فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تبیین چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانش ضمنی کارکنان و مدیران شرکت های تولیدیِ منطقه آزاد اروند با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش: از نظریه داده بنیاد که یک شیوه پژوهش کیفی است استفاده شد که به وسیله آن با استفاده از یک دسته داده ها، نظریه ای تکوین می یابد. برای جمع آوری داده ها با 25 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های موجود در منطقه آزاد اروند، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، نیل به نقطه اشباع نظری بود. تمامی افراد حجم نمونه مورد مطالعه، با رویکرد هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: کدگذاری و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاریِ باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. روش های استخراج دانش ضمنی شامل: مصاحبه، داستان گویی سازمانی، یادگیری از طریق شنیدن، مشاهده، مطالعه موردی مستند، تفسیر، آموزش معکوس، شرح وقایع یادگیری و یادگیری عملی است که تقریباً تمام شرکت های تولیدی به این روش اعتقاد دارند. نتیجه: مدل پارادایمیِ چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانشِ ضمنیِ شرکت های تولیدی منطقه آزاد اروند، شکل گرفت. عامل اصلی که می تواند در استخراج دانش ضمنی تأثیرگذار باشد، مشارکت است. مستندسازی دانش تنها به توانایی فرد بستگی ندارد بلکه به تمایل شخص برای مستندکردن دانش بستگی دارد.
رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان دوره پیش دبستانی در چند مرکز پیش دبستانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان برای استفاده از اطلاعات نیازمند کمک هستند و پرسشگری نقطه شروع رفتار اطلاعاتی در آنان و یا رفتار اطلاعاتی کلامی است. در حالی که بیشتر پژوهش های این حوزه رفتار جامعه با سواد خواندن را مورد بررسی قرار داده اند، هدف پژوهش حاضر آشنایی با منابع اطلاعاتی و تغییر رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان دوره پیش دبستانی تهران است. روش شناسی: به منظور مشاهده تغییر رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان این مقاله به روش شبه تجربی با گروه آزمون و گواه و پیش و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش کودکان مراکز پیش دبستانی تهران و روش نمونه گیری هدفمند بود. نظر به یکسان سازی شرایط پژوهش دو مرکز که از لحاظ کتب تدریس شده و شرایط محیطی در شرایط همسانی قرار داشتند انتخاب شدند. در هر کلاس پیش دبستانی 10 کودک حضور داشتند. بدین ترتیب 20 نفر به عنوان نمونه پژوهش از دو مرکز پیش دبستانی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه نیمه ساختاریافته Havigerová (2011) از نظر والدین بود. مشاهده معلم از انجام تکلیف پژوهشی دانش آموزان ابزار دوم بود. یافته ها: نتایج جداول نشان داد بر اساس نظر والدین و با توجه به پرسش های پژوهش و مدل استفاده شده در پژوهش ابعاد رفتار اطلاعاتی کلامی یعنی وضعیت توجه غیرفعال یا دفعات توجه به منابع اطلاعاتی در زندگی روزمره، وضعیت جستجوی غیرفعال و یا تمایل به کسب اطلاعات از منابع اطلاعاتی و همچنین وضعیت جستجوی فعال و یا به بیان دیگر استفاده از منابع اطلاعاتی برای انجام تکلیف پژوهشی در گروه آزمایش تغییر کرد و همچنین وضعیت پردازش و استفاده از اطلاعات در انجام تکلیف پژوهشی در گروه آزمایش بر اساس نتایج ارائه تکلیف توسط کودکان تغییر کرد. در حالی که در وضعیت گروه گواه تغییری ایجاد نشد. نتیجه گیری: با توجه به تغییر ابعاد مختلف رفتار اطلاعاتی کلامی گروه آزمایش، پس از مداخله می توان نتیجه گرفت این مداخله رفتار اطلاعاتی کلامی آنان را تغییر داده است و نتایج استفاده آنان از منابع اطلاعاتی و ارائه تکلیف پژوهشی نشان از بهبود وضعیت در کودکان دوره پیش دبستانی دارد. به جهت محدودیت امکانات، جستجوی مداوم اطلاعات در این پژوهش بررسی نشد. آشنایی با منابع اطلاعاتی و تقویت رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان می تواند جهت بخش رفتار اطلاعاتی در بزرگسالی باشد؛ بنابراین به عنوان پیشنهاد افزودن واحدهای درسی سواد رسانه ای و تفکر انتقادی و آشنایی با منابع اطلاعاتی در آموزش های پیش دبستانی می تواند به پیشرفت رفتار اطلاعاتی کلامی کودکان و تربیت دانش آموزانی پژوهشگر کمک کند. برای تعمیم و بسط بیشتر نتایج بایستی پژوهش با نمونه های بزرگ تر تکرار شود.
تعامل کودکان با فهرست های رایانه ای: واکاوی ویژگی ها و عناصر مطرح در محیط رابط کاربری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:شناسایی عناصر مطرح در طراحی فهرست پیوسته کودکان با در نظر گرفتن ویژگی های کودکان و طراحی یک فهرست پیوسته نمونه برپایه این عناصر و بررسی چگونگی رفتار کودکان در استفاده از این فهرست. روش شناسی:با رویکرد ترکیبی و با استفاده از ابزارهای مصاحبه، روش بلند فکر کردن، و فایل های جستجو و ثبت رخداد داده های پژوهش گردآوری شد و برپایه تعامل آزمودنی ها با یک فهرست رایانه ای نمونه (آزمایشی) که توسط پژوهشگر طراحی شده بود انجام گرفت. یافته ها:ویژگی هایی مانند بهره گیری درست از نمادهای تصویری، رنگ و تقسیم بندی صفحه ها (چیدمان عناصر) به استفاده از فهرست توسط کودکان کمک می کند. همچنین کودکان بیشتر از شیوه جستجوی مروری موضوعی برای جستجوی کتاب ها در فهرست رایانه ای استفاده می کنند. همچنین این پژوهش سیاهه ای از ویژگی ها و عناصر مناسب برای طراحی فهرست های پیوسته کودکان ارائه می دهد. نتیجه گیری:رفتار اطلاع یابی کودکان در استفاده از فهرست به میزان قابل ملاحظه از نوع واکنشی است که در طراحی فهرست های کودکان باید در نظر گرفته شود.
بررسی ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت انجام شد. روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و از فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. جامعه آماری، شامل 287 متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی بوده که 113 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین روان رنجورخویی در بین متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی کمتر از حد متوسط آن، میانگین چهار مؤلفه برون گرایی، تجربه پذیری، وظیفه شناسی، و توافق جویی بالاتر از حد متوسط است. نتیجه گیری: درمجموع می توان گفت متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر ویژگی های شخصیتی (5 عامل بزرگ شخصیت) در وضعیت مطلوبی قرار دارند. دیگر نتایج نیز نشان داد که میزان توافق جویی متخصصان مرد بیشتر از متخصصان زن، میزان رنجورخویی متخصصان مجرد بیشتر از متخصصان متأهل، میزان روان رنجورخویی متخصصان با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بیشتر از متخصصان با مدرک تحصیلی دکترا و میزان تجربه پذیری متخصصان با مدرک تحصیلی دکترا بیشتر از متخصصان با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و رابطه بین ویژگی روان رنجورخویی و تعداد فعالیت علمی معکوس و ضعیف و رابطه بین ویژگی برون گرایی و تعداد فعالیت علمی مستقیم و ضعیف است. سابقه کار، رتبه علمی، شغل، و محل خدمت تأثیری در ویژگی های شخصیتی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ندارد.
نظری بر مبانی فلسفی ربط: ثابت، سیال، یا هردو: ارزیابی ربط در نظام های بازیابی اطلاعات برمبنای دیالکتیک افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل دو رویکرد نظام گرایی و کاربرگرایی در نظام های بازیابی اطلاعات و ارزیابی ربط از منظر بنیان های معرفت شناختی و ارائه رویکردی ترکیبی مبتنی بر دیالکتیک افلاطونی. روش شناسی: پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که با نگاهی انتقادی دو رویکرد نظام گرایی و کاربرگرایی در نظام های بازیابی اطلاعات و ارزیابی ربط را تحلیل کرده و با توجه به نقاط قوت و ضعف احتمالی آن، روشی به نسبت جامع مبتنی بر دیالکتیک افلاطونی پیشنهاد داده است. یافته ها: به لحاظ معرفت شناختی، رویکرد نظام گرایی ریشه در فلسفه ثبات پارمنیدسی و رویکرد کاربرگرایی ریشه در فلسفه سیلان هراکلیتوسی دارد. تغییر در نیاز اطلاعاتی، شیوه دیدن جهان، و تغییر در فرایند قضاوت ربط را می توان با استفاده از نظریه سیلان هراکلیتوسی؛ همچنین تغییر قضاوت ربط درباره مدرکی واحد را در زمان های مختلف می توان با ثبات پارمنیدسی توضیح داد. برای پیروزشدن بر کاستی های این دو رویکرد در ارزیابی ربط مدارک بازیابی شده، به کارگیری روش دیالکتیکی افلاطونی می تواند روشی جایگزین باشد. نتیجه گیری: دیالکتیکی افلاطونی روش مرکب استقرایی – قیاسی است که در آن همه اجزای بازیابی اطلاعات در تمام مراحل جستجو به صورت یک کل دیده می شود که همه اجزای آن در عمل، در تعامل با یکدیگرند؛ بنابراین می تواند رویکردی مناسب برای ارزیابی "ربط" در نظام های بازیابی اطلاعات باشد.
نگاشت شبکه همکاری علمی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مصورسازی و تحلیل شبکه هم تألیفی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران است. روش شناسی: این پژوهش به روش علم سنجی و با استفاده از شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 554 مدرک علمی تولیدشده توسط پژوهشگران نهادهای ایرانی با موضوع کتابخانه های دیجیتالیدر قالب کتاب ، مقاله مجله های فارسی و انگلیسی، مقاله همایش های داخلی و خارجی و پایان نامه دوره های کارشناسی ارشد و دکتری داخل کشور تا پایان سال 1392 (2013) است. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای اکسل، اس.پی.اس.اس، نودایکس. ال، یو.سی.آی.نت و وی.اُ.اس.ویوور تجزیه وتحلیل شد. همچنین از ابزارهای وبگاه های اوپن هیت مپ و گوگل ترندز نیز بهره برده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از رشد صعودی تولیدات علمی، بالا بودن میزان همکاری های درون سازمانی و پایین بودن سهم مشارکت های بین المللی است. نهادهای پژوهشی استان تهران بیشترین سهم از تولیدات علمی و هم تألیفی ها را داشته اند. ماحصل بررسی شاخص های تولید و مرکزیّت شبکه همکاری نهادهای پژوهشی از نقش کلیدی و مؤثر دانشگاه های آزاد واحد علوم وتحقیقات تهران، تهران، آزاد واحد همدان، الزهرا و آزاد واحد تهران شمال در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران حکایت داشت. همچنین، بررسی شاخص های کلان نیز نمایان ساخت که این شبکه هم تألیفی مستقل از مقیاس بوده و با وجود انسجام پایین، ویژگی های پدیده جهان کوچک را دارد. نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت، تمایل پژوهشگران نهادها برای تشکیل خوشه ها و اجتماعات پژوهشی رو به افزایش است، ولی همچنان ارتباطات ضعیف میان گروه ها از موانع توسعه علمی، یادگیری بیشتر و نوآوری در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران است.
اشتراک گذاری داده های پژوهشی: رویکردهای ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی نقش مهمی در تولید داده های پژوهشی در حوزه های مختلف علمی ایفا می کنند. این داده ها نه تنها باعث ایجاد رشته هایی شده اند که مبتنی بر داده های پژوهشی هستند، بلکه باعث ایجاد پارادایم یا رویکرد جدیدی در پژوهش ها هستند که از آن تحت عنوان پارادایم چهارم پژوهش یا پژوهش های مبتنی بر داده یاد می شود. مبنای این پژوهش ها، اشتراک گذاری داده های پژوهشی توسط پژوهشگران، سازمان ها و جوامع علمی و همچنین، استفاده مجدد از این داده ها توسط سایر پژوهشگران است. اشتراک داده های پژوهشی به عنوان یک هنجار در برخی از رشته ها مورد قبول قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای به بررسی رویکردها، اقدامات، سیاست ها و قوانین مرتبط با اشتراک گذاری داده های پژوهشی در مقالات، آیین نامه ها و وب سایت های سازمان های مشمول در پایگاه های علمی و غیرعلمی پرداخته است. علاوه بر سازمان ها و مراکز جهانی، ناشران نشریات علمی نیز در سطح بین الملل اشتراک گذاری داده های پژوهشی را به عنوان یک الزام در نظر گرفته و شرط انتشار مقالات را دسترسی و اشتراک گذاری داده های پژوهشی قرار داده اند. به نظر می رسد با توجه به توافقات جهانی و پذیرش این مسئله در بسیاری از رشته ها و سازمان ها به دلیل مزایا و کاربردهای حاصل از اجرای آن، پذیرش و توسعه این امر در کشور می تواند نقطه عطفی در حوزه سیاست گذاری علم و پژوهش و تأثیرگذاری بیشتر پژوهش ها در جامعه باشد.
انتیرانداک: سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستاننگار فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت هستان نگار با وجود داشتن مزایای بسیار، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی است. محققان در راستای کاهش این هزینه ها و همچنین افزایش دقت و کیفیت در فرایند ساخت هستان نگار، روش های گوناگونی معرفی کرده اند. هدف اصلی این روش ها، ارائه یک الگوی نظام مند دستی یا نیمه خودکار برای ساخت هستان نگار است. روش های موجود با وجود داشتن هدف مشترک، تفاوت های زیادی دارند و در هر یک از آن ها نقاط قوت و ضعفی وجود دارد. در این مقاله، پس از مروری بر هستان نگار و روش های ساخت آن، یک سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستان نگار معرفی و ابعاد مختلف آن با سایر روش ها مقایسه خواهد شد. از این سامانه جدید با عنوان «انتیرانداک» در دو پروژه جداگانه توسعه هستان نگار استفاده و صحت عملکرد آن آزمون شده است.
مقایسه فرصتهای دگرسنجی و تحلیل استنادی در ارزیابی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا با تبیین نقاط قوت دگرسنجه ها و مقایسه آنها با شاخص های مبتنی بر استناد، فرصت های فراهم آمده توسط وب اجتماعی در ارزیابی پژوهش را آشکار سازد.پژوهش حاضر که در زمره تحقیقاتی کیفی قرار می گیرد، به روش تحلیل مضمون آثار پژوهشی و نظری صورت گرفته است. با تدوین راهبرد جستجویی متشکل از واژه ها و عبارات مبین استناد، تحلیل استنادی و دگرسنجه و بدون اعمال محدودیت زمانی، مدارک مرتبط با این موضوعات در پایگاه های مختلف فارسی و انگلیسی شناسایی شد. کار گردآوری داده ها، با مرتبط ترین آثار پیرامون تحلیل استنادی و دگرسنجی آغاز شد و تا مرحله «اشباع اطلاعات» ادامه یافت. به طور کلی، 89 عنوان مقاله مرتبط با تحلیل استنادی و 86 عنوان مقاله مرتبط با دگرسنجی مطالعه و تحلیل شد. تحلیل متون مرتبط با این دو حوزه، به شناسایی نقاط قوت بسیاری برای دگرسنجه ها در مقایسه با شاخص های مبتنی بر استناد انجامید. از جمله این ویژگیها عبارتند از : آزادی و سهولت دسترسی، عدم وابستگی به پایگاه های تجاری، سنجش اثرگذاری پیش از انتشار، ارزیابی انواع تاثیرات مقالات علمی، کمک به بهبود نتایج داوری مقالات، کاهش محدودیت زبانی، سنجش اثرگذاری پژوهشگران جوان، تسریع فرایند ارزیابی، سنجش تاثیر بر اقشار مختلف مخاطبان، پیش بینی اثرگذاری در آینده، مقایسه بین رشته ای، سنجش اثرگذاری مقالات بی استناد، انواع منابع و آثار علمی و حوزه های موضوعی کم استناد یا دیربازده استنادی. با آن که هر دو گروه شاخص های کمی از نقاط قوت متعددی برخوردار هستند، حوزه دگرسنجی از نقاط قوت منحصر به فرد بسیاری برخوردار است که می تواند کاستی های تحلیل استنادی را بپوشاند. بنابراین، کاربرد این شاخص های جدید در کنار تحلیل استنادی می تواند نتایج ارزیابی پژوهش را به واقعیت نزدیک تر سازد.
تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مستندسازی تجربه یکی از منابع اساسی حفظ، توسعه و انتقال دانش است و تحقق آن در یک سازمان بدون شناخت جایگاه مستندسازی تجربه امکان پذیر نیست. بنابراین این پژوهش با دو هدف تدوین نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه و بررسی وضعیت آن از دیدگاه کارشناسان در یک سازمان دولتی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی و با روش تحلیلی و پیمایشی است. برای دستیابی به هدف اول، پس از طراحی سؤالات پژوهش، جستجوی نظام مند پژوهش ها بر اساس کلیدواژه های مرتبط از شش پایگاه داده داخلی و یازده پایگاه داده خارجی (از ابتدا تا پایان فروردین 1396) صورت گرفت و به روش نمونه گیری هدفمند از تعداد 111 پژوهش، 29 پژوهش انتخاب گردید. با بررسی پژوهش های مذکور مفاهیم مرتبط با مستندسازی تجربه استخراج و براساس اشتراک محتوا طبقه بندی و با توجه به پدیده، زمینه، علت، مداخله گر، راهبرد و پیامد مورد طبقه بندی مجدد قرار گرفت. سپس ارتباط موارد مذکور در قالب یک الگو طراحی و با نوشتن قضایا نظریه یکپارچه مستندسازی تجربه تدوین و برازش آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. برای دستیابی به هدف دوم نیز براساس نظریه مذکور پرسشنامه ای طراحی گردید. سپس تعداد 42 نفر از کارشناسان یک سازمان دولتی در شهر اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان در زمینه وضعیت مستندسازی تجربه دریافت شد. نتایج آزمون تی وابسته نشان داد از دیدگاه کارشناسان در وضعیت موجود میزان مستندسازی تجربه در سازمان پایین تر از وضعیت مطلوب است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی مؤلفه های مستندسازی تجربه در وضعیت موجود به ترتیب شامل ماهیت (یا پدیده، زمینه و علت)، پیامد، زیرساخت (یا مداخله گر مثبت)، مانع (یا مداخله گر منفی) و راهبرد مستندسازی تجربه بوده در حالی که در وضعیت مطلوب باید به ترتیب شامل پیامد، زیرساخت، راهبرد، ماهیت و مانع مستندسازی تجربه باشد.
تحلیل برنامه های بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگوی پیشنهادی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برنامه بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگوی پیشنهادی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران است. روش: روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته است و از روش های کتابخانه ای، دلفی و پیمایشی توصیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کتابخانه 25 دانشگاه برتر بر اساس رده بندی تایمز بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها از نوع توصیفی بود و برای اجرای پژوهش از روش تحلیل محتوای اسناد و تکنیک دلفی استفاده شد. با بررسی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی دنیا با رویکرد اکتشافی، ساختار و محتوای این برنامه ها استخراج شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد از مجموع 25 کتابخانه دانشگاهی مورد بررسی تعداد 10 کتابخانه برنامه بازاریابی مدوّن داشتند، 8 کتابخانه فاقد هر گونه برنامه بازاریابی مدوّن بودند و 7 کتابخانه برنامه بازاریابی داشتند اما به صورت مدوّن نبود. تحلیل برنامه بازاریابی کتابخانه های مورد بررسی نشان داد چارچوب ساختاری این برنامه ها متشکل از 16 مؤلفه شامل معرفی، خلاصه، مأموریت، چشم انداز، هدف، مخاطبان، راهبرد، اقدام ها، برونداد، ارزیابی، مسئول، زمان بندی، هزینه ها، بازار، سوات و رقبا بود. همچنین، جهت ارائه برنامه راهبردی برای بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی ایران 53 راهبرد ارائه شد. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی برای برنامه بازاریابی خدمات به مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران است تا با بهره گیری از آن به جذب مخاطبان و ارتقای فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در کشور کمک شود.
رابطه عوامل جمعیت شناختی و میزان به کارگیری مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی ارتباط میان عوامل جمعیت شناختی و میزان استفاده اعضای هیئت علمی پژوهشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری ایران از مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی بپردازد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش را 302 نفر از اعضای هیئت علمی پژوهشگاه های وابسته به وزارت علوم تشکیل می دهد که بر مبنای روش نمونه گیری طبقه ایِ تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که بر اساس چارچوب نظری «جونز» (2012) و نظرهای سایر صاحب نظران حوزه مدیریت اطلاعات شخصی طراحی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد اعضای هیئت علمی از نظر میزان به کارگیری مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی در وضعیت مطلوب و بالاتر از میانگین مورد انتظار بودند. از نظر میانگین، استفاده از شش مؤلفه مدیریت اطلاعات شخصی بین اعضای هیئت علمی زن و مرد، گروه های تحصیلی، درجه علمی، مرتبه علمی و سابقه کاری افراد تفاوت معناداری وجود داشت. سنّ افراد با میزان استفاده آنان از مؤلفه های مدیریت اطلاعات شخصی ارتباطی نداشت. نتایج: با توجه به یافته های پژوهش، به منظور ارتقای مهارت های مدیریت اطلاعات شخصی اعضای هیئت علمی، برگزاری دوره های آموزشی و نیز توزیع جزوه های آموزشی، بروشور، اسلایدهای آموزشی پیشنهاد گردید.
گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی: مورد پژوهشی پیوسته نویسی و جدانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه میزان توجه سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری» به گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک (مقالات) به صورت پیوسته نویسی و جدانویسی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و از نظر طرح پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری شامل مجموعه مدارک موجود در سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی بود (29142 مدرک) که با استفاده از فرمول کوکران، 432 مدرک از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب (نسبتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش یک سیاهه وارسیِ محقق ساخته بود. سیاهه وارسی شامل ده قاعده از مجموعه قاعده های پیوسته نویسی و جدانویسی کتاب «دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی» به همراه مصداق های «واژگان یا کلیدواژه های انتخابی» از هر قاعده بود که امکان رخداد جدانویسی و پیوسته نویسی آنها در هنگام نگارش وجود داشت. یافته ها: نتایج نشان داد میان پایگاه های اطلاعات علمی فارسی از نظر قابلیت بازیابی مدارک با هر یک از شکل های نگارشی اعم از پیوسته نویسی و جدانویسی تفاوت وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد، تنها 3/5% از مدارک انتخابی در هنگام جستجو در پایگاه های اطلاعاتی مورد مطالعه با همه شکل های نگارشی قابل بازیابی بود. در مقابل، 7/94% مدارک انتخابی فقط با همان حالت ثبت شده در پایگاه بازیابی شد. همچنین، مقایسه شکل نگارشی مصداق ها در عنوان، چکیده و کلمات کلیدیِ نسخه پی.دی.اف مدارک با اطلاعات نمایه شده از همان مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی نشان داد، شکل نگارشی بخش قابل توجهی از مصداق های مدارک از حالت نگارشی نزدیک نویسی به جدانویسی یا پیوسته نویسی تغییر یافته است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پایگاه های مورد مطالعه چالش های پیوسته نویسی و جدانویسی به طور جامع و به منظور بهبود جامعیت نتایج جستجو مورد توجه قرار نگرفته است، این وضعیت نامطلوب می تواند به ازدست دادن مدارکی بینجامد که با دیگر شکل های نگارشی در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شده اند.
ارائه چارچوبی مفهومی برای تعریف عملیاتی از محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوا یکی از واژگانی است که همواره مورد توجه محققان و متخصصان در رشته های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، پژوهشگران از دیدگاه و بافت خاص خود به این مفهوم و تعریف آن توجه کرده اند که در موارد بسیار دارای اختلاف و تفاوت های فراوانی است. پرسش اصلی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، آن است که مفهوم محتوا واقعاً به چه معناست. برای پاسخ به این پرسش، پس از شناسایی تعاریف گوناگون این واژه در بافت های رشته های مختلف و بر اساس روش ارزیابی تطبیقی، اقدام به مقایسه این تعاریف شده است. در ادامه، با استناد بر تحلیل این نتایج، چارچوبی مفهومی با نام ( 3C ) برای نمایش فرایند خلق محتوا ارائه شده است. بر اساس این چارچوب، محتوا، یک آفرینش ذهنی حاصل از فرایند ذهنی شکل گرفته در ذهن خالق محتواست که به بیان ها و قالب های مختلف در آمده و با قرار گرفتن در محمل هایی از نوع محصول، سرویس یا دستورالعمل از طریق مجرای ( Conduit ) متناسب با آن به دریافت کننده ( ) مناسب می رسد. این چارچوب نشان می دهد که مفهوم محتوا حاصل یک فرایند چندگانه است و عدم کارکرد هر یک از اجزا، آن را بی معنا می کند. سپس، به منظور اعتباریابی چارچوب ارائه شده، این چارچوب در 5 بافت متفاوت تحلیل و تفسیر شده است و در انتها نیز سؤالاتی که نیاز است پژوهشگران به منظور توسعه این چارچوب به آن ها پاسخ دهند، به عنوان پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده مطرح شده است.
تدوین چرخه یکپارچه جهت اجرای مدیریت تجربه در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین چرخه یکپارچه مدیریت تجربه جهت اجرای مدیریت تجربه در سازمان ها می باشد. روش پژوهش در این مطالعه کیفی و نوعی از فرامطالعه به نام فراترکیب است. در راستای انجام پژوهش، پس از طراحی سوالات پژوهش، جستجوی نظام مند پژوهش ها بر اساس کلیدواژه های مرتبط از شش پایگاه داده داخلی و یازده پایگاه داده خارجی (از ابتدا تا پایان فروردین 1396) صورت گرفت و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 13 پژوهش انتخاب گردید. با بررسی پژوهش های مذکور، هفت مرحله یعنی فعال سازی تجربه، جمع آوری تجربه، مهندسی تجربه، نگهداری تجربه، انتشار تجربه، ادراک تجربه و بکارگیری تجربه شناسایی گردید که به ترتیب از طریق هفت فرایند یعنی ارزیابی، ویرایش، ذخیره سازی، انتقال، مفهوم سازی، انطباق و به روزرسانی با یکدیگر مرتبط هستند. همچنین مراحل و فرایندهای مذکور به وسیله پنج مؤلفه یعنی فرهنگ سازمانی، فناوری مدیریت تجربه، راهبرد مدیریت تجربه، ابزار یا معیار اندازه گیری مدیریت تجربه و تیم مدیریت تجربه احاطه شده اند . براساس مراحل، فرایندها و مؤلفه های مذکور چرخه یکپارچه مدیریت تجربه تدوین و پایایی و اعتبار آن تأیید گردید. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی مدیران در اجرای مدیریت تجربه در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
بازمفهوم سازی سواد اطلاعاتی برای تیم های طراحی نرم افزار کتابخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی و قابلیت های آن در محیط کار، معیار مهم سنجش نیروی کار است. از طرفی، مدل ها و تعاریف ارائه شده از سواد اطلاعاتی، قابل تعمیم به بافت های مختلف نیستند. طراحی نرم افزار کتابخانه یکی از مشاغلی است که به طور مستقیم با مهارت های کامپیوتری و سواد اطلاعاتی ارتباط دارد. رکن اصلی در فرآیند طراحی نرم افزار کتابخانه، نیروی انسانی(طراح نرم افزار) است. بنابراین، این پژوهش با هدف «ارائه الگویی از مولفه های سواد اطلاعاتی برای تیم های طراحی نرم افزار کتابخانه» انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 15 نفر از متخصصان خبره تیم طراحی نرم افزار کتابخانه شامل: «پیاده ساز»، «تحلیل گر سیستم»، «پشتیبان» و «گرافیست» هستند که در این حوزه به عنوان افراد غنی از اطلاعات شناخته شده اند. جامعه پژوهش به روش «نمونه گیری گلوله برفی» ونیز «نمونه گیری مبتنی بر معرفی مشارکت کننده» انتخاب شده است. پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، تحلیل محتوای کیفی اطلاعات انجام گرفت. بر این اساس، ابتدا توانمندی های هرعنوان شغلی به تفکیک بیان شد، که مهارت های مشترک بین اعضای تیم عبارتند از: قابلیت کار تیمی، انعطاف پذیری اطلاعاتی، دانش فنی آی تی ودانش کتابداری. سپس مولفه های اصلی سواد اطلاعاتی به دست آمد که عبارتند از: نیاز اطلاعاتی، دسترسی به اطلاعات، بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و انتشار اطلاعات. همچنین مولفه های فرعی در هر بخش به تفکیک مشخص شد.
سخن سردبیر: شورای نقد متون و کتب علوم انسانی و نقد نام کنگره متخصصان علوم اطلاعات
حوزههای تخصصی:
آموزش دارای سه رکن عمده است: استاد (معلم)، کتاب و دانشجو. در این سه مورد زیاد سخن گفته شده؛ ولی هر چه گفته و نوشته شود باز به قول معروف «از هر زبان که می شنوی نامکرّر است». استاد است که دانشجو را پرورش می دهد؛ هم درس می دهد و هم تربیت می کند و راه برخورد با مسائل را نشان می دهد. در واقع علم، پیشرفت را عهده دار است و تربیت، برون رفت را و این هر دو وظیفه مهم کار استاد و معلم است. دنیای امروز به دنبال پیشرفت است، ولی این پیشرفت سریع و به اعتباری جنون آسا مشکلاتی را به وجود می آورد که باید از آن بیرون رفت و تربیت و تجربیات تربیتی است که راه خروخ از گرفتاری ها را نشان می دهد که از آن به شدت غفلت می شود. غول فناوری همه چیز را عوض کرده و دنیای دیجیتال سبک زندگی جدیدی به وجود آورده که همه را از خُرد و کلان درگیر کرده است. اینکه روانشناسی رونق می گیرد، یا اخلاق دوباره مطرح می شود به خاطر ناهنجاری های به وجود آمده از این پیشرفت های سریع علم و فناوری یک جانبه است. اگر زمینه مستعد باشد دانشجو استعدادهای خود را بروز می دهد و اگر زمینه مساعد نباشد به خاطر نظام بدِ آموزشی همانی را انجام می دهد که جامعه از او می خواهد. دانش آموختن برای آن کسی که علاقه مند است هم شیرین است و هم دشوار. برای تحصیل آن باید زحمت کشید. جمع آوری اطلاعات بدون شناخت منبع و مأخذ و بدون داشتن تحلیل و نقد، دانش آموختن نیست بلکه محفوظاتی است که به سرعت از دست می رود و با محفوظات دیگر جایگزین می شود. به عنوان نمونه بسیار شده است در وب سایت ها در مورد خاصیت بعضی غذاها، میوه ها، یا داروها نظرات متفاوتی ابراز می شود که خواننده را گیج و متحیر می کند. بحث و بررسی و دقت در آن، زمان می برد و فرصت کافی و تلاش می خواهد. به قول شاعر گرانقدر: دلا گر کنج عزلت ها نمی شد به رویت گنج دانش وا نمی شد نمی جستی نشان از گنج پنهان گرت در کنج عزلت ها نمی شد اگر آس ان بود پیش ه علم در عالم ج اهلی پیدا نمی شد اما رکن سوم کتاب است. کتاب منشور آموزش است. بدون آن هر چند استاد سعی، و یا دانشجو تلاش کند گوئی جائی که باید به آن تمسک جست و یا استناد کرد خالی است، و کارکردنِ بدون دستورالعمل است. از این رو نقش کتاب دقیق و صحیح در جلوگیری از بروز خطا در انجام امور بسیار مهم است. اصلاً یک معنای کتاب قانون و قانونمندی است و خودِ کتاب فیزیکی هم به این اعتبار کتاب نامیده شده که در آن اصول و قوانین هر علمی مندرج است و یار استاد و یاور دانشجو است. بدیهی است پیوستگی و همگامی سه عنصر استاد، کتاب و دانشجو در تدوینِ کتاب خوب مؤثر است. استاد فرهیخته و تلاشگر با مطالعه عمیق خود دارای ایده های نو می شود و پرسش های بجای دانشجو نحوه نگارش را به استاد می آموزاند و کتاب در سطوح مختلف بنیادی، کاربردی و عملیاتی نوشته می شود تا مشکلات بر طبق موازین و اصول حل شود. اینکه نگارش کتاب به گونه ای باشد که دانشجو را به تفکر وادارد و از حافظه محوری دور و به مهارت تشویق کند، علاوه بر موارد فوق الذکر به ماهیت رشته و تعریف آن بر می گردد. در علم اطلاعات و دانش شناسی مسئله تعریف به شدت مطرح و مورد مناقشه است و شاید در مواردی شدیدتر از سایر رشته ها باشد. در این بین، نقد و حتی بررسی کتاب در جامعه علمی و دانشگاهی ما بسیار کم رنگ و کم طرفدار است. همه می خواهند بنویسند ولی دوست ندارند کارشان مورد نقد قرار گیرد. مناسبات انسانی و رودربایستی های صنفی این اجازه را به ناقدان نمی دهد و مراکز تصمیم گیری هم آن قدر در مسائل اجرائی و تفسیر قوانین دست و پاگیر غرق اند که وقتی برای این کار ندارند. در هر حال، بررسی چند و چون کتاب ها و نقد آنها از مواردی است که باید به آن اهتمام فراوان داشت. با آنکه رشته علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطلاع رسانی سابق) به لحاظ قدمت از بسیاری از رشته ها قدیمی تر است اما به دلائلی کار نقد و بررسی کتاب ها در آن به تأخیر افتاده است و این بدین علت است که گاه سیطره فناوری آن قدر ذهن عده ای را مشغول می کند که توهّم ایجاد می شود که نکند این رشته هم ماهیت فنی دارد. در حالی که فناوری ابزاری است که در خدمت همه رشته ها است. آیا در پزشکی از فناوری کم استفاده می شود؟ و آیا ما مجازیم که پزشکی را رشته ای فنی بنامیم؟ درهرحال در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شورای بررسی متون، نقد و بررسی کتاب های این رشته یک دو سالی است که شروع شده است و در این مدت ماهی یک جلسه داشته است و بیش از 50 جلد کتاب مورد بررسی قرارگرفته و بیش از 15 مقاله علمی پژوهشی از آن بیرون آمده است. در این جلسات کتاب های درسی و احیاناً کمک درسی مورد نقد و
علم اطلاعات و دانش شناسی: ریشه در فلسفه و شاخه در علوم اجتماعی دارد
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل محوری در هر علم تعریف و تعیین جایگاه آن در درختواره علم است. بدون تعریف، گویی با مجسمه ای بی سر و یا درختی بی ریشه روبه رو هستیم. این مسئله با میان رشته ای بودن که این روزها به شدت مطرح است هم به حاشیه نمی رود زیرا بین رشته ای بودن اصل رشته را از بین نمی برد (فدائی، 1389). در این زمان و بلکه همه زمان ها کلیه رشته ها به نوعی میان رشته ای هم هستند منتها درجه آنها با هم فرق می کند. بعضی بیشتر و بعضی کمتر و این به این دلیل است که همه علوم برای بشر هستند و بشر خود ذو اَبعاد است. بعضی رشته ها دقت بیشتری را برای اجرا طلب می کنند و لذا باید جهات زیادتری را در نظر گرفت.
آیا سازماندهی دانش حرکتی پارادایمی دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازماندهی دانش نگرشی نوین در سازماندهی منابع است که رویکرد معنایی به این حوزه بخشیده است. این مقاله با هدف بررسی تغییرات صورت گرفته در بینش و معرفت شناختی حوزه سازماندهی طی دوره های زمانی به نگارش در آمده است تا مشخص شود که آیا حرکت و پیشرفت سازماندهی دانش مبتنی بر پارادایم [1] های علمی است؟ این تغییرات با تاثیرپذیری از دیدگاه پارادایمی به سازماندهی اطلاعات و دانش مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی: روش این پژوهش به صورت مروری تاریخی انجام شده است. بررسی های انجام شده در متون مختلف با تکیه بر نظریه توماس کوهن صورت گرفته است. از مطالعه و بررسی پژوهش های صورت گرفته توسط متخصصان حوزه سازماندهی برای دستیابی به روند شکل گیری سازماندهی اطلاعات و دانش استفاده شده است. تقسیم بندی های تاریخی بر اساس دیدگاه اسمیراگلیا در حوزه سازماندهی دانش انجام گرفته است. یافته ها: پیشرفت های فناوری اطلاعات در تأمین ابزارها و رویکردهای فلسفی به لحاظ تأمین هستی شناختی سازماندهی دانش بر رویکرد سازماندهی منابع اطلاعاتی تاثیرگذار بوده است. نتایج: سازماندهی دانش دارای حرکتی پارادایمی است. پارادایم های مبتنی بر رویکردهای فلسفی از جمله عمل گرایی و تجربه گرایی بر سازماندهی اطلاعات تاثیر بسزایی گذاشته است. این تغییرات رویکردهای فلسفی به همراه تغییرات فناوری های مورد استفاده در سازماندهی اطلاعات، پارادایم هایی را در زمینه سازماندهی منابع به وجود آورده است. گرایش به سازماندهی دانش در قرن 21 از نتایج تغییر پارادایم در این زمینه است. [1] paradigm
مطالعه سیر تکاملی حوزه «خدمات و منابع مرجع» با استفاده از طیف سنجی سال انتشار مآخذ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با استفاده از تحلیل مآخذ استنادی با تأکید بر سال انتشار این مآخذ، می توان اهمیت آثار پیشین را برشمرد و خاستگاه های تاریخی یک حوزه پژوهشی را آشکار نمود. در این پژوهش، با روش طیف سنجی سال انتشار مآخذ، مهم ترین آثار تاریخی در حوزه خدمات مرجع مشخص شده است. روش: با استفاده از روش های رایج در حوزه علم سنجی و برای بررسی منابع تاریخی حوزه خدمات مرجع، داده های اولیه این پژوهش از پایگاه استنادی اسکاپوس استخراج گشته اند. استفاده از یک راهبرد جستجوی جامع، منجر به بازیابی تعداد 5007 رکورد گردید. سپس داده های اصلاح شده با استفاده از نرم افزارهای RPYS.EXE و RPYSi/o که مختص طیف سنجی سال انتشار مآخذ است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: توزیع تعداد مآخذ موجود در رکوردهای حوزه خدمات مرجع بر اساس سال انتشار آنها نشان می دهد که این حوزه در قرن نوزدهم شاهد جهش مهم در سال 1876 مربوط به اثر ساموئل گرین تحت عنوان « روابط فردی بین کتابداران و خوانندگان» بوده است. این حوزه در قرن بیستم شاهد سه جهش بوده است که به ترتیب در سال های 1964 برای اثر «سنجش و ارزیابی خدمات مرجع» تألیف روتشتاین ، 1982 برای کتاب «مقدمه ای بر کار مرجع» اثر ویلیام کتس، و 1986 اثر «اضطراب کتابخانه ای» تألیف ملون روی داده است. اصالت/ارزش : ارزش مقاله حاضر در نشان دادن آثار مهم حوزه خدمات مرجع است که از قرن نوزده به این سو بیشترین استنادات را به خود جلب کرده اند.