آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

پژوهش در ارتقای دانشگاهی نقشی تعیین کننده و به تعبیری وتویی دارد که بسیار خوب است، اما به نظر می رسد باز هم نتوانسته است تأثیر لازم را در کیفیت ارتقای استادان بگذارد. در جلسه ای در بررسی مقالات مجله تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی و شِکوه از ارسال مقالات کم محتوا توسط نویسندگان، فردی اظهار داشت که: «شهرستان ها برای ارتقا مثل تهران سخت نمی گیرند؛ دانشگاه های شهرستان ها عموماً علاقه مندند تا زودتر بتوانند با داشتن استادانی با درجه بالاتر دوره هایی را برای خود تأسیس کنند». فردی دیگر گفت: «در تهرانش هم هر دانشگاهی برای خود ضابطه ای دارد!» من دراین باره قضاوتی ندارم، اما اگر چنین مسابقه ای بین دانشگاها در این سطح وجود داشته باشد و دانشگاه ها با هم و به ویژه در مقابله با دانشگاه های مستقر در تهران چنین نیتی در سر داشته باشند بسیار خطرناک است. البته، زودتر ارتقا گرفتن از نظرِ استادان امری مطلوب و دوست داشتنی است، اما حیثیت دانشگاه ها و از آن مهم تر حیثیت علمی کشور بسیار مهم تر است و همه ارکان یک نظام باید به فکر ارتقا کیفی به معنای واقعی باشند. داشتن هیئت ممیزه هم امتیازی است که وزارتخانه به بعضی دانشگاه ها می دهد، اما بدیهی است که هر دانشگاهی هم مایل است هیئت ممیزه مخصوص به خود داشته باشد. این نکته هم گفتنی است که عده ای در گروه های آموزشی و کمیته های تخصصی نسبت به ارتقای همکارانشان بخل می ورزند و برای آنکه دایره اختیارات گروه و سپس رشته از دستشان در نرود سعی می کنند کمتر کسی وارد محدوده اقتدارشان شود و سخت گیری هایی نه به لحاظ علمی، بلکه به لحاظ حرفه ای و گاهی سیاسی دارند؛ من خود شاهد بوده ام که مقاله مدیر گروه آموزشی توسط معاون پژوهشی دانشکده که مدیر مجله هم بود بدون هیچ گونه اظهارنظری و گرفتن عیبی حدود دو سال و نیم معطل شد. اما طرف دیگر قضیه هم مشکلات دیگری ایجاد می کند؛ زیرا ولنگار بودن هم آبروی دانشگاه و علم را می برد. باید راه حلی دیگر اندیشید. کنکور و نظام کنکوری هم بلای جان آموزش کشور شده است که به جای عالم پروراندن، نخبگان تست زن و حرفه مندان دقیقه نودی می پروراند. من در اینجا بحثم درباره مدارک قلابی و سرقت های علمی نیست که آن امری جداگانه است و حیثیت ملی و بین المللی ما را در معرض مخاطره قرار می دهد، بلکه اینجا بحثم بیشتر درباره آثاری است که به ظاهر پژوهش اند و نویسنده فکر می کند کاری محققانه انجام داده است در حالی که یا کپی برداری است یا پژوهش درمورد متغیرهای بی ارزش و کم ارزشی است که هیچ مشکلی را حل نمی کند و بر دانش کسی نمی افزاید. پژوهش جایگاهی بس رفیع دارد و باید در عرصه ملی و سپس بین المللی اثرگذار باشد. در غیر این صورت، مقوله ای کمّی می شود که گاه با استنادهای نابجا و زائد برای خود جایگاهی را متصور است. باید اضافه کرد که اعضای بسیاری از گروه های آموزشی برای خود تیم و گروهک می سازند و در مراحل مختلف پژوهشی به هم وابسته می شوند. اینان در استناد دادن به هم پاس می دهند و به جای خوداستنادی که وقتی از حدش گذشت امری مذموم می شود گرفتار تیم استنادی خودخواسته می شوند و ملاحظه می شود در حوزه ای خاص، نام چند تن در کنار یکدیگر همواره مطرح است. توجه بیش از حد به داشتن مقالات آی اس آی از طرف نظام آموزش دانشگاهی کشور هم مزید بر علت شده است، اما باید دید چرا؟ مقالات آی اس ای گرچه محسناتی دارند، اما باید پرسید که آیا یک مقاله آی اس آی آن قدر در سطح جهانی بدیع بوده که به کشف مسئله ای در جهان انجامیده یا به پژوهش های علمی جهانی کمکی کرده یا اینکه مطرح شدن مقاله به خاطر این است که نویسنده اطلاعاتی را از کشور خود به کشورهای توسعه یافته عرضه کرده است که آن ها یا از روی کنجکاوی یا سیاه نمایی از آن خوششان آمده و آن را منتشر کرده اند؟ این ها همه قابل بررسی است. بنابراین، صِرف انتشار در مجلات خارجی ممکن است برای فرد نمره مثبتی باشد، ولی باید دید آیا در دایره منافع ملی هم پایه و وجهه ای دارد یا خیر؟ آیا مشکلی از مشکلات مردم را حل کرده است یا نه؟ بدیهی است که در نظام ارتقا معمولاً کسی به این مسائل کار ندارد، یا کمتر کار دارد و فقط انتشار مقاله در نشریه بین المللی را اعتبار می دانند، زیرا آیین نامه یا دستورالعمل مشخصی در این زمینه وجود ندارد. در دنیا، فرایند ارتقا مانند ما نیست و همچنین به نظر نمی رسد که دانشگاه های بزرگ در دنیا نگران رتبه بندی باشند؛ اما سایر دانشگاه ها سعی دارند خود را با معیارهای آنان تطبیق دهند. شاید هم سازمان های رتبه بندی کننده همچون آی اس آس دکانهایی درست کرده

تبلیغات