فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۴۱ تا ۸٬۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The existence of brownfields in cities, and their common disadvantages, such as pollution and their detriment to natural habitats, have damaged local communities and their environment over time. Whereas the renovation and regeneration of these brownfields and transforming them into centers of activity could assist the economy and society to flourish. At the same time improving the quality of the environment could allow us to attain healthier, more attractive and safer communities. A neighborhood is a social network with a social and regional identity and a place where social interactions occurs. Focusing on enriching the neighborhood, nourishing social life and meeting the social and intellectual needs of the individual. The renovation of the defunct strip of land where the Tehran-Tabriz railway existed and its transformation into a linear park does not only have a positive effect on the local economy and environment but also connects the northern and southern sections of Yaftabad, by increasing safety and social interactions and enriches the local community. This research aimed to answer the following questions: 1- What are the guidelines of improving urban development and the quality of life of the people in regarding restoration and renovation of useless lands? 2- Is the construction of a ‘Green’ Pathways on the borders of brownfields could integrate neighborhoods? In order to address these questions, a descriptive-analytical method was used. In addition to library research and analysis of previously tested procedures in this field, by the help of a questionnaires, which was distributed through local population to specify their requested standards and quality requirements. The results showed that the people greatly desired this brownfield regeneration to a new improved environment and community. In the planning segment, with attention to standards set by the people, suggestions were presented.
تأثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
19 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه در طراحی مجتمع های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح های ارائه شده با خواسته ها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمع های مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداخته شده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوه ی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشته اند.
مقایسه تطبیقی آیین سوگواری در سه نگاره از شاهنامه دموت با تک نگاره شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به آداب و رسوم رایج در ایران، می توان دریافت که سوگواری همراه با مراسم عزاداری، همواره در کنار جشن ها و سرور ایرانیان بوده و نزد آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. این آیین که ریشه در سنن کهن این سرزمین دارد، در متون متعددی، موضوع حکایات و روایات قرار گرفته است. شاهنامه فردوسی، از جمله متونی است که روایات سوگ در آن بیان شده و در برخی از نسخ مصور آن، نگاره هایی با همین مضمون مصور شده اند. بنابراین، هدف از این پژوهش، دست یابی و مطابقت شیوه تصویرگری مجالس سوگ در نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری در دوره ایلخانی و تیموری است و با توجه به این پرسش که؛ بر اساس شیوه تصویرگری نگاره های مرتبط با آیین سوگواری، چه تفاوت و شباهت هایی بین مراسم سوگواری در دوره ایلخانی و دوره تیموری وجود دارند؟ در آن، نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری از لحاظ ترکیب بندی، شخصیت پردازی و تنالیته های رنگی، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، به شیوه تحلیلی- توصیفی بر پایه تطبیق داده ها انجام گرفته است و نتایج به دست آمده از آن، نشانگر این هستند که آیین سوگواری در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، در فضایی کاملاً متفاوت تصویر شده است؛ زیرا در دوره ایلخانی و تیموری، در بیان موضوع سوگ، از شیوه های متفاوتی استفاده شده که ریشه در فرهنگ و عقاید حاکم بر هر دوره دارند. بنابراین، در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، تنها در موضوع سوگ، وجه اشتراک وجود داشته و در مواردی مانند ترکیب بندی، رنگ گذاری و حالات چهره و حرکات سوگواران، شباهت و اشتراکی در آنها دیده نمی شود.
طراحی سازه های پیش ساخته و پایدار با رسوب نمک با الهام از الگوی بهینه سازی مصرف مصالح در استخوان ترابکولار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
5 - 12
حوزههای تخصصی:
معماری بیونیک، رویکرد نوینی در جهان معاصر اس ت که از راه حل های پایدار طبیعت برای پاسخگویی به مشکلات انسان بهره می برد. برای حل مشکل استخراج بیش ازحد مصالح از محیط زیست که یکی از عوامل ایجادکننده ناپایداری در صنعت ساخت وساز و معماری است، به کشف و بازخوانی راه حل بهینه سازی مصرف مصالح در طبیعت پرداخته می شود. سازه های طبیعی، مانند استخوان انسان، به تدریج مصالح خود را از محیط استخراج می کنند. چگونگی شبیه سازی ساختار پیش ساخته هوشمند که توانایی تخریب و ترمیم خود را دارد و به مرورزمان با جذب مصالح از محیط اطراف خود، رش د می یابند ارائه می ش ود. آب های خلیج فارس و دریاچه ارومیه با بحران شورشدگی بیش ازحد مواجه اند. استخراج نمک، به عنوان مصالح تکمیل کننده، از آب شور و برگرداندن آب با غلظت کمتر ، پایداری زیست محیطی این روش ساخت وساز را تأمین می کند.
مقایسه تطبیقی هندسه مسجد امام اصفهان و مسجد سلیمانیه استانبول بر اساس مفاهیم کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کهن الگویی در ساختار کالبدی آثار شاخص تمدنی جایگاه ویژه ای دارند. در کالبد معماری اسلامی نیز مسجد جایگاه عمده ای را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هندسه دو اثر شاخص حوزه تمدن ایران و عثمانی در محدوده اقلیم گرم و خشک براساس مفاهیم دانش کهن الگویی است. مفاهیم کهن الگویی که سازنده تصاویر ذهنی نمادهای مختلف در ناخودآگاه جمعی اند؛ می توانند برای یافتن ارتباط بین هندسه دو بنا بر اساس مقایسه تطبیقی، مورد تحلیل قرار گیرند. از لحاظ تاریخی در اصفهانِ دوره صفوی، بهترین مساجد ساخته شده است که مسجد امام به عنوان یکی از مهمترین نمونه ها به حساب می آید. هم عصر با آن، در استانبول عصر دولت عثمانی، مساجد مهمی چون سلیمانیه ساخته شده است. این مقاله به لحاظ محتوا، کیفی به شمار می رود که اساس آن پژوهش تاریخی-تفسیری بوده و در جمع بندی اطلاعات بدست آمده از رویکرد تحلیلی- تطبیقی با کاربست کدگذاری استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش چگونگی نسبت میان هندسه مسجد امام و مسجد سلیمانیه بر اساس مفاهیم کهن الگویی است. بدین منظور، ابتدا مهمترین مفاهیم نمادین آرکی تایپی مشخص شده، سپس بر اساس کدگذاری محوری در ریزفضاهای مساجد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد انتقال یک فرم آرکی تایپی در مساجد مورد مطالعه، به دلیل شناسا بودن آن نزد مردمان عصر صفوی و عثمانی و تداوم آن به عنوان یک شکل مقدسِ از پیش پذیرفته شده، علی رغم تفاوت های ظاهری و زمینه ای الگوهای هندسیِ مساجد امام و سلیمانیه، نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق از لحاظ کاربرد فرم هاست. تداوم انتقال یک شکل آیینی در معماری پیش از اسلام به دوره ی صفوی و عثمانی و استفاده از این ابزار در ساختار مساجد امام و سلیمانیه نشان دهنده حضور الگوهای پایدار آرکی تایپی، در الگوی هندسی مساجد بوده است.
مطالعه ی تطبیق پذیری تزیینات متبرکه ی کتیبه ها در مناره های مسجد گوهرشاد و مسجد شاه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
کتیبه ها به عنوان عناصر معنایی و تزئینی در معماری اسلامی از ابزارهای مهم در جهت گسترش عقاید و سیاست های مذهبی حکومت ها بر مردم در دوره های مختلف به لحاظ ماهیت مکتوب خود، بیانگر اندیشه های هر عصر هستند با این ایده، تزئینات متبرکه با اسلیمی های گیاهی و نقوش هندسی و ترنج ها باهم درمی آمیختند و زیباترین آثار هنری را در مساجد به نمایش می گذاشتند. دو مسجد گوهرشاد و شاه مشهد به عنوان شاهکارهای معماری ایرانی اسلامی از تزئینات و کتیبه های مختلفی با مضامین دینی شامل اسماء الهی، آیات قرآن و احادیث و روایات برخوردارند. بر این اساس، مطالعه درباره دو بنای ارزشمند (مسجد گوهرشاد و شاه مشهد) با تاکید بر تطبیق پذیری تزئینات متبرکه و مضامین آنها در مناره های این دو مسجد، هدف این پژوهش قرار گرفت. برای این منظور، مقاله حاضر از نوع تحقیقات کیفی با روش تحلیلی- تطبیقی و با استناد بر منابع کتابخانه ای، اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی بر دو بنای مذکور به نگارش درآمد. طبق مطالعات و تحلیل های انجام شده، مشخص گردید که مناره های دو مسجد گوهرشاد و شاه مشهد در یک دوره تاریخی و معماری بنا گردیده اند و تزئینات متبرکه ی موجود در مناره های این دو مسجد از لحاظ محتوا، رنگ، رسم-الخط، اسماء الهی، کاشیکاری و ... از تطبیق پذیری بالایی برخوردارند.
بررسی رویکرد طراحی شهری عمودی در کلانشهر اهواز؛ نمونه موردی: محله کیانپارس
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزه به سبب انقلاب صنعتی و نتیجتا افزایش چشمگیر جمعیت انسانها و مهاجرت گسترده به شهرها بیش از پیش دارای توسعه عمودی و افقی شده است. این مسئله علاوه بر نابودی و تخریب مراتع و جنگل ها موجب مشکلات بارگذاری جمعیت و سکونت آن ها را در پیش داشته است. همزمان با رشد افقی شهرها و گسترش شبکه های ترافیکی و کمبود فضاهای باز، معضلات و آلودگی های شهری نیز افزایش می یابد. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلان شهر ها، کمبود فضاهای باز قابل استفاده جهت استفاده ساکنین به عنوان فضای سبز و استفاده در مواقع بحرانی می باشد. از طرفی ناکارآمدی زیرساخت های شهری و دسترسی ضعیف ساکنین به آب و فاضلاب شهری و منابع انرژی از دیگر مشکلات افزایش تراکم جمعیتی ساکنین شهرها است. طراحی شهری عمودی به عنوان یک نظریه جدید در راستای حل مشکلات شهری ناشی از کمبود زمین، خصوصا در کلانشهرها در عصر حاضر بیش از پیش در حال بررسی است. هدف اصلی این مقاله درک مفاهیم، مزایا و معایب طراحی شهری عمودی در متون تخصصی و در نمونه موردی مورد بررسی (محله کیانپارس اهواز) است که بر اساس مطالعات میدانی و تهیه پرسشنامه و نتایج حاصل از آن استخراج شده است. نتایج مورد استفاده در این پژوهش در به کار گیری هدفمند مدیریت شهری در توسعه این محله و محلات مشابه موثر خواهد بود. این پژوهش در نهایت از تاثیر بلندمرتبه سازی در رشد قطب های شهری و بازتاب آن در اقتصاد، اجتماع و توسعه پایدار در محله کیانپارس اهواز، به عنوان سوال اصلی پژوهش مسئله گشایی می شود.
تحلیل گفتمانی مدل آزمون در 2 نگاره ی رودررویی حضرت موسی(ع) و ساحران از فالنامه ی صفویه
حوزههای تخصصی:
قرآن با زبان تمثیلی خود در شرح سرگذشت پیامبران، به عنوان سنتی تبلیغی عمل می کند که گاهی امیدوار کننده و گاه بازدارنده است. گفتمان قرآنی که آیین گفتگوی خداوند با بندگان بواسطه ی پیام وحی از سوی یک پیامبر است، با ذکر گنجینه ای از داستان های پیامبران امکان تفسیر لایه های پیدا و پنهان نگاره های پیامبران را فراهم می کند. پژوهش حاضر به تحلیل گفتمانی، 2 نگاره که الگوی آزمون حضرت موسی در آن بروز کرده می پردازد. بنابراین مهم ترین سوال پژوهش این است: ابعاد گفتمانی آزمون حضرت موسی در برابر ساحران، چگونه در دو نگاره بروز کرده است؟ در مقاله ی حاضر با استناد به قرآن در تحلیل پیام نگاره ها، رویکرد «گفتمان قرآنی» از نوع تحلیل نشانه – معناشناسی و بر اساس گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، صحنه ی رودررویی حضرت موسی(ع) و ساحران در دو نگاره، با نمایش دو معجزه در هر نگاره، گفتمان قدرت و حقانیت الهی که حمایت الهی از پیامبر یا پادگفتمان آشکار کرد. همچنین تمامی شاخصه های تصویری چون جایگیری شخصیت ها و ایجاد ترکیب بندی، افق دید یا دید فضایی در جهت بروز الگوی آزمون، فضای تنشی ناشی از آزمون را ایجاد کردند که در نگاره اول، مفهوم تقابل و جدال و نگاره ی دوم، مفهوم پادگفتمان الهی بروز آشکارتری داشت. لازم به ذکر است، فضای تقابلی نگاره ی اول، با مربع معناشناسی گریماس تحلیل شد تا این تقابل در نگاره بهتر مشخص شود.
«سرزندگی فضاهای جمعی، مدیون کارکرد تجاری»* نمونه موردی شهرهای مراکش و مکناس
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
13 - 20
حوزههای تخصصی:
فضای جمعی جایی برای تفریح و گذران اوقات فراغت، قابل دسترس برای همه مردم در همه ساعات شبانه روز و محل برقراری تعاملات اجتماعی است و فضای شهری سرزنده فضایی است که تعداد قابل توجهی از افراد در بیشتر ساعات شبانه روز در آن حضور دارند؛ یعنی فضا باید به گونه ای باشد که مردم از روی اختیار به آنجا آمده، در آن فضا بمانند، اوقات فراغت خود را در آن جا سپری کرده و با دیگران تعاملات اجتماعی برقرار کنند. فضای جمعی در شهرهای مغربی، متفاوت از فضاهای جمعی اروپایی، شباهت هایی به بازارهای خیابانی شهرهای ایرانی دارد. با انجام مطالعات میدانی در مورد فضاهای جمعی شهرهای مغرب، پرسش هایی مطرح می شود: رونق فضاهای جمعی مغرب وابسته به چیست؟ اهمیت فضای جمعی وابسته به عوامل کالبدی -زیبایی ظاهری، سهولت دسترسی و میزان گشودگی عرصه- است و یا فعالیت هایی که در آن انجام می شود؟ آیا حذف کارکرد تجاری از فضاهای جمعی مغربی، منجر به مرگ آن فضاها می شود؟ پژوهش پیش رو -محصول مشاهده و تحلیل بر اساس مشاهدات میدانی- به این امر خواهد پرداخت که واحدهای تجاری نقش عمده ای در تعریف فضاهای جمعی شهر و سرزندگی آنها دارد؛ به نظر می رسد شکل زندگی اجتماعی مغربی ها تأثیر عمده ای در تعریف فضاهای شهری و از جمله فضای جمعی دارد. علیرغم حضور تعداد زیادی گردشگر –به ویژه اروپایی ها- در کشور مغرب، بومیان به حفظ ارزش های گذشته خود پایبند بوده و فضاهای جمعی آنها همچنان ساختار سنتی خود را حفظ کرده است. آنچه از مشاهده چند نمونه فضای جمعی حاصل شد این است که رونق، موفقیت و سرزندگی فضاهای جمعی در کشور مغرب عمدتاً وابسته به فعالیت (تجاری) بوده و نه کالبد. اختلاط کاربری ها در فضای شهری امکان حضور فعالیت های گسترده و همزمان را فراهم آورده و افراد بیشتری به آن فضاها جذب می شوند. حضور جمعیت فعال در یک فضا از یکسو به تقویت حس امنیت منجر شده، از سوی دیگر در طول زمان آن را به مکانی دارای اصالت و هویت بدل کرده و مردم به آن حس تعلق بیشتری خواهند داشت. این امر در نهایت به سرزندگی فضای جمعی و رونق هر چه بیشتر آن می انجامد. توجه به نحوه شکل گیری و فعالیت فضاهای جمعی در بافت تاریخی شهرهای مغرب حائز اهمیت بوده؛ چرا که الگویی برای باززنده سازی نمونه های موجود و نیز طراحی و ساخت نمونه های معاصر شهرهای آن بوم و حتی بافت های تاریخی مشابه همچون ایران است. شناخت و بهره گیری از الگوهای بومی موجود در بازتولید عرصه های جمعی سرزنده و حفظ هویت شهرها، ضرورت پرداختن به پژوهش حاضر را توجیه می کند.
Gender impact assessment of urban projects in Iran
حوزههای تخصصی:
One of the indicators of social development, the role of women and their participation in social structures. In the past few years in the design, implementation and evaluation of development projects has been increasing attention to gender issues. As a consequence, urban projects at different levels (individual and social) that can be positive, negative, expected or unexpected, the study of the consequences of urban projects because of household supplies that must be implementation of these projects will be considered. Social impact assessment is an attempt to assess the consequences of which could have a role in improving the urban impacts of the project. The aim of the present study is to evaluate the method of gender impact assessment and its principles; Because of gender-based urban development projects in Iran, Construction and operation of its consequences can be numerous and substantial effect on the main body of society that This type of assessment can be used to improve its effects.
جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران مدرن و پس از آن، غالباً نتوانستند نقش «مأمنی محبوب» را برای ساکنانشان ایفا کنند و حتی نوعی بیگانگی و عدم تعلق خاطر، برای ساکنانشان فراهم کردند. به نظر بسیاری از صاحب نظران، این مسئله از عدم هماهنگی مسکن با ابعاد مختلف وجودی انسان و پس از آن، فقدان معانیِ مرتبط با این ابعاد و در نتیجه منفعل بودن ساکن نشأت می گیرد. در این راستا مقاله حاضر، چگونگی پیوند ساکن و مسکن را پرسش اصلی خود قرار داده و در جهت دستیابی به این مهم، به جای مسکن ابژکتیو، در پی خانه ای است که ذهن انسان را برای کشف ابعاد پنهان خود به جستجو و کاوش بکشاند. ضمن آن که در تعاملِ دو سویه با ساکن خویش قرار گیرد و همچون آیینه ای باشد که ساکنین بتوانند خود را در آن ببینند و با آن به گفتگو بنشینند. به منظور دستیابی به این اهداف، نوشتار حاضر توجه به «خوانش پذیری مسکن» و «معنای استنباطی ساکنین» را در این زمینه راه گشا می داند. از این رو در قالب تحقیقی از نوع کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل دیدگاه ها و نظریه های مرتبط، ابتدا به بررسی «بده بستان معنا بین ساکن و مسکن» می پردازد. پس از آن با بررسی ابعاد مختلف آن سعی می کند عواملی را که در شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن نقش دارند، شناسایی کند؛ از آن جهت که خوانش پذیری مسکن و معنای استنباطی ساکن را در این پیوند، حائز اهمیت می داند. در این رابطه، بر اساس کیفیت خوانش و بده بستان معنا، مراتبی از ارتباط میان ساکن و مسکن در قالب «معناداری»، «معناسازی ساکن» و «معناسازی مسکن» ارایه می شود. سرانجام ویژگی های مسکنی که در تعامل با ساکن قرار می گیرد، بر اساس مراتب مذکور در سه مرتبه «مسکن خوانا و آشنا»، «مسکن پرسش انگیز و خیالین» و «مسکن متعالی» معرفی می شود.
احیای ارزش در فضای باز شهری (تکیه دولت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
41 - 54
حوزههای تخصصی:
هسته تاریخی شهر تهران در گذشته دارای انسجام و وحدت مابین اجزاء خود بوده است، لذا با در نظر گرفتن کثرت مابین عناصر تشکیل دهنده آن، فرم اصلی دارای هویت و کلیت واحد و مختص به خود است. رشد بی رویه و نابهنگام در شهر تهران مشکلاتی را به وجود آورده است که ریشه در مسایل مختلفی از جمله اجتماعی – اقتصادی سیاسی و فرهنگی دارد که بازتاب این دست مشکلات در سیمای شهر مشهود است. شکل منسجم شهر در گذشته شامل توده بنا، ابنیه، راه (مسیر سرپوشیده و باز) و فضای باز (میدان و میدانچه) بوده است. توسعه پرشتاب و نادیده گرفتن اصول و قواعد پهنه های تاریخی در توسعه شهرها از یک طرف و تولید معماری انبوه و هیجانی از سوی دیگر توانایی خوانش وحدت و یکپارچگی را در بین اجزاء شهری از بین برده است و در حال حاضر مفهوم شهر از نظر روابط اجتماعی و ارزش ها به یک باره دگرگون شده است. بیان مسئله در این تحقیق، بافت تاریخی شهر تهران است که با توجه به پایش مختلف سازمان های مرتبط شهری دستخوش تغییر و تحولات بسیار شده است. خیابان پانزده خرداد حد فاصل چهار راه سیروس چهار راه گلوبندک یکی از مهمترین محورهای تاریخی شهر تهران به شمار می رود. این محور عامل ارتباط میان دولت و مردم در گذشته به شمار می رفته است که کانون اصلی تعاملات اجتماعی در شهر تهران، تکیه دولت بوده است که در حال حاضر هویت تاریخی آن تغییر کرده است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان هویت تاریخی تکیه دولت را که کانون تعاملات اجتماعی شهر تهران بوده است را احیا کرد؟ روش تحقیق در این مطالعات، به صورت تحلیلی – توصیفی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی – توسعه ای است که با بررسی این پهنه تاریخی شهر به تحلیل عوامل تأثیرگذار پرداخته خواهد شد و در راستای شناسایی عوامل ارتباط بین شهر و شهروند و حفظ ماندگاری و اصالت تاریخی فضای باز شهری خواهد پرداخت. در نهایت این پژوهش با هدف مقایسه تاریخی و تطبیقی فضای باز تکیه دولت که تنها یک تابلوی نقاشی از آن به یادگار مانده است نتیجه می گیرد با احیای ارزش در تکیه دولت به روش میدانی و تحلیلی اصالت و هویت تاریخی که تغییر یافته است به این پهنه شهری بازخواهد گردید.
خوانش بیش متنی چهار اثر برگزیده تصویرسازی کلودیا پالماروسی با پیش متن هایی از نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایرانی به عنوان یکی از زیباترین جلوه های فرهنگ ایرانی_اسلامی، واجد ویژگی های بینشی، مضمونی و ساختاری است که آن را مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران بسیاری قرار داده است. کلودیا پالماروسی، تصویرساز ایتالیایی معاصری است که پیش متن چهار اثر شاخص خود را طی سال های 2015و2016 از نگاره های ایرانی برگزیده است. این گزینش بیش از همه براساس ویژگی های ساختاری نقاشی ایرانی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه چگونگی ارتباط میان این آثار پالماروسی و پیش متن های برگرفته آنها از نقاشی ایرانی است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش ها است که رابطه میان این آثار با پیش متن های خود چگونه تبیین می شود؟ و در فرآیند اقتباس این آثار از نگاره های ایرانی چه تغییراتی صورت گرفته است؟ این پژوهش با هدف بنیادی و به شیوه توصیفی_تحلیلی و تطبیقی است که با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی صورت گرفته است. در جمع بندی نتایج این پژوهش می توان گفت که ارتباط میان متن های پیشین و پسین از نوع درزمانی و بینافرهنگی بوده و بیش متن ها با تغییر و تراگونگی در پیش متن ها ایجاد شده اند. فرآیند اقتباس آثار تصویرسازی پالماروسی از نگاره های ایرانی، اگرچه با توجه به ویژگی های ساختاری نقاشی ایرانی با تغییرات بسیاری چون تغییرات فرهنگی، روایی، نشانه ای، زمانی، جنسیتی، سنی و... همراه بوده، اما یک انتقال فرهنگی-هنری را درپی داشته است.
زندگی و آثار علی اشرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
29 - 38
حوزههای تخصصی:
درباره علی اشرف، نقاش لاکی قرن دوازدهم هجری، اطلاعاتی درخور در دست نیست و آنچه هست اشارات گذرای چند منبع تاریخی است. در این مقاله با فرضیه اینکه علی اشرف، نقاش دربار نادرشاه بود و در نزد منشی و مورخ او میرزا مهدیخان استرآبادی کار می کرد و از شاگردان محمد علی نقاشباشی در دربار نادرشاه بود، تلاش شد تا زندگی و آثار او از لابلای اشارات کوتاه منابع و بویژه رقم های او در آثار باقیمانده لاکی، بازسازی نموده و تصویری مقبول و متعادل و مستند از زندگی او در نزد میرزا مهدیخان استرآبادی حامی او، پیش رو نهاده شود. از دستاوردهای قابل ملاحظه علی اشرف، مرقع میرزا مهدی خان استرآبادی است که امروزه در موزه ارمیتاژ سن پطرزبورگ نگهداری می شود. این مرقع که حاصل کار علی اشرف و سه شاگرد اوست، دربردارنده آثاری از این چهار هنرمند و نیز پیشینیان آنها محمد زمان و علیقلی بیگ جبادار است. روش تحقیق در این پژوهش، مبتنی بر تجزیه و تحلیل آثار باقیمانده بصری و منابع مکتوب موجود با امعان نظر به سه فرآیند درهم تافته وصف، ارزیابی و تحلیل است و جزئیات فرازآمده، منجر به تصویری گویا و کل نما از زندگی هنری علی اشرف شده است.
تبیین فرآیند و مزایای حاصل از طراحی خدمات با رویکرد مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
119 - 129
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه مشارکت در طراحی خدمات، اهمیت رویکرد مشارکتی در این حوزه روز به روز افزایش می یابد. اما در رابطه با روند طراحی مشارکتی در حوزه ی طراحی خدمات و فواید حاصل از بکارگیری رویکرد طراحی مشارکتی در این حوزه، مواردی وجود دارد که به بررسی و مطالعه ی بیشتر نیاز دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی روند طراحی خدمات با رویکرد مشارکتی و تاثیرات مثبت حاصل از این رویکرد در چنین پروژه هایی می باشد. در این نوشتار روش تحقیق از نوع تحلیل کیفی مبتنی بر مطالعه ی موردی است؛ که در این راستا چهار پروژه ی طراحی خدمات به عنوان مطالعه های موردی انتخاب شده است. مهم ترین نتیجه ای که در راستای تحلیل این پروژه ها بدست آمد نشان می دهد که می توان فرآیندی سه مرحله ای را در اجرای کلیه ی پروژه های طراحی خدمات که در قالب رویکرد طراحی مشارکتی به انجام می رسند، شناسایی و به طراحان در این حوزه معرفی کرد. همچنین با بررسی تاثیر ابزارهای طراحی مشارکتی در ارتقای حوزه های نوآوری در طراحی خدمات، این نتیجه بدست آمد که بکارگیری این ابزارها در حوزه های نوآوری می تواند تاثیرات مثبتی در پی داشته باشد. در انتها جهت ارزیابی فرآیند پیشنهادی در این نوشتار، روند یک پروژه ی اجرایی و نتایج حاصل از آن مورد ارزیابی و مقایسه ی تطبیقی قرار گرفت.
بررسی تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفر در محله های شهری (نمونه موردی محله های 5 و 6 شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال فراگیر شدن پارادایم های جدید در برنامه ریزی شهری مقوله اختلاط کاربری های زمین به عنوان اقدامی مهم جهت نیل به اهداف توسعه پایدار شهری مطرح شده است. با توجه به مزایای متعدد اختلاط کاربری های زمین در یک منطقه شهری از جمله کاهش نرخ تولید سفر، کارشناسان در تلاشند با روش های گوناگونی تناسب اختلاط کاربری های زمین را ارزیابی نموده و به عنوان یک مؤلفه محوری در برنامه ریزی شهری از آن بهره گیرند. بر این اساس در تحقیق حاضر قصد بر آن است تا به بررسی مزایا و تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفر در محله های شماره 5 و 6 شهر بانه پرداخته شود. این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی بوده و به روش کمّی انجام شده و داده های تحقیق به روش پیمایش و توزیع پرسشنامه همچنین برداشت های میدانی به دست آمده است. به لحاظ کالبدی تفاوت اصلی این دو محله در درجه اختلاط کاربری هاست . بنابراین ارزیابی تناسب اختلاط کاربری های دو محله یاد شده می تواند در سطح محلی، راهنمای مناسبی در جهت برنامه ریزی شهری بانه باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اختلاط کاربری ها در محله 6 بیش از محله 5 بوده و در پی آن تولید سفر درون محله ای محدوده شماره 6 بیشتر از محدوده شماره 5 است. همچنین میزان تولید سفر برون محله ای در محدوده محله 5 با اختلاط کاربری کمتر بیشتر از میزان تولید سفر برون محله ای محدوده محله 6 باترکیب کاربری بالاتر بوده است. بنابراین جهت گیری اصلی برنامه ریزی در محله 5 می باید افزایش اختلاط کاربری ها باشد و در محله 6، حفظ و ارتقای کیفیت اختلاط کاربری ها مدنظر قرار گیرد.
ضرورت توجه به جنبه های فطری در آموزش صنایع دستی معاصر
حوزههای تخصصی:
پیدایش رشته صنایع دستی در دانشگاه های کشور نقطه عطف آموزش هنرهای صناعی به شیوه علمی و زیر نظارت متخصصان این عرصه بوده که موجب گردیده است طیف مطلعی از هنرمندان و صاحب نظران به عالم هنر اضافه شوند. این امر با توجه به موضوعاتی هم چون فضای کارگاهی و تجهیزات، در کنار استادکاران سنتی و اساتید دانشگاهی صورت گرفته اما در این بین هنوز هم افرادی وجود دارند که شیوه های تاریخی استاد و شاگردی را سرلوحه یادگیری قرار داده و عمری را به شاگردی نزد اوستادی سپری می کنند. اما در سال های اخیر به نظر می رسد تقابل فرهنگ ایرانی اسلامی با نافرهنگ وارداتی و همچنین تقابل شیوه های سنتی با روش های مدرن تولید، چالش هایی را در آموزش و تولید صنایع دستی به وجود آورده است. اینجاست که تخصص صرف، کفایت نمی کند و اهمیت لزوم تعهد و اخلاق گرایی هنرمند قوت می گیرد. اما دستیابی به این مهم، بدون توجه به ملزومات بنیادی در درک ماهیت و روش عملکرد صنایع دستی ناممکن به نظر می رسد. در این پژوهش، هدف بر آن بود تا ضمن معرفی و توضیح برخی از این ملزومات، ارتباط بین این مفاهیم و صنایع دستی مورد ارزیابی قرار گیرند تا لزوم جهت گیری آموزشی در این راستا، مشخص گردد. لذا این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش بوده است: جدا از آموزش مباحث فنی و هنری، چه مواردی باید به دانشجویان رشته صنایع دستی آموزش داده شود تا آثار تولید شده در این شاخه از غنا و اصالت فرهنگی و دینی برخوردار گردند؟ به نظر می رسد که آشنا نمودن دانشجویان با بحث فطرت و کمال و جایگاه آن در هنر (حتی به صورت اجمالی) می تواند تاثیرات قابل ملاحظه ای بر درک صحیح دانشجویان از نحوه عملکرد آثار صنایع دستی در برقراری ارتباط با مخاطب خود داشته باشد. لذا در این پژوهش کیفی، از روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوهکتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه آماری آن، غیر احتمالی و بر مبنای عینیت هماهنگی با اهداف و فرضیه های پژوهش انتخاب شده است. نتایج حاصل از پژوهش، مشخص کرد که آشنایی دانشجویان با مبحث فطرت و کمال و کاربرد آن در هنر، می تواند تاثیرات مثبت و عمیقی بر صورت آثار تولید شده در حیطه صنایع دستی بگذارد.
واکاوی ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی (با تکیه بر متون نظری جهانی و تحلیل نظر خبرگان داخلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشروعیت و مفاهیم نزدیک به آن چون حقانیت، موجه بودن، اعتبار و ...، همواره جزو حوزه های مورد توجه ساختارهای سیاسی و نظام های عمومی و حتی خصوصی بوده است. اما با وجود استفاده بلاغی از این مفهوم در گفتمان های جاری در حوزه سیاسی، کمتر به دلالت های آن در زیرنظام های تخصصی یک حکومت، از جمله یک نظام شهرسازی، پرداخته شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی، هم از طریق مرور ادبیات و متون دانشگاهی و تخصصی و هم از خلال مصاحبه با 23 خبره عرصه شهرسازی در ایران، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که در کل تفاوت و شکاف شناختی چندانی میان محتوای متون جهانی و مجموع ادراک خبرگان داخلی در زمینه ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی وجود ندارد و در مجموع به 17 عامل مشروعیت در 4 بعد سیاسی-اجتماعی، قانونی، هنجاری و فنی-عملکردی رسیدیم. سپس با ادامه مصاحبه با 16 تن از این خبرگان، ارتباط درونی و اندرکنش های بالقوه میان این عوامل با روش «نگاشت ادراکی فازی»، مورد تفحص قرار گرفته و در نهایت بر پایه شاخص ترکیبی حاصل از میانگین گیری از مقدار نرمالیزه سه شاخص فراوانی، مرکزیت و مجموع شدت اثرگذاری بالقوه عوامل و ابعاد برپایه اولویت و اهمیتشان مرتب شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع، بعد قانونی دارای بیشترین امتیاز بوده و ابعاد سیاسی-اجتماعی، فنی-عملکردی و هنجاری در رده های بعدی اهمیت قرار گرفته اند.
تحلیل رضایتمندی ساکنان از محله بر مبنای مولفه های امنیت و حس تعلق خاطر (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
33 - 49
حوزههای تخصصی:
سطح رضایتمندی ساکنان از محله، از دو دسته عوامل عینی و ذهنی تاثیر می پذیرد. با وجود این که بخش عمده تحقیقات در این حوزه بر عوامل عینی متمرکز شده اند در این پژوهش، به بررسی نقش عوامل ادراکی در تعیین سطح رضایتمندی از محله پرداخته شده است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و بررسی عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر میزان مطلوبیت محله با تکیه بر ادراک فردی ساکنان می باشد. محدوده این پژوهش محلات مسکونی شهر شیراز و جامعه آماری آنان کل خانوارهای ساکن در محدوده شهر هستند که از میان آن ها 367 خانوار به عنوان نمونه جهت توزیع پرسشنامه انتخاب گردیدند. بر مبنای ادبیات پژوهش، امنیت اجتماعی و حس تعلق خاطر نسبت به محله، دو بارزه اجتماعی محله مسکونی می باشند که دارای بیشترین تاثیر بر میزان رضایتمندی ساکنان هستند. امنیت اجتماعی در قالب شاخص های امنیت ادراک شده، تجربه وقوع جرم وکنترل اجتماعی، و حس تعلق خاطر در قالب دو شاخص خاطرات مشترک و همبستگی میان ساکنان و وجود همسایگان قابل اعتماد مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون رتبه ای نشان می دهد که امنیت ادراک شده و کنترل اجتماعی، دو عامل تاثیرگذار بر مطلوبیت ادراکی محله هستند. در میان عوامل فردی نیز، بالا رفتن مدت زمان سکونت در یک محله باعث بالا رفتن سطح مطلوبیت ادراکی می گردد.
کاربست روش شناسی آینده نگاری راهبردی در برنامه ریزی توسعه فضایی؛ موردپژوهی سناریونگاری منطقه کلانشهری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
23 - 48
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه فضایی با دستور کار بهبود وضعیت آتی، از لحاظ نظری با ابعاد مربوط به آینده سروکار دارد. لیکن در عرصه های نظری و عملی، عمدتاً آینده به دلایلی همچون تأثیرپذیری از روش های اثبات گرا، کمبود داده و ناشناخته بودن رویدادهای مربوط به آینده و بودجه های ناکافی نادیده گرفته می شود. در شیوه های راهبردی نیز به آینده تنها به عنوان مقصدی هنجارین نگریسته می شود. با هدف تجهیز برنامه ریزی برای عمل در محیط های پیچیده و شرایط عدم قطعیت، انگاشت «آینده نگاری راهبردی» پیش بینی آینده های بدیل و تصویرسازی برآیندهای چندگانه ممکن را با نیت گسترش ادراک تصمیم گیرندگان از چالش های آتی در دستور کار خود قرار داده است. بر این اساس در مقاله پیش رو، نخست به شیوه مطالعات اسنادی نسبت به تشخیص عرصه های متعدد از مفاهیم همپوشِ مرتبط اقدام و سپس با مرور رهیافت های متعدد آینده نگاری به پیشنهاد نحوه تلفیق آن در برنامه ریزی راهبردی، با استفاده از روش تحلیل اثرات تقاطع و نرم افزار سناریوویزارد در منطقه شهری کرج پرداخته شده است. وجود عدم قطعیت های فراوان خارج از سیستم برنامه ریزی توسعه فضایی، ناشی از وابستگی نهادی، عملکردی-کالبدی منطقه به تهران خردمایه انتخاب موردپژوهی را تشکیل می دهد. بر اساس نتایج و در راستای خلق گزینه های مختلف تصمیم گیری، سازگارترین سناریو تداوم روندهای فعلی (سناریوی روند) به دست آمد. الگوی نظام مراکز تک مرکزی، متشکل از نواحی یکپارچه بالقوه ( PIA )، ساختار فضایی کریدوری به محوریت بزرگراه تهران- قزوین، ایفاگر نقش مکمل قطب کشاورزی منطقه با نظام مدیریتی به رهبری استاندار تهران از ویژگی های اصلی این سناریو به شمار می روند.