فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۰۱ تا ۷٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر یاسوج در منطقه ای قرار دارد که به خاطر طبیعت بکرش عنوان «پایتخت طبیعت ایران» را یافته است. این شهر در زمره ی شهرهایی قرار می گیرد که به دلیل نداشتنِ میراث تاریخی، بیشتر نقش پشتیبانی خدمات به طبیعت گردان و بوم گردانی که به این منطقه می آیند را ایفا می کند، در حالی که در کنار سرمایه ی طبیعی، ویژگی های اجتماعی شهر نیز جاذبه های فرهنگی منحصر به فردی داراست. پارادایم گردشگری خلاق در مقایسه با دیگر پارادایم های گردشگری که بر میراث ملموس و کالبدی شهر متکی هستند، بر زندگی روزمره و تجربه ی فعال و مشارکتی گردشگر و تعامل او با محلی ها تأکید دارد نه بر میراث کالبدی و طبیعی شهر. این پژوهش در پی فهم آن است که با توجه به این که تمرکز گردشگری یاسوج در حال حاضر بر داشته های طبیعی و بوم گردی است، جایگاه الگوی گردشگری خلاق در تجربه ی محلی ها و گردشگران چگونه است؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی محتوای مصاحبه هایی که با 32 نفر از گردشگران یاسوج و شهروندان آن به دست آمده انجام شده است. «شهر- پشتیبان گردشگری»، «شهر – نمایش محصولات فرهنگی» و «شهر- رویداد» سه مضمونی هستند که به عنوان یافته های پژوهش، توصیفگر ضرورت همپیوندی بستر گردشگری خلاق با دیگر سطوح و فرم های سنتی گردشگری در شهر یاسوج است.
بازخوانی نگاره های حسین بهزاد با توجه به نظریه هرمونوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
49 - 58
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر با توجه به شرایط اجتماعی فرهنگی و اندیشه تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نگارگران ایرانی به ویژه حسین بهزاد، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی به نگارگری گذشته رجوع می کنند. این تحقیق با هدف مطالعه نگارگری حسین بهزاد در دوران معاصر با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانه ای استو به این پرسش پاسخ داده است که، نحوه خلق آثار نگارگران این دوران تا چه اندازه با نظریه هرمنوتیک گادامر تطبیق دارد. نتایج نشان می دهد که مفاهیم هرمنوتیک گادامر، قابلیت شرح و بسط در نگاره های معاصر حسین بهزاد را داراست. هنرمند با گذر به افق معنایی روزگار صفویه به مکالمه با آن پرداخته و آن را با افق معنایی روزگار خویش که عصر جدال بین سنت و تجدد است، ممزوج، و اقدام به خلق اثرش نموده است. گادامر معتقد است، مفسر در این میان پیش داوری هایی که متناسب با دوره خودش است را در تفسیر دخالت می دهد و همچنین بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی نیز در خلق اثر مؤثر است که این مهم در نگارگری معاصر در تلفیقی که بین عناصر سنتی و غربی صورت گرفته قابل مشاهده است.
سیر تطوّر جاذبه های بصری «ی معکوس» در کتیبه های ثلث از عصر مغول تا صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
قلم ثلث دارای ارزش های بصری والایی در خوشنویسی اسلامی و منطبق با اهداف و کارکرد تزئیناتِ معماری است. بررسی روند تطوّر و تحوّل«ی» معکوس در کتیبه های ثلث نشان می دهد که این حرف از دوره ایلخانی تا اوایل عصر صفوی اغلب به صورت کوتاه و مورّب نگاشته می شد اما از نیمه عصر صفوی از «ی معکوس شالی یا قطاری » برای تقسیم کرسی بالا و پائین و ایجاد توازن و تعادلِ حروف در کتیبه نگاری ثلث استفاده بیشتری شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با عطف به کار میدانی در خصوص کتیبه های ثلث انجام گرفته است. نتایج این مقاله مویّد آن است که تطوّر «ی» معکوس از نوع کوتاه به بلند (قطاری) مبتنی بر دو عامل ملاحظات خوشنویسی از منظر ترکیب و حُسن همجواری و ضرورت انطباق خط ثلث با جلوه های بصریِ معماری اسلامی بوده است. همراه با عوامل گفته شده، از به کار گیری نوع مواد و مصالح، نحوه دورگیری، تراش و ساخت کتیبهها از عصر ایلخانی تا دوره صفوی نیز نباید غافل ماند. مجموع این عوامل، ضمن آنکه کتیبه های ثلث را از منظر ترکیببندی و انسجام کلی حروف و کلمات تقویت می کرد، بر زیبایی و هماهنگی این نوع اجرا با ملاحظات بصریِ معماری نیز تأثیر بسزایی نهاد.
کلیشه سازی در گذار از صفحه آرایی سنتی به چاپ سنگی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
دوران قاجار، مصادف با نفوذ فرهنگ وهنر و ساخته های صنعت غرب در ایران است . برخی از این اتفاقات، به دنبال تبادلات سیاسی و ورود اختراعات و صنایع جدید نظیر دستگاه های چاپ، دوربین عکاسی و... تاثیر به سزایی بر هنر سنتی ایران گذاشت. کلیشه سازی، از شیوه های رایج حاکمان در جهت یکدست سازی فرهنگی و حفظ همبستگی است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با مقایسه دو سند دوره قاجار -یکی دستنویس و دیگری چاپ سنگی- که هر دو مربوط به دهه ی اول قرن چهاردهم هجری است، دستاوردهای جدید صفحه آرایی با توجه به کتاب آرایی سنتی را مورد سوال و تحلیل قرار داده و کلیشه سازی دوره قاجار را که برگرفته از فرهنگ ملی و سیاست گذاری های حکومتی بود، به ویژه درکلیشه های تصویری بررسی می کند. از نتایج این تحقیق آنست که؛ با توجه به تاثیرات چاپ سنگی، یکی از دستاوردهای صفحه آرایی این دوران، کلیشه سازی و ارائه ی الگوهای تصویری مبتنی بر حافظه فرهنگی و علایق مردم و سلیقه های سیاسی و حکومتی است. این کلیشه ها، برداشتی از سمبل های ملی و باستانی و نُسَخ دستنویس هستند که با شکل کارکردی جدید، توسط هنرمندان و دست اندرکاران چاپ سنگی، به دوران معاصر انتقال یافت.
نقش ساز تمبک در همنوازی با سازهای ملودیک موسیقی کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان نظام منسجم، مدوّن و معین ریتمیک-متریک برای ساز تمبک در همنوازی با سازهای ملودیک موسیقی کلاسیک حال حاضر ایران، موجب سردرگمی نوازندگان، آشفتگی اجراها و عدم دستیابی به نتایج دلخواه در همنوازی ها وغیره می شود. مانند شاخه های دیگر علوم می توان از تجارب موفق که به هر شکل پدید آمده است به نتایجی برای رفع این مشکلات دست پیدا کرد. هدف کلی این مقاله ایجاد منبعی برای کمک به تدوین روش های علمی تر اجرا و آهنگسازی برای تمبک، توسط نوازندگان این ساز و آهنگسازان است. شیوه ی تحقیق در مقاله ی حاضر، توصیفی و تحلیلی می باشد. اطلاعات و داده های اولیه ی پژوهش از طریق آوانگاری و شنود آثار صوتی موجود، توسط نگارنده به دست آمده است. جامعه ی آماری در این تحقیق تمامی آثار صوتی از همنوازی ها- شامل سازهای ملودیک و تمبک در موسیقی کلاسیک ایران می باشد. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و انتخابی است. داده های تولیدشده ی مقاله شامل زمان و شکل ورود تمبک در ابتدای قطعه، میزان نماها، فیگورهای ریتمیک اجرایی تمبک و سایر سازها، تکنیک های مورد استفاده ی تمبک، اساس بداهه یا غیربداهه بودن،کمی و کیفی بودن ریتم اجرایی سازها، حضور و نقش تقسمات استقراضی، نسبت خط ریتم تمبک با ملودی، بخش پایانی و تمپو می باشد. نگارنده پس از بررسی موارد فوق و یافتن نتایجی کلی، با نگاهی بر تمام یافته ها، نتایج دقیق تر و جامع تری را نیز ارائه کرده است.
اثر شاکله بافت بر میزان جذب تابش خورشیدی بنا در واحدهای همسایگی مناطق با اقلیم سرد (مطالعه موردی: روستای چهرقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
مباحث زیست محیطی و به ویژه انرژی نقشی کمرنگ در تدوین طرح های مطالعاتی روستایی دارند و منجر به پیامدهای منفی زیست محیطی همچون مصرف بی رویه انرژی می شوند. بخش عمده مصرف انرژی روستاها به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و شکل بافت روستا یکی از عوامل تأثیرگذار ب این مسئله است. اغلب پژوهش های پیشین به بررسی مصرف انرژی در مقیاس خرد و به صورت تک بنا پرداخته اند و مصرف انرژی تک بنا به عنوان جزوی از کل بافت روستا و در مقیاس واحد همسایگی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. براساس مطالعات پیشین، طراحی واحدهای همسایگی به گونه ای که بیشترین جذب تابش خورشیدی را داشته باشند می توانند تأثیر مستقیمی بر عملکرد حرارتی هر یک از بناها داشته باشند. مقاله حاضر با هدف بررسی اثر شاکله بافت روستایی بر مقدار جذب تابش خورشیدی بناهای روستایی شکل گرفته است. بدین ترتیب تاثیر سه پارامتر بافت یعنی جهت گیری ساختمان ها، ارتفاع ساختمان ها و الگوهای مسکن روستایی در میزان جذب تابش خورشید سالیانه بناها بررسی شده و با تغییر پارامترهای مذکور مدل های گوناگون بافت روستایی شکل گرفته است. تعداد 7560 مدل توسط پلاگین گرسهاپر شبیه سازی شده و نتایج شبیه سازی به کمک نرم افزار اکسل در قالب نمودار تهیه گردیده است. نتایج حاکی از آن است که از میان سه پارامتر «الگوی مسکن»، «ارتفاع ساختمان» و «جهت گیری ساختمان ها»، بیشترین تأثیر در میزان جذب تابش خورشید توسط سطوح ساختمان مربوط به پارامتر «الگوی مسکن» با 70 درصد تاثیرگذاری بوده و پس از آن پارامترهای «ارتفاع ساختمان» با 40 درصد و «جهت گیری ساختمان ها» با 8 درصد در رتبه دوم و سوم قرار گرفته است. همچنین در صورت ثابت فرض کردن سطح اشغال بنا، تغییر در نوع الگو بر میزان جذب تابش خورشید اثرگذار است که در مقاله حاضر الگوی "حیاط مرکزی با حیاط بیرونی" همیشه دارای بیشترین میزان جذب تابش خورشیدی نسبت به سایر الگوهای مسکن بومی بوده است. بعلاوه در بافت های مسکونی که دارای تراکم یکسانی هستند در صورت تغییر در ارتفاع ساختمان ها، شاهد نتایج متفاوتی از نظر میزان جذب تابش خورشید و در نتیجه مصرف انرژی ساختمان ها خواهیم بود. دستاوردهای پژوهش حاضر تأثیرگذار بر طرح بافت روستایی، تعیین تراکم ساختمان ها و نوع الگوی مسکن روستایی در حین برنامه ریزی و طراحی روستاها است.
سایه اندازی در آپارتمان های نئومینیمال و کولونیال در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
56 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه سنجش سایه اندازی در نماهای جلویی ساختمان هایی با سبک های متفاوت معماری در مالزی است. دو نمونه موردی از میان آپارتمان های مرتفع در ایالت پنانگ (Penang) مالزی انتخاب شدند. اولین نمونه، آپارتمان هالامان کریستال (Halaman Kristal) است؛ ساختمان ۳۱ طبقه ای که به صورت تلفیقی از سبک های اروپایی و سنتی طراحی شده است .این سبک تلفیقی، با نام سبک کولونیال (Clonial Style) یا استعماری نیز شناخته می شود. این آپارتمان در منطقه جلوتانگ (Jelutong) در پنانگ واقع شده است. دومین نمونه مورد بررسی، ساختمان بایسواتر (Bayswater) است که 62 طبقه داشته و طراحی آن به سبک نئومینیمال اولیه (Early Neo-Minimalist) است. این بنا در کرانه شرقی جزیره پنانگ مالزی واقع شده است. پنانگ در عرض جغرافیایی 5 درجه و 52 دقیقه و صفر ثانیه شمالی و طول جغرافیایی 001 درجه و 91 دقیقه و صفر ثانیه شرقی با آب وهوای استوایی، دومین ایالت مهم در مالزی است و در دهه اخیر، شاهد پیشرفت های چشمگیری بوده است. برای بررسی و محاسبه مناطق سایه دار در نمای ساختمان های مورد نظر از نرم افزار سان تول (Suntool) استفاده شده است. این بررسی در فواصل زمانی بین ساعات 8 صبح تا 7 بعداز ظهر صورت گرفت؛ یعنی در شرایطی که پرتوهای خورشید به صورت عمود بر نمای ساختمان بتابد. مقایسه بین طراحی دو ساختمان با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری انجام شد. نتایج پژوهش مشخص کرد که سبک کولونیال نتایج بهتری از سایه اندازی نسبت به سبک نئومینیمال در ساعات مختلف صبح تا بعد از ظهر را نشان می دهد. طراحی دیوارهای عقب نشسته و بالکن در ساختمان هالامان کریستال در مقایسه با عناصر مشابه در آپارتمان بیسواتر، تأثیر بسزایی در ایجاد سایه داشته است. این عوامل، نفوذ تابش خورشید به بخش داخلی ساختمان و تابش آن به دیوار جلویی یا نمای ساختمان را محدود می کنند. در این پژوهش بیشتر تمرکز بر بررسی طراحی نما در طول ساعات پایانی تابش آفتاب یعنی از ساعت 5 بعد از ظهر به بعد است. نتایج نشان داد که استفاده از کرکره های عمودی و سقف های جلوآمده (کنسول) به عنوان عناصر اضافی سایه ساز برای مقابله با تشعشعات خورشیدی از اهمیت زیادی برخوردار است.
تحلیل مورفولوژیک معماری مسکونی مدرن در کشورهای ترکیه و ایران (نمونه موردی: کاخ چانکایا و کاخ سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
113 - 126
حوزههای تخصصی:
بعد از ورود مدرنیسم به خاورمیانه کشورهای این منطقه در مواجهه با این موج، موجب شد تا قطع ارتباط با گذشته نمادین و بصری، نخستین دستاوردی شود که جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاترک به دست آورد. ترکیه در ساختن دوباره خود موفق بود و الگویی برای همسایه اش ایران، در دوره پهلوی اول شد. از این رو بررسی، تأثیر مدرنیسم بر ساختارهای گذشته نمادین و بصری از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا تأثیر معماری کیوبیک برکاخ های آوانگارد این دو رهبر امری ضروری است. این نوشتار بر آن است این فرآیند و ریشه های آن را مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیقپژوهش از نوع کیفی و بر پایه شیوه تحقیق تحلیلی تطبیقی و با راهبرد تحلیل مورفولوژیک انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. جهت تحلیل موفولوژیک و بررسی تطبیقی، کاخ سعدآباد و کاخ چانکایا انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، تبادلات فرهنگی متقابل در قرن بیستم به طور قابل توجهی موجب تبدیل و تغییر فرهنگ شهری و مسکونی در ایران و ترکیه شده بود. بطوری که نمی توان از تولید معماری خالص "جهان شمول" در یک فضای انتزاعی به دور از تأثیر شرایط محلی و یا از معماری خالص"محلی" حرف زد در حالی که که یک مکان به مکان های دیگر به طور کامل وابسته است. کاخ های سعدآباد و چانکایا صرفاً متأثر از معماری محلی یا جهان شمول نیستند بلکه این بناها تحت تأثیر ویژگی های توأمان محلی و جهان شمول شکل گرفته اند. لذا مقایسه مورفولوژیک کاخ های سعدآباد و چانکایا، بیشتر از آنکه تبعیت از محتوای معماری کیوبیک داشته باشد، صرفاً تقلیدی تجددگرا از معماری غرب نبوده و سنت گذشته معماری(محلی) این کشورها کاملاً کنار گذاشته نشده و به واقع در نمونه های بررسی شده مفاهیم و فرم های سنتی و مدرن برهم منبطق یا باهم سازگارشده اند.
تاثیر نوع گازهای میانی پنجره های دو و سه جداره بر بار سرمایش و گرمایش ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب، گرم و خشک و سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
211 - 225
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش فزاینده جمعیت کره زمین و نیز تولید روز افزون دی اکسید کربن سبب افزایش میزان توجه و اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی خاصه در صنعت ساختمان شده است. از آنجا که بخش عمده اتلاف حرارتی پوسته ساختمان از طریق پنجره ها صورت می گیرد، کاهش میزان انتقال حرارت و عایق نمودن پنجره ها ضروری است. در پژوهش حاضر تاثیر انواع گازهای میانی در پنجره های دو و سه جداره بر میزان بار سرمایش و گرمایش یک ساختمان اداری نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. اقلیم های مورد مطالعه شهرهای بوشهر و بندر عباس با اقلیم گرم و مرطوب، مشهد و تبریز با اقلیم سرد و شهرهای شیراز، یزد، اصفهان و تهران با آب و هوای گرم و خشک است. در هر یک از شهرها ساختمان اداری نمونه در 11 حالت با تغییر نوع گاز میانی پنجره ها، مورد سنجش قرار گرفته است. شبیه سازی ها با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر نسخه 5.02.003 انجام شده و مجموع بار سرمایش و گرمایش سالانه در هر حالت محاسبه شده است. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که استفاده از پنجره های دو و سه جداره سبب کاهش بار سرمایش و گرمایش می شود. در تمامی شهرهای مورد مطالعه پنجره ی سه جداره با استفاده از هوا و گاز آرگون مناسب ترین نوع پنجره است.
تاثیر نور(طبیعی و مصنوعی) بر خلق و خو و روان انسان در معماری داخلی
حوزههای تخصصی:
نورپردازی همانند دیگر مؤلفه های طراحی داخلی همانند رنگ، شکل، بافت و غیره بر حالات انسان از جمله عملکرد فرد، خلق وخوی و همچنین رفتار های اجتماعی مؤثر است. بینایی که مهم ترین حس انتقالی در میان دیگر حواس انسان می باشد در منتقل کردن احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. در این نقل و انتقال عناصر و عوامل بسیاری از جمله محیط و فضا های پیرامون انسان و به ویژه نقش نور از اهمیت خاص برخوردار است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تاثیر نور در فضاهای داخلی با توجه به تاثیر پذیری جسم و روان انسان از نور می باشد. انسان در طول تاریخ همواره به محیط پیرامون خود توجه داشته است و آن را با نیازهای خود متناسب ساخته است. در دوران معاصر بیرون و درون ساختمان را به تفکیک، معماری و معماری داخلی نامیده اند. بخش درونی معماری نزدیک ترین وجه فضا به انسان است و به طور مستقیم بر اساس رفتارهای انسانی شکل می گیرد، مقاله ارائه شده رویکردی به وجه درونی فضا داشته و عوامل تاثیرگذار آن را بررسی می کند. روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی می باشد زیرا عنوان مقاله در ارتباط با انسان و رفتار آن است. نتیجه ی پژوهش بر این است که با توجه به مطالعه تحقیقات انجام شده نور به طور عمده، طبیعی یا انسان ساز، مستقیم یا غیرمستقیم در محیط حضور دارد و بر دو جنبه ی روانشناختی محیطی یعنی ادراک محیط و رفتار محیطی موثر است.
بازشناسی مولفه های معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
در نگاهی کلی، هرچند از قرون اول تا چهارم قمری آثار معماری زیادی باقی نمانده، اما شاید بتوان این دوره را بیشتر با اتکا به اطلاعات موجود در متون تاریخی، راجع به شهرها و بناهای آن، دوره تولد و شکل گیری این معماری نامید. قرون پنجم و ششم دوران اوج گیری است. قرن هفتم، که با حمله مغول آغاز می شود، دوران سکوت است و قرن هشتم زمان ابداع های پرشتاب و پرهیجان بسیار. قرن نهم آغاز دوران تصیم گیری و قرن دهم ادامه آن و سده یازدهم دوران شکوفایی است. قرن دوازدهم مکث و آغاز حرکت جدید و سده های سیزدهم و چهاردهم عصر مهم نوآوری و خلاقیت های دوباره ، همزمان با خودباختگی در برابر غرب است. علی رغم این دگرگونی ها و افت و خیزهای مکرر، این معماری همواره حرکتی پیوسته و رو به جلو داشته و هیچ گاه فعالیت مداوم و پیگیرش، تلاش ها و جستجوهای دائمی و خلاقیت ها و نوآوری های چشمگیر در دامنه آن، در طول سال ها و سده ها، قطع نشده است. استمرار و تداومی، که این معماری را در طول تاریخ طولانی و عرض وسیع جغرافیایی-اش یک تن واحد و «یک معماری» کرده ، از مشخصات اصلی آن محسوب می شود.از این میان مدارس ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته اند و در پارادایم معماری ایرانی- اسلامی نیز در دوره های مختلف شاخصه های ویژه ای داشته اند. این پژوهش سعی دارد از طریق بررسی اسناد کتابخانه ای و متون پژوهشی در باب معماری ایرانی – اسلامی، شاخص های مورد قبولی برای این معماری بیان داشته و همچنین با تاکید بر مدارس سنتی، شاخص های این ابنیه را در پارادایم معماری ایرانی – اسلامی استخراج نماید.
مطالعه تطبیقی تزیینات چوبی وابسته به معماری خانه های تاریخی روستای کُپ شهرستان نور با بناهای دوره قاجاریه و صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از چوب در طول تاریخ نقش به سزایی در بخش سازه و تزیینات بناهای دوره صفوی و قاجاری داشته است که در شکل گیری معماری بناهای تاریخی روستای ییلاقی کپ از جمله خانه منصوری و مقصودی نیز، ساخت آثار چوبی زیبا و پرکار، همراه با تکنیک های متنوع تزیینی در سقف ، تیر و ستون ها، در و پنجره و نرده های چوبی و نقوش به کار رفته در آن ها مشاهده شده است؛ لذا این پرسش ها مطرح است، تزیینات چوبی، طرح ها و نقاشی روی چوب در خانه های روستای کپ چیست؟ و مطابقت طرح و نقوش تزیینات چوبی در بناهای همان روستا با یک دیگر و با تزیینات وابسته به معماری بناهای دوره صفویه و قاجاریه چگونه است؟ این پژوهش، که از نوع تفسیری-تاریخی می باشد، با بررسی های میدانی و جمع آوری اطلاعات از تزیینات چوبی به کار رفته در خانه منصوری و مقصودی و مطابقت آن با تزیینات بناهای دوره قاجار و صفوی بخش های مرکزی و شمالی ایران این نتیجه حاصل شد: تزیینات به کار رفته در دو بنای مورد مطالعه، توسط معماران، نجاران و سازندگان، ابداع نشده است؛ بلکه از طریق تصاویر دیده شده از بناهای دوره صفوی و قاجاری و دید و بازدید های صورت گرفته از آن ها در حین سفر، از سبک تزییناتی آن ها الگوبرداری شده و مجددا، در دو بنای مورد مطالعه بازنمایی شده است. لذا، از آن جایی که، تلفیق این نوع از سبک هنری و تزیینی با معماری، دارای یک تداوم و پایداری از دوره صفوی تا قاجاری بوده است، توانسته یک پل ارتباطی قوی، بین هنر و معماریِ گذشته حال و آینده، برقرار سازد و بر ارزش و اهمیت تاریخی دو بنای مورد مطالعه این پژوهش بیافزاید.
تأثیر پدیده مال سازی بر فضایِ شهری امروز ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه به سادگی از کنار بسیاری از مسائل شهری عبور می کنیم چراکه تصور می کنیم که این مفاهیم کاملاً بدیهی و مرسوم هستند. یکی از مسائل امروز ایران خصوصی سازی فضای عمومی در قالب مال ها و مراکز خرید جدید است. محققانی که درباره این مراکز نوشته اند، آن ها را فضاهایی محصور می دانند که از طریق نظارت جامع، امنیت و جدایی اجتماعی توصیف می شوند. آن ها اهمیت اقتصادی و اجتماعی مال را در چند دهه مورد بررسی قرار داده اند و معتقدند که طراحی مال ها مصرف کنندگان را جذب و جلب می کند، گروه های آسیب پذیر را حذف می کند و مانع آزادی بیان می شود. همچنین این گونه فضاها اغلب برای کاهش عمومیت فضای عمومی از طریق محدود کردن تعامل اجتماعی، محدود کردن آزادی های فردی و حذف جمعیت های نامطلوب، مورد انتقاد قرار می گیرند. به طورکلی در قالب چهار دیدگاه کلی گروه های اجتماعی، کنترل و نظارت، طراحی و دسترسی می توان پدیده مال سازی در ایران را به چالش کشید و به بررسی این موضوع پرداخت که علّت این مسئله کدام بوده و با توجه به کدام هدف شکل گرفته و ادامه روند آن جامعه را با چه عارضه ای مواجه خواهد ساخت.
تحلیل اسطوره شناختی مفاهیم مؤثر بر شکل و فرم ریتون های هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
ریتون ها ظروفی آشامیدنی هستند، به شکل نیم تنه فوقانی بدن یا به شکل سر و شاخ یک حیوان . بر اساس نظر باستان شناسانی چون «گیرشمن»، «پرادا»، «هرتسفلد» و «پیر آمیه»، ریتون ها در ایران بیش از سایر تمدن های باستانی مورد استفاده بودند. هدف از استفاده از آنها انتقال نیروهای اساطیری حیوانات به کار رفته در ساخت آنها از طریق مایع نوشیدنی به بدن افراد بود. در دوره هخامنشی ریتون ها با استفاده از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره ساخته شده و اغلب نمونه ها از تخت جمشید و یا گنجینه های ارزشمند هخامنشی کشف شده اند.<br /> روش پژوهش مقاله اسنادی است و با شیوه تحلیل محتوا 135 نمونه ریتون هخامنشی را بررسی می کند. هدف، شناخت شکل و فرم ریتون های هخامنشی و تحلیل ارتباط آنها با مفاهیم اسطوره ای است. با توجه به رواج استفاده آیینی از ریتون ها، مسئله پژوهش تحلیل ساختار این اشیاء و معرفی برخی از ایزدان اصلی و موردتوجه دوره هخامنشی با تکیه بر باورهای اساطیری و مذهبی مؤثر در ساخت ریتون هاست.<br /> بر اساس نتایج تحقیق، در دوره هخامنشی استفاده از ریتون های استوانه ای و مخروطی بیش از سایر انواع، متداول بوده است. حیوانات اساطیری متداول در ساخت ریتون ها عباتند از شیر (بال دار یا بدون بال)، گاو، بزکوهی و قوچ (حیوانات ملازم و مرتبط با تیشتر و بهرام) که ساخت ریتون با شکل این حیوانات به امید به دست آوردن حمایت ایزد و نیروی محافظت کننده وی صورت گرفته است. رواج اعتقاد به ایزدان «آناهیتا»، «مهر(میترا) »، «تیشتر» و « بهرام» بر استفاده از این حیوانات تأثیر فراوان گذاشته است و در میان ایزدان فوق بهرام و میترا، به عنوان پیروزمندترین پیروزها، بیش از سایر ایزدان مورد توجه بوده اند و سمبل آنها (شیر، بزکوهی بال دار یا بدون بال و قوچ) بر ساخت ریتون ها سایه افکنده اند. در نهایت با توجه به نتایج این پژوهش چهار ایزد بهرام، آناهیتا، مهر (میترا) و تیشتر با ویژگی های باروری و حاصلخیزی، سرزنده سازی، پیروزمندی و محافظت، مورد توجه ترین ایزدان دوران هخامنشی به شمار می روند.
طراحی معماری به کمک پیشینه ها؛ مطالعه شیوه های بهره گیری معماران حرفه ای ایران از پیشینه های طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحان معمولاً در طراحی خود، به پیشینه های طراحی مراجعه می کنند. این مراجعه ممکن است در مراحل مختلفی از فرایند طراحی و با اهداف مختلفی صورت گیرد. با توجه به اهمیت این مراجعه، بررسی نکات مثبت و منفی آن، پژوهش های متعددی را در این حوزه و در جهت دستیابی به شیوه های صحیح کاربرد پیشینه ها در طراحی، به خود معطوف داشته است. در پژوهش حاضر با مراجعه به طراحان خبره و پرسش از آن ها به ارزیابی چگونگی این کاربرد پرداخته و نتایج حاصل با نتایج سایر پژوهش ها مقایسه شده است. هدف از این پژوهش مطالعه شیوه های مراجعه طراحان خبره معماری در ایران به پیشینه های طراحی و نحوه بهره گیری از آن ها در فرایند طراحی است. در مسیر پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. با نُه نفر از طراحان خبره معماری در ایران مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام شده و در ادامه، متن مصاحبه ها تحلیل محتوای کیفی شده است. از نتایج این پژوهش، با توجه به ارائه انواع معیارهای انتخاب و راهبردهای بررسی و کاربرد پیشینه می توان به این موضوع اشاره کرد که در همه مراحلِ طراحی می توان به پیشینه ها مراجعه کرد، اما نوع پیشینه انتخابی و راهبردهای بهره گیری از آن بر نتایج این مراجعه بسیار تأثیرگذار است و نمی توان مراجعه به پیشینه ها را محدود به انواع خاصی از پیشینه ها یا مراحل خاصی از طراحی دانست.
تحقیق درباره مبادی فضاهای شهری رفتارگرا و دموکراتیک؛ یکپارچه سازی نظریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهتر است تا فرایند طراحی بر اساس رفتار استفاده کنندگانِ از فضاهای شهری، سمت و سویی دموکراتیک و انسانی به خود بگیرد تا رفتارهای گوناگونِ انسان ها، بتوانند به نحوِ غیرجبری و غیرمغرضانه لحاظ شوند. این در حالی است که بی توجهی به ارزش های دموکراتیک و رفتاری در فرایند های طراحی شهری کشورمان، همچون معضلی غیر قابل تحمل، ثمره ای جز تقلیل و اضمحلال کیفیت های محیطی و اجتماعیِ فضاهای شهری ندارد. در چنین موردی، دیگر دست اندرکاران شهری نیز قافیه را می بازند و تبعاً شهرهایمان خاصیت های فضایی، مکانی و انسانیِ خود را از دست داده و شهروندان مجبور به انجام مکرر طیفی از رفتارهای تکراری و جبری و پوپولیستی می شوند. بدین سبب، این مقاله بر آن است تا با پیروی از نظریات مربوطه، به یک چهارچوب منطقی و پاسخده دست یابد که بلکه شامل شاخصه ها و معیارهای غایب نظامِ شهرسازیِ حال حاضر کشورمان باشد و بتواند به منظور طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا به کار آید. در همین راستا، در ابتدا با کنکاش نظریاتِ اندیشمندان، شاخصه های فضاهای شهری رفتارگرا تبیین شده و سپس معیارهای کلیِ لازم برای نیل به طراحی شهری دموکراتیک، به تفکیک دو بُعد محیطی (کیفیت های پاسخده) و اجتماعی (حق به شهر و مشارکت عمومی) ارائه گشته است. همچنین نهایتاً با ادغام این دو موضوع، مسیرِ «طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا» ایضاح شده است. در واقع همِّ نهایی، تسهیلِ روند خلق آن دسته از فضاهای شهری ای است که بر پایه حق انتخاب و آزادیِ عمل و همچنین تصمیم سازی و تصمیم گیریِ همه گانی مترتب می شوند و به منظور تجلیِ طیف وسیعی از رفتارها و دموکراسی شهری در وضعیت حال حاضر کشورمان شدیداً لازم هستند.
افزایش تأمین درآمد پایدار راهبرد مدیریت شهری در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی
حوزههای تخصصی:
نکته حائز اهمیت در بحث تأمین و اصلاح منابع مالی شهرداری ها پایداری منابع درآمدی است بطوریکه این درآمدها باید علاوه برداشتن قابلیت اتکا و استمرار پذیری تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. اگر شهر را به صورت یک موجود زنده تصور کنیم، این موجود زنده و بسیار پیچیده برای بقای خود به منابع گوناگونی احتیاج دارد، که یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین این منابع، منبع اقتصادی است. اهمیت این منبع به اندازه ای است که در طرح جامع، طرح تفصیلی، برنامه های پنج ساله اول و دوم شهرداری و قانون شورای اسلامی اهدافی جهت دستیابی به منابع اقتصادی مطرح شده است و به دلیل اهمیت این منبع حیاتی، برای تامین منابع اقتصادی یک شهر باید در ابتدا منابع درآمد زایی وجود داشته باشد، لازم است تا چالش«تامین مالی شهرداری ها» به عنوان دغدغه اصلی مدیران شهری مورد توجه قرار گیرد. در ایران نیز کمک های دولت و نهادهای دولتی، درآمدهای حاصله از فروش اموال، درآمدهای حاصله از ارایه خدمات توسط موسسات انتفاعی شهرداری؛ درآمدهای مستمر شهرداری ها از محل عوارض و مالیات ها، کمک های اهدایی شهروندان و نهادهای خصوصی، فروش اوراق مشارکت و پروژه های سرمایه گذاری مشارکتی از جمله اصلی ترین منابع درآمدی مدیریت شهری هستند. کسب در آمد از منابع پایدار در طول زمان موجب تقویت شهرداری می شود که این خود سبب می گردد شهرداری نقش فعال تر و مفید تری در محیط شهری ایفا نماید و پاسخگویی مناسبی به نیاز های شهروندان در محیط شهری داشته باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهای کسب درآمد پایدار و راهکار مدیریت شهری در افزایش تأمین درآمد پایدار در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد بهترین راه برای درآمد شهرداری، ایجاد درآمد پایدار از طریق افزایش مشارکت های مردمی است و شهرداری ها باید تا جایی که می تواند اتکای خود را به درآمدهای ناپایدار کمتر کند. همچنین قدیمی بودن قوانین شهرداری، نبود هماهنگی بین دستگاه های اجرایی با شهرداری، عدم ضمانت اجرایی جهت اجرای کامل قوانین، نداشتن جایگاه و منزلت عمومی شهرداری و شهرداران بر خلاف کشورهای پیشرفته از مهمترین تنگناها شهرداری ها می باشد.
مطالعه مفردات کتیبه کوفی(سوره یس) مسجدجامع شوشتر
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
62 - 74
حوزههای تخصصی:
مسجدجامع شوشتر یکی از مساجد قدیمی ایران است که ساخت آن در سال 254هجری به دستور خلیفه سیزدهم عباسی، المعتزبالله شروع و در سال های (512-529) در دوره خلافت، خلیفه بیست و سوم المسترشدبالله به پایان رسید. این مسجد در دوره های بعد مرمت و بازسازی شد. چند کتیبه به خط کوفی در این مسجد وجود دارد، که یکی از این کتیبه ها، کتبیه دیوار مسجد است. طول این کتیبه 32 متر است که بخشی از آیات سوره «یس» با خط کوفی به صورت برجسته در آن گچ بری شده است. موضوع این پژوهش بررسی مفردات این کتیبه و قواعد خوش نویسی وکیفیات بصری آن است. هدف این پژوهش شناخت جزئیات این کتیبه ارزشمند است که در نتیجه پژوهش به سوأل چیستی ویژگی خاص مفردات این کتیبه و تنوع کمی آن ها پاسخ داده می شود. این پژوهش کیفی است که به روش توصیفی تحلیلی ارائه می شود. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. تحلیل ها با استفاده از تصاویر عکاسی شده و ترسیم سیستمی کتیبه های موجود در آن مکان به دست آمده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، در مجموع درحرف (ن) و (و) بیشترین تنوع طراحی وجود دارد. حروف(د)، (ط)، (ک) بسیار شبیه به هم نوشته شده اند و حروف (ر) و (ن) نیز دربعضی ازکلمات شبیه به هم نوشته شده اند این شباهت ها درکل کتیبه دراین حروف باعث کاهش خوانایی متن شده است. حروف چشمه دار مانند (ف)، (ق)، (و)، (م)، (ه) دارای تساوی دوایر چشمه هایشان درکل کتیبه هستند و این یکسانی نوعی رابطه در کل کتیبه به وجود آورده است. حروف (د/ذ)، (ر/ز)، (ن)، (و) به دوصورت کوتاه و بلند نوشته شده اند این امر باعث ایجاد تناسبات درکلمه های متن سوره یس شده است که با توجه به فضای کلمات، حروف آن ازتنوع برخوردار هستند.
استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت مد در دهه های اخیر ایران، علی رغم پیشینه تاریخی از یک سو با منطق اقتصادی و از سوی دیگر با ملاحظات اجتماعی و سیاسی ویژه ای روبه رو بوده که آن را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. بر این اساس، نهادهای اجتماعی بر آن شدند تا با فعالیت های تجاری، تبلیغاتی و فرهنگی، این هنر-صنعت را به حوزه صنایع خلاق وارد کنند و در عمل نیز موجب شکل گیری جریانی شدند که در سپهر توسعه اقتصادی صنایع فرهنگی کشور به نمایش درمی آید. از آن جا که بررسی دگرگونی های ارزشی در جامعه یکی از عناصر کلیدی در نظام فرهنگی هر جامعه به حساب می آید، مسئله اصلی پژوهش حاضر، با تمرکز بر صنایع فرهنگی و پذیرش دگرگونی در نظام ارزشی جامعه ایران، دستیابی به شناخت ارزش های اقتصادی هنر-صنعت مد و ابعاد آن و نقاط ضعف، قدرت و تشدیدکننده هایی است که موجب ساماندهی مفهوم و موقعیت اقتصاد خلاق در این حوزه از طریق تعاملات برون مرزی و فرایند فرهنگ سازی شده اند. هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی دستیابی به فرایند ارزش محور در مداخله عوامل زمینه ساز و تبیین راهبردهای گزینشی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد ایران و پاسخ گویی به این پرسش های اساسی است که صنعت مد در تحقق چشم انداز اقتصاد فرهنگی کشور می تواند چه نقشی را ایفا کند؟ چگونه می توان با تغییر در نظام های ارزشی به رشد اقتصادی هنری که تولید می شود شکل داد؟ روش تحقیق: روش تحقیق این مقاله کیفی، توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و یافته های میدانی و مبتنی بر تحلیل محتواست. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است آمیزش هنر با ابتکار و خلاقیت، مدیریت دانش، تولید و فن آوری روز و مهندسی مجدد فرآیندهای کسب وکار از طریق برکشیدن اقتصادخلاق در صنعت مد، موجب افزایش رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
تأملی بر ابعاد وجودی انسان در معماری با تاکید بر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
معماری، همواره بر اساس عقاید ساکنان آن خلق شده است و معمار اسلامی تا حد امکان به اصول، قواعد و روش های احداث خانه در آیات و احادیث توجه می نمود؛ لذا اثری که خلق می کرد، بر مبنای آن الگوها شکل می گرفت و همواره روح دینی در مسکن سنتی جریان می یافت. بر این اساس، این مقاله در جهت پاسخ گویی فرضیه ارتباط ابعاد وجودی انسان و معماری شکل گرفته است: فرضیه: بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان(به طور مستقیم و غیرمستقیم) الگوهای اسلامی درباره مسکن و محل زندگی، دریافت می شود و می توان آن ها را در طراحی مسکن معاصر به کار برد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف پژوهشی توسعه ای و از لحاظ ماهیت کیفی و اکتشافی و شیوه گرد آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. نتیجه پژوهش آشنایی با دستورات اسلام در مبحث معماری اسلامی با نگاهی به ابعاد وجودی انسان در دو بعد مادی و معنوی است که بعد مادی نگاه به محیط زیست، جلوه های بصری، نور، بهداشت، هندسه ساخت و وسعت و بعد معنوی آن شامل؛ آرامش، تجلی توحید، عبادت و بندگی، حفظ حریم و ارتباطات است با نگاهی به آیات و روایات درصدد تبیین و توضیح این اصول و مبانی در ایجاد در معماری شهری هستیم.