فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه نوشتار بخشی جدایی ناپذیر از فضای شهریست که از آن به عنوان یک ضرورت و واقعیت اجتماعی می توان یاد کرد و نقش آن در ایجاد تجربه دیداری بر ناظران آشکار است. نوشتار در فضای شهری دارای دو وجه اصلی است، یکی وجه زبانی و دیگری وجه بصری. وجه زبانی مرتبط با ادراک زبانی مخاطب است، وجه بصری نوشتار به تمهیدهای بصری و شیوه های طراحی وابسته است. بنابراین، وجه دوم با هنرهای تصویری ارتباط دارد. بر این اساس، می توان دو نوع معنا را برای نوشتار فرض کرد، معنای صریح که از طریق مناسبات زبانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد و معنای ضمنی و حسی که از طریق عناصر بصری و تصویری اثر بر مخاطب تاثیرگذار است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که معنای حسی نوشتار در فضای شهری چگونه ظهور می یابد و در ایجاد حس هماهنگی و تضاد در فضای شهری چه نقشی دارد.هدف: تحلیل معنای حسی نوشتار در فضای شهر رشت به عنوان بخشی از گرافیک شهری و عناصر هویت بخش شهر، هدف اصلی این تحقیق است. نقش نوشتار در ایجاد هماهنگی و تضاد و نیز کارکردهای بیانگر و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، در نمونه های موردی، معنای حسی نوشتار به شکل فردی برای هر برند و نیز در قاب شهر تحلیل گردید و عدم سازماندهی نوشتار در فضای شهر بیان شد است.روش:روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، نوشتار در فضای شهری انتقال معنای حسی را به همراه دارد. ظهور معنای حسی مطلوب، نیاز به بستر دارد، بستری که زمینه را برای ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب فراهم کند و آسیبی به زیبایی شهر نزند.نتیجه گیری: در شهر رشت، نوشتار با معانی منحصر به فرد همراه با تمایز بصری شدید، موجب ایجاد تضاد بصری نامطلوب گردیده است. نوشتار در فضای شهری نیازمند صفحه آرایی است که زمینه ایجاد هماهنگی بصری را در فضای شهری ایجاد کند. در شهر رشت به دلیل عدم وجود صفحه آرایی، هماهنگی نوشتار دیده نمی شود.
زیبایی رسانه ای فناوری ساخت در آثار منتخب از بناهای یادمانی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
37-52
حوزههای تخصصی:
اهداف: کارکرد زیباشناسانه فرم بنا یکی از دغدغه های طراح بناهای یادمانی است که عموماً تحت الشعاع مسائل متعدی مانند شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار می گیرد. هدف تحقیق، بحث در چگونگی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر زیبایی با تکیه بر موضوع هویتِ عینی فرم به عنوان یکی از کلیدی ترین موضوعات در این زمینه است. هدف دیگر،بررسی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر کارکرد زیباشناسانه فرم بناهای یادمانی است. روش ها: برای پردازش پیچیدگی، ابتدا از نتایج تحقیقی که به شیوه ی استدلال منطقی، چارچوبِ نظریِ سیستم های اجتماعی لومان که مدعی کاهش پیچیدگی از طریق تفکیک و تمایز است، را به هنر معماری تعمیم داده است، استفاده شد؛ سپس به شیوه ی دیمتل میزان تاثیر هر یک از شاخصه ها و روابط بین آنها مشخص می شود. یافته ها: یافته های بر اساس روش فرآیند تحلیل شبکه ای فازی، تاثیر فاکتورهای موثر بر زیبایی فرم بررسی گردید و چهار بنای یادمانی، بر این اساس مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی شدند. یافته ها در نمونه های موردی آرمگاه های خیام،بوعلی،نادر و باباطاهر، در ارکان خودارجاعی (عناصر بصری و عناصر ارتباطی)، دگرارجاعی (عناصر ذهنی)، و فهم (عناصر عملی) تحلیل شدند. نتیجه گیری: مصالح، تاثیرگذارترین معیار و شکل تاثیرپذیرترین معیار در انتخاب فرم زیبا است در شرایطی که مصالح نوین از طریق فناوری ساخت موجب ایجاد شکل جدید شود و یا مصالح سنتی به شیوه ای نوین به کار گرفته شوند تاثیر مثبتی در زیبایی فرم خواهد داشت.
نقش بازنمایی معماری بر شکل گیری تصویر ذهنی مقصد گردشگران (مطالعه موردی: اقامتگاه های سنتی به شیوه نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۶۱-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، با هدف تبیین نقش بازنمایی مکان در شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی انجام شد. بازنمایی معماری اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی موثر در شکل گیری تصویر مقصد گردشگران از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه اقامتگاه های سنتی به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری شهرهای تاریخی، مورد توجه گردشگران است. این گردشگران به طور وسیعی از اطلاعات بصری و کلامی مندرج در رسانه های برخط برای شناسایی و انتخاب مقاصد خود بهره می برند. با بهره گیری از رویکردی کیفی، داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 نفر از گردشگران داخلی و خارجی، راهنمایان مجرب گردشگری و کارشناسان تولید محتوا و مدیران اقامتگاه های سنتی و نیز مشاهدات میدانی، گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه داده بنیاد ابداعی کوربین و استراوس استفاده شد. بر مبنای این شیوه، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی، یافته های تحقیق، ترسیم و در قالب یک مدل پارادایمی متشکل از سه بعد شرایط، راهبردها و پیامدها، ارائه گردید. یافته های به دست آمده شامل 9 مقوله فرعی، متشکل از فضای مجازی، بازنمایی مکان محور، گردشگری فرهنگی، بستر جغرافیایی مقصد، عوامل مدیریتی،گردشگر، ارزیابی باواسطه مکان، تعامل و تبادل برخط و ارتقا تصویرذهنی است. مقوله اصلی این تحقیق، تجربه باواسطه مکان است که مقولات فرعی را در بر می گیرد. ارائه مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات نشان می دهد که مقوله بازنمایی مکان محور، به عنوان مهمترین علت ایجاد تجربه باواسطه مکان، امکان توسعه ادراکات از محیط را فراهم می آورد که در سه دسته بازنمایی معمارانه، بازنمایی وجوه معنایی و بازنمایی فعالیت ها و رویدادها طبقه بندی می شود. نقش بازنمایی معماری با تبیین چگونگی شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی، انجام شد. نتایج این مطالعه می تواند به معماران در فهم ادراکات و شناخت گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی و همچنین چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی در رسانه کمک کند.
رویکردهای طراحی معماری و نظریه های بنیادین برای کاربران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
87-94
حوزههای تخصصی:
طراحی و ایجاد محیطی متناسب با نیازهای کاربران در قلمرو معماری قرار می گیرد؛ امروزه با بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از تاثیر کالبدی محیط زندگی بر آسایش و کیفیت زندگی انسان، نیاز به طراحی و ساخت فضاهای معماری متناسب با ویژگی های جسمی و روحی کاربران، به ویژه برای کاربران با نیازهای خاص نظیر مبتلایان به اختلالات طیف اتیسم که تعداد و حضور آنها در جامعه رو به افزایش است؛جهت افزایش بهره وری،ارتباط و بروز رفتار سازگارانه بیش از پیش احساس میشود.بنابراین ضروری است که معماران راه حل های طراحی جهت پاسخگویی به نیازهای حسی خاص کاربر اتیسم مشابه راه حل های تدوین شده برای افراد با معلولیت های حرکتی و بصری ایجاد کنند وآنها را نباید مجبور به سازگاری کامل با محیط های فعلی موجود کرد و تحت هیچ شرایطی،معماری مسائل حسی که افراد مبتلا به اتیسم در محیط برای یادگیری و پیشرفت نیاز دارند را نباید نادیده بگیرد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای یک پژوهش کاربردی با هدف معرفی و تفصیل رویکرد های طراحی معماری و نظریه های بنیادین جهت طراحی و ایجاد محیط متناسب با نیاز ها و مسائل حسی خاص کاربران مبتلا به اتیسم میباشد و از آنجایی که در کشور ایران اکثر مراکز آموزشی و توانبخشی فضاهایی مسکونی هستند که تغییر کاربری داده اند و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند؛ معماران و طراحان میتوانندبرای دستیابی به اهداف خود یعنی طراحی کارآمد منطبق با نیازها و افزایش کیفیت بهره وری این دسته از کاربران خاص در تمام مکان ها اعم از آموزشی و مسکونی و...این مبانی را مد نظر قرار دهند. در پژوهش حاضر رویکردهای طراحی مناسب برای این افراد شامل رویکرد طراحی حسی(توسعه مهارت)،عصبی-معمولی(انطباق با شرایط روزمره)و تغییر تئوری تحریک حسی(ترکیب دو رویکرد طراحی حسی و عصبی-معمولی) و نظریه های بنیادین شامل رفتارمحیطی،درمانی محیطی،گشتالت،ادغام حواس،کوری ذهن وعملکرد اجرایی که به شناخت نیازهای خاص کاربر مبتلا به اتیسم در تعامل با محیط اطراف میپردازد؛مورد بررسی قرار میگیرد.
اثرگذاری معیارهای توسعۀ میان افزا در طراحی (نمونه موردی ساختمان پلاسکو)
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
101 - 116
حوزههای تخصصی:
موفقیت در دستیابی و کیفیت مناسب ساختارهای میان افزای معماری عمدتاً به ارزیابی شرایط مختلف و همچنین خلاقیت، حساسیت و درنهایت نوآوری در معماری بستگی دارد. به منظور اجرای مناسب و صحیح رویکرد میان افزا، باید ارزیابی کیفی محیط های کنونی که بنا قرار است در آن قرار گیرد و سپس، انتخاب رویکردی خلاقانه که امکان برقراری تعاملی بهینه بین بنا و محیط پیرامون را میسر می سازد، انجام گیرد که موضعی پیچیده، چندوجهی، میان بخشی و حتی فرابخشی است. بدین ترتیب نمی توان تنها به بعد کالبدی توجه داشت. هدف این پژوهش بررسی مبانی میان افزایی و مولفه های آن در غالب توسعه شهری و استفاده از این مفاهیم و مولفه ها برای دستیابی به یک مدل و ساختار مشخص در نمونه مورد نظر است. نمونه موردی این پژوهش ساختمان پلاسکو است که در بافت تاریخی تهران واقع شده است. بر همین اساس موقعیت قرارگیری آن تاثیرات زیادی در روند پژوهش گذاشته است. در این مقاله سعی شده است تا بررسی جامعی از ساختمان جدید پلاسکو با توجه به اصول طراحی میان افزا، نوع رویکرد ساختمان، هماهنگی و وحدت آن با ساختمان ها و بافت با قدمت اطراف آن صورت پذیرد. در این پژوهش سعی شده است به تبیین معماری میان افزا پلاسکو در بافت تاریخی آن با توجه به مبانی نظری مربوطه، ساختمان های شاخص اطراف و خطوط تاریخی بافت پرداخته شود. روش این تحقیق، توصیفی_تحلیلی است، ابتدا به پیشینه پژوهش و مبانی نظری و همچنین بررسی و معرفی تعاریف و مفاهیم مرتبط براساس مطالعات کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس بر اساس مفاهیم بدست آمده الگوی ساختمان پلاسکو بر اساس معیارهای معماری میان افزا با جزئیات توصیف می شود. بر اساس نتایج بدست آمده ساختمان جدید پلاسکو نوع خطی میان افزا است و بین دو همسایگی خود به طور خطی واقع شده است. در استراکچر نما نیز آرایه هایی از ساختمان های اطراف خود دارد اما از هیچ کدام به طور کامل تبعیت نمی کند.
بازخوانی ربع قرن تجربه منظر فرهنگی در اسناد مرکز میراث جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
309 - 324
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از یک قرن از نخستین کاربرد اصطلاح «منظر فرهنگی»، با تدوین دستورالعمل نحوه ورود مناظر فرهنگی به لیست میراث جهانی در شانزدهمین جلسه مرکز میراث جهانی یونسکو در سال 1992، این عبارت در اسناد بین المللی جایگاهی ویژه یافت. بررسی تاثیر متقابل انسان و طبیعت در گذر زمان به منظور تقویت و محافظت از آنها و باز شناخت تنوع مناظر فرهنگی، اقدامی موثر در ثبت این آثار ارزشمند می باشد. مرکز میراث جهانی یونسکو نخستین و مهم ترین نهاد بین المللی حفاظت از منظرهای فرهنگی می باشد. لذا هدف این مقاله تبیین تجربیات منظر فرهنگی در بازه زمانی 1992-2017 در اسناد مرکز مذکور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با روش مطالعه کتابخانه ای می باشد. این مقاله ضمن بررسی مفهوم منظر فرهنگی و معیارهای آن در مدارک منتشر شده مرکز میراث جهانی، به واکاوی نشست های برگزار شده و سیر تحول مفهوم مذکور و بررسی تنوع تاثیرات متقابل انسان و محیط می پردازد. تغییر معیارهای ثبت مناظر فرهنگی، تدوین دسته بندی مناظر و بررسی نشست های تخصصی به صورت موضوعی و موضعی از یافته های این پژوهش می باشد. به عنوان مثال در بخش نشست های موضعی، مناظر فرهنگی قاره های مختلف کنکاش شده یا در بخش موضوعی، منظر فرهنگی آبراهه ها، جاده ها، کوه ها، بیابان ها، تاکستان ها، تراسهای برنج مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی آثار ثبت شده در 6 منطقه تعریف شده بیانگر عدم تناسب ثبت آثار بوده و منطقه اروپا حدود 50 درصد آثار را به خود اختصاص داده است.
باز زنده سازی میدان درب خانه دیوانی رشت مبتنی بر تحولات تاریخی در آن
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
4 - 24
حوزههای تخصصی:
میدان درب خانه دیوانی در بافت تاریخی رشت با دارا بودن پیشینه طولانی، میدانی ارزشمند و با هویت است. به لحاظ کیفیت های اصیل ریختی، تقریباً طی قرن اخیر، میدان مذکور طی چند مرحله تغییر کرده است و طی این تغییرات، عوارض متعدد کالبدی و کارکردی برای میدان ایجاد شده است که ضرورت یکپارچه سازی و وحدت مجدد در کالبد، کارکرد و مفاهیم هویتی میدان مذکور را به وجود می آورد. پژوهش حاضر با عنایت به کیفیت های اصیل کالبدی و کارکردی، به تبیین آداب اصلی باز زنده سازی میدان درب خانه دیوانی می پردازد. بر اساس مبانی نظری و دوره های تحول اساسی این میدان، شش بازه زمانی برای مطالعه تغییرات کیفیت های اصیل کالبدی و کارکردی این میدان در نظر گرفته شده است. یافته های کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد که تحولات صورت گرفته در ساختار آن، موجب ازبین رفتن رد تاریخی و ایجاد فعالیت های بی هویت تجاری و اداری در لبه های میدان و تبدیل آن به مسیری عبوری می شود که این تغییرات در ساختار کالبدی و کارکردی میدان، تضعیف کیفیات هویتی - محتوایی و منظری را در پی دارد. در نتیجه، باتوجه به شناخت کیفیات اصیل ریختی میدان درب خانه دیوانی و تحولات آن، مبادی باز زنده سازی میدان بر اساس خطوط ریختی مربوط به دوره قاجاریه و حفظ عناصر کالبدی ارزشمند دوره پهلوی اول، در راستای انتقال پیام های ارزشمند تاریخی - فرهنگی میدان مورد توجه قرار گرفته اند.
بازنمایی فضای معماری در سینمای اصغر فرهادی با رویکرد نشانه شناسی (نمونه موردی: فیلم «فروشنده»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: د ر سال های اخیر نزد یکی روزافزون د و رشته هنری معماری و سینما که از خصوصیات و تأثیرات د وسویه یک د یگر کاملاً آگاه اند به یک مبحث جد ى آکاد میک تبد یل شد ه است. سینما به عنوان یک رسانه پرمخاطب و ابزار بیانی تأثیرگذار، از طریق بازنمایی فضای معماری سهم مهمی را د ر خلق معنا، برقرای ارتباط حسی با مخاطب، بیان روایت و شخصیت پرد ازی بر عهد ه د ارد . اما آنچه د ر سینمای ایران مورد غفلت قرار گرفته است نظریه پرد ازى د قیق د ر رابطه با تعامل میان رشته اى میان این د و حوزه و راهکارهای بهره گیری از ظرفیت های مد یوم معماری د ر راستای تجلی معنا د ر فضای حاکم بر فیلم است.هد ف پژوهش: این پژوهش د ر پی واکاوی کارکرد د راماتیک کالبد و عناصر فضای معماری د ر سینمای اصغر فرهاد ی، به طور خاص فیلم «فروشند ه»، و کشف مضامین آشکار و پنهان نشانه های متن فیلم است.روش پژوهش: د ر این مطالعه با استفاد ه از روش تحلیل محتوای کیفی و چارچوب نشانه شناسی سوسور، یافته های تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی ارائه شد ه است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه مبین این نکات است که د ر سینمای فرهاد ی ساختار معمارانه فضا نه فقط به عنوان پس زمینه د استان، بلکه همچون عاملی د خیل د ر روند فیلم ها، با رفتار شخصیت ها و د رونمایه آثار منطبق بود ه و به تنهایی مؤید احساسات و حتی اد راک معانی خاص هر فیلم هستند . همچنین هر عنصر و المانی از فضای معماری براساس مقاصد معنایی و نشانه شناختی خاصی بازنمایی می شود . به علاوه نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که د ر فیلم «فروشند ه» حجمی گسترد ه از نشانه ها به صورت کاملاً محسوس و هد فمند د ر قالب کالبد و عناصر فضایی معماری گوناگون همچون خانه، رنگ، نور، بافت، بازشو و اشیا به کار گرفته شد ه تا روایت د راماتیک د استان و انتقال معانی نهفته آن، تعریف عملکرد و حالات کاراکتر ها و برانگیختن احساسات بینند ه حاصل شود.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزههای تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.
بررسی زبان مشترک آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» و نحوه عینیت یافتن آنها در فضاهای معماری
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
45-55
حوزههای تخصصی:
آرکی تایپ ها، حقایقی از کل عالم هستی می باشند که از ضمیر پنهان انسان ها نشأت می گیرند و به عنوان اطلاعات مشترک جهانی گاهی به صورت تصاویر وارد خودآگاه می شوند. انسانها برای فایق آمدن بر شکاف بین بخش آشکار و پنهان ذهن خود، در پی شناخت آرکی تایپ ها، به منابعی چون نماد، اسطوره و رؤیا نیاز دارند. آرکی تایپ ها زمانی ظاهر می شوند که محتوایی پیدا کنند، زیرا آرکی تایپ ها به خودی خود تهی و خالی هستند. معماری، محتوی و واسطه ای برای بیان ناخودآگاه جمعی انسان ها، اسطوره های جهانی و رؤیاها است که به صورت نماد در فضاهای معماری نمود می یابند. مهمترین آرکی تایپی که همواره در طول تاریخ به شکل های گوناگون در آثار علمی، ادبی، هنری، فلسفی و ... تکرار می شود، مفهوم مرگ، زندگی و تولدی دوباره می باشد. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سؤال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» که در ناخودآگاه جمعی انسان ها وجود دارد، می توان به درک مفاهیم آرکی تایپی و تجلی آن در فضاهای معماری رسید یا خیر. بر اساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. در بین فضاهای معماری، این آرکی تایپ، به صورت گذر از جهان مادی سپس مکث در فضایی واسط و برزخ گون برای ورود به بهشت موعود و نهایتا رسیدن به کمال مطلق و سیر در فضای خالی، تهی و خلأ به شکل سلسله مراتب دنیوی به مراتب اُخروی در فضاهای مجموعه های آرامگاهی عینیت یافته است. با این فرض، به نظر می رسد علاوه بر تأثیر مسائل اجرایی، سازه ای، مصالح و فنون زیبایی شناسی در شکلگیری آرامگاهها، آرکی تایپ ها نیز در ساختار معماری این مجموعه ها بازتاب یافته باشند. این تحقیق نقطه شروعی است برای پژوهش های آینده جهت رسیدن به زبان مشترک معماری آرامگاهی ایران از طریق شناسایی آرکی تایپ ها به عنوان ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از این بناهای ارزشمند.
بازشناسی تحلیلی نقش مربع در شکل گیری فضاهای معماری ایران در دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
معماری ایران در ادوار مختلف تاریخی، همواره الگوهایی نمادینی در اجزای خود را متجلی ساخته است. به کارگیری فرم های هندسی که شاخصترین آن ها فرم مربع بوده است، در معماری ایرانی از دیرباز مرسوم بوده و با تأمل و تعمق در سیر تحول معماری از دوران کهن تا کنون، میتوان دریافت که به کارگیری این فرم در باورها و نگرش مردمان این سرزمین ریشه دار بوده است. در عصر صفوی که یکی از دوران باشکوه معماری ایران به شمار میرود. معمار ایرانی با توجه به تحولات اعتقادات مردمی در پی رسمی شدن مذهب شیعه جعفری و به تبع آن تقویت اصول و مبانی دین مبین اسلام در ایران، عنایت بیشتری نسبت به ارتباط میان دو عالم انفسی و آفاقی داشته و هر یک را با نشانه مفهومی و هر نشانه را با هندسه و فرمی شاخص تعریف و هویتی ریشه دار را احیاء نموده است. به کارگیری هندسه مربع در تهرنگ، نماها، نقوش و احجام بناهای دوره صفوی، ریشه در بنیان های فکری و اندیشههای عرفانی معماران و حاکمان آن زمان دارد. که به نظر می رسد این موضوع با معماری کهن و رابطه هندسه مربع با تفکرات معماری در دوران باستان بی ارتباط نبوده است. هندسه مربع در ابنیه صفوی به میزان قابل توجهی نسبت به سایر ادوار پیشین و پسین مورد استفاده قرار گرفته است. به گونهای که این فرم هندسی را میتوان در کلیه آثار این دوره در فرم بنا یا نقش و نگارههای آن ملاحظه نمود. در این پژوهش سعی شده تا ضمن تحلیل خصوصیات هندسی و میزان اهمیت مربع در تاریخ معماری ایران، بررسی گردد که این شکل هندسی چه جایگاهی در تعریف و تکوین فضاهای معماری ایران در دوره صفویه داشته است. روش تحقیق این مقاله از نظر نوع، کیفی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه های علمی تخصصی معماری شهرسازی و مطالعه وبسایت های علمی پژوهشی دانشگاهی و مرکز اطلاع رسانی علوم و فن آوری بوده است.
تحلیل هندسی نقوش و تکنیک گره چینی بناهای تاریخی شهرستان های خوانسار و گلپایگان از دوره صفوی تا پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان های خوانسار و گلپایگان در حاشیه کویر مرکزی ایران، دارای بناهایی با کاربری مذهبی، مسکونی و خدماتی هستند که گره چینی جایگاه مهمی در معماری این اماکن دارد. هدف، شناخت و گونه شناسی ویژگی های فنی و هنری گره چینی در بناهای شهرستان های خوانسار و گلپایگان است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و روش نمونه گیری، هدفمند از نوع در دسترس است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به ویژه بر مطالعات میدانی استوار است. یافته ها نشان می دهد کارکرد گره چینی در بناهای مذهبی شهرستان های خوانسار و گلپایگان ارسی، پنجره، درِ ورودی، روزن، صندوق قبر، منبر و ضریح و در بناهای غیرمذهبی پنجره، روزن و ارسی است. گره چینی در بناهای مذهبی با کارکرد متنوع تر و بیشتری به کار رفته است. بیشترین تکنیک به کاررفته آلت چینی پوک است. آلت و شیشه بیشتر برای ساخت ارسی و قواره بری کاربرد داشته و آلت و لقط بیشتر در اماکن مذهبی برای ساخت درهای ورودی کاربرد داشته است. انواع گره های هندسی در اماکن مذهبی و غیرمذهبی این شهرستان ها دیده می شود اما در اماکن مذهبی تنوع گره بیشتر است. گره های چهار، شش، هشت، ده و دوازده بیشترین کاربرد را داشته و اشکال بر مبنای چهار، دارای بالاترین کاربرد هستند.
بررسی جلوه های تزئینی بقعه متبرکه امامزاده چهل تن در روستای کوکنده شهر جویبار
حوزههای تخصصی:
تزئین به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تکامل هنر و معماری اسلامی، بر دیوارها و سطوح داخلی و خارجی بنا، نسبت به دیگر عناصر معماری اولویت خاصی دارد. تزئین ها گنجینه ای از نقوش هستند که علاوه بر ارزش ها و زیبایی ها، بیانگر معانی و هدف خاص در معماری اسلامی محسوب می شود. بررسی معماری مذهبی در ایران، بخصوص معماری بقاع متبرکه و تزئینات این اماکن در شناخت هنرهای بومی-مذهبی بسیارمهم و ضروری است. استان مازندران یکی از غنی ترین منطقه های فرهنگی ایران است که در طول حیات آدمی همواره محیطی مستعد برای بروز و ظهور تمدن ها و فرهنگ های اصیل بوده است. مقبره های سادات در سراسر مازندران زیارتگاه مردم است و بیشتر درجهت تبلیغ دین و راهنمایی مردم در زمان خود به مردم کمک می کردند و امروزه بقاع متبرکه آنان در سراسر این منطقه برجا مانده است. بقعه امامزاده چهل تن کوکنده در روستای کوکنده مزار سه تن از سادات به نام های قاسم، یحیی، حبیب الله که از نوادگان امام موسی کاظم(ع) هستند، در دو بقعه جداگانه قرار دارد که از جمله بقاع مورد توجه و احترام مردم این روستا و شهرستان جویبار است. این بنا متعلق به دوره قاجار می باشد و با توجه به نوشته های بر روی حاشیه در ورودی بقعه در سال1317 یعنی در دوره مظفرالدین شاه قاجار رنگ آمیزی و نقاشی شده است. هدف از این پژوهش ابتدا شناخت ویژگی های معماری این بنا و سپس بررسی نوع و مفهوم جلوه های تزئینی استفاده شده در این بقعه است. بنابراین پرسش این تحقیق به این صورت است که، هنرهای تزئینی به کار رفته در بقعه متبرکه امامزاده چهل تن دارای چه ویژگی هایی است؟ و مفهوم نقوش و رنگ در نقاشی های به چه صورت است؟در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با توجه به پژوهش حاضر، نقاشی های دیواری عامیانه با مضمون مذهبی همانند درخت سرو، پرندگان و نمادهایی همچون شیر، استفاده از در و پنجره چوبی و سرشیرهای زیبا و ... در این بقعه از جلوه های هنری و تزئینی مذهبی مهمی است که در این مکان دیده می شود که به آنها در این مقاله پرداخته می شود.
تحلیلی بر نوشتار سیاحان غربی درباره فرش ایران در اواخر آق قویونلو و دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین دوره های تاریخی ایران محسوب شده و نوشته های زیادی نیز در شناخت تحولات اجتماعی، فرهنگی و هنری این دوره وجود دارد. دانش نظری در مورد فرش ایران در دوره های تاریخی، نیاز به بررسی اسناد تاریخی داشته و در این خصوص بررسی سفرنامه های نوشته شده در دوره صفویان می تواند بخشی از اطلاعات فرش ایران را کامل نماید. مسئله اصلی نیز چرایی و چگونگی حضور اطلاعات فرش در بین متن سفرنامه ها و چگونگی طرح موضوعات مرتبط با فرش ایران است. سؤال اصلی عبارت است از؛ تنوع بافته ها چگونه است؟ بررسی جغرافیای بافت در دوران صفویه، کارکردها و جنس و ابعاد قالی ها چگونه است؟ هدف اصلی شناسایی نگرش سیاحان غربی و موضوعات منعکس شده فرش بافی در عصر صفوی در متن های سفرنامه هاست. نوع تحقیق کیفی است. روش تحقیق توصیفی تاریخی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای-اسنادی است. نمونه آماری در راستای انجام این پژوهش، 2۴ سفرنامه را مورد بررسی قرار داده که به متن 21 سفرنامه که به موضوعات فرش اشاره شده، در این مقاله استناد شده است. نتایج نشان می دهد فرش دارای کارکردهای متنوع و نیز دارای کاربری های متفاوت در این دوره بوده و اطلاعات زیادی بر اساس متن سفرنامه ها می توان به دست آورد؛ اما موضوع بسیار مهم در این است که به رغم دریافت اطلاعات تخصصی همانند جنس مواد اولیه، تنوع بافته ها، محل قرارگیری، جغرافیای بافت و... که در سفرنامه ها منعکس شده و نویسندگان غربی، قالی را همواره در یادداشت های خود مدنظر داشته اند، ولی به ویژگی های هنری مانند طرح و نقش و حتی رنگ و جنبه های زیباشناسانه اشاره ای نکرده اند.
ریخت شناسی ظروف سفالین مأکولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث ریخت شناسی یکی از مباحث مهم در شناخت سفالینه های ایرانی است. برخی از تولیدات سفالین ایران از جمله ظروف مأکولات از این منظر جزء آثار شاخص ایرانی است. آثار بررسی شده در این تحقیق از تاریخ هزاره اول پیش از میلاد تا قرن یازدهم هجری را شامل می شوند. قدمت آثار دریافت شده نشان می دهد که این ظروف یکی از تولیدات کهن سفالگری ایران بوده است. منطقه شرق ایران در سده دوم هجری و کاشان و گرگان نیز در سده ششم و هفتم هجری از مهم ترین مراکز تولید بوده اند. ظروف مأکولات را می توان جزء ظروف درباری برشمرد؛ چراکه اغلب در سرای امیران دوره سلجوقی رواج داشته است. گستره جغرافیایی این ظروف شامل کشورهایی چون ایران، ترکیه، سوریه و مصر بوده است. بیشترین آثار موجود متعلق به ایران در دوره اسلامی است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که وجه تمایز ظروف سفالین مأکولات با سایر ظروف، فنون ساخت این ظروف است. این نوع سفالینه ها، به شیوه قالبی و به دو صورت یک پوسته و دوپوسته ساخته می شده است. فرم ظاهری این سفالینه ها به شکل ظروفی است با تعدادی گودی همسان که در ترکیبی متمرکز و متقارن در کنار هم قرار گرفته اند. این گودی ها معمولاً هفت تایی و به شکل مدوّر هستند. داخل این گودی ها معمولاً خوراکی هایی قرار می داده اند. در متون فارسی اغلب این ظروف با نام ظروف مأکولات و ظروف هفت سین معرفی شده اند. در متون غربی نیز اغلب با نام ظروف شیرینی خوری معرفی شده اند. تعدد نظرات در خصوص این نوع از ظروف بسیار مشهود است و گاه به سبب کاربردهایی که برای آن ارائه می شود، درست می نماید. در این پژوهش از عنوان ظروف مأکولات استفاده شده است؛ در واقع این عنوان دربردارنده مفهوم جامعی از نام های مطرح شده در منابع متعدد، به جهت کاربردی است.
ردگیری بلادرنگ ویدئویی اشیا با استفاده از الگوریتم Kernel Base Object Tracking اصلاح شده با قابلیت شناسایی دقیق تر در محصولات امنیتی و نظارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های کاربرد بینایی ماشین، ردیابی شیء متحرک می باشد. ردیابی شیء متحرک به صورت بلادرنگ فرآیندی است که طی آن موقعیت یک شیء متحرک در هر لحظه از زمان تعیین می شود. بدین منظور در این مقاله با یک رویکرد عملی که منجر به تولید محصول و با استفاده از کتابخانه OpenCV در محیط برنامه نویسی Visual C++ می شود، تلاش شده است تا یک شیء را در فریم های متوالی و با استفاده از یک دوربین Pan Tilt Zoom که دوربینی با یک پلتفرم دو درجه آزادی است، به صورت بلادرنگ ردگیری شود. لذا با توجه به این که هدف از این تحقیق پیاده سازی فرمول های ریاضی و مطالب ارائه شده به کدهایی است که به راحتی قابل استفاده در محصولات نظارتی و امنیتی باشند به بررسی یک الگوریتم مبتنی بر هیستوگرام به نام Kernel Base Object Tracking پرداخته و عملکرد آن با الگوریتم پرکاربرد Normalized Cross Correlation که مبتنی بر ضریب همبستگی آماری می باشد، مقایسه شده است. و مشخص گردید که عملکرد الگوریتم Kernel Baseبرای نشان دادن شیء مورد تعقیب با محیط پس زمینه کاملاً متمایز بسیار بهتر از الگوریتم Normalized شده می باشد.
نقش ساختار بازارچه های سنتی بازار تبریز در ماندگاریِ ذهنی فضا و عمقِ دسترسی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۶۰-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله درباره بررسی و تحلیل پیکره بندی و ساختار هندسی فضاها در بازارچه های تجاری به منظور بهینه سازی و افزایش کیفیت فضایی بازارچه های تجاری است. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر نظریه نحوِ فضاست که در آن به بررسی متغیرهایی چون ساختار هندسی بازارها اعم از طول و عرض متوسط مغازه ها و مسیرهای حرکتی، تعداد و انواع محورهای حرکتی و تعداد گره ها در این بازارها پرداخته می شود. در راستای دستیابی به این هدف، شناخت عوامل و مؤلفه های مؤثر بر میزان آنتروپی، خوشه بندی، عمقِ فضا، الگوی دسترسی کاربران و الگوهای ساختاری بازارچه ها و تحلیل تطبیقی این الگوها متناسب با نیازها و الزامات تجاری امروزی مورد مطالعه قرار گرفته است. روش به کاررفته در این پژوهش، روش همبستگی با روش تحلیل محتوا و تحلیل نرم افزاری است. به این ترتیب که در بخش کمّی کردن ویژگی های کیفی فضا و تحلیل آن از داده های حاصل از نمودار ها، گراف توجیهی و نرم افزار دپث مپ برای هفت نمونه از بازارچه های موجود در بازار تبریز به عنوان نمونه های موردی استفاده شده است. در نهایت یافته های به دست آمده به وسیله روش کیفی استدلال منطقی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. برای گرد آوری اطلاعات نیز از روش های کتابخانه ای، مشاهده، برداشت، ترسیم و شبیه سازی نرم افزاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بهینه ترین الگو برای یک مرکز تجاری خطی زمانی است که الگوی ساختاری پلان تک محوره باشد و هیچ گره یا تقاطعی در طول این محور وجود نداشته باشد. نسبت متوسط عرض مسیر حرکتی بر طول بازار نزدیک به ۱/۰ باشد و عمق مغازه های دورچین شده بیشتر از ۵/۲ برابر عرض متوسط مسیر نباشد. همچنین توجه به این مهم که مراکز تجاری دارای یک ورودی تعریف شده و خوانا و یک خروجی روی تک محور خود باشند، بسیار حائز اهمیت است و کیفیت فضایی را افزایش می دهد.
تحلیل و مدل سازی رایانشی ساختار آوندی برگ گیاهان به مثابه پوشش سازه ای و مقایسه تطبیقی آن با سازه های متداول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
63 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختارهای طبیعی، طی قرون متمادی، برای رسیدن به راه حل های قابل قبول در برابر عوامل خارجی توسعه یافته اند. در جریان این فرایند فقط کاراترین فرم های طبیعی در طی میلیون ها سال باقی مانده اند. یکی از این ساختارهای طبیعی ساختار آوندی برگ گیاهان است که در مقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. بدون شک ساختار گیاهان از اصولی مشابه با اصول مهندسی ساخت بشر، اما با عملکردی بسیار ظریف تر و پیچیده تر، پیروی می کند. این پیچیدگی تا آنجایی است که درک ساختار و رفتار این عناصر طبیعی بعضاً غیرممکن می شود. اما امروزه با استفاده از توانایی تحلیل و مدل سازی کامپیوتری می توان ساختارهای پیچیده طبیعی را درک کرد و به ساده سازی و استخراج ساختار الگوریتمیک آن ها پرداخت. این پژوهش به تحلیل رایانشی ساختارهای آوندی برگ گیاهان، به منظور دست یابی به یک افزونه (پلاگین)، برای طراحی پوشش های سازه ای برگرفته از طبیعت، می پردازد. در این راستا پژوهش حاضر براساس پایداری سازه ای موجود در برگ ها، در پی یافتن پاسخی برای این سؤالات است که: 1) آیا ساختار آوندی برگ برای یک سازه انسان ساز در مقیاس بزرگ قابلیت استفاده دارد و در مقایسه با سازه های متداول شرایط مطلوب تری را ایجاد خواهد کرد؟ و 2) آیا سازه طراحی شده بر مبنای ساختار آوندی برگ گیاه توان باربری بیشتری نسبت به سازه های متداول دارد؟هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال طراحی یک سازه متفاوت با الهام از ساختارهای آوندی برگ گیاهان است که به بهبود عملکرد سازه ای در جهت افزایش توان باربری سازه ای کمک خواهد کرد؛ همچنین، دستیابی به جذابیت بصری در سیستم های تیر و ستونی از طریق دورشدن از ساختارهای متعامد نیز هدف دیگری است که در این پژوهش دنبال خواهد شد.روش پژوهش: این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات و تحلیل و تلفیق آن ها به روش اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: افزونه طراحی شده با استفاده از ساختار آوندی گیاهی کاربران را قادر می سازد با تغییر پارامترهای تعبیه شده در آن طیف گسترده ای از ساختارهای پوششی با ابعاد مختلف تولید کنند. این توانایی برای اعمال تغییرات، به معمار اجازه می دهد فرم های پیچیده تری ایجاد کند که بدون استفاده از این افزونه به دلیل پیچیدگی زیاد در شکل یا ساختار طرح، امکان پذیر نخواهد بود.
تبیین جایگاه حقوق شهروندی در مدل های طراحی معماری مبتنی بر منابع اسلامی
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
91-102
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی از جمله مباحث نوظهور در ادبیات علمی کشور است که می تواند به عنوان محتوایی مهم در معماری تجلی یافته و موجب ارتقا آن شود. بنابراین هدف این پژوهش مشخص کردن جایگاه حقوق شهروندیِ مبتنی بر منابع و مبانی اسلامی در معماری و ارائه مدلی کاربردی و قابل تلفیق با دیگر مدل های طراحی معماری و در راستای ارتقای آن هاست. بدین منظور در مرحله اول، با استفاده از روش تحلیل محتوا، مدل های مختلف بررسی و معرفی می شوند و در مرحله دوم، با بهره گیری از روش های تحلیلی و نقد تفسیری مبانی حقوق شهروندی مشخص شده و با بکارگیری روش تحلیلی-تفسیری، راهکارهای ارتقاء حقوق شهروندی ارائه می گردد. در مرحله سوم پژوهش با استفاده از روش استدلال منطقی مدل «حقوق شهروندی» ارائه و نحوه پیوند آن با مدل های دیگر بیان می شود. براساس یافته ها در فاز اول تحقیق، مشخص شد که مدل های «لاوسون»، «گیفورد»، «لنگ» و «مدل تبیین گر محتوای طراحی و معماری» کاربردی ترین مدل ها در ادبیات علمی معماری کشور هستند و یافته های مرحله دوم نشان داد که حقوق شهروندی برحسب شرایط زمانی-مکانی با مفاهیمی مانند آزادی خواهی (Liberalism)، جامعه گرائی (Socialism) و جمهوریت گرائی (Republicanism) آمیخته شده است، در این بین منشور حقوق شهروندی ایران (مصوب1395) با مفاهیم لیبرالیسم هسوئی و قرابت دارد، همچنین مشخص شد که برای ارتقا حقوق شهروندی می توان از مبانی حقوق اسلامی (که برآمده از منابع دینی هستند) بهره گرفت و حقوق مختلفه را براساس دوگانه «حق/تکلیف» بازنویسی کرد، بدین صورت که در حقوق اسلامی، «حق الناس» وجهه کامل تری از حقوق شهروندی را ارائه داده و مقدم بر «حق الله» است، یعنی شرط ایفای حق الله، ایفای حق الناس است، بنابراین در مرحله سوم پژوهش، مدل مذکور براساس دوگانه حق/تکلیف و با تقدم حق الناس بر حق الله در 17 بند ارائه گردیده، به ترتیبی که مبانی حقوقی ارائه شده قابلیت دربرگیری مدل های طراحی را داشته و امکان سنجش مبانی نظری و نتیجه طراحی را براساس اصول حقوق شهروندی اسلامی را فراهم می آورد.
کمک گرفتن از فضاهای انعطاف پذیر معماری با شیوع اپیدمی کوید19 ، با معرفی آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) چین 2020
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69-76
حوزههای تخصصی:
پس از دنیاگیری بیماری کویید ۱۹، ایجاد سریع فضا برای پاسخ به نیازهای جدید مانند نیاز بسیار زیاد به فضای نقاهتگاهی از جمله چالش هایی بود که در کوتاه مدت پیش روی معماری و معماران قرار داشت. معماری چه در موضوع تولید اندیشه و چه در امر تولید فضا از آنجا که با سرعت نسبتی ندارد برای یافتن پاسخ این چالش ها به گذشته رجوع کرد. نحوه زیستن انسان معاصر رابطه بسیار مستقیم با تحولات جامعه دارد همانطور که تحولات می توانند منجر به نوع خاص از الگوی رفتاری شود انسان نمی تواند خواهان تحولات و تغییرات برای تامین نیازهای خود باشد.انعطاف پذیری در معماری پاسخگوی بسیاری از نیازهای تغییر پذیر در فضاهای داخلی و خارجی محیط های ساخته شده به شمار می رود. طراحی ساختمان انعطاف پذیر که مطابق با تغییرات مد نظر کاربران و همچنین تغییرات محیطی دارای قابلیت انعطاف باشد روش موثر جهت ایجاد ساختمان ها خواهد بود.هدف از نگارش این مقاله بیان اهمیت و جایگاه فضاهای انعطاف پذیر در معماری است و از این رو با توجه به شرایط جامعه جهانی استفاده از فضاهای انعطاف پذیردر جهت ساخت سریع تر مکانهای بهداشتی یکی از راهکارهای مناسب مبارزه با این اپیدمی می باشد. با بررسی نمونه موفق آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) در چین برنده مسابقه 2020 از سوی ایالات متحده امریکا شده است.