فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی هنر-صنعتی است که زنان همواره در روند طراحی و تولید آن نقش به سزایی داشته و بخش قابل توجه ای از فعالان این عرصه را تشکیل می دهند. اگر چه یکی از نشانه های توسعه یافتگی حضور اجتماعی زنان است و چندین دهه است که رشته صنایع دستی در دانشگاه های ایران تدریس می شود و بخش عمده ای از این دانش آموختگان زنان می باشند، با این وجود می بایست بر اهمیت کیفیت حضور آنان نسبت به کمیت آن در جهت توسعه یافتگی تاکید نمود. محصولات صنایع دستی نیز علاوه بر ارزش کاربردی، هویت ملی و فرهنگی ملت ها را شکل می دهد و باوجود ویژگی های چون ارزش افزوده بالا و وابستگی اندک به منابع خارجی می تواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی که زیربنای توسعه های فرهنگی و اجتماعی است را ایفا نماید. افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی از یک سو و ظهور ابزارهای ارتباطی مجازی از سوی دیگر بازارهای تولید و عرضه صنایع دستی را دچار دگرگونی ساخته است. این تغییر و تحولات سبب شده است هنرمند-صنعتگر این فرصت را کسب نماید که گستره فعالیت و ارتباط خود را از محدوده های بومی به بازارهای جهانی گسترش دهد. از این روی پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال می باشد که باوجود تغییر ماهیت بازار و سبک زندگی افراد جامعه و گسترش عرصه رقابت داخلی و خارجی، چه راهکارهایی را می توان جهت توانمندسازی دانش آموختگان در مدیریت طراحی، تولید و عرضه محصولات به منظور توسعه اقتصادی ارائه داد. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد با توجه به کوچک و یا متوسط بودن کسب وکارهای راه اندازی شده توسط دانش آموختگان (small business) کسب دانش و مهارت های نوین مدیریتی در کنار آموزش های تخصصی هنر تأثیر معناداری برافزایش توانایی دانش آموختگان در رقابت و حضور موفق در سه حوزه طراحی، تولید و عرضه آثار و محصولات صنایع دستی دارد؛ و فرضیه پژوهش را مبنی برتاثیرگذار بودن علم مدیریت به عنوان ابزار کمکی بر میزان موفقیت صنایع دستی به عنوان رشته محوری و مبنایی وتوانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی آن در سه حوزه طراحی، تولید و عرضه را تایید می نماید.
مطالعه نقش مایه های گیاهیِ اساطیری و مقدس در تزئینات گچبری مسجد سیمره
حوزههای تخصصی:
مطالعه نویافته های باستان شناسی اهمیت فراوانی در روشن شدن زوایای مبهم یک فرهنگ یا تأثیر و تأثرات آن دارد. از جمله یافته های با اهمیت کاوش های باستان شناسی شهر سیمره، کشف مسجد این شهر و تزئینات گچبری آن با مضامین متنوع گیاهی ست. باتوجه به پیشینه ساسانی شهر سیمره و تأثیر مستقیم هنر گچبری دوره ساسانی بر تزئینات گچبری مسجد سیمره، اهداف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و گونه شناسی نقوش گیاهی گچبری های مسجد شهر سیمره و پی بردن به معانی اساطیری و مقدس آنهاست. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از 1 نقوش گیاهی با پیشینه اساطیری به کار رفته در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدام اند؟ 2 به کاربردن این نقوش در تزیینات گچبری مسجد و فضای دینی و اسلامی آن چگونه تبیین می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که نقوش گیاهی مقدس گچبری های مسجد سیمره عبارتند از انار، تاک، کنگر، نخل، نیلوفر، درخت کاج و میوه بلوط. در میان فرهنگ ملل مختلفِ پیش از اسلام، انار، تاک، نخل و کاج، نماد باروری، فناناپذیری و برکت و به همین صورت نیلوفر، میوه بلوط و کنگر نمادهای حیات، امنیت و باروری، پیروزی و توفق بر مشکلات است. علاوه بر این با توجه به استقرار دولت ساسانی در منطقه سیمره نقوش گچبری های بکاررفته در مسجد سیمره، برگرفته از نقوش گچبری های ساسانی البته، با پرهیز از نگاه اساطیری و نمادین پیش از اسلام اند. بنابراین نقوش گیاهی تزئینات گچبری های مسجد سیمره به لحاظ شکل و فرم برگرفته از هنر گچبری دوره ساسانی؛ اما به لحاظ مفهومی و محتوایی براساس آموزه های اسلامی خالی از مضامین اساطیری دوره ساسانی اند. به منظور دستیابی به نتایج فوق از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از بررسی های میدانی و مطالعه منابع مکتوب انجام شده است.
بررسی دوره بندی تاریخی- کالبدی مسجد جامع هفتشویه از منظر مطالعات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
141 - 174
حوزههای تخصصی:
بناهای مذهبی از دوران پیش ازتاریخ تا زمان حاضر نقش مهمی در تشکیل عناصر ساختاری شهرها، سکونتگاه ها و حتی روستاها ایفا نموده اند. به طوری که کاوش های باستان شناسی و شواهد موجودِ تاریخی نشان می دهند؛ معابد و اماکن مذهبی در دوره های قبل از اسلام همواره یکی از مراکز کانونی تجمع مردم برای انجام مراسم آیینی بوده اند. استان اصفهان یکی از مناطق مهم تاریخی کشور در تمامی ادوار آنست که بناهای بسیاری در آن همچنان ناشناخته باقی مانده اند. یکی از آثار بسیار مهم در شهر اصفهان، مسجد جامع هفتشویه واقع در شمال شرق اصفهان (ناحیه قهاب) است. با توجه به معماری چند دوره ای این بنا، عدم معرفی آن و دوره های ساخت مسجد و نیز فقدان کتیبه تاریخ ساخت بنا، انجام پژوهشی منسجم و مستقل در این رابطه ضروری به نظر می رسد. بنابراین پژوهش پیشِ رو در تلاش است تا با توجه به شواهد تاریخی، باستان شناسی، معماری و مطالعات تطبیقی به معرفی و شناسایی دوره بندی تاریخی و کالبدی مسجد جامع هفتشویه بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسجد جامع هفتشویه یکی از مساجد مهم شمال شرق ناحیه اصفهان در قرون میانی اسلامی بوده است که بسیاری از مورخان به این مسجد و اوج حیات آن در دوره سلجوقی اشاره داشته اند. علاوه بر آن دو دوره مهم سلجوقی و ایلخانی در ساخت مسجد جامع هفتشویه قابل شناسایی بوده که با توجه به نوع نقشه بنا، مصالح به کار رفته در آن و مطالعات تطبیقی، تشخیص داده می شوند. پژوهش پیشِ رو با روش توصیفی تحلیلی و تحقیقی تاریخی در کنار استفاده از مقایسه تطبیقی انجام شده که در آن علاوه بر فعالیت های میدانی (بررسی تاریخی کالبدی بنا و معماری آن، تهیه عکس، پلان، طرح سه بعدی و مقایسه تطبیقی با نمونه های مشابه) از منابع مکتوب نوشتاری (گزارش سیاحان، مورخان و پژوهشگرانی که در این زمینه تحقیق نموده اند)، نیز استفاده شده است.
Restoring the Qanats as a Traditional Water Transfer System: A Sustainable Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In a wide range of the central boundaries of the Iranian plateau, encompassing an important part of the arid areas in Asia, the phenomenon of desertification is a long his tory. In this arid and waterless expanse, living conditions are fully dependent on access to water due to the supremacy of the Kavirs and deserts. The most important and oldest ways of obtaining water have been Qanat or Kariz (underground water canal). Here, we show that Qanat is one of the most important environmental sustainable tools in the local-regional environments of the Iranian plateau. Qanat improves the unfavorable conditions of the earth and the natural bed of the region along with its path and helps the ecological duration of the environment. At the end of its path, in the place of its rising (emergence), Qanat is regarded as one of the most original factors in shaping, formating, and duration of microclimates. However, in view of the dependency on the biological, economic and occupational (vocational) activities, the presence of Qanat and its entry to the boundary of the flourishing conditions affect the durable formation and shaping social and economic activities in its habitats along with the preparation of the groundwork for durable ecological aspects. As a result, by collecting and classifying library documents through a qualitative analysis, this study tries to present solutions concerning the sustainable use of Qanat at present and in future through the emphasis on the effect of Qanat on various ecological and social aspects of its surrounding environment and the necessity of preservation and revival of this important human innovation as a historical heritage.
ارائه مدل مفهومی از خوانایی با تکیه بر تصور ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
69 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : مفهوم خوانایی که بعد از کار اساسی «لینچ» به دایره مفاهیم کیفی محیط های مصنوع اضافه شد، همواره تداعی کننده عناصر پنج گانه ای است که او از سیمای کالبدی شهر معرفی کرد. این نوع نگاه کالبدمحور موجب تمرکز تحقیقات بعدی بر تصویری شده است که از محیط در ذهن ناظر شکل می گیرد. حال آنکه تصوری که ناظر از مؤلفه های کالبدی در ذهن خود می سازدکمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با طرح این سؤال که تصور ذهنی ناظر از محیط کالبدی شامل چه مؤلفه هایی است، در پی شناخت بهتر مفهوم خوانایی و ارائه مدلی مفهومی از ارتباط مؤلفه هاست. روش تحقیق: روش پیشبرد این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است که ابتدا ضمن مطالعه اسناد و آرای صاحب نظران، به بررسی وجوه مختلف تأثیرگذار بر ایجاد تصور ذهنی پرداخته و سپس با استدلال منطقی، ارتباط مؤلفه ها را در قالب مدلی مفهومی جهت مطالعه جامع تر خوانایی ارائه کرده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، تصوری که از محیط در ذهن ناظر ایجاد می شود علاوه بر مؤلفه های مکانی، شامل مؤلفه های انسانی و زمانی است که می توان آن را به تصویر ذهنی مکانی شامل زیرمؤلفه های هویت و ساختار، تصویر ذهنی زمانی شامل تجربه فردی، جمعی و رویدادهای اجتماعی، تصویر ذهنی عاطفی شامل حس تعلق به مکان و اجتماع و همچنین ارزیابی های کالبدی، تاریخی و احساسی دسته بندی کرد. بر این اساس مفهوم خوانایی نه یک ویژگی فیزیکی محیط کالبدی، که مفهومی ذهنی ادراکی و چندبعدی است و سنجش آن تنها براساس شاخصه های فیزیکی یک محیط کالبدی به نوعی اتکای صرف به لایه های مکانی تصور ذهنی بوده و برای ارزیابی جامع تر از میزان خوانایی ادراک شده باید سایر لایه های زمانی و عاطفی نیز در تصور ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
آموزه های معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برون رفت از وضع موجود) نمونه موردی: مسکن مهر تهرانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
48 - 57
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر به عنوان عظیم ترین پروژه انبوه سازی مسکن کشور، با استفاده از تجربه ساخت و ساز های انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژه های مسکن ارزان قیمت و سریع ساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمان های بزرگ مقیاس، موجب شکل گیری بافت های شهری نوظهوری شد که علی رغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهت های بسیاری بودند. این بافت های شهری جدید، عمدتاً به واسطه برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آن که نادیده گرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، این گونه مسکن را عاری از هرگونه کنش و هم زیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیب های فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه طرح مسکن مهر و تجربه یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونه مورد مطالعه، از دریچه نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راه حلی برای برون رفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچه دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده به دست خواهد آمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با درس گرفتن از تجربه ده ساله مسکن مهر و آن چه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های پیش رو جهت برون رفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کل نگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیب شناسانه معطوف می کند.
کیفیت فضایی در طراحی بافت سکونتگاه های کوچک: بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی کالبدی سکونتگاه ها و ضرورت حفاظت و احیای محیط زندگی خصوصاً در کشور های با پیشینه تاریخی مسئله ای است که همواره مورد توجه مسئولان امر بوده است. برخورداری ایران از تمدن و تاریخ کهن باعث شده تا یکی از اهداف مهم طرح های جامع و هادی سکونتگاه ها، بهسازی بافت آن ها باشد. با توجه به تعداد زیاد و توزیع فضایی و جغرافیایی سکونتگاه های کوچک در کشور توجه به نحوه طراحی و توسعه آن ها همواره از اهداف برنامه ریزان، طراحان و متولیان موضوع بوده است. تقریباً اکثر سکونتگاه های کوچک کشور ما روستایی هستند و اکنون که حدود ۴ دهه از تجربه طراحی و بهسازی محیط آن ها می گذرد ، تأملی در محتوا و بررسی آنچه تهیه و اجرا شده می تواند به بهبود محتوا و اجرای آن ها کمک نماید . این مقاله با تکیه بر تجارب انجام شده و مرور اسناد و مباحث نظری طراحی شهری و معماری سعی در نشان دادن نقش مغفول مانده در این فرایند یعنی "فضا" و"کیفیت" آن در شکل دادن به بافت در طراحی و اجرا دارد. مقاله پیش روی راه حل بهبود سکونت و زندگی در این سکونتگاه ها و ایجاد شادابی و سر زندگی در آن ها را، فضا و توجه به ارتقای آن در روند طراحی و اجرا تبیین می نماید و متناسب با ویژگی هایی که در این بافت وجود دارد راه حل هایی پیشنهاد می شود.
مطالعات آزمایشگاهی استحکام بخشی سنگ در معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
کلیه سنگ های به کار رفته در ساخت یادمان های تاریخی و فرهنگی تحت تاثیر هوازدگی، به معنای ایجاد تغییرات ساختاری در سطح و عمق سنگ، دچار انواع مختلف آسیب و در نهایت تخریب می شوند. توف های آتشفشانی با خواصی چون نرمی، تخلخل بالا، سبکی، سهولت در کنده کاری و کارپذیری در ساخت بسیاری از آثار شاخص معماری جهان مورد استفاد قرار گرفته اند، این گونه سنگ از نظر دوام، جزو سنگ های ضعیف محسوب می شود. از این رو عوامل مختلف موجب هوازدگی، پیشروی تخریب و در نهایت فرسایش سریعتر آن نسبت به دیگر سنگ های آذرین می گردند. از جمله روش های حفاظت سنگ های تاریخی درمان های مبتنی بر استجکام بخشی و مقاوم نمودن سطح با استفاده از مواد شیمیایی و رزین های پلیمری در برابر عوامل فرساینده است. هدف این تحقیق ارزیابی بهبود خواص مقاومتی توف های آتشفشانی معماری صخره کند در روستای تاریخی کندوان با استفاده از عملیات درمانی مبتنی بر استحکام بخشی است. در همین راستا از روش های آنالیزهای پتروگرافی مقطع نازک، پراش پرتو ایکس( XRD ) و آزمون های مبتنی بر شناسایی خواص فیزیکی و مکانیکی شامل: جذب آب در شرایط اتمسفری و جذب موئینگی، چگالی و تخلخل سنجی، به علاوه شاخص دوام وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری برای ساختارشناسی و همچنین ارزیابی کارایی مواد مورد استفاده شامل: مواد استحکام بخش اتیل سیلیکات و نانو سیلیکات استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده خواص فیزیکی – مکانیکی بسیار ضعیف سنگ توف لیتیکی کندوان دارد که این امر باعث تشدید فرسایش و تخریب سطوح بیرونی گردیده است و دیگر اینکه کارایی این دو ماده در مقابل آزمون های مبتنی بر هوازدگی، مقاومت فشاری و مقایسه خواص فیزیکی در بهبود مقاومت مکانیکی سنگ هوازده کندوان نسبت به نمونه های هوازده و بکر اولیه قابل قبول است که انجام آزمون های میدانی با استفاده از این مواد را توصیه می کند.
ارزیابی آسیب پذیری شبکه حمل و نقل در شرایط زلزله جهت تعیین مراکز تامین آب جایگزین (نمونه مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
1 - 15
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی آسیب های جدی به انسان وارد می کند. یکی از مهم ترین تدابیر قبل از وقوع زلزله، آگاهی از میزان آسیب پذیری زیرساخت های شهری است. شبکه حمل ونقل به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی شهر می تواند در شرایط بحرانی به زیرساخت آب رسانی کمک کرده و با انتقال آب توسط تانکر به مراکز تامین آب، آب رسانی به مردم را تداوم بخشد. آنچه در اینجا ضروری به نظر می رسد، بررسی میزان آسیب پذیری شبکه حمل ونقل در برابر زلزله است تا بتوان تمهیدات لازم را ارایه داد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آسیب پذیری شبکه حمل ونقل شهر همدان ازنظر شاخص های منتخب و تعیین مراکز تامین آب جایگزین است. به لحاظ روش شناسی علمی، این پژوهش رامی توان از نوع توصیفی- تحلیلی دانست که داده های توصیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و با انجام عملیات میدانی، بخشی دیگر از داده های موردنیاز به دست آمده است. بدین منظور میزان آسیب پذیری مسیرها در هریک از شاخص های منتخب (تراکم جمعیتی، قدمت بنا، دسترسی به فضای باز، فاصله از گسل و...) بررسی شده و نقشه آسیب پذیری کلی حاصل از تلفیق کلیه شاخص ها در مسیرهای حمل آب با بهره گیری از روش مقایسه زوجی و نرم افزار ArcGis تهیه شده است و درنهایت بادرنظرگرفتن نیاز آبی هر ناحیه و میزان آسیب پذیری مسیرهای حمل آب، تعداد مراکز تامین آب جایگزین مشخص شده است که برای ناحیه یک 3 مرکز، ناحیه دو 5 مرکز، ناحیه سه 3 مرکز و ناحیه چهار2 مرکز پیشنهادشده است.
مرور سیستماتیک شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های تاب آوری شهری با بررسی چالش ها و فرصتها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
100 - 119
حوزههای تخصصی:
افزیش تراکم جمعیتی، پتانسیل آسیب پذیری شهرها را در برابر تهدیدات ناشی از بحران های طبیعی و انسان ساخت افزایش می دهد. بنابراین، به منظورکاهش پیامدهای متصور این تهدیدات، می بایست برنامه ریزی و اقدامات مقابله ای متناسب پیش بینی گردد. این مقاله با هدف ایجاد یک رویکرد سیستماتیک در مورد تاب آوری شهری برای ارتقاء توانایی عملکرد شهرها در برابر حوادث و عدم تعادل های سیستم های شهری به مرور سیستماتیک مفاهیم، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها، چالش ها و فرصت های روش های ارزیابی، تاب آوری شهری پرداخته که درنهایت، کمبود ابزار و روش برای ارزیابی تاب آوری، بعنوان یک چالش و فرصت اصلی برای توسعه آتی مطالعات جامع در مورد تاب آوری شهری، شناسایی شد بطوریکه این مطالعات امکان شناسایی موثرترین اقدامات برای افزایش مقاومت در برابر سیستم های مختلف شهری را فراهم می کند.
ساماندهی کالبدی جداره شمال غربی میدان فردوسی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب (برنامه ریزی بر اساس مبانی برنامه ریزی کالبدی)
حوزههای تخصصی:
توجه به فضای شهری و برنامه ریزی کالبدی فضاها جهت بالا رفتن سطح کیفی آن ها از جمله مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران و شهرسازان قرار گرفته است. توجه به نیازهای کالبدی یک فضای شهری ، برقراری پیوند میان عملکردها و عناصر بصری محیط و ارتباط آن ها با اعمال و رفتار اجتماعی شهروندان جهت درک بهتر آن فضای شهری در ساماندهی کالبدی محیط شهر موثر خواهد بود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن بوده تا بررسی شود که نقاط قوت و ضعف موجود در محدوده مورد مطالعه کدام است؟ هم چنین فرصت ها و تهدیدات محدوده مورد مطالعه در کجاست؟ بنابراین با بررسی وضع موجود یک فضای شهری و تحلیل و واکاوی نقاط ضعف و قوت آن حوزه ، اشکالات مربوط به قرارگیری فضاهای مورد نظر بیان می شود. بدین منظور ابتدا به شناخت حوزه مورد نظر پرداخته و با تحلیل در آن منطقه، نیازهای کاربران هم چنین عوامل موثر و تاثیرگذار در آن فضا از نظر کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی وضع موجود در میدان فردوسی (جداره شمال غربی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب )، هم چنین برنامه ریزی کالبدی معماری و ارائه طرح ساماندهی مکانی و فضایی عملکردهای شهری در آن حوزه می باشد. روش پژوهش در این مطالعات با رویکردی توصیفی تحلیلی است که از طریق جمع آموری اطلاعات و حضور در محل به تحلیل آن ها پرداخته و با ارائه جداولی swotنقاط قوت و ضعف مکان مورد نظر را بیان و در جهت بهبود وضع موجود آن راهکارهایی ارائه شد تا بتوان کیفیت آن نقطه از فضای شهری را برای شهر و افراد آن بالا برد و فضایی توام از سرزندگی را برای شهر فراهم کرد. هم چنین میتواند این راهکارها به منظور اصلاح آن محیط مورد استفاده طراحان شهری و معماران قرار گیرد.
تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی ساختمان های آموزشی در کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
105-115
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی ساختمان به شدت به مشخصات حرارتی پوسته خارجی آن وابسته است. در این میان، پنجره ها به دلیل مقاومت حرارتی کم در کنار عبور مستقیم انرژی تابشی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر مشخصات حرارتی پوسته ساختمان دارند، بنابراین تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در هر اقلیم اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف از این پژوهش تعیین متغیرهای تاثیرگذار بر نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی شهر کرمان براساس مشخصات حرارتی پوسته ساختمان است. روش تحقیق، ترکیبی از برداشت میدانی و شبیه سازی نرم افزاری است. در برداشت میدانی، نسبت پنجره به دیوار جنوبی در ۲۶ تک فضا مربوط به ۱۶ نمونه از خانه ها و مدرسه های تاریخی شهر کرمان اندازه گیری، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نسبت پنجره به دیوار ۵ تا ۱۵٪ بیشترین فراوانی را بین نمونه های برداشت شده داشته است. در شبیه سازی نرم افزاری، ضریب انتقال حرارت پنجره و دیوار و همچنین ضریب بهره حرارتی خورشیدی با درنظرگرفتن بار حرارتی سالیانه تحلیل، و درنهایت نسبت ۳۰٪ به عنوان نسبت بهینه پنجره به دیوار مشخص شد. درمجموع می توان نتیجه گرفت اگر صرفاً تحلیل حرارتی را مد نظر داشته باشیم، نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی دیوار در شهر کرمان، در صورت استفاده از شیشه های تک جداره برابر ۱۵٪ و در صورت استفاده از پنجره دوجداره برابر ۳۰٪ می شود، مشروط بر آن که ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره از ۴/۰ کمتر نباشد. نتایج پژوهش همچنین وابستگی زیاد بار حرارتی سالیانه ساختمان به ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره ها را نشان داد. بر این اساس، درنهایت پیشنهاد اضافه شدن این شاخص به مشخصات حرارتی پنجره ها در پیوست ۹ مبحث ۱۹ ارایه شده است.
بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چگونه شهروندان محیط اطرافشان را درک و دریافت می نمایند به عوامل زمینه ای پویا و ایستای متعدد بستگی دارد. چنین برداشت ذهنی و زمینه محور می تواند باعث هیجانات و احساسات مختلفی در افراد گردد که نگاه و رویکردی جدید و الحاقی در مطالعه ساختار مکانی و زمانی شهر ایجاد نموده است. بررسی ارتباط بین محیط ساخته شده به عنوان یک بعد کالبدی با جنبه های رفتاری و هیجانی انسان در پژوهش های اخیر و بخصوص در مطالعات برنامه ریزی و طراحی شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در سال های اخیر به یک موضوع ضروری تبدیل شده است. هدف پژوهش های نظری، تجربی و کاربردی در این زمینه بطور کلی آن است که کیفیت زندگی در شهر را از طریق مطالعه لایه ای جدید که به جنبه های هیجانی-رفتاری افراد توجه دارد، ارتقاء دهند. از این روی، هدف این مقاله معرفی رویکرد و حوزه پژوهشی «احساسات شهری» است. در این نوشتار سعی شده است تا با مرور و بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به نقش و اهمیت ، کاربست و یکپارچه سازی پاسخ های هیجانی محیط های شهری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که مطالعات انجام شده در این زمینه را می توان به دو دسته نظریه ها و مطالعات پایه و مطالعات و پژوهش های جدید، آغاز شده با کار کریستین نولد (2009) تقسیم نمود. برخلاف نگاه پایه که بیشتر متمرکز بر عوامل اثرگذار محیطی به گونه ای کیفی و بسیار کلی و مبتنی بر روش های سنتی سنجش هیجان بوده است، پژوهش های جدید (5 سال اخیر) برحسب فراوانی به ترتیب شامل 4 حوزه می شوند: 1- متمرکز بر سنجش هیجان2- روش های نوین سنجش هیجان 3- بررسی عوامل اثرگذار بر هیجان در محیط و 4- کاربردهای هیجان. علی رغم اهمیت و کاربرد این حوزه میان رشته ای در مطالعات شهری، هنوز پتانسیل های علمی این رویکرد جدید در همه جوانب متنوع کاربرد و تحلیل شهری کشف نشده است. اصلی ترین حوزه های کاربرد لایه احساسی- هیجانی در حوزه شهرسازی را می توان حوزه سلامت روان، شهر شاد و فضاهای شهری دلپذیر، دلبستگی به مکان، حوزه برنامه ریزی شهری مشارکتی و شهر هوشمند تعیین نمود. همچنین ارزیابی و سنجش محیط ساخته شده، ارزیابی اثرات روان شناسانه یک طرح قبل از اجرا، ارائه فرصت های نوین طراحی و برنامه ریزی شهروند محور از فواید کاربرد موضوع در حوزه شهرسازی است.
بررسی تأثیر اقدامات بازآفرینی بر وقوع پدیده اعیانی سازی در محلات ناکارآمد (مطالعه موردی: محلات اتابک و خانی آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 78
حوزههای تخصصی:
در پی وقوع پدیده «اعیانی سازی»، بسیاری از افراد به اجبار محل زندگی خویش را ترک کرده و یا با هزینه بیشتری قادر به زندگی در آن هستند. ریشه وقوع اعیانی سازی را می توان در رکود بیش از حد محله و ایجاد شکاف در ارزش زمین و اجاره بها میان محله و سایر قسمت های شهر جستجو نمود. پروژه ها و اقدامات بازآفرینی شهری، در برخی تجارب، با رفع مشکلات کالبدی محلات و موانع عمده عدم مرغوبیت آن ها، سبب بالا رفتن تقاضا جهت سکونت در این محلات شده و در نتیجه افزایش قیمت واحدهای مسکونی و آوارگی ساکنان قدیمی را به دنبال خواهند داشت. در این پژوهش با تکیه بر آمار توصیفی و با روش ترکیبی (کیفی-کمی)، دو نمونه موردی متأثر از سطوح مختلف سیاست ها و اقدامات بازآفرینی، بررسی می-گردد. بنا بر یافته های این پژوهش، ارتباط مستقیمی میان تشدید اقدامات بازآفرینی شهری، بالا رفتن تقاضا جهت سکونت، افزایش قیمت واحدهای مسکونی و آوارگی ساکنان قدیمی محله وجود دارد.
سطح بندی محرومیت شهرستان های استان های بوشهر و هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نابرابری های منطقه ای و محرومیت تنها معضل مناطق درگیر نیست و پیامدهای آن، کل کشور را دربرخواهد گرفت. برهم خوردن تناسبات جمعیتی و فضایی، عدم بالفعل شدن پتانسیل های منطقه درگیر و امثالهم از مشکلات جدی نابرابری ها است. هدف مقاله پیش رو، سنجش و سطح بندی محرومیت در استان های بوشهر و هرمزگان، از استان های مرزی و ساحلی جنوب کشور، با بررسی مهم ترین ابعاد محرومیت است. بدین ترتیب، شاخص های محرومیت مطابق با ادبیات نظری پژوهش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزش، بهداشت و مسکن، استخراج و سپس شهرستان های دو استان، براساس ابعاد مذکور، سطح بندی و سنجش شده اند. روش مورد استفاده، روش تحلیل عاملی با رویکرد ادغام داده ها و در بخش سطح بندی شهرستان ها، روش تحلیل خوشه ای است. یافته ها نشان می دهد که محرومیت در شهرستان های استان هرمزگان، نمود بیشتری دارد و با حرکت به سمت شرق، شدت بیشتری می گیرد. سنجش تغییرات ابعاد محرومیت طی سال های 1375 تا 1390 نشان می دهد که طی سال های اخیر، به طورکلی میزان محرومیت کاهش یافته و بر تعداد شهرستان های برخوردار افزوده شده است. کاهش محرومیت در شهرستان های استان بوشهر نمود بیشتری دارد و تعدادی از شهرستان های شرقی استان هرمزگان طی سالیان گذشته، بهبود حداقلی را تجربه کرده اند. شدت محرومیت نیز در ابعاد آموزشی و بهداشتی در هر دو استان بیشتر بوده و شاخص های ابعاد اجتماعی و اقتصادی وضعیت مناسب تری داشته اند.
اثر شاکله بافت بر میزان جذب تابش خورشیدی بنا در واحدهای همسایگی مناطق با اقلیم سرد (مطالعه موردی: روستای چهرقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
مباحث زیست محیطی و به ویژه انرژی نقشی کمرنگ در تدوین طرح های مطالعاتی روستایی دارند و منجر به پیامدهای منفی زیست محیطی همچون مصرف بی رویه انرژی می شوند. بخش عمده مصرف انرژی روستاها به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و شکل بافت روستا یکی از عوامل تأثیرگذار ب این مسئله است. اغلب پژوهش های پیشین به بررسی مصرف انرژی در مقیاس خرد و به صورت تک بنا پرداخته اند و مصرف انرژی تک بنا به عنوان جزوی از کل بافت روستا و در مقیاس واحد همسایگی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. براساس مطالعات پیشین، طراحی واحدهای همسایگی به گونه ای که بیشترین جذب تابش خورشیدی را داشته باشند می توانند تأثیر مستقیمی بر عملکرد حرارتی هر یک از بناها داشته باشند. مقاله حاضر با هدف بررسی اثر شاکله بافت روستایی بر مقدار جذب تابش خورشیدی بناهای روستایی شکل گرفته است. بدین ترتیب تاثیر سه پارامتر بافت یعنی جهت گیری ساختمان ها، ارتفاع ساختمان ها و الگوهای مسکن روستایی در میزان جذب تابش خورشید سالیانه بناها بررسی شده و با تغییر پارامترهای مذکور مدل های گوناگون بافت روستایی شکل گرفته است. تعداد 7560 مدل توسط پلاگین گرسهاپر شبیه سازی شده و نتایج شبیه سازی به کمک نرم افزار اکسل در قالب نمودار تهیه گردیده است. نتایج حاکی از آن است که از میان سه پارامتر «الگوی مسکن»، «ارتفاع ساختمان» و «جهت گیری ساختمان ها»، بیشترین تأثیر در میزان جذب تابش خورشید توسط سطوح ساختمان مربوط به پارامتر «الگوی مسکن» با 70 درصد تاثیرگذاری بوده و پس از آن پارامترهای «ارتفاع ساختمان» با 40 درصد و «جهت گیری ساختمان ها» با 8 درصد در رتبه دوم و سوم قرار گرفته است. همچنین در صورت ثابت فرض کردن سطح اشغال بنا، تغییر در نوع الگو بر میزان جذب تابش خورشید اثرگذار است که در مقاله حاضر الگوی "حیاط مرکزی با حیاط بیرونی" همیشه دارای بیشترین میزان جذب تابش خورشیدی نسبت به سایر الگوهای مسکن بومی بوده است. بعلاوه در بافت های مسکونی که دارای تراکم یکسانی هستند در صورت تغییر در ارتفاع ساختمان ها، شاهد نتایج متفاوتی از نظر میزان جذب تابش خورشید و در نتیجه مصرف انرژی ساختمان ها خواهیم بود. دستاوردهای پژوهش حاضر تأثیرگذار بر طرح بافت روستایی، تعیین تراکم ساختمان ها و نوع الگوی مسکن روستایی در حین برنامه ریزی و طراحی روستاها است.
نقش آیین گذار در ساختار کالبدی حمام های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
39 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظافت و طهارت از اهمیت بسیاری در دین اسلام برخوردار است. این اهمیت در توجه فراوان به گونه ای از معماری به نام حمام بیشتر تجلی یافته است. حمام ها علاوه بر ویژگی های کالبدی و مادی دارای ویژگی های آیینی و غیرمادی نیز هستند که برای شناخت آنها باید ساختار کالبدی مشترک حمام های عمومی مورد مطالعه قرار گیرند. البته باید در نظر داشت که این ساختار مشترک در معماری و به ویژه معماری سنتی رابطه مستقیم با عملکرد بنا دارد و در حقیقت هر بنا برای عملکردی ویژه و با طرحی متناسب با آن به وجود می آمده است. یکی از کارکردهای اصلی حمام انجام آیین طهارت است و مطابق نظر اغلب محققان آیین های تطهیر در زمره آیین های گذار قرار دارند. حال این پرسش مطرح می شود که آیین گذار چه نقشی در ساختار کالبدی حمام های عمومی ایرانی داشته است؟ هدف پژوهش: آنچه پژوهش حاضر در فرجام کار بر آن تأکید دارد یافتن تأثیر آیین های گذار بر کالبد حمام های عمومی ایرانی است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که ساختار سه بخشی آیین گذار به عنوان مفهومی الهام بخش در طرح معماری حمام مورد توجه بوده است. روش پژوهش: برای بررسی نقش آیین گذار در ساختار کالبدی حمام های عمومی ایران، با توجه به الزامات پژوهش و ضمن بهره گیری از نوع پژوهش استدلال منطقی، به صورت توأمان از روش تفسیری تاریخی نیز استفاده می شود. گردآوری اطلاعات لازم پژوهش نیز از طریق مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای است. نتیجه گیری: آفرینش فضای معماری علاوه برعملکرد بنا از ریشه های فرهنگی و اعتقادی جامعه تأثیر می پذیرد. در شکل گیری ساختار سه بخشی حمام های ایرانی که شامل بینه، میاندر وگرمخانه است در کنار تثیرعوامل اقلیمی و عملکردی، ارتباط معنا داری با مراحل سه گانه آیین گذار و همچنین آداب استحمام و تطهیر می توان یافت که نشان از توجه به جنبه محتوایی و آیینی در طرح حمام های سنتی ایران است.
پذیرش گردشگری خلاق در تجربه ی شهروندان و گردشگران شهرهای پشتیبان گردشگری؛ نمونه ی موردی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر یاسوج در منطقه ای قرار دارد که به خاطر طبیعت بکرش عنوان «پایتخت طبیعت ایران» را یافته است. این شهر در زمره ی شهرهایی قرار می گیرد که به دلیل نداشتنِ میراث تاریخی، بیشتر نقش پشتیبانی خدمات به طبیعت گردان و بوم گردانی که به این منطقه می آیند را ایفا می کند، در حالی که در کنار سرمایه ی طبیعی، ویژگی های اجتماعی شهر نیز جاذبه های فرهنگی منحصر به فردی داراست. پارادایم گردشگری خلاق در مقایسه با دیگر پارادایم های گردشگری که بر میراث ملموس و کالبدی شهر متکی هستند، بر زندگی روزمره و تجربه ی فعال و مشارکتی گردشگر و تعامل او با محلی ها تأکید دارد نه بر میراث کالبدی و طبیعی شهر. این پژوهش در پی فهم آن است که با توجه به این که تمرکز گردشگری یاسوج در حال حاضر بر داشته های طبیعی و بوم گردی است، جایگاه الگوی گردشگری خلاق در تجربه ی محلی ها و گردشگران چگونه است؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی محتوای مصاحبه هایی که با 32 نفر از گردشگران یاسوج و شهروندان آن به دست آمده انجام شده است. «شهر- پشتیبان گردشگری»، «شهر – نمایش محصولات فرهنگی» و «شهر- رویداد» سه مضمونی هستند که به عنوان یافته های پژوهش، توصیفگر ضرورت همپیوندی بستر گردشگری خلاق با دیگر سطوح و فرم های سنتی گردشگری در شهر یاسوج است.
ارزیابی و تحلیل وضعیت آسایش حرارتی فضای باز محلات مسکونی با استفاده از شاخصه های حرارتی (نمونه موردی: محلات منتخب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
113 - 126
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری برای افزایش کیفیت، باید دارای شرایط آسایش از جمله آسایش حرارتی باشند وگرنه به فضاهایی مرده و فاقد سرزندگی تبدیل می شوند. بنابراین پژوهش حاضر به تحلیل شرایط آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی با استفاده از سه شاخصه حرارتی دمای موثر استاندارد، دمای معادل فیزیولوژیک و پیش بینی متوسط نظر در دو فصل زمستان و تابستان می پردازد. در این مقاله چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان در شهر اصفهان مورد مطالعه و تحلیل میدانی قرار گرفته اند. روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پژوهش موردی است که در آن به ارزیابی میدانی متغیرهای محیطی و شخصی با حجم نمونه هشتصد نفر پرداخته است. همچنین در این پژوهش جهت محاسبه شاخصه ها از مدل ریمن، به عنوان نرم افزار کاربردی محاسبه گر استفاده شده است. این نرم افزار با استفاده از داده های اقلیمی، مشخصات شخصی، نرخ فعالیت و نرخ لباس و اطلاعاتی همچون طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، میزان ابرناکی و غیره شاخصه های منتخب را محاسبه کرده و سپس نتایج با استانداردهای موجود مقایسه شده اند. پس از آن جهت اعتبارسنجی داده ها و مقایسه شاخصه های حرارتی با نتایج بررسی های میدانی، دمای خنثی و متوسط احساس حرارتی کاربران نیز به دست آمده است. در نهایت، وضعیت آسایش حرارتی محلات منتخب بر اساس شاخصه های فوق در دو فصل سرد و گرم و به تفکیک محلات مورد مطالعه ارائه شده و شاخصه های معتبر جهت ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر اصفهان معرفی شدند.
خوانش بیش متنی نقش مایه انار در زیورآلات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تقلید و الهام از آثار هنری گذشتگان، در شکل گیری اثری نو و خلاقانه قدمتی طولانی دارد. زیورآلات نیز به عنوان یکی از هنرهای غنی ایران زمین، از این قاعده مستثنی نیست. زیورآلات فارغ از مفهوم سرمایه ای، همواره ابزاری برای بازتاب هویت فرهنگی جوامع است و نقشی بارز در مراسم آیینی یک جامعه، باورهای مردم در گذشته و شناخت اندیشه های آنان ایفا می کند. در جستار حاضر با توجه به اهمیت نقش مایه انار در فرهنگ ایران زمین، تکرار این نقش مایه در متن زیورآلات باستانی ادوار مختلف و رجعت به این نقش مایه در زیورآلات معاصر، آرایه پرکاربرد انار انتخاب شده است. هدف: هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی چگونگی ارتباط فرم های بازنمایی شده انار، در زیورآلات معاصر و پیش متن های برگرفته آنها در زیورآلات باستانی است. جستار حاضر در راستای پاسخ به این سؤال است که ارتباط زیورآلات معاصر با پیش متن های خود چگونه تبیین می شود؟ در فرآیند اقتباس این آثار از زیورآلات باستانی ملهم از نقش مایه انار چه تغییراتی صورت گرفته است؟ روش تحقیق: این پژوهش با هدف بنیادی به شیوه توصیفی– تحلیل و تطبیقی است که با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی صورت گرفته است. نتیجه گیری: در جمع بندی نتایج این پژوهش چنین به نظر می رسد، هنرمندان معاصر با حفظ ماهیت انار با تغییرات فرمی، برهم زدن تقارن، استفاده از فضاهای منفی و مثبت، ترکیب رسانه های مختلف با زیورآلات، به بازنمایی فرم انار در پیکره زیورآلات معاصر مبادرت ورزیده اند. ارتباط میان متن های پیشین و پسین در زیورآلات با گستره های متفاوت برگرفتگی، صراحت و اشتقاق در هردو دسته تغییری و تقلیدی به وقوع پیوسته است.