مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
آیین سوگواری
حوزه های تخصصی:
شاهنامة حکیم فردوسی از جمله متون ادبیات فارسی به شمار می رود که با توجه به زیرساخت های اسطوره ای و اعمال نمادین بسیاری که در آن روایت شده است، بر اساس علم نظام های نشانه شناختی قابلیت بررسی دارد؛ زیرا در بسیاری از قسمت های این متن، با حوادثی روبه رو هستیم که در قالب یک نظام نشانه ای جلوه گر شده اند. از مواردی که از این منظر قابلیت بررسی دارند، آیین هایی است که شرح آن ها در شاهنامهذکر شده است. از آنجا که در علم نشانه شناسی (Semiology) هیچ نشانه ای به تنهایی معنا ندارد و باید در قالب یک نظام نشانه ای و در ارتباط با سایر عناصر در روابط همنشینی (Paradigmatic) و جانشینی (Syntagmatic) بررسی شود، این پژوهش بر آن است که به بررسی نظام های نشانه ای مربوط به آیین عزاداری در شاهنامهبپردازد و با ذکر شواهدی از سایر متون کهن، نشان داده شود اعمالی که طیّ یک آیین در شاهنامهاجرا می شود، زیرساخت های اساطیری دارند و این اعمال، نشاندار به شمار می روند و هر یک به معنایی ارجاع می دهند که روزگاری در جامعة آن ها کارکردهایی داشته اند و امروزه آن کارکردها یا فراموش شده اند، یا تنها در قالب زندگی ایلی و عشایری و در فرهنگ عامه باقی مانده اند. سیاه پوشیدن، کلاه از سَر برگرفتن، موی کندن، خاک بر سَر ریختن و دُم و یال اسب قهرمان را کندن در هنگام عزاداری وقتی در کنار یکدیگر بررسی شوند، همگی به عنوان عناصری نشاندار هستند که در پی القای معنایی خاص به کار رفته اند. در حقیقت، قرارگیری این عناصر در کنار هم، به شکل گیری معنا منجر می شود؛ معنایی که شاید از ظاهر متن برنمی آید و چرایی انجام آن بر خوانندة امروزی معلوم نیست. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر آرای فردینان دوسوسور (Ferdinand de Saussure) و پیِر گیرو (Pierre Guiraud) و توجه به زیرساخت های اساطیری، آیین سوگواری را در شاهنامهبه مثابة متنی بررسی کند که از نظام نشانه ای معناداری برخوردار است.
آیین سوگواری در نقوش تاتارلی آناتولی و مقایسه آن با شاهنامه و مراسم کُتل در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین سوگواری و تدفین همواره در طول حیات بشر، منعکس کننده ی اندیشه های آیینی، فرهنگی، تاریخی و اساطیری اقوام است. وسعت امپراتوری هخامنشیان، تنوع فرهنگی گسترده ای را در سرزمین های تابعه داشته؛ که اشتراکاتی در بین آنها مشاهده می گردد. آسیای صغیر یکی از ایالت های مهم هخامنشیان بوده که در برخی از مناطق آن، تومولوس هایی با مضامین و نقوش سوگواری مشاهده شده است. صحنه های نقاشی های این محوطه، یادآور رفتارهای آیینی- فرهنگی در سوگ برخی شخصیت های پهلوانی و اساطیری ایرانی در شاهنامه است. از سوی دیگر امروزه در مراسم سوگواری ایلات لر و بختیاری غرب ایران، مراسمی به نام کُتَل برگزار می شود که به نحوی با مراسم شاهنامه و نقوش تاتارلی قابل مقایسه است. این پژوهش با روش تاریخی- توصیفی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که این جریان فرهنگی از زمان های دور تا به امروز در یک منطقه وسیع جغرافیایی تداوم یافته و ضمن حفظ ساختار و کلیات، تغییراتی نیز در آن حاصل شده است.
مقایسه تطبیقی آیین سوگواری در سه نگاره از شاهنامه دموت با تک نگاره شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به آداب و رسوم رایج در ایران، می توان دریافت که سوگواری همراه با مراسم عزاداری، همواره در کنار جشن ها و سرور ایرانیان بوده و نزد آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. این آیین که ریشه در سنن کهن این سرزمین دارد، در متون متعددی، موضوع حکایات و روایات قرار گرفته است. شاهنامه فردوسی، از جمله متونی است که روایات سوگ در آن بیان شده و در برخی از نسخ مصور آن، نگاره هایی با همین مضمون مصور شده اند. بنابراین، هدف از این پژوهش، دست یابی و مطابقت شیوه تصویرگری مجالس سوگ در نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری در دوره ایلخانی و تیموری است و با توجه به این پرسش که؛ بر اساس شیوه تصویرگری نگاره های مرتبط با آیین سوگواری، چه تفاوت و شباهت هایی بین مراسم سوگواری در دوره ایلخانی و دوره تیموری وجود دارند؟ در آن، نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری از لحاظ ترکیب بندی، شخصیت پردازی و تنالیته های رنگی، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، به شیوه تحلیلی- توصیفی بر پایه تطبیق داده ها انجام گرفته است و نتایج به دست آمده از آن، نشانگر این هستند که آیین سوگواری در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، در فضایی کاملاً متفاوت تصویر شده است؛ زیرا در دوره ایلخانی و تیموری، در بیان موضوع سوگ، از شیوه های متفاوتی استفاده شده که ریشه در فرهنگ و عقاید حاکم بر هر دوره دارند. بنابراین، در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، تنها در موضوع سوگ، وجه اشتراک وجود داشته و در مواردی مانند ترکیب بندی، رنگ گذاری و حالات چهره و حرکات سوگواران، شباهت و اشتراکی در آنها دیده نمی شود.
بازجست ریشه های آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های سوگواری از کهن ترین آیین های تاریخ است. نگاهی به تاریخ و خاستگاه این آیین ها نشان می دهد آیین های سوگواری عمومی و رسمیت یافته، در بیشتر نقاط جهان عصر باستان از منشاء اسطوره های زایش و رستخیز مایه گرفته و قرنها ادامه داشته-اند. آنچه بررسی تاریخی این آیین ها را در ایران قابل توجه می سازد، بقا و تداوم این آیین ها در ایران تا به امروز است. مهم ترین و مستندترین آیین سوگواری در ایران پیش از تاریخ، «سوگ سیاوش» است که در گستره وسیعی از مرزهای فرهنگی ایران همه ساله برقرار بوده و حتی با تغییر شرایط و از بین رفتن ضرورت های اجتماعی مولد آیین، در طول تاریخ ایران پیش از اسلام قابل ردیابی است. با توجه به اهمیت ملی و تداوم تاریخی این آیین ها تا به امروز، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که زیرساخت ها و منشاء اسطوره ای، فرهنگی و ایدئولوژیک این آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام چه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و نتیجه به دست آمده مبین این است که اصلی ترین شکل آیین های سوگواری در ایران پیش از اسلام، به ظن قوی، بازمانده آیین های بسیار کهن جوامع کشاورزی است که به مرور زمان و تحت تاثیر عوامل و ضرورت های تاریخی، در داستان شهادت و رستخیز حماسی سیاوش متجلی شده و به عنوان جزئی از آیین های سیاوشی در ایران باستان به بقای خود ادامه داده-است.
نقش قالی در آیین های سوگواری خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین ها و رسوم همواره از عقاید، فرهنگ و تاریخ ریشه می گیرند، مانند آیین های سوگواری که از عقاید کهن بر می خیزند. یکی از سنت های سوگواری در خراسان، پهن کردن قالی بر روی قبر است که هنگام جمع آمدن افراد بر گرد قبر متوفی و در روزهای مناسبتی انجام می شود. قالی نیز به عنوان یکی از اصلی ترین و مهم ترین هنرهای سنتی ایران، وجه دیگر این آیین است که بر اهمیت آن می افزاید. محور و هدف این پژوهش، مفهوم قالی بر روی قبر در سوگواری های خراسان است و این سؤالات مطرح می شوند که معنا و مفهوم این سنت چیست؟ و قالی بر روی قبر چه مفهومی را به ذهن می رساند؟ این پژوهش به روش توصیفی و تاریخی انجام شده که اطلاعات آن از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و مصاحبه با افراد سالخورده و آگاه به این سنت، گردآوری شده است. قالی که نمادهای تصویری بسیاری را در خود جای داده است در این آیین، خود به نماد تبدیل می شود. در این پژوهش این یافته و نتیجه حاصل می شود که قالی بر روی قبر در آیین های سوگواری خراسان، نماد خانه جدید و ابدی انسان است. خانه ای که انسان در آن برای آخرین بار با دوستان و آشنایان خود وداع می کند.
نسبت هویت دیداری و دینی در آیین های سوگواری محرم (مطالعه موردی: عَلَم برداری و نخل گردانی)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ ۰پیاپی ۲۳)
110 - 137
حوزه های تخصصی:
هویت ایرانی در آیین های مختلف جامعه ازجمله مناسک دینی نمود یافته که بخش مهمی از آن در آیین های سوگواری محرم تجلی پیدا کرده است. مسئله این مقاله از چگونگی تناظر هویت دیداری این آیین ها با هویت دینی آنها نضج می گیرد و ما را با این پرسش اصلی مواجه می سازد که نسبت هویت دیداری و هویت دینی آیین های عَلَم گردانی و نخل گردانی چیست؟ براین اساس، تبیین هویت دیداری و دینی در آیین های علم برداری و نخل گردانی هدف این مقاله بوده است. برای دستیابی به این هدف، عناصر و نماد های بصری آیین های مذکور، به روش توصیفی- تحلیلی مطالعه و با ابعاد پنج گانه هویت دینی (عاطفی، اعتقادی، مناسکی، دانشی و پیامدی) نسبت یابی شده اند. یافته ها نشان می دهد که زبان بصری به کار رفته در شبکه عناصر، نمادها و سازه های دیداری نخل و علم عمدتاً نشانگر دو بعد «اعتقادی» و «دانشی» است. زمانی که علم و نخل، با حضور مشارکت کنندگان (عزاداران) تبدیل به مناسک یعنی علم برداری و نخل گردانی می شوند، دو بعد «عاطفی» و «پیامدی» را فرامی خوانند. درواقع، نظام بصری علم و نخل به طور مستقیم این دو بعد را نشان نمی دهند، بلکه در مناسک علم برداری و نخل گردانی بروز و ظهور می یابند.