فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گسترش تدریجی کالبد شهر به پیرامون و دست اندازی شهر به اراضی روستاهای اطراف، محدودیت ها و زیانهای کالبدی اقتصادی، اجتماعی و محیطی خاص خود را نیز تحمیل می نماید؛ از یکسو ساختار معیشت روستا تحت تأثیر همجواری با شهر به تدریج تغییر ماهیت داده و از مکانی تولیدی به کانونی بی هویت و انگل شهر تبدیل می-شود. این بررسی با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی و با روش توصیفی، به بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از روند تبدیل روستا به شهر خلیل شهر پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مبتنی برمطالعات کتابخانه ای و بررسیهای میدانی بوده است. طبق بررسی های انجام شده اکثریت پاسخگویان از لحاظ بُعد اجتماعی و محیطی از ایجاد شهر خلیل شهر راضی و 21/58 درصد از لحاظ بُعد اقتصادی ناراضی بوده اند. بنابراین روند تبدیل روستا به شهر در مورد شهر خلیل شهر در ابعاد اجتماعی و محیطی موفق و در بُعد اقتصادی ناموفق ارزیابی شده است. همچنین با ایجاد شهر خلیل شهر از میزان مهاجرت روستاییان به شهر کاسته نشده است و این روند همچنان ادامه دارد. ایجاد شهر خلیل شهر نتوانسته است از میزان بیکاری کم کند. با ایجاد شهر خلیل-شهر میزان دسترسی ساکنان این شهر و روستاهای تحت نفوذ آن به خدمات بهبود یافته است و پاسخگویان از ارائه خدمات اظهار رضایت کردند. یکی از راهکارهای مهم برای موفقیت روند تبدیل روستا به شهر، ایجاد فرصت-های شغلی مناسب با توجه به پتانسیل های موجود در شهر خلیل شهر می باشد.
هنرهای ملی و احیای آن
قسمت معماری نمایشگاه هنرهای زیبای ایران
حوزههای تخصصی:
فهم تجربه زیسته زائران در پیاده روی اربعینِ سال ۱۳۹۵ (بسترها و زمینه های شکل گیری اَبَر رویداد اربعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
39 - 48
حوزههای تخصصی:
فهم شرایط و زمینه های شکل گیری گردشگری مذهبی بسیار ضروری و با اهمیت است. این پژوهش به مطالعه رویداد اربعین، به عنوان یک پدیده منحصر به فرد در حوزه گردشگری مذهبی می پردازد و به تأسی از پارادایم تفسیری و با اتخاذ رویکرد تحلیل تماتیک و با بهره گرفتن از تکنیک های روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته، قدم زدن عرضی، مشاهده همراه با مشارکت) تلاش می کند به فهم تجربه زیسته شرکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین دست یابد و از این طریق سعی در کشف ماهیت، زمینه ها و عوامل بسترساز شکل گیری رویداد اربعین دارد. یافته ها حاکی از آن است که زمینه ها و عوامل بسترساز در شکل گیری رویداد اربعین چند اسلوبی بوده و حضور گسترده مردم در این راه پیمایی ها صرفاً به یک عنصر تقلیل پیدا نکرده است. عوامل و زمینه های فرهنگی-اعتقادی ، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-ملی از مهم ترین این زمینه ها هستند که تنوع آنها وجه بارز و عامل منحصربه فرد بودن این اَبَررویداد به حساب می آید.
آموزش مدیران شهری
منبع:
منظر بهمن ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
Evaluating Space Justice in Urban Areas, Case study: Quaternary areas of Shahriar
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
13 - 27
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to evaluate the spatial justice in different dimensions (physical, social, economic, and environmental) in order to have balance regarding four regions of Shahriyar city. The spatial justice approach in a city is used for controlling and reducing the physical-spatial inequalities as well as a fair distribution of municipal services and facilities in different areas of the city. In this study, the spatial justice of four areas of Shahriyar city was evaluated with 13 criteria and 27 indicators. This study was carried out through exploratory-analytical research method that used two models of the analytic hierarchy and the shortest distance. Eventually, the final map of different access levels was drawn through combining fuzzy logic with these two models. The findings and obtained results through Topsis model indicated that area 1 of Shahriyar city had the highest rank in social, economic, physical, and environmental indicators. However, the area 3 had unfavorable economic and physical conditions, and area 2 had unfavorable environmental conditions. Having integrated Topsis and Fuzzy models, it was shown that areas 1 and 2 were considered as privileged regions and areas 3 and 4 were respectively determined as the semi-privileged and nonprivileged regions. Moreover, the Analytic Hierarchy Process (AHP) method indicated that areas 1 and 4 had better conditions and areas 3 and 2 are respectively on the lower levels. Finally, after combining the results of fuzzy and AHP models, the final map was designed. It showed that the areas 1 and 4 were privileged regions; areas 3 and 4 were respectively the semi-privileged and underprivileged regions of the Shahriyar city. Generally, the results of this study indicated that the physical-spatial development of Shahriyar city was unbalanced and did not meet the conditions of equity-based city.
بررسی و تحلیل کاربری فضاهای دست کند حاشیه آبگرم ورتون استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله : چشمه آبگرم ورتون در روستای ورتون واقع در 35 کیلومتری شمال شرق شهرستان اصفهان، به دلیل اهمیت درمانی اش در ادوار مختلف تاریخی حائز اهمیت بوده است که از شواهد آن می توان به ساخت حوضخانه ها در دوره های مختلف تاریخی در مجموعه تاریخی آبگرم ورتون اشاره کرد. علاوه بر این بناها، در حاشیه چشمه آبگرم ورتون، فضاهای دست کندی نیز ایجاد شده است که تا به امروز ناشناخته مانده و مورد مطالعه قرار نگرفته است. انجام این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو سؤال بنیادی در رابطه با کاربری و قدمت مجموعه دست کندهاست. هدف از این پژوهش، معرفی، گونه شناسی، ارایه گاهنگاری نسبی و تحلیل فضاهای مجموعه دست کند مذکور است. معرفی، تحلیل نسبی کاربری و زمان ایجاد این مجموعه دست کند می تواند زمینه ای برای بررسی های دقیق علمی در سطح منطقه برای شناسایی این گونه معماری باشد که نقش مهمی در دوران قبل از اسلام تا کنون در نظام اجتماعی و شهری حکومت ها و جوامع بشری ایفا کرده است. ● روش تحقیق : روش این پژوهش در تبیین زمان ایجاد این مجموعه، استفاده از رویکرد تاریخ گذاری مکتب انالز با تأکید بر روش تطبیقی مارک بلوخ است؛ یعنی پژوهش در رابطه با حوزه یا ناحیه ویژه و مورد نظر خود که از طریق کاوش و جست وجو با حوزه موازی (هم زمان) در ناحیه، کشور یا قاره ای دیگر انجام می شود و یا فقط با همان ناحیه در یک زمان صورت می گیردکه نهایتاً منجر به بررسی و تطبیق مجموعه دست کند آبگرم ورتون در بستر تاریخی - فرهنگی اش از دوره ساسانی تا صفوی می شود که شواهد آن در مجموعه وجود دارد و به راحتی می توان سبک، عناصر و مصالح معماری آنها را به روشی تطبیقی مطالعه کنیم. همچنین رویکرد مورد استفاده در تحلیل کاربری این مجموعه، رویکرد باستان شناسی فضایی است که مبتنی بر تحلیل های هندسی و ریاضی است. در این راستا ابتدا مجموعه دست کند آبگرم ورتون معرفی و سپس کاربری و زمان ایجاد آن با توجه به مبانی نظری رویکردهای مورد استفاده، همچنین تکنیک های معمارانه و تحلیل فضاها و مقایسه آن با سایر بناهای مجموعه، تحلیل و بررسی می شود. ● نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش براساس بررسی عناصر معمارانه موجود در فضاهای دست کند و تحلیل فضایی، نشانگر کاربری این فضاها به عنوان مجموعه ای برای اسکان موقت مسافرین و بیماران مراجعه کننده به آبگرم است. همچنین با بررسی و تطبیق مصالح به کار رفته در ورودی فضاها، تکنیک معماری و مقایسه آنها با عناصر دیگر بناهای تاریخی موجود در مجموعه، می توان بازه زمانی دوره ساسانی تا قرون میانی اسلامی (قبل از دوره سلجوقی) را برای ایجاد این مجموعه پیشنهاد کرد که در اداوار بعد، مورد استفاده قرار گرفته است. از دوره سلجوقی به بعد، مجموعه اتاق هایی از جنس سنگ چین در مجموعه ورتون جهت اسکان موقت ساخته شده که جایگزین این مجموعه شده است. در دوره صفوی نیز این اتاق ها با آجر مرمت شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
راهبردهای طراحی خوابگاه های دانشجویی براساس تحلیل قرارگاه های رفتاری(نمونه مورد مطالعه: خوابگاه دانشجویان دختر دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
167 - 186
حوزههای تخصصی:
قرارگاه های رفتاری به عنوان ثمره ی دانش روانشناسی اکولوژیک، به رفتار و تجربه های مردم در زندگی روزمره شان و در محیط واقعی می پردازد. از این دیدگاه مطالعه رفتار انسان وابسته به مطالعه محیط آن رفتار می باشد لذا طراح علاوه بر شناسایی الگوهای رفتاری تکرار شونده و محیطی که رفتار درون آن شکل می گیرد ملزم به شناخت رابطه ی بین این دو عامل می باشد. هدف این پژوهش یافتن راهبردهای طراحی معماری خوابگاه های دانشجویی متناسب با رفتار فضایی دانشجویان بر پایه «قرارگاه رفتاری» دختر ایرانی است. در پژوهش حاضر، علاوه بر شیوه های غیر مداخله گر شامل حضور مستقیم در فضا و ثبت رویدادها، به شیوه ی میدانی یک نمونه 200 تایی از دانشجویان ساکن در مجتمع خوابگاهی خواهران دانشگاه شیراز در مقاطع مختلف (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) مورد مطالعه قرار گرفتند و از طریق پرسشنامه باز و تحلیل محتوایی داده های کیفی، ضمن شناسایی قرارگاه های رفتاری، وزن مؤلفه های موثر در طراحی شامل الگوهای جاری رفتار، ویژگی های کالبدی و عوامل برهم زننده سینومورف های رفتار-ظرف کالبدی استخراج شد. در پایان، ضمن ارائه راهبردهای طراحی در سه دسته کلی شامل فضای خصوصی فعالیت های فردی، فضای نیمه خصوصی فعالیت های فردی و فضای عمومی و نیمه عمومی فعالیت های جمعی براساس پیشینه نظری و عملی پژوهش در نمونه موردی خود می کوشد تا فنون طراحی متناسب با هر راهبرد را به نمایش گذارد تا در نهایت بستر مناسب جهت تحقق الگوهای رفتاری دانشجویان در خوابگاه فراهم آید.
مناسبت سنجی رهیافت نظری پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین در برنامه ریزی شهرها
حوزههای تخصصی:
استراتژی مورد استفاده در برنامه ریزی شهری تاثیر مستقیمی بر کارایی طرح و دستیابی هرچه بیشتر به اهداف دارد و اگر عدم کفایت برنامه های شهری به دلیل انتخاب نادرست رهیافت در مرحله تصمیم سازی باشد، با وجود دقت کافی در مراحل اجرای طرح، ناگزیر به تغییر رویکرد برای رسیدن به کارایی لازم هستیم. تحقق پذیری پائین برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی جامع و روی آوردن تصمیم گیرندگان به رهیافت عملیاتی اندک افزا ضرورت سنجش دیدگاه های نظری برنامه ریزی با نیت رفع نقایص این دو رهیافت را آشکار ساخته است. به عقیده بسیاری از صاحب نظران مبن ی ب ر کامل نبودن هیچ یک از رهیافت های برنامه ریزی به تنهایی، در دنی ای واقعی بیشتر از ترکیب شیوه های مختلف برنامه ریزی، ش امل عناصری از برنامه ریزی جام ع_عقلانی، اندک افزا و وکالتی استفاده می شود تا تنها یک شیوه. اختلاط متوازن میان رهیافت اندک افزا و عقل گرا حاصلی به نام پویش مختلط دارد، اختلاطی که در حیقت مصالحه ای بین دو رویکرد قبلی است که با ترکیب عناصری از آن دو رهیافت در پی همپوشانی نقایص است. در این پژوهش با بهره جویی از شیوه توصیفی تحلیلی و هدف آشکار ساختن ضرورت بازنگری در رهیافت های پیشین و همچنین پاسخ به مناسبت رهیافت پویش مختلط به عنوان رهیافتی جایگزین برای برنامه ریزی توسعه شهرها به شرح ابعاد مختلف این رویکردها پرداخته شده است. در انتها بررسی الزامات و امکانات اجرای صحیح رهیافت پویش مختلط، گویای مناسبت این رهیافت جهت جایگزینی و استفاده در برنامه ریزی شهرهاست.
ارزیابی و مقایسه آسایش حرارتی در محلات مسکونی شهر اصفهان (مطالعه موردی: محلات علی قلی آقا و دشتستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش در فضاهای باز شهری یکی از ارکان اصلی استفاده از این فضاها توسط شهروندان بوده و ایجاد محیطی مناسب برای آن ها از طریق حفاظت در برابر شرایط اقلیمی نامناسب ضروری است. همچنین تأمین آسایش در خصوص نیازهای اولیه انسان بوده و نحوه پاسخ گویی به آن در کیفیت فضا مؤثر است. در این راستا با توجه به اهمیت آسایش حرارتی در کیفیت فضاهای باز شهری و محله ای و همچنین تأثیر این فضاها در تأمین آسایش فضاهای بیرونی و داخلی، این پژوهش به ارزیابی و مقایسه وضعیت آسایش حرارتی در فضای باز محلات مسکونی با دو ساختار کالبدی متفاوت پرداخته و دمای آسایش و محدوده آن را مورد بررسی قرار داده است. ازاین رو محله علی قلی آقا واقع در بافت سنتی و محله دشتستان واقع در بافت معاصر شهر اصفهان مورد مطالعه و تحلیل میدانی قرار گرفته و وضعیت آن ها از نظر آسایش حرارتی با هم مقایسه شده است. بر این اساس، مطابق با روش نیکل از سطح سه و روش متقاطع در بررسی های میدانی و برداشت متغیرها استفاده شده است. حجم نمونه نیز شامل ساکنان و کاربران فضاهای باز دو محله مذکور بوده که چهارصد پرسشنامه در دو فصل سرد و گرم به صورت تصادفی و در طی چهار روز تکمیل شده است. همچنین به منظور مقایسه برداشت های میدانی با نتایج محاسبه شاخصه حرارتی از شاخصه دمای مؤثر استاندارد بهره گرفته شده است. نتایج مطالعات و بررسی ها نشان می دهند که دمای آسایش و حدود آن در محلات منتخب شهر اصفهان بسیار به هم نزدیک بوده، در عین حال با یکدیگر متفاوت اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این مسئله نشان دهنده تأثیر تفاوت در نوع ساختار و بافت محل سکونت، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر احساس حرارتی افراد در محلات مختلف شهر اصفهان است .
پنج مانع در تحقق مدیریت یکپارچه شهری
منبع:
منظر دی ۱۳۸۸ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
نقش بازآفرینی مجازی در حفاظت از آثار تاریخی در نمونه مطالعاتی ایوان موزائیک شهر بیشاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
143-153
حوزههای تخصصی:
هر اثر تاریخی ممکن است در اثر عوامل مختلف دچار فقدان بخش هایی از کالبد خود شده باشد. میزان کاستی های کمّی و کیفی کالبد با از دست رفتن هویت و یکپارچگی اثر رابطه مستقیم دارد و از میزان صحت بازسازی کالبدی و مجازی آن می کاهد. از طرف دیگر، عدم درک شکل کامل یک بنا، میزان توجیه حفاظت از آن را متأثر می سازد. ایوان موزائیک بیشاپور، که دچار آسیب های مذکور بوده، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. موزائیک های کف ایوان در حین کاوش به موزه های ایران باستان در تهران و لوور در پاریس منتقل شده اند و از طاق ایوان نیز اثری باقی نمانده است. عدم درک شکل اصیل این بنا فعالیت های حفاظتی را نیز دچار انحراف کرده و دیوارهای پشتیبان بدون توجه به شکل اصیل بنا و محل کف سازی های مو زا ئیکی احداث شده اند. راهبرد تفسیری تاریخی که بر مدارک اسنادی و تصویری استوار است، در کنار راهبرد شبیه سازی، به عنوان روش پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش، ابتدا ضمن تطبیق وضعیت فعلی اثر با تصاویری که از طرح موزائیک ها در دست است، آسیب های ناشی از عدم تصور صحیحِ شکل اصیل بنا شناسایی و سپس امکان و نقش بازآفرینی در حفظ کالبد و ارزش های بنای تاریخی بیان می شود. بدین منظور، جانمایی عناصر معماری و تزیینی ایوان که از میان رفته ، به صورت تصویری بازسازی شده اند. با توجه به موضوع حفظ اصالت آثار موجود در یک محوطه تاریخی، و اینکه بازسازی های کالبدی می توانند به تولید نمونه های بدل و غیر اصیل منجر شوند، تولید میراث مجازی یکی از راه هایی است که با کمترین مداخلات فیزیکی نیازهای تجسم شکل اولیه بنا را فراهم می کند. به تصویر کشیدن وضعیت اصلی احتمالی اثر خطوط اصلی نحوه حفاظت از آن را ترسیم می کند. به عبارت دیگر، در نتیجه این پژوهش مشخص می شود که بازسازی مجازی ایوان موزائیک می تواند آن را از آسیب هایی که ناشی از عدم درک شکل اصیل بناست، حفاظت کند.
ارزیابی منظر صوتی در فضاهای شهری (نمونه موردی پیاده راه خیام، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صوت و منظر صوتی به عنوان محرک های احساس هستند که کیفیت فضاهای شهری را تحت الشعاع قرار می دهند. صوت به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از اتمسفر شهری بر رفتار عابران، انتخاب فضا برای ماندن یا عبور، ادراک عابران از فضای شهری و در کل بر کیفیت فضای شهری تاثیر می گذارد. امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده و ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. این موارد اهمیت پرداختن به منظر صوتی در فضاهای شهری را روشن می کند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی منظر صوتی در پیاده راه خیام، واقع در شهر ارومیه، به بررسی مساله پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد . به منظور ارزیابی، از روش مکمل کمی-کیفی استفاده شده است. شاخص فیزیکی صوت (LA eq) با بررسی ادبیات مطالعه تبیین شده و در محدوده مورد مطالعه توسط سنجنده ی صوت St- 8851 ارزیابی شد و برای ارزیابی کیفی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، برداشت صوتی میدانی از 14 ایستگاه با فواصل 20 متری و پر کردن پرسشنامه ها از افراد حاضر در محدوده صورت گرفت. نتایج نشان داد به لحاظ کمی میانگین شاخص صوت در کل زمان برداشت در پیاده راه خیام در میانه ی محور کمتر از کناره های محور بوده است و حداکثر شدت صوت در کناره ها در ایستگاه 1 و 14 به ترتیب 72/87 و 73/4 دسی بل بوده که در محدوده حداکثر حد مجاز برای آسایش صوتی در فضاهای شهری می باشد. نتایج حاصل از پرسشنامه نشان داد میانگین رضایت از منظر صوتی در طیف لیکرت 2/71 بوده و مولفه های مکالمه و گفت و گو، صدای پرندگان و صدای قدم های افراد به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین خوشایندی منظر صوتی محور خیام داشته اند..
معرفی اثر-کاشیهای اسلامی
حوزههای تخصصی:
فلسفه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
خیلی پیش می آید که ما در طبیعت قدم بزنیم و با درجات مختلفی از علاقه و توجه از درختان، جوی های آب، مرغزارها و کشتزارها، تپه ها و خانه ها، و از هزاران تغییر در نور و ابرها یادداشت برداریم. ولی تنها توجه بیشتر به یک مورد مشخص یا کنار هم چیدن گروه متنوعی از ابژه های متفاوت در یک نگاه، به معنای آگاه بودن ما به ادراک یک منظر2 نیست. برای ادراک منظر، توجه ما نمی تواند تنها به یک مورد در محدوده دیدمان جلب شود. برای اینکه یک منظر شکل گیرد، آگاهی ما باید تمام چیزها را جذب و دریافت کند. یک کلیت واحد، فراتر از اجزای تشکیل دهنده اش، بدون اینکه در قید و بند خاص بودن یا چینش مکانیکی آن ها در کنار هم باشد. به ندرت متوجه می شویم که منظر از مجموعه تمام ابژه های گسترده شده در کنار هم بر روی قطعه ای زمین، که ما بدون واسطه و بی درنگ می بینیم، شکل نیافته است. این در واقع یک فرایند ذهنی منحصربه فرد است که منظر را خارج از تمام این ها شکل می دهد. من در اینجا تلاش می کنم تا با تکیه بر پیش شرط ها و فرم ها منظر را تحلیل کنم.
از اینجا شروع می کنیم؛ هر شبکه در محدوده مشخصی از زمین به چشم می آید، در واقع بخشی از طبیعت است و این می تواند شامل ساخته های بشر نیز باشد. اما این به خودی خود کافی نیست تا این بخش از زمین به منظر تبدیل شود. منظور ما از طبیعت یک ارتباط درونی نامتناهی از ابژه هاست، ساخت و تخریب متوالی فرم ها و کلیت جاری یک رویداد که در استمرار و پیوستگی زمانی و فضایی وجود دارد. صحبت کردن از «بخشی از طبیعت» درواقع یک خودانکاری و تناقض است. طبیعت از قطعات و بخش ها تشکیل نشده، بلکه یک کلیت واحد است.
از سوی دیگر در منظر، وجود یک مرز، یک میدان و محدوده دید دائمی یا گذرا، تقریباً حیاتی است. اگرچه پایه مادی یا قطعات منفرد منظر به سادگی می تواند به عنوان طبیعت در نظر آید، ولی درک شدن به عنوان منظر، نیاز به شأنی جدا برای خود دارد که می تواند عینی، زیباشناختی یا حالت محور با محوریت وضعیت روانی (mood-centred)باشد. در اینجا نیاز به منحصربه فردبودن است؛ متمایز شدن از آن کلیت غیرقابل تقسیم طبیعت که در آن هر بخش به عنوان نقطه انتقال برای تمام نیروهای موجود عمل می کند و از همین جاست که منظر با مفهوم طبیعت بیگانه می شود.
خوانش ساختار شهر؛ گامی به سوی شکل شناسیِ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم طراحان و برنامه ریزان شهری که پاسخ های آن، گاه، محل افتراق و اختلاف نظر اهالی این رشته ها بوده، این است که؛ شکل شهر چیست؟ وقتی از شکل یک شهر صحبت میکنیم، دقیقاً کدام اجزا و عناصر و ابعاد آن شهر مد نظر ماست؟! این پرسش در زمره پرسش های بنیادی و مبنایی شهرسازیست و پرواضح است که پیش از هر نگاه هنجاری به شکل شهر پاسخ بدین پرسش ضروری می نماید. در این میان به نظر می رسد مفهوم «ساختار شهر» نیز به عنوان یکی از مفاهیم اصلی که در دوران بعد از مدرن، جایگاه خاصی در ادبیات شهرسازی یافته است، در ارتباطی مستقیم با مفهوم «شکل شهر » قرار دارد. اگر شناختِ شکل شهر را در قالب یک فرآیند تصور کنیم، بی شک، شناخت «ساختار شهر »، اجزاء و عناصر و ابعاد آن، چه با رویکردهای انسان شناختی شهرسازان ساختارگرای هلندی و چه با نگاه های سایبرنتیک شهرسازان ژاپنی، از مهم ترین گام های طیّ این فرآیند خواهد بود. لذا به نظر می رسد تبیین و تدقیق مناسبات میان این دو مفهوم، نه تنها به وضوحِ بیشتر زوایای پنهان هر دوی این مفاهیم خواهد انجامید، بلکه گامی مؤثر در راستای شناخت شکل شهر نیز به شمار خواهد آمد. این نوشتار در پی آن است که با بررسی ادبیات موجود، ضمن تبیین مناسبات و تعاملات «شکل » و «ساختار » یک شهر، شناخت ساختار یک شهر را به عنوان گامی مهم در راستای شناخت شکل آن شهر معرفی نماید.
The Social Impact of the Architectural Components of Safavid Bridges in Isfahan (Case S tudy: Khaju and Allahverdi Khan Bridges)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
The target bridges in this s tudy were cons tructed during the Safavid era in Isfahan city and are considered as one of the mos t important components of the urban s tructure; during his tory. They have shown various functions in addition to their role as a connecting route, which has varied from individual scale to collective spaces over time. This research s tudy is trying to find out the architectural components affecting the public presence in these urban buildings, specifically in two bridges called, Allahverdi Khan (Si-o-se-pol) and Khajoo bridge in the contemporary era, to see if they would correspond the needs of today’s urban residents. To get this aim, the qualitative research approach was adopted based on an interview framework. To answer the ques tions was arranged based on three functional, physical, and s tructural aspects of these bridges, and a significant result was achieved by applying qualitative content analysis. The architectural components influencing the public presence were included eight general components and sub-components. These items were either in line with or opposite to each other, including the social functions and the contemporary space of bridges, the bridges’ cultural and physical s tructure, the shaping context of the bridges and the memorability of them, the environmental psychology and the related aes thetics aspects. According to the content analysis outcomes, a functional review of the space of these bridges in the future can lead to the qualitative improvement of architecture and space of them.
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
بررسی تاثیر مولفه های شخصی افراد بر میزان رضایتمندی از محیط مسکونی نمونه ی موردی: منطقه 5 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
مطالعات رضایتمندی گونه ای از تحقیقات کاربرمدارانه است که امروزه در جهت ارتقاء سطح ارزشی نظر کاربران رونق یافته و از گونه های مهم آن تحقیق در زمینه میزان رضایت از مسکن می باشد. در این محتوا محققین بسیاری بر انواع عوامل، دسته بندی آن ها، فرآیند ایجاد رضایت و ... نظریات متعددی را مطرح نموده اند. اما تا کنون با وجود مطرح شدن تاثیر عوامل شخصی و فرهنگی بر میزان رضایت همچنان در بررسی عوامل موثره و تدوین برنامه های طراحی گاها از تحقیقات انجام شده در سایر بسترهای فرهنگی استفاده شده است که نتیجه ی مثبتی را در پی ندارد. لذا در این تحقیق در پی بررسی میزان رضایتمندی ساکنین منطقه ی موردی از هر یک از عوامل رضایتمندی، مولفه های شخصی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و فرهنگی موثره بر متغیرهای رضایتمندی نیز سنجیده و میزان تاثیر هر یک مشخص می گردد.به منظور پاسخ به اهداف مطرحه پژوهشی میدانی با جامعه ی آماری 259 نفراز میان ساکنین ساختمان های کوتاه مرتبه منطقه ی 5 شهرداری تهران، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت که در آن رضایتمندی به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر بر آن به عنوان متغیرهای مستقل مورد سنجش قرار می گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از سطح رضایت نسبی ساکنین (متوسط) از عوامل کالبدی، محیطی و فرهنگی بود و در زمینه ی عوامل اجتماعی رضایت پایین مشاهده گردید. در بحث نهایی تحقیق از میان دوازده مولفه ی شخصی مورد آزمون در جهت شناخت میزان تاثیرگذاری مشخص گردید که مولفه های سن، نقش اجتماعی، مالکیت و متراژ واحد مسکونی دارای بیشترین حد تاثیرگذاری بودند به گونه ای که متراژ بالاتر، درصد مالکیت بیشتر و سن پایین تر موجبات ابراز رضایت را بالاتر می برد؛ و از میان متغیرهای چهارگانه ی موثر متغیرهای محیطی دارای بیشترین درصد تاثیر بر میزان رضایت را دارا بودند.
ارائه مدلی برای تبیین پارامترهای تاثیرگذار در معنای مکان در محیطهای آموزشی (نمونه موردی: مقایسه معنای مکان در دانشکده معماری و غیر معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان باطنی معماری جریان جست و جوی آدمی برای یافتن پایگاه وجودی و آشکار کردن معنا از طریق نمادهای معماری است. بر این اساس درک معنای محیط و روند شکل گیری آن و نیز پارامترهای تاثیر گذار بر آن می تواند در خلق محیطی مطلوب که هدف اصلی معماری است تاثیرگذار باشد. این مقاله سعی بر آن دارد که پارامترهای تاثیرگذار در شکل گیری معنای مکان در محیط های آموزشی دانشگاهی را به دست آورد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 100 دانشجو مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه های مختلف که شامل 80 دانشجو در رشته معماری و 20 دانشجو در رشته های فنی است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات در این تحقیق کمی و کیفی، شامل پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق در قالب یک اسکیس شناختی از دانشجویان در رابطه با تعریف دانشکده مطلوب از نظر ایشان است. همچنین از آنها خواسته شد که فضاهایی از دانشگاه های محل تحصیلشان که از نظر ایشان معنی دار بوده است را ذکر نمایند و دلایل معنی دار بودن این فضاها را نیز توضیح دهند. پس از گردآوری گزاره های ارائه شده، شروع به دسته بندی و کدگذاری آنها نموده و از میان آنها «ابعاد » استخراج گردید. از جمع بندی ابعاد، «وجوه » و از جمع بندی وجوه، «پارامترها » به دست آمد. در نهایت مدلی سه وجهی شامل پارامترهای فیزیکی، عوامل ذهنی و پارامترهای آموزشی ارائه می شود که می توان گفت عوامل تاثیرگذار بر معنای مکان در محیط های آموزشی دانشگاهی از این مدل پیروی می کنند. در پایان با استفاده از تحلیل روایی به نحوه ادراک و تجربه مکان توسط دانشجویان معماری و دانشجویان رشته های فنی از محیط آموزشی خود پرداخته می شود.