فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در الگوی مورد توافق والاس از هنر اندیشیدن، مرحله سوم، روشن شدگی است که همچنان به عنوان مسئله ای برای تفکر طراحانه باقی مانده است. بدون توان درک حل مسئله و روشن شدن آن در لحظه، فهمی از تفکر طراحانه ممکن نمی شود. به دلیل درلحظه بودن این روشن شدن و خصلت روشن شدن کلی، ارائه درکی متناسب از آن ناممکن مانده است. اغلب روش های گوناگونی در نفی رویارویی مستقیم طراح با مسئله و ارجاع آن به آموزش های قبلی شکل گرفته اند. این بدان معناست که فهم بی واسطه از موقعیت طراحی امکان پذیر نیست. اما شواهدی در دست است که نشان دهنده فهم بی واسطه از مسئله طراحی است. پرسش های تحقیق حاضربدین شرح هستند: آیا به واقع فهم بی واسطه از موقعیت طراحی امکان پذیر است؟ در صورت مثبت بودن، سازوکار آن چیست؟ چه نسبتی با تفکر مولد دارد؟ چه تأثیری بر آموزش معماری می تواند داشته باشد؟ هدف پژوهش: تحقیق حاضر درصدد آن است تا با مشاهده عملی طراحی معماری، فهم درلحظه و بی واسطه از مسئله طراحی را مورد واکاوی قرار دهد. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نوع کیفی است. برای گردآوری اطلاعات، از تکنیکی استفاده شده است که سابقه دیرینه ای در تحقیقات روانشناسی تفکر و به تبع آن طراحی پژوهی دارد؛ تکنیک فکرکردن با صدای بلند (Think aloud). در این تکنیک از مصاحبه های عمیق با دانشجویان طراحی معماری بهره برده شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از صورت تغییر یافته ای از روش گلداشمیت است. جهت تکمیل مباحث از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر الگوی سه مرحله ای درون-نگری را معرفی می کند. در ابتدا طراح متوجه شکاف های ذاتی مسئله طراحی می شود. این شکاف ها نشانه هایی از ارتباطات ساختاری را درون خود دارند و فهمیدن این ارتباطات ساختاری سبب بروز سازماندهی های نویی برای مسئله طراحی می شود. این مراحل می توانند به صورت یک چرخه پی درپی با هم مرتبط باشند. الگوی درون-نگری نشان می دهد که طراح قادر به فهم بی واسطه مراحل فوق است.
رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
معناشناسی ماهیت نگاره های معماری سنتی و تأثیر هویّتی آن در جهانی شدن شهر یزد (مورد مطالعاتی : خانه ملک زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
96 - 112
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایرانی- اسلامی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار هستند. شهر یزد از جمله شهرهای است که از بافت تاریخی و معماری منحصر به فردی برخوردار است. بازشناسی نگاره های موجود در معماری آن می تواند بخشی از این هویت تاریخی را معرفی کند. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات کیفی و توصیفی است و در آن از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده، با روشی پیماشی تلاش دارد تا با استناد به دو رویکرد "دید مکانی" (هستی شناسی) و "معنای مکان" (پدیدارشناسی) محیط زیسته را در جهانی شدن شهر یزد و خاصه نمونه مورد مطالعه پژوهش، خانه ملک زاده مورد کنکاش قرار داده و هر بخش را با عناصر هویت سازی که معماری به فرد منتقل می کند، تبیین و ارزیابی نماید؛ در حقیقت محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز "ابراز وجود" و "احراز وجود" را مورد تاکید قرار داده و تلاش دارد تا با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد. نتیجه حاصل نشان می دهد، تأثیری که عناصر هویت ساز معماری ایرانی اسلامی در غالب خانه های سنتی در بافت های تاریخی بر جهانی شدن شهر یزد می گذارد، در جستجوی هستی شناسی و شناخت شناسی در هویت و فرهنگ شهر است. اهداف پژوهش: تبیین و بررسی مؤلفه های هویت دهنده به معماری سنتی شهر یزد و جستجوی عناصر موثر آن در جهانی شدن این شهر. ارائه راهکاری برای زدودن بحران های ایجاد شده در معماری خانه های معاصر شهر یزد. سؤالات پژوهش: طرحواره های معماری سنتی شهر یزد چه نقشی در ماهیت این شهر و ثبت میراث فرهنگی جهان دارند؟ چگونه می توان با استناد به طرحواره های معماری سنتی یزد بحران هویتی فرهنگی ایجاد شده در خانه های معاصر این شهر را در ردایی مدرن برطرف نمود؟
کاشی نگاره ای از عصر قاجار؛ سندی بر تحکیم اقتدار ملی ایران در عرصه بین الملل (موجود در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
173 - 187
حوزههای تخصصی:
اقتدار ملی گونه ای قدرت مشروع و ناظر به مجموع توانمندی های یک ملت است که بخش عظیمی از اعتبار و هویت خویش را در فرهنگ آنها و به واسطه مکانیسم های متعدد همچون هنر حاصل می کند. زیرا هنر اگرچه در سوی ظاهری اش مبتنی بر عناصر زیبایی شناختی، نوعی لذت خوشایند دیداری فراهم می نماید. لیکن در سوی پنهان و در لایه های معنایی عمیق تر این قابلیت را دارد تا حامل پیام و اندیشه ای گردد. همانند کاشی نگاره ای از عصر قاجار که هنرمندش، علی محمد اصفهانی به دلیل شرایط خاص تولید سفارشی و متناسب با تحولات همان اوان، آن را سرشار از آرایه های تزئینی و نگاره های روایتگر می کند تا در چینش های بصری متوالی، بیانگر اقتدار ملی ایران در عرصه بین الملل باشد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر آنست تا با تحلیل این کاشی نگاره در بُعد ارتباط با سیاست موضوع مورد مطالعه و در مقطعی تاریخی، تجربه ای واقع بینانه از نقش مکانیسمی هنری در تحکیم و توسعه اقتدار ملی ارائه دهد. همچنین بدین سؤال پاسخ دهد که: این اثر در لایه های محتوایی آرایه ها و نگاره هایش به چه نحوی و با چه مشخصه هایی خلق گردیده تا به مثابه سندی بصری، چنین بار معنایی را بازنمایاند؟ بررسی ها به روش نقد شمایل شناختی، با استناد به منابع کتابخانه ای- الکترونیکی و تحلیل های کیفی انجام پذیرفت تا نحوه معنادهی به نگاره های میز کاشی تبیین گردد. نتایج نشان می دهند که هنرمند نخست جهت بسترسازی اثرش آگاهانه دست به گزینش داستان ها و تمثال شخصیت هایی زده که دارای بار نمادینی از مؤلفه های هویتی ایران بوده اند. سپس درصدد بر آمده تا این مؤلفه ها اعم از تاریخ، جغرافیا، میراث نهاد دولت و میراث فرهنگی و علمی را که هریک جزئی از تعلقات پایدار و غنی این سرزمین هستند بر قواعد و اصول تجسمی بنشاند و آنها را با استفاده از گونه ای رنگ گذاری، چهره پردازی، پرسپکتیو مقامی و نشانه های فرمی و پوششی مطرح گرداند. چنانکه در کل تعمیم دهنده اقتدار ملی به فراسوی مرزهای ایران باشند.
تأثیر مؤلفه های معماری حواس بر افزایش سطح مسیریابی و جهت یابی افراد کم توان در فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی (مطالعه موردی: ایستگاه مترو فرودگاه مهرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
73 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، بررسی و تبیین نقش مؤلفه های معماری مبتنی بر حواس، در مسیریابی– جهت یابی فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی، به عنوان رهیافتی درتسهیل این فرآیند برای افراد کم توان ، به روش توصیفی- تحلیلی، ازنوع همبستگی انجام گرفت. حوزه پژوهش ایستگاه های مترو تهران و جامعه آماری آن کاربران ایستگاه ها بود. نمونه پژوهش، ایستگاه فرودگاه مهرآباد و 246 نفر که به روش تصادفی هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. مؤلفه هااز طریق بررسی و مرور مباحث نظری پیرامون مسأله پژوهش و مصاحبه حضوری و نیمه ساختارمند با20 متخصص، شناسایی واستخراج شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مصور بود. پرسشنامه، با ایجاد شرایط حسی خاص ( تحریک حواس پنج گانه کاربران) در محل ایستگاه نمونه اجرا شد. داده های گردآوری شده با روش آماراستنباطی(تحلیل مسیر) تجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان داد مؤلفه های حرکتی بیشترین تأثیر را درتسهیل فرآیند مسیریابی- جهت یابی افراد کم توان داشته است.
بررسی تأثیرات هوشمندسازی ساختمان بر صرفه جویی انرژی
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، امکان به روزرسانی اجزای ساختمان جهت افزایش سطح تعامل انسان و تکنولوژی، تأمین آسایش بیشتر، دست یابی به ایمنی، امنیت، راحتی و کنترل بهتر فضای فراهم شده است. همچنین بحران کمبود انرژی در سراسر جهان به یکی از جدی ترین مشکلات بشر تبدیل شده و معماری هوشمند می تواند با کاهش مصرف سوخت های فسیلی، موجب کاهش مصرف برق و گاز، کاهش تولید گازهای گل خانه ای و کاهش اثرات مخرب زیست محیطی شود، به همین دلیل ضروری است که از هوشمندسازی در معماری داخلی بهره برده شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیرات استفاده از تکنولوژی در ساختمان و واکاوی تأثیر عناصر هوشمندسازی در بهینه سازی مصرف انرژی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است. در گام نخست با مرور مبانی نظری و پیشینه تحقیق در حوزه هوشمندسازی و بهینه سازی انرژی، اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی جمع آوری و عناصر هوشمندسازی در قالب مدل مفهومی استخراج شد. در گام بعدی از طریق تحلیل محتوا به بررسی نحوه عملکرد مقوله ها و زیرمقوله های هوشمندسازی بر کاهش مصرف انرژی پرداخته شد. یافته ها نشان داد، هوشمندسازی یکی از تأثیرات مثبت تکنولوژی در فرایند ساختمان سازی است که از طریق «مواد و مصالح هوشمند»، «حسگرها»، «سامانه کنترل ایمنی، امنیت و نظارت» و «تجهیزات خدماتی» می تواند منجر به بهبود مؤلفه های اقتصادی، روانی، کالبدی و زیست محیطی زندگی ساکنین شود و از دو روش باسیم و بی سیم قابل اجرا است. یکی از مهمترین اثرات هوشمندسازی کاهش مصرف انرژی از مؤلفه زیست محیطی است که نحوه عملکرد مقوله ها و زیرمقوله های آن در قالب نموداری ارائه شده است.
تبیین و سنجش شاخص های مکانی – فضایی تاب آوری شهری در مواجهه با سیلاب؛ مطالعه موردی: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
50 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های مکانی – فضایی تاب آوری شهری در مواجهه با سیلاب در شهر بابلسر می باشد. روش شناسی تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون است و جامعه آماری در بخش کیفی و کمی را مدیران دارای سوابق دانشگاهی و اجرایی و کارشناسان شهری تشکیل داده اند. حجم نمونه در بخش کیفی با رسیدن به اشباع نظری (معادل 15 نفر) بوده و در بخش کمی حجم نمونه 30 نفر از کارشناسان و متخصصان در شهر بابلسر که در زمینه سیلاب و مسائل مرتبط به شهر متخصص بوده اند را شامل شده است. پس از تبیین شاخص ها، با استفاده از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS شاخص های حاصل اولویت بندی شده و با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، شهر بابلسر از لحاظ تاب آوری مکانی – فضایی مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از بخش کیفی و مطالعات نظری نشان داد که معیارهای تاب آوری مکانی – فضایی شامل تنوع، ارتباط، افزونگی، استحکام و مدیریت بحران بوده است. نتایج حاصل از بخش کمی به لحاظ اولویت بندی شاخص ها نشان داده است که شاخص حرائم شهری در اولویت اول، شاخص مقاومت سیستم ساخت راه ها و پل ها در اولویت دوم واقع شده اند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که تاب آوری مکانی – فضایی شهر بابلسر در مواجهه با سیلاب با میانگین 3.60 و ارزش t ، 3.09 در وضعیت مناسبی بوده که نشان از تاب آوری نسبتاً بالای شهر بابلسر در برابر سیلاب می باشد.
تحلیل ویژگی های کالبدی در سقانفارهای مازندران (همراه با مستندسازی و بررسی تطبیقی سقانفار قادیکلا)
حوزههای تخصصی:
سقانفارها بناهای چوبی و نسبتاً کوچک هستند که در معماری بومی و کشاورزی منطقه مازندران ریشه دارند و نوع امروزین و تکامل یافته آنها را عمدتاً به عنوان بناهای آئینی و مذهبی می شناسیم که به واسطه قداست واحترامی که نزد عامه مردم دارند در محوطه مساجد وتکایای قدیمی برافراشته می شوند. این بناهای چوبی مشخصاً در دو اشکوب بنا شده اند و شامل تزئیناتی همچون خراطی، نقاشی وخوشنویسی هستند. تاکنون مطالعات متعددی پیرامون ویژگی های اسطوره ای، آئینی و تاریخی این ابنیه انجام گرفته است که عمدتاً متمرکز بر جنبه های مردم شناسی آنها بوده است. همچنین پژوهش های چندی بر ویژگی های کالبدی سقانفاهار مانند معماری، سازه و تزئینات انجام یافته است که بعضاً نظریاتی پیرامون فرم کلی پلان، تعداد ستون ها و مواردی از این دست و ارتباط آن با برخی ویژگی های معنوی را مطرح ساخته که لازم به نقد و ارزیابی است. این پژوهش عمدتاً متمرکز بر ویژگی های کالبدی سقانفارها است و بر دو موضوع متمرکز است: یکی بررسی نظریات مطرح پیرامون ویژگی های معماری سقانفارهای مازندران و صحت و سقم آنها و دیگری مستندسازی کالبدی یک نمونه سقانفار با هدف ارائه الگویی از شیوه ثبت جزئیات کالبدی این گونه از ابنیه و نحوه بررسی تطبیقی آن با موارد مشابه. جهت انجام این پژوهش ابتدا تلاش گردیده با استفاده از مطالعات کتابخانه ای پیشینه ای از ویژگی های شاخص این گونه خاص معماری بومی ایران بیان گردد. سپس به شیوه مطالعات میدانی هشت بنای منتخب از این ابنیه بررسی گردیده و نهایتاً سقانفار قادیکلا به عنوان نمونه مطالعاتی اصلی مستندسازی کامل شده و با بقیه نمونه ها مقایسه تطبیقی گردید. بررسی ها نشان داد برخی ویژگی های مطرح شده در مطالعات پیشین مانند فرم پلان، تعداد طبقات، مصالح اصلی و الحاقی در سازه و تزئینات قابل شناسایی و تابع یک الگوی اصلی و ثابت است و می تواند در شناخت اصالت کالبدی سایر نمونه ها مورد استفاده قرار گیرد. لیکن ویژگی هایی چون تعداد ستون ها و ارتباط آن با مفاهیم معنوی در مذهب تشیع فاقد یک الگوی مشخص و ثابت بوده و تعمیم پذیر نمی باشد.
جستاری بر تبیین های رویکردهای گونه شناسی معماری در دوران معاصر
حوزههای تخصصی:
با توجه به لزوم شناخت گونه های مختلف درحوزه ی معماری، همواره جریان های گونه شناسی مختلفی که رویکرد ها و جنبه های خاصی از دسته بندی ساختمان ها را مورد هدف قرار می دهند، مطرح شده اند ، با توجه به پیشرفت های تکنولوژی و نیازهای جدید امروز بشر، جریانی از گونه شناسی که بتواند پاسخگوی این نیاز باشد و مورد استفاده طراحان و معماران در زمینه ی اجرایی و علمی واقع گردد، رویکردی است که از سوی رافائل مونئو مطرح شد. در این پژوهش با هدف ارائه و معرفی همه ی جریان های گونه شناسی تا به امروز، ضمن تبیین سه جریان گونه شناسی اولیه، به معرفی جریان چهارم از دیدگاه رافائل مونئو پرداخته شده است. روش تحقیق روش کیفی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی به بررسی و تبیین چهار جریان اساسی و راهبردهای متاخر در گونه شناسی معماری مبادرت شده است. که یکی با رویکرد مسکن از سوی پیتر سنک و دیگری از طرف آندریاس لشنر با رویکرد فرهنگ، در پایان معرفی گردیده است. مطالعه و تبیین گونه شناسی های منطبق با تحولات جهان در زمینه های مختلف این امکان را در طراحی های معماری فراهم می آورد تا معماری نیز با تحولات روز دنیا هم گام و هم سو عمل کند و بتواند پاسخگوی نیازهای بشر امروز باشد. بنابراین این طور به نظر می رسد که می توان رویکرد جدید گونه شناسی معماری را دغدغه ی اساسی انسان امروز، یعنی بحران محیط زیست و بحث پایداری در نظر گرفت. بدین شکل که با توجه به افزایش نگرانی های زیست محیطی و لزوم هر چه بیشتر استفاده از انرژی های پاک برای مقابله با بحران تغییرات اقلیمی که پیامدهای حاصل از این تغییرات، گریبان گیر همه ی کشورهای جهان خواهد بود ضرورت این رویکرد در گونه شناسی معماری کاملا محسوس است.
واکاوی الگوهای هندسی پنهان در تزئینات گچ بری کاخ عالی قاپو در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاخ عالی قاپو، یکی از بناهای شاخص عصر صفوی در اصفهان است که از حیث معماری و تزئینات، اهمیت بسیار داشته و علی رغم مطالعات انجام شده درباره این بنا، هنوز از قابلیت های ممتازی بالأخص در موضوع بررسی انواع تزئینات و آرایه های معماری برخوردار است. با نگاهی دقیق تر به نقوش موجود در تزئینات گچ بری (کُشته بری) این کاخ درمی یابیم که الگوهای هندسی تکرارشونده ای در لابه لای نقوش گیاهی وجود دارند که به دلایلی از قبیل؛ تراکم نقوش، ساییدگی و کم رنگ شدن گچ بری ها مغفول مانده اند. لذا هدف از این تحقیق، واکاوی و ترسیم گره های موجود در تزئینات گچ بری کاخ عالی قاپو و یافتن ویژگی های نقوش به کاررفته در آنها است. پرسش اصلی پژوهش این است که شاخص ترین گره ها و الگوهای هندسی پنهان به کاررفته در تزئینات گچ بری کاخ عالی قاپو کدام است؟ جمع آوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام شده و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. با تجزیه و تحلیل نقوش مورد بررسی درمی یابیم که کاربرد الگوهای هندسی (گره ها) گاه به صورت واضح (مثلاً در گره چینی های سقف و پنجره ها) و گاه به صورت نامشهود در لابه لای نقوش اسلیمی و گل و بوته های ختایی در گچ بری های کاخ عالی قاپو وجود دارد. این الگوهای هندسی و گره های پنهان شامل؛ شبکه لوزی و شبکه مربع قناس و گره های فرفره سر و ته، موج، هشت و چهار لنگه، سینه باز، سرمه دان قناس، هشت و چهار لنگه طبل دار و شمسه و چهار سلی هستند که به واسطه تبدیل خطوط شکسته به منحنی و پوشیده شدن سطح گره توسط اسلیمی ها و ختایی ها، دچار تغییرات ظاهری شده و ویژگی های بصری آنها تغییر نموده اند.
تبیین مؤلفه های موثر بر ادراک عدالت در معماری بناهای مسکونی معاصر ایران (مطالعه موردی: بناهای مسکونی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت با مفاهیمی مانند حقوق، انصاف، آزادی، برابری و غیره همراه است، رویکردها به مفهوم عدالت در جوامع و در زمان های مختلف از دیدگاه های ایدئولوژیک متفاوتی پیروی می کنند، که گاهی بایکدیگر متفاوت و متضاد هستند. با وجود تاکیدی که در سطح جامعه بر مفهوم عدالت و لزوم تحقق آن وجود دارد، کمتر به این مفهوم پرداخته شده است که بناهای مسکونی چه نقشی بر ادراک عدالت افراد دارند. شهر تهران، به عنوان پایتخت ایران از دهه های گذشته دچار نابرابری در گسترش، توزیع خدمات و امکانات در مناطق مختلف شهری بوده است، که حاصل آن جدایی گزینی اقشار و طبقات مختلف اقتصادی-اجتماعی در مناطق مختلف شهری است. این تحقیق بر آن است، نقش مؤلفه های موثر بر ادراک عدالت شهروندان، به واسطه معماری بناهای مسکونی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از نوع ترکیبی و بر اساس ماهیت روش در بخش اول از نوع کیفی و در بخش دوم از نوع کمی است و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوا، روش دلفی و پیمایشی استفاده شده است. مفاهیم حاصل از پژوهش و نقش آن ها بر ادراک عدالت افراد به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم گردید. یافته های پژوهش نشانگر آن است که برداشت همه ی افراد از مفهوم "عدالت" یکسان نیست و از نظر هر فرد تعریف متفاوت دارد. بنابراین، ادراک عدالت در همه افراد یکسان نیست، ولی همه ی افراد به زمینه ها و عوامل مشترکی در معماری بناهای مسکونی که در ادراک عدالت تاثیرگذار هستند، معتقدند. در نتیجه اولویت تاثیر گذار بودن هر یک از مؤلفه ها بر ادراک عدالت افراد، با توجه به عوامل زمینه ای از قبیل سن، جنسیت، تاهل، وضعیت اشتغال و درآمد، تحصیلات و محل سکونت افراد در بین شهروندان متفاوت می باشد بر این اساس مهم ترین شاخص های ذهنی مرتبط با مسکن و موثر بر ادراک عدالت به ترتیب احساس امنیت، توجه به آرامش و رعایت حقوق فردی و حقوق همسایگی است و در بررسی وضعیت شاخص های عینی عدالت نیز به ترتیب: تطابق با نیازهای انسانی و معلولین، مقیاس بنا، استواری بنا می باشند.
جایگاه منسوجات اسلامی دوره ایلخانی به مثابه عنصری از فرهنگ پذیری
حوزههای تخصصی:
از قفقاز تا اقیانوس هند و اراضی جیحون تا مدیترانه همه زیر سلطه مغولان دوره ایلخانی بوده است. اسلام آوری نوادگان چنگیزخان و تغییر آیین ایشان از شمنیزم به اسلام سبب شد تا یکپارچگی حکومتی و مذهبی را در کرانه های تحت تسلط خود ایجاد کنند. هنر به عنوان عاملی موثر بر تجلی اندیشه اسلامی و عنصری فرهنگی در این دوره مورد توجه واقع شده بود. جنگ، مهاجرت و مذهب از عوامل مهم در فرایند فرهنگ پذیری است که در دوره ایلخانان با هر سه مورد مواجه هستیم. حمله مغولان به ایران، مذهب اسلام و همچنین مهاجرت هنرمندان به دربار ایلخانان سبب شد تا مضامین فرهنگی ایرانی با عناصر اسلامی و اندیشه هنری چین تجمیع شده و به مثابه عنصری از فرهنگ پذیری نمایان شود. که مسئله پژوهش حاضر است. چرا که نتایج حاصل از انطباق ماهیت، ساختار و ویژگی شناختی بصری الگوهای درون منسوجات سبب تعامل فرهنگی و انعکاس بصری کلام خدا و ارتباطش به عنوان عنصری زنده و پویا مشترکاتی را به همراه دارد که در اثر فرهنگ پذیری نمایان شده است. بررسی تمام عوامل فوق الذکر پاسخی است به این پرسش که چگونه هنرپارچه در دوره ایلخانی به عنوان یک پدیده در جهان متاورس می تواند عنصری از فرهنگ پذیری قلمداد شود؟ پژوهش حاضر از روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات( اسنادی- کتابخانه ای) شکل گرفته است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
تحلیل نظام شکلی و فضایی الگوی خانه های بومی در روستای پلکانی سرآقاسید در استان چارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای بومی خانه در روستاها، گنجینه ای غنی از هویت، فرهنگ، آداب ورسوم و شناسنامه معماری هر مرزوبوم است که با مطالعه آن ها می توان به ریشه های فرهنگی و ارزش های حاکم بر جوامع مختلف پی برد. طی سالیان اخیر پژوهش های مختلفی پیرامون تحلیل نظام های معماری خانه های بومی روستایی در سطح کشور انجام گرفته؛ این در حالی است که سهم روستاهای پلکانی از این مطالعات بسیار اندک بوده است. روستای سرآقاسید از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری یکی از روستاهای پلکانی در کشور است که علی رغم تغییرات گسترده ای که در سیمای کالبدی روستاها در حال انجام است، بافت کالبدی این روستا کماکان مصون مانده است. همین امر سبب شد تا در پژوهش حاضر، الگوهای معماری بومی در این روستا مورد تدقیق قرار گیرد و نظام های فضایی، عملکردی و سازه ای آن تحلیل گردد. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی نگارندگان در سطح روستا است. نتایج پژوهش نشان داد که شیب زمین مهم ترین عامل در شکل گیری الگوهای مسکن این روستا است. به این ترتیب که وجود شیب های مختلف، ساخت طبقاتی ابنیه را ممکن ساخته است. همچنین به دلیل سرما و برودت هوا، ساخت فضاهای دستکند جهت استفاده از ظرفیت گرمایی زمین یکی از روش های ساخت در این روستا به شمار می رود. به لحاظ فرهنگی اجتماعی نیز خانه های روستای سرآقا سید به دو دسته شامل خانه های دارای واحد همسایگی و خانه های فاقد واحد همسایگی قابل دسته بندی هستند که آنچه باعث تعریف واحد همسایگی در نظام این خانه ها می شود، وجود «پیش تو» در مقابل خانه است. همچنین خانه ها ازنظر ساختار فضایی از نوعی الگوی سلسله مراتبی برخوردار هستند که به صورت خطی از معبر به عنوان حیاط تا فضای دستکند به عنوان بخش اندرونی خانه امتداد یافته است.
آسیب شناسی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم در روستاهای ناحیه مرکزی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۲۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی مجموعه ای از دانش، اطلاعات، فنون و مهارت هایی است که با هنر مدیریت، عمل برنامه ریزی را به منظور دستیابی به توسعه روستایی را سامان میدهد. بررسی این سابقه از یک سو حاوی نکات قابل توجه در روش های اداره روستاها است و از سوی دیگر متأثر از تجربیات گذشته است که چالش های گوناگون را به ویژه برای استفاده در آینده روشن می سازد. مدیریت روستایی از ارکان اصلی و جدانشدنی توسعه روستایی است؛ زیرا در نبود مدیریت سازمان دهی شده در نواحی روستایی، برنامه های توسعه نیز با مشکلات بی شماری مواجه خواهد شد. مدیریت روستایی در ایران ، با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی و ساختارهای قبلی سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی نتوانسته است مشکلات را حل کند و از طرفی، ساختار مدیریت جدید روستایی به ویژه از دهه 1970 به بعد که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است، به دلایل متعدد ازجمله بومی نشدن و مداخله گسترده دولت به طور کامل نهادینه نشده تا بتواند مشکلات روستاهای امروزی را برطرف سازد. در حال حاضر مدیریت روستایی در ایران با مسائل و مشکلاتی مواجه است که نیازمند توجه از سوی مسئولین و سیاست گذاران است. این چالش ها را می توان در مواردی مانند عدم تبیین مبانی تئوریک، فقدان مدیریت واحد روستایی، نبود منابع مالی پایدار،کم رنگ بودن مشارکت مردم محلی، وضعیت آموزش نیروی انسانی، دسترسی به تجهیزات، ابزارها و تأسیسات جستجو نمود. بر این اساس در مقاله حاضر ضمن ارائه شمای کلی از تحولات ساختار مدیریت روستایی، به بررسی آسیب شناسی سیستم مدیریت روستایی در روستاهای اردبیل پرداخته شده است. روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و پایگاه های اطلاع رسانی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد مدیریت جدید روستایی با توجه به نو پا بودن نیازمند مدیران کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر اراده مردم و حفظ ساختار اجتماعی و ارتباط رسمی و منطقی با دولت، ضامن برقراری ارتباط پایدار، دو سویه مردم و حکومت بوده و بخشی از وظیفه مدیریت و تحول در جامعه را بر عهده داشته باشند.
ارزیابی کیفیت سرزندگی پیاده راه های شهری نمونه موردی خیابان سلمان فارسی اهواز
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، به دنبال گسترش بی سابقه شهرها خدمات عابر پیاده در مناطق شهری به تدریج کاهش یافته است. با افزایش بی رویه ها شهرها، فضاهای شهری می بایستی به سمت سرزندگی و دلپذیری برای شهروندان سوق پیدا کنند. براین اساس هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت سرزندگی پیاده راه های شهری در خیابان سلمان فارسی اهواز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیقی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش به طور تصادفی 100 نفر انتخاب گردید که در محدوده پیاده راه سلمان فارسی حضور دارند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از از آزمون های نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، تی، رگرسیون چند متغیره انجام گردید. باتوجه به نتایج پرسشنامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، ساماندهی و بهسازی، روحیهه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهر. بعلاوه اینکه که ایجاد پیاده راه به عنوان یکی از دغدغه های مردم محسوب شده و مؤلفه های امنیت، فرهنگ، خلاقیت و تنوع دارای بیشترین اثرگذاری هستند.
بازشناسی سازمان فضایی و ساختار کالبدی باغ تاریخی چشمه علی دامغان براساس اسناد دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
81 - 110
حوزههای تخصصی:
باغ چشمه علی دامغان از نمونه باغ های آبی باقی مانده در ایران است که در شمال غربی دامغان، در مجاورت چشمه ای دائمی شکل گرفته است. در چند دهه گذشته، با تخریب حصار پیرامونی و حذف ساختارهای معماری و از بین رفتن نظام اکولوژیک گیاهی آن، ساختار تاریخی باغ دچار آسیب شده و علیرغم استقرار عمارت سردر، کوشک اصلی و استخر میانی، فهم شکل اصیل آن با نارسایی هایی همراه شده است. پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت ساختار فضایی باغ چشمه علی و جایگاه آن در تاریخ باغ سازی ایرانی و با هدف بازشناسی ساختار باغ در دوره قاجار به شناسایی ابعاد مختلف آن پرداخته است. پژوهش با بهره گیری از مطالعات تاریخی و راهبرد تاریخی- تحلیلی به بررسی مکتوبات و اسناد تصویری دوره قاجار پرداخته و تلاش نموده تا از طریق مستندسازی کلیه شواهد موجود و تحلیل و تطبیق داده های درجه اول با وضعیت موجود، ساختار تاریخی آنرا تشریح کند. براساس یافته های پژوهش، در سال 1197ق، با توجه ویژه آقامحمدخان به محدوده چشمه به عنوان اتراقگاهی امن در نزدیکی استرآباد، نخستین اقدامات جدی برای شکل گیری باغ با ساخت عمارت آقامحمدخانی (ساختمان سردر آتی باغ) در پیرامون چشمه صورت گرفت. در سال 1217ق، بیست سال پس از اتراق لشگر آقامحمدخان در چشمه علی، فتحعلی شاه قاجار که خود زاده مولودخانه ارگ دامغان (1185ق) و صاحب تیول منطقه بود، در جریان لشگرکشی به خراسان، در بنای آقامحمدخانی اقامت کرده و دستوری مبنی بر تعمیر آن، ساماندهی آبگیر و ساخت کوشک اصلی، حمام و مسجد و احداث برج و باروی باغ را صادر و مجموعه را وقف حضرت ولیعصر(ع) نمود. با حضور ناصرالدین شاه در مجموعه در طی دو سفر خراسان (1283 و 1300ق) با دستور شخص او، تعمیراتی در مجموعه صورت گرفت. بر اساس تصاویر عبداله خان قاجار، باغ در این دوره، دارای حصاری خشتی (با ارتفاع 3متر)، و پنج برج مدور (به ارتفاع 5.5متر) بوده و عرصه اندرونی (شمالی) کوشک اصلی با دیواری قاب بندی شده از استخر جنوبی جدا بوده است. با مرگ ناصرالدین شاه در سال 1313ق/ 1275ش، باغ چشمه علی نیز همچون بسیاری از آثار دوره قاجار، از کانون توجه شاهان این سلسله دور شده و با کاسته شدن از اعتبار آن، در معرض تخریب کالبدی قرار گرفت.
نقش نظامِ آب در ماندگاری باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
6 - 15
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان جلوه ای از منظر ایران، مانند آینه ای، افکار، باورها و فرهنگ انسان ایرانی-اسلامی را در طولِ تاریخ، در خود منعکس کرده است. این الگوی باغسازی دارای مشخصه هایی است که آن را در طول تاریخ از سبک های دیگر باغسازیِ دنیا متمایز کرد است. یکی از این مشخصه ها نظام آب در باغ ایرانی است. در سرزمین ایران با مناطق گرم و خشک وسیع، به شاهد نمونه های تاریخی-از قدیمی ترین نمونه آن در پاسارگاد تا دوره معاصر- آب حضور جوهری داشته و از عوامل هویت باغ ایرانی به حساب می آمده است؛ هرچند نمود ظاهری نظام آب و ماهیتش در باغ ایرانی به عنوان محصول تعامل انسان با محیط به فراخور زمان تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین نقش نظام آب در ماندگاری باغ ایرانی بوده است. برای رسیدن به این هدف، در ابتدا مفهوم ماندگاری تعریف شده و معیارهای آن استخراج شد تا الگوی نظری پژوهش شکل بگیرد. این الگوی نظری که شامل معیارهای عملکردی، اقلیمی، فرهنگی-اجتماعی و معنایی-زیبایی شناسی بوده با شاخص های نظام آب که از مطالعات حاصل آمده اند در باغ ایرانی انطباق داده شد. برای رسیدن به این اهداف، از ترکیب روش های تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی استفاده شده است. روش های جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای، مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان بوده تا شناخت جامعی از ماندگاری، باغ ایرانی و نظام آب صورت بگیرد. روش ارزشیابی اطلاعات با توجه به محتوای مطالب به صورت کیفی بوده و نتایج از طریق روش تحلیلی-استقرایی حاصل شدند. بر این اساس به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شده و نتیجه نهایی حاصل آمد که استفاده از آب در باغ ایرانی ابزاری نبوده و داشتن پیوند ذهنی و قائل شدن نقش معنایی برای آن عامل ماندگاریِ باغ ایرانی بوده است؛ چراکه آب در باور ایرانیان چه در دوران قبل از اسلام و چه بعد از آن، مایه طهارت و دارای نقش قدسی و معنایی بوده و به باغ حیات بخشیده است.
کاربست سیاست های طراحی شهری در راستای ایجاد محلات پایدار با تاکید بر رویکرد TOD (موردپژوهی: محله منصور تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی معاصر دنیا، توجه به گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن به یک اصل پذیرفته شده جهت مواجهه با ترافیک سنگین و مشکلات ناشی از آن و خلق محلاتی سرزنده، پویا و قابل زیست در شهرها تبدیل شده است. ایده توسعه حمل و نقل محور(TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و محلات زیست پذیر تأکید می کند. محلاتی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. محله منصور تبریز از جمله محلاتی است که در مجاورت خود با احداث ایستگاه متروی شهید بهشتی مواجه بوده و برنامه و طرحی برای بررسی تاثیرپذیری محله از این زیرساخت حمل و نقل عمومی صورت نپذیرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین لزوم بهره مندی از مزایای سیستم حمل و نقل عمومی در راستای ایجاد و افزایش روند پایداری در محله منصور تبریز و کاربست سیاست های طراحی شهری حمل و نقل محور در راستای پایداری محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت روش توصیفی و تحلیلی است، روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو روش اسنادی، کتابخانه ای و همچنین پیمایشی و میدانی می باشد در روش میدانی در قالب پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه اطلاعات گردآوری می گردد. در ادامه با استفاده از مدل آرگون چشم انداز نویسی، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها، به ارائه آلترناتیوها و ارزیابی آنها به کمک روش GAM پرداخته می شود. انتخاب بهترین سناریو جهت رسیدن به طراحی مناسب برای محله منصور تبریز با بکارگیری رویکرد TOD و پایداری محله، به عنوان نتایج پژوهش تدوین گردیده است.
کیست مشتریِ فالِ مشتری؟ فالنامه ها؛ فال گیری و تفأل در مقام اثری هنری
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
68 - 85
حوزههای تخصصی:
نورِ درونِ یخچال
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
129 - 132
حوزههای تخصصی: