فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
135 - 158
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ معماری عامیانه ایران از موضوعات پژوهشی ضروری و نسبتاً مغفول مانده برای شناخت راه آینده معماری است. این پژوهش به بخش خاصی از این معماری، یعنی مساجدی می پردازد که در دوران ممنوعیت های مذهبی رضاخانی و بعد از برداشتن آن در عمق بافت درهم پیچیده شهری قم به تعداد زیاد ساخته شده است. این تحقیق با روش تفسیری تاریخی زمینه های اجتماعی سیاسی و کالبدی ظهور این دسته از بناها و تحلیل الگوهای فضایی آنها را بررسی کرده است. برای این پژوهش با بررسی میدانی، بیش از 50 مسجد متعلق به دوران 40ساله اوّل و دوم دوران پهلوی (قبل و بعد از مدرن سازی اجباری) شناسایی و به صورت اولیه تحلیل شد و از بین آنها، 20 مسجد (با سبک غیر سنّتی) که کمتر دچار تغییرات شده بودند، برای تحلیل عمیق انتخاب شد. در ضمن این مطالعه، دو الگوی مسجد بر فرازآب انبار و مساجد سرپوشیده، از لحاظ فضایی و عملکردی، به عنوان ویژگی های خاص مساجد مزبور شناسایی شد. درهمچنین ایجاد بالکن در داخل مساجد پدیده دیگری بود که ردپای آن در سنّت تکایا، پیگیری شد. از لحاظ ساختی و فرمی، الگوی تیرآهن و طاق ضربی آجری نمایان به همراه ستون های لوله ای، نمونه هایی از پدیده های خاص شناسایی شده برای این مساجد بود و در کنار آن، استفاده از پنجره های باریک عریض یا طویل مطابق سبک مدرن و کتابخانه در مساجد، از مواردی بود که در امتداد تحول مدرن در این مساجد ارزیابی گردید. در مورد علت یابی این پدیده ها که پرسش اصلی این مقاله بود، رویکرد جامعه در واکنش به سیاست مدرن سازی رضاشاهی و تلاش عامه برای استفاده از پتانسیل های محلی برای حفظ قالب های فرهنگی در مقابل خواست حکومتی به عنوان یافته های اصلی ارائه شده است.
اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های فرهنگی هنری در تقویت هویت ملی (60-67)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی احساس تعلق خاطر فرد به یک ملت است. احساسی که بازتاب خود را در سنت ها، فرهنگ یا زبان یا سیاست نشان می دهد. جوامع انسانی روزبه روز تعلقات بیشتری نسبت به جهان پیرامون خود پیدا می کنند. هویت های ملی برایند مقاومت در مقابل فرهنگ های جهانی هستند چرا که قدرت و ظهور بیشتری در برابر جوامع دارند. حال باید ببینیم که وضعیت فرهنگی کشور ما، ایران، در این دوران چگونه خواهد بود و آیا قادر خواهیم بود که هویت فرهنگی و ملی خود را بر اساس نیازها و درخواست های خود شکل دهیم؟ در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، متوجه شویم که آیا راهکارهای دقیق و منسجم و سیاست گذاری صحیح با ترویج فعالیت های فرهنگی هنری می تواند هویت ملی ایرانیان را در مقابل تهاجم فرهنگی در تعارض قرار ندهد و چه عواملی می توانند باعث قوت و بالندگی فرهنگی ما شود.
کاهش مصرف انرژی از طریق بازشوهای بهینه در ساختمان های بلندمرتبه مسکونی در تطبیق با نورگیر های بناهای سنتی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
416 - 430
حوزههای تخصصی:
از گذشته دور تاکنون مسئله مدیریت انرژی از دغدغه های انسان در معماری بوده است. موضوع پوسته های ساختمان به دلیل اهمیت آن به عنوان اولین عنصر خارجی ساختمان در مدریت انرژی دارای اهمیت ویژه ای است. اشاره دارد. مطالعه بناهای تاریخی در ایران نشان می دهد این مسئله در گذشته نیز مورد توجه معماران بوده است. شهر شیراز یکی از شهرهای کهن ایران است که دارای بناهای تاریخی و سنتی متعددی است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد تطبیق روش های نوین در مصرف انرژی با نورگیر بناهای سنتی در شهر شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کمی و کیفی در صدد پاسخگویی به این مسئله است. با توجه به این اهمیت، در پژوهش حاضر درصد بهینه بازشوها، زاویه بهینه لوورها و شیشه بهینه در یک ساختمان بلندمرتبه مسکونی با استفاده از نرم افزار Design Builder شبیه سازی شده است. بدین منظور ابتدا برای درصد بهینه بازشوها، درصد پنجره های بیرونی از 0% تا 100% هر با گام 10% مورد بررسی قرار گرفت، سپس برای تعیین بهترین زاویه لوور در ساختمان در سه جبهه جنوب، شرق و غرب، 17 حالت مختلف زاویه لوور در نظر گرفته شد و به منظور تعیین شیشه بهینه در جداره بیرونی ساختمان جهت تأثیر آن ها بر بار سرمایش ساختمان سه نوع شیشه انتخاب گردید. با توجه به اینکه نورگیرها در معماری سنتی کارایی لازم را داشته اند و سال ها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج استفاده از آن ها مشخص می باشد و اکثر روش های سنتی نورپردازی و کنترل نور قابل جایگزینی با روش های نوین طراحی پوسته ها با همان عملکرد و کیفیت می باشد لذا می توان از روش هایی که در گذشته در طراحی نورگیرها در ساختمان ها استفاده می شده است برای ساختمان های جدید نیز الگوبرداری نمود. اهداف پژوهش : 1-شناخت بهترین حالت موقعیت پنجره در راستای کاهش مصرف انرژی و آسایش ساکنان ساختمان. 2-استفاده از الگوهای استفاده شده در نورگیرهای سنتی در ساختمان های امروزی در جهت کاهش انرژی. سوالات پژوهش: 1-آیا با بهینه سازی نورگیرها در ساختمان بلندمرتبه مسکونی تا چه میزان می توان در مصرف انرژی صرفه جویی نمود؟ 2- آیا نورگیرهای سنتی قابلیت تطبیق و الگوبرداری برای ساختمان های امروزی را دارند؟
تدوین چهارچوب نظری و مفهومی تبیین نقش حقوق مالکیت زمین در برنامه ریزی فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
189 - 211
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تضاد بین حقوق مالکان خصوصی و منافع عمومی و تلاش برای ایجاد تعادل بین این دو همواره از مهم ترین چالش های برنامه ریزی فضایی بوده است. گسترش روزافزون شهرها و روند کاهنده عرضه زمین قابل توسعه، حق استفاده و توسعه زمین را به باارزش ترین منبع تبدیل نموده و ابهام در تعریف و عدم تعیین دقیق مالکیت این حقوق سبب رقابت غیرمولد مالکان زمین، توسعه گران و عاملان دولتی و عمومی برای کسب آن، تشدید تضاد منافع عمومی و خصوصی و نابرابری فضایی شده است که لزوم توجه به الزامات نهادی در برنامه ریزی فضایی را بیش از پیش ضروری ساخته است. هدف: ازینرو هدف این مقاله کشف چیستی حقوق مالکیت زمین و اجزاء آن و تبیین ارتباط و میان کنش بین نهادهای برنامه ریزی فضایی و حقوق مالکیت است. روش شناسی: این پژوهش براساس هدف، بنیادی و ماهیتاً کیفی است و با اتخاذ رویکرد تبیینی- اکتشافی به مرور و تحلیل سیستماتیک منابع و متون می پردازد. واقع گرایی انتقادی به عنوان موضع فلسفی و پس کاوی به عنوان منطق استدلال و راهبرد پژوهش انتخاب شده است. یافته ها: با استفاده از رهیافت نهادگرایی جدید و حقوق مالکیت و به کارگیری تحلیل نهادی، این مقاله علاوه بر تدوین چهارچوب نظری، یک چهارچوب مفهومی که رابطه و میان کنش بین دو نهاد برنامه ریزی فضایی و حقوق مالکیت زمین و چگونگی تخصیص این حقوق در شهر را تبیین می کند، ارائه می نماید. نتیجه گیری: تحلیل نهادی به کار رفته بیان می کند که محصولات نهایی نظام برنامه ریزی فضایی از قبیل پهنه بندی، ضوابط و مقررات و پروانه/مجوز ساخت، یک بسته حقوق مالکیت برای هر قطعه زمین است. ازینرو حل تعارض و تضاد منافع قابل توجه در توسعه زمین شهری نیازمند تعریف و تعیین دقیق و آشکار مالکان هر یک از اجزاء این بسته حقوق می باشد. بنابراین ضروری است برنامه ریزان فضایی، بازاندیشی در نحوه تخصیص حقوق زمین و تعیین مالکان این حقوق را در کانون توجه خود قرار دهند.
بررسی مفهوم نامکانی در عکاسی ایران با نگاهی به آثار محمد غزالی و مهران مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۳
12 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نامکانی مفهومی است که نخستین بار توسط انسان شناس فرانسوی، «مارک اوژه» در سال ۱۹۹۲ مطرح شد. این پژوهش در پی بررسی این مفهوم در عکاسی معاصر ایران، با استفاده از نظریات «اوژه» است. در این فرآیند نخست به تشریح نامکانی و عوامل پیدایش آن و سپس به ویژگی های دوران سوپرمدرنیته پرداخته شده و با استفاده از آن توضیح داده میشود که چگونه نامکانی در این عصر ایجاد می گردد. همچنین در ادامه به رابطه نامکانی و عکاسی و اینکه چگونه نامکانی پس از مدرنیسمِ عکاسی، در آثار جریاناتی نظیر زمین نگاری نوین هویدا شد، پرداخته می شود. در ادامه آثار دو عکاس معاصر ایرانی، «محمد غزالی» و «مهران مهاجر» مطالعه شده و چگونگی نمود نامکانی در آثار این دو جستجو می شود. هدف: شناخت مفهوم نامکانی با استفاده از نظریات اوژه در آثار دو عکاس معاصر ایرانی محمد غزالی و مهران مهاجر است. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی است. یافته ها: شیوه های بازنمایی مهاجر و غزالی، بیانگر مؤلفه های نامکانی است و فضا در آثارشان، برملاکننده مناسبات جغرافیایی، انسان شناختی و جامعه شناختی است. دو عکاس برای بازنمایی فقدان هویت، تاریخ و رابطه در نامکان، به تمهیداتی چون مواجهه موقت به واسطه عکاسی اسنپ شاتی و اتفاق، بازنمایی مخدوش بودن هویت جمعی در ارتباط با عامل هویت ساز، جایگزینی ارتباط بین فرد و شیء به جای افراد با یکدیگر و همگانی کردن خلق اثر در راستای افراط در مرجعیت های فردی متوسل شدند. افزون بر این، مشخص شد که با به تصویر کشیدن امور جزیی مخدوش مستتر در امر کلی بنای تاریخی از مکان، نسبت با زمان حال، نامکان می سازد.
بررسی نقش شاخص های پایداری اجتماعی- فرهنگی در توسعه فضاهای عمومی شهرها (مورد کاوی: پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم- شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
57 - 76
حوزههای تخصصی:
معماری به دست انسان بوجود می آید و این معماری از آرمان های انسان تأثیر می پذیرد و در ادامه نیز بر انسان تأثیرگذار است و بخشی از آرمان ها و ایده آل های او را برحسب نیاز در زندگی شکل می دهد. طراحی با توجه به پایداری اجتماعی- فرهنگی، می تواند نقش مهمی در هدایت انسانها به سمت یک جامعه سالم و مناسب زندگی داشته باشد. به همین منظور در سیاست گذاری و طراحی شهری، مدنظر قرارگیری هدف طراحی، تجربه بصری و الگوهای رفتاری کاربران بسیار مهم است. در نوشتار پیش رو، به مفهوم مؤلفه ها و معیارهای موثر بر طراحی معماری منظر و فضای فرهنگی و نوع ارتباط آن ها با انسان پرداخته شده است. این مقاله با هدف تبیین مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی در فضاهای عمومی شهر تدوین شده و برای نمونه دو فضای عمومی شهر شیراز (پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم) مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق این مقاله روش کیفی است و به شناخت عوامل سازنده توسعه پایدار شهری و مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی و معیارهای معماری ایرانی- اسلامی پرداخته شده. یافته پژوهش حاکی از آن است که طراحی فضاهای عمومی شهری با تاکید بر پایداری اجتماعی- فرهنگی و توجه به مؤلفه های معماری ایرانی- اسلامی، به ایجاد فضایی زنده و پویا منجر می شود و با تأثیر بر اندیشه ذهنی افراد به ایجاد تجمعات و خاطرات جمعی برای رسیدن به صلح و آرامش روحی می پردازد و علاوه بر ارزش های کمی، در جهت برطرف کردن نیازهای کیفی نیز گام برمی دارد و با طراحی مناسب، امکان تفکیک بهتر فضایی، ایجاد حس سکون و پویایی را همزمان فراهم می آورد.
مدرنیسم چگونه عمل می کند: پاسخی به تی.جی.کلارک
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89-100
حوزههای تخصصی:
در اظهاراتی که در ادامه می آید، تفسیر مدرنیسم را که در مقاله بحث انگیز تی.جی.کلارک با عنوان ” تئوری هنر کلمنت گرینبرگ” طرح شده، به چالش می کشم. چنانچه در ادامه آشکار می شود، هدف من از انجام این کار، دفاع از گرینبرگ در برابر باریک بینی هایِ کلارک نیست، برعکس، اگر چه نوشته هایِ خود من پیرامون هنر انتزاعی اخیر، عمیقاً مرهون مثال نقد کاربردی گرینبرگ هستند (می پندارم که او بهترین منتقد نقاشی و مجسّمه سازی جدید دوران ماست)، باید پیشنهاد نمایم که خوانش کلارک از مدرنیسم فرضیات اشتباه معیّنی را با آنچه مربوط به گرینبرگ است، تسهیم می کند که در واقع به آن ها وابسته است. سپس باید به گفتن دریافتی متناوب از امر مدرنیست ادامه دهم که معتقدم حس بهتری از پدیده هایِ مورد پرسش نسبت به آنچه مال هرکدامشان انجام می دهد، ایجاد می نماید، و با نگاهی کوتاه به مرحله ای جالب توجّه در کار مجسّمه ساز معاصر انگلیسی آنتونی کارو۴، که من دستاوردش تا ۱۹۶۰ را به طور کلی برای مدرنیسم معیار در نظر می گیرم، در تلاش برای اثبات موردم نتیجه گیری خواهم کرد.
بررسی تأثیر عمومیت موسیقی بر جامعه ایران باستان، با تمرکز بر موسیقی عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
530-506
حوزههای تخصصی:
سلسله ساسانی از ادوار شاخص تاریخی ایران و از حکومت های مقتدر جهان متمدن کهن بوده است. ساسانیان در طی بیش از ۴ قرن، علی رغم فراز و نشیب های فراوان تلاش کردند، ضمن میراث داری از دستاوردهای حکومت های قبلی، بستری مناسب را برای پیشرفت و تکامل علم، ادب و هنر ایران زمین فراهم آورند. در این بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، موسیقی به عنوان زبان پیشرفته و پیوند دهنده اجتماعی، نقشی مهم را ایفا می کرد. سؤال اصلی و شکل دهنده این پژوهش، بررسی اهمیت موسیقی در ساختار اجتماعی ایران باستان و خصوصا دوران ساسانی، و شباهت های کارکردی آن با جوامع معاصر است. خصوصا که ضرورت نگاه بین رشته ای به این موضوع دو چندان شده است؛ زیرا می توان کاربرد مهم این بستر و سیر تحول شناسی را، در بازشناسی مقولات هنری ادوار تاریخی و کشف الگوهای کارکرد فرهنگی آنان در مواجه با اوضاع اجتماعی آن دوران دانست. بر این اساس در پژوهش کیفی حاضر، به بررسی شواهد و عللِ گستردگی و عمومیت موسیقی دوره ساسانیان، پرداخته شده است؛ یعنی از طریق بررسی شواهد باستانی، و تحلیل جامعه شناسانه، از برداشت های منعکس در منابع، به شناخت کارکردهای اجتماعی موسیقی آن دوران پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله به شیوه کتابخانه ای است و تلاش شده تا اهمیت موسیقی در دوران ساسانی به ویژه در سطوح مختلف جامعه بررسی شود. چنین نگاهی تاریخی و اجتماعی به مقولات هنری، سبب باز تعریف ارزش های موجود پیرامون فلسفه هنر و مبانی نظری آن به سمت اجتماع محور شدن هنر در برنامه ریزی فرهنگی حال حاضر خواهد شد. خصوصاً که امروزه، جایگاه موسیقی، در تثبیت شده ترین حالت اجتماعی خود است و اکنون فرصت بررسی روش های کیفیت آفرینی مبتنی بر ارزش های انسانی و کاربردهای تعالی آفرین، با استفاده از تجربیات تاریخی این سرزمین فراهم می باشد.
جستاری در باغ های سنتی ایران و چین با نگاهی تحلیلی - تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
61-40
حوزههای تخصصی:
باغ کالبدی از منظر و فرهنگ است که بسته به باورها و امکانات سازندگان آن به صورت های گوناگون خود را نمایش داده است. باغ سازی در فرهنگ های کهن بسیاری از کشورها از جمله چین و ایران، از زمان های بسیار دور وجود داشته که به یک هویت اصلی از فرهنگ مردمان این مناطق تبدیل شده است. باغ های سنتی در هر فرهنگ و کشوری نمود عینی ذهنیت های مردمان آن مناطق است. تطبیق دو سبک اصلی باغ سازی سنتی موجب شناخت هرچه بهتر این سبک های باغ سازی و نمایش پیچیدگی های فرهنگی مردمان این کشورها در غالب شناخت باغ می شود. در این پژوهش با دیدی تفسیری–تاریخی به شناخت باغ ها پرداخته شده است؛ شناختی که با معرفی اجزا و عناصر باغ و نمایش سیر تاریخی باغ از ظهور نمونه های ارزشمند در سالیان بسیار دور تا زمان معاصر صورت گرفته است. در واقع مقایسه تحلیل دو رویکرد باغ سازی موجب می شود که به شناخت اجزای ساختاری از طراحی باغ دست یابیم که این اجزا با وجود اینکه ماهیت فیزیکی ثابتی دارند، از حیث معنایی و نحوه استفاده بسیار متفاوت هستند. تفاوت مذکور از آیین ها، فرهنگ ها، تفکرات و امکانات طراحی مردمان این سرزمین ها نشئت گرفته است. در نهایت در این پژوهش با بررسی ساختارها و هویت های طراحی این دو سبک کهن باغ سازی می توان این نتیجه را دریافت که هر دو سبک باغ سازی از جنبه هایی دارای شباهت و تفاوت هستند. هر دو سبک باغ سازی به باورها و آیین ها توجه ویژه ای داشته، ولیکن این امر در باغ سازی چینی با شدت بیشتری نمایش یافت. همچنین در باور طراحی و چیدمان فضاهای باغ نیز دارای تفاوت های بسیاری هستند. از بسیاری جنبه های دیگر نیز از جمله در استفاده از آب و گیاهان، طراحی مسیرها، ساختمان ها و... دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند که در این پژوهش با رویکردی تطبیقی این موارد در هر دو سبک باغ سازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.
بررسی نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها با تاکید بر اندیشه های اسلامی، ایرانی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
325 - 343
حوزههای تخصصی:
شکل گیری محله بر اساس تفکر حاکم در هر دوره دستخوش تغییراتی بوده است. تفکر جدا کردن مردم بر اساس ویژگی های متفاوت اقتصادی - اجتماعی که دارند همواره یکی از مهمترین عوامل اصلی شکل گیری محله ها در اندیشه های متفاوت بوده است. مطالعات گوناگون نشان داده اند که شکل گیری محله ها بر اساس این اصل عموماً با تبعات منفی همراه بوده است. جدایی گزینی در اندیشه ها گوناگون، تأثیرات متفاوتی در شکل گیری محله ها داشته که بررسی و تحلیل منطقی آن ها می تواند به تعدیل پیامدهای ناشی از آن کمک نماید. لذا مطالعه حاضر درصدد است تا با مقایسه اندیشه های اسلامی، ایرانی و غربی؛ نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها را در هر کدام از اندیشه ها بررسی کند.برای این منظور به متون مرتبط که به نوعی نقش جدایی گزینی را در شکل گیری محله ها بررسی کرده اند مراجعه شده و با استخراج گزاره ها و کدگذاری آن ها و با بهره گیری از راهبرد استدلال منطقی نقش جدایی گزینی در شکل گیری محله ها بررسی شده است.نتایج نشان می دهند که جدایی گزینی یکی از مؤلفه های اصلی شکل گیری محله ها در ایران و جوامع غربی بوده است. به این معنی که، شکل گیری محله ها در طول تاریخ در ایران به ترتیب بر اساس جدایی گزینی های اجتماعی – اقتصادی، قومی – مذهبی و مجدد اجتماعی-اقتصادی بوده است. حال آنکه شکل گیری محله ها در جوامع غربی در طول تاریخ مبتنی بر جدایی های اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی – اقتصادی بوده است. در مقابل، این نوع از جدایی ها با مفاهیم اسلامی هماهنگ نبوده و جدایی گزینی های قومی صدر اسلام تنها برای حفظ وحدت میان جوامع بوده است و دلیل برتری قومی بر قوم دیگر نبوده است. بنابراین برخلاف اندیشه های ایرانی و غربی که هم زمان با پیدایش اولین تمدن های شان مبتنی بر سلسله مراتب و برتری گروهی بر گروه دیگر بودند؛ اندیشه اسلامی اصل را بر برابری نهاده و در هر زمان و مکان که زمینه برای شکل گیری این حقیقت فراهم بوده، بر اندیشه های مبتنی برجدایی فائق آمده و زمینه را برای شکل گیری اجتماع محلی فراهم ساخته است.
محتوا و قالب در آثار منتخب بانوان نگارگر انقلاب اسلامی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
نگارگری، به عنوان یک هنر اصیل ایرانی، شکل دهنده ی روایت هایی تصویری از موضوعات ادبی، علمی و مذهبی بوده است. اتفاقات اجتماعی نیز از محدوده ی نگاه این هنر دور نبوده و تأثیرات آن را می توان در این آثار مشاهده نمود. بانوانِ نگارگر ایران در تمام دوره های تاریخی، در این امر سهم بسزایی داشته اند. علی رغم اهمیت این موضوع، پژوهش های مختصری تاکنون در این حوزه صورت گرفته، که مبین ضرورت، در انجام پژوهش های متعدد و گسترده به جهت بررسی و تحلیل آثار و جایگاه این هنرمندان و تحولات اجتماعی است. لذا این تحقیق نگاهی به رویکردها و آثار منتخبی از بانوان نگارگر، در دوران انقلاب اسلامی و گفتمان هنر انقلاب، به عنوان یک تحول گسترده و همه جانبه داشته و این سؤال ها را طرح کرده است: آثار هنرمندان نگارگر زن، در دوره ی انقلاب اسلامی، چه ویژگی هایی دارد؟ و تفاوت آن با دوره های پیشین چیست؟ به جهت بررسی دقیق تر جایگاه نگارگران زن، در این دوره، پیشینه ای از حضور زنان در این عرصه ارائه شده است. ماهیت بررسی این موضوع، کیفی خواهد بود. ارائه ی آمار، از تعداد هنرمندان زن در دوره های مختلف و مقایسه ی آن، بخشی از یافته های مورد نیاز در نتیجه گیری را در اختیار تحقیق می گذارد، که مبتنی بر تحلیل ها و یافته های تحقیق، علاوه بر گسترش موضوعات تاریخی اسلام، مسائل اجتماعی، سیاسی و وقایع انقلاب، مانند دفاع مقدس، شهادت و غیره، به موضوعات بانوان نگارگر اضافه شده است. به دلیل توجه بانوان نگارگر به موضوعات جدید و ضرورت ارائه بهتر و اثرگذارتر، تفاوت هایی در شیوه های اجرایی ایشان نیز شکل گرفته است. در این تحقیق از شیوه ی کتابخانه ای برای شناسایی مفاهیم استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است.
قرائت، بازخوانی و بررسی کتیبه های کوفی کاروان سراهای خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کتیبه های کوفی در معماری اسلامی از شاهکارهای جهان اسلام و ایران به شمار می آیند. اگرچه برخی از کاروانسراهای خراسان رضوی از نظر تزیینات و معماری جزو بناهای فاخر محسوب می شوند، امّا قدمت بعضی از این بناها چندان مورد واکاوی قرار نگرفته اند. کتیبه های بناها معمولاً یکی از شاخص ترین عناصر معماری است که از زوایای مختلف یک محقق را رهنمون می شود. بنابراین لازم دانسته شد کتیبه های مورد مطالعه از جمله از نظر نگارش، اهداف و انواع خطوط مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن ها بر هویت بناهای مورد مطالعه مشخص شود.هدف پژوهش: در این مقاله سعی شده است کتیبه ها به صورت مقایسه تطبیقی بررسی و کتیبه های خوانده نشده را قرائت و خوانش نادرست برخی از کتیبه ها را اصلاح نماییم. بر همین اساس نگارندگان با رویکردی انتقادی نسبت به قرائت کتیبه ها و با بهره گیری از متون و اسناد باقی مانده تلاش کردند تا در بازآفرینی کتیبه های رباط ماهی و تعیین قدمت برخی از بناها پیشنهاداتی ارائه دهند.روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش های پیمایشی و تاریخی تدوین شد؛ ابتدا آثار کتیبه ها با بررسی های پیمایشی داده ها ثبت و ضبط شد. سپس در رویکرد تاریخی با کار کتابخانه ای، بررسی منابع دست اوّل، اسناد و مدارک عکاسان گذشته و سپس با تحلیل و طبقه بندی داده ها تلاش شد وقایع گذشته، به طور دقیق شناسایی تا هویت تاریخی، سیاسی، اقتصادی این بناها روشن تر شوند.نتیجه گیری: در این جستار روشن شد ساختار نگارشی کتیبه های کوفی براساس خطوط کوفی اولیه بوده و از شیوه و تنوع متعددی برخوردار هستند. همچنین هنرمندان کتیبه ها در بیان پیام های خود از عنصر تزیین بهره گرفته اند. قرارگیری این کتیبه ها در فضاهای تعیین شده سنخیت و هماهنگی زیادی با بناهای خود دارند و از اهداف نگارش، بهره گیری مذهبی از آنهاست. در نهایت با قرائت صحیح و بازخوانی برخی از کتیبه ها، برای تاریخ گذاری کاروانسراهای زیارت، ماهی و شرف پیشنهاداتی ارائه شد.
ارزیابی شاخصه های مسکن سلامت در کاشان؛ مطالعه موردی: سلامت هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تأمین سلامت از طریق تنظیم محیط، به یک نیاز ضروری و جاری تبدیل شده است. مسئله اصلی این پژوهش یافتن شاخص ها و الگوی مسکن تأمین کننده سلامت از زاویه هوا، تهویه و تنفس براساس طب سنتی و همچنین مطالعه نمونه های موفق مسکن سنتی و معاصر کاشان از بعد سلامت هوا است و هدف کاربردی برای امکان سنجی استفاده معاصر دارد. پژوهش از نوع میان رشته ای و کیفی با روش استدلالی و تحلیلی و مصداق پژوهی است. تنظیم شاخصه ها به کمک مصاحبه با پژوهشگران طب و معماری بوده و برای راستی آزمایی نتایج از روش تست نرم افزار تحلیل انرژی ساختمان، دیزاین بیلدر، استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها جستجو در منابع کتابخانه ای، مقالات مربوط به نشریات معتبر طب و معماری و مصاحبه اکتشافی برای تعمیق فهم موضوع بوده است. براساس نتایج شاخصه های مسکن سلامت از بعد هوا در کاشان باید بتواند گرما و خشکی هوا را با رطوبت و خنکی به تعادل برساند و از هوای گرم وخشک بیرون در امان باشد. شاخص ها شامل مکان گزینی بهینه محل سکونت، طراحی اقلیمی و مبتنی بر کوچ فصلی یا روزانه، اولویت فضای باز و نیمه باز بر فضای بسته، پیوند فضاها، محصورسازی برای کنترل هوای آلوده، تعامل معماری و طبیعت، توازن بین کارکرد فضا و هوا و کاربرد الگوهای بومی معماری می باشد. در خانه های معاصر کاشان نبود جریان هوای طبیعی به سبب قرارگیری بازشوها در یک جداره، محرومیت از فضای باز و سرپوشیده با کارکرد معیشتی و اولویت آفتاب گیری بر بادگیری از مهم ترین عوامل ناکارآمدی خانه های معاصر کاشان در تأمین سلامت هوا می باشد.
بررسی و الویت بندی عوامل مؤثر بر تأمین منابع درآمدی پایدار در شهرداری اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 74
حوزههای تخصصی:
کشورهای درحال توسعه اغلب دارای سیستم اقتصادی ناکارآمد و فاقد مکانیزم های مشارکت شهروندان در تأمین هزینه های شهرها هستند، لذا سیستم تأمین درآمد شهرداری ها در این کشورها معمولا به سمت منابع درآمدی ناپایدار معطوف می شود. هدف از این پژوهش بررسی و الویت بندی عوامل مؤثر بر تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری اراک بوده است. روش پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع تحقیقات توسعه ای، بر حسب دستاورد تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ استراتژی تحقیق مورد استفاده پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل220 نفر از مدیران، معاونین و کارشناسان ارشد شهرداری اراک بوده است. با توجه به محدود بودن جامعه مورد بررسی اقدام به نمونه گیری نشده و پرسشنامه بین تمامی اعضا توزیع شده است. یافته ها در این پژوهش به منظور الویت بندی عوامل مؤثر جهت تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بوده است که میانگین رتبه عوامل مؤثر بر منابع درامدی پایدار شهرداری به ترتیب شامل: افزایش نرخ عوارض بر ارزش زمین، عوارض عمومی، روابط مالی شهرداری و شهروندان، کمک های مالی دولت، عوارض آلودگی محیط زیست و عوارض بر ارتباطات و حمل و نقل بوده است.
بررسی شاخص PMV در آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در فصل تابستان مطالعه موردی: پیاده راه رود کنار خرم آباد لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۴۱-۱۹
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بحث آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل مهم در کیفیت فضاهای باز شهری در کنار عوامل کالبدی مطرح شده است. اصولاً شهروندان، تمایل به حضور در فضاهایی دارند که در آنجا احساس آسایش حرارتی داشته باشند. به دلیل تأثیر پارامترهای گوناگون در فضاهای باز شهری که بر روی آسایش حرارتی کاربران تأثیرگذارند و کمبود مبانی مدون در این زمینه، خلق چنین فضایی در یک محدوده شهری، با دشواری هایی در تشخیص و تأمین نیازهای حرارتی برای طراحان شهر گردیده است. یافته ها: مطالعات نشان داد که در فضاهای باز محیط شهری به دلیل تأثیر عوامل مختلف نمی توان به شرایط مطلق آسایش حرارتی در تمام طول روز دست یافت؛ بلکه انتظار می رود شرایط آسایش حرارتی برای ساعات مشخصی فراهم شود. برای بهبود آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری عناصری همچون، پوشش گیاهی، آب، جهت گیری مناسب، نوع مصالح، رنگ، نرخ فعالیت و نرخ پوشش اهمیت می یابند. بدیهی است با به کارگیری این عوامل و رعایت زمان حضور در فضای باز پیاده راه رودکنار، آسایش حرارتی در آن مهیا شود. روش: پژوهش ازنظر هدف کاربردی- توسعه ای است؛ و بر اساس روش تحلیلی است. در این روش جهت بررسی خرد اقلیم مورد نظر از تکنیک شبیه سازی با نرم افزا (Envi met) به عنوان یکی از کامل ترین نرم افزارهای شبیه سازی در حوزه خرداقلیم های شهری، استفاده شده است و مقادیر شاخص آسایش حرارتیPMV (پیش بینی متوسط آرا) به کمک شبیه سازی در نقاط مختلف مسیر پیاده راه طراحی شده که شرایط و موقعیت های متفاوتی دارند، محاسبه شده و تغییرات دو عامل دما و تابش و تأثیر آن بر آسایش حرارتی رودکنار خرم آباد لرستان در فصل تابستان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه گیری: نهایتاً مشخص شد که عواملی نظیر انتخاب جهت مسیر حرکت، ساعت پیاده روی، عرض پیاده راه، وجود درختان و پوشش گیاهی، سایه و آب، همچنین برخی ویژگی های کاربران نظیر نرخ متابولیک و فعالیت، نرخ پوشش در میزان آسایش حرارتی در این فصل از سال تأثیرگذار بوده است.
"نوزاینده رود" پژوهشی در بازشناسی رودخانه زاینده رود و تحلیل آن به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رودخانه زاینده رود به عنوان اصلی ترین و مهم ترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیم کننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگو های کشاورزی سنتی، صنایع آب بر، برداشت های بی رویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کم آبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصان هایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.هداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهم ترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زاینده رود در اصفهان را در تفکیک مؤلفه های سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کل نگر درتحلیل و مدیریت آن می داند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کل نگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستم ها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریان های آن در انطباق با وضعیت رودخانه زاینده رود می پردازد.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد عدم تناسب میان فشارها و جریان های درونی میان زیرسیستم های اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیق پذیری و خودسازمان دهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که می بایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفه های اجتماعی اصلی (ارزش ها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساخت های اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامه ای چندسطحی، زمان مند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
واکاوی هندسه به کار رفته در مدرسه غیاثیه خرگرد با تأکید بر هندسه عملی ابوالوفا بوزجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
هندسه در متون تخصصی هندسی به دو دسته هندسه عملی و نظری تقسیم بندی می شود. این متون، هندسه عملی را جوهره کار صنعتگران، نقشه برداران و بنایان دانسته و مهم ترین نماد بیرونی آن را معماری قلمداد می کنند. در بین متون، رساله هندسه عملی بوزجانی از منابعی است که در آن هندسه با روش های متعدد و راه حل های ساده تر بیان شده است. قوام الدین شیرازی در متون کهن به عنوان مهندس و معمار در عصر تیموری یاد شده و مدرسه غیاثیه یکی از ماندگارترین بناهای ساخته شده توسط او است. در این پژوهش با روش تاریخی-تحلیلی، هندسه مدرسه غیاثیه مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با هندسه بوزجانی تطبیق داده شده است تا پاسخگوی این سوال ها باشد: کاربست هندسه عملی در مدرسه غیاثیه چگونه صورت گرفته است؟ و شبکه های شطرنجی در طراحی این مدرسه به چه صورتی مورد استفاده بوده است؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا هندسه عملی از منظر اندیشمندان غربی و ایرانی بررسی شد و سپس پلان و نمای مدرسه غیاثیه با توجه به روش های بوزجانی مورد بازنگری قرار گرفت. در نتیجه این تحقیق با اعمال شبکه مدولار بر پلان با توجه به ابعاد گنبدخانه و نیز تطبیق شکل گیری فضاها با هندسه بوزجانی، استفاده قوام الدین از روش های خاص هندسی و نیز از مدول مربعی مشخص در طراحی و ساخت بناها محرز گردید.
مطالعه تزئینات و نقوش کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع مشهد
منبع:
فردوس هنر سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
10 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آرامگاه «ربیع ابن الخَثیم» در دوران صفوی به توصیه شیخ بهایی و به دستور شاه عباس، در مشهد بنا گردید. وی از یاران امام علی (ع) بود و در ایران با نام خواجه ربیع شناخته شده است. ساختار بنای بقعه به شکل هشت ضلعی و تزئینات آن شامل گچبری، نقاشی، حجاری، آجرکاری و به رسم معماران دوران صفوی عمده سطوح بیرونی با کاشی مزین شده است. اهداف: پژوهش پیش رو نظر بر آن دارد که با تحلیل قیاسی در فرم و تنوع نقوش تزئینی به کار رفته در کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع، به مستندسازی این نقوش بر اساس مکان قرارگیری شان در تمام اضلاع بیرونی بنا بپردازد. روش تحقیق: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی از بنا صورت گرفته است. تصاویر مستندسازی شده توسط نگارندگان از آرامگاه، با توجه به جهت اضلاع دسته بندی شده و میزان تفاوت ها و شباهت های موجود میان این اضلاع، در قالب جداولی ارائه گردیده است. نتیجه گیری: مشهود است که عمده کاشی کاری در بدنه بیرونی آرامگاه و ازاره داخلی با بهره گیری از نقوش هندسی، اسلیمی و کتیبه ای کار شده و تنها در یک مورد از نقش جانوری استفاده شده است. بر اساس جایگاه نقوش و تکنیک ساخت کاشی های هرضلع به صورت مقایسه ای -دو دوره تاریخی صفوی و تیموری - می توان بیان کرد بیشتر نقوش کاشی ها باسبک دوره صفوی بوده و تا حدودی در خود گرایش به سبک تیموری را حفظ کرده است. در میان نقوش کاشی های معقلی اضلاع پشت به پشت بنا میزان شباهت در نقش و رنگ بسیار مشهود است، اما تفاوت هایی در بخش هایی از کاشیکاری معرق و هفت رنگ دیده می شود. همچنین در تطبیق کاشیکاری های سه مزار خواجه ربیع، هارون ولایت و ابوبکر بغدادی شباهت هایی مشهود در این سه بنا دیده شد که با اندکی اختلاف تأکید می کند که این آثار میراث دار دوره صفوی بوده است.
اخلاق کاربردی و طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
17 - 26
حوزههای تخصصی:
انتقاد افلاطون از اشکال گوناگون هنرتقلیدی حاکی از آن است که ارتباط میان هنر و اخلاق از گذشته مد نظر اندیشمندان بوده است. اما بحث اخلاق در طراحی گرافیک موضوعی جدید قلمداد می شود. بسیاری از طراحان گرافیک، در سالهای اخیر نسبت به تاثیری که بر مخاطب و جهان اطراف خود دارند، آگاه تر شده ، تلاش می کنند تا حد امکان مسئولیت اخلاقی خود را در قبال جامعه و آثاری که خلق می کنند، بپذیرند. اما ارتباط بین عمل کرد طراحی گرافیک و اصول اخلاقی چگونه تبیین می شود؟ این نوشتار ضمن بررسی ارتباط بحث اخلاق با طراحی گرافیک، سعی دارد با روش توصیفی و تحلیل نمونه هایی از آثار طراحی گرافیک، پاسخگوی سوال تحقیق باشد. اطلاعات این جستار از نوع کلامی و تصویری است که به روش اسنادی و مشاهده جمع آوری شده است. جامعه ی آماری، آثار طراحی گرافیک (تبلیغاتی)، نمونه گیری انتخابی و هدفمند می باشد. نتیجه این که، امروز آثار طراحی گرافیک در تکنیک های طراحی و ویژگی های بصری بسیار چشم گیر و اثرگذار هستند، اما اصول اخلاقی در اجرا و عمل کرد طراحی گرافیک کمتر دیده می شود. چه بسا اگر محدودیت های حاکمیتی برداشته شوند، شاهد شرایط بدتری باشیم. بنابراین تدوین یک آیین نامه ی اخلاقی منسجم و مشخص برای طرحان گرافیک ضروری می نماید. همچنین، لازم است در محتوای آموزشی برنامه های درسی، علاوه بر آموزش های تخصصی طراحی گرافیک، اصول اخلاقی نیز به هنرجویان آموزش داده شود.
ارزیابی اقلیمی طرح های بهسازی مسکن روستایی (مورد مطالعه: مناطق کوهستانی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
معماری بومی برگرفته از طبیعت، اقلیم و محیط پیرامونی است و به دلیل محدودیت در دسترسی به منابع انرژی فسیلی امروزی سعی نموده است که حداقل میزان وابستگی به این نوع منابع انرژی را داشته باشد. الگوبرداری از معماری بومی منطقه، اولین و پایدارترین اقدام در طراحی معماری همساز با اقلیم در یک منطقه اقلیمی مشخص است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به عنوان متولی اصلی ساخت وساز در روستاهای ایران مطالعات گسترده ای در حوزه شناسایی و ارزیابی ویژگی های معماری بومی مسکن های روستایی انجام داده است و اقدام به ارائه طرح بهسازی مسکن روستایی در برخی مناطق اقلیمی نموده است. هدف مقاله حاضر ارزیابی طرح های بهسازی مسکن روستایی مناطق کوهستانی استان تهران از نظر مصرف انرژی و در صورت لزوم ارائه راهکارهای اصلاحی به منظور بهبود عملکرد حرارتی آن ها می باشد. بدین منظور لازم است ابتدا مصرف انرژی طرح های بهسازی مسکن روستایی که توسط بنیاد مسکن تهیه گردیده اند، ارزیابی گردند و با مقدار استاندارد مصرف انرژی مسکن در ایران مقایسه شوند. در صورت زیاد بودن مصرف انرژی طرح ها نسبت به حالت استاندارد، لازم است از راهکارهای اصلاحی استفاده شود. راهکارهای اصلاحی برگرفته از ویژگی های کالبدی الگوی بهینه است. ویژگی های کالبدی الگوی بهینه نمایانگر بهینه ترین حالت ویژگی های کالبدی یک ساختمان ازجمله نسبت طول به عرض ساختمان، جهت گیری ساختمان، تعداد طبقات و تراکم بنا، نسبت سطح به حجم ساختمان، نسبت سطح بازشو به دیوار، نوع ارتباط الگوی بهینه با ساختمان های مجاور، تعداد و جهت جداره های خارجی مرتبط با هوای بیرون، وجود فضاهای نیمه باز (ایوان)، پیش آمدگی لبه بام، سایبان بازشوها و رنگ جداره های خارجی در اقلیمی مشخص است که به کمک ضوابط، استانداردها و همچنین شبیه سازی انرژی قابل حصول می باشند. دستاورد نهایی این مقاله ارزیابی و اصلاح ویژگی های کالبدی طرح های بهسازی مسکن روستایی مناطق کوهستانی استان تهران، به کمک انطباق آن ها با حالت بهینه ی ویژگی های کالبدی ساختمان در این اقلیم است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که با استفاده از ابزارهای شبیه سازی و نرم افزار Energy Plus 9.3 انجام شده است. نتایج بیانگر این موضوع است که اعمال راهکارهای اصلاحی به طور میانگین باعث صرفه جویی انرژی به میزان 29% در طرح های بهسازی مسکن روستایی مناطق کوهستانی استان تهران می شوند.