فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
241 - 252
حوزههای تخصصی:
پژوهش ذیل به تحلیل همزمان خط آسمان شهری و جابجایی طبیعی هوا در دو بلوک شهری در منطقه ولنجک تهران پرداخته است تا خط آسمان بلوک های شهری را نه تنها به لحاظ بصری – آنچه تا کنون مد نظر اکثر پژوهشگران این حوزه بوده- بلکه از منظر محیطی و برقراری جریان هوا بررسی کند. بدین منظور بخشی از بافت شطرنجی شهری در منطقه ولنجک تهران، در دو الگو شبیه سازی شده و باد با سرعتِ مرجع m/s 4.5، بر فراز آن اعمال شده است. شبیه سازی باد توسط نرم افزار انسیس فلوئنت و مدل توربولانسی k-ε، بدون در نظر گرفتن لایه بندی حرارتی اتمسفر انجام پذیرفته است. در این راستا، رژیم جریان هوا بر 1) مدل وضع موجود که اراضی خالی آن مطابق با قوانین جاری جاگذاری و به دنبال آن خط آسمانی نامتوازنی ایجادگردیده و 2) مدلی جایگزین با ساختمان های 4 و 5 طبقه در سطح اشغال 60 % که منتج به خط آسمان یکدست شده است، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می هد در الگوی جایگزین، در 71 % مکان زمان ها، سرعت باد به اندازه ایست که شاهد تهویه طبیعی هوا هستیم؛ این در حالیست که این شاخص در وضعیت خط آسمان نامتوازن، 55 % است. لذا با توجه به جهت گیری زمینه شهری منطقه مورد مطالعه و ویژگی های باد منطقه، در شرایطی که سطح اشغال 60 % است (الگوی متداول کنونی) الگوی شماره دو، می تواند به لحاظ تهویه و زیبایی شناختی، الگویی بهینه معرفی گردد.
سنجش امکان بهره گیری از روش اروین پانوفسکی د ر خوانش نماهای خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
89 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: د ر پژوهش های تاریخ معماری ایران، به غیر از خود بناها، منابعی تاریخی که بتوان با اتکاء بر آنها به انجام این پژوهش ها اقد ام کرد ، عموماً محد ود ند . بنابراین ضرورت آشنایی و تسلط بر روش هایی که از طریق خوانش بناهای تاریخی، می توانند اطلاعات تاریخی مورد نیاز را د ر اختیار قرار د هند ، احساس می شود . د ر میان روش شناسی های شناخته شد ه ای که به منظور خوانش آثار تاریخی مورد استفاد ه پژوهشگران قرار می گیرند ، آیکونولوژی (شمایل شناسی) «اروین پانوفسکی» روشی است که به د نبال فهم معنای اثر د ر تقابل با فرم آن است. این روش که د ارای مراتبی سه گانه است، د ر ایران هرچند د ر پژوهش های تفسیری-تاریخی د ر حوزه هایی چون نگارگری، فرش و یا اشیای تاریخی مورد استفاد ه قرار گرفته، اما به ند رت د ر حوزه پژوهش های تاریخ معماری مورد توجه بود ه است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر د ر د رجه اول به د نبال فهم آن است که آیا روش خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر پژوهش های تاریخ معماری کاربرد د ارد ، و پس از اطمینان حاصل کرد ن از این موضوع د ر د رجه بعد ی به د نبال پاسخگویی به این پرسش است که د ر صورت کاربست این روش مشخصاً د ر مطالعه نمای خانه های تاریخی ایران، قابلیت ها و محد ود یت های آن د ر این زمینه چیست. روش پژوهش: پس از اطمینان یافتن از کارکرد عمومی روش شناسی آیکونولوژی د ر پژوهش های تاریخی معماری با تکیه بر روش مطالعه کتابخانه ای، با اتکاء بر روش پژوهش مورد ی، یک نمونه نما مربوط به خانه ای قاجاری-پهلوی د ر شهر تبریز، بر مبنای مراتب سه گانه آیکونولوژی پانوفسکی مورد خوانش قرار گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می د هد خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر حوزه تاریخ معماری کاربرد د اشته و همچنین د ر زمینه مطالعه نمای خانه د ر معماری تاریخی ایران قابل استفاد ه است، ضمن اینکه بهره گیری از آن د ر این حوزه، پژوهشگر را با برخی قابلیت ها و محد ود یت ها مواجه می کند .
تدوین مدل «محله کم کربن» به منظور کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: رویکرد «کم کربن» به عنوان هدفی برای اقتصاد، جامعه و شهر در ابتدای قرن اخیر مطرح گردید. این رویکرد در سال های اخیر در مقیاس های خرد و «محله »های شهری پیگیری گردیده است. اما به نظر می رسد در ادبیات علمی شهرسازی در کشور ما به خصوص در مقیاس محله هنوز به قدر کافی به آن پرداخته نشده است. هدف: این پژوهش در پی آن است که ضمن تدوین مدل نظری «محله کم کربن»، به کمک متخصصان داخلی و با رویکرد بومی، شاخص های آن را به منظور کاربست در راهبردهای برنامه ریزی و طراحی شهری، اولویت بندی نموده و اثرگذاری آن ها را بررسی نماید. روش:ابتدا ضمن بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، بیش از 30 منبع علمی در حوزه توسعه کم کربن، مؤلفه ها و شاخص های «محله کم کربن» شناسایی و دسته بندی گردیده است. پس از آن به کمک پرسشنامه ای به شیوه ماتریس، از 9 تن از پژوهش گرانی که در این حوزه موضوعی مطالعه یا پژوهش داشته اند، تأثیرگذاری مؤلفه ها و شاخص ها در تحقق محله کم کربن، مورد پرسش قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش، به کمک روش ترکیبی «دنپ» انجام گرفت و مدل محله کم کربن در قالب 6 مؤلفه و 19 شاخص تدوین و تحلیل گردید. یافته ها: با توجه به یافته ها مهم ترین مؤلفه/ شاخص ها در تحقق محله کم کربن، «اجتماع محلی» و شاخص های «فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مردم» و «مشارکت مردمی» است. در دسته شاخص های مؤلفه «فرم» نیز «زمینه گرایی بافت» و «فشردگی بافت» به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق محله کم کربن شناخته شدند. در این مدل تحلیلی «اجتماع محلی» و «فرم» به عنوان مؤلفه های اثرگذار (علت) و سایر چهار مؤلفه، به عنوان مؤلفه های اثرپذیر (معلول) شناخته شدند. نتیجه گیری: در نظر گرفتن اولویت ها در تحقق محله ای با حداقل مصرف انرژی های تجدیدناپذیر و حداقل انتشار آلودگی، هدفی است که بایست به طور جدی از جامعه دانشگاهی به مطالبه ای در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری تبدیل شود.
تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، در مدیریت شهری یکی از مباحث مهم و پر چالش در شهرسازی است. متأسفانه در کشور ما اکثر اقدامات مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آن ها نیاز است. در این پژوهش، هدف اصلی، تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان است. این پژوهش، با اتخاذ روش استدلال منطقی از رویکرد واقع گرایانه، از استراتژی پس کاوی استفاده می کند. مبنای این پژوهش، مبتنی بر اصل ولایت علامه طباطبائی است و روش تحقیق این پژوهش، به صورت تلفیقی (استدلال منطقی-تحلیلی) خواهد بود. با توجه به رویکرد نظری تحقیق که نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز است؛ الگوی اولیه مبتنی بر مشارکت اسلامی در چهار بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل و نظارت، مطرح شد. با توجه به اینکه عمل تجزیه تحلیل داده ها به عنوان یکی از مهم ترین بخش ها در تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه داده های جمع آوری شده از میدان تحقیق، مطرح است، در مرحله بعد داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط جامعه آماری مورد جمع بندی قرار گرفت و نتایج آن درنتیجه گیری و ارزیابی فرضیه ها به کار گرفته شد. در همین راستا، پس از ارزیابی الگوی ارائه شده توسط شهروندان، متخصصان و مدیران شهری شهر زنجان، بدنه ارزیابی و پایش نیز به چهار بدنه قبلی الگوی مدیریت شهری اضافه شد. سرانجام، الگوی نهایی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان در پنج بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل-نظارت و بدنه ارزیابی و پایش تبیین شد.
تبیین کیفیت مناظر صوتی سراهای بازار تبریز بر اساس ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
113-139
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی شاخه ای جدید از مطالعات شهری است که در کنار کمیات صوت، به کیفیت صدای شنیده شده نیز می پردازد. منظر صوتی مفهومی ذهنی و ادراکی است و از همین رو شاخصه های متعددی در کیفیت آن دخیل هستند که به طور کلی به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم می شوند. تراز فشار صوت مهم ترین مؤلفه عینی است و در ارتباط مستقیم با بلندی ادارکی صدا و آسایش صوتی در ارتباط قرار می گیرد. پژوهش حاضر در پی آن است که مشخص کند مقادیر تراز فشار صوت و همچنین مدت زمان مواجهه با صدای بازار در سراهای بازار تبریز به چه صورتی در مطلوبیت ادراکی مناظر صوتی آن فضاها اثرگذار هستند. مقادیر تراز فشار صوت در سه سرای حاج حسین قلی قدیم و میانی و میرزامحمد اندازه گیری شده و کیفیت ادارکی افراد حاضر در این فضاها از مناظر صوتی آن ها ارزیابی شده است. با تحلیل همبستگی و تطبیق یافته های تحقیق با علوم بالادست، نحوه اثرگذاری اندازه تراز فشار صوت، مدت و علت حضور در بازار در کیفیت ذهنی منظر صوتی مشخص شده است. نتایج حاکی از آن هستند که هر سه سرای مورد مطالعه به لحاظ عینی جزء فضاهای آرام و آسوده هستند. اما هرچه مدت زمان مواجهه با صدای بازار بیشتر می گردد، از میزان آسایش صوتی و مطلوبیت منظر صوتی کاسته می شود. حفره های معماری و مصالح جداره سراها سبب می شود مقادیر تراز فشار صوت پایین باشد. اما صداهای ناخواسته که بروز ناگهانی و شدت صدای نسبتاً بالا دارند، باعث اخلال در آرامش صوتی شده و اثر سوء در کیفیت منظر صوتی دارند. لذا ضروری است در مطالعه مناظر صوتی فضاهای آرام شهری، به مؤلفه ای تحت عنوان وضوح صدای شهری نیز توجه شود. این مسئله در خصوص افرادی که مدت زمان طولانی تری در مواجهه با یک منظر صوتی خاص قرار دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
گذری بر گذار ستیز محله ای و کاربست آن در محلات شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تاریخ شهرها به عنوان امری قصار و شواهد لال، مشحون از آثار و لایه هایی هستند که در گذر زمان به تدریج در زیر لایه های جدید پنهان گردیده یا در اث ر عوامل مختلف، در معرض فرسایش و دگرگونی قرار گرفته اند. با این وجود، قصه تطور ش هرها و عناصر مهم و شاخص آنها در همین لایه ها مضبوط گردیده است. در این میان، محلات در شهرهای سنتی ایرانی - اسلامی دارای نقشی فراتر از تنها یک محدوده فضایی؛ در بردارنده محل سکنا و فعالیت جمعی از شهروندان و از جایگاه تعریف شده ای در سلسله مراتب توسعه و مدیریت امور شهری برخوردار بوده و ماهیت آن در بستر زمانی با نگرشی نو قوام یافته است. هدف: لذا نوشتار حاضر قصد آن دارد با بررسی متون تاریخ مند؛ مساله ی فهم محله به عنوان مفهومی با بار فضایی - اجتماعی، را در مظروف لایه تاریخی آن (دوره اسلامی) فرمول بندی نموده و ستیز بین محلات شهر ایرانی(محلات حیدری- نعمتی) را در دوره اسلامی مورد واکاوی قرار دهد. روش:دست یابی به پاسخ مناسب در این نوشتار به کمک روش توصیف و تحلیل اطلاعات و داده های گردآوری شده اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است. آمیزه ی این گروایته ذهنی به شهر علاوه بر درک ستیز محله ای در شهر دوره اسلامی؛ می تواند درک استحاله گرایی ستیز محله ای در شهر ایرانی معاصر نیز باشد. یافته ها: چنانکه عصاره زمینه حاکم بر ذوب مفهوم ستیز بین محله ای در این نوشتار نشان می دهد دیگرگونی مفهوم ستیز محله ای در دوران باستان و قبل از اسلام، با خون و رگ و ریشه پیوند می خورد و در دوره اسلامی تا دوران معاصر، ایدئولوژی، مذهب و قومیت اهمیت پیدا نموده و با آغاز مدرنیزاسیون و ورود سرمایه داری به ایران، اقتصاد و پول قدرت برتر تفکیک کننده گروه ها از یکدیگر و اختلافات محله ای را به نمایش می گذارند. نتیجه گیری: ستیز محله ای که قبلاً تابعی از فاکتورهای فرهنگی اجتماعی همچون قومیت، نژاد، زبان، فرقه، دین و مذهب و ... بوده؛ امروزه تابعی از فاکتورهای مادی و اقتصادی شده و موجبات اقتدار تولید و مصرف شهر را در میان برخی پیکسل های محله ای سبب شده است.
تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی ایران مطالعه تطبیقی با سینمای اکسپرسیونیست آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سینما و معماری به عنوان دو مقوله متناظر که از زمان حیات سینما مدام بر یکدیگر تأثیرات دوسویه داشته اند شناخته می شوند. در قرن اخیر تأثیرات کالبد معماری بر سینمای جهان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفته است. از آنجا که سینمای ایران جزو سینماهای صاحب سبک در جهان به شمار می آید، طبیعتاً تأثیرپذیری این سینما از فضاهای معماری می تواند ضرورت مطالعه در این زمینه را نشان دهد. شاید شاخص ترین سبکی که تأثیرات معماری آن در سینما فرمی جدانشدنی را آفرید، تأثیر معماری اکسپرسیونیست بر سینمای بین دو جنگ جهانی بود؛ جایی که معماری و سینما بی اندازه به یکدیگر نزدیک می شوند. اکسپرسیونیست به عنوان یکی از جلوه های قرن بیستم در سینمای ایران نیز بروز داشته است. چه در فیلم های هم دوره اکسپرسیونیست آلمان و چه در دهه های اخیر، اما فقدان پژوهش در این زمینه سبب ناشناخته ماندن تأثیرات این نوع معماری بر فیلم های اکسپرسیونیستی ایران شده است.هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی سینمای اکسپرسیونیستی ایرانی در دوره معاصر و نحوه تأثیرپذیری فیلم ها از فضاهای معماری است.روش پژوهش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با روش مطالعه تطبیقی و تحلیل محتوایی انجام گرفته است. در این گذر، ابتدا به شناخت اکسپرسیونیست و مفاهیم آن در معماری و سینما پرداخته می شود سپس با بررسی نمونه ها و تحلیل محتوا، نقش فضاهای معماری در سینمای اکپرسیونیست ایران مورد بررسی قرار می گیرد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی در فیلم «شب نشینی در جهنم» به علت دکورسازی عظیم آن و وفادار ماندن به ارکان اکسپرسیونیست، ارجاعات ملموس و قابل درکی (از نظر بصری) به فضاهای معماری دارد. برخلاف نمونه های دیگر که اثرات کالبدی فضاهای معماری تا حد مینیمالی کاهش پیداکرده است، اما همچنان دیگر عوامل نظیر سایه و نور مورد توجه قرارگرفته است.
تحلیل راهبردهای ارتقاء کیفی لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز با کاربست مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)
حوزههای تخصصی:
مهران رود در تبریز به عنوان یکی از عناصر اصلی استخوان بندی شهر شناخته می شود و حضورش در تمامی طول شهر مشهود است. آنچه که در احیاء بافت تاریخی در مجاورت مهران رود انجام گرفته فاقد هر نوع توجه به بعد انسانی و بسترسازی برای ارتقاء تعاملات اجتماعی است. حال آنکه ارتقاء کیفی لبه رودخانه می تواند به شهر هویتی دیگر گونه بخشد؛ چنان که در تصویر ذهنی شهروندان و گردشگران به عنوان نشانه شاخص شهری حک گردد. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه راهبردهایی در راستای ارتقاء کیفی فضای شهری لبه مهران رود تبریز می باشد. برای این منظور از تکنیک های تحلیل کیفی (SWOT) و مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) بهره گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل (SWOT) نشان می دهد که به دلیل غلبه ضعف ها بر قوت ها از یک سو و نیز غلبه فرصت ها بر تهدیدات از سوی دیگر نوع راهبردها باید بازنگرانه و انطباقی(WO) باشد. به طوری که مختصات نقطه تلاقی عوامل داخلی و خارجی (36/2و 76/2) در ناحیه مربوطه به راهبردهای محافظه کارانه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل کمی (QSPM) نیز بیانگر آن است که استراتژی ایجاد شبکه هم پیوند پیاده از لبه رودخانه به سمت بافت تاریخی مجاور با احراز نمره (406/6) از اولویت عمل بیشتری در اجرا برخوردار است. بنابراین با ایجاد گشایش فضایی در بدنه های صلب مجتمع تجاری صاحب الامر و پل بازارها با تقویت نفوذپذیری عملکردی و بصری می توان این محدوده را به یک لبه فعال شهری تبدیل نمود.
تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۴۵-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بحران، پدیده ای با احتمال وقوع کم و تأثیرگذاری زیاد است که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را مختل نموده و پایداری آن را به هم می زند؛ لذا مدیریت صحیح آن، نقش اساسی در بهبود و پیشرفت جامعه خواهد داشت. درواقع، تدبیر در مدیریت بهینه ی بحران ها به موفقیت در لایه های متعددی بستگی دارد که ویژگی های مدیریت بحران مدیران یکی از این لایه ها است؛ لذا توجه کافی به این عامل نقش تعیین کننده ای در مدیریت بهینه ی بحران ها و عملکرد مطلوب مدیران بحران خواهد داشت. هدف این پژوهش، تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل ساختاری معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور) است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای ستاد مدیریت بحران استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و یزد که تعداد آن ها در سال 1398 حدوداً بالغ بر 100 نفر بود؛ می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی، تعداد 80 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج این پژوهش، ضمن اینکه مدل ویژگی های مدیریت بحران مؤثر بر عملکرد مناسب مدیران بحران استان های جنوب شرق کشور را مورد تأیید قرار داد؛ نشان داد که بین ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<) که دراین بین بالاترین رتبه را فرهنگ خطاپذیری دارد و پس از آن تعهد مدیریت ارشد در رتبه ی دوم قرار دارد. مدیریت صحیح بحران ها، زمانی فراهم می گردد که ویژگی های مؤثر بر مدیریت بحران ازجمله ویژگی های مدیریت بحران مدیران را شناخته و متناسب با ویژگی های ذاتی و مهارتی، وظایف را به مدیران محول نموده و انتظار عملکرد مطلوب را از آن ها داشت. با توجه به نتیجه به دست آمده، پیشنهاد می شود به ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران توجه شود و با فراهم کردن محیطی که مدیران در آن احساس تعهد و پایبندی بیشتری به امور داشته باشند، زمینه را برای ایجاد عملکرد مطلوب و مناسب آنان فراهم نمود.
کاربرد توسعه میان افزا در شناسایی عرصه های مداخله در بافت های شهری (نمونه موردی: محدوده تجریشِ منطقه یک تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
58-70
حوزههای تخصصی:
در پی رشد بی رویه جمعیت ناشی از مهاجرت که اغلب در شهرهای موجود در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد؛ شاهد رشد بی قواره شهرها و گسترش افقی آنها به بهانه تامین نیاز مسکن هستیم. از این رو جهان امروز با مشکلات عمده ای از جمله مشکلات ناپایداری محیط های شهری، بحران انرژی، کاهش منابع طبیعی و عدم مدیریت صحیح در زمین های شهری مواجه است. علاوه بر موارد فوق، نادیده گرفتن و رها کردن بافت تاریخی که هویت و سرمایه هر سرزمین قلمداد می شود، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر بسیاری از برنامه ریزان بر روی توسعه میان افزا به عنوان راهبردی جهت حل مشکلات ناشی از مدیریت رشد و توسعه شهری، تجدید حیات مراکز شهری، مسکن و توسعه پایدار متمرکز شده اند. درایران اصلی ترین پتانسیل توسعه میان افزای شهری، بافت های قدیمی هستند، که مبحث نوسازی و بهسازی در این بافت ها سال هاست که آغاز شده است و با توجه به گستردگی مسئله پیش رو همچنان ادامه دارد و روی آوردن به بحث توسعه درونی، رویکردی مناسب در زمینه شهرسازی و معماری و رفع مشکلات فوق تلقی می شود. سیاست توسعه میان افزای شهری به واسطه ویژگی میان رشته ای خود، تعاملی میان معماری، شهرسازی و مرمت ایجاد کرده است. توسعه میان افزا با محافظت از فضاهای باز شهری، بازنده سازی محلات قدیمی و کاهش هزینه های مربوط به زیرساخت ها امکان خانه دار شدن را برای مردم فراهم کرده است. این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی _ تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی، مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسش نامه و نیز با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری به بررسی و ثبت الگوهای رفتاری استفاده کنندگان از محیط کالبدی بپردازد. فن تحلیل الگوهای رفتاری در فضاهای شهری شامل چهار گام اصلی است که گام اوّل: تهیه نقشه از محدوده مشخص شده میدان تجریش تا باغ فردوس است. گام دوّم: ثبت الگوهای رفتاری که ثبت صحیح و سیستماتیک حرکات در فضای مورد مطالعه که کار عمده و اصلی در فن حاضر است. گام سوم: تهیه نقشه الگوهای رفتاری است. این گام به ثبت دقیق اطلاعات به دست آمده در گام دوم بر روی نقشه تولید شده در گام اول اختصاص دارد. پیش از ثبت الگوهای رفتاری باید موقعیت عناصر متحرک بر روی نقشه تعیین شود. گام چهارم، تحلیل نقشه الگوهای رفتاری است.در واقع گام چهارم در راستای پاسخ گویی به سوالات زیر است: 1.آیا فضای شهری طراحی شده با الگوی رفتاری مردم انطباق دارد؟2. آیا فضاها(فضاهای مخصوص عابر پیاده، سواره، حمل ونقل عمومی، عمومی، خصوصی و نظایر آن) به درستی تعریف شده اند. متناسب با کارکردشان توسط مردم مورد استفاده قرار می گیرند؟3. چه بخش هایی از فضا توسط مردم بیشتر و یا کمتر مورد استفاده قرار می گیرند؟ به طور مثال ازدحام و و احساس سردرگمی و عدم نمایانی در دسترسی ها، سبب ایجاد مشکلات زیادی میشود که ، بهبود دسترسی ها و ارتقاء کیفیت منظر شهری پیشنهاد شده است. پیشنهاد چگونگی بهبود در بخش تحلیل یافته ها مشخص می شود. از مسائل دیگر ازدحام دست فروشان کتاب و کالاهای مود نیاز در جداره پیاده رو است که به منظور ساماندهی دست فروشان، پیش بینی فضاهای فرهنگی و در نتیجه منجر به رونق اقتصادی شد. نتایج حاصل از تحلیل دوربین ها حاکی از آن است که برخی دانه های درشت محدوده باعث عدم نفوذپذیری و در پی آن ایجاد مناطق ناامن می شود. در در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای سمنظر شهری ، ایجاد مکان های امن، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست. در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای منظر شهری ، ایجاد مکان های امن ، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست که به منظور اجرایی کردن این موارد با کمک تحلیل محله 4 روش الگوی رفتاری و مصاحبه با افراد و متخصصین راهکاهایی ارائه شد.
بررسی اهمیت فضاهای باز در کیفیت مسکن معاصر (نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون اصفهان)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهایی که در مسکن گذشته وجود داشته وجود فضاهای باز و نیمه باز بوده است. اما در معماری معاصر این فضاها مبدل به فضاهای کوچکی شده است که در آنها نقش اجتماعی این فضاها کم رنگ شده است.کیفیت محیط کالبدی بر رفتار انسان ها موثر است، اجتماع های کوچک که انسان ها را در خود پرورش می-دهند نیازمند توجه و طراحی معمارانه ارزشمند هستند. محیط های اجتماعی اثر قابل ملاحظه ایی را در رفتارهای جمعی و تعاملات اجتماعی دارند. رسیدن به شاخص های اجتماعی در مسکن با رویکرد پایداری از جمله اهدافی است که امروزه مورد توجه قرار داده شده است. مهمترین چالش در عرصه پژوهش مورد نظر شناخت و بررسی ارزش فضاهای باز و نیمه باز در محیط های مسکونی برای رسیدن به زندگی اجتماعی است، که در آن انسان را رو به سوی اجتماعی بودن در فضاهای مسکونی عمومی می برد. پژوهش فوق با روش توصیفی – تحلیلی به ارزشمند نمودن فضاهای زندگی برای انسان خواهد پرداخت، تحلیل نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون در اصفهان می باشند که از جمله محیط های اجتماعی است که می توان در این راستا به آن پرداخت. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تقویت عرصه های باز و نیمه باز مسکن در جهت ارزشمند نمودن هویت انسانی معماری معاصر را رو به ساختن محیط های اجتماعی برده و نیز ارائه الگویی برای مسکن های اجتماعی امروزی در راستای ایجاد فضاهای تعاملی خواهد داشت.
بررسی فرآیند تجاری سازی فرش دستباف ایران (مورد مطالعاتی: شرکت سهامی فرش ایران؛ شعبه بیرجند)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت تجاری سازی فرش دستباف ایران می باشد. با استفاده از روش موردکاوی، شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران، به عنوان مورد مطالعاتی پژوهش انتخاب گردید. از طریق مصاحبه ها نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، داده ها مربوط به وضعیت کسب وکار و تجاری سازی شرکت، از کارشناسان فروش و تولید آن جمع آوری گردید. داده ها تحقیق با کدگذاری پیشرفته در نرم افزار مکس کیودا، تجزیه و تحلیل شدند. در این پژوهش، یافته ها مربوط به وضعیت کسب وکار شرکت در یک جدول و شرایط تجاری سازی محصولات شرکت در قالب یک مدل، ارائه گردید. برای ارزیابی فرایند تجاری سازی نیز، از سه مفهوم، سطح آمادگی فناوری، سطح آمادگی بازار و سطح آمادگی تجاری سازی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران در ایده پردازی، طراحی محصول، ساخت و تولید انبوه فرش دستباف در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما در ارتباط با بازارسنجی، بازاریابی، رقابت در بازار و فروش محصولات نقاط ضعف متعددی دارد. همچنین سطح آمادگی فناوری شرکت، قابل قبول ارزیابی شد؛ اما سطوح آمادگی تجاری سازی و بازار شرکت، وضعیت نامطلوبی داشتند که در انتها پژوهش ، راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت شرکت ارائه گردید.
امکان سنجی پیدایش معماری التقاطی متأثر از معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب
حوزههای تخصصی:
معماری التقاطی در ایران پیشینه ای تاریخی دارد. معماران با استفاده از سبک های التقاطی در پی خلق بناهایی نوین با کارآیی مناسب تر در فضاهای معماری و شهرسازی بوده اند. سبک های معماری مدرن به دلیل تعدد، تأثیر بسزایی در تنوع کالبدی ساختمان ها و فضاهای شهری گذاشته اند. معماران ایرانی دوره قاجار و پهلوی از این نوع معماری در التقاط با معماری سنتی استفاده کرده اند که در پیدایش سبک و خلق بناهای شاخص این دوران به خوبی مشهود است. یکی از مهم ترین دغدغه های انسان عصر جدید وجود پیامدهای منفی جهان صنعتی، نظیر آلودگی روزافزون محیط زیست، کاهش منابع طبیعی و سوخت های فسیلی می باشد. معماری سبز با جست وجوی راه حلی برای به حداقل رساندن اثرات منفی ساختمان ها بر محیط زیست است. بدین جهت این نوع معماری، با اصول و مبانی منطبق با ویژگی های طبیعت و انرژی های پاک، اثرات نامطلوب آلودگی های زیست محیطی را کنترل نموده و به مناسب ترین طریق در ساختمان ها مورداستفاده قرار می گیرد و موجب پیدایش معماری پایدار می گردد. معماری اقلیمی سنتی ایران نیز، راهکارهای مناسبی متناسب با شرایط اقیلمی هر منطقه و مهار عوامل مخل جوی داشته است. گرچه استفاده از عوامل جوی و بهره برداری از تابش خورشید و جریان هوا، رایج ترین نوع کاربرد انرژی های بی زیان در معماری سنتی ایران است. در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعه و تحلیل معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب، امکان التقاط این دو سبک از معماری در ایران مورد بررسی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه های علمی تخصصی معماری و مطالعه وب سایت های علمی پژوهشی بوده است.
تبیین چالش های پیش روی شهرهای آینده با بهره گیری از تجارب سینمای علمی تخیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
آینده شهرها به مثابه محصول بشری پیچیده با چالش هایی مواجه است که نیازمند ابزارهای مختلفی جهت راهکارگزینی است. در این میان سینمای علمی تخیلی از معدود رسانه های فرهنگی و فراگیر است که درباره آینده شهرها ایده پردازی می کند. سینمای علمی تخیلی با برون یابی زوایای پنهان وضعیت معاصر، عناصر، روندها و گرایش های زمان حال، علاوه بر ارائه سناریوها و حالات مختلف از آینده شهرها به نوعی هشدار و شبیه سازی عواقب فعالیت های امروز بشر نیز محسوب می شود. پژوهش حاضر ماهیتی آینده پژوهانه دارد و با هدف توسعه فهم و درک موضوع از دیدگاهی تفسیرگرا، استقرایی و رویکردی کیفی برخوردار بوده، از روش تحلیل محتوای کیفی سود جسته است. در این پژوهش، برای دستیابی به چالش های پیش روی شهرهای آینده، فیلم های منتخب (داده ها) از طریق نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و اکتشافی طی چهار مرحله از میان مجموعه ای از فیلم های علمی تخیلی آینده پژوهانه انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است. داده های گردآوری شده در قالب گزاره، مقوله و مفهوم، کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مفاهیم حکومت و حکمروایی شهری، پایداری، عدالت فضایی، کیفیت محیطی، حاشیه نشینی، رسانه های دیجیتال و معماری رسانه، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، هوشمندی، عناصر ساختاری شهر، فرهنگ و برند شهری، چالش های پیش روی شهرهای آینده خواهد بود.
بررسی راهکارهای کاهش اثرات مخرب زیست محیطی انسانی و افزایش رابطه ی انسان با طبیعت از طریق اصلاح الگوی طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
امروزه مساله ی انرژی به مساله ی اصلی جهان تبدیل شده است و دولت ها با تبیین برنامه های بلند مدت سعی در کاهش مصارف سوخت های فسیلی دارند. طبعاتی که زمین، از این ازدیاد مصرف متحمل شده است ابعاد گسترده ای، مانند گرمایش زمین و آلودگی های زیست محیطی را شامل شده است؛ اما قدر مسلم اینکه ساختمان ها به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان مصرف، سهم به سزایی در مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند که همین امر سبب شده است توجه معماران و طراحان شهری به اصلاح الگوی مصرف جلب شود. از دیگر سو پیوند انسان با طبیعت در جهت ارتقا سطح سلامت روحی و جسمی، امری کتمان ناپذیر است؛ به همین دلیل است که معماران علاوه بر اندیشیدن تدابیر طراحی در راستای کاهش مصرف انرژی های تجدید ناپذیر، بر آن شدند که کابران را به محیطی دلچسب فراخوانند، که هم پاسخگویی شرایط آسایش جسمانی باشد، هم نیازهای معنوی را پوشش دهد. در این پژوهش تلاش می شود جنبه های کالبدی کاهش آسیب های زیست محیطی به وسیله ی یک طراحی مناسب بررسی و معرفی شود که در عین حال می توانند سازوکار بسترسازی رفع نیازهای روحی کاربران در برقراری ارتباط با طبیعت باشد.
مروری بر ویژگی های عایق گرمایی و عایق صوتی فرش های دستباف پشمی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
طی قرون و اعصار متمادی، فرش یکی از مهمترین ابزارهای انتقال آداب، رسوم، سنت ها و فرهنگ ایرانی، از نسلی به نسل دیگر بوده است. فرش دستباف از دیرباز در ایران مورد مصرف بوده و از کاربردى ترین صنایع دستی به شمار می آید. فرش دستباف ایرانی به لحاظ مواد اولیه، ابزار و وسایل بافت، شیوه بافت، و طرح و نقش، دارای شناسنامه اصیل و مشخصی است. ویژگی های فرش دستباف از دو دیدگاه زیبایی شناسی و کاربردی مورد بررسی قرار می گیرد. از دیدگاه کاربردی، ویژگی های عایق گرمایی، عایق صوتی، و عملکرد پوششی فرش دستباف به عنوان یک کفپوش، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی مطالعات انجام شده نشان می دهد که گزارشات علمی و پژوهشی که تاکنون در حوزه کاربردی فرش دستباف منتشر گردیده است، بیشتر بر خصوصیات فیزیکی-مکانیکی فرش دستباف و شاخص دوام آن به عنوان یک کفپوش متمرکز شده است و ویژگی های عایق گرمایی و عایق صوتی فرش و تأثیر پارامترهای ساختاری و متغیرهای بافت بر آن به ندرت مورد پژوهش قرار گرفته است. در مقاله حاضر سعی گردیده است که با مروری بر مطالعات انجام گرفته، به صورت مشخص بر ویژگی های کاربردی عایق گرمایی و صوتی فرش دستباف تمرکز شود و از این دیدگاه، به مزایای الیاف پشم به عنوان نخ پرز فرش دستباف پرداخته شود. ویژگی های مطلوب عایق گرمایی و صوتی فرش های دستباف پشمی، در کنار مزایای راحتی، توانایی طبیعی در بهبود کیفیت هوای داخلی، ایمنی، و زیبایی، احساس رضایتمندی مطلوبی به مصرف کنندگان می دهد و تأثیر چشم گیری بر کیفیت درک شده از آن خواهد داشت.
فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر تهران (یک مطالعه خود مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
129-144
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های حوزه شهر انسان مدار، دوچرخه سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه سواری این پدیده را ذیل رشته هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده ها در شهر پرداخته اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه سواری استفاده کرده اند، پژوهش هایی که مبتنی بر روش های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ های کالبدی-فضایی دوچرخه سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه ها و... پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می دهد دوچرخه سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می سازند که پژوهش های کاربردی در حوزه هایی چون طراحی شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه های زیسته اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه سواران تغییر دهند.
خوانش قرآنی زمینه های معنوی معاد در منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف کلی این تحقیق خوانش زمینه های معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری براساس آموزه های قرآنی و روایات ائمه معصومین است. ابزار ها و روش ها: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی بوسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفه ای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مؤلفه های معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بصورت خاص مسئله ی معاد به عنوان اصلی ترین مؤلفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مسئله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگان های عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستان های متروک درون شهری بررسی شده است. نتیجه: نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق گویای این مهم می باشد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگان های مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان می گذارند و لذا استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستان های متروک درون شهری می تواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایت گری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکان ها شود.
پیام حفاظت معماری در شمای ارتباطی یاکوبسن
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشته ای که در دوره معاصر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد با عنایت به پیوند زنجیرگونه میان علوم مختلف بوده که این پژوهش هم بر اساس این متدولوژی شکل گرفته است. قرابت بین زبانشناسی و معماری انکار ناشدنی است این نزدیکی منجر به پدیداری زبان های معماری گوناگونی شده که یکی از راه های نشانه شناسی معماری بررسی زبانشناسی و ادبیات موجد آن معماری می باشد. رومن یاکوبسن نشانه شناسی را برآمده از زبان و نشانه شناسی را فرآیند معنی دار شدن بر اساس متن می داند. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات قائل به شش مؤلفه ارتباطی است: 1-پیام اثر؛ 2-(معنی معماری)-فرستنده پیام (معمار سازنده-مرمتگر)؛ 3-گیرنده پیام (مخاطب-بازدیدکننده)؛ 4-رمز (قواعد و هنجارهای بیانی معماری)؛ 5- زمینه ارتباطی (زمینه های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و...)؛ 6-مجرای ارتباطی (رسانه معماری با ساخت مایه ها). در این مقاله به تأثیر سازندهای ارتباطی پیام حفاظت پرداخته می شود و به تشریح به این نکته می پردازد که اگر در جریان حفاظت، تأکید بر هریک از مؤلفه های ارتباطی گذاشته شود، سمت مرمت به کدام سوی و جهت خواهد بود؟ اینکه محور اصلی در تأکیدگذاری فرایند ارتباط کدام سو می باشد و از میان نقش های شش گانه زبانی (ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرازبانی و ارجاعی) کدام نقش پررنگ تر و کدام کم رنگ تر محسوب می گردد و نقش این تأکید ارتباطی در جریان حفاظت کدام نوع مرمت را پیش می کشند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد با تعمیم نظریه یاکوبسن به حفاظت معماری، مرمت های گوناگونی شکل می گیرد که بر اساس نوع بنا و پروژه تغییر پیدا می کند. حفاظت گر با در نظرگیری شرایط موجود و تأکید بر یکی از محورهای ارتباطی یک نوع مرمت را انتخاب و اجرایی می نماید.
مطالعه نقوش زرتشتی دوزی با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر «زرتشتی دوزی» نوعی سوزن دوزی مخصوص بانوان زرتشتی است که پیشینه آن را می توان در ایران پیش از اسلام دانست. بسیاری از نقوش زرتشتی دوزی دارای معانی و ریشه های فرهنگی دینی و زیبایی شناختی است که تاکنون به آن پرداخته نشده و شناسایی آن می تواند معنای پنهان این نقوش را، که از دید برخی صرفاً نقوشی بدون معناست، آشکار کند.هدف پژوهش: به دلیل وجود نقش مایه های متفاوت و مفاهیم نمادین آن ها، پژوهش پیش رو در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش هنر زرتشتی دوزی از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد.روش پژوهش: این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر به دنبال پاسخ پرسش زیر است: معانی فرهنگی، معیارهای زیبایی شناختی و کارکردی نقوش زرتشتی دوزی چیست؟ جهت پاسخ به این پرسش براساس نظریات انسان شناسی هنر با استفاده از سه بعد معناشناختی، زیبایی شناختی و کارکردشناختی، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر پژوهش های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه، نقوش تزیینی تحلیل و بررسی شده اند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بر مبنای تحلیل معناشناختی بسیاری از نقوش یادآور کهن الگوهایی چون مادر و درخت است و این نقوش، که برخی از آنها روی لباس عروس کار شده، نمایانگر الهه زایش بوده اند و رابطه مفهوم و کاربرد را نشان می دهند. همچنین براساس تحلیل زیبایی شناختی ساختار، رنگ، فرم، بافت و ترکیب بندی با الگوی دوخت هماهنگ و دارای تعادل، تنوع و ریتم است. در تحلیل کارکردشناختی نیز نقوش بیشتر روی لباس زنان به خصوص عروس ها کار می شده و با کاربرد آن از نظر معنایی هماهنگ بوده و یادآور این دیدگاه آیین زرتشت است که تکلیف انسان را شاد زیستن می دانسته است.