فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۰۱ تا ۷٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اردبیل از شهرهای مهم و مورد توجه صفویان بود ولی تاکنون در خصوص شناخت ساختار آن در این دوره که ناظر بر اسناد و مدارک تحلیلی باشد پژوهش جامعی انجام نیافته است. یکی از اسناد تاریخی تصویری بجا مانده از شهر اردبیل در این دوره نقشه منحصر بفرد ترسیم شده توسط آدام اولئاریوس در سفرنامه وی است. بازخوانی این نقشه می تواند ساختار شهر اردبیل دوره صفوی را از ابعاد مختلف مکشوف سازد. در این پژوهش با روش تحقیق تفسیری- تاریخی با تاکید بر تحلیل محتوی اسناد تاریخی و با مبنا قرار دادن سند تصویری فوق نسبت به ارائه نقشه ساختاری شهر اقدام گردید. با مطالعه تطبیقی نقشه های دیگر شهرها که توسط اولئاریوس تهیه شده اند نشان داد وی نگاه انتزاعی به شهرها داشته و شیوه خاصی در ارائه عناصر و ساختار شهر و نحوه جایگیری آنها در نقشه های ترسیمی خود از شهرها داشته است و موقعیت خیلی از عناصر شهری را در نقشه ها بر اساس این ذهنیت خاص تغییر داده است. بر این اساس نقشه ترسیمی اولئاریوس از شهر اردبیل با منابع تاریخی از جمله سفرنامه ها و وقف نامه ها و نقشه های موجود تطبیق داده شد و ساختار شهر اردبیل دوره صفوی بازآفرینی گردید.
بررسی تطبیقی نقوش دست بافته های عشایر بختیاری با سفال های پیش از تاریخ جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافندگی، یکی از فنون اصلی ایل بختیاری است و دست بافته های آنها، دارای نقش های متنوع، شیوه ها و تکنیک های مختلف ملهم از ذهن هنرمندان هستند و طرح و نقش بافته ها، با فرهنگ و طبیعت منطقه بختیاری ها در ارتفاعات و دره- رودخانه های زاگرس ارتباط تنگاتنگی دارد و موقعیت جغرافیایی منطقه؛ به خصوص پیچ وتاب شبکه های ارتباطی و رودخانه ها و دیگر عناصر زیست محیطی، نقش شایان توجهی در شکل دهی به داده های باستان شناختی و نقش مایه های آثار هنری منطقه داشته است. یکی از این آثار هنری، نقوش دست بافته های عشایر بختیاری است. بهترین داده های باستان شناختی جهت تطبیق با نقش مایه دست بافته ها، سفال است. هدف از پژوهش، تحلیل نقش مایه های مشترک دست بافته های بختیاری با سفال های پیش از تاریخ منطقه جنوب غرب ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تطبیقی همراه با تحلیل است و داده ها، از مطالعات اسنادی و بازدید میدانی (جهت دسترسی به نقش مایه دست بافته های بختیاری) حاصل شده اند و رویکرد پژوهش، تاریخی است. سؤال پژوهش این بوده که تطبیق نقش مایه دست بافته های بختیاری با سفال (یافته باستان شناختی) جنوب غرب ایران در دوران پیش از تاریخ، چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهند که نقوش دست بافته های بختیاری، ریشه در طبیعت پیرامون زندگی آنها، اعتقادات، فرهنگ و سنت های جنوب غرب ایران داشته و شباهت های بسیاری بین نقوش سفال و دست بافته ها وجود دارند و بسیاری از این نقش مایه ها نظیر؛ نقوش هندسی، گیاهی، انسانی، حیوانی و سایر نقوش نظیر؛ چلیپا، زنجیره خمپا (مئاندر) با نقوش سفالی پیش از تاریخ منطقه جنوب غرب ایران (جعفرآباد، جوی، بندبال، چغامیش، سوزیانا و محوطه های مس و سنگ چهار محال و بختیاری مانند تپه هفشجان، سورک و شهرکرد) تطابق داشته و بیشتر نگاره های پیش از تاریخ در کالبد سفال، به دست بافته های عشایر بختیاری راه یافته و ماندگار شده اند.
شکل گیری شاخصه های معماری شهری دوره هخامنشی در دهانه غلامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
۳۴-۲۱
حوزههای تخصصی:
دهانه غلامان، محوطه ای هخامنشی واقع در سیستان (زرنگ دوره هخامنشی) است که در ابتدای این دوره بدون هیچ گونه پیشینه استقراری ایجاد شده و پس از 150 سال متروک می شود. این محوطه، با انتقال آب از یکی از شعبه های هیرمند مشروب شده و با وجود زمین های مساعد کشاورزی و نیز محیط نیزارهای اطراف هامون تغذیه می شود. سازه های معماری این محوطه با توجه به شرایط بومی، با استفاده از مصالح بوم زاد، خشت، ساخته شده و پراکندگی سازه ها در این محوطه نیز همچنان که با قابلیت های طبیعی سازش یافته، از الگو و سبک ایرانی مبتنی بر بافت اجتماعی و کاست هند و اروپایی پیروی کرده و باعث ایجاد چند بلوک (محله) شهری متفاوت شده اند؛ الگویی که با استقبال جوامع شهری در خاور نزدیک، در دوره های تاریخی اشکانی و ساسانی نیز همچنان ادامه می یابد. همچنین، مدلی که عامل شکل گیری بافت شهری در شهرهای سلطنتی دوره هخامنشی شده، با سبک و سیاقی متفاوت در این محوطه دیده می شود. هر چند شکل گیری این شهر، متأثر از نفوذ نخبگان دوره هخامنشی در منطقه سیستان بود، ولی متروک شدن آن، به دلیل عدم شکل گیری هویت شهری یا شهریگری نزد ساکنین آن اتفاق افتاد. با این حال، بر اساس انباشت حافظه معماری بومی در این محوطه، این فرض پایه گذاری می شود که از اواخر عصر مفرغ و پایان کار شهر سوخته تا دوره هخامنشی، علی رغم به دست نیامدن آثار و شواهد باستان شناختی، استقرارهایی در این منطقه وجود داشته اند
ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه های 512 و 600 دستگاه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 74
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بر پایه سنجش میزان تأثیر عوامل محیطی بر سلامت روان انجام گرفته تا نتایج آن راهگشایی برای طراحی محیط های مسکونی سالم باشد. جهت سنجش سلامت روان افراد از پرسشنامه GHQ-12 استفاده شد و ابزار بررسی کیفیت های محیطی شامل سه مؤلفه: محیط کالبدی، محیط اجتماعی و محیط زیست است. جامعه آماری شامل ساکنان دو مجموعه مسکونی 600 دستگاه و 512 دستگاه مشهد است که از بین آن ها نمونه ای 351 نفره موردبررسی قرار گرفت. جهت انجام محاسبات و پردازش اطلاعات از دو نرم افزار spss و LISREL استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که از میان تمام عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان، محیط کالبدی دارای بیشترین نارضایتی و درنتیجه بیشترین تأثیر منفی بر سلامت ساکنان است؛ بنابراین لازم است تا با اصلاح کیفیت فیزیکی محیط مسکونی، سطح رضایت افراد را از محل زندگی بالا برده تا زمینه بهبود کیفیت روابط اجتماعی ساکنان فراهم شود.
یشنهاد یک چهارچوب ارزشیابی سیاست عمومی: به کارگیری در تحلیل سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
95 - 110
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به دلایلی چون تمرکز فعالیت های گوناگون در آن به کلان شهری پرجمعیت با مشکلات ناشی از تمرکز شدید جمعیت تبدیل شده که هر مخاطره طبیعی نیز پیامدهای غیرقابل کنترلی در آن دارد. در این وضعیت، سیاست گذاری برای سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران از دهه 1340 شمسی در دستور کار سیاست گذاری این شهر قرار گرفته است. پرسش اصلی در این مقاله این است که چگونه می توان چهارچوبی برای ارزشیابی سیاست عمومی پیشنهاد نمود تا با به کارگیری آن سیاست های سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران را در طول یک دوره مشخص زمانی، تحلیل نمود. برای پاسخ دادن به این پرسش فرایندی سه مرحله ای پیموده می شود: در مرحله نخست با به کارگیری روش شاخص سازی، انگاشت ارزشیابی سیاست به عناصری قابل ردیابی تبدیل و چهارچوبی قابل سنجش برای آن پیشنهاد می شود. در مرحله دوم تصمیم های مرتبط با سازماندهی تمرکز جمعیت و فعالیت در شهر تهران که پشتوانه حقوقی پیدا کرده اند با ردیابی متون قانونی بازبینی می شوند و در مرحله سوم این تصمیم ها با به کارگیری چهارچوب پیشنهادی ارزشیابی سیاست، موررد سنجش قرار می گیرند. برونداد نهایی این است که سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران در فاصله دهه 1340 تا 1390 اگرچه توانسته بر کاهش تمرکز جمعیت و فعالیت های تولیدی-خدماتی در این شهر اثرگذار باشد، اما از جنبه ایجاد اثرات جانبی ناخواسته، دستیابی به اهداف، انسجام درونی و سازگاری بیرونی دارای کاستی است.
بررسی کیفیت زندگی در روستاهای درب آستانه و باباپشمان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۱۴۰-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پایین بودن سطح کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی بسیاری در این مناطق بدنبال دارد. از طرفی بهبود کیفیت زندگی در روستاها می تواند زمینه های توسعه منطقه ای را فراهم نماید لذا توجه به موضوع کیفیت زندگی در مفاهیم توسعه روستایی در سال های اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. هدف از این تحقیق، بررسی مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی در روستاهای درب آستانه و باباپشمان استان لرستان است که پس از زلزله سال 1385 جابه جا شده اند. تحقیق حاضر از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در دو روستای بابا پشمان و درب آستانه بوده اند که جمعیت آن ها به ترتیب 500 و 860 نفر می باشد. نمونه گیری بر اساس طبقه بندی صورت گرفته و تعداد نمونه ها بر اساس سهم جمعیتی هر روستا توزیع و پرسشگری از آن ها به صورت تصادفی انجام شده است. بر اساس جدول مورگان حجم نمونه برای دو روستا با سطح اطمینان 95 درصد به ترتیب 100و 120 نفر انتخاب شده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود کیفیت زندگی روستاییان معادله ای رگرسیونی برای سنجش کیفیت زندگی مشخص شد که بر آن اساس در روستای باباپشمان 81 درصد و در روستای درب آستانه 64 درصد بدست آمد. تحلیل واریانس نیز حاکی از تفاوت بین مؤلفه های مشخص شده بود که براساس آزمون بنفرونی تفاوت بین سطوح مؤلفه های مشخص شده، تعیین گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو روستا از سطح کیفیت زندگی مطلوبی برخودار می باشند.
تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر تحولات مسکن معیشت محور در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان معجزات، شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی به عنوان اصلی ترین عنصر کالبدی فضا با ماهیت معیشتی، تحت تأثیر عوامل و نیروهای مختلف همواره در حال تغییر و تحول بوده است. این تغییرات بر روی مؤلفه های مسکن محور نیز مؤثر بوده است. در تحقیق حاضر به تحلیل و رتبه بندی مؤلفه های مسکن معیشت محور و نقش عوامل اقتصادی در تحولات آن پرداخته شده است. نوع تحقیق، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه)، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون باینومیال و رگرسیون چند متغیره) و مدل ویکور است. جامعه آماری تحقیق حاضر 3464 خانوار روستایی در دهستان معجزات است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه ،321 خانوار و در 7 روستا به دست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهد مقدار نسبت مشاهده در مؤلفه های تولیدی و تدارکاتی مساکن روستایی در نواحی مورد مطالعه در مقایسه با نسبت آزمون، در سطح پایینی قرار دارد. همچنین مقدار نسبت مشاهده در مؤلفه های زیستی و اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با نسبت آزمون، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج نشان می دهد شاخص های سرمایه های مادی و اعتبارات به ترتیب با مقادیر 0.467، 0.317 بیشترین سهم را در تحولات مسکن معیشت محور داشته اند. نتایج مدل تصمیم گیری ویکور برای بررسی شاخص های اقتصادی نشان می دهد که روستاهای گوجه قیا و روستای اژدهاتو به ترتیب با 1 و 0.453 دارای بالاترین مقدار Qi در رتبه های اول و دوم و روستاهای باروت آغاجی (0.065) و رازبین (0.044) دارای پایین ترین مقدار Qi در رتبه های ششم و هفتم قرار گرفته اند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که کارکرد مسکن در سکونتگاه های روستایی به سمت "خوابگاهی" در حال تحول می باشد که ادامه این روند که متأثر از جایگاه ضعیف اقتصاد روستایی است در آینده باعث کاهش سطح تولیدات خواهد شد.
مطالعه تطبیقی نظریه لوسی لیپارد با آثارآیینه کاری منیر شاهرودی فرمانفرماییان
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی در دهه های اخیر شاهد تحول و رشد فراوانی بوده است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی میدانی برای بررسی می گشاید تا بتوان نقش زنان را در عرصه هنرهای تجسمی دوران معاصر بررسی کرد. زنان معمولاً"مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده می کنند و از آثار خود برای نشان دادن هویت و بازنمایی خود و جنسیت بهره می گیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته می شود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینه ها صورت می گیرد، از این لحاظ می تواند با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت مورد تطبیق قرار گیرد که بر مبنای شکست بنانهاده شده است. در این پژوهش مبانی نظری در حوزه جنسیت و نظریه لیپارد به عنوان گرایش نظری مورد مطرح می شود و سپس آثار منیر فرمانفرماییان با این دیدگاه مورد مطالعه و واکاوی قرار می گیرد. محتوای پژوهش حاضر کیفی است و براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. این سوالات در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرد: جنسیت زنانه در آثار فرمانفرماییان چگونه تعریف می شود؟ آثار منیر فرمانفرماییان با نظریه لوسی لیپاردچگونه تحلیل می شود؟ نتایج یافته های این پژوهش حاکی از آن است که آثار منیر فرمانفرماییان دارای بار زیبایی شناسی ایرانی اسلامی است و مبنای اصلی آثارش برمبنای شکست آینه ها و نظم هندسی آن در آثارش است. شکست و حفره در آثار او رکن اصلی اثر هنری است و متأثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایرانی اسلامی در هنر آینه کاری است. شکست در آثار او در تکامل فرآیند نهایی اثر کامل می شود و از این منظر مهم ترین تحول در جایگاه آثار هنری او شکست آینه ها است و فرآیند استحاله سنتی ابژه و تصویر استعاری و شکست در آینه ها اتفاق می افتد.
بررسی شاخص های معماری کالبد خارجی بناهای درمانی از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
109 - 123
حوزههای تخصصی:
مورد هدف قرار گرفتن بیمارستان های متعدد در طول جنگ تحمیلی، نشان دهنده اهمیت و لزوم حفظ این بناهای حیاتی در مواقع بحران می باشد؛ از طرفی با توجه به اینکه ضعیف ترین بخش بنا در برابر امواج انفجار، کالبد خارجی بنا است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری این بخش از بنا در برابر امواج انفجار، به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات پیمایشی، به بررسی و اولویت بندی شاخص های معماری کالبد خارجی بناهای درمانی از منظر پدافند غیرعامل پرداخته است؛ در ابتدا پس از استخراج شاخص های مذکور از منابع معتبر علمی و کتابخانه ای، پرسش نامه AHP تهیه و در اختیار 5 نفر از متخصصان و اساتید این حوزه قرار داده شده است. پس از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و تایید پایایی و روایی پرسش نامه، تعداد 32 نفر از جامعه، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان اعضای نمونه انتخاب و پرسش نامه میان آن ها توزیع گردید. در نهایت با تحلیل 28 پرسش نامه بازگردانده شده در نرم افزار Expert choice، میزان اهمیت شاخص ها که به ترتیب شامل شاخص های مرتبط با طراحی پوسته دوم، فرم کلی بنا، مصالح نما، دیوارهای خارجی، بازشوها و ورودی می باشد، تعیین گردید. این نتیجه حاکی از تاثیر بسزای طراحی پوسته دوم بنا به مثابه سپر دفاعی در برابر امواج ناشی از انفجار می باشد.
ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر مسکن بومی در روستای نسمه (شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۵۰-۳۵
حوزههای تخصصی:
مسکن بومی از پدیده های ارزشمندی است که توانسته ارزش هایی از جمله فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و مذهبی را در خود متجلی کند. از آنجا که ارزش های نهفته در مسکن بومی هر شهر و روستا، بیانگر تفکر آن مردم می باشد، لذا آرامش و کیفیت زندگی مردم نیز در گرو حفظ همین ارزش های معماری بوده است. در ایران با وجود تنوع محیطی و اقلیمی، انواع گوناگونی از معماری های بومی که دارای جنبه ای هویتی بودند، شکل گرفتند که شناخت آن ها می تواند در جهت شناسایی معماری ایرانی سودمند باشد. از طرفی دیگر ساخت و سازهای جدید تغییراتی در روند قبلی روستاها به وجود آورد که باعث ایجاد روستاهایی بی هویت، ناهماهنگ و نابسامان شد که در این خصوص شناخت عوامل تأثیرگذار در شکل گیری فرم و سازه مسکن روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این نوشتار سعی بر این بود که با بررسی عوامل تأثیرگذار در سازمان فضایی خانه، نحوه تأثیر این عوامل در خانه های واقع در روستای نسمه از دهستان شمشیر تشریح شود. جهت حصول به این امر، در بخش نظری با رویکرد کیفی و ابزار مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به ارائه چهارچوب نظری پرداخته شد. در بخش عملی نیز به روش مطالعات میدانی و تهیه پرسشنامه و مصاحبه با افراد محلی، چهارچوب نظری مذکور از طریق آزمون آماری ارزیابی گردید. در نهایت یافته های حاصل با استفاده از استدلال منطقی در ارتباط با چهارچوب نظری مطرح در این پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و مشخص شد که کدام عامل/ عوامل بیشترین تأثیرگذاری را در شکل گیری فضا داشتند. یافته های تحقیق حاکی از این بود که شاخص اصول فیزیکی ساخت با بیشترین میانگین (07/4)، اولویت اول و شاخص جغرافیای محل نیز با کمترین میانگین (67/3) پایین ترین اولویت را به خود اختصاص دادند و به طور کلی چهار شاخص اصلی یعنی اصول فیزیکی ساخت، عوامل رفاهی، باورها و اعتقادات و جغرافیای محل به ترتیب اولویت از نظر تأثیرگذاری در ساخت خانه، دارای شرایط مطلوبی بودند.
ارزیابی عملکرد سیستم های ایستای انرژی (دیوار ترومپ و پدیده گلخانه ای) بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال افزایش مصرف انرژی و استفاده بیش از حد از منابع تجدیدناپذیر در بخش ساختمان، گرمایش خورشیدی ایستا یکی از استراتژی های طراحی معماری برای استفاده کارآمد از انرژی می باشد. دیوار ترومپ و پدیده گلخانه ای از مهمترین سامانه های ایستا می باشند. این پروژه طی مطالعات آزمایشگاهی-میدانی به سنجش میزان تأمین انرژی در پنج حالت متفاوت از ترکیب دیوار ترومپ و پدیده گلخانه با اتاقک مورد نظر درشش ماه اول و دوم سال در اقلیم سرد وکوهستانی شهر اردبیل پرداخته است. حالت های مورد بررسی عبارتند از : اتصال دیوار ترومپ، اتصال پدیده گلخانه، اتصال ترکیب دیوار ترومپ و پدیده گلخانه، اتصال دیوار ترومپ و پنجره و اتصال دیوار ترومپ و پنجره و سایه بان به اتاقک مذکور. دراین پژوهش منظور عدم مصرف نیست بلکه هدف به کارگیری انرژی سبز و به حداقل رساندن مصرف انرژی از طریق جذب انرژی های تجدیدپذیر درساختمان می باشد که در این خصوص طراحی معماری می تواند نقش بسیار مهمی را داشته باشد. این پژوهش بصورت نیمه تجربی بوده و روش تحقیق شبیه سازی است. در راستای دستیابی به اهداف پروژه از نرم افزار تحلیل گر دیزاین بیلدراستفاده شده است . با توجه به جستار حاضر می توان دریافت که ازمیان گزینه های مختلف بکارگیری دیوار ترومپ وپدیده گلخانه ای، تعبیه دیوار ترومپ و سایه بان همراه با پنجره های مناسب در جداره جنوبی ساختمان با کسب امتیاز 25/83 دارای بهترین عملکرد در تأمین انرژی می باشد: میانگین دمای 20/67 درجه سانتیگراد در زمستان و میانگین دمای 22/84 درجه سانتیگراد در تابستان و دمای آسایش ( 18 تا 22 درجه سانتیگراد) در تمام ماه های سال و دریافت نور روز مناسب از شرایط این انتخاب می باشد. بنابراین با حفظ شرایط آسایش محیطی وکاهش مصرف انرژ یهای تجدیدناپذیر می توان در راستای دستیابی به پایداری زیست محیطی و همچنین کاهش هزینه ها قدم برداشت.
واکاوی منطق پنهان طراحی همه شمول در معماری بومی ایران با رویکرد پایداری؛ مطالعه موردی: منطقه 12 تهران (حصار صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییرات جمعیتی و اقلیمی به عنوان اصلی ترین چالش های پیش روی بشر در قرن حاضر به شمار می روند. از دهه 1970، توسعه پایدار و طراحی همه شمول در پاسخ به این تغییرات مطرح شدند؛ اما با وجود این دو نظریه، مسئله ناکارآمدی فضاهای معماری همچنان موضوع بحث محافل علمی است. این در حالی است که معماری بومی، درگذشته به عنوان معماری پاسخگو به نیازهای عموم مردم مطرح بوده؛ اما در عصر کنونی این معماری به دلیل دورماندن از تحولات زمانه مورد بی توجهی قرارگرفته است. فرضیه و پرسش های تحقیق: به نظر می رسد با واکاوی در اصول طراحی همه شمول و شناخت معیارهای کلیدی توسعه پایدار و شاکله معماری بومی و احیای آن، می توان به الگوهایی از معماری دست یافت که بر همه شمولی فضاها و پایداری آنها مؤثر باشند. همچنین به نظر می رسد تقویت اصل انعطاف پذیری فضاها بیشترین تأثیر را بر همه شمولی آنها دارد. حال این پرسش کلیدی مطرح است که کدام یک از معیارهای طراحی همه شمول با توجه به نیازهای کنونی بوم گرایی قابلیت اعمال در معماری بومی پایدار را دارد و نیز کدام یک از معیارهای معماری بومی را می توان در طراحی همه شمول به کار گرفت. هدف: این مقاله با هدف شناسایی میزان همگرایی یا واگرایی مؤلفه های معماری بومی و طراحی همه شمول تدوین شده و درصدد است تا به الگویی تعاملی دست یابد که در تطابق با معیارهای طراحی همه شمول و نیازهای کنونی بوم گرایی بوده و قابلیت اعمال در معماری بومی پایدار را داشته باشد. روش تحقیق: روش تحقیقِ این مقاله روش توصیفی-تحلیلی و متکی بر فن تحلیل محتواست که با رویکرد کیفی _کمی مورد مطالعه قرارگرفته است. بدین معنا که ابتدا الگوی تعاملی معماری در تطابق با معیارهای سه مقوله معماری بومی، طراحی همه شمول و توسعه پایدار به روش کیفی تدوین شده و سپس ارتباط معیارهای کلیدی در این الگو و سهم هریک در نظام تعاملی به روش کمی تعیین شده است. در این مطالعه، حصار صفوی در منطقه 12 تهران به عنوان بستر مکانی پژوهش انتخاب شده و هم زمان نسبت به جمع آوری داده های کمی و کیفی در قالب پرسشنامه اقدام شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در الگوی تعاملی حاصله از روش های کیفی پژوهش، شش عامل کلیدی تاب آوری، زمینه گرایی، استفاده همه شمول، راحتی، حقوق و مدیریت دخیل هستند و مطابق نتایج کمّی تاب آوری بیشترین سهم در نظام تعاملی را داراست.
تحلیل گفتمان تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج از منظر میشل فوکو
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به نقش تبلیغات در تعیین سبک زندگی افراد، کسب آگاهی هرچه بیشتر درباره ی چگونگی عملکرد آن ها امری ضروری بوده و منجر به شناخت بهتر جامعه می شود. یکی از کارکردهای اساسی تبلیغات شهری، نقشی است که در شکل گیری گفتمان عمومی در جامعه ایفا می کنند؛ که در این پژوهش به این مهم پرداخته شد. در پژوهش کیفی حاضر که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، از منظر میشل فوکو و به روش تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها اسنادی- مشاهده ای است. هدف از پژوهش حاضر کسب نحوه ی صورت بندی مفهومی- تصویری گفتمان سازمان هنری رسانه ای اوج در پرتو شبکه دانشی موجود بود. بر اساس یافته های پژوهش، هدف از طرح مفاهیمی همچون شهادت، همبستگی، بخشندگی، مذهب و عرق ملی در تبلیغات این سازمان، می تواند ایجاد باور و بازگشت به آن ارزش ها، بازتولید گفتمان های موردنظر و جلوگیری از حذف آن ها باشد؛ که این امر از طریق استفاده از عناصر بصری در جهت به تصویر کشیدن شیوه های بودنِ انسان در گفتمان موردنظر، استفاده از نمادهایی که در بستر تاریخی آن گفتمان معنادار شده اند، امحاء مرز میان گفتمان ها به لحاظ زمانی/ مکانی و به کارگیری گزاره های معنادار و صادق در گفتمان موردنظر، صورت می پذیرد.
تحلیل ساختار تصویرسازی کتاب های سه بعدی (پاپ آپ) کودک با تمرکز بر آثار الساندرا ساچِرپولو
منبع:
پیکره دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۵
17 - 29
حوزههای تخصصی:
کتاب های پاپ آپ، نسبت به کتاب های معمولی، شکل و ظاهر متفاوتی دارند. این کتاب ها با باز شدن صفحات، تصاویر برش خورده از سطح کتاب به صورت برجسته بیرون می آید و هنگامی که کتاب بسته می شوند، دوباره در جایگاه خود قرار می گیرند و حس فضایی آن تا بازخوانی دوباره، به فضای افقی محدود می شود. این مقاله پژوهشی است در باب، تحلیل ساختاری تصویرسازی کتاب های پاپ آپ کودک، با تمرکز بر آثار الساندرا ساچرپولو. از این رو این پژوهش به تحلیل عناصر دیداری و روایتی تصویر، در نمونه های تصویری سه کتاب پاپ آپ این هنرمند با عنوان های: جنگل، باغ و دایناسور، پرداخته است. پرسش این جاست که آیا تصاویر کتاب های پاپ آپ باید بر اساس تصاویر سه بعدی تصویرسازی شود؟ به نظر می رسد که در تصویرسازی کتاب های پاپ آپ، تصاویر هر فریم باید بر اساس تصاویر سه بعدی تصویرسازی شود. هر صفحه دارای حداقل سه لایه کاغذ است: پس زمینه، پیش زمینه، شخصیت اصلی داستان. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. هدف از این پژوهش،شناسایی قابلیت های تصویری در کتاب های پاپ آپ این هنرمند با توجه به نوع زیباشناسی حاکم بر آن ها و همچنین شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری این کتاب ها، است. با بررسی های انجام شده در ساختار تصویرسازی سه کتاب فوق، الساندرا ساچرپولو توانسته است با رعایت اصول اولیه تصویرسازی، اعم از به کارگیری عناصر دیداری و روایتی داستان بر اساس فاکتورهای موجود و استاندارد و با توجه به گروه سنی مورد نظر، به طراحی بپردازد و تصاویر را با در نظر گرفتن بعد سوم به تصویر بکشد. این کتاب ها برای کودک حکم اسباب بازی را دارد و می توانند با دیدن تصاویر، بخش دیگری از کتاب را کشف کنند و قوه تخیل و خلاقیت آن ها از این طریق افزوده شود.
Determinants of Quality Assurance within the Building Construction Industry (Case S tudy: Kisii Town, Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although a growing body of literature maintains that the construction industry plays a significant role in the economic development world-over, the extent of its regulation may, however, undermine the objectives of sustainable urban development. This study, as a result, investigates the factors influencing quality assurance within the building construction industry in Kenya, a case study of Kisii town. The target population comprised of 7430 residential developments from seven neighbourhoods that were spatially segregated using a high-resolution satellite image. Proportional stratified random sampling was thereafter adopted to select 364 developers through questionnaires. Results indicated that the key factors that undermine the extent of quality assurance within the building construction industry in the study area included failure to obtain a development permit, non-engagement of registered professionals in building design, an inadequate inspection of buildings during construction phases and unauthorized occupation of buildings by developers. The study concludes that despite the existing legal framework, these challenges continue owing to inadequate development control by the County Government of Kisii. This study contributes to the literature on the built environment by demonstrating how factors limiting quality assurance within the construction industry may be statistically analyzed.
تبیین پایداری در مدیریت پروژه (مورد پژوهی؛ پروژه های مسکن قابل استطاعت شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
127 - 156
حوزههای تخصصی:
پایداری یکی از مهم ترین چالش های زمان ماست که اخیراً به مدیریت پروژه نیز مرتبط شده است. منطق این پیوند این است که پایداری نیاز به تغییر دارد و پروژه ها تحقق بخش تغییر هستند. در این میان مدیریت پروژه های مسکن قابل استطاعت به لحاظ مفهومی و عملیاتی ظرفیت بالایی برای انضمام پایداری در ابعاد خود دارند. بااین وجود توجه ناچیزی را در ادبیات موضوع کسب نموده اند. برای پرداختن به این شکاف دانشی، پژوهش حاضر ابتدا به کمک مرور سیستماتیک ادبیات، چارچوب مفهومی، مرزها و معیارهای کلیدی برای گنجاندن پایداری در مدیریت پروژه را شناسایی نمود. سپس در راستای تبیین مدل نظری بدست آمده، ادراک مدیران شرکت های ساخت وساز شهر اصفهان، در رابطه با مدیریت پایدار پروژه های مسکن قابل استطاعت مورد سنجش قرار گرفت. نتایج ضمن تبیین مدل ارائه شده؛ نشان داد که شش عامل "مزیت اقتصادی و رقابتی، شرایط زمینه ای حاکم بر مدیریت پروژه، مدیریت ذی نفعان، تیم پروژه؛ مسئولیت اجتماعی و تکنولوژی و طراحی زیست محیطی" در مجموع 76/64 درصد از واریانس کل مدل را شامل می شوند. ماهیت پروژه های مسکن قابل استطاعت در هدف گذاری به سمت گروه های کم درآمد شهری، موجب گردیده تا مزیت اقتصادی و رقابتی به عنوان مهم ترین مؤلفه، نقش محسوسی در تحقق پایداری در مدیریت آن ها داشته باشد.
بازاندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نقاشی پیکره نگاری فتحعلی شاه در آثار مهرعلی
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار«قدرت»در مرکز توجه نقاشی های پیکره نگاری درباری قاجار قرار گرفته است و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره معاصر طی چند دهه اخیر شاهد تقویت و تحول نظریات تئوری و ارتباط دادن آن با هنر نقاشی هستیم. در این پژوهش به نظریه قدرت و گفتمان در آرا فوکو (1984-1926) با نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار در دوره اول در آثار مهرعلی پرداخته می شود. فوکو با به کارگیری مفهوم گفتمان قدرت شیوه جدیدی را برای تحلیل تاریخی و اجتماعی خود ارائه نمود و اکنون یکی از کاربردی ترین اندیشه ها برای تحلیل و بررسی دیرینه شناسی و تبارشناسی است. مفروض این پژوهش تحول معنای قدرت و جایگاه آن در نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار و در آثار نقاشی مهرعلی است. در جستجوی این مساله ابتدا نظریات فوکو در مورد قدرت و گفتمان مورد واکاوی قرار گرفته و بر این مبنا تحول جایگاه قدرت در نقاشی مهر علی بررسی می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و براساس روش شناسی توصیفی - تحلیلی و به شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش قدرت در هنر قاجار در آثار نقاشی مهرعلی در راستای مسایل سیاسی و نمایش قدرت شاه بوده و نقاشی به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت در گفتمان سیاسی به کار رفته است.
ارزیابی تأثیر آهن بر فرایند تخریب ساختاری چرم کروم در شرایط مدفون، بر اساس شاخص های تخریب در طیف های FTIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آهن و محصولات خوردگی آن از جمله عوامل موثر در فرایند تخریب آثار چرمی، به ویژه نمونه های مدفون هستند. بر این اساس هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیرات محصولات خوردگی آهن در شدت تخریب چرم است. در این راستا یک نمونه چرمی حاصل از خاک برداری محوطه کارخانه چرم خسروی تبریز (دانشگاه هنر اسلامی تبریز) مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس خصوصیات ظاهری، این چرم در شرایط تدفین در مجاورت آهن و محصولات خوردگی آن قرار داشته است. جهت ارزیابی ساختاری بخش های مختلف چرم و شدت تخریب آنها، از آزمون نقطه ای شناسایی آهن، اندازه گیری میزان خاکستر چرم، µ-XRF ، طیف سنجی UV-Vis و FTIR و بررسی میکروسکوپی استفاده شد. همچنین طیف های FTIR بر اساس تابع گوسی برازش شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که این نمونه با استفاده از نمک های کروم دباغی شده و احتمالاً از آهک جهت موزدایی آن استفاده شده است. بررسی چهار نقطه از این نمونه، حضور آهن با میزان متفاوت را در بخش های مختلف چرم نشان داد، به عبارتی بخشی از چرم در تماس مستقیم با آهن قرار داشته است و به مرور محصولات خوردگی به ساختار چرم نفوذ کرده و موجب اختلاف در میزان آهن در بخش های مختلف آن شده اند. بررسی خصوصیات ساختاری این نواحی نشان داد که با افزایش آهن، تغییر در یکپارچگی ساختار مارپیچ سه جزئی کلاژن و هیدرولیز آن افزایش یافته و از طرفی تشدید اکسایش کلاژن را نیز به همراه داشته است.
تحلیل و واکاوی مشکلات سرای محلات در منطقه 3 شهر تهران: یک مطالعه کیفی (تکنیک گروه اسمی)
حوزههای تخصصی:
در دهههای اخیر بسیاری از سازمان ها و نهادهای مدیریتی به ترویج نوعی نگرش مشارکتی از طریق تأکید بر اجتماعات محلی و در راستای افزایش تعاملات اجتماعی در سطح محله برآمده اند. در این راستا شهرداری تهران نیز به منظور تحقق رویکرد محله محوری اقدام به تأسیس سرای محله در سطح محلات نمود تا بتواند نقش مهمی در شکل گیری روابط میان مردم و پیوند اجتماعی ایفا کند که بعد از گذشت یک دهه با مشکلاتی در این زمینه همراه می باشد. هدف از این پژوهش تحلیل و واکاوی مشکلات سرای محلات در منطقه 3 شهر تهران می باشد. روش پژوهش، کیفی و اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 3 گروه مدیران، جامعه مدنی و بخش خصوصی گردآوری شده است. شرکت کنندگان در مصاحبه30 نفر که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گوله برفی انتخاب شده اند. پس از انجام مصاحبهها و خواندن دقیق آن در مورد واکاوی مشکلات سرای محلات 9 زیر مضمون شامل بومی نبودن مدیران، ناهماهنگی سرای محله با سایر نهادهای مؤثر، موازی کاری، کم توجهی به وضعیت حقوق کارکنان سرا، کم رنگ بودن نقش مردم در سیاست گذاری برنامهها، فقدان نیازسنجی در برنامههای اجرایی سرا، پایین بودن سطح کیفیت برنامهها، ایجاد نگاه درآمدزا به سرا و شعارزدگی در برنامههای سرا استخراج شد. بدین ترتیب از این زیر مضمونها، دو مضمون اصلی مشکلات ساختاری و نهادی و مشکلات مربوط به حوزه عملکردی به دست آمد.
الزامات معماری مدارس با رویکرد افزایش خلاقیت و توانمندی های دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مدرسه محیطی است آموزشی، برای رشد، تربیت و استعدادیابی. دانش آموزان با توجه به اینکه آینده سازان کشور هستند، می توان با درنظر گرفتن خلاقیت و توانمندی آن ها، جایگاه آینده خودشان و کشورشان را پیش بینی کرد. محققان در اکثر کشورهای جهان شیوه های آموزشی را عامل اصلی تعیین شکوفایی استعداد دانش آموزان می دانند. اما دانش آموزان برای رشد و تکاملشان در تمامی جهات نیاز به شناخت توانایی ها، نیازهای روحی و جسمی، و... را دارند. به همین دلیل دانش آموزان به فضایی نیاز دارد که در آن بتوانند بازی کنند، فعالیت انجام دهند و تجربه کسب نمایند و استعداد و توانمندی های خودشان را بشناسند. متاسفانه امروزه دانش آموزان با توجه به شرایط نا ایمن محیط شهری و شهرسازی، فضایی ایمن برای رشد و تعالی توانایی هایشان در خارج از محل سکونتشان در اختیار ندارند. این درحالی است که دانش آموزان نیازمند فضایی هستند که در تمامی زمینه های متناسب با آموزش و تربیت بالاخص استعدادیابی در آن ایجاد شود. پس طراحی مدرسه ای با رویکرد افزایش خلاقیت و توانمندی های دانش آموزان می تواند باعث شکوفایی استعدادهای دانش آموزان شود. ساختمان مدارس در کشور ما چندین سال است که بصورت یکنواخت و بی روح، و صرفا عملکردگرا ساخته می شود. در طراحی فضای آموزشی با هدف افزایش خلاقیت و توانمندی باید فضایی متناسب با شرایط جسمی و روحی، سلیقه و... برای دانش آموزان در نظر گرفت.