فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با شروع قرن بیستم، تغییرات ف نآورانه شتابان، شهرنشینی روزافزون و ورودِ هنر به فضای شهری، گره خوردن حیاتِ روزمرة مردم به «فضاهای عمومی » را باعث شد. نیاز به تأسیس «نهادهای » جدید سر بر آورد و «شهر » به یکی از مسئله های اساسی هنرمندان، برنام هریزان شهری، معماران، سیاست مداران و تک تک شهروندان بدل شد. «هنر عمومی » به عنوان یکی از بی شمار را ههای پاس خگویی به مسالة شهر و شهرنشینی در دهة دوم قرن بیستم به عنوان سبکی مستقل مطرح و به کار گرفته شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به تبیین و ارزیابی دو فضای شهریِ عمومی مهم در تایلند و ایران از منظر هنر عمومی م یپردازد : پارک لامپینی در شهر بانکوک و پارک ای لگلی در شهر تبریز. از منظر ساختاری این دو پارک مشابهت های عدیده ای با یکدیگر دارند که این مطالعه را از منظر رو ششناختی توجی هپذیر م یکند. بر اساس تحلیل مؤلفه های موجود از عناصر مشترک این دو پارک، دریاچه، مقیاس مشابه و هم زمانی تاریخ احداث فضا است. این پژوهش در مقام آزمون مدعا با واقعی تهایی که این تحقیق بر آنها دلالت دارند از روش تطبیقی کمی استفاده کرده و بر مبنای تحلیل ثانویه تمایزات مابین دو فضا را مطرح م یکند به طوری که هر دو مکان در برخی از جنبه ها دارای ضعف و در برخی دیگر دارای آثار منحصر به فرد هستند.
تبیین مولفه های تاثیرگذار انعطاف پذیری بر پویایی فضای داخلی (نمونه موردی: دیوار متحرک در برج-باغ مسکونی)
حوزههای تخصصی:
تغییر امری انکارناپذیر در زندگی است، چرا که افراد جامعه به طور مداوم در حال تکامل و تطابق با شیوه های جدید زندگی هستند. اگر چه نیاز به تغییر همواره در زندگی انسان ها بوده است، در عصر حاضر به دلیل پیچیدگی ها و تفاوت سبک های زندگی این نیاز، بیشتر است. اهمیت فناوری های پویا و تاثیر این سیستم ها در معماری، در ساختمان هایی با انعطاف پذیری فضایی زیاد به صورت جدی تری مطرح میشود. در ساختمان های بلند مرتبه مسکونی، با توجه به طیف گسترده جمعیت ساکن و نیازهای گوناگون از فضای داخلی، اولین رویکرد در طراحی مسکن، انعطاف پذیری است. این پژوهش، یک پژوهش کاربردی و توسعه ای است و با هدف معرفی مفاهیم پایه انعطاف پذیری و پویایی در دیوار متحرک به دنبال پاسخی برای این سوال است راهکارها جهت افزایش انعطاف پذیری در ساختمان ها کدامند. برای پاسخ به این سوال، ابتدا با مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای و دانش روز دنیا، به مدل سازی نمونه ها و شبیه سازی با استفاده از نرم افزارهای رویت، راینو پرداخته شده است. بر اساس بررسی نمونه های گوناگون و مدل سازی و انتخاب نمونه بهینه از نظر، ابعاد و اندازه مدول ها، مصالح و نحوه اجرا، پاسخگویی به نیازها و بهینه سازی فضا انتخاب شد. بر اساس نتایج بررسی یافته ها، استفاده از دیوارهای متحرک در فضای داخلی، باعث انعطاف پذیری فضا و پاسخگویی بیشتر به نیازهای ساکنین خواهد شد. از جمله پیشنهادهای پژوهش برای توسعه در آینده، تلفیق سیستم دیوار متحرک، با سیستم های هوشمند و کنترل از راه دور می باشد. که در آینده جزو جدایی ناپذیر زندگی خواهدبود.
حمامهای سنتی کیش
حوزههای تخصصی:
سیاست ایران در اکسپو : رجوع به گذشته یا نگاه به آینده؟
حوزههای تخصصی:
فریدریک اشتراسه، حلقه ای از زنجیر تاریخ
حوزههای تخصصی:
جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران مدرن و پس از آن، غالباً نتوانستند نقش «مأمنی محبوب» را برای ساکنانشان ایفا کنند و حتی نوعی بیگانگی و عدم تعلق خاطر، برای ساکنانشان فراهم کردند. به نظر بسیاری از صاحب نظران، این مسئله از عدم هماهنگی مسکن با ابعاد مختلف وجودی انسان و پس از آن، فقدان معانیِ مرتبط با این ابعاد و در نتیجه منفعل بودن ساکن نشأت می گیرد. در این راستا مقاله حاضر، چگونگی پیوند ساکن و مسکن را پرسش اصلی خود قرار داده و در جهت دستیابی به این مهم، به جای مسکن ابژکتیو، در پی خانه ای است که ذهن انسان را برای کشف ابعاد پنهان خود به جستجو و کاوش بکشاند. ضمن آن که در تعاملِ دو سویه با ساکن خویش قرار گیرد و همچون آیینه ای باشد که ساکنین بتوانند خود را در آن ببینند و با آن به گفتگو بنشینند. به منظور دستیابی به این اهداف، نوشتار حاضر توجه به «خوانش پذیری مسکن» و «معنای استنباطی ساکنین» را در این زمینه راه گشا می داند. از این رو در قالب تحقیقی از نوع کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل دیدگاه ها و نظریه های مرتبط، ابتدا به بررسی «بده بستان معنا بین ساکن و مسکن» می پردازد. پس از آن با بررسی ابعاد مختلف آن سعی می کند عواملی را که در شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن نقش دارند، شناسایی کند؛ از آن جهت که خوانش پذیری مسکن و معنای استنباطی ساکن را در این پیوند، حائز اهمیت می داند. در این رابطه، بر اساس کیفیت خوانش و بده بستان معنا، مراتبی از ارتباط میان ساکن و مسکن در قالب «معناداری»، «معناسازی ساکن» و «معناسازی مسکن» ارایه می شود. سرانجام ویژگی های مسکنی که در تعامل با ساکن قرار می گیرد، بر اساس مراتب مذکور در سه مرتبه «مسکن خوانا و آشنا»، «مسکن پرسش انگیز و خیالین» و «مسکن متعالی» معرفی می شود.
شعر و جام (معرفی چند اثر هنری از موزه هنرهای تزئینی)
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
بازخوانی ارتباط «انسان-طبیعت» از طریق بررسی نماد باغ در آثار نقاشی معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
در یک قرن اخیر، برای رفع بحران ارتباط انسان با طبیعت و خسارات ناشی از آن، راهکار های گوناگون با رویکردهای متفاوت ارائه شده است. از آنجا که این بحران جهان شمول است، بسیاری از این راهکارها به صورت کلی و در مقیاس جهانی اعلام شده است. حال آن که به نظر می رسد، می توان ذهنیت انسان معاصر را در مورد طبیعت، در هر یک از فرهنگ های بومی به طور جداگانه بازشناسی کرد و راهکارهای متناسب با هر یک از آن ها را ارائه نمود. از آن جا که به طور معمول، پرسش مستقیم درباره نظر افراد در مورد طبیعت، منجر به دریافت پاسخ های کلیشه ای و شعارگونه از ایشان می شود، برای دوری از این معضل، در این تحقیق با بررسی آثار نقاشی معاصر تحت عنوان «جایگاه طبیعت و پدیده معمارانه باغ، در ذهنیت انسان ایرانی معاصر»، با روش نمونه گیری احتمالی در میان آثار به نمایش درآمده در «هفت نمایشگاه دوسالانه نقاشی معاصر ایران» و «پنج نمایشگاه نقاشی تجلی احساس» مورد بررسی و تحلیل کیفی و کمی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه مشکلات و راهکارهای آن ها در طبیعت مصنوع (باغ)، از طریق توجه به مفاهیم ذهنی انسان معاصر و عمق دریافت ها و پرداخت های او میسر می گردد.
تحلیل مؤلفه های «تصویر ذهنی ارزیابانه» شهروندان از دروازه قرآن شیراز و بافت پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی ارزیابانه حاصل توسعه مفهوم تصویر ذهنی لینچ است که مؤلفه «معنا» را به نحوی به دو مؤلفه «هویت» و «ساختار» اضافه نموده و بدین ترتیب جنبه های احساسی را نیز در نظر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های تصویر ذهنی ارزیابانه شهروندان از محدوده دروازه قرآن شیراز شامل منطقه ای وسیع از ویژگی های تاریخی، طبیعی، خاطره ای و اجتماعی را می پردازد. راهبرد این پژوهش ترکیبی شامل کیفی و مورد پژوهی است. ارزیابی شهروندان بر روی عکس هوایی رنگی منطقه به دست آنان در قالب نواحی «دوست داشتنی» و «غیر دوست داشتنی» ترسیم شده است. همچنین مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیقی نیز با هر یک انجام شده است. در مجموع 53 نفر از شهروندان به عنوان «مشارکت کنندگان بالقوه» و با در نظر داشتن میزان آشنایی با محدوده انتخاب شدند. نتایج به شیوه تحلیل محتوا و در رویکردی استنتاجی و انتقادی ارزیابی و تحلیل شدند. نقشه های ترکیبی حاصل از پاسخ های ترسیمی و تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان دادند که «آرامگاه حافظیه» و «باغ جهان نما» و «دروازه قرآن و محدوده پیرامون آن» به ترتیب دوست داشتنی ترین مکان ها بوده اند. مؤلفه های ابراز شده در مصاحبه ها نیز به ترتیب به «واکنش های احساسی و عاطفی»، «عناصر طبیعی»، «عناصر تاریخی»، «خاطره انگیزی»، «مدیریت شهری مناسب» و «عوامل اجتماعی» قابل طبقه بندی هستند. نواحی غیر دوست داشتنی در نقشه نهایی به «لبه های کالبدی خیابان های شهری پیرامون» و «بافت مسکونی هفت تنان» محدود شده است. تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان می دهند که «ضعف مدیریت شهری»، «معضلات اجتماعی»، «ذهنیت و خاطرات نامناسب» و «واکنش های احساسی منفی» از دلایل اشاره به محدوده های غیردوست داشتنی هستند. عناصر تاریخی و عناصر طبیعی تأثیری در ترجیح و انتخاب محدوده های غیر دوست داشتنی نداشتند. بر این اساس در انتها پیشنهادات و راهکارهایی در دو بٌعد 1) طراحی و 2) کالبدی و عملکردی ارائه شده است.
جستاری در باب معماری مبتنی بر حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به ریشه های بنیادین معماری ایرانی اسلامی، موجب بیگانگی معماری کنونی با بنیادهای مفهومی آن شده است. با تعمق در معماری ایرانی اسلامی، اصول و تفکر ویژه ی مستتر در حکمت اسلامی ایران هویدا می گردد. با شناخت و تلفیق این اصول با ضرورت های زندگی امروز، علاوه بر حفظ ارزش های معماری ایرانی، می توان به رویکردی نو برای طرح معماری دست یافت. این امر طبعاً در سایه شناخت حکمت متعالیه که عالی ترین و کامل ترین درجه را در سیر حکمت اسلام دارد، و همچنین استنباط از آن و سپس تجلی در قالب کالبد معماری میسر می گردد. شناخت کامل این امر، با بیان مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی که بر پایه الگوهای چهارگانه شناخت استوار است به مرحله ظهور می رسد، لذا هدف در پژوهش حاضر، شناخت معماری ایرانی اسلامی، مبتنی بر حکمت متعالیه بر طبق الگوهای چهارگانه شناخت و در قالب مفاهیم، مبانی، الگو و مصداق می باشد. روش در پژوهش حاضر، تحلیلی تاریخی است که در چارچوب حکمت متعالیه و معماری ایرانی اسلامی صورت پذیرفته و با تکیه بر جمع آوری اطلاعات اسنادی و در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش به صورت دو مفوم عام بر پایه حکمت متعالیه و مفهوم خاص بر پایه معماری ایرانی اسلامی و مبانی متعدد مستخرج شده از این دو مفهوم، در قالب جدول تنظیم گردیده است. این نتایج بیانگر این موضوع است که، با بازشناسی مفاهیم معماری ایرانی اسلامی و توصیف و تحلیل آن از منظر حکمت متعالیه می توان بر مبنای الگوهای چهارگانه شناخت، به الگوها و در نهایت مصداق هایی دست یافت، که می تواند در تداوم مفاهیم معماری ایرانی اسلامی بر اساس سنت فکری و حکمی تاثیر گذار باشد.
آموزش مبتنی بر کشف؛ به دنبال سؤال از برای آموختن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-درهم اسلامی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مسیرهای پیاده درشهر شیراز بارویکرد بهبود حضورپذیری شهروندان (مطالعه موردی:پیاده راه سلامت چمران، قصر الدشت، حسینی الهاشمی)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها بخشی تاثیرگذار و جدایی ناپذیر از شهرها هستند و امروزه پیاده راه هایی که در جوامع شهری با ان روبرو هستیم عاری از توجه به شهروند و شاخص های مطلوبیت می باشند. ارزش یک شهر به حضور شهروندان درشهر است. یافتن شاخص های مطلوبیت پیاده راه و ارزیابی و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت پیاده جهت افزایش حضور شهروندان درپیاده راه های چمران، قصرالدشت و حسینی الهاشمی در شهر شیراز به عنوان هدف پژوهش درنظر گرفته شده است. نوع مقاله تحلیلی توصیفی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. دراین مقاله از شیوه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت گرداوری داده ها استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش AHP ، TOPSIS و مشاهدات عینی صورت گرفته وضعیت سایت و امکانات و محدودیت های سایت های مورد نظر بررسی شده و با یکدیگر مقایسه صورت قرار گرفته است. سپس باتوجه به شاخص ها گزینه برتر را انتخاب کرده و راهکارهایی جهت بهبود حضورشهروندان در پیاده راه ها ارایه شده است نتایج پژوهش انجام شده شامل ارزیابی شاخص های مطلوبیت پیاده راه ها مواردی چون: سرزندگی، نفوذپذیری، خوانایی، ایمنی و امنیت و... میباشدکه درحضورپذیری افراد دخیل و موثر بوده است و طبق مطالعات انجام شده پیاده راه حسینی الهاشمی نسبت به سایر گزینه ها نمره قابل قبول تری را اخذ نمود.
مدیریت تغییر فضاهای آموزشی مقطع سوم ابتدایی بر مبنای ارزیابی و تحلیل نیازهای دانش آموزان در راستای ارتقاء بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مدیریت تغییر در فضای آموزشی با محوریت استفاده کننده این امکان را فراهم می سازد که با حداقل زمان و سرمایه بتوان بهره وری را در یک سطح مورد قبول حفظ کرد. پژوهش حاضر با هدف ارتقاء بهره وری در فضاهای آموزشی و با مقایسه تحلیلی- تطبیقی نیازهای دانش آموزان در روند مدیریت تغییر فضاهای آموزشی به این مسئله می پردازد که یک فضای آموزشی جهت رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند چه تغییراتی است و آیا اولویت های تغییر برای دانش آموزان هر کلاس یکسان است؟ در فرایند دستیابی به اهداف مذکور تلاش شده است تا با الگوی ترکیبی (کمی – کیفی) عناصر فیزیکی فضای آموزشی کلاس در نقاشی های 150 دانش آموزان دختر مقطع سوم ابتدایی در ۶ کلاس مختلف در شهر اردبیل مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است که اولویت های تغییر از دید دانش آموزان هر کلاس با توجه به شرایط و خواست آنان متفاوت است؛ که این مهم بر نگاه و تصمیم گیری منفرد و برنامه محور در ایجاد تغییرات فیزیکی در مدارس تأکید می کند. بر این اساس با محوریت قرار دادن استفاده کنندگان از فضاهای آموزشی در پروسه تغییرات این اطمینان حاصل می شود که این تغییر با ارتقاء کیفیت فضا، منطبق با خواست بهره برداران و در راستای ارتقاء بهره وری سازمان است.
«خیابان در دست بچه ها»: تجربه طراحی شهری تاکتیکی در خیابان رودکی منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
85-95
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضای شهری و حضور ساکنان یکی از مهم ترین مسائل طراحی شهری امروز است زیرا تسلط حضور سواره امکان تردد گروه های مختلف اجتماعی و سرزندگی فضاهای شهری را کم رنگ کرده است. ضرورت توجه به این مسئله در بافت متراکم منطقه 10 که با کمبود فضاهای باز شهری گریبان گیر است، نیاز به خلق مکان برای حضور کودکان در فضای شهری را دوچندان کرده است. این مطالعه درصدد است تا روایت ، رویداد طراحی شهری تاکتیکی را دریکی از خیابان های فعال منطقه 10 تهران تحت عنوان «خیابان در دست بچه ها», با رویکرد کیفی و به «روش مطالعه موردی» بررسی کند و امکان حضور بیشتر کودکان را در فضای شهری واکاوی نماید. این رویداد بر اساس اصول شهرسازی تاکتیکی در جهت تحقق تأمین نیازهای ساکنان بخصوص کودکان و نوجوانان است تا با ارائه رویکردی از جنس اقدامات کوچک مقیاس پاسخ دهد. مطالعه موردی رویداد «خیابان در دست بچه ها» که در آذرماه 1396 انجام شده است. گردآوری داده های پژوهش به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از کارشناسان و 15 نفر از مخاطبان این رویداد، جمع آوری و به روش تحلیل محتوا ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویداد شهرسازی تاکتیکی بر اساس «تفکر طراحی» در 5 گام «درک و همدلی», «تعریف موضوع»، «ایده پردازی»، «اجرای نمونه اولیه» و «آزمون» قابل برنامه ریزی و ارزیابی هستند. وقوع این رویدادها را می توان سرمشقی برای جریان تکاملی پروژه های شهرسازی تاکتیکی در خدمت مدیریت شهری متکی بر رویدادهای کوچک مقیاس و امکان تحقق ابزار غیررسمی «حکمروایی طراحی شهری» در جهت ارتقا کیفیت محیط برشمرد.
مرزهای مفهومی فرم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرم، مفهومی بنیادین در گفتمان معماری است که متأثر از تحول اندیشه معماری دستخوش تحولات متعددی شده است. انباشت غیر نظام مند مفاهیم فرم در گفتمان معاصر، ابهام و پیچیدگی معنایی فرم را موجب شده است. از سوی دیگر عدم توجه به ماهیت پویای فرم و شناخت ناکافی از نیروهای مؤثر بر تحول آن، فرم را همچون مفهومی منجمد نمایان ساخته و کارایی آن را در پاسخگویی به مسائل امروز معماری با تردید همراه کرده است. اهداف پژوهش: این مقاله درپی بنانهادن بستری نظری است که ضمن وضوح بخشی و ساماندهی بدین مفهوم گونه گون، پویایی مفهومی آن را نیز تضمین کند. روش پژوهش: این پژوهش با استناد به رهیافت تبارشناسی فوکو به انجام رسیده است. نخست شرایط شکل گیری مفهوم فرم از مبدأ پیدایش آن در اندیشه فلسفی بررسی شده، سپس با تکیه بر دستاوردهای حاصل به نظریه های جریان ساز معماری رجوع شده است. پس از کدگذاری و مقوله بندی، تحولات بنیادین مفهوم فرم و شرایط و پیامد تحول آنها تحلیل و نقدی از وضعیت امروز فرم ارائه شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد تحول مفهوم فرم ریشه در تحول شناخت معماری از سه منظر هستی شناسی، زیبایی شناسی و معرفت شناسی دارد. در میان این نیروها، معرفت شناسی و تحلیل نحوه شناخت انسان مهمترین عامل تحول فرم از گفتمان پیشامدرن تا دوره معاصر بوده است. تحول شناخت معماری به شکل گیری شش مرز مفهومی فرم مشتمل بر جلوه، ایده، گونه، ساختار، معنا و قابلیت انجامیده است که هریک ناگزیر از اقتضائات شناختی، فهم معماری را به وجوه خاصی از آن محدود کرده اند. در چنین وضعیتی با طرح مفهوم «میدان فرم» تلاش شده ضمن ایجاد بستری برای ساماندهی مفاهیم فرم و تضمین و پویایی این مفهوم، متناسب با تحولات شناختی، دست یابی به فهمی جامع از معماری نیز تضمین شود.
نقش شیوه آبیاری درهنر باغسازی
حوزههای تخصصی:
کهن الگو معمولاً به الگوهایى اطلاق می شود که به عنوان نمونه آغازین مورد اقتباس قرار می گیرد. براى بازشناسى الگوى آغازین باغ ایرانى و اجتناب از بد فهمی هاى متداول، می توان به طرح یک فرضیه جدید مبادرت ورزید.
در این خصوص ضمن بررسى آنچه به عنوان الگوى اولیه باغ ایرانى قلمداد می شود، می توان به تجزیه و تحلیل بنیادى این الگو پرداخت و آنچه را در این رابطه بدیهى فرض می شود به چالش کشید. در این بررسی ها، ابزارهاى نظرى مرتبط با زبان شناسى و اسطوره شناسى بیشترین نقطه اتکاء را تشکیل داده است. ساختار این تحقیق را توجه به دو موضوع تشکیل خواهد داد :
اول اینکه الگوى بدیهى فرض شده باغ ایرانى الزاماً ابتدایی ترین شکل آن نبوده و به نظر می رسد این طرح بندى، وجهى انتزاعى از نمونه هایى قدیمی تر باشد. موضوع دوم که محور اصلى مقاله
را تشکیل داده و به نظر می رسد کمتر به آن توجه شده، همانا جستجوى نمونه هاى متقدم است، که در نهایت به معرفى یک
سیستم مرتبط با آبیارى منتهى خواهد شد. این سیستم را می توان به عنوان نطفه اولیه باغ ایرانى قلمداد نمود که هنوز به کارکرد خود ادامه می دهد. در معیارى فراتر از باغ ایرانى و دلمشغولی هاى مرتبط با آن به نظر میرسد که نتیجه این تحقیق در رابطه با مقولات مرتبط با کهن الگوها و اسطوره ها از اهمیت بیشترى برخوردار است. در این خصوص چنین فرض می شود که اسطوره ها، عمر محدودى داشته و با از دست دادن کارکردهاى خود ""از زندگى مردم خارج شده و تنها در زندگى روشن فکرانه، ادبیات... وارد شده و ادامه حیات بدهند"" (بهار، 1384).
بررسی و تحلیل ویژگی های کالبدی و ساختار فضایی تکیه اُجابُن
حوزههای تخصصی:
تکیه به عنوان مکانی مقدس، تجلی کالبدی فرهنگ شیعی و ارزش های نهفته در قیام عاشورا است که منشأ پیدایش آن، برخاسته از نیازهای معنوی و باورهای مذهبی شیعیان می باشد. این بنا به دلیل ماهیت معنوی، نزد مردم از منزلت و قداست والایی برخوردار است؛ ازاین رو به عنوان عنصری شاخص، نقش مهمی در کالبد فضاهای شهری و روستایی دارد. تکیه اجابن یکی از تکایای تاریخی شهر بابل است که در بافت قدیمی شهر قرار دارد. ساختار این بنا از الگوهای رایج معماری تکایای مازندران در دوره قاجار تبعیت نموده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل عناصر کالبدی و فضایی این بنا با محوریت نقش اقلیم در شکل گیری ساختار آن می باشد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و داده ها به صورت مطالعات میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج بیانگر آن است که نوع مصالح، فرم و ساختار بنا و محوریت آن متأثر از شرایط اقلیمی منطقه می باشد و در این بنا از راهکارهای اقلیمی مناسبی جهت کنترل شرایط محیطی و ایجاد فضایی مطلوب استفاده شده است.
میراث صنعتی در منظر شهر تاریخی؛ نقش کارخانه قند در منظر شهری ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
2826 - 33
حوزههای تخصصی:
میراث صنعتی مفهومی است که از سال 1950 شکل گرفته است. این مفهوم باوجود تازگی، به سرعت در پروژه های شهری پذیرفته شد. در کشورهای پیشگام امر حفاظت، حفاظت از میراث صنعتی به عنوان یکی از مدل های توسعه و بخشی از منظر شهر در نظر گرفته می شود. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا با مطالعه منشور نیژنی تاگیل (Nizhny Tagil Charter) ، اصول دوبلین (The Dublin Principles)<sup> </sup>بیانیه تایپه (Taipei Declaration) و سند مادرید (Madrid Document) به پیشینه حفاظت از میراث صنعتی و اهمیت آن پرداخته شود؛ همچنین تلاش شده است با پیگیری فعالیت هایFICIM ، ICCIH، ایکوموس و جامعه بین المللی معماران، اهمیت میراث صنعتی در منظر شهرهای تاریخی بیان شود. تبیین جایگاه کارخانه قند در منظر شهری ورامین با رجوع به مطالب ذکر شده مد نظر بوده است. کارخانه قند ورامین بازمانده ای از دوران صنعتی شدن و بخشی از تاریخ معماری است. معماری برجسته، موقعیت مناسب شهری، ویژگی های محیطی و تاریخی- فرهنگی و تعلق خاطر جامعه شهری، کارخانه قند را به یک نمونه ارزشمند در منظر تاریخی شهر ورامین تبدیل کرده است. نظر بر کارخانه قند و جایگاه آن در منظر شهر ورامین سبب یکپارچگی منظر تاریخی شهر می شود. در برخی از شهرهای تاریخی که توسعه آن در دوران صنعتی شدن (همانند ورامین) بیش از پیش بوده است، ساختمان ها، سایت ها و عناصر صنعتی جلوه ای از منظر شهری شده اند؛ به همین منظور باید در سیاست های شهری مدنظر قرار گیرند. علاوه بر آن، حفظ آنها نه تنها از لحاظ علمی، بلکه از نظر جنبه های اقتصادی نیز مهم است. سرمایه گذاری و استفاده مجدد از مواریث صنعتی (به خصوص استفاده مجدد فرهنگی) می تواند به عنوان ابزار رشد اقتصادی، فرهنگی و همچنین ایجاد شغل مؤثر واقع شود.
درآمدی بر تاثیر تصوف بر معماری ایران با رویکرد تاریخ فرهنگی
حوزههای تخصصی:
جریان تصوف از فراگیرترین جریان های فکری تاریخ ایران است که تاثیر فراوانی بر هنر و معماری داشته است. این جریان فکری از سده ی دوم آغاز شده و در سده های چهارم و پنجم، تشکیلات خانقاهی به خود گرفت. در قرن هفتم و با هجوم مغول ها،خانقاه ها تبدیل به پناهگاه های روحی و مادی مردم شد؛ و بعد از آن، جریان تصوف به اوج مقبولیت و نفوذ خود بین عوام و خواص جامعه از درباریان تا مردم رسید و این روند تا آنجا پیش رفت که زمینه ساز تشکیل حکومت صفویه شد. بررسی رابطه تصوف و معماری با رویکردهای مختلفی بررسی شده است اما رویکرد تاریخ فرهنگی این امکان را به تحقیق می دهد که این ارتباط به صورت واقع گرایانه بررسی شود و با استفاده از شواهد تاریخی از هرگونه افراط و انحراف به دور باشد. حال سوال اینست تاثیر جریان فکری تصوف بر معماری ایران چگونه بوده است و چه نوع بناهای معماری را شکل داده است؟. پژوهش از نوع تحقیق های نظری می باشد که با روش تاریخی- تفسیری پژوهش شده است و چارچوب اصلی در قالب مطالعات فرهنگی و در ذیل آن تاریخ فرهنگی و از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای تصوف و تاریخ معماری می باشد. با این روش نتیجه تحقیق بدین شرح است که تفکرات صوفیانه، رفتار و ارزش های آن ها باعث شکل گیری کلیات کالبد های معماری می شود. کاربری این بناها در طول تاریخ در هم تنیده بوده است. با توجه به بناهای باقی مانده و منابع موجود می توان کالبدهای معماری صوفیان را در دو دسته تک بناها، شامل خانقاه ها و آرامگاه ها؛ و دسته دوم، بناهای مجموعه ای دسته بندی کرد.