تحلیل روان شناختی «نیاز به آزادی» در شخصیت های داستان های برگزیده کودک و نوجوان؛ براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قصه ها و داستان ها و به صورت مشخص آفرینش های ادبی حوزه کودک واجد این قابلیت بسیار مهم است که می تواند در راستای تربیت و اصلاح برخی از ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی و نیز تقویت پاره ای از توانمندی ها در کودکان به کار گرفته شود. روش شناسی: تحلیل میزان و ضریب تأثیرگذاری داستان های مزبور مستلزم به کارگیری شاخه ای از نقد ادبی است که در حوزه نقد روان شناختی قرار دارد. در این میان، آرا و نظریات ویلیام گلاسر به عنوان یکی از روان شناسان مثبت نگر، ابزار مناسبی جهت تحلیل این گونه متون می باشد. نیاز به آزادی یکی از نیازهای اساسی آدمی است که در نظریه گلاسر نیز به آن پرداخته شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی 145 کتاب برگزیده کودک (تألیف و ترجمه) در سال های 1300-1390 و تحلیل روان شناختی 30 داستان که نیاز به آزادی در شخصیت های آنها برجسته تر است، به روش تحلیل محتوای کیفی- قیاسی پرداخته است. داده ها به روش اسنادی جمع آوری و برای انتخاب نمونه پژوهش از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها: در این پژوهش، آزادی به دو بخش آزادی مثبت و منفی تقسیم شده است. آزادی مثبت به شخصیت هایی مربوط می شود که در پی ارضای یک نیاز طبیعی و سالم، اغلب رفتار درست را انتخاب می کنند. شخصیت های دارای آزادی منفی شخصیت هایی هستند که برای رسیدن به اهداف خود، حقوق افراد را زیر پا می گذارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از این حقیقت است که شخصیت هایی که با آزادی مثبت برانگیخته می شوند و برای ارضای نیاز مزبور رفتار درست را انتخاب می کنند، در پایان داستان، دستاوردهای مطلوبی دارند و شخصیت هایی که یا با آزادی منفی برانگیخته می شوند یا برای ارضای نیاز به آزادی رفتار نادرست را انتخاب می کنند، در پایان داستان شکست می خورند. در پایان به نویسندگان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان توصیه می شود، با مطالعه روان شناسی کودکان، به خلق و گزینش آثار مناسب برای آنها بپردازند. پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان نیز با همراهی متخصصان روان شناسی به نقد روان شناسانه همه آثار مربوط به این مخاطبان کوچک براساس نظریه گلاسر و دیگر نظریات عمده مشاوره و روان درمانی، متناسب با موضوع داستان ها همت گمارند.