فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کتیبه های کوفی در معماری اسلامی از شاهکارهای جهان اسلام و ایران به شمار می آیند. اگرچه برخی از کاروانسراهای خراسان رضوی از نظر تزیینات و معماری جزو بناهای فاخر محسوب می شوند، امّا قدمت بعضی از این بناها چندان مورد واکاوی قرار نگرفته اند. کتیبه های بناها معمولاً یکی از شاخص ترین عناصر معماری است که از زوایای مختلف یک محقق را رهنمون می شود. بنابراین لازم دانسته شد کتیبه های مورد مطالعه از جمله از نظر نگارش، اهداف و انواع خطوط مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن ها بر هویت بناهای مورد مطالعه مشخص شود.هدف پژوهش: در این مقاله سعی شده است کتیبه ها به صورت مقایسه تطبیقی بررسی و کتیبه های خوانده نشده را قرائت و خوانش نادرست برخی از کتیبه ها را اصلاح نماییم. بر همین اساس نگارندگان با رویکردی انتقادی نسبت به قرائت کتیبه ها و با بهره گیری از متون و اسناد باقی مانده تلاش کردند تا در بازآفرینی کتیبه های رباط ماهی و تعیین قدمت برخی از بناها پیشنهاداتی ارائه دهند.روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش های پیمایشی و تاریخی تدوین شد؛ ابتدا آثار کتیبه ها با بررسی های پیمایشی داده ها ثبت و ضبط شد. سپس در رویکرد تاریخی با کار کتابخانه ای، بررسی منابع دست اوّل، اسناد و مدارک عکاسان گذشته و سپس با تحلیل و طبقه بندی داده ها تلاش شد وقایع گذشته، به طور دقیق شناسایی تا هویت تاریخی، سیاسی، اقتصادی این بناها روشن تر شوند.نتیجه گیری: در این جستار روشن شد ساختار نگارشی کتیبه های کوفی براساس خطوط کوفی اولیه بوده و از شیوه و تنوع متعددی برخوردار هستند. همچنین هنرمندان کتیبه ها در بیان پیام های خود از عنصر تزیین بهره گرفته اند. قرارگیری این کتیبه ها در فضاهای تعیین شده سنخیت و هماهنگی زیادی با بناهای خود دارند و از اهداف نگارش، بهره گیری مذهبی از آنهاست. در نهایت با قرائت صحیح و بازخوانی برخی از کتیبه ها، برای تاریخ گذاری کاروانسراهای زیارت، ماهی و شرف پیشنهاداتی ارائه شد.
توسعه شرکت های طراحی صنعتی کشور براساس ارائه مدل ساختاری تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
طراحی صنعتی یکی از حوزه های توانمندی و خودکفایی کشور است. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری در جهت بهبود مکانیزم تبلیغات و توسعه شرکت های طراحی صنعتی مبتنی بر چشم انداز 20 ساله ایران در نظر گرفته شد. بدین منظور ابتدا براساس مطالعه کتابخانه ای و با بهره گیری از رویکرد کیفی مقایسه تطبیقی 4 شرکت طراحی صنعتی داخلی و 4 شرکت طراحی صنعتی خارجی 82 شاخص شناسایی شد. در گام دوم،40 شاخص که بیشترین فراوانی را داشتند مشخص گردیده و با بهره گیری از روش مفهوم سازی داده بنیاد پس از کدگذاری محوری و باز در 4 دسته شاخص اصلی از جمله محصول و خدمات، اعلان ها، بازاریابی و ارتباط با مشتری طبقه بندی و مدلی مبتنی بر آن طراحی گردید. سپس در بخش کمی، برای آزمون اعتبار مدل استخراج شده ابتدا پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی 3 سؤال جمعتی شناختی و 45 سؤال پنج گزینه ای میان 384 نفر از مشتریان و متخصصان شرکت های داخلی به روش نمونه گیری طبقه بندی توزیع و پس از گردآوری پرسشنامه ها و تأیید روایی و پایایی پرسشنامه، داده ها به کمک نرم افزارهای اس. پی. اس. اس. و اسمارت. پی. ال. اس. مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون کلی کیفیت مدل ساختاری نشان داد که مدل از کیفیت بالایی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد که ضرایب مسیر مدل ساختاری معنادار بوده و 4 شاخص محصول و خدمات، اعلان ها، بازاریابی و ارتباط با مشتری بر اثربخشی تبلیغات و رونق کسب و کار شرکت های طراحی صنعتی تأثیر مثبت و معناداری می گذارد.
بررسی عوامل مؤثر بر دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی
حوزههای تخصصی:
سازه های هیدرولیکی نقش اساسی در سیستم اقتصادی کشور دارند و جزو سازه های استراتژیک محسوب می شوند و ضروری است از عملکرد و دوام مناسبی برخوردار باشند.از عوامل موثر بر دوام و کارایی این نوع سازه ها می توان به تاثیر نسبت آب به سیمان در مقاومت سایشی، تخلخل و نفوذپذیری بتن به کار رفته در ساخت آن ها وتاثیر افزودنی هادرطرح اختلاط بتن اشاره نمود. بنابراین ضروری به نظر می رسدکه با توجه به فناوری نوین این نوع از بتن ها، تحقیق و بررسی بیش تری بر روی آن ها و پارامترهای موثر بر دوام و مقاومت بتن صورت پذیرد. هدف از این پژوهش، شناخت مهم ترین عوامل موثر بر دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی همچون استفاده از الیاف در بتن، نانوسیلیس ها و میکروسیلیس ها، مقاومت سایشی، نفوذپذیری مقاومت در برابر کاویتاسیون و تخلخل بتن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب بررسی متدهای عملکردی دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی می باشد. طبق این روش، پس از معرفی و بررسی هر کدام از عوامل مذکور، ویژگی های دو عامل استفاده از میکروسیلیس ها و الیاف بتنی در قالب جدول شماره(5) جمع بندی گردید. سپس به هر کدام از ویژگی های برشمرده شده برای هر دو عامل، ضریب اهمیت در سازه های هیدرولیکی اختصاص یافت. نتایج حاصل از این مقایسه گواه این مطلب بود که استفاده از الیاف در بتن مصرفی در سازه های هیدرولیکی، از اهمیت و کارایی بیش تری نسبت به دیگر عوامل برخوردار است.
تجربه زیبایی شناسی در معماری با اتکا بر آرای جورج لیکاف و مارک جانسون
حوزههای تخصصی:
زیبایی همواره یکی از مناقشه بر انگیزترین مفاهیم در تاریخ فرهنگ و هنر بشر بوده است. در یک تقسیم بندی کلی مجموعه تعاریفی که بدین منظور ارائه شده است را می توان به دو جریان عینیت گرا و ذهنیت گرا تقسیم کرد. در حالیکه تجربه زیبایی شناسی در جریان عینیت گرا، تجربه ای متاثر از ویژگی های عینی و لمس پذیر شئ است؛ گفتمان زیبایی شناسی ذهنیت گرا، تجربه زیبایی شناختی را تجربه ی غیر شناختی ارزیابی می کند که به معنای نادیده گرفتن ویژگی های عین، یا اُبژه تجربه زیبایی شناختی می باشد. از این رو نمی توان هیچ جایگاهی برای ویژگی های عینی یک اثر معماری در خلق تجربه زیبایی شناختی در نظر گرفت. هدف پژوهش حاضر، تعیین دامنه و عوامل موثر بر فرآیند تجربه زیبایی شناختی در معماری است، تا علاوه بر فهم صحیح از چگونگی شکل گیری چنین تجربه ای بتواند این تجربه را از سلطه آنچه که ذهنی گرایی نامیده می شود آزاد سازد. روش انجام تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که با مطالعه منابع اسنادی و تحلیل استنباطی اطلاعات گرد آوری شده انجام گرفته است. این پژوهش ابتدا منشاء مناقشات بر سر مفهوم زیبایی را بیان می کند، سپس با رجوع به گفتمان زیبایی شناسی مدرن آنچه را که دلایل عمده شکل گیری جریان ذهنیت گرا در تعریف زیبایی است را مورد پژوهش قرار می دهد ودر آخر با رجوع به آرای جورج لیکاف و مارک جانسون به عنوان دو اندیشمند برجسته در حوزه علوم شناختی بنا دارد تا تجربه زیبایی شناسی در معماری را از دامِ آنچه که ذهنی گرایی نامیده می شود رها سازد، این پژوهش تجربه زیبایی شناختی در معماری را تجربه ای شناختی ارزیابی می کند که مؤلفه انسجام بخش آن حاصل از هماهنگی میان، عین و یا اُبژه تجربه زیبایی شناسی، با بدن و ذهن می باشد.
ارتباط فناوری و حفاظت در معماری معاصر تحلیلی بر مبنای بازخوانی تحولات نقش معمار در حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رابطه «معماری» و «حفاظت معماری»، براساس بنیان های مشترکی که با یکدیگر دارند، موضوعی سنتی است. مسئله پژوهش حاضر پیرامون رابطه سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» شکل گرفته که به موازات تحول فناوری، به وجود آمده و منجر به ابهاماتی در نقش معمار در رابطه سه گانه نوین شده که هنوز در جوامع در حال توسعه مرتفع نشده است.هدف پژوهش: بازخوانی نقش معمار در امر حفاظت معماری پس از تحول فناوری از سنتی به پیشرفته در جوامع توسعه یافته غربی به منظور توجه دادن جوامع در حال توسعه به این موضوع است.روش پژوهش: این مقاله با ترکیب روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های رویکرد کیفی انجام پذیرفته است.نتیجه گیری: از آنجا که توجه محض حوزه «حفاظت معماری» به بعد هنری و یا فنی «فناوری معماری» و همچنین غفلت از ارزش های اجتماعی چالش هایی را در پی دارد، حفاظت معماری توجه به هر دو بعد و ارزش های اجتماعی را مد نظر قرار داده که به واسطه تقرب به پارادایم فرهنگ گرا محقق شده است. این ارتباط سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه، به عنوان یک قاعده مشتق شده از پارادایم فرهنگ گرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سه گانه و از سوی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سه گانه با فرهنگ جامعه، اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین معمار، به دلیل داشتن توانایی در تعامل شایسته با متخصصان حوزه های «حفاظت معماری» و «فناوری» و توانایی در ایجاد تعادلی مطلوب بین این دو حوزه، رهبری این ارتباط را نیز به عنوان یک تکلیف حرفه ای بر عهده دارد.
تبیین مفهوم همانندی اثر هنری با جهان هستی براساس نقد حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
13 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقد حکمی هنر، برخاسته از آرای اندیشمندان و حکیمان ایرانی است. در آرای حکیمان و فیلسوفان ایران به صورت پراکنده، مباحث و قواعدی درباره هنر و هنرمندی وجود دارد. نقد حکمی هنر برآن است تا با استفاده از این معیارها، قواعد و قوانین حاکم مستخرج از منابع کهن حکمی، عرفانی و فلسفی ایران، به نقد آثار هنری بپردازد. کمبود منابع مدون درباره نقد هنری با استفاده از آرای حکما و عرفای ایران، ضرورت انجام این پژوهش را مشخص می کند. در این پژوهش به دو پرسش پاسخ داده شده است: یکم، براساس نقد حکمی، مفهوم همانندی اثر با عالم سرمدی چگونه بیان شده است؟ و دوم، بر اساس نقد حکمی، مفهوم تقلید اثر هنری از جهان واقع چگونه بیان شده است؟هدف پژوهش: هدف از نوشتن این مقاله، دست یابی به آرای حکمای ایران در زمینه هنر و نقد هنری و به طور خاص در مورد مبحث تطابق و همانندی اثر با جهان هستی است. در این مقاله به طور خاص به مباحث همانندی اثر هنری با جهان هستی (چه الگوبرداری از منابع موجود در طبیعت و چه عالم سرمدی) پرداخته شده است.روش پژوهش: این مقاله از نظر هدف، بنیادی - نظری است. از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیل محتوای کیفی به شمار می آید. روش گردآوری اطلاعات، صرفاً کتابخانه ای است. جامعه پژوهش، آثار منظوم عرفا و حکمای ایران متعلق به پس از اسلام و از میان متون قرون پنجم تا نهم هجری است. به دلیل تعدد و تکثر در منابع حکمی و عرفانی، تعداد پنج دیوان از متون منظوم به عنوان نمونه و براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است، اثر هنری هرچه به منبع طبیعت نزدیک باشد، یا به عبارتی با جهان خلقت تطابق بیشتری داشته باشد، زیباتر، ایده آل تر و بهتر است. هرچه هنرمند بتواند با الگوگرفتن از جهان خلقت اثر خود را مطابق با جهان واقع بسازد، هنرمندتر است. هنرمند باید اهل محاکات و تقلید باشد. او باید قدرت ترسیم و مصورکردن جهان واقع و طبیعت را داشته باشد.
بررسی نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها با تاکید بر اندیشه های اسلامی، ایرانی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
325 - 343
حوزههای تخصصی:
شکل گیری محله بر اساس تفکر حاکم در هر دوره دستخوش تغییراتی بوده است. تفکر جدا کردن مردم بر اساس ویژگی های متفاوت اقتصادی - اجتماعی که دارند همواره یکی از مهمترین عوامل اصلی شکل گیری محله ها در اندیشه های متفاوت بوده است. مطالعات گوناگون نشان داده اند که شکل گیری محله ها بر اساس این اصل عموماً با تبعات منفی همراه بوده است. جدایی گزینی در اندیشه ها گوناگون، تأثیرات متفاوتی در شکل گیری محله ها داشته که بررسی و تحلیل منطقی آن ها می تواند به تعدیل پیامدهای ناشی از آن کمک نماید. لذا مطالعه حاضر درصدد است تا با مقایسه اندیشه های اسلامی، ایرانی و غربی؛ نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها را در هر کدام از اندیشه ها بررسی کند.برای این منظور به متون مرتبط که به نوعی نقش جدایی گزینی را در شکل گیری محله ها بررسی کرده اند مراجعه شده و با استخراج گزاره ها و کدگذاری آن ها و با بهره گیری از راهبرد استدلال منطقی نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها بررسی شده است.نتایج نشان می دهند که جدایی گزینی یکی از مؤلفه های اصلی شکل گیری محله ها در ایران و جوامع غربی بوده است. به این معنی که، شکل گیری محله ها در طول تاریخ در ایران به ترتیب بر اساس جدایی گزینی های اجتماعی – اقتصادی، قومی – مذهبی و مجدد اجتماعی-اقتصادی بوده است. حال آنکه شکل گیری محله ها در جوامع غربی در طول تاریخ مبتنی بر جدایی های اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی – اقتصادی بوده است. در مقابل، این نوع از جدایی ها با مفاهیم اسلامی هماهنگ نبوده و جدایی گزینی های قومی صدر اسلام تنها برای حفظ وحدت میان جوامع بوده است و دلیل برتری قومی بر قوم دیگر نبوده است. بنابراین برخلاف اندیشه های ایرانی و غربی که هم زمان با پیدایش اولین تمدن های شان مبتنی بر سلسله مراتب و برتری گروهی بر گروه دیگر بودند؛ اندیشه اسلامی اصل را بر برابری نهاده و در هر زمان و مکان که زمینه برای شکل گیری این حقیقت فراهم بوده، بر اندیشه های مبتنی برجدایی فائق آمده و زمینه را برای شکل گیری اجتماع محلی فراهم ساخته است.
تبیین سازوکارهای شاخص های پایداری در معماری کوچ (مطالعه موردی: کوچ نشینان بختیاری ایران)
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
41 - 62
حوزههای تخصصی:
این مقاله شامل بررسی مفهوم توسعه پایدار در حوزه معماری و شواهدی از سازگاری انسان با محیط زیست و مولفه های فرهنگی و جغرافیایی سبک های بومی شده زندگی اقوام کوچ نشین است. تمرکز و کانون توجه به معماری جوامع کوچ نشین به عنوان نمونه ای کامل از شیوه سازگار زندگی با جغرافیای طبیعی محیط پیرامون است. توسعه جهان و ارتباطات از یک سو موجب یکسانی زندگی، بدون توجه به فرهنگ، جغرافیا، حوزه تمدن و سایر مولفه های موثر بر شکل گیری سبک های زندگی بومی شده و از سوی دیگر یک خطر جدی برای محیط زیست و منابع تجدید ناپذیر به شمار می رود. از این رو پرداختن به مؤلفه های پایداری و سبک های زندگی بومی در جهت دستیابی به معماری پایدار و متعاقباً توسعه پایدار امری ضروری است. لذا سوال اصلی که در این تحقیق مطرح شده این است که ابعاد پایداری در زندگی و مسکن کوچ نشینان کدامند؟ در این تحقیق سعی شده است با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی، مسکن عشایر بختیاری و سبک زندگی کوچ نشینان را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به معرفی شاخص های پایداری موجود در زندگی آن ها پرداخته شود. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که شاخص های پایداری در زندگی کوچ نشینان شامل مؤلفه های زیست محیطی ، اجتماعی و اقتصادی است و انطباق با طبیعت و نحوه ساخت و برپا نمودن سیاه چادر حاکی از آن است که عشایر در نهایت هم زیستی با طبیعت در مواجهه با اصول پایداری قدم برداشته اند.
بررسی آسبادهای شرق ایران به عنوان نماد معماری پایدار
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
119-130
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به بحران های زیست- محیطی که در چند دهه اخیر با آن ها روبه رو هستیم وشاید در آینده ای نه چندان دور به تهدیدات جدی تری تبدیل شوند ، بحث پایداری و توسعه پایدار در معماری و شهرسازی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند. متخصصین کشور ما نیز از این جریان دور نیستند و پژوهش های دانشگاهی بیانگر میزان اهمیت بحث معماری پایدار در بین جامعه ی علمی ایران است. آسباد ها از سازه های کهن این مرز و بوم هستند که نقشی اساسی در تامین معاش ساکنان بخشی از قسمت های شرقی ایران داشته اند و همچنین نمودی از ترکیب معماری سنتی با نیازهای زیست بوم و بهره گیری مناسب از انرژی های پاک به شمار می آیند. ضرورت پژوهش حاضر از آن جا ناشی می شود که در دهه های اخیر با توجه به مشکل تجدیدناپذیر بودن سوخت های فسیلی و همچنین بحران زیست محیطی ناشی از استفاده از این سوخت ها نیاز به استفاده از انرژی های پاک به شدت احساس می شود . به همین جهت معماری پایدار و سازه هایی که در این راستا عمل می کنند اهمیت ویژه ای می یابد. بنابراین شناخت سازه ای مثل آسباد که در جهت بهره وری از انرژِی پاک باد عمل می کند ضرورت می یابد. سوال پژوهش این است که مولفه ها و قواعد معماری پایدار تا چه اندازه در ساختار و عملکرد آسبادهای مناطق شرقی ایران رعایت شده اند ؟ هدف از نگارش این مقاله این است که با بازشناسی ساختار و اجزاء آسباد ها، آن ها را به عنوان نماد معماری پایدارایران معرفی کند. به طور کلی روش تحقیق در این پژوهش ازنوع توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. به این صورت که پس از شناخت پیشینه و دسته بندی آسبادها ، کارکرد و اجزا آن ها بررسی شده و در نهایت به بررسی مولفه های مربوط به معماری پایدار که در این سازه ها به کاررفته اند پرداخته خواهد شد. سپس نتیجه گیری می شود که به جهت رعایت قواعد عمومی معماری پایدار مانند سازگاری با اقلیم ، بهره گیری از مصالح بوم آورد و صرفه جویی در استفاده از منابع انرژی ، این بناها می توانند به عنوان الگوی معماری پایدار در کشورمان معرفی شوند و پیشنهاد می شود که با به روزآوری سازوکار آسبادها قدمی جدید در مسیر معماری پایدار برداشته شود.
طرح بهسازی مسکن و الگوی بومی- سنتی مساکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان آق آباد، شهرستان گنبدکاووس)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
149-156
حوزههای تخصصی:
مسکن بعنوان پناهگاه انسان، زاییده یکی از نیازهای اساسی جوامع بشری است که عناصر سازنده آن به طور توأمان از محیط طبیعی، شیوه های زیستی- معیشتی و روابط اجتماعی و فرهنگ جامعه مورد نظر تأثیر پذیرفته است. این اثرپذیری از شرایط محیطی و اکولوژیکی، در بناها و مساکن نواحی روستایی، بسیار محسوس است؛ به طوری که تحت تأثیر نیروها و عوامل محیطی، فرهنگ مادی- معنوی جوامع روستایی تکوین و طی روندهای زمانی تکامل یافته اند که از آن با عنوان «الگوی بومی مسکن» خاص آن منطقه یاد می شود. در این میان، توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغه های دولتمردان و برنامه ریزان روستایی بوده که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی یکی از مهمترین این طرح ها است. جامعه آماری تحقیق شامل 5922 خانوار روستایی بوده که به دو گروه وام گیرندگان طرح مسکن و وام نگرفتگان این طرح دسته بندی شده که در مجموع تعداد 200 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که غالب روستاییانی که از طرح بهسازی مسکن روستایی استفاده کرده اند، طبقه ضعیف و کارگری بوده است. بعلاوه، اجرای این طرح اگرچه نتایج مثبتی را در بین خانوارهای روستایی به دنبال داشته، لیکن در برخی از معیارهای الگوی بومی- سنتی مساکن روستایی منطقه از جمله نحوه استقرار و جانمایی خانه، الگو و جهت یابی خانه، کمرنگ شدن فضاها و عملکردهای اقتصادی مسکن و غیره، نتایج چشمگیری حاصل نشده است.
بررسی گرافیک محیطی در راستا زیبا سازی و طراحی شهری
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
11-22
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر جایی می توان یافت که ردپای گرافیک محیطی در آن نباشد. ضرورت وجود گرافیک محیطی با پیچیده تر شدن شهرها و افزایش جمعیت آن ها افزایش یافته است، می توان اذعان داشت که گرافیک محیطی در شهرهای امروزی نقشی حیاتی را ایفا می کند. یکی از مهم ترین مسائل در جامعه امروز مسئله بی نظمی ها و آشفتگی های مناظر مختلف شهری است که مولد آلودگی بصری و روانی مردم می باشد و تأثیرات نامطلوبی بر روحیه انسان برجای می گذارد مهم ترین عناصر موجود دریک شهر بناها و ساختمان های آن می باشد که زیبایی و هماهنگی و موزون بودن آن ها می تواند سلامت ذهنی و روحی افراد را در پی داشته باشد دانش های گوناگون نظیر روانشناسی جامعه شناسی شهرسازی و محیط زیست به دنبال راه کارهایی مناسب برای حل این مسئله هستند در این میان مقوله هنر و در میان هنرها هنر تجسمی ازجمله گرافیک محیطی سهم بسزایی در این حیطه دارد گرافیک محیطی از طرق مختلف به زیباسازی فضاهای شهری و همچنین فضاهای داخلی بناها کمک می کند مسائل و مشکلاتی که امروزه در زندگی شهرنشینی وجود دارد ایجاب می نماید تا علم گرافیک قسمتی از فعالیت های خود را در حیطه معماری و محیط زیست انجام دهد به عبارت دیگر در نظم بخشیدن و زیباکردن فضاهای شهرها و اماکن عمومی و ساختمان ها و بناها باید فراهم آوردن محیط زیبای بصری هماهنگی مطلوب با محیط زندگی آرامش بخشی به افراد جامعه را در نظر داشته باشد. این گرافیک ها با توجه به ماهیت ارتباطی خود، قابلیت های فراوانی در ایجاد هویت ویژه مکانی، تقویت سواد بصری و تبیین ساختارها و ارزش های زیباشناختی، جامعه شناختی، روان شناختی مسائل فرهنگی، هنری، سیاسی و ... جامعه دارند. گرافیک محیطی به واسطه ارتباط مستقیم خود با ویژگی های کالبدی، بصری و معنایی فضاهای شهری، در ادراک و ارزیابی شهر و محیط های شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و به عنوان بخشی از هنرهای شهری، نمود عینی احساسات و تفکرات معاصر شهروندان و همچنین زندگی روزمره آن هاست که می تواند تأثیر بارزی در فعال سازی و پویایی سازی فضاهای شهری داشته باشد. در این مقاله تحلیلی-توصیفی سعی شده پس از پرداختن به گرافیک محیطی و طراحی شهری، آرمان ها و فصل مشترک آن ها مورد بررسی قرار گیرد.
تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر قدرت انضباطی و زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 151
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود چند دهه سابقه ی تهیه طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه و بهره مندی عمده از عقلانیت ابزاری در تهیه این طرح ها، مشاهده می شود که مسائل و مشکلات این شهرها از جمله سکونتگاه های غیررسمی، بافت فرسوده و اقتصاد شهرها نه تنها حل نشده است؛ بلکه روز به روز بر وسعت و شدت مشکلات آن ها افزوده می شود. بنابراین، به جای ردیابی ریشه این مسائل در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها، باید از دریچه ای دیگر به آن نگریست و به جنبه پنهان و کمتر توجه شده نظریه برنامه ریزی، یعنی قلمروی قدرت و اعمال آن بر فرآیند برنامه ریزی فضایی پرداخت که عمدتاً توسط برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر واکاوی دو مفهوم قدرت انضباطی و زیست-قدرت است. روش: این پژوهش با اتکا به معرفت شناسی برساخت گرایی اجتماعی و روش پژوهش تحلیل گفتمان فوکویی با پیش فرض پذیرش گذار نظام سرمایه داری از امپریالیسم به امپراتوری، به واکاوی دو مقوله قدرت-دانش یعنی قدرت انضباطی و زیست-قدرت پرداخته است و سپس با واکاوی نقش برنامه ریزی فضایی، سعی در تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی دارد. یافته ها: از دیدگاه قدرت-دانش فوکویی تولید فضا صرفاً برآمده از قوانین و مقررات و نظام رسمی برنامه ریزی فضایی نمی باشد و عوامل متعددی از جمله دانش و گفتمان انضباطی، نهادهای انضباطی، وضعیت استثنایی دائمی و زیست-قدرت در برنامه ریزی فضایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که برنامه ریزان فضایی در کنار رهیافت های برنامه ریزی که به طور مرسوم در محیط آکادمیک آموخته اند، باید به مباحث قدرت-دانش نیز بپردازند، تا در کنار نظام رسمی برنامه ریزی فضایی در نظام غیررسمی نیز قابلیت کنش و اثربخشی بیشتری داشته باشند.
کرونا، فصل جدید در برنا مه ریزی شهری
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
260-271
حوزههای تخصصی:
تاب آوری این روزها دغدغه مهمی برای شهرها محسوب می شود؛ به طوری که توجه و پرداختن به آن در شهرهای بلاخیز حائز اهمیت است. یکی از مهمترین مسائل که بررسی آن اهمیت والایی دارد تاب آوری شهری در مقابل ویروس کرونا و پس از آن است. شیوع ویروس کرونا محدودیت های بسیاری در شهرها به خصوص در رفت وآمدها و رفتارهای روزمره شهروندان شهرهای سراسر دنیا ایجاد کرده و سبب تعطیلی پارک ها و محدودیت های اداری ، فاصله گذاری های فیزیکی در فضاهای همگانی مانند ایستگاه تاکسی و اتوبوس، صف نانوایی ، فروشگاه ها و بسیاری از بخش های دیگر شهرها را شامل شده است. کارشناسان مدیریت شهری معتقدند کرونا چالش های زیادی را در شهرها ایجاد کرده و این مباحث باعث شده است که تغییراتی در مباحث شهرسازی صورت گیرد و باید در برنامه ریزی های شهری بازنگری هایی انجام شود. دلیل احساس ضرورت به این بازنگری هم از نظر کارشناسان احتمال تکرار شدن شرایط مشابه دوران کروناست. از طرفی هنوز مشخص نیست کرونا به طور کامل ریشه کن میشود یا باید از این به بعد هر سال شاهد شیوع آن بود. در چنین شرایطی باید جامعه خود را در همه ابعاد برای مواجهه با شرایط مشابه آماده کند..هدف از این مقاله دستیابی به ارائه راهکارهایی جهت ایجاد شهرها تاب آور در مواجهه با ویروس کرونا می باشد.
An Strategy of Product and Process-Oriented Design of Industrialized Building System Qualities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۳ - Serial Number ۴۱, Summer ۲۰۲۱
59 - 68
حوزههای تخصصی:
Indus trialized Building has been introduced as a method with better productivity, quality, and safety, and it is defined as a cons truction sys tem where components are manufactured at factories on or off-site, transported, and then assembled into with minimum work in the s tudy of the use of building indus trialization, the ques tion of this s tudy is to apply product-oriented and process-oriented in the quality of building indus trialization and interaction and the overlap between the two areas in the category of indus trialization. Explaining the characteris tics of these two aspects leads to various s tructures that include the main objectives of this s tudy. With the help of product-driven and process-driven approaches, it can be achieved with varying qualities of building indus trialization. In this regard, several experts' views have been reviewed s tudied, and a five-s tep quality is extracted. Finally, employing interface tools to two product-driven and process-oriented approaches, a good choice concerning the five-s tep quality has been made for designers in building indus trialization.
Assessment of the Role of Archetypes in Creation of Sense of Place in Iranian Mosques Using AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
65 - 74
حوزههای تخصصی:
Taking into account the decrease in public presence in religious places, it appears that one of the main reasons for the los t connection between audiences and sacred sites is the lack of sense of place. Creating a sense of place is the job of architects who utilize several factors to this end. The objective of the present s tudy is to show that in designing, an architect considers a set of the personal unconscious mind and collective unconscious mind to achieve the optimum design based on the needs and a sense of place. Hypotheses were formed based on this. The mos t complete among them was that the mos t solid and adequate unders tanding of place is composed in a space that encompasses a combination of the two groups of semantic and physical archetypes. A variety of phenomenological, environment psychology, and analytical approaches helped the s tudy to realize its objective. A combination of field and library s tudies provided qualitative and quantitative data to the researcher that were analyzed using the Delphi technique. The data obtained by a ques tionnaire were analyzed using analytical hierarchy process 1 (AHP). The findings showed that inducing a sense of place in the Iranian mosque depended on semantic archetypes, and creating, s trengthening, and ensuring the survival of these archetypes turned on more robus t use of physical archetypes.
"نوزاینده رود" پژوهشی در بازشناسی رودخانه زاینده رود و تحلیل آن به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رودخانه زاینده رود به عنوان اصلی ترین و مهم ترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیم کننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگو های کشاورزی سنتی، صنایع آب بر، برداشت های بی رویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کم آبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصان هایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.هداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهم ترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زاینده رود در اصفهان را در تفکیک مؤلفه های سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کل نگر درتحلیل و مدیریت آن می داند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کل نگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستم ها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریان های آن در انطباق با وضعیت رودخانه زاینده رود می پردازد.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد عدم تناسب میان فشارها و جریان های درونی میان زیرسیستم های اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیق پذیری و خودسازمان دهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که می بایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفه های اجتماعی اصلی (ارزش ها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساخت های اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامه ای چندسطحی، زمان مند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
خوانش متن به مثابه پرسه زنی در میان منظرهای شهری (مطالعه موردی: کتاب های خیابان یک طرفه و پروژه پاساژها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
52 - 63
حوزههای تخصصی:
از والتر بنیامین، فیلسوف و نظریه پرداز آلمانی مرتبط با مکتب با فرانکفورت، به عنوان یکی از متفکران کلیدی در مطالعات مدرنیته شهری یاد می شود. این نکته که شهر مدرن، مضمون مرکزی بخش عمده ای از آثار بنیامین است در پژوهش های متعددی بررسی شده است. با این حال، تأثیر کیفیت های بصری و فضایی شهر مدرن در شکل دهی به شیوه اندیشیدن و در نتیجه روش نگارش بنیامین، همچنین تجربه ادراکی مخاطب در مواجهه با این متون کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر که از نوع کیفی و بنیادی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته، ریشه تصویرمندی و فضامندی در نوشته های بنیامین را، در علاقه وی به تصاویر و مطالعاتش پیرامون هنرهای بصری و فرهنگ بصری شهر مدرن بررسی می کند. در این پژوهش با تمرکز بر دو اثر شهری برجسته بنیامین، خیابان یکطرفه و پروژه پاساژها، مشخصه های این شیوه نگارش بررسی و این بحث مطرح می شود که همان گونه که بنیامین پرسه زن را سوژه سرنمون مدرنیته در نظر می گیرد که در میان منظرهای شهری به گشت و گذار می پردازد، به موازات آن، شیوه نگارش شهری او نیز مخاطبی را فرا می خواند که به پرسه زنی در میان منظرهای متنی بپردازد. پژوهش می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که برای مخاطب پرسه زن متحرک در میان منظرهای شهرگونه متون بنیامین، چه کیفیت های ادراکی پدید می آید که این تجربه را با تجربه های خوانش در مواجهه با فرم های سنتی متن، متمایز می سازد؟ پژوهش این نتیجه را مطرح می سازد که در تضاد با حالت سنتی خوانش که مبتنی بر ادراک سوژه منزوی، ساکن و متمرکز است، مواجهه پرسه زنانه با متن، خوانشی پراکنده اندیش و در حالتی از عدم تمرکز است. سوژه این گونه از خوانش، سوژه ای گروهی، جسمانی و متحرک است. از این رو، در فرایند خوانش، با تجربه جسمانیت مندی جمعی همچون تجربه توده ای شهر مدرن مواجه هستیم.
نقش پروپاگاندا در بروز مفاهیم جدید معماری در عصر دیجیتال
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 80
حوزههای تخصصی:
توجه به فرهنگ در مطالعات مرتبط با حوزه جامعه شناسی در معماری در سال های گذشته بیشتر شده است. تغییر شیوه زندگی مردم و انتظارات افراد جامعه، با روش های از پیش برنامه ریزی شده و دستکاری نمادین در تبلیغات موجب گرایش توده های جامعه و ایجاد تمایل در مردم برای استفاده از محصولاتی در حوزه برنامه ریزی شهری و معماری شد که در مسیر تأمین اهداف مبلغان آن است. روش پژوهش بر مبنای پارادیم تئوری انتقادی است که با تبیین فرضیه های پژوهش بر اساس مطالعات استنادی و با رویکرد کیفی، با استفاده از سه وجهی راهبردی (تحلیل کیفی نمونه موردی، تطبیق نظری و استدلال منطقی با صوری سازی گزاره ها) سه فرضیه را مورد بررسی قرار داده است و (با نگاهی زنجیره وار) به دنبال کشف مکانیسم اثرگذاری پلتفرم های اینترنتی و فضاهای مجازی بر ماهیت انسان معاصر و نیازهای او در جوامع عصر جدید و همچنین در طول آن نحوه اثرگذاری این عوامل بر گونه های معماری (و میزان استفاده انسان عصر دیجیتال) در فضاهای عمومی شهری است. تحلیل نمونه های موردی نشان می دهد، فضای مجازی بستری مناسب برای ترغیب افراد به گونه های جدید معماری است. معماران شاخص با طراحی گونه های معماری مفاهیم جدیدی را به این عرصه جامعه وارد می کنند. نهایتا بر اساس ارزش صدق فرضیه ها، می توان نتیجه گرفت در جوامع امروزی، پروپاگاندا و سیاست گذاری حاکم بر جامعه، با تاثیر بر فرهنگ و انتظارات افراد در کنترل گونه های جدید معماری و آثاری که معماران شاخص طراحی می کنند و همچنین بروز مفاهیم جدید معماری نقش دارد.
بررسی نظام معماری و تناسبات هندسی حیاط مرکزی و جداره های آن در خانه های تاریخی کاشان (مورد مطالعه: ده خانه تاریخی دوره قاجار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از پیمون و هندسه در طراحی ساختمان ها از گذشته در معماری ایران رواج داشته است. در معماری مرکز فلات ایران، خانه از اجزای گوناگونی تشکیل شده است که از مهم ترین آن ها می توان به حیاط مرکزی اشاره کرد. خانه های واقع در محدوده تاریخی شهر کاشان نیز از این امر مستثنی نیست و اکثر قریب به اتفاق آن ها حیاط مرکزی دارند که بر اساس مطالعات انجام شده، این حیاط ها بر اساس هندسه و تناسبات شکل گرفته اند. هدف از این پژوهش، استخراج نظام های معماری و تناسبات هندسی به-کار گرفته شده در طراحی حیاط مرکزی خانه های تاریخی کاشان و بررسی میزان فراوانی آن ها است. این پژوهش بر پایه روش تحلیل نظام های معماری و تناسبات هندسی، حیاط مرکزی و جداره های مشرف به آن را در ده خانه تاریخی کاشان مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. ابتدا با بررسی نظام های معماری و تناسبات هندسی، سه نظام معماری چهار و پنج و شش و سه تناسب هندسی √2، √3 و √4 به عنوان اصول هندسی شاخص برگزیده می شوند؛ سپس با توجه به این اصول، نقشه حیاط مرکزی ده خانه دوره قاجاریه کاشان، مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که در طراحی و ساخت حیاط خانه های کاشان از نظام های معماری و تناسبات هندسی یادشده با فراوانی متفاوت استفاده شده است. نظام معماری چهار و شش با فراوانی 15 و تناسب √3 با فراوانی 9 بیشترین کاربرد را داشته اند و حیاط خانه عباسیان با بهره گیری از 14 نظام معماری و تناسب هندسی، غنی ترین خانه به لحاظ به کارگیری اصول هندسی محسوب میشود.
شاخصه سبک های متداول نماهای آپارتمان های مسکونی در تهران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت ورود و نفوذ عناصری از معماری دیگر مکان ها، همواره در تعیین سبک معماری نماهای آپارتمان های مسکونی، سردرگمی وجود داشته است. تشخیص و تمایز سبک ها و تعیین عناصر شاخصه آنها می تواند در تحلیل های آتی مبنی بر هدایتگری سلایق بصری جامعه و ایجاد هماهنگی منظر بصری در شهرها، کارایی داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی عناصر فیزیکی سبک های نماهای مسکونی رایج در شهر تهران است تا بدین لحاظ بتوان مبنایی برای دسته بندی نماها فراهم نمود. با این هدف نماهای آپارتمان های مسکونی میان مرتبه معاصر واقع در هفت منطقه شهرداری شهر تهران که نماینده سبک های پست مدرن، مدرن متأخر و نئوکلاسیک می باشند توسط دوربین ثبت گردیدند. سپس عناصر فیزیکی هر سبک با توجه به تصاویر در جدول هایی تنظیم و فراوانی هر عامل فیزیکی با روش استدلال و تحلیل منطقی تعیین گردید. این پژوهش از حیث روش تحقیق از نوع پژوهش موردی با راهبرد توصیفی-تحلیلی است و ماهیت بنیادی-کاربردی دارد. در مجموع 2303 نما مورد تحلیل قرار گرفتند که از این تعداد 1131 نمونه مدرن متأخر، 1086 نمونه نئوکلاسیک، 85 نمونه پست مدرن و 1 نمونه ترکیب سه سبک می باشند. همچنین، 40 عنصر فیزیکی در سبک پست مدرن، 39 عنصر فیزیکی در سبک مدرن متأخر و 44 عنصر فیزیکی در سبک نئوکلاسیک شناسایی شدند. از مجموع نماهای مورد تحلیل، سبک پست مدرن تنها 3.7% کل نماها را در بر می گیرد.