فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از تبعات سنگین جنگ های ایران و روس، اندیشه و عمل اصلاحات و نوسازی از بدنه دیوانسالاری حکومت قاجار آغاز شد. در کنار آن، با آشنایی ایرانیان با تمدن جدید غرب و مقایسه وضع ایران با ممالک پیشرفته اروپایی، جریان انتقادی و منورالفکری در میان آنان شکل گرفت. در ابتدا گروه مهمی از اندیشمندان ایرانی مقیم هند، ازطریق آشنایی با مجاری و منابع انگلیسی، نخستین آگاهی ها از تمدن یادشده را در آثار خود بازتاب دادند. چگونگی گفتار انتقادی و منورالفکری میرزااسمعیل دُردی اصفهانی، به عنوان یکی از اندیشمندان مهم ایرانی هند، مسئله مقاله حاضر است. روش تحقیق در این مقاله، روش تحلیل گفتار خواهد بود و به این پرسش پاسخ داده می شود که تلقی میرزااسمعیل از مفاهیم قانون، حقوق، حدود و آزادی چیست و از نظر وی، چه نسبتی میان مفاهیم مزبور وجود دارد؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که دردی اصفهانی پس از آشنایی با تمدن جدید غربی، به تامل در اوضاع سیاسی و اداری ایران پرداخت. او اساس راهکار خود، برای ترقی ایران را در قالب نظریه حکومت قانون استوار کرد. در نظریه یادشده، براساس قانون، اختیارات پادشاه محدود و حقوق مردم معین می شود. در دریافت وی، آزادی مبتنی بر قانون و سازگار با مقتضیات فرهنگی و ملّی نه تنها مضر نیست، بلکه از لوازم اصلی یگانگی و پیشرفت دولت ها و ملت ها شناخته می شود.
حمله به روم در تخیلات فاتحانه سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در کارنامه دوران فرمانروایی سلطان محمود غزنوی (389 – 421 ه.ق.) افتخارات سیاسی و نظامی چشمگیری وجود دارد؛ اما او بیشتر به دلیل فتوحات خویش در هندوستان از شهرتی ویژه برخوردار است. پیروزی های پی در پی سلطان محمود در لشکرکشی های گوناگون، ولع او را برای تصرف سرزمین های جدید، بیشتر بر می انگیخت. سلطان محمود که با لشکرکشی های مکرر، بر سرزمینی بسیار گسترده سلطه یافته بود، در سال 420 ه.ق. به شهر ری، پایتخت سلسله آل بویه مرکزی لشکر کشید و قلمرو مجدالدوله بویهی در عراق عجم را تصرف کرد و آن سلسله را بر انداخت. پس از آن، سرزمین های وسیعی از غرب ایران تا حدود ارمنستان، نسبت به آن کشورگشای خستگی ناپذیر اظهار اطاعت کردند. به این ترتیب، متصرفات سلطان محمود غزنوی با قلمرو امپراتور روم شرقی( بیزانس) هم مرز گردید. در آن هنگام، برای سلطان غزنوی، لشکر کشی به روم شرقی، جاذبه ای فراوان داشت، زیرا در صورت تصرف حتی بخش هایی از مملکت امپراتور بیزانس، او می توانست در زمره جهانگشایان بزرگ جهان به شمار رود ؛ اما مرگ محمود در پی شدت بیماری علاج ناپذیرش، او را از رسیدن به اهداف بلند پروازانه خود بازداشت. بدین صورت، سلطان محمود با ناکامی جهان را بدرود گفت، آرزوهای طلایی آن فاتح نامجوی در هجوم به بیزانس و پیروزی بر امپراتور روم، بر باد رفت.
نقش مصطفی کامل در نهضت ناسیونالیسم مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، تلاش دارد با بررسی کنش و افکار مصطفی کامل، به نقش وی در نهضت ناسیونالیسم مصر بپردازد و از عملکرد او در این نهضت، تصویری روشن ارائه دهد. وی به مبارزات ملی گرایی مصر جان تازه ای بخشید، و توانست خواست برحق ملت اش؛ کسب استقلال و آزادی را به گوش دنیا برساند. مصطفی، از سویی، خواستار کمک اروپا و تمدن غرب در حل قضیه ی مصر بود؛ و از سوی دیگر، متحد عباس ثانی و سلطان عبدالحمید ثانی بوده و سیادت عثمانی بر کشورش را می طلبید. این موارد، نشان دهنده پارادوکس در افکار و اعمال مصطفی کامل است. این پژوهش، تلاش می کند از طریق بازسازی زمینه ی تاریخی آن دوران به فهم این پارادوکس کمک کند و دلایل موجود آن را دریابد.
فرهنگ بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان که در سده های نخستین هجری و پیش از سلطه مغولان بر سرزمین های اسلامی، بخش وسیعی از مناطق آباد و مسکون جهان را در دست داشتند، شهرهای بسیاری ساختند و در سایه تعالیم اسلامی، در این مناطق صاحب فرهنگ و تمدن ممتازی شدند که صفت برجسته آن اسلامیت بود و در زمان خود نظیر نداشت. یکی از جلوه های این فرهنگ ارزشمند و ستون اصلی تمدن اسلامی، توجه به علم و دانش و به تبع آن بزرگداشت دانشمندان بود.دانشمندان مسلمانِ بسیاری در این گستره وسیع، پیوسته در سفر و مهاجرت بودند و از شهری به شهر دیگر می رفتند.
این مقاله بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی و ارائه نمونه هایی از گزارشهای تاریخی مورخان مسلمان، ضمن اشاره به اهداف و انگیزه های مسافرت های دانشمندان، نشان دهد که بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر که نتیجه آموزه های دینی بود، به عنوان بخشی از فرهنگ اسلامی، نزد مسلمانان نهادینه شده بود و شیوه های برخورد آنان را با دانشمندان مهاجر، شکل و جهت می داد.
یدالله دهستانی نمایندة شهریار و ساوجبلاغ (دوره های پنجم تا چهاردهم مجلس شورای ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یدالله دهستانی نمایندة دوره های پنجم تا پایان دورة چهاردهم مجلس شورای ملّی از حوزة نمایندگی شهریار و ساوجبلاغ بود.وی در دورة پنجم و ششم، در مقایسه با دو نمایندة پیش از خود یعنی قاسم خان صوراسرافیل و محمدصادق طباطبایی که هیچ تلاشی برای مسائل و مشکلات ناحیة شهریار و ساوجبلاغ ننمودند، مسائل و مشکلات حوزة نمایندگی خود را در معرض توجّه قانون گذاران قرار داد. توجّه به خشک کردن مرداب ها، رفع بیماری مالاریا و ایجاد مدرسه، از جمله اقدامات مهم وی در دوران نمایندگی اش بوده است.
دهستانی از دورة هفتم به بعد، درخصوص محل نمایندگی خود کمتر اظهار نظر کرد و بیشترین اهتمام خود را به جرح و تعدیل، و تنظیم و تدوین قوانین مطروحه در مجلس اختصاص داد.
تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی روابط آیت الله کاشانی، به عنوان رهبر مذهبی جنبش ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، به عنوان رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی وشکست نهضت ملی ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی، تحلیل تاریخیواستفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد روشن تری به تحلیل این واقعه پرداخته ایم.
یافته ها و نتایج : نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران به شمار می آید که هر چند فصل جدیدی در مسیر مبارزاتی مردم ایران گشود؛ اما سرانجام به شکست انجامید. در پیروزی و شکست این نهضت عوامل متعددی نقش داشته اند که بررسی عملکرد و سهم هر کدام از آنها، می تواند الگوی پژوهشی جدیدی در اختیار محققین قرار دهد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی روابط آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران را با رویکردی روشن تر مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزههای تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
تقی زاده، از تجددگرایی تا فرنگی مآبی
حوزههای تخصصی:
درک بینش روشنفکری تقی زاده همان قدر دچار کج فهمی است که درک شخصیت سیاسی او؛ با این تفاوت که تقی زاده خود، در ایجاد این کج فهمی بیش از هر کس دیگر نقش داشت. چرا که ایراد جمله «ایرانی باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی مآب شود و بس» دیگران را به این بینش کشانید که وی با درک سطحی از مدرنیته، فاقد وجاهت روشنفکری بوده و به انداز ه ی یک فرنگی مآب نزول کرده است؛ در حالیکه بررسی مطالب و نوشته های وی، خلاف این مسئله را اثبات می کند . به لحاظ شخصیت سیاسی - که شخصیت روشنفکری اش بر آن سایه انداخته بود - نزدیکی به قدرت و دست یازیدن به هر اقدام منفعت طلبانه، که لازمه مقام سیاستمداری است، حتی به قیمت امضای تمدید قرار داد 1933، وی را به یکی از منفورترین سیاستمداران عصر پهلوی مبدل کرد .
رابطه ناصرالدین شاه با برادرانش و نحوه به کارگیری آن ها در سیستم حکومتی
حوزههای تخصصی:
ناصرالدین شاه در خلال حکومت پنجاه ساله اش(1264-1313ه ق) همانند سایر حکومت هایی که در طول تاریخ ایران بر اساس سیستم بوروکراسی ابتدایی و نظام سنتی حکومتی خود بر ایران حکومت کردند، سعی داشت با به کار گرفتن ابزارهای قدرت و استفاده از شرایط حاکم سلطه خود را مستحکم تر کند. یکی از این روش ها به کار گرفتن افراد خانواده و خویشاوندان خود بود. چرا که از طریق اینان می توانست علاوه بر کنترل بهتر ایالات، با قرار دادن خویشان خود در برابر یکدیگر و سران ایلات و حاکمان ولایات موازنه ای هر چند نا پایدار ایجاد کند. یکی از گروه های خویشاوند شاه، برادران وی ـ عباس میرزا ملک آرا، عبدالصمد میرزا عزالدوله و محمد تقی میرزا رکن الدوله ـ بودند. لذا در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه شاه با برادرانش و چگونگی به کارگیری آها در نظام اداری و سیاسی مشخص گردد.
قانون مالیات بر درآمد آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر آرتور میلسپو، مستشار امریکایی، در سال 1321 با دعوت دولت ایران به منظور سامان دادن به وضعیت آشفته اقتصاد، وارد ایران شد. او بر این باور بود که به منظور تعادل بودجه و مبارزه با تورم، باید بر درآمد کسانی که سودهای هنگفت می برند، مالیات فراوان وضع کرد؛ بنابراین، وی لایحه مالیات بر درآمد را به مجلس تقدیم کرد. مجلس شورای ملی در تاریخ 19 آبان 1322، لایحه مالیات بر درآمد را طی 27 بند تصویب کرد. مبنای نرخ های جدید، نظام مالیاتی امریکا بود، اما معافیت های فردی، جریمه تسلیم اظهار نامه خلاف و زیان دیرکرد، از عواملی بودند که مانع اجرای قانون جدید شدند. پرسش اساسی مقاله حاضر که با استفاده از اسناد سازمان اسناد ملی ایران، اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323 و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم گردیده، این است که مفاد قانون مالیات بر درآمد تنظیم شده از سوی میلسپو چه بوده و واکنش های اقشار مردم نسبت به این مالیات چگونه بوده است؟
سید عبدالرحیم کاشانی؛ نماینده تهران در دوره های هفتم و هشتم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا با تبیین وقایع تاریخی از طریق مراجعه به اسناد و منابع، گزارشی از فعّالیت های سیاسی و اجتماعی یکی از انقلابیون مشروطه موسوم به سیدعبدالرحیم کاشانی ارائه شود. کاشانی، تاجر تمبر و کارت پستال، و از انقلابیون مشروطه بود. وی در سال 1325ﻫ..ق. با کمک عبدالحسین خان ملک المورّخین، روزنامه آئینه غیب نما را منتشر کرد و در همین سال، انجمن فاطمیه را که از انجمن های مدافع مشروطیت بود، بنیان گذاشت. از آثار ماندگار وی علاوه بر روزنامهمذکور، کتابی است با عنوان مجموعه تمبرهای پست ایران که در سال 1332ه .ق./1293ه .ش. انتشار یافته و قدیمی ترین کتاب در شناخت تمبرهای چاپ ایران به شمار می آید.در جریان قدرت یابی رضاشاه، سیدعبدالرحیم، جانب وی را گرفت و در مجلس مؤسّسان اوّل که در سال 1304 برای خلع سلطنت قاجار و استقرار سلطنت در خاندان پهلوی تشکیل یافت، یکی از منتخبان آن بود. هم چنین وی برای پایداری نظام پهلوی که جانب آن را گرفته بود، خود را به عنوان کاندیدای هفتمین دوره مجلس شورای ملّی از تهران معرّفی کرد و با حمایتی که نظمیه از طرفداران رضاشاه داشت، اگرچه نتوانست در شمار دوازده نماینده منتخب تهران قرار گیرد، ولی به آراء قابل توجّهی دست یافت و در نهایت، با استعفای سه تن از منتخبین این دوره، در شمار نمایندگان مجلس هفتم جای گرفت. وی منتخب مجلس هشتم نیز شد ولی در همان نخستین ماه های تشکیل مجلس هشتم درگذشت. کاشانی اگرچه نقش مؤثّری در قانون گذاری دوره های هفتم و هشتم نداشته، ولی در وقایع مشروطه، از رجال تأثیرگذار بوده است.
تبیین علل ناهمسازیِ صائن الدین علی تُرکه با تسنن خراسانی در دوران شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن نهم هجری، تیموریان نوعی سیاست مذهبی در پیش گرفتند که می توان آن را «بازگشت به الگوی تسنن خراسانی» تعبیر کرد. مخالفت با این رویکرد، با پشتیبانی قدرت سیاسی جانشینان تیمور و به ویژه شاهرخ، سرکوب و یا وادار به هجرت از خراسان شد. از شخصیت هایی که در دوران سلطنت شاهرخ، مظنون به فعالیت ها و اندیشه های ناهمساز با مشی فکری مذهبی حکومت شد، شیخ صائن الدین علی تُرکه (835 770ق) است. این مقاله، در پی آن است تا با روش تحقیق کتابخانه ای به ویژه با استناد به آثار صائن الدین ترکه، به واکاویِ این سؤال اصلی بپردازد، که با وجود مشی مصالحه جویانه ی صائن الدین، چرا حکومت همواره نسبت به وی بدگمان بود. بنابرین، مسأله ی اصلیِ مقاله تبیین نسبتِ سیاست مذهبی حکومت شاهرخ با پسندهای فرهنگیِ صائن الدین ترکه می باشد.
بزرگان پربار کرمانشاه؛ گفت وگو با استاد فرشید یوسفی، به بهانه انتشار زندگی نامه بزرگان کرمانشاه
کسروی و تأمل درباره ی رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسروی در یکی از حساس ترین دوره های تاریخ معاصر ایران زیست. او دو جنگ جهانی، انقلاب مشروطه و دوره ی دیکتاتوری رضاشاه را تجربه کرد. خمیرمایه ی ذهنی و پژوهشی اش نیز وی را به اظهارنظر درباره ی مسائل مختلف و تفکر در موضوعات گوناگون واداشت. آن چه مسلم است، کسروی دوستدار و شیفته ی انقلاب مشروطه و آرمان های آن بود، اما این انقلاب به سرعت دستخوش استبداد شد. کسروی که هر دو فضا را تجربه کرده بود، در آثار خود به بحث در باره ی آن ها پرداخت. یکی از ویژگی های کسروی ستایش از انقلاب مشروطه و همچنین دفاع از رضاشاه است. به همین دلیل، این پرسش مطرح می شود که چرا و چگونه کسروی از دو پدید ه ی متفاوت و متضاد پشتیبانی کرد؟ با عنایت به این که تاکنون نوع نگاه و قضاوت کسروی در باره ی رضاشاه، به صورت مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است این مقاله، با استفاده از روش توصیفی ـ تبیینی می کوشد با استناد به آثار کسروی، رویکردهای وی را پیرامون رضاشاه مورد ارزیابی قرار دهد.