فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
حیاط از جمله مهم ترین بخش ها در خانه های سنتی در ایران بوده که نقش های متعددی در زندگی روزمره ساکنان ایفا می نموده است؛ این در حالی است که در زندگی آپارتمانی امروز به فضایی فراموش شده و بدون استفاده تبدیل گردیده است؛ هدف این پژوهش شناسایی نقش عناصر کالبدی حیاط به منظور افزایش رضایت مندی ساکنان در مسکن بوم گرا است و مطالعه موردی در شهر بوشهر انجام گردیده است. روش تحقیق پروژه به صورت کمی در قالب مطالعه موردی است. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. پرسشنامه به صورت طیف لیکرت می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارSPSS و آمار توصیفی، میزان IS و درصد رضایت و اهمیت استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین معیارهای چهارده گانه مثلا درصد فضای سبز به حیاط، فضای بازی کودکان، حوض آب، جهت قرارگیری حیاط و... با دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از فضای مسکن رابطه ی معنی داری وجود دارد و شاخصه های مرتبط با آن بالاترین میزان رضایت و اهمیت ساکنان را دارد. پیشنهاد می شود از این معیارها که در افزایش رضایت مندی ساکنان مسکن موثر است در طراحی حیاط منازل جدید نیز استفاده شود. به معیارهایی که کمترین میزان رضایت ساکنین را در پی داشته است بایستی در طراحی حیاط مسکن معاصر بیشتر توجه کرد. درپایان، پرسشنامه هایی که ساکنین 6خانه پر کردند با هم مقایسه شده است. فضای بازی کودکان دارای رتبه1 و بیشترین درصد اهمیت است و بایستی در طراحی حیاط های خانه های جدید در اولویت قرار گیرد. پس از این معیار باید به درصد فضای سبز به حیاط (نوع پوشش گیاهی) و وجود پارکینگ در خانه ها توجه شود. ساکنان از معیارهای جهت گیری مناسب ساختمان، اشراف و محرمیت و جهت قرارگیری حیاط رضایت دارند.
طراحی شهری با رویکرد مشارکت همکاری جویانه، از ایده تا طرح؛ موردپژوهی: میدان هروی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالت بار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آینده شهر بی تفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روش های سنتی، ارائه روش ها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر می رسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز می شود که شهروند فعال در شهر تجلی می یابد و توسعه شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت می پذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر به حساب می آید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش می کند و آینده شهر برایش مهم تلقی می شود. این امر می تواند هدف غایی شهر مشارکت مدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی به صورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجانده شده و در طرح های و برنامه های شهری به کار گرفته شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغه پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» به منظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. هم چنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روش های برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهره گیری از مشارکت مردمی استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که به طورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده می کنند می تواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنش گران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور می تواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائه یک مدل و در قالب مطالعه محدوده میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روش های طراحی مشارکتی ارائه می دهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهی بخشی عمومی 2) کارگاه های طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواسته ها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر می شود.
شناسایی معیارهای موثر و بررسی اثرات الگوی هندسی بر کاهش تنش انرژی ژئوپاتیک در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
121-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: امواجی تحت عنوان ژئوپاتیک، ناشی از اختلال در میدان های الکترومغناطیسی، شایع ترین عامل در بروز برخی بیماری های مزمن جسمی و روحی انسان هستند؛ لذا هدف کلی پژوهش معرفی معیارها و راهکارهایی نوین در حوزه معماری و بررسی الگوی هندسی معماری واستو، به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های ناشی از حضور انسان در مجاورت تنش ژئوپاتیک در ساختمان و به تبع آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی افراد است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و در دو مرحله صورت گرفته است؛ در وهله اول اطلاعات از طریق مطالعه منابع اسنادی- پژوهشی گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. سپس تاثیر الگوی هندسی در معماری واستو به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش تنش ژئوپاتیک، با استفاده از روش شبیه سازی بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی نتایج تحقیقات و مطالب مندرج در منابع محدود، شکل و هندسه ساختمانی، مواد و مصالح، جهت گیری فضاها و ارزیابی بستر طراحی را به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر کاهش و کنترل تنش ژئوپاتیک در حوزه معماری شناسایی نموده و الگوی هندسی ارایه شده در معماری واستو را تایید می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن ارایه بهترین الگوی هندسی در معماری، چگونگی کنترل و تعدیل تنش های ژئوپاتیک طی سه مرحله طراحی معماری شامل مطالعات پیش از طراحی، اجرای پروژه های معماری و نهایتاً پس از ساخت و بهره برداری را بیان داشته و آگاهی معماران از مبانی تنش ژئوپاتیک را امری الزامی می داند.
واکاوی آبراهه ها و نظام زهکشی آب در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”پارسه“ یا تخت جمشید مهمترین اثر هخامنشیان بین 510 تا 330 ق.م. است که همچون مجموعه ای حکومتی-اداری و آیینی بر روی صفه ای عظیم بنا شده است. نظام زهکشی ساختمان ها و روان آب های تخت جمشید از دامنه ی کوه رحمت تا دشت مرودشت به شکل شبکه ی پیچیده ای از آبراهه ها منحصر به فرد است و بدست اشمیت (1342)، تجویدی (1355)، عسکری (1383-85) و اسدی (1395) کاوش شده است. این پژوهش با هدف شناخت نظام کالبدی-کارکردی زهکشی در تخت جمشید، به تک نگاری شبکه ی آبراهه ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که مجراها دارای کارکردهای مختلف انتقال آب بام از ناودانی درجاساخت، روان آب سطح زمین، شاخه های اتصال فرعی، و آبراهه های سراسری اصلی به شکل روباز، سربسته با یا بدون هواکش هستند. ساختار آن ها با سنگ یکپارچه زبره تراش یا پاکتراش یا تخته سنگچین است. اختلاف ارتفاع کف ابتدا و انتهای بلندترین آبراه حدود 7- متر و شیب متوسط مجراها 2% الی 4% است اما شیب برخی به 30% هم می رسد تا جریان آب پیوسته در شبکه ی آبراهه ها با اختلاف ارتفاع مختلف باایجاد شکست در مسیر حفظ شود. مورفولوژی آبراهه ها به ویژه دو شاخه ی اصلی شرقی-غربی و شاخه ی شمالی-جنوبی، طرح ریزی یکپارچه ی کاخ های ادوار مختلف (مطابق نظر ارنست هرتسفلد) را نشان می دهد اما بر تغییرات موضعی (همانند نظر اریک اشمیت) تأکید دارد.
Zone of Transition in Seljuq Dome Chambers of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Architecturally, the Seljuqs' dominion makes a significant shift from the Pre-Islamic Sassanid squinches into a sophisticated transition mechanism employed to change the walls of a square chamber to an octagonal base to set a dome which this initiated a new construction methodology to hybridize the previous experiences of Sassanid domes with new architectural tendencies since the previous understanding of the transition zone was a makeshift in quality, not consistent enough for future architectural adventures in creating larger structures. Although a cursory investigation of transition zones of Seljuq dome chambers in some respects might reveals a fairly homogeneous framework, it has never meant the stagnation of architectural creativity in different parts of Seljuk territory. On the other hand, the typology and local schools of Seljuq transitions zones of dome chambers have not been thoroughly considered by geographical centralism in Iran. For a better understanding of the standardization of various techniques considered in Seljuq architecture between 11th and 12th centuries in order to spanning the cubic structure to a circular plan, this project is aimed to clarify three various schools of architectural articulation concerning transition zone in the Seljuq dome chambers.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
بررسی تحولات معماری معاصر ژاپن در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
حوزههای تخصصی:
سرزمین ژاپن در طول تاریخ ردپای حضور ادیان و آئین های متفاوتی بوده است. متناسب با این سابقه کهن، ژاپن دارای پیشینه ای غنی از معماری سنتی-آئینی بوده و مفاهیم و فضاهای متفاوتی در طول زمان متناسب با این آیین ها و سنت ها شکل گرفته است؛ به گونه ای که معماری سنتی آئینی ژاپن دارای اصول تعریف شده ای در طراحی فضای معماری است. چگونگی تاثیرات تحولات در این کشورکه بعد جنگ جهانی به وجود آمده و موجب استخراج آموزه هایی برای سایر فرهنگ ها و سرزمین ها شده همواره به عنوان یکی از دغدغه ها در معماری معاصر مطرح بوده است. در این مقاله، توسعه معماری ژاپن به عنوان میراث مدرنیته مورد بررسی قرار میگیرد. دوره زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، معماری ژاپنی پس از جهانی دوم می باشد تا از این طریق روند پیشرفت آن در طول دهه های متوالی درک شده و سهم معماران برجسته در این پیشرفت مشخص گشته و جایگاه معماری ژاپن در قرن 21 معرفی گردد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل تطبیقی پروژه های خاص معماران ژاپنی با مفاهیم و اصول فضا سازی معماری میباشد. نتایج حاصل از بررسی تحولات در کشور ژاپن نشان دهنده شکل گیری نهضت های مهمی همچون گروه متابولیسم، نمایشگاه EXPO، گروه X، و شکل گیری ساختمان های مهم در دهه 80 میلادی که در نهایت در قرن 21 توانسته اند ژاپن را به کشوری که نشان دهنده کالبدی از مفاهیم پیشین معماری ژاپن است تبدیل کنند که نقش معماران برجسته در این تحولات امری جدایی ناپذیر است.
ارزیابی عملکرد حرارتی بافت های شهری در اقلیم شهر تهران: آموزه هایی برای طراحی شهری حساس به شرایط خُرد اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضاهای شهری به دلیل نقش چشمگیر آن در کیفیت این فضاها از اهمیت به سزایی برخوردار است. بنابراین، ضروری است طراحی فرم فضاهای شهری با در نظر گرفتن اصول آسایش حرارتی صورت گیرد. پژوهش حاضر به کمک شاخص های آسایش حرارتی، چارچوبی برای سنجش جامع اثرات فرم شهری بر عملکرد حرارتی (آسایش و استرس حرارتی) در فصول گرم سال ارائه. همچنین، فرایند تدوین الگوی فضایی-زمانی آسایش حرارتی به مثابه ابزاری برای سنجش سناریوهای طراحی بافت های مسکونی در راستای کاهش جزایر حرارتی معرفی می شود. در تحقیق حاضر، مؤلفه های فرم بافت شهری از قبیل نسبت فضای باز و نیز مؤلفه های مربوط به پروفایل معابر، از قبیل ارتفاع ساختمان ها، جهت و درجه محصوریت در نمونه های منتخب شهر تهران بررسی گردیده است. ارزیابی نقش این دو دسته مؤلفه در عملکرد آسایش حرارتی سبب می شود تا نقش توأمان مؤلفه های فرم ساختمان ها و معابر در بافت های شهری باهمدیگر دیده شود. بر این اساس، عملکرد هر یک از گونه بافت های شهری در تأمین آسایش حرارتی و نیز ایجاد استرس حرارتی تعیین و تحلیل می گردد. چنین تحلیل های فضایی-زمانی در محیط شهری، طراح را قادر به ارزیابی طرح خود کرده و راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه دهد تا کیفیت فضاهای شهری در اقلیم های گرم ارتقا یابد.
بازشناسی و تبیین اثرات کلان فرآیندها و فرآیندها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آنچه که امروزه شاهد آن می توان بود، افزایش روز افزون رویدادهایی است که در سرتاسر جهان جریان می یابد. این رویدادها که موج های پیشران جهانی شدن هستند، با عنوان کلان فرآیندها در حال پیشروی و دگرگون کردن شهرها می باشند. به تبع این موضوع نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش بوده که شهرها را از اصالت خویش دور می کند. این اصالت را می توان در قالب ارزش های شهر نامید. شهرهای کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحت تاثیر این کلان فرآیندها و فرآیندها قرار گرفته است. هدف: در پژوهش حاضر، هدف تبیین کلان فرآیندها و فرآیندها در شهر و واکاوی و بررسی تاثیر کلان فرآیندها و فرآیند ها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقعگرایی اسلامی می باشد. روش:با توجه به اهداف، پژوهش حاضر را می توان در زمره مطالعات کیفی قرار داد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی)، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه در جهت استفاده از تکنیک دلفی می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات و ارزیابی های انجام شده می توان کلان فرآیندها و فرآیندها را در قالب مولفه های شهری بررسی و تبیین نمود که مشتمل بر کلان فرآیندهای اجتماعی، کلان فرآیندهای فرهنگی، تغییرات اقتصادی و جهانی شدن آن، کلان فرآیندهای فضایی-کالبدی شهری، کلان فرآیندهای سیاسی و حقوقی، کلان فرآیندهای حمل و نقلی و کلان فرآیندهای زیست محیطی می باشد. همچنین رویکرد نظری واقعگرایی اسلامی -که برخاسته از زمینه شهرهای ایرانی-اسلامی می باشد- بعنوان چهارچوب بررسی و فیلتر معرفی نمود که کلان فرآیندها و فرآیندها در صورت عبور از این فیلتر مطالعاتی و عقیدتی در سطوح مطالعاتی، پژوهشی واجرایی در کشور جاری شوند. نتیجه گیری: توجه به کلان فرآیندها و فرآیندهای جاری در تمامی حوزه ها و مطالعه تاثیر گذاری آن ها در ابعاد پژوهش ها، طرح ها و برنامه ها و پروژه های شهری می تواند بسیار کارآ و موثر واقع شود این امر با گزینش رویکرد واقعگرایی اسلامی به عنوان یکی از چهارچوب هایی نگرشی سازگار با شهر ایرانی و رویکردهای امروزین، بسیار کارآتر و کاربردی تر می شود.
ارزیابی عوامل موثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاها (نمونه موردی: روستاهای شهرستان مهریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۴۰-۲۹
حوزههای تخصصی:
تقویت و توسعه بخش مسکن روستایی و ارائه خدمات فنی و مهندسی باعث بهبود ارتقای کیفیت زندگی، ایجاد اشتغال پایدار، توسعه روستا و تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا، افزایش درآمدها و کاهش فقر و درنتیجه محرومیت زدایی شده است. همچنین لزوم ساخت مقاوم و امن در مقابل خطرات حوادث طبیعی ضرورت تشکیل یک نظام کنترلی، اصولی و فنی در ساخت وسازهای روستایی ضروری می باشد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاهای شهرستان مهریز می باشد. روش تحقیق، از نظر هدف کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات موردنیاز به شیوه میدانی انجام شد و به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از ابزار مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍی توسط ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺗﻬیﻪ شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣه ﺍﺯ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎی ﺩﺭ ﻃیﻒ ﻟیکﺮﺕ ﭘﻨﺞ ﻣﻘیﺎﺳی ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪﻩ، کﻪ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺁﻥ در جهت برآورد نیاز محقق ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺭﻭﻧی، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﭘﺎیﺎیی ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺗﺤﻘیﻖ ﺍﺯ ﺁﻟﻔﺎی کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرست خانوار، دهیاری و شورای اسلامی روستا، مدیران و کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، مدیران و کارشناسان بخشداری و فرمانداری شهرستان و مدیران و کارشناسان امور روستایی استانداری را در برگفته اند. ﺍﺯ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻮﺻیﻔی ﺑﺮﺍی خلاصه سازی ﻧﺘﺎیﺞ ﭘیﻤﺎیﺶ، از ﺁﺯﻣﻮﻥ کای اسکوئر ﺑﺮﺍی ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻓﺮﺿیﻪ ﻫﺎ، از آزمون فریدمن و t برای اولویت بندی متغیرها ﺩﺭ ﻣﺤیﻂ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺁﻣﺎﺭی اس پی اس اس ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. نتایج نشان دادند که عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در سه شاخص خلاصه شدند به ترتیب 1- مهم ترین عامل از شاخص نیروی انسانی، تعامل مناسب بین کارکنان در جهت پیشبرد کار ارباب رجوع، 2- مهم ترین عامل از شاخص مالی و اقتصادی، اختصاص اعتبار مناسب برای ساخت، 3- مهم ترین عامل از شاخص کارگاهی و تجهیزاتی، استفاده از مصالح نوین، پیش ساخته، بادوام و باکیفیت برای اجرای پروژه های روستایی، می باشند.
گونه شناسی مسکن روستایی شهرستان بروجرد بر پایه الگوهای بومی ساختاری - کالبدی (نمونه موردی: روستای کوشکی سفلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
معماری بومی هر منطقه ای، گواه بر پیشینه معماری و فرهنگی ارزشمند و سابقه تاریخی آن دیار است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی این ثروت به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش و انتقال فنون و تجارب معماری و فرهنگی به دیگر مناطق باشد. در محدوده جغرافیایی ایران، بسیاری از روستاها با وجود داشتن ویژگی های معماری، فرهنگی و پیشینه ارزشمند تاریخی متأسفانه به درستی شناسایی و معرفی نشده اند و یا در صورت شناسایی به دست فراموشی سپرده شده اند و با گذر زمان این ثروت باارزش به دلیل کم توجهی دچار آسیب و کاهش کیفیت زندگی ساکنان آن می شود. شهرستان بروجرد در شمال استان لرستان، دارای بافت های روستایی منحصربه فردی است که متأسفانه با وجود کالبد معماری ارزشمند در اقلیم سرد منطقه، موردتوجه قرار نگرفته است. روستای کوشکی سفلی در زمره همین روستاها قرار دارد و تاکنون درصد بالایی از بافت این روستا به دلیل عدم رسیدگی دچار تخریب شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی، معرفی و مستندسازی الگوی بومی معماری و سازه در مسکن روستای کوشکی سفلی تعیین شده است که بدین منظور، به بررسی و تحلیل گونه های تاریخی موجود روستا پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات، در مرحله اول از روش کتابخانه ای و مقالات الکترونیکی و در مرحله میدانی و شناخت از روش مصاحبه، مشاهده و برداشت استفاده شده است. در پایان پژوهش، تحلیل ها نشان دادند که ترکیب فضایی خانه های روستا شامل دو نوع استقرار بنا در سه جبهه و چهار جبهه حیاط مستطیل شکل می باشد؛ در گونه شناسی معماری این روستا، شاخص های محرمیت چرخش فضایی در ورودی توسط دالان و هشتی، فضاهای رابط ایوان و مهتابی، حیاط مرکزی و درون گرایی فضاها از ویژگی های بومی آن رعایت شده است و ملاحظات اقلیمی توسط چیدمان ساختار کالبدی، جهت گیری و همچنین از مصالح بوم آوردی مثل خشت، چوب، سنگ و کاهگل و سازه باربر اصلی در ساخت خانه ها بهره گرفته اند.
احیا تعاملات اجتماعی در شرایط پاندمی (Covid19) در میدان های شهری، با نگاهی به میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تقویت روابط بین افراد ایجاد تعاملات اجتماعی است و این یکی از دغدغه های مهم و اساسی انسان ها در طول زندگی است. در شرایط وقوع پاندمی، افراد ترس و اضطراب فراوانی دارند که در محیط های شلوغ به ملاقات یکدیگر بپردازند، زیرا امکان به خطر افتادن سلامتی آن ها بالا می رود. هدف این پژوهش، بررسی امکان ایجاد تعاملات اجتماعی از دست رفته در شرایط پاندمی در میدان نقش جهان اصفهان است. روش پژوهش حاضر بر اساس ماهیت، کیفی و ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای به شمار می رود. برای بررسی چگونگی احیا فضاهایی با تعاملات اجتماعی و شناسایی معیارهای فضایی در راستای رسیدن به این هدف، از نرم افزارهای تخصصی نحو فضا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فضای جلو سردر قیصریه، از پیمایش بیشتری برخوردار است و بهتر است در زمان حضور در میدان نقش جهان در شرایط پاندمی، افراد در این فضا حضور نداشته باشند. همچنین ازنظر ارتباط فضایی، فضای باز میدان در جلوی عمارت عالی قاپو از ارتباط فضایی بالایی برخوردار است. درنتیجه میزان ارتباط و تماس افراد در این بخش بالا است. در هنگام شیوع بیماری همه گیر، بهترین مکان میدان نقش جهان برای ایجاد تعاملات اجتماعی، زون مرکزی میدان نقش جهان است که با توجه به داده های استخراج شده، هنگام حضور افراد در میدان، امنیت سلامت آن ها بیشتر حفظ می گردد.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند. پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
تحلیل نظری ارتباط مؤلفه های تصویر شهر و برندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در عصر جهانی شدن و رقابت پذیری، برندسازی شهری به عنوان یک فرصت بزرگ برای شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا محرک عمده برندسازی شهری تصویر شهر و ارتباط آن با کاربران از نظر ادراکی و شناختی است. با درک این موضوع که هرگونه واکنش و رفتار انسان برگرفته از تصویری است که از واقعیت در ذهن او شکل گرفته؛ برندسازی شهری، تصویر را به عنوان یک ابزار و یا حتی هدف مورد توجه قرارمی دهد. هدف: با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، تشریح مؤلفه های تشکیل دهنده تصویر شهر در ذهن کاربر و نحوه ارتباط آن با برندسازی است. روش تحقیق: پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کیفی از نظر جهت گیری، نظری-کاربردی است که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. نتیجه گیری: تصویر شهر با دو روش مستقیم (تجربه محیط) و غیر مستقیم (تحت تأثیر رسانه) شکل می گیرد، این تصویر از یک طرف دارای مؤلفه مقدماتی (اولیه) که شامل ابعاد طراحانه، ساختار کالبدی، شناخت و آگاهی و بعد عملکردی محیط است و از طرف دیگر شامل مؤلفه مکمل که دربرگیرنده بعد ارزیابانه، مهرانگیزی، احساسی و عاطفی است که بعد از درک مؤلفه مقدماتی شکل می گیرد. برندسازی مفهوم تصویر را در مرکز توجه قرار داده و با استفاده از تکنیک های کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساخت ها مؤلفه مقدماتی تصویر را تحت تأثیر می گذارد و باعث جذاب ترشدن فضا برای بروز مؤلفه مکمل می شود، همچنین تکنیک تبلیغات در برندسازی نفوذ و اثرگذاری دو مؤلفه پیشین را بیشتر کرده و در نهایت باعث ارتقای تصویر از دید بیرونی (گردشگران) و تصویر درونی (شهروندان) می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر تحول کالبدی خانه و فرهنگ زندگی در یک قرن اخیر ایران موردپژوهی: تحولات الگوی خانه در شهر تاریخی لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زندگی امروز، خانه همچنان مأمن و محل آرامش و آسایش هر فرد به حساب می آید، اما میزان این بهره مندی در گونه های متنوع خانه، متفاوت است. وجود خانه های تاریخی و حضور در این خانه ها و شنیدن خاطرات نسل های قدیمی تر و بررسی دیدگاه صاحب نظران در حوزه نقد آثار معماری، روشن می سازد که چرا بسیاری از معماران در حال حاضر، به دنبال شناخت کیفیت هایی در آن خانه های سنتی هستند. در این مقاله، نگارندگان پس از معرفی و بررسی عوامل مؤثر بر تغییر و تحول در معماری مسکونی سنتی ایران، به نحوه شکل گیری شهر جدید لار با عنوان «شهر بدون کوچه» پس از زلزله سال 1339 و هم زمان با ورود اصول شهرسازی و معماری نوین به ایران در دوره پهلوی دوم می پردازند. روش این تحقیق در بخش اول، مطالعات کتابخانه ای و استنادی و در بخش دوم، بررسی میدانی و جمع آوری و مقایسه گونه های مختلف مسکن در شهر لار بوده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی از ابتدای قرن سیزدهم در ایران آغاز شد و اگرچه اغلب سرمنشائی خارج از فرهنگ داخلی داشته، پذیرش تدریجی و یا بعضاً تحمیل آن ها در سبک زندگی مردم، زمینه بروز و ظهور تغییرات کالبدی مسکن در یکصد سال اخیر را به وجود آورد. در این میان، مداخلات دولت در نوسازی شهری و ساخت مسکن انبوه، به پشتوانه درآمد نفتی، بیشترین تأثیر را بر تغییر شکل شهرها داشته است. همچنین، گونه شناسی الگوی خانه در شهر لار، در طول صد سال گذشته، نشان داد که در الگوهای مسکونی اخیر، خلاقیت های مردمی ناشی از تجربه زیست در خانه های سنتی و نبوغ طراحان در معماری خانه های ضد زلزله، به کلی نادیده گرفته شده است.
A Comparative S tudy on Residential Architecture in the Qajar era (Case S tudy: Mansions in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
49 - 58
حوزههای تخصصی:
In exploring the evolution of Iranian architecture from prototypes to the present day, Qajar architecture is an important part of Iranian architecture history. The importance of this era's architecture is because large changes in conceptual and physical context occurred slowly in Iranian architecture during this time. These changes, especially from the Nasserian period (the second Qajar era), have intensified and with the influence of Western architecture, Iranian architecture is gradually moving away from its traditional, rooted forms, manifestations and concepts, and blending European architectural patterns with Iranian models and styles to the extent that architecture progresses. These changes in Residential buildings (especially mansions) also appeared. Therefore, in this study, a comparison between the architecture of the residential buildings of the three periods of Qajar dynasties has been carried out to compare the changes of each period. The results showed that Qajar architecture has been influenced by western and European architecture from beginning to end.
بررسی میزان پیشگیری از جرم با استفاده از طراحی محیط(C.P.T.E.D)
حوزههای تخصصی:
در ﺟﻬﺎن اﻣﺮوزی ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم، کﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف کﺎﻫﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ و اﻧﮕیﺰه ﻫﺎی ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ اﻧﺠﺎم ﻣیﭘﺬیﺮد، اﻫﻤیﺖ ﺑﺴیﺎری یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ .در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از وﻗﻮع ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸی از راﻫکﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺟﻬﺖ اﺟﺘﻨﺎب ﺟﺮم، ﺑﺮرﺳی ﻣیﺷﻮد. ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﺮ راﻫکﺎرﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺸکﻞ ﺟﺮم و ﺗﺮس از وﻗﻮع ﺟﺮم ﺗﺄکیﺪ دارد. ﭼﺮا کﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی (CPTED) ﺑﺮ ﺗﺠﺰیﻪ وﺗﺤﻠیﻞ ﻣﻨﻄﻘی و ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺪ وﻗﻮع ﺟﺮم در یک ﻣﻮﻗﻌیﺖ و ﻣکﺎن ﺧﺎص ﺗﺄکیﺪ دارد و از ﻃﺮیﻖ اراﺋﻪ راﻫکﺎرﻫﺎیی کﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ وﻗﻮع ﺟﺮاﺋﻢ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم ﻣی ﭘﺮدازد.هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید. هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید.
نقش حق بر شهر در ارتقاء حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
درباره مبنای حق گفتگو بسیار است. پاره ای از نویسندگان اراده را منبع حق شمرده اند و گفته اند: «حقّ عبارت از توانایی است که با اراده اشخاص داده شده است». بنابراین عنصر اصلی حق اراده است که به وسیله قوانین حاکمیت یافته است. گروه دیگر در تعریف حق گفته اند: «نفعی است که از نظر حقوقی حمایت شده». بر طبق این نظر، صاحب واقعی حق کسی است که از آن سود می برد نه آنکه اراده میکند. ولی بیشتر نویسندگان حقوق مدنی مفهوم حق را از شخصیت جدا نمی بینند و آن را در اختیار شخصی خلاصه می کنند و به نظرشان، حق از اختیارهای شخص است، خواه طبیعی باشد یا حقوقی. در جامعه ی ما امروزه، در حوزه های مطالعاتی جامعه شناسی و شهرسازی، تحت تفاسیر و برداشت های متعدد، به نظریه"حق به شهر" و چگونگی دستیابی و بهره گیری از آن در فرایند تولید و بازتولید فضا به طرق مختلف در شهرها به عنوان یکی از ضروریات زندگی شهری و حقوق شهروندی، توجه بسیاری شده است. نوشتار حاضر بررسی رابطه بین"حق بر شهر" و"حقوق شهروندی" و نقش حق بر شهر در ارتقاء آن است. چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه حق به شهر هنری لوفر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات لازم برای این پژوهش به روش اسنادی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به ویژه مقالات جمع آوری و گردآوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین دو مفهوم"حق بر شهر" و "حقوق شهروندی" ارتباط معنا داری وجود دارد.
ارزیابی تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در مساکن عمومی شهری مطالعه موردی مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به توسعه شهرنشینی و نیاز به اسکان نیروی کار، احداث شهرک های مسکونی پایدار اجتناب ناپذیر است. یکی از ابعاد پایداری، پایداری اجتماعی می باشد واز آنجایی که تحقق پایداری اجتماعی بدون توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی مقدور نمی باشد لذا شناخت نمونه های موجود و مقایسه تطبیقی آن ها به منظور تبیین تحقق مولفه های سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله بر آن است که مولفه های سرمایه اجتماعی در مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان را مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. در صورت انجام این پژوهش ضمن مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در این دو محله موفق، موانع دستیابی به پایداری اجتماعی از دریچه تحقق سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرارمی گیرد تا از این رهگذر، توجه تصمیم گیران را به بازخورد احداث شهرک های مسکونی جدید جلب نماید. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در منطقه بریم فقط متغیر احساس تعلق اجتماعی و در منطقه بوارده متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و در سایر متغیرها نظیر مشارکت وضعیت دو منطقه نامطلوب است. همچنین در سه متغیر « اعتماد بین شخصی»، « اعتماد نهادی» و « احساس تعلق اجتماعی» محله بوارده وضعیت بهتری نسبت به منطقه بریم دارد. این نتایج مشخص می کند که منطقه بندی محلات و تفکیک ساکنان براساس رتبه سازمانی می تواند تاثیرات سویی در افزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی داشته باشد.