فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
مطالعه سه پرده نقاشی بشارت مسیح از مارتینی، داوینچی و روستی با رویکرد آیکونوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موضوع بشارت تولد حضرت مسیح (ع) به حضرت مریم (س) توسط جبرئیل، در کنار دیگر روایت ها با موضوعات مذهبی از جمله؛ به صلیب کشیدن مسیح و قیامت، همواره مورد توجه هنرمندان و نقاشان در دوره های گذشته بوده است. در این پژوهش سه اثر در سه دوره زمانی متفاوت با موضوع بشارت تولد حضرت مسیح از سه هنرمند، سیمونه مارتینی، لئوناردو داوینچی و دانته گابریل روستی از منظر آیکونوگرافی، مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. آیکونوگرافی، نوعی روش تحقیق کیفی و هم چنین شاخه ای از تاریخ هنر است، که بنیان گذار آن اروین پانوفسکی، چهره برجسته مکتب واربورگ است. تلاش بر این است تا به این سؤالات پاسخ داده شود: در نمایش داستان بشارت، هنرمندان برمبنای معیارهای آیکونوگرافی، به تببین کدامین ارزش های نمادین آن پرداخته اند؟ با توجه به روایات کتب مذهبی چرا در سه تابلو بشارت مسیح، اثری از حضور یوسف نیست؟
هدف پژوهش: توصیف ساختار تصاویر و شناسایی نقش مایه ها و روابط میان روایت و تصویر بشارت مسیح، هم چنین بررسی موضوع و مضمون آن، با تکیه بر منابع تاریخی در نهایت تببین ارزش های نمادین آن، هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش به صورت تاریخی و توصیفی مبتنی بر الگوی چارچوب و رویکرد نظری پانوفسکی است.
نتیجه گیری: با توجه به روایت های متفاوتی که در مورد نحوه و چگونگی خبردادن تولد حضرت مسیح توسط فرشته پروردگار، جبرئیل، صورت گرفته است، قواعد و ارزش های نمادین حاکم بر هر دوره در گذر زمان، موجب قرابت ها و دلالت های معنایی و محتوایی در تجسم این داستان در قالب تابلوی نقاشی شده است که زمینه ساز یافته های این پژوهش است.
مطالعه تطبیقی سه شبکه آبرسانی شهری به عنوان زیرساخت های منظرین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
72 - 79
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان حیاتی ترین نیاز بشری و عنصری زندگی بخش، اولین دغدغه او در ایجاد هر سکونتگاه دائم یا موقت بوده است. شبکه آبرسانی در شهرها نیز اولین تأسیسات شهری بوده اند که حیات را به جای بستر منتخب انسان برای زندگی منتقل می کنند و بدین ترتیب در مقیاس کلان نقشی زیرساختی برای شهرها بازی می کنند. اما در طول تاریخ نحوه حضور آنها در شهر ابعادی محدود به یک تأسیسات مکانیکی نداشته است. چراکه همواره امر عینی و ذهنی در آنها درهم آمیخته است و آنها را تبدیل به یک عنصر منظر شهری کرده است. در این چارچوب به مطالعه تطبیقی شبکه های آبرسانی در شهرهای سمنان در ایران، بخارا در ازبکستان و فاس در مراکش به عنوان زیرساخت هایی منظرین پرداخته شده است. زیرساخت منظرین در شهر زیرساختی شهری است که علاوه بر یک تأسیسات مکانیکی و کارکردی در شهر، بخشی از تصویر و ذهنیت شهروندان از شهر در بستر طبیعت است که در مقیاسی کلان و با بازیگری اجزای مختلف نقش یک عنصر عمده منظر را بازی می کند. مقایسه تطبیقی سه شهر نامبرده، نشان می دهد هرچند ایده یا کانسپت سیستم آبی در آنها به عنوان یک زیرساخت منظرین مطرح است، اما بسته به عوامل جغرافیایی و کارکردی در شهر تفاوت هایی در برخی ابعاد سه گانه منظر در شکل گیری اجزاء و عناصر آنها وجود دارد که نحوه اثرگذاری آنها در منظر شهر را نیز متفاوت ساخته است. استخرهای ذخیره آب در سمنان، حوض های هندسی بخارا در یک مجموعه خدماتی فرهنگی و چشمه های متعدد آب در فاس بخشی از تفاوت هایی است که به دلیل اقتضائات عملکردی و نوع استفاده از آب متأثر از جغرافیا و اقلیم شهر در هر یک از این شبکه ها به چشم می خورد. با وجود این تفاوت ها در دو بعد عملکردی و زیبایی شناسانه، قرابت فرهنگی میان این شهرها موجب نزدیکی بعد هویتی این زیرساخت ها شده است.
تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بر شکل گیری نخستین مکان های دینی اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان اسلام و یهود در سرزمین های ظهور کردند که دارای بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بوده است. این ادیان برای همراه کردن پیروان و سهولت پذیرش مردم، هر آنچه از این بسترها برآمده بود را به کل مردود ندانستند، بلکه با برخی از آن ها که منافاتی با دین جدید نداشت همراه شدند و حتی به مرور از آن ها تاثیراتی پذیرفتند. مکان های دینی ادیان نیز به تدریج تحت تاثیر بسترهای نامبرده شکل گرفتند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود، بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آنان بوده است. پرسش این است که بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی موجود در سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود چه تاثیری بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آن سرزمین داشته است؟ پژوهش از لحاظ راهبرد کیفی و از نظر ماهیت و روش تفسیری-تحلیلی است که با مطالعه و تحلیلی تطبیقی، تاثیر این بسترها را بر شکل گیری نخستین مکان های دینی ادیان اسلام و یهود جستجو کرده است. نمونه مورد مطالعه، نخستین مکان های دینی در دین اسلام یعنی کعبه، مسجد مدینه و نخستین مساجد اسلامی و در دین یهود یعنی خیمه عهد، معبد اورشلیم و کنیسه های نخستین بوده است. پژوهش بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی را به عنوان سطوح تبیین و تطبیقِ این مطالعه تطبیقی برگزیده است و نخست این بسترها را در سرزمین های پیدایش ادیان اسلام و یهود جستجو کرده و سپس به بررسی تاثیر آن ها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در دو دین نامبرده پرداخته است. نتایج پژوهش ضمن تاکید بر اشتراک تاثیرپذیری نخستین مکان های دینیِ ادیان اسلام و یهود از بسترهای نامبرده موجود در سرزمین پیدایش آنان و تحلیل چگونگی این تاثیر، تحلیلی تطبیقی از تاثیر این بسترها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در ادیان منتخب ارائه داده است.
Determining the Influential Components on the Continuity of 'Iranian Architectural Identity' during the first Pahlavi Era (Case Study: The Selected Buildings in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
Iranian architecture started to develop at the beginning of the Pahlavi era, and a historical gap happened between what was identified as traditional and contemporary architecture. Meanwhile, some efforts were made to establish a connection with the identity of Iranian architecture, which this confrontation has been extended up to now. This study aims to explain the factors affecting the continuity of architectural Identity to reconsider how the Identity of Iranian architecture started to extend and continue during the first Pahlavi era. The qualitative research method, an interpretive-historical type, was adopted for this study, and to deal with the Identity, library resources have been used to analyze the selected buildings in Tehran city as a case study by determining the relevant theoretical framework using the bibliographic research, and both field and visual interpretations. The continuity of Identity in architecture initiates through the objective encounter with the building's physical structure, through its physical characteristics and recognition. Then it will be realized by the audience's vision according to the thought processes and eventually by comprehension and cognition within the life current, events and determining its location. The Identity of Iranian architecture during the first Pahlavi era has been continued by reviving the nationalistic and ancient styles. This has influenced the idea of architecture relying on Iran's historical and cultural memory. Despite their representation in new functions, some of these identical concepts have continued.
تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
ابعاد و دلایل رشد اجتماعات مسکونی دروازه دار نمونه موردی؛ شهر یزد
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، یکی از روندهای اصلی توسعه مسکونی در بخش های وسیعی از شهرها و جوامع، توسعه اجتماعات دروازه دار است. اجتماعات دروازه دار با انواع و اندازه های مختلفی ساخته می شوند که دلایل شکل گیری آن ها از کشوری به کشور دیگر، از شهری به شهر دیگر و از یک اجتماع دروازه دار به دیگری متغیر است؛ اما آنچه بین همه این اجتماعات دروازه دار به نظر می رسد مشترک باشد، تأثیرات سوء آن ها بر شکل معمول زندگی شهری، فضاهای عمومی، یکپارچگی اجتماعی و فرهنگی و حکمروایی محلی و منطقه ای است. پژوهش حاضر به طورکلی به دو بخش قابل تقسیم است؛ بخش اول این نوشته به بررسی مبانی نظری با روش تحقیق اکتشافی و با استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای و بررسی مقالات علمی معتبر بین المللی انجام شده و بخش دوم به بررسی دلایل شکل گیری اجتماعات مسکونی دروازه دار شهری در شهر یزد با کمک گرفتن از ابزار پرسشنامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه نیمه عمیق با ساکنان 80 واحد مسکونی در اجتماعات دروازه دار شهر یزد مورد پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در مورد توسعه های مسکونی دروازه دار در شهر یزد می توان گفت غالب ساکنان، این اجتماعات را به عنوان سبک زندگی طولانی مدت در مقایسه با توسعه مسکونی معمول در سطح شهر ترجیح نمی دهند و عامل اصلی تأثیرگذار بر این افراد برای انتخاب این اجتماعات غالباً انگیزه های اقتصادی و استفاده از وام های خرید مسکن اعطایی از طرف بانک ها و تأمین مسکن ارزان قیمت در این پروژه ها است.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
Intricacy of Architectural Design Process as a Heterogeneous Network(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
Architectural design has grown alongside the expansion of digitalism's aspects, and design initiatives are the product of several collaborations, interactions, and nodes. Focusing on an architectural competition as a case s tudy, this article demons trates how the architectural design process works by highlighting the characteris tics of a network produced by the assemblage between heterogeneous nodes. These assemblages could modify every design phase and outcome according to their s trengths and weaknesses. Therefore, the socio-technical aspect of the design process is used to demons trate the reciprocal relationship between nodes as humans and nonhumans. This paper uses a qualitative approach by using the methodological aspect of actor-network theory to map the intricacies of the design process from three independent narrations to give complementary components to form the design process's multiplex network. Thus, the s tudy proposes a paradigm for exhibiting and grasping the complex data network in architectural design and boos ting the value of unseen data that may significantly impact outcomes.
فهم مولفه های محیطی مؤثر بر شکل گیری حس تعلق مکانی در بازار سنتی ایران و مقایسه آن با مجتمع های تجاری مدرن (نمونه موردی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر تأثیرگذار در شهرهای تاریخی مسلمانان است. در طول شکل گیری این شهرها، بازارها همواره دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا بامطالعه روی بازار سنتی به ارزیابی نقش فضای معماری در کیفیت محیط بپردازد؛ و اینکه چگونه بازار سنتی ایرانی با در نظر گرفتن فرایند ادراکی به نیازهای انسانی پاسخ داده و منجر به خلق خاطره جمعی و حس تعلق به مکان شده است. لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی و مدرن به نیازهای انسانی، مدنظر تحقیق است تا بتوان با شناسایی عوامل مؤثر به ارتقا کیفیت فضاهای مشابه معاصر کمک کند.با تهیه پرسشنامه و بررسی پیمایشی اطلاعات، جمع آوری و در نرم افزار spss داده ها تجزیه وتحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های حس مکان در بازار سنتی ایرانی تأیید شد و مدل و پیشنهادهای کاربردی برای فضای مشابه معاصر ارائه گردید.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
195 - 235
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مقوله های علوم اجتماعی است که بر ابعاد عینی و ذهنی متمرکز است. محتوا، نوع و کیفیت شبکه روابط و تجربیات مشترک تأثیرات زیادی بر موفقیت افراد در حوزه های مختلف زندگی آن ها و کل کیفیت زندگی شان دارد. در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر تغییرات کالبدی و گسست اجتماعی را در پی داشته است. باهدف سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه، مفاهیم سرمایه اجتماعی با ابعاد ساختاری، شناختی، هنجاری و کیفیت زندگی با ابعاد عینی و ذهنی بررسی شد. جامعه آماری ساکنان مناطق 1، 2 و 4 شهر کرمانشاه بوده اند و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در بخش استنباطی و برای سنجش رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و کیفیت زندگی با ابعاد آن از نرم افزار SPSS استفاده شد و رابطه همه متغیرها در فاصله اطمینان 95% معنادار و مثبت بود. با استفاده از نرم افزار AMOS و رسم مدل معادلات ساختاری مشخص شد که سرمایه اجتماعی شناختی بیش از متغیرهای دیگر در تغییرات کیفیت زندگی سهم دارد. درواقع افزایش سرمایه اجتماعی گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی است و روابط و الگوهای پیوندهای اعضای جامعه می تواند در کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.
پارامترهای بهینگی فرم و ساختار پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) در طبیعت و معماری؛ بررسی موردی: پوسته تخم پرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
99 - 121
حوزههای تخصصی:
فرم ها و ساختارهای طبیعی همواره یکی از مهم ترین منابع الهام انسان به منظور خلق فضا بوده است. پژوهش حاضر بر روی یکی از منابع الهام مهم از طبیعت که پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) است، متمرکز شده و به بهینگی فرمی و ساختاری این پوسته ها و الگوپذیری در معماری پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شبیه سازی است و از منابع اولیه این حوزه و نمونه موردی تخم پرندگان استفاده نموده تا از طریق بررسی پارامترهای فرم و ساختار نمونه تخم مرغی از پوسته های طبیعی RSS ، به چگونگی استفاده از ظرفیت های شاخص آنها در معماری بپردازد. در این راستا، مقاله ابتدا به گونه شناسی پوسته های RSS و بررسی اصول فرمی آنها در طبیعت می پردازد. سپس، گونه شناسی این پوسته ها که در قالب پوشش های فضا در معماری گذشته و معاصر بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. از اهداف دیگر این پژوهش، بررسی پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری در طبیعت و معماری بوده است. نتایج نشان می دهد، پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری پوسته های RSS در طبیعت می توانند الگوهای مهمی برای معماران باشد، نظیر کاهش مصرف مصالح، افزایش دهانه ها، کاهش مقاومت هوا در طراحی پوسته و اجرای پوسته های RSS متمرکز بر زمینه و بستر.
بررسی تأثیر پنجره ی تنفسی بر سیستم تهویه در ساختمان های درمانی دارای نمای دوپوسته در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
149 - 163
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر و هم زمان با آغاز بحران انرژی در جهان، توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه ی انرژی به خصوص در ساختمان ها و جداره های خارجی آنها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در طراحی شده است؛همین امر باعث به وجود آمدن چالش های جدیدی در رابطه با کیفیت هوای داخل ساختمان، چگونگی تأمین هوای تازه و تهویه ی هرچه بهتر فضاها در صنعت ساختمان گردید.در این راستا تلاش ها در جهت بهتر شدن تهویه در حوزه ی ساخت وساز، اهمیت بسیاری یافته و هنگامی که این چالش در کنار گرایش به استفاده از سطوح شیشه ای در ساختمان ها به جهت بهره گیری از نور و استفاده ی حداکثری از تهویه طبیعی در فضاهای درمانی قرار گرفت، منجر به ابداع نوع جدیدی از پنجره گردید که تا حدودی به مشکلات با شیوه ای نوین پاسخ می دهد. هدف مقاله ی حاضر، معرفی و بررسی پنجره ی تنفسی و امکان سنجی آن به جهت کاهش مصرف انرژی و در نهایت ایجاد تهویه طبیعی در فضاهای درمانی است، چراکه در این گونه فضاها به جهت انتقال بیماری های واگیردار و بحث کنترل عفونت، اهمیت تأمین هوای تازه بیشتر می شود. برای دستیابی به این هدف،پژوهش ارائه شده با بهره گیری از روش تحقیق همبستگی و شبیه سازی با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر و انجام محاسبات عددی به بررسی پنجره تنفسی و میزان تأثیرگذاری آن در ایجاد تهویه حداکثری پرداخته تا در راستای آن به ساختاری بهینه با عملکردی مطلوب در اقلیم شهر تهران دست یابد.ازاین رو این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که استفاده از پنجره ی تنفسی چه تأثیری بر تهویه در نماهای دوپوسته در بیمارستان ها دارد؟نتایج پژوهش نشان می دهند که استفاده از این نوع پنجره با مشخصات ذکر شده در متن (هر دو جداره ی داخلی و خارجی دارای شیشه ی دوجداره) در مقایسه با حالت پایه (بدون شیشه دوجداره)؛سبب افزایش بهره وری نماهای دوپوسته به میزان %26.4 در بخش کاهش مصرف انرژی و مطلوب تر شدن کارایی تهویه نمای دوپوسته می شود.
نقش هنرهای تجسمی در ارتقای کیفیت محیط شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده اطراف کاخ گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
102-86
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: نگاهی به تاریخ حضور هنر در فضاهای عمومی نشان می دهد که با تغییر پارادایم هنر عمومی از هنر هنرمند مدار به سوی ایجاد هنر جامعه مدار و هنر مخاطب محور، انتخاب نوع هنر عمومی و کیفیت های محیطی متأثر از آن بیش ازپیش مهم جلوه می نماید. آنچه امروزه فضاهای شهری را تهدید می نماید، ارتباط ضعیف مؤلفه های سازنده یک مکان است که نمی توانند نیازهای شهروندان را به خوبی برطرف نمایند. اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنر تجسمی بر کیفیت محیطی سعی دارد که بتواند کیفیت محیطی لازم در طراحی فضاهای شهری آینده توسط متخصصان را ایجاد نماید. روش: این پژوهش ازلحاظ حیث نوع توسعه ای - کاربردی و از جنبه روش دارای ترکیبی لانه به لانه است. برای پاسخ به سؤال تحقیق از روش تحقیق کیفی درکمی لانه به لانه استفاده می شود. جامعه آماری به دو قسمت کمی و کیفی تقسیم شده است. در گروه کیفی جامعه آماری، 14 کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در جامعه آماری تحقیق کمی، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 1۸۰ نفر و نمونه گیری به صورت تصادفی است. یافته ها: تحلیل نتایج حاکی از آن است که بنا به نتایج رگرسیون چندمتغیره، مؤلفه غنای بصری با مقدار(000/1) بیشترین میزان سهم عاملی، در مرتبه دوم، مؤلفه لذت بردن از محیط با مقدار (920/0) و کمترین مربوط به مؤلفه بهبود احساس فردی تعلق با مقدار(244/0) است. نتیجه گیری: توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و به کارگیری تمهیدات استخراجی از میزان تأثیرگذاری مؤلفه های هنرهای تجسمی در فضاهای شهری در مقیاس های مختلف می تواند موجب افزایش کیفیت محیط های شهری شود.
ویژگی های محیطی موثر بر تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله از نگاه آنان؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
3 - 16
حوزههای تخصصی:
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیت ها در همسایگی ها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راه های جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگی های محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محله هایشان ترغیب می کنند. بدین منظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعه ای از این ویژگی ها در شهر مشهد جمع آوری کرده است. در نهایت پاسخ های کودکان به کمک تحلیل عامل اکتشافی دسته بندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان می دهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محله هایشان می تواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذت بخش به ویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی به کمک فضاهای شاد و اجتماع پذیر، 4) قابلیت های محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازه ها در تراز همکف درکنار ساختمان های نشانه ای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیت های بازی وار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاست گذاران حوزه سلامت و برنامه ریزان و طراحان شهری زمانی می توانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذت بخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
مطالعه تطبیقی الگوی حرکتی نماهای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی با توجه به دریافت روشنایی طبیعی در ساختمان اداری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که دریافت روشنایی طبیعی در مکان های مختلف با توجه به مسیر حرکت خورشید و شرایط مختلف آسمان در طول روز، فصل و سال متمایز است، می توان با استفاده از نمای کینتیک میزان روشنایی طبیعی در فضای داخل را متعادل و بهینه کرد. از این رو پژوهش حاضر بهره گیری از روشنایی طبیعی را با استفاده از دو نمای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی همسان و الگوهای حرکتی تاشو و چرخش ناهمسان در جداره جنوبی یک ساختمان اداری در تهران بررسی می کند. با ارزیابی شاخص روشنایی در دو نمای کینتیک می توان دریافت که الگوی حرکتی نما چه تاثیری در روشنایی یک فضای اداری دارد. به منظور ارزیابی دریافت نور روز، شاخص های نور روز پویا و دو الگوی حرکتی نمای کینتیک با استفاده از روش کمی و ابزار شبیه سازی گرسهاپر و پلاگین هانیبی پلاس نسخه 06 و لیدی باگ البیتی نسخه 1.5.0مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی با استفاده از روش مطالعه تطبیقی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در این پژوهش ابتدا به معرفی نمای کینتیک و ساختارهای حرکتی نما، سپس شاخص های روشنایی نور روز و مقدار روشنایی مورد نیاز یک فضای اداری پرداخته شده است. با توجه به داده های موجود دو نمای برگرفته از برج البحر با الگوی حرکتی تاشو و دیوار کاپرا با الگوی حرکتی چرخشی مورد شبیه سازی قرارگرفته است. در نهایت نتایج شبیه سازی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته و متناسب با داده ها پارامترهای متغیر برای بهبود وضعیت روشنایی در نظر گرفته شده است. در مقایسه نتایج نما، الگوی حرکتی تاشو مشخص شد که در هر سه ماه تیر، فروردین و دی احتمال خیرگی و عدم آسایش بصری در فضا ایجاد شده است همچنین در ساعت 12 ظهر ماه های تیر و فروردین با نور کم در فضا مواجه است. اما نما با الگوی حرکتی چرخشی فقط با مسئله نور کم در فضا مواجه است. که این مقادیر در هر دو نما با تغییر پارامترها برطرف شده است. در نتیجه ی پارامترهای متغیر در درجه اول تغییر زاویه نما یا میزان گشودگی آن با عملکرد نما با موقعیت خورشید از اهمیت بیشتری نسبت به ضریب انعکاس سطوح و انتقال بصری شیشه برخوردار هستند، در نهایت الگوی حرکتی چرخشی نسبت به الگوی حرکتی تاشو در پاسخگویی به روشنایی طبیعی عملکرد بهتری دارد.
تبیین شاخص های آموزش در مدرسه ی باوهاوس به منظور ارتقاء کیفیت آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه تدریس در آموزش معماری باید به گونه ای باشد که علاوه بر دانش نظری، مفاهیم حرفه ای و اجتماعی را در برگیرد. این مهم با بررسی شاخص های مدارس مطرح معماری جهان امکان پذیر خواهد بود. زیرا مدارس معماری از شیوه های آموزشی مناسب تری برخوردار هستند و به طیف گسترده ای از فعالیت های مربوط به دانش، مهارت، معرفت می پردازند و در کنار آن به خلاقیت نیز اهمیت می دهند. در زمینه آموزش معماری پژوهش های بسیاری انجام شده است، اما با وجود اینکه مدرسه باوهاوس دارای عملکرد خوبی در این رابطه می باشد، منابع کمی مستقیما به آن پرداخته اند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش بر آن است تا به بررسی شاخص های کاربردی در روند آموزشی مدرسه باوهاوس بپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف در شاخه تحقیقات کاربردی می باشد و از روش توصیفی تحلیلی بهره می گیرد. داده ها با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، شاخص های آموزشی مدرسه باوهاوس در سه مولفه اصلی پرورش، اجتماعی و محیط تهیه شد. با توجه به اینکه شاخص های استخراج شده هم پوشانی داشتند، 15 دسته شاخص طبق نظر متخصصین تدوین شد. شاخص مدیتیشن و حرکات تنفسی کمترین امتیاز و اهمیت نمره بیشترین امتیاز از نظر اساتید و دانشجویان در نظام کنونی آموزشی معماری در ایران را داشته است. درنهایت، پیرامون مهم ترین آن ها که از نتایج پرسشنامه حاصل گردید، راهکارهایی به منظور ارتقاء کیفیت آموزش معماری ارائه شد.
مطالعه تطبیقی فرم و تزئینات شمشیرهای دوره صفوی و قاجار
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شمشیر همواره در جنگ های باستانی مورد توجه بوده است. فرم، تزئینات و کاربری آن در طول زمان دچار تغییرات فراوانی گشته است. در دوران صفوی و قاجار تغییرات محسوسی در آن پدیدار آمده که بر همین اساس اصلی ترین سؤال مطرح شده این است که شمشیرهای دوره ی صفوی و قاجار واجد چه ویژگی هایی هستند؟ هدف در مرحله نخست شناخت عناصر تزئینی بکار رفته در شمشیرهای دوره صفوی و قاجار بوده و در مرحله بعد بررسی تفاوت ها و شباهت های نمونه های پژوهش از لحاظ فرم و تزئینات است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و تاریخی با رویکرد تطبیقی، با تکیه بر منابع اسنادی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده ای) به بررسی شمشیرهای دوران صفوی و قاجار پرداخته شده است. روش نمونه گیری مورداستفاده در این تحقیق به شکل طبقه ای است. جامعه آماری بر اساس نام پادشاهان به چند زیرجامعه تقسیم شده و از هرکدام از زیر جامعه ها به شکل تصادفی دو شمشیر انتخاب شده است. از نتایج حاصل چنین برمی آید که جنس تیغه و برخی تکنیک های تزیین همانند طلاکوبی و حکاکی در هر دو دوره ثابت بوده است. در ارتباط با تفاوت ها می توان به این موارد اشاره کرد: افت کیفیت مواد اولیه، تغییر فرم تیغه، افزایش تکنیک های تزیین به خصوص در دسته شمشیرها. در کل شمشیر سازی دوران قاجار را می توان تداوم شمشیر سازی صفویه، با تأثیر از غرب دانست که در آن صنعتگر به قدری در این تأثیرپذیری غرق گشته که به روز کردن کاربری آن، بر طبق نیازهای روز را از یاد برده و همین امر سبب زوال این صنعت گران قدر گشته است.
صورت و سیرت لباس ایرانی پیش از اسلام با استناد بر آثار هنری و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پوشاک یکی از روش های شناخت فرهنگ جوامع و پیش درآمد شناخت ریشه های فرهنگی، رفتارهای اجتماعی و نظام های دینی، عقیدتی و اقتصادی است. لباس از ابتدای شکل گیری تمدن، در اشکال مختلف و در تناسب با نیازهای انسان شکل و فرم گرفته است و به شاخصه های فرهنگی، زیبایی شناختی، باورها، کاربردها، کارکردها، قدرت، سیاست و جایگاه اجتماعی اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف تأیید این فرضیه که لباس ایرانی حامل پیام و روایتگر ارتباط منطقی با مفاهیمی است که از فرهنگ ایرانی نشأت گرفته اند، به این پرسش پاسخ خواهد داد که آیا ازطریق بررسی نمونه آثار مکتوب و تصویری می توان به این ارتباط دست یافت؟ اگرچه روش تحلیلی- تاریخی، جوابگوی بخشی از حقیقت موضوع است ولی به واسطهٔ درهم تنیدگی ماهیت موضوع با اعتقادات، آیین ها و فرهنگ ایرانی باید از روش فراتاریخی نیز برای خوانش و تفسیر موضوع بهره برد. شیوهٔ جمع آوری اطلاعات این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است و به جست وجوی پیوندهای منطقی موجود در تاریخ و هنر ایران و تفسیر و تحلیل برمبنای داده های موجود در قالب آثار هنریِ شکل گرفته در بستر تاریخ می پردازد. نتایج و شواهد کسب شده از این پژوهش به وابستگی نوع پوشش با دین و آیین و دیگر مباحث مرتبط با فرهنگ اشاره داشته و روایتگر این موضوع است که انواع لباس در فرهنگ ایرانی، همواره متناسب با شرایط، نوع بینش و توسعهٔ نظام فکری ایرانی طراحی شده اند و با افزایش تجربهٔ زیستی و مدنیّت، این دانش پاسخی مناسب تر، متنوع تر، کاربردی تر و دقیق تر به تناسبات انسانی داده است. ارتباط نوع خاصی از لباس با مفاهیم مرتبط با آن به صورت شناسه ای هویت ساز، ابعاد نمادین و رازهای تاریخی را رمزگشایی کرده و مؤید ارتباط منطقی میان صورت و سیرت لباس ایرانی است.
تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 166
حوزههای تخصصی:
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.