری جذاب و پرمحتوا با زمینه اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است تا تأثیرات اجتماعی اجرای این پروژه تبیین گردد. رویکرد پژوهش بر اصول ارزیابی تأثیر اجتماعی استوار است و از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. یافته ها و نتایج نشان داد که تأثیرات اجتماعی طرح دارای بیشترین اهمیت در فرایند انجام پروژه است. تأثیراتی نظیر ارتقاء کیفیت زندگی، غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد حیات شبانه و افزایش تعاملات و ارتباطات در حوزه ی اجتماع بیشترین امتیازها را به خود اختصاص داده اند. در حوزه کالبدی- محیط زیستی، بالاترین سهم، کاهش بار ترافیکی و حفظ بناهای ارزشمند تاریخی بوده است. تأثیراتی نظیر افزایش درآمد اصناف و جذب سرمایه گذار در حوزه اقتصادی و توسعه گردشگری و افزایش حس تعلق خاطر در حوزه فرهنگی نیز در درجات بعدی اهمیت قرار داشته اند.
سنجش کیفیت محیطی خیابان فرخی شهر یزد از منظر توسعه کاربری زمین مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
119 - 137
حوزههای تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها رویکردی جدید در چیدمان و ارتباط فضایی کاربری ها با تأکید بر تمرکز و تنوع کاربری ها است که از مهم ترین اثرات آن، خلق تنوع و ارتقاء کیفیت محیط می باشد. تنوع استقرار کاربری ها در خیابان فرخی یزد نوعی توسعه کریدوری کاربری زمین مختلط بوده که موجب حضور شهروندان در این خیابان شده است. پژوهش حاضر به دنبال سنجش کیفیت محیطی ایجادشده به واسطه توسعه بصورت اختلاط کاربری در خیابان فرخی یزد و در پی ارتقاء کیفیت محیطی آن و افزایش رضایت استفاده کنندگان فضا می باشد. برای این منظور جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه و تحلیل داده ها از تکنیک های آزمون T تک نمونه ای، ضریب رگرسیونی بتا و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان رضایت کاربران از متغیرهای سازگاری، تنوع کاربری، عدالت اجتماعی، ایمنی و امنیت و سرزندگی بالا می باشد و توسعه بصورت کاربری زمین مختلط در خیابان فرخی یزد نسبتاً توانسته محیط شهری جذاب و باکیفیتی را ایجاد نماید همچنین متغیرهای دسترسی، ایمنی و امنیت و تنوع کاربری بیشترین سهم و معیار فشردگی و پراکندگی بافت کمترین سهم را در کیفیت محیطی خیابان ایفا کرده اند. به طورکلی اولویت های مداخله جهت افزایش کیفیت محیطی خیابان به ترتیب در ابعاد مورفولوژیک، ادراکی عملکردی و اجتماعی می باشد.
امکان سنجی پیدایش معماری التقاطی متأثر از معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب
حوزههای تخصصی:
معماری التقاطی در ایران پیشینه ای تاریخی دارد. معماران با استفاده از سبک های التقاطی در پی خلق بناهایی نوین با کارآیی مناسب تر در فضاهای معماری و شهرسازی بوده اند. سبک های معماری مدرن به دلیل تعدد، تأثیر بسزایی در تنوع کالبدی ساختمان ها و فضاهای شهری گذاشته اند. معماران ایرانی دوره قاجار و پهلوی از این نوع معماری در التقاط با معماری سنتی استفاده کرده اند که در پیدایش سبک و خلق بناهای شاخص این دوران به خوبی مشهود است. یکی از مهم ترین دغدغه های انسان عصر جدید وجود پیامدهای منفی جهان صنعتی، نظیر آلودگی روزافزون محیط زیست، کاهش منابع طبیعی و سوخت های فسیلی می باشد. معماری سبز با جست وجوی راه حلی برای به حداقل رساندن اثرات منفی ساختمان ها بر محیط زیست است. بدین جهت این نوع معماری، با اصول و مبانی منطبق با ویژگی های طبیعت و انرژی های پاک، اثرات نامطلوب آلودگی های زیست محیطی را کنترل نموده و به مناسب ترین طریق در ساختمان ها مورداستفاده قرار می گیرد و موجب پیدایش معماری پایدار می گردد. معماری اقلیمی سنتی ایران نیز، راهکارهای مناسبی متناسب با شرایط اقیلمی هر منطقه و مهار عوامل مخل جوی داشته است. گرچه استفاده از عوامل جوی و بهره برداری از تابش خورشید و جریان هوا، رایج ترین نوع کاربرد انرژی های بی زیان در معماری سنتی ایران است. در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعه و تحلیل معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب، امکان التقاط این دو سبک از معماری در ایران مورد بررسی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه های علمی تخصصی معماری و مطالعه وب سایت های علمی پژوهشی بوده است.
جستاری در ریشه های پیدایش تالار در معماری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابداعات فضایی چشمگیر در معماری عصر صفوی، تالارهایی است که هرچند بازماندگان امروزی شان اندک است و در پاره ای موارد نظیر تالار عالی قاپو با یک فاصله زمانی به این بناها الحاق شده ، برازندگی و زیبایی ترکیب این عنصر با این عمارات ها چنان است که امروزه تصور این بناها بدون تالارهایشان، تقریباً امکان ناپذیر است. این موضوع به خودی خود پرسش هایی را درباره ریشه این تالارها، نحوه ظهورشان در معماری این دوره و سیر تحول آن ها پیش می کشد؛ پرسش هایی که هرچند پاسخ های گوناگونی برای آن ها تدارک شده، به عقیده اغلب صاحب نظران هنوز هیچ یک از پاسخ ها به حد کافی قانع کننده به نظر نمی رسد. بررسی حاضر ظهور این پدیده را در ارتباط با گونه ای از ساختارهای معماری ایرانی که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، یعنی سازه های چادری و ساختارهای موقت به کاررفته در باغ ها، ریشه یابی می کند. این پژوهش به روش تفسیری تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های متنی و تصویری (نگاره ها) انجام می گیرد. این تحقیق نشان می دهد که تالارها را باید حاصل تحولی گسترده تر در روند تکامل سایبان های موقت کوشک مانند به شمار آورد؛ تحولی که در پی آن سایبان با ابعادی به مراتب گسترده تر ، با ستون های بیشتر و به نیت استقرار دائم ساخته می شود.
نقش اجتماع پذیری محیط های آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان: تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تصور بر آن است که یادگیری دانشجویان معماری در محیط آموزشی آنان، صرفنظر از سایر عوامل با اجتماع پذیری قرارگاه های موجود در محیط کالبدی آموزش ارتباط دارد. لذا ضمن آزمون اثربخشی اجتماع پذیری بر یادگیری دانشجویان، به تعیین عوامل موثر در ایجاد و افزایش اجتماع پذیری پرداخته شده است. در این ارتباط، به کمک روش تحقیق توصیفی-تحلیلی پس از شناخت متغیرها و جمع آوری نظرات محققان پیشین، عوامل مذکور شناخته شد و سپس از طریق روش دلفی-فازی و به کمک نظرات خبرگان(اساتید معماری) صحت تاثیرگذاری این عوامل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این مرحله عوامل موثر بر اجتماع پذیری را به شش عامل (عناصرفیزیکی، فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی، عملکردی-فعالیتی) و 22 زیرعامل تقسیم کرد. در مرحله دوم نیز، فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت، رنتایج تحقیق ضمن تایید نتایج مرحله قبلی، رابطه معنادار بین اجتماع پذیری محیط آموزش معماری را بر یادگیری دانشجویان معماری نشان داد.
تحلیلی بر قلمرو نظری شهر هوشمند تاب آور و تدوین چارچوب کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چهارنسل تحول نظری و تجربی شهر هوشمند، انتظار بر این بود که با اتکا بر تکنولوژی هایی نظیر اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، رایانش ابری و نظایرآن، این نظریه راه کار مواجهه با مسئله و حل پیچیدگی های برنامه ریزی تاب آوری باشد. لکن پژوهش های بی شمار اخیر، مبین خلاف آن است. ریشه مساله نه درکاربست تکنولوژی بلکه درتلفیق نظری شهر هوشمند و تاب آوری شهری است. چگونگی دستیابی به فرمول بندی مناسب برای گونه شناسی رویکردهای قلمرو نظری شهرهوشمند تاب آور( با ترکیب مناسب ابعاد رویه ای و محتوایی) و پیشنهاد برای نحوه تلفیق، سوال این پژوهش است. لذا، هدف پژوهش حاضر، تبیین قلمرو نظری شهر هوشمند تاب آور بین دو نظریه شهر هوشمند و تاب آوری شهری است که با روش تحلیل محتوای سیستماتیک کمی وکیفی 42 سند از اسناد پژوهشی منتشره بین سالهای 2020-2010 و با استفاده از نرم افزار MAXQDA20 انجام گرفته است. مطالعات نشان داد که سه گونه اصلی مطالعه تبیینی شهر هوشمند تاب آور وجود دارد که از حیث پیوند شناختی، ارتباط عناصر، ابعاد و مولفه های دو نظریه کمتر کار شده و جامعیت تلفیقی یک نظریه واحد زیر سوال است. لذا سعی گردید پیشنهاد روشنی برای تلفیق جامعی از دو نظریه برای تعیین چارچوب نظری در تدوین سازوکار یک شهر هوشمند تاب آور تدوین و مستدل گردد.
بررسی مؤلفه های کیفیت طراحی شهری تاب آور در محله های شهری در برابر زلزله (نمونه موردی: محله لشگر، منطقه 8 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
99 - 117
حوزههای تخصصی:
امروزه مخاطرات طبیعی در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی و یا به دلیل پیشرفت های تکنولوژی در معرض انواع سوانح انسان ساخت هستند. درحالی که در هنگام و پس از وقوع سوانح خسارات مالی و جانی رخ می دهد. این پژوهش بر آن است که با تدوین راهکارهای طراحی شهری، تاب آوری محلات شهری را در برابر زلزله ارتقا دهد. در راستای دستیابی به هدف شناخت عوامل و فرایندهای تأثیرگذار از دیدگاه طراحی شهری بر تاب آوری محلات، روش تحقیق، مبتنی بر استفاده از رویکردهای کمی و کیفی بوده و از ابزارهای مصاحبه عمیق، مشاهده میدانی و بررسی اسناد استفاده شده است. تحقیق حاضر بر اساس مبانی نظری و با بررسی مؤلفه های مؤثر کیفیت، چارچوب طراحی شهری تاب آور را ارائه می دهد. پس از مشخص شدن نقاط ضعف و قوت محله لشگر به تکمیل پرسشنامه شهروندان و متخصصین پرداخته و جمع آوری اطلاعات در محله انجام گرفته است. جامعه آماری شهروندان در این پژوهش بخشی از خانوارهای ساکن در محله لشگر به روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده 40 نفر و جامعه آماری نخبگان 30 نفر تعیین گردید. به منظور ارتقای تاب آوری در محله، مؤلفه های کیفیت طراحی شهری به صورت مستقل ارزیابی شده است. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که مؤلفه های کیفیت طراحی شهری؛ عملکردی، زیباشناختی و زیست محیطی در افزایش تاب آوری محلات شهری تأثیر داشته و از این میان مؤلفه عملکردی با بیشترین تأثیر می تواند سبب افزایش تاب آوری و مؤلفه زیست محیطی کمترین تأثیر را در افزایش تاب آوری محله لشگر داشته است.
تحلیل راهبردهای ارتقاء کیفی لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز با کاربست مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)
حوزههای تخصصی:
مهران رود در تبریز به عنوان یکی از عناصر اصلی استخوان بندی شهر شناخته می شود و حضورش در تمامی طول شهر مشهود است. آنچه که در احیاء بافت تاریخی در مجاورت مهران رود انجام گرفته فاقد هر نوع توجه به بعد انسانی و بسترسازی برای ارتقاء تعاملات اجتماعی است. حال آنکه ارتقاء کیفی لبه رودخانه می تواند به شهر هویتی دیگر گونه بخشد؛ چنان که در تصویر ذهنی شهروندان و گردشگران به عنوان نشانه شاخص شهری حک گردد. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه راهبردهایی در راستای ارتقاء کیفی فضای شهری لبه مهران رود تبریز می باشد. برای این منظور از تکنیک های تحلیل کیفی (SWOT) و مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) بهره گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل (SWOT) نشان می دهد که به دلیل غلبه ضعف ها بر قوت ها از یک سو و نیز غلبه فرصت ها بر تهدیدات از سوی دیگر نوع راهبردها باید بازنگرانه و انطباقی(WO) باشد. به طوری که مختصات نقطه تلاقی عوامل داخلی و خارجی (36/2و 76/2) در ناحیه مربوطه به راهبردهای محافظه کارانه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل کمی (QSPM) نیز بیانگر آن است که استراتژی ایجاد شبکه هم پیوند پیاده از لبه رودخانه به سمت بافت تاریخی مجاور با احراز نمره (406/6) از اولویت عمل بیشتری در اجرا برخوردار است. بنابراین با ایجاد گشایش فضایی در بدنه های صلب مجتمع تجاری صاحب الامر و پل بازارها با تقویت نفوذپذیری عملکردی و بصری می توان این محدوده را به یک لبه فعال شهری تبدیل نمود.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.
رویکرد منظرین در تعامل کوه و شهر؛ رابطه شهرتهران و کوه های البرز از نگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
33 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شواهد بسیاری نشان می دهد که رابطه شهر تهران و کوه های البرز، دارای مطلوبیت نیست و شهر تهران و مردم آن نمی توانند از مواهب و ظرفیت های کوه های شمال آن به خوبی بهره مند شوند. تحقیقات صورت گرفته پیرامون رابطه شهر تهران و البرز نیز نشان می دهد عموم مردم شهر تهران نسبت به کوه های البرز دچار بی تفاوتی شده اند. نگارندگان مقاله بر این باورند که مسئله بی تفاوتی ساکنین شهر تهران نسبت به کوه های پیرامون، به یکباره اتفاق نیفتاده و با از بین رفتن کارکردهای کوه در گذر زمان، این عنصر طبیعی بسیار مهم در ذهن مردم کمرنگ شده است. نظر به چندبعدی بودن مسئله، یکی از روش های بررسی موضوع بررسی موضوع، ازنگاه خبرگان است. هدف و روش پژوهش: این مقاله برآن است با هدف یافتن چرایی این رابطه نامطلوب، نظر خبرگان را جویا شود. لذا برای تحلیل یافته های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با رویکردی اکتشافی از خبرگان، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از مصاحبه خبرگان نشان می دهد براساس طبقه بندی سلسله مراتبی یافته ها، چهار مضمون (دلایل عدم مطلوبیت رابطه شهر تهران و کوه های البرز) اصلی: کاهش جایگاه ذهنی و معنایی کوه، شناخت نادرست کوه و ظرفیت های آن، رویکرد عینی و کالبدی به کوه، و مسائل فرهنگی و 11 مضمون فرعی: ورود مذهب، ورود تکنولوژی، ورود مدرنیته، نظام برنامه ریزی، نگاه جزء نگر و محیط زیستی صرف به کوه، رویکردهای اقتصادی، قابل دسترس شدن کوه، تغییر سبک زندگی مردم، تغییر الگوی معرفت شناسی مردم، باورهای عامیانه مردم، و کاهش تعلق خاطر مردم، که زیرمجموعه مضمون های اصلی قرار می گیرند، به دست آمده است.
تبیین مؤلفه ها و پرسشنامه معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
237-251
حوزههای تخصصی:
سکونت انسان بیانگر برقراری ارتباطی معنادار با محیط مسکن است؛ ازاین رو، محیط های مسکونی به لحاظ ابعاد روان شناختی، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. آنچه درباره سکونت انسان اهمیت دارد، این است که سکونت انسان در سطوح مختلفی روی می دهد، و در ارتباط با مراتبی از محیط اجتماعی پیرامون انسان معنادار است. مرور ادبیات درباره معانی نشان می دهد که هم خصوصیات محیط مسکن و هم رویداد فعالیت ها در محیط زندگی انسان دارای معنی هستند، و مطابق با چهارچوب نظری، پرسش از معانی سکونت و انتظام فضای زندگی باید در چهار سطح شامل سطح سکونت منطقه ای، سطح سکونت همسایگی، سطح سکونت مسکن و سطح فعالیت های سکونت مسکن صورت پذیرد. پژوهش در حوزه معانی مسکن، مسئله ای اکتشافی است که نیاز به بررسی در هر دو حوزه سکونت و انسان دارد؛ بنابراین روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است. با توجه به ماهیت «پرسشنامه معنای سکونت و انتظام فضاهای زندگی» و چهارچوب نظری وابسته به آن، از «مدل ابزار غایت» استفاده گردید، که مدل مناسبی برای دستیابی به محتوای ذهنی افراد است. مطابق با چهارچوب نظری، مقولاتی که در این پرسشنامه در نظر گرفته شد، پرسش از معانی خصوصیات انتظام فضایی محیط مسکن شامل «عناصر فضایی، فواصل فضایی و جهات فضایی» است، و در سوی دیگر پرسش از معانی فعالیت ها شامل عناصری همچون «نوع فعالیت، توالی زمانی و فضایی فعالیت ها و زمانمندی و فضامندی فعالیت ها»ست، که پایایی و روایی پرسش های نیمه ساختاریافته «معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی» در آزمون های آزمایشی کنترل گردید. بخش دیگر از نتایج مقاله، به ارائه روند گردآوری، مصاحبه و تحلیل داده های پرسشنامه اختصاص دارد. با توجه به هدف تحقیق، داده های حاصل از پرسشنامه تحقیق می تواند در تحلیل های بعدی توصیف، تفسیر، تشریح و در صورت نیاز، در تحلیل آماری و ریاضی به کار رود، و حتی هریک از چهار سطح از پرسشنامه نیز قابلیت کاربرد جداگانه در تحقیقات مختلف را دارد.