فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
تغییر مکان روستا که به جابه جایی معروف است غالباً با هدف استقرار ساکنین پهنه های پرخطر در نقاطی امن و با رویکرد بهبود وضعیت مردم صورت می پذیرد. مداخله در ساختار موجود از جمله جابه جایی سکونتگاه، با پیامدهایی برای ذینفعان آن همراه است که می تواند زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد. شناخت و تحلیل این پیامدها برای جابه جایی های بعدی و مدیریت این تغییر مکان ضروری است. بررسی این پیامدها به ویژه در طرح هایی که با موفقیت کمتری روبرو بوده اند برای درس گرفتن از آن اهمیت بیشتری دارد. این پژوهش با هدف تحلیل پیامدهای ناشی از جابه جایی هایی که موفقیت کمتری داشته به اجرا درآمد. مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از روش شناسی قوم نگاری انتقادی انجام شد. رویکرد انتقادی بر این موضوع تأکید دارد که ممکن است جابه جایی روستاهای مورد مطالعه تابع خواست و اراده نظام برنامه ریزی باشد اما نوع برداشت و ادراک ذینفعان اصلی یعنی مردم روستا، در تشدید و تقلیل پیامدهای این فرایند نقش اساسی دارد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی و مشاهده مشارکتی در محدوده روستا و ساکنین آن با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تا نیل به اشباع نظری جمع آوری شد. داده ها از طریق کدگذاری و مفهوم سازی استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرایند جابه جایی به دلیل مکانیابی نامناسب موفقیت چندانی کسب نکرده و پیامدهای نامطلوب فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به جای گذاشته است. نگاه کالبدی – فیزیکی به جابه جایی، آن هم به صورت ناقص، افزایش بدهکاری به دلیل هزینه های زیاد برای آماده سازی قطعات مسکونی، رها شدن قطعات تفکیکی و نیمه ساز و کاهش صمیمیت بین اهالی به دلیل وجود فاصله در بین قطعات از جمله پیامدهای شناسایی شده از سوی مردم در این جابه جایی می باشد. بنابراین مطالعه پیشنهاد می کند جابه جایی فقط در شرایط خاص انجام شده و در این صورت نیز با اقدامات ترویجی، جابه جایی به خواست مردم تبدیل شود تا مردم درک شفافی از موضوع پیدا کنند.
مطالعه تاثیرات اجتماعی- فرهنگی پروژه های شهری (موردمطالعه: بزرگراه سعیدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاست گذاری های شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژه های شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف بی شک گامی اساسی در جهت نیل به این اهداف مهم می باشد. مطالعه حاضر به مطالعه ارزیابی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی-فرهنگی (اتاف) بزرگراه سعیدآباد در منطقه 18 شهرداری تهران می پردازد. از ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) در پژوهش استفاده شده است. داده های تحقیق از طریق افراد و ساکنان محدوده بزرگراه که به طور احتمالی تحت تأثیر احداث پروژه سعید آباد هستند گردآوری شده است. رویکرد نظری تحقیق، نظریه لفور در خصوص ابعاد اجتماعی فضاهای شهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که پروژه شهری سعید آباد مانند هر پروژه دیگری دارای پیامدها و اثرات مثبت مانند: تسهیل در حمل ونقل عمومی، ماندگاری در محل و پیامدهای منفی مانند: عدم رضایت معارضین طرح، فشار روانی بر ساکنان، ایجادپاتوق برای فروشندگان مواد، تخریب فضای سبز و باغات و افزایش آلودگی زیست محیطی می باشد.
Reading The Role of Yard in House(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In today lives, daily trips of house inhabitants to out is made using closed staircase spaces or lobbies. Lack of a place for neighbourly relation results in less recognition and in some cases there is no neighbourly and friendly relationship. Families and especially kids surrounded in-house space so, today kids have less mobility and cause to depression of inhabitants of apartment houses. In apartments and today houses because of economic function of construction, almost it is seen that yard use as parking or cars commute. This research attempts to recognize yard importance in current residential architect and try to discover yard effects on house inhabitants. To do so, a fieldwork is done and existence aspects of a yard from three perspectives, quality, function and environmental condition regulation, in some houses are investigated and using a comparison of results the most important reasons of the yard are introduced. Generally, these reasons are categorized in two axes: human tends to collective life and a deep relation of the human with nature.
ارزیابی سطح تاثیرپذیری آلودگی صوتی از کاربری های زمین شهری (مطالعه موردی ناحیه یک- منطقه شش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 103
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی شهری ایجاد فضاهای شهری با قابلیت ارائه کیفیت بالای زندگی است. هدف این مطالعه، دستیابی به رابطه بین ساختار و کاربری های شهری با آلودگی صوتی، بررسی میزان تأثیرمتغیرهای کالبدی و بررسی تأثیر فرم و ساختار شهری بر آلودگی صوتی و زمینه سازی برای مطالعات آینده به منظور کاهش آلودگی صوتی مناطق حسّاس (بیمارستان ها، مدارس و غیره) است. مطالعه حاضر در ناحیه یک، منطقه شش شهر تهران باتراکم بالای واحدهای تجاری، اداری و آموزشی و ترافیک سنگین انجام شده است. تراز معادل صدا (Leq) در 16 ایستگاه در چهار بازه زمانی پاییز و زمستان 1395 و بهار و تابستان 1396 در ساعات اوج ترافیک صبح و عصر اندازه گیری شد. اندازه گیری ها در نزدیکی کاربری ها و خیابان های اصلی ناحیه انجام و نقشه های صوتی توسط نرم افزار Arc Map 10.3 تهیه شد. میزان Leq در اطراف تقاطع ها و خیابان های اصلی ناحیه یک بیشتر از سایر مناطقو در خیابان های فرعی کم ترین میزان تراز معادل صدا مشاهده شد. از بین تمامی کاربری ها، تجاری و صنعتی- کارگاهی با محدوده کلی تراز معادل صدا از dB72 تا 84 بیشترین میزان آلودگی صوتی و کاربری بهداشتی- درمانی با محدوده کلی تراز معادل صدا از حدود dB58 تا 72 کم ترین میزان آلودگی صوتی را در اطراف خود دارد. مقدار تراز معادل صدا (Leq) در اطراف تمامی کاربری ها و خیابان های ناحیه یک نسبت به حد استاندارد آن ها بسیار بیشتر است و فرم شهری، نوع و مکان کاربری ها در ناحیه یک هر دو روی میزان ترازهای معادل صوتی ناحیه تأثیر می گذارند.
طراحی الگوی برنامه ریزی توسعه گردشگری شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
67 - 81
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگترین فعالیت خدماتی درجهان، مهمترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است. از گردشگری به عنوان موتور توسعه نام برده می شود، و به علت اهمیتی که از نظر اقتصادی، اجتماعی دارد روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و دولت ها به آن اهمیت می دهند و امروزه یکی از پایه های اصلی و استوار اقتصاد جهان است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند سایر فعالیت های اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قراردهد. برنامه ریزی و توسعه گردشگری به عنوان عامل مهمی درروند اقتصادی شدن امور اجتماعی، فرهنگی، و نگرش ابزاری و کاربردی و کالایی به طبیعت و فرهنگ، توجه به دیدگاههای مختلف درباره گردشگری را ضروری می سازد. معمولا از توریسم به عنوان ابزاری برای تحریک اقتصادهای بحرانی و تقویت فعالیت های توسعه ای از طریق ایجاد مشاغل و درآمد استفاده می شود.. در تحقیقات معمول برنامه ریزی راهبردی از تکنیک SWOT برای ارائه راهبردهای پیشنهادی استفاده می گردد که این روش دارای کاستی هایی مانند پیشنهاد تنها یک گروه از راهبردهای شناسایی شده و کنار گذاشتن سایر راهبردها و همچنین عدم ارائه تصویری روشن از روند برنامه ریزی و سطوح مختلف آن و عدم مشخص کردن راهبردهای زیربنایی(مستقل ترین) و وابسته ترین راهبردها می باشد. لذا در تحقیق حاضر که در پی شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان بابلسر و اتخاذ استراتژی هایی بر مبنای این پتانسل ها، جهت برنامه ریزی توسعه ی گردشگری این شهرستان است؛ این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب داده های تحقیق از چهار گروه جامعه ی آماری (جامعه میزبان، گردشگران، مسؤولان و کارشناسان گردشگری) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بابلسر و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای طراحی و تبیین راهبردهای شناسایی شده از مدلسازی ساختاری تفسیری و نرم افزار ISM به کار رفته است. بر پایه نتایج راهبردهای تنوع بخشی (ST) برای برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری شهر بابلسر قابل قبول می باشند که موجب حفظ و نگهداری وضع موجود گردند. با توجه به راهبردهای معیار (ST) شناسایی شده و مدلسازی ساختاری تفسیری در محیط نرم افزار ISM نتایج نشان داد که راهبرد تدوین مقررات و ضوابط مربوط به چگونگی استفاده از مراکز گردشگری زیربنایی ترین و راهبردهای تقویت زیرساخت های گردشگری، استفاده از افراد متخصص در برنامه ریزی و توسعه و بهبود مراکز ارائه دهنده خدمات به گردشگران وابسته ترین راهبردها در ساختار مدل برنامه ریزی راهبردی می باشند.
ارایه الگوی مفهومی از معیارهای انسجام و امتزاج در بافت محلات تاریخی با یکدیگر (نمونه موردی : محلات بافت تاریخی کرمان، منطقه 1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
انسجام و امتزاج از ویژگی های بافت های تاریخی بوده که منجر به شکل گیری کلیتی یکپارچه از شهر تحت عنوان سیستمی پویا شده است. شهر در گذشته دارای کلیتی واحد بوده که این کلیت از ساختار درونی محلات تا ساختار ارتباطی و هم پیوندی محله با پیرامون خود را شامل بوده به گونه ای که کلیتی واحد به نام شهر را شکل می داده است. بیان مسئله : مسئله موجود از بین رفتن معیارهای انسجام محلات با هم در توسعه های جدید شهری و پیدایش اجزایی جدا و منفک تحت عنوان محلات است، و اینکه در طرح توسعه های جدید شهری، ارتباط محلات با یکدیگر در قالب طرح های فرادست شهری مد نظر قرار گرفته نشده است و همواره نگاه به محلات در پژوهشهای متعدد، نگاه درونگرایی بوده و پیوند مابین محله ای را در بر نگرفته است. انسجام در زمینه های مختلفی همچون هندسی و کالبدی، کارکردی و از جمله انسجام اجتماعی قابل بررسی بوده، که در این تحقیق تمرکز بر روی انسجام و امتزاج ساختاری و کارکردی است. هدف تحقیق : هدف تحقیق، بررسی معیارهای انسجام و پیچیدگی در ساختار ارتباطی محلات با یکدیگر و همچنین ارایه الگویی مفهومی انسجام محلات با هم بوده که بتواند الگویی منعطف را برای همجواری محلات فراهم کند. روش تحقیق : روش تحقیق، به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای متون مرتبط با انسجام و کلیت شهری انجام یافته و ارتباط محتوایی با واقعیت های موجود بافت تشریح شده است. پژوهش از نوع اکتشافی-تبیینی بوده و در فرآیند تصمیم سازی آن، از مقایسه تحلیلی استفاده شده است. تحلیل محتوا و استدلال قیاسی روش اصلی در ایجاد پایه های فکری تحقیق است. پژوهش در بعد عملی، از مدل استفاده شده است. برای این منظور 18 محله تاریخی مورد مشاهده میدانی قرار گرفته و متناسب با چک لیست های تنظیم شده، امتیاز دهی شده اند و الگوی مفهومی پیشنهاد شده در منطقه 1 کرمان با استفاده از مدل مذکور به آزمون گذارده می شود. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات مشخص شد که 5 شاخصه اصلی هر محله شامل سازمان فضایی، پیوستگی، کالبد، اجتماع پذیری و معنا، اگر در تعامل با 11 شاخصه انسجام فضایی قرار گیرد؛ ماتریسی را شکل می دهد که از کنش و بر هم کنش هر یک از مؤلفه های آن با یکدیگر زمینه شکل گیری شبکه منسجم محلات به وجود خواهد آمد.
نقش های آسمانه
حوزههای تخصصی:
در زیر پیش آمدگی سقف خانه ای در کامو، که هویتش را از وقتی شهر خوانده شد، رفته رفته از دست می دهد، ردیفی از نقاشی جلب نظر می کند که تزیین آسمانه کوچه است. منظر کوچه های کامو استثنایی و خاطره انگیز است. نه به خاطر عناصر آن، که شاخص های ویژه برای این نوشهر هستند، بلکه به خاطر نور فضا. شفافیت منظر در کامو که در ارتفاع ... متری از سطح دریا قرار دارد، جلوه ای خاص نسبت به منظره های دیده شده در روستاهای دیگر می دهد. شهری تا این حد شفاف و درخشان، خاطره ای به یاد ماندنی در ذهن بر جای می گذارد. عناصر عادی منظر در سرزمین های این چنینی، از قبیل ردیف درختان صنوبر، کوچه های گلی سرخ رنگ و مزارع بی حصار، از جمله مهم ترین عناصر هویت ساز منظر در کامو هستند. همه این ها در غیاب تاری ناشی از غبار زندگی شهری و صنعتی و ارتفاع پایین، منظری را می سازند که مضمون آن در مقابل تازگی و بداعت تصویر شفاف آن، کمتر به نظر می آید. تزئین سقف در معماری سنتی ایران و بسیاری نقاط جهان، سابقه دارد. در میان آن ها، نورگیرهای بالای آینه، تزئینی در ارتباط با آسمان و نور است که با اشکال متنوع خود، زیبایی آفرینی مرتبط منظر آسمان را در درون فضای معماری پدید می آورد. در نمونه کامو، نکته کمی غریب تر است. پیش آمدگی جلوی خانه در کوچه و در فضای باز تزئین شده است. این زیبا آفرینی آنچنان که «نسیم مؤدب» در انتخاب تحسین برانگیز خود نمایش داده، ربطی به آسمان پیدا می کند. منظر آسمانه کوچه با نقش انسان های سنتی و منظر مردمی، نمونه ای بدیع در زیباسازی فضای زیست است. سایه بانی در برابر تابش آفتاب و بارش ابر، پیشانی جلوی خانه را پدید آورده که بنا نیست، نگاه به آسمان را سد کند، بلکه قابی برای آسمان رخشان است که بر خود نقش هایی از منظر مردمی را حمل می کند. ترکیب درختان کشیده، آسمان، دیوار، کوچه ها، قاب، نقاشی ها و شفافیت، منظر درخشان آسمان کامو را می سازد. منظری که مداخله های امروزین تدریجاً از مؤلفه های آن یک به یک می کاهد. از این منظر امروز، جز آسمان، درختان در حال میرایی و شفافیت چیزی باقی نمانده است. مهم ترین منظر کامو در حال از دست رفتن است.
سطوح حس مکان در فضاهای شهری (نمونه موردی : میدان امام خمینی و امام حسین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
وجود حس مکان در یک فضای شهری یکی از پیش شرط های پایداری آن است. تاکنون نمونه مطالعات صورت گرفته در زمینه حس مکان در فضای شهری، به صورت کلی و کیفی بوده و بین سطوح مختلف حس مکان با شاخص های سنجش متفاوت، تمایزی قائل نشده اند. حتی مطالعات نظریه سطح بندی هفتگانه شامای نیز به صورت کیفی بوده و شاخص های مربوط به هر سطح را مشخص نکرده است. لذا نحوه سنجش سطوح حس مکان بدعت اصلی این مقاله به شمار می رود. در این پژوهش سعی شده است به عنوان مدخلی برای ورود به این موضوع، به صورت روشمند به سنجش سطوح حس مکان در یک فضای شهری پرداخته شود. بسط مفهوم حس مکان در فضاهای شهری و مفهوم سازی آن در قالب یک مدل تجربی سنجش حس مکان و سنجش سطوح مختلف آن بر پایه نظریه حس مکان شامای، از اهداف کلیدی این پژوهش هستند. پرسش اصلی پژوهش عبارتست از: «فعالیت ها چه تاثیری بر حس مکان افراد در فضاهای عمومی شهری دارند؟ »روش تحقیق نیز در ابتدا شامل مطالعات اسنادی بوده که نتایج آن در قالب جدولی تفصیلی آورده شده است. سپس مدل تجربی پژوهش با روش مفهوم سازی استخراج گردیده و با روش دلفی و به کمک مشورت خبرگان، تدقیق شده است. در مرحله بعد با استفاده از روش استقرایی و قیاسی و مطالعات پیمایشی در دو فضای شهری منتخب در تهران (میدان امام حسین و امام خمینی)، پرسشنامه ای متناظر با هر یک از بخش های مدل تجربی مذکور، تنظیم شده و بین 400 نفر از شهروندان حاضر در دو فضای نمونه تکمیل و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شده است. سطح بندی حس مکان با استفاده از آزمون آماری بتا صورت گرفته است. همچنین از طریق آزمون همبستگی مشخص شده که با افزایش جاذبه و به ویژه تنوع فعالیت ها و همچنین حرکت از فعالیت های اجباری به انتخابی و به ویژه اجتماعی، میزان حس مکان افزایش می یابد. در نهایت راهبردهایی در جهت ارتقای میزان حس مکان در فضاهای شهری بر اساس نتایج مباحث مذکور، ارائه شده است.
Evaluation of effectiveness of municipality actions toward making the surrounding areas of the subway stations into pedestrian-oriented spaces (case study: Sadeghiyeh subway station)
حوزههای تخصصی:
Urban spaces refer to the man-made spaces which possess a special order for human behavior and activities. One of these spaces is the surrounding space of public transportation stations. The subway stations, although potentially encompass many different groups of people; few social interactions take place in these spaces. In this regard, by making the surrounding areas of the subway stations be pedestrian-oriented, the potential for increasing the socialization capacity of the mentioned spaces will be provided.The Sadeghieh Subway Station can be considered as the most important subway station in Tehran, which on the one hand is the rail port of Tehran’s western entrance, and on the other is the port for railway journeys inside the city. The main concern of this study is to assess the success or failure of the interventions made by the municipality for changing the surrounding area of the Sadeghieh Subway Station into a pedestrian-oriented space. The method used in this study is surveying, in which the data were collected using a questionnaire and interview. The study’s population is all people who use Sadeghieh Subway, and the sample size for the study were considered 140 subjects.The results shows that after the municipality’s actions to change the space into a pedestrian-oriented space the district have a progressive process in such cases as transportation, security, Pedestrian infrastructure, vitality and attractivity rate to remain in the space, the amount of traffic crossing the sidewalk, walking group, the lighting, the vendors, the cleaning, pavement structure and climatic elements. but in such cases as mix use, recreational activity, readability and design furniture no significant change was seen, and in some cases the results were counterproductive.
سنجش میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر زلزله با به کارگیری روش ویکور (نمونه موردی : منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
90 - 103
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش قابل توجه وقوع بلایای طبیعی در سراسر جهان سبب شده تاب آوری به عنوان رویکردی جامع در مواجهه با مخاطرات مورد توجه قرار گیرد. منطقه 10 شهرداری تهران واقع در بخش مرکزی شهر، دارای ده محله است و با مشکلات کالبدی بسیاری روبرو می باشد که در صورت وقوع زلزله، دچار خسارات جبران ناپذیری میگردد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران به عنوان یک منطقه قدیمی و فرسوده میباشد. به این منظور ابتدا با استفاده از روش دلفی به تبیین شاخص ها پرداخته شد و سپس جهت تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده گردید. در ادامه، محله های موردمطالعه با به کارگیری روش ویکور مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های حاصل از روش AHP نشان می دهد شاخص های بافت فرسوده”، فضاهای سبز و باز”، معابر اصلی” و مراکز ستاد بحران” بیشترین نقش را در تاب آوری کالبدی منطقه 10 ایفا میکنند. نتایج روش ویکور نیز حاکی از آن است که محله های زنجان جنوبی، شبیری-جی و سلیمانی-تیموری بیشترین میزان تابآوری کالبدی و محله های هاشمی، کارون جنوبی، بریانک و هفت چنار به ترتیب کمترین میزان تاب آوری کالبدی را دارند.
ارزیابی مصرف انرژی طول عمر یک ساختمان مسکونی واقعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در میان ملاک های موجود برای تشخیص ساختمان های کم انرژی، مصرف انرژی طول عمر ساختمان یکی از جامع ترین معیارها می باشد که می تواند برآورد درستی از کل انرژی مصرفی ساختمان در اختیار مهندسان قرار دهد. با توجه به عدم وجود پیشینه مناسب در خصوص بررسی وضعیت انرژی طول عمر ساختمان ها در ایران، در این مطالعه سعی شده است که مصرف انرژی طول عمر یک ساختمان واقعی با جزییات کامل برآورد گردد تا ضمن ارائه پارامترهای موثر و چالش های موجود در هر بخش، روند محاسبه به عنوان یک الگو قابل استفاده باشد. بدین منظور، یک ساختمان واقعی با اسکلت بتنی و پلان متداول که اخیرا در شهر تهران ساخته شده، به عنوان نمونه انتخاب گردید و ضمن تشریح روند محاسبه مصرف انرژی طول عمر، انرژی مراحل مختلف چرخه حیات آن برآورد شد. دستاوردهای این مطالعه حاکی از آن است که سهم انرژی نهفته اولیه ساختمان معادل 13% از کل انرژی طول عمر آن می باشد و در محدوده متداول ارقام جهانی قرار دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که 85% مصرف انرژی طول عمر ساختمان نمونه بتنی مربوط به دوره بهره برداری است که با توجه به طول عمر نسبتا کم ساختمان ها در ایران نسبت به مقادیر جهانی، رقم بالایی محسوب می شود.
تحلیل کیفیت فضایی باغ شاهزاده ماهان بر اساس تئوری حرکت و ارزیابی تصویر ذهنی مخاطبان
حوزههای تخصصی:
باغ شاهزاده ماهان، به واسطه ساختار کالبدی و سازمان فضایی اش، نظام پیچیده ای از ادراک فضا برای مخاطبانش ایجاد می کند. چیدمان سازمان یافته عناصر طبیعی و انسان ساخت در فضاسازی این باغ ؛ از اساسی ترین مولفه ها ، در ایجاد تصویر ذهنی خاص در مخاطبان است. مساله بنیادین این تحقیق بر پیمایش تاثیر ساختار باغ شاهزاده ماهان، با سازمان فضایی واجد سکانس های متفاوت فضایی بر ادراک مخاطبان در اثر حرکت در فضای باغ استوار است که با شناسایی سکانس های فضایی باغ ، ارزیابی عوامل حرکت شامل محور، سلسله مراتب، ریتم، اختلاف سطح و شفافیت در سکانس های شناخته شده بر اساس سنجش تصویر ذهنی مخاطبان صورت گرفته است. برای این منظور، از روش تحقیق تحلیل محتوای متن با ابزار مرور متون و منابع برای جمع آوری داده های نظری و روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش تصویر ذهنی مخاطبان، استفاده شده است. جامعه آماری به روش تجربی، با حجم 30 نفر از مخاطبان باغ شاهزاده ماهان، تعیین و داده ها با نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که سکانس های متفاوت در این باغ به لحاظ ساختار باغ؛ تصاویر ذهنی مشترکی در مخاطبان به همراه خواهد داشت؛ چرا که درصد پاسخ مخاطبان نسبت به مولفه های حرکتی حاصل از هندسه باغ، سلسله مراتب عبور از سردر تا کوشک اصلی، ایجاد مکث در بوجود آمدن حرکت احساسی مخاطبان بالای 50 درصد بوده و نشان دهنده تاثیر قابل توجه این مؤلفه ها است. در پایان پژوهش به این نتیجه دست یافته شد که باغ شاهزاده ماهان با ایجاد تصویر ذهنی مشترک در مخاطبان مختلف، نمونه ای موفق در ایجاد انواع حرکت فیزیکی و بصری و معنایی است.
تبیین راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک نمونه موردی: پارک قلمستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
77 - 89
حوزههای تخصصی:
امنیت فضاهای شهری از مهمترین کیفیت های موثر بر ارزش املاک است. امنیت از جنبه عینی، در ارتباط با انواع بزهکاری و قابل سنجش با میزان جرم و از جنبه ذهنی، شامل احساس ناامنی ساکنین از فضا و دارای رابطه مستقیم با تصویر ذهنی آنها از فضاهای شهری و غیر ملموس است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و با روش تحلیلی- توصیفی صورت میگیرد. هدف از این پژوهش خوانش تصویر ذهنی ساکنین از امنیت فضاهای شهری و ارایه راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک است. بدین منظور تصاویر پارک قلمستان، واقع در منطقه 1 شهر تهران به عنوان نمونه موردی، در اختیار ساکنین اطراف پارک قرار داده شد؛ تا فضاهایی را که در آن احساس ناامنی دارند، بر روی تصاویر مشخص نموده و بر اساس آن به یک نقشه جغرافیای ناامنی دست یافت. نتایج نشان میدهد ضمن هم پوشانی مولفه های مستخرج از تصویر ذهنی مردم با ادبیات موضوع، مولفه های کالبدی- فضایی موثر بر ارتقاء امنیت فضاهای شهری شامل فرم فضا، نفوذپذیری، فعالیت، آسایش محیطی و بصری و مدیریت شهری میباشند.
خرد اقلیم در محوطه های دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
تعداد روزهای گرم در بسیاری از نقاط جهان به دلیل پدیده جزیره گرمایی و تغییرات اقلیمی جهانی افزایش یافته است. درجه حرارت هوا به شدت بر آسایش حرارتی انسان و سلامت عمومی آن ها تاثیر می گذارد؛ بنابر این استفاده از راه حل هایی برای بهبود این شرایط گسترش یافته است. یکی از نقاط مهم شهری که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته محوطه های دانشگاهی است. این فضاها بدلیل وسعت و تعداد کاربران زیاد، نقش مهمی در خرد اقلیم منطقه اطراف خود دارند. علاوه بر این شرایط محیطی این محوطه ها بر فعالیت و سلامت دانشجویان و اساتید تاثیر گذار است. عوامل متعددی برای کاهش جزیره گرمایی و ایجاد آسایش حرارتی در این محوطه ها نقش دارد. بحث در این مورد به وضوح نشان می دهد که چگونه این دستورالعمل ها می تواند به افزایش آسایش حرارتی در محوطه های دانشگاهی و به حداقل رساندن اثر جزیره گرمایی کمک کند. با این وجود مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام نشده و بدین دلیل انجام پژوهشی در این زمینه دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق دستیابی به عواملی است که به طراحان کمک کند تا محیطی مناسب برای استفاده دانشجویان و ساکنین پیرامون این محوطه ها فراهم کنند. این پژوهش در کنترل شرایط حرارتی در مرحله طراحی اولیه مفید است.
بررسی تاثیر عوامل معماری بر بازدهی کارکنان ناجا (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین دستگاه حفظ امنیت و آرامش در جامعه که با تمامی اقشار مختلف جامعه مرتبط می باشد باید برای بهبود و افزایش بهره وری سازمان، کارایی و عملکرد خود را افزایش دهد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر عوامل معماری بر بازدهی کارکنان ناجا در استان کرمانشاه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان سازمان ناجا در استان کرمانشاه می باشد. نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان 110 نفر گزینش شد. ابزار مورد بررسی پرسشنامه محقق ساخته بوده و پس از طراحی، بین افراد نمونه پخش گردید و اطلاعات خام گردآوری شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های خام وارد نرم افزار SPSS21 شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه روشنایی، صوت، دمای محیط کار، امنیت شغلی و طراحی محیط کار بر بازدهی کارکنان ناجا در استان کرمانشاه قابل قبول بوده است و همگی تاثیر مثبت و معناداری بر بازدهی کارکنان ناجا داشته است.
طراحی شهر ایمن در برابر مخاطرات جوی(مطالعه موردی: خیابان آزادی، شهر بندرترکمن)
حوزههای تخصصی:
تغییرات طبیعی آب و هوا در بسیاری از مناطق جهان منجر به ایجاد مخاطراتی برای شهرها و انسان هایی که در آن زندگی می کنند می شود، شناسایی این مخاطرت و انجام اقداماتی جهت مقابله با آن، برای تامین امنیت شهروندان ضروری می باشد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا در ابتدا با شناسایی مخاطرات جوی در سطح شهر بندرترکمن، نوع این مخاطرات و میزان تهدید آن ها سنجیده شود، سپس راهکارهایی برای مقابله با تهدیدات شناسایی شده در قالب مدل های سه بعدی ارائه شده و تشریح گردد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش انجام شده، مردم شهر بندرترکمن در خیابان آزادی و متخصصین رشته های مربوط به موضوع تحقیق می باشد. اطلاعات لازم در این پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شد. در یافته های این پژوهش، مخاطرات سیل و افزایش گرما به عنوان جدی ترین مخاطرات تعیین شد و جهت ایمن سازی شهر در برابر مخاطرات جوی، تغییر در سبک ساختمان سازی و انجام اصلاحات و تغییراتی در شبکه جوب ها، و ایجاد تاسیساتی به منظور مقابله با بادها، گرما و سرمای شدید در سطح شهر و ایجاد تغییراتی کلی در ساخت و روند گسترش شهر، لازم دانسته شد. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این است که بهترین روش ایمن سازی شهرها در برابر مخاطرات جوی، طراحی سبک جدیدی از ساختمان های مقاوم در برابر این نوع از مخاطرات است.
ارزیابی شاخص های معماری همساز با اقلیم در خانه های بومی شهر گرگان در راستای نیل به آسایش حرارتی (مطالعه موردی: خانه باقری ها و خانه فاطمی)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله اقلیم در معماری بومی شهرهای مختلف ایران از گذشته عاملی مهم در طراحی معماری به شمار آمده است. در بحث مربوط به اقلیم معماری هماهنگی ساختمان با شرایط اقلیمی هر منطقه مورد توجه می باشد که این مساله موجب آسایش بیشتر انسان و صرفه جویی در مصرف انرژی برای کنترل شرایط محیطی می شود. هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی تطبیق معماری و اقلیم در شهر گرگان و چگونگی توجه به شرایط آب و هوایی در ساخت خانه های بومی شهر گرگان می باشد. در این تحقیق از داده های اقلیمی ایستگاه همدیدی شهر گرگان با یک دوره آماری 30 ساله استفاده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی و با بررسی خانه های شهر گرگان می باشد. با بررسی نمودار زیست اقلیمی ساختمانی گیونی مشخص شد که شرایط زیست اقلیم ساختمانی شهر گرگان در ماه های ژانویه، فوریه، مارس و دسامبر خارج از محدوده است که برای رسیدن به آسایش حرارتی در این شرایط نیاز به وسایل گرمایشی متناسب با اقلیم این منطقه است. در ماه های جولای و آگوست با توجه به بالا بودن دمای هوا و وجود رطوبت در هوا، برای ایجاد شرایط مطلوب آسایشی در داخل ساختمان نیاز به کوران و تهویه طبیعی و استفاده از وسایل سرمایشی با رطوبت پایین می باشد. در این ماه ها شرایط زیست اقلیمی داخل ساختمان ها در محدوده قرار دارد. در دیگر ماه های سال با استفاده از مصالح مناسب و رعایت اصول طراحی اقلیمی می توان شرایط محیطی را با توجه به آسایش حرارتی انسان در داخل ساختمان ها تنظیم نمود. در نتیجه با ارزیابی وتحلیل ویژگی های طراحی اقلیمی دو نمونه از خانه های بومی شهر گرگان نشان داده شد که بهره گیری از شرایط محیطی برای رسیدن به آسایش حرارتی در داخل ساختمان ها از اهداف مهم طراحی بوده و تلاش شده تا هریک از عناصر ساختمانی به گونه ای همساز با شرایط اقلیمی باشند.
بررسی آنالیزی ساختار و عملکرد فشاری و کششی سازه تنسگریتی با اسکلت و بافت بدن انسان
حوزههای تخصصی:
سیستم های کش بستی یا ساختار کششی و فشردگی یا سازه تنسگریتی واژه ای ابداعی است و به این معنی است که یکپارچگی و استقامت این گروه از ساختارها، بسته به تعادل کشش های داخلی است. به تعبیر فولر که یکی از نخستین تعاریف را عرضه داشته، ساختار تنسگریتی جزایری از فشار در داخل دریایی از کشش هستند. تنسگریتی یک سیستم سازه ای است که بخاطر عناصر فشاری متمایز که داخل یک شبکه کششی شناور می باشد، شناخته شده است. این جذاب ترین گزاره در سیستم های پویاست، زیرا چنین ساختارهایی به طور خودکار، موقعیتی از تعادل پایدار راایجاد می کنند، با یک پیکربندی که انرژی الاستیکی ذخیره شده را به حداقل می رساند. سازه های تنسگریتی، امکان حرکت با حداقل هزینه انرژی، بدون از دست دادن پایداری و مقاومت را فراهم می نماید. در مقایسه با ساختارهای زیست شناختی نشان می دهد که هر دو خواص ارتجاعی و غیر خطی، با حرکت سیال مانند دارند، که نتیجه یکپارچگی تمام اجزاست. در این پژوهش رابطه ی میان رفتار اجزای بدن انسان با یکدیگر در برابر نیروهای جانبی وارده و چگونگی ایستایی و پویای آن مورد تطبیق با سیستم سازه ای تنسگریتی قرار خواهد گرفت. هدف از این پژوهش ارتقا و رشد بستر استفاده از سازه های نوین در مناطق گسیلی است.
بررسی عوامل مؤثر بر کاهش جرائم فردی و افزایش امنیت در فضاهای شهری با استفاده از نظریه CPTED
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت در فضاهای شهری یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی و کیفیت فضا محسوب می شود و به رغم اینکه مسأله امنیت در هر جامعه یک مقوله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تأمین این نیاز نمی بایست از نقش و تأثیر شهرسازی و عوامل محیطی غافل شد. تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. این امر از آن جهت دارای اهمیت است که فرآیندهای طراحی فضاهای شهری کمتر به پتانسیل های بالقوه مناطق شهر و ساختمان ها در کاهش یا جلوگیری از جرائم توجه می شود. رویکرد CPTED در طراحی و برنامه ریزی محیط و منظرشهری، در تلاش است تا با رعایت استانداردهای ویژه ای در ساخت سیمای محیط کالبدی، به ارتقاء ایمنی در شهر دست یافته و از این راه به احساس امنیت ساکنین شهر کمک نماید. استراتژی CPTED در ارتباط با طراحی محیطی و با هدف کاهش جرم شامل اصول بنیادین است که عبارتند از: تعیین قلمرو، افزایش امکان نظارت طبیعی و مراقبت طبیعی، روشنایی، منظرسازی، امنیت فیزیکی، کنترل دسترسی، فعالیت پشتیبانی و نگهداری که بدون دانستن آنها نمی توان از این تکنیک استفاده نمود. این پژوهش با تکیه ی بر روش تحلیلی-منطقی و با توجه به اطلاعات موجود به تعریف واژه امنیت و تعریف مفهوم امنیت و نظریه های مربوط به کانون های جرم خیز در فضای شهری پرداخته است و در ادامه به رویکرد CPTED می پردازد و در نهایت راه کارهایی را در راستای بهبودی و ارتقاء امنیت برای کاهش جرائم فردی و اجتماعی در محیط شهری و محیط معماری ارائه شده است.
ارزیابی الگوی رفتاری شهروندان در ایستگاه های هوشمند حمل و نقل شهری (نمونه موردی ایستگاه هوشمند شهید خرازی شاهین شهر)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش جمعیت ، مدیریت آن ها نیز روز به روز سخت تر می شود؛ کنترل حجم عظیمی از جمعیت بدون استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید امری بسیار دشوار خواهد بود. مباحث شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند و ... از جمله مباحث مربوط به هوشمندسازی شهرها هستند. اکنون نحوه برخورد و همگام شدن گروه های مختلف مردم با این هوشمند سازی در شهرها امری مهم است. تحلیل پذیرفتن و همراه شدن مردم با نحوه ساماندهی ایستگاه های هوشمند در شهر های در حال توسعه در شبکه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی از جمله اهداف ای ن تحقیق است. نوش تار حاض ر میکوش د تا فرضیه ی(همگام نشدن اقشار کم در آمد با هوشمند شدن شهر ها) مورد ارزشیابی و تحلیل قرار دهد. از نظر هدف پژوهشی، مقاله ی حاضر جزو تحقیقات کاربردی محسوب میشود. در جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ایی، اسنادی و میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق از تحلیل توصیفی با استفاده از نرم افزار spssبه دست آمده است و نشان داد که گروه هایی از شهروندان که 1/0 کل جمعیتی که در روز استفاده میکنند هستند از نظر اقتصادی قشر کم در آمد جامعه هستند همراهی کمتری در زمینه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی میکنند. پس در نتیجه طراحی ها باید به صورتی انجام شود که این گروه از شهروندان را تشویق به همراهی کند.