فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
علم آزاد بستر و ساز وکاری است که علم یا دستاوردهای علمی ازابتدا تا انتها ب هصورت شفاف مدیریت شوند و در دسترس همه اقشار جامعهقرار گیرند. این مفهوم مؤلفه بسیاری از داده پژوهشی آزاد، ارتباطات علمیآزاد، و دسترسی آزاد را پوشش م یدهد و با توجه به اهمیت آن، کشورهای متعددی بر اساس ظرفی تهای خود سیاس تهایی را اتخاذ کرد هاند تا بستری مناسب برای آزاد بودن علم فراهم شود. از این رو، هدف اینپژوهش ارائه الگویی برای سیاس تهای تسهیلگر علم آزاد در ایران است که با رویکردی کیفی و بر اساس گرو ههای کانونی متشکل از پژوهشگرانو متخصصان مرتبط با علم آزاد انجام شد. یافت هها نشان داد که با توجه به شرایط و زیست بوم کشور شایسته است سیاس تهای تسهیلگر علم آزاد حول پنج مقوله اصلی شناسایی ماهیت علم، رفع موانع، تفکیک حیطه )مؤلف ه(های علم آزاد ، انگیز هبخشی، و تفکیک سطوح اجرای علم آزاد تدوین شوند. سپس، الگوی پیشنهادی این سیاس تها بر پایه مدل تحلیلی استپ)وی( با توجه به شش ساحتِ محیطی، فناوری، اجتماعی )فرهنگی(،اقتصادی، سیاسی )حقوقی(، و ارزش به همراه توصی ههای سیاستی ارائه شد. توجه به همگان یشدن علم و برقراری تسهیلاتی که بتواند در تمامی چرخه علم بستر شفافیت و آزاد بودن را تأمین کند، بسیار اهمیت دارد و شایسته است این مهم در سیاس تهای علم، فناوری، و نوآوری منعکس شود تا بتواند زیس تبوم علم، فناوری، و نوآوری در ایران را ب هدرستی هدایت نماید.
طراحی سیستم استنتاج فازی- عصبی انطباقی جهت سنجش منافع مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مدیریت دانش تبدیل به یک اصل بنیادین در حوزه مدیریت شده است. از آغاز به کارگیری مدیریت دانش، تعداد زیادی از سازمان ها به دنبال سنجش منافع به کارگیری این مفهوم بوده اند. موفقیت در اجرای کامل مدیریت دانش و ادامه به کارگیری آن به سنجش خروجی های مدیریت دانش بستگی دارد. با وجود این، تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است. این تحقیق به دنبال آن است که با استفاده از روش استنتاج فازی-عصبی انطباقی (انفیس) و با استفاده از نرم افزار «متلب» ۲۰۱۷ به طراحی یک مدل پیش بین سنجش منافع مدیریت دانش بپردازد. جامعه آماری این پژوهش را دانشگران و کارشناسان شاغل در ۱۵ شعبه از شعبات سازمان تأمین اجتماعی تشکیل داده اند. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان انطباق پذیری برآوردهای صورت گرفته با نتایج واقعی و قابلیت پیش بینی کنندگی و صحت برآورد نتایج مورد بررسی قرار گرفت و در پایان، بر اساس نتایج، رهنمودهایی به سازمان مورد مطالعه ارائه گردید.
شناسایی مؤلفه های خودکارآمدی پژوهشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مؤلفه ها، تعیین روابط بین آنها و ارائه راهکارها و پیشنهادهایی برای تقویت خودکارآمدی پژوهشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی. روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش نظریه پردازی زمینه ای انجام شد. جامعه پژوهش اعضای هیئت علمی و پژوهشگران سازمان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق 26 مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته گردآوری و مصاحبه ها تا زمانی که اطلاعات گردآوری شده تکراری شد و به اشباع رسید ادامه یافت. پس از پیاده سازی، متن مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز (اسخراج مفاهیم و مقوله های فرعی)، کدگذاری محوری (دسته بندی مقوله های فرعی در مقوله های اصلی) و کدگذاری انتخابی (شامل ارائه مدل نظری روابط بین مقوله های اصلی) تحلیل شد. یافته ها: 80 مقوله در رابطه با مقوله مرکزی «خودکارآمدی پژوهشی» شناسایی شد. این مقوله ها در 5 دسته: شرایط زمینه ای شامل 3 مفهوم، شرایط علّی شامل 16 مفهوم، شرایط مداخله گر شامل 21 مفهوم، راهبردها شامل 23 مفهوم و پیامدها شامل 17 مفهوم دسته بندی شدند. بیشترین فراوانی در مصاحبه ها از شرایط زمینه ای «ویژگی های روانشناختی» ، از شرایط علّی «اهمیت داشتن پژوهش در سازمان»، از مداخله گرها «مدیریت و برنامه ریزی در سازمان»، از راهبردها «حمایت های مادی و معنوی» و از پیامدها «ارتقای سازمان» بیشترین فراوانی را داشتند. نتیجه گیری: به طورکلی مؤلفه های خودکارآمدی پژوهشی در سازمان با عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی مرتبط است. تقویت و توجه به هریک از مؤلفه ها باعث رشد و تقویت خودکارآمدی پژوهشی در سازمان خواهد شد که در نهایت منجر به ارتقای جایگاه پژوهشی سازمان می شود. آنچه که از مصاحبه های انجام شده به دست آمد، نشان داد که مصاحبه شوندگان به اهمیت و جایگاه پژوهش در ارتقای جایگاه سازمان و نقش آفرینی اعضای هیئت علمی و پژوهشگران سازمان در تقویت مرجعیت سازمان اذعان داشتند و حمایت های سازمان از مقوله پژوهش از جمله »خودکارآمدی پژوهشی« را ضروری برشمردند.
واکاوی عناصر پیرامتنی تأثیرگذار در بهبود بازیابی داستان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی عناصر پیرامتنی تأثیرگذار بر بازیابی داستان از دیدگاه خوانندگان به منظور بهبود دسترسی به منابع داستانی است. منظور از پیرامتن ها، عناصری هستند که جزء بدنه اصلی متن یک داستان نیستند؛ اما به نوعی با آن در ارتباط بوده و می توانند بر خواننده و قضاوت های وی در خصوص داستان تأثیر بگذارند. روش شناسی : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع ترکیبی است و با راهبرد متوالی اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری در هر دو مرحله از پژوهش، خوانندگان ادبیات داستانی بودند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله اول، مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی بود و داده های گردآوری شده با روش تحلیل مضمون کدگذاری و تحلیل شد. به منظور گردآوری داده ها در مرحله دوم پژوهش، از یک پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت استفاده شد و داده های گردآوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها : بر اساس تحلیل مضمون مصاحبه های انجام گرفته در مرحله اول پژوهش، 12 عنصر پیرامتنی در قالب 4 مضمون اصلی اطلاعات کتابشناختی، اطلاعات مربوط به نویسنده، مرور و نقد و مشخصات ظاهری شناسایی شد. در ادامه، نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری معنی داری تأثیر مرورها و نقدهای نوشته شده درباره اثر، اطلاعات کتابشناختی و اطلاعات مربوط به وی ژگی های ظاهری اثر در بهبود بازیابی داستان را تأیید کرد. نتایج : توجه به عناصر پیرامتنی می توانند در درک، ارزیابی، تصمیم گیری و انتخاب داستان تأثیر داشته و به جستجوگران در یافتن کتاب های داستانی مرتبط کمک کند. بنابراین پیشنهاد می شود از عناصر شناسایی شده در این پژوهش که تأثیر آن ها در بهبود بازیابی داستان تأیید شده است، به عنوان بخشی از توصیف محتوای داستان در فهرست های کتابخانه استفاده شود.
نیازهای اطلاعاتی حقوقی وکلای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی نیازهای اطلاعاتی حقوقی وکلای شهر تهران بود. منظور از نیازهای اطلاعاتی حقوقی، آن دسته از نیازهایی است که از طریق استفاده از منابع اطلاعاتی و از طریق مجراهای رسمی و یا نیمه رسمی ارائه اطلاعات و خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی برآورده می شوند. روش شناسی: این پژوهش به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی وکلای شهر تهران است که اسامی آن ها در کانون وکلای دادگستری مرکز ثبت شده است. از مجموع 8000 نفر جامعه آماری، حجم نمونه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 367 نفر تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که شامل دو بخش اطلاعات عمومی و اطلاعات تخصصی بود. برای بالا بردن روایی ابزار پژوهش، از پرسش های آزمون شده قبلی در پژوهش های مشابه و معتبر استفاده شد و برای تعیین پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضرایب آن برای متغیرهای پژوهش که شامل اهداف و انگیزه های جستجوی اطلاعات، ویژگی های ارزیابی و انتخاب منابع و موانع فرایند اطلاع یابی بودند، بالاتر از 0/70 و قابل قبول بود. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن و آزمون خی دو تک متغیره در نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که مهمترین دلیل جستجوی اطلاعات وکلا، پیشبرد دانش تخصصی و مهمترین منابع برای رفع نیازهای اطلاعاتی حقوقی مقررات حقوقی، شرکت در کارگاه های آموزشی حقوقی و مقاله های مجله های علمی هستند. همچنین اهم مشکلات وکلا برای دستیابی به اطلاعات، پراکندگی اطلاعات حقوقی در منابع مختلف، قدیمی بودن بسیاری از منابع و ناکافی بودن منابع در زمینه حقوق معرفی شدند. نتیجه گیری: مهمترین دلیل جستجوی اطلاعات، پیشبرد دانش تخصصی و پس از آن ارائه مقاله پژوهشی است که این یافته بیانگر نگرش علمی پاسخ گویان نسبت به رشته تخصصی خود است. کتاب ها (اعم از چاپی-الکترونیکی) و نشریات مهمترین منابع رسمی کسب اطلاعات در رفع نیازهای اطلاعاتی وکلا هستند. در میان منابع غیررسمی، کتابخانه سازمان یا مؤسسه حقوقی، مهمترین منبع کسب غیررسمی اطلاعات است؛ و موتور جستجوی گوگل رایج ترین موتور جستجوی مورد استفاده وکلا است. همچنین، مراجعه به کتابخانه و بازدید از تازه های کتابخانه، بعد از مطالعه نشریات تخصصی، مهمترین روش های روزآمدسازی اطلاعات هستند.
دخالت مراجعان در برنامه ریزی خدمات کتابخانه: مطالعه موردی کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پایش دیدگاه مراجعان درباره خدمات کتابخانه ملی ایران و استفاده از آن در برنامه ریزی خدمات است. روش پژوهش: روش این پژوهش کیفی است و از گروه کانونی و طوفان فکری و تصمیم گیری گروهی برای جمع آوری داده استفاده شد. گروه های کانونی با مشارکت 29 نفر از اعضا (در دو گروه 11 و 18 نفر) تا اشباع داده ها ادامه داشت . نرم افزار Maxqda برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل خدمات رسانی اداره کل اطلاع رسانی کتابخانه ملی ایران از دیدگاه مراجعین مراجعان در 4 درون مایه می گنجد. تحلیل کیفی داده های مراجعه کنندگانمراجعان منجر به استخراج 546 کد اولیه شد که به گزارش عوامل خدمات رسانی پرداخته بودند. بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله، در نهایت 14 زیردرون مایه حاصل گردید. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر وجود برخی مسائل و مشکلات موجود در میزهای خدمت کتابخانه ملی ایران را از دید مراجعان روشن ساخت و 4 درون مایه اصلی کتابدارن، مراجعان، خدمات و میزهای خدمت رسانی به تفکیک زیردرون مایه های آن مورد مطالعه قرار گرفت.
تحلیلی بر وضعیت مدیریت محتوا و کاربری در نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی وضعیت نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی ایرانی در زمینه میزان استفاده از انواع پورتلت های مدیریت محتوا و کاربری است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفه ای انجام شده است. جامعه آماری پنج نرم افزار کتابخانه دیجیتالی آذرسا، سیمرغ، تبیان، پروان، فراکاوش است. ابزار گردآوری داده ها سیاهه ارزیابی (محقق ساخته) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از انواع فنون آماری توصیفی به همراه آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو-ویلک و کروسکال -والیس استفاده شد. یافته ها: در حوزه مدیریت محتوا «سیمرغ» بهترین عملکرد را داشت. جامعه آماری در بخش «مدیریت رده بندی» حوزه مدیریت محتوا بهترین عملکرد و در بخش «مدیریت پیوندها» ضعیف ترین عملکرد را داشت. در حوزه مدیریت کاربری، «آذرسا»، بهترین عملکرد را داشت. جامعه آماری ضعیف ترین عملکرد این حوزه را در بخش «مدیریت تالار گفتگو» داشت. همچنین بین نرم افزارهای مورد بررسی در میزان به کارگیری انواع پورتلت های مدیریت محتوا و مدیریت کاربری تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: عملکرد جامعه آماری در مورد 114 پرتلت مدیریتی بررسی شد. جامعه آماری در حوزه مدیریت محتوا مبتنی بر سیاهه ارزیابی میانگین عملکردی 80 درصد داشت و میانگین عملکردی جامعه آماری در حوزه مدیریت کاربری زیر 63 درصد بود که در این میان «فراکاوش» و «پروان» عملکردی زیر50 درصد داشتند. بنابراین در مقایسه کلی این نتیجه حاصل شد که جامعه آماری در حوزه مدیریت محتوا بهتر از مدیریت کاربری عمل کرده است.
مدل سازی رفتار اطلاعاتی کاربران پایگاه های اطلاعاتی با روش شبکه عصبی با تأکید بر تعاملات پیشین آنها با نتایج جست وجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طراحی موتورهای جست وجو بررسی پایگاه داده مورد مطالعه و ایجاد ارتباط با آن دارای اهمیت است. در پژوهش حاضر با بررسی تعاملات کاربران پایگاه های اطلاعاتی با سیستم در حین جست وجو، به مدل سازی رفتار اطلاع یابی آن ها پرداخته می شود. این پژوهش یک مطالعه کاربردی است که با استفاده از شبکه عصبی اجرا شده است. داده ها از طریق مشاهده رفتار کاربران در استفاده از پایگاه داده «ایرانداک» و مطالعه لاگ کاربران گردآوری شده است. الگوی اغلب جست وجوهای انجام شده در بیشتر موارد به صورت «کلی به جزیی» و «اختصاصی» است. شرکت کنندگان جست وجوی خود را با اطلاعات کلی در مورد موضوع، مانند معرفی و بررسی حقایق، شروع نموده و سپس، هر یک بر روی جنبه های خاصی از موضوع تمرکز کردند. در بعضی موارد، کاربران در حین جست وجو ایده های جدیدی به دست آوردند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین استنتاج کرد که بر اساس مدل استخراجی، عواملی چون پیشینه کلی فرد در مورد موضوع، دانش موضوعی، محدوده زمان و ابزارهای در اختیار، پاسخ مورد نظر در جست وجو را تحت تأثیر قرار می دهد. موتورهای جست وجوی کنونی تنها بخشی از مدارک مرتبط با موضوع را در یک مجموعه داده بازیابی می کند. برای دسترسی به مطالب بیشتر و مناسب تر در حجم عظیم داده ها لازم است مدل های بهتری مورد بررسی قرار گیرد. روش شبکه عصبی پیشنهادی در این مطالعه امکان بهبود بازیابی اطلاعات را در مدت زمان کم فراهم می آورد. همچنین، با این روش می توان این امکان را به وجود آورد که مدل جست وجو هر مرتبه با جست وجوی کاربران به روزرسانی شده و نتایج کامل تر و دقیق تری به دست آید.
میزان کاربرد مؤلفه های مدیریت پست مدرن در موزه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : با افزایش سرعت تغییرات و ظهور ایده های نو در عصر پست مدرن، نحوه تفکر مدیران دستخوش تحول و دگرگونی شده و لزوم آشنایی با مباحث جدید مدیریت مطرح شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کاربرد مؤلفه های مدیریت پست مدرن در موزه های شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه پژوهش 324 نفر از مدیران و کارکنان موزه های شهر تهران بودند. برای به دست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد استفاده شد که تعداد حجم نمونه برابر با 205 نفر (47 نفر مدیر و 158 نفر کارکنان) محاسبه شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 33 سؤال و در شش مؤلفه مدیریت پست مدرن «ترغیب (5 سؤال)، خودکنترلی (5 سؤال)، رهبری خدمتگزار (7 سؤال)، سازمان دهی فعال (5 سؤال)، نوآوری (6 سؤال)، هم آفرینی (5 سؤال)» در دو وضعیت موجود و مطلوب طراحی شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (آزمون خی) از نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. نتیجه گیری : بنا به اهمیت و نقش موزه ها در عصر پست مدرن، مدیران و کارکنان موزه ها باید قادر به مشاهده افقی فراتر از مسائل موقتی سازمان مادر باشند. لازم است که مدیران و متولیان موزه ها به مواردی از قبیل ارتباط بین مدیران و کارکنان، تفویض اختیار به کارکنان و ایجاد فرهنگ کار تیمی به منظور افزایش خلاقیت و نوآوری، تغییر در چشم اندازها و راهبردهای سازمان متناسب با تغییرات محیطی و برگزاری دوره های آموزشی بیش ازپیش توجه داشته باشند.
تأثیر آموزش سواد دیداری بر رشد خلاقیت و مؤلفه های آن در دختران ده ساله براساس دیدگاه گیلفورد با محوریت کتاب تصویری بدون کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سواد دیداری که به معنای مهارت تفسیر علائم، خطوط و رنگ ها و درک پیام در تصویر است، به دلیل تسلط تصویر بر متن در عصر حاضر، از ضروریات و مکمل سواد اطلاعاتی است (ACRL, 2011). علاوه بر اینکه خوانش صحیح کتاب های تصویری بدون متن، در گرو برخورداری از مهارت سواد دیداری است، این کتاب ها می توانند ابزاری در خدمت آموزش سواد دیداری نیز باشند. از آنجایی که افزایش مهارت سواد دیداری با رشد خلاقیت، رابطه مستقیم دارد، بنابراین کتاب تصویری می تواند ابزاری برای آموزش سواد دیداری و افزایش خلاقیت باشد. بدین منظور پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد دیداری بر میزان رشد خلاقیت و مؤلفه های آن در دختران ده ساله محصل در دبستان های شهر مشهد با محوریت کتاب تصویری انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، در زمره پژوهش های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، همه کودکان دختر 10 ساله محصل در دبستان های مشهد در سال تحصیلی 98-99 بود که از این میان آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفت. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه، آموزش و تمرین سواد دیداری را دریافت کرد. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و پرسشنامه محقق ساخته سواد دیداری کودک بود که توانایی آزمودنی ها را سنجید. روایی پرسشنامه سواد دیداری، با نظر متخصصان علوم ارتباطات تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (91/0) مورد محاسبه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میان نمرات خلاقیت کودکانی که آموزش سواد دیداری را دیده اند، با کودکانی که این آموزش ها را ندیده اند، تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که این آموزش ها منجر به افزایش شاخص های سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط در ایده های آنان و در نتیجه باعث افزایش میزان خلاقیت آنان شده است. نتیجه : اکنون پرداختن به آموزش سواد دیداری در کنار سواد اطلاعاتی به دلیل سلطه تصویر، از سوی کتابداران مطرح است. به خصوص اینکه این مهارت می تواند بر توانائی افراد نظیر خلاقیت اثرگذار باشد. آموزش سواد دیداری اقدامی مشترک بین اعضای هیئت علمی، کتابداران، موزه داران، آرشیوداران، حرفه مندان منابع بصری، و متخصصان فناوری آموزشی است (ACRL, 2011)، اما در مدارس، به صورت تفننی برگزار می شود (فلسفی، 1394) و مسئولیت سایر نهادهای آموزشی به ویژه کتابخانه ها را برجسته می کند. به منظور پرداختن به این آموزش لازم است، نظیر پژوهش حاضر، پروتکل های آموزشی با مشارکت دیگر حوزه ها نظیر ارتباطات و علوم تربیتی تقویت شود. همچنین ضرورت دارد از راهکارهای چندگانه به منظور آموزش بهره گرفته شود. این پژوهش از کتاب تصویری برای آموزش استفاده کرد. در نتیجه می توان بیان کرد علاوه بر اینکه درک کتاب تصویری نیازمند سواد دیداری است، خود نیز به عنوان ابزار آموزش سواد دیداری استفاده شود. بنابراین پژوهش های آینده باید به بررسی چگونگی تقویت سواد دیداری در کتابخانه، افزایش آن در کاربران، شناسایی کتاب های تصویری مؤثر و نیز شناسایی پروتکل مناسب آموزشی بپردازند.
تحلیل مسیر انتظار تلاش، تأثیر اجتماعی و شرایط تسهیل گر در قصد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات: نقش واسطه گری انتظار عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
173 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر انتظار تلاش، تأثیر اجتماعی و شرایط تسهیل گر در قصد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با نقش واسطه ای انتظار عملکرد در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی براساس مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به حجم 1500 نفر است. نمونه آماری این تحقیق 306 نفر بوده و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، ترجمه و ترکیب پرسش نامه استاندارد بوده که بر پایه استفاده از فناوری به وسیله پژوهشگر اصلاح شده است. روایی پرسش نامه براساس روایی محتوایی، روایی صوری و روایی سازه (تحلیل عاملی تاییدی، CFA) تایید شده و ضریب پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 86/0 به دست آمده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون) و آمار استنباطی (تحلیل مسیر مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای انتظار تلاش، تأثیر اجتماعی و شرایط تسهیل گر با نقش واسطه ای انتظار عملکرد، اثر علّی مثبت و معناداری بر قصد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز دارند (p<.01). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر متغیرهای تحقیق در قصد استفاده از فناوری، لازم است نگرش سازمان های آموزشی و سیاست گذاران براساس نتایج چنین تحقیقاتی مورد توجه قرار گرفته و بیش از پیش، علاقه مندی و نیازهای دانشجویان در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی شود.
مروری نظام مند بر توسعه هستی شناسی ها با استفاده از فولکسونومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ایجاد تصویری روشن از پژوهش های توسعه هستی شناسی ها با استفاده از فولکسونومی به عنوان ابزار معنایی در راستای مدیریت اطلاعات در محیط های الکترونیکی است. روش شناسی:این مطالعه به روش مرور نظام مند انجام گرفته است. به همین منظور پس از تعیین سوالات و معیارهای ورود و خروج منابع، با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی 87 مقاله بین سال های 2019-2003 به دست آمد. در نهایت پس از غربال در مراحل مختلف، 29 مقاله (27 مقاله به زبان انگلیسی و دو مقاله به زبان فارسی) مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و تحلیل شدند. برای استخراج داده ها، ابتدا فرم استخراج داده ها در اکسل به صورت دستی طراحی شد و داده های استخراج شده با استفاده از نرم افزار اکسل آنالیز و نمودارهای مربوطه رسم شدند. یافته ها: برآیند مطالعه حاضر نشان دهنده ی آثار مثبت هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی در محورهای موضوعی مهم شامل سازماندهی و بازیابی اطلاعات و یادگیری خودکار است. افزایش محبوبیت این ابزار معنایی در فضای مجازی در بین کاربران می باشد. همچنین برای تعیین روابط معنایی غنی و دقیق برچسب ها به بهره مندی از مجموعه داده های بزرگ تر تاکید شده است. استفاده از معنای پنهان در فولکسونومی برای بهبود هستی شناسی ها و کشف مکمّل همزیستی هستی شناسی ها و فولکسونومی و بهره مندی از تفاوت های بین آنها نیز می تواند برای تکامل وب معنایی مفید باشد. عامل مهم بر تاکید استفاده از معنای پنهان فولکسونومی، پتانسیل بالای فولکسونومی در افزایش ایجاد روابط معنایی است. نتیجه گیری: هرچند مطالعات کاربرد فولکسونومی در توسعه هستی شناسی ها از سال 2003 آغاز شده است، اما با گذشت زمان بسیار طولانی، همچنان محدویت معنایی در فولکسونومی، موضوع چالش برانگیزی است. با توجه به اهمیت تلفیق فولکسونومی و هستی شناسی در بهبود روابط معنایی در نظام های اطلاعاتی و کسب داده های مفید از این برچسب ها، برای درک بهتر نیازهای اطلاعاتی کاربران، کماکان نیاز به مطالعات بیشتر در دستیابی به راهکارهای های مؤثر در رفع ابهامات معنایی برچسب ها و ساختارمند نمودن آن ها است. نتایج این مطالعه می تواند چشم اندازهای پژوهشی تازه ای را برای متخصصان در عرصه ی مدیریت اطلاعات و وب معنایی ترسیم نماید.
استخراج ویژگی های متنی و معنایی در یادگیری رتبه بندی جهت بازیابی اسناد وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور وب معنایی، تعریف و استفاده از ویژگی های معنایی در الگوریتم های یادگیری رتبه بندی هم مطرح شده است. یک چالش مهم در این زمینه عدم استفاده از ویژگی های جامع و همچنین، عدم ترکیب کامل از ویژگی های متنی و معنایی است. در این مقاله، با تعریف ویژگی های معنایی جدید در چهار دسته ویژگی های مبتنی بر گراف و پایگاه دانش، ویژگی های مبتنی بر تکرار موجودیت، ویژگی های مبتنی بر فیلدهای متنی، و ویژگی های مبتنی بر نمایش برداری کلمات و متون به این چالش پاسخ داده شده است. جهت ارزیابی از مجموعه داده MQ-2007 متعلق به LETOR4، که حاوی ویژگی های متنی آماده است، و شش الگوریتم یادگیری رتبه بندی استاندارد استفاده شده است. نتایج تجربی نشان می دهد که ویژگی های معنایی و نیز ترکیب آن ها با ویژگی های متنی باعث بهبود 50 درصدی نسبت به استفاده از تنها ویژگی های متنی می شوند. در انتها، از یک الگوریتم انتخاب ویژگی برای انتخاب بهترین ویژگی های معنایی استفاده شده که منجر به بهبود 7 درصدی نسبت به الگوریتم های رتبه بندی بدون انتخاب ویژگی شده است.
ارزیابی پیشینه های پژوهش پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی براساس ساختار و محتوای مطلوب پیشینه نویسی درسال های 1398- 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل بخش پیشینه ی پژوهش پایان نامه های کارشناسی ارشد پنج رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی، علوم اجتماعی، روان شناسی، علوم سیاسی و مشاوره در سال های 1393 تا 1398 دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کمی از نوع کاربردی است، 140 عنوان پایان نامه مورد بررسی گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، چک لیست است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه ی میانگین ها استفاده شده است.یافته ها: بیانگر آن است، در خصوص ساختار در رشته، رشته ی مشاوره بالاترین درصد و رشته ی علوم سیاسی پایین ترین درصد را از نظر رعایت ساختار به خود اختصاص داده اند. در بُعد محتوا بر حسب رشته، رشته ی علوم اجتماعی بالاترین درصد و رشته ی روا ن شناسی پایین ترین نمره را کسب کرده اند. در ساختار بر حسب سال، هر اندازه پیشینه های پژوهش به سال 98 نزدیک تر شده اند، عملکرد بهتری داشته اند، و در محتوا نیز برحسب سال، هر چه به سال 98 نزدیک شده است، عملکرد ضعیف تری داشته اند، این بدان معناست که پیشینه های پژوهش در سال های 93 و 94 عملکرد بهتری داشته اند. هم چنین یافته ها بیانگر جایگاه دوم رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی در بین سایر رشته ها است. در این رشته از لحاظ ساختار بر حسب سال، سال 95 و از لحاظ محتوا نیز بر حسب سال ، سال 93 در بین دیگر سال ها وضعیت بهتری داشته است. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده، پیشینه های پژوهش از لحاظ ساختار در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارند، اما از لحاظ محتوا ضعیف، و از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند.
استفاده از عناصر هستان نگاری موجود در ساخت هستان نگار جدید: ارائه و آزمون روشی نظام مند مبتنی بر ادغام هستان نگارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیی از رو کیردها در ساخت هستان نگار جدید ادغام عناصر هستا ننگارهای موجود است. ب هرغم ارائه ابزار و رو شهای مختلف ادغام هستان نگار، تعداد بسیار کمی از آ نها در تعاملی یکپارچه با یک رو ششناسی توسعه هستان نگار عمل کرده و هی چیک زبان فارسی را پشتیبانی نم یکند. در این نوشتار روشی نظام مند برای استفاده از هستا ننگارهای موجود با پشتیبانی از زبان فارسی و در تعامل با یک رو ششناسی کامل توسعه هستان نگار معرفی شده است. از آنجا که این پژوهش ب هدنبال ارائه یک محصول فناوری اطلاعات )یک روش و ابزار مرتبط با آن( است، روش پژوهش علم طراحی را به کار گرفته است. فرایند و الگوریت مهای روش پیشنهادی این پژوهش بر اساس چرخه عمومی پژوهش علم طراحی ایجاد شده و بهبود و تکامل یافته اند. این روش برای تولید هستا ننگار جامع مؤسس ههای آموزشی و پژوهشی زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد استفاده قرار گرفت و محصول نهایی در تقابل با یک استاندارد طلایی، ارزیابی و صحت آن تأیید شد. یافت ههای مهم این پژوهش شامل یک روش ساخت هستا ننگار با رویکرد ادغام عناصر هستان نگا رهایموجود و همچنین، یک هستان نگار آموزش عالی حاصل از اجرای این روش است.
ارزیابی تأثیر پژوهش با استفاده از دگرسنجی(مطالعه موردی: تولیدات علمی ایران در حوزه های علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر، نمایه شده در پایگاه اسکوپوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که با هدف ارزیابی تأثیر تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در دو حوزه علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر با استفاده از شاخص های دگرسنجی(آلتمتریکس) و علم سنجی انجام شده است. در این پژوهش مقاله های منتشر شده پژوهشگران ایرانی در حوزه های موضوعی علوم کامپیوتر و علوم اجتماعی که در بازه زمانی 2014 تا 2018 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده اند و به دلیل دارا بودن شناساگر شیء دیجیتال ( DOI ) امکان رصد فعالیت آلتمتریک آنها وجود دارد، مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای بررسی حضور و میزان انتشار بروندادهای پژوهشی در رسانه های اجتماعی و نیز سنجش میزان تأثیر آنها از اطلاعات برخی از مهم ترین ارائه دهندگان خدمات آلتمتریکس از قبیل آلتمتریکس اکسپلورر و پلام آنالیتیکس استفاده شده است. همچنین ارتباط عوامل مختلف از قبیل(همکاری علمی پژوهشگران و دسترسی آزاد مجلات) با میزان تأثیر بروندادهای مورد مطالعه و نیز ارتباط بین فعالیت آلتمتریک و کیفیت مجلات پژوهشی با استفاده از آزمون های همبستگی مناسب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد میزان حضور مقالات پژوهشگران ایرانی حوزه علوم اجتماعی در رسانه های اجتماعی حدود 12 درصد و در حوزه علوم کامپیوتر تنها حدود چهار درصد از مجموع مقالات بازیابی شده را تشکیل می دهد. مهم ترین رسانه های اجتماعی منتشرکننده مقالات پژوهشگران ایرانی در هر یک از دو حوزه موضوعی فوق به ترتیب عبارتند از: مندلی، توییتر و فیسبوک. با توجه به پایین بودن میزان ضریب همبستگی دو متغیر همکاری علمی پژوهشگران و میزان تأثیر تولیدات علمی، به نظر می رسد افزایش تعداد نویسندگان مقالات در دو حوزه موضوعی فوق، تأثیر قابل توجهی در نمره آلتمتریک این مقالات ندارد. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه آماری معنادار و ضعیفی را میان دو متغیر دسترسی آزاد مجلات و میزان تأثیر علمی مقالات(نمره آلتمتریک) در حوزه علوم اجتماعی نشان می دهد. در حالی که در حوزه علوم کامپیوتر رابطه آماری معنی دار بین دو متغیر فوق مشاهده نشد. همچنین با توجه به وجود همبستگی بین دو متغیر کیفیت مجلات منتشرکننده مقالات و عملکرد آلتمتریک آنها در هر دو حوزه موضوعی می توان نتیجه گرفت مقالات منتشرشده در مجلات با شاخص های کیفیت بالاتر، دارای نمره آلتمتریک بیشتری بوده و از میزان حضور بیشتری در رسانه های اجتماعی برخوردار هستند. نتایج اینگونه مطالعات نشان می دهد با بهره گیری از شاخص های آلتمتریکس می توان میزان تأثیر بروندادهای پژوهشی در حوزه های مختلف موضوعی را ارزیابی و با یکدیگر مقایسه کرد. در همین راستا سیاست گذاران علم و فنآوری می توانند در کنار شاخص های سنتی ارزیابی پژوهش، از شاخص های نوین آلتمتریکس به عنوان ملاکی برای ارزیابی علمی پژوهشی پژوهشگران و دانشگاهیان در سیاست گذاری علم استفاده نمایند.
Persian Speech Emotion Recognition Approach based on Multilayer Perceptron(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
177 - 187
حوزههای تخصصی:
Emotion recognition from speech has noticeable applications within the speech-processing systems. The goal of this paper is to permit a totally natural interaction among human and system. In this paper, an attempt is made to design and implement a system to determine and detect emotions of anger and happiness in the Persian speech signals. Research on recognizing some emotions has been done in most languages, but due to the difficulty of creating a speech database, so far little research has been done to identify emotions in Persian speech. In this article, because of the dearth of a suitable database in Persian to detect feelings, before everything, a database for moods of happiness and anger and neutral (with no emotion) in Persian, including 720 sentences was set up. Then the frequency features of speech signals obtained from Fourier transform such as maximum, minimum, median and mean as well as LPC coefficients were extracted. Then, the MLP neural network was used to detect emotions of happiness and anger. Results show that our algorithm performs 87.74% accurately.
نقش رهبری تحول آفرین، انگیزه فردی و تسهیم دانش در رفتار کار نوآورانه کارکنان کتابخانه های عمومی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری تحول آفرین با میانجیگری انگیزه فردی و تسهیم دانش بر رفتار کار نوآورانه کارکنان کتابخانه های عمومی استان فارس است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف پژوهشی کاربردی است که به روشِ توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان کتابخانه های عمومی استان فارس است که در زمان انجام تحقیق 350 نفر بوده اند. جامعه نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 184 نفر تعیین شده است. به منظور گردآوری داده ها، از پرسش نامه های افسر، مسعود و عمرانی (2019) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رهبری تحول آفرین به صورت مستقیم بر رفتار کار نوآورانه تأثیری مثبت و معنادار (450/3 t= ) و به صورت مستقیم بر انگیزه فردی تأثیری مثبت و معنادار دارد (201/7 t= ). همچنین، انگیزه فردی به صورت مستقیم بر رفتار کار نوآورانه تأثیری مثبت و معنادار دارد (847/3 t= ). به علاوه، رهبری تحول آفرین به واسطه انگیزه فردی تأثیری غیرمستقیم و معنادار بر رفتار کار نوآورانه دارد (775/3 t= ). همچنین، رهبری تحول آفرین با توجه به نقش تعدیل گر تسهیم دانش، تأثیری مثبت و معنادار بر رفتار کار نوآورانه دارد (703/7 t= ). تسهیم دانش رفتار نیز کار نوآورانه را تقویت می کند. اصالت/ارزش: رهبری تحول آفرین با تأثیر بر انگیزه فردی موجب بهبود رفتار کار نوآورانه در کارکنان کتابخانه های عمومی می شود. همچنین، تسهیم دانش موجب تقویت تأثیرگذاری رهبری تحول آفرین بر رفتار کار نوآورانه می شود. پژوهش حاضر از این نظر دارای نوآوری است که برای اولین بار نقش رهبری تحول آفرین در رفتار کار نوآورانه در محیط کتابخانه های عمومی استان فارس برای اولین بار بررسی کرده است.
بررسی راهبردهای حاکمیت داده برای ارائه خدمات اطلاعاتی مؤثر در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ابعاد پیاده سازی راهبردهای حاکمیت داده در برنامه ریزی به منظور ارائه خدمات اطلاعاتی کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری عبارت است از کتابخانه های مرکزی واحدهای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی (35 واحد)، و مدیران و کتابداران این کتابخانه ها (155 نفر). یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگرش کتابداران در خصوص مؤلفه های هفت گانه کیفیت داده، کاربرد داده، فرایند داده، استاندارد داده، یکپارچگی داده، امنیت داده، و مدل سازی داده درباره ارائه خدمات اطلاعاتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی فاقد ارتباط معنادار است. همچنین، به جز عنصر کاربرد و استاندارد داده در بخش سطح تحصیلات، بقیه مؤلفه ها در ارتباط با سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کاری ارتباط معناداری ندارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین امکان اجرای راهبردهای حاکمیت داده در سازماندهی اطلاعات بالاتر از حد متوسط جامعه بوده و کتابداران امکان اجرای راهبردهای حاکمیت داده در ارائه خدمات اطلاعاتی را در کتابخانه های مرکزی دانشگاهی بالاتر از حد متوسط، یعنی مطلوب ارزیابی می کنند. بر این اساس، بیشترین تا کمترین امتیاز برای مؤلفه ها شامل کاربرد داده، فرایند داده ، کیفیت داده، یکپارچگی داده، امنیت داده ، مدل سازی داده و استاندارد در ارائه خدمات تعیین شده است. همچنین، نتایج نشان می دهد که کتابخانه ها می توانند تا حد زیادی این راهبردها را اجرایی سازند. اصالت اثر و تأثیرگذاری حاکمیت داده در موضوع سازماندهی منابع اطلاعاتی به برنامه ریزی مناسب در کتابخانه های دانشگاهی منجر می شود.
نقد کتاب «درآمدی بر مطالعه و نقش خدمات ویژه کتابخانه های عمومی در توسعه فرهنگ مطالعه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد حاضر از دو منظر ساختاری و محتوایی نوشته شده است؛ در بخش ساختاری به بررسی مواردی مانند عنوان اثر، ویژگی های ظاهری مانند جلد و قطع کتاب، معرفی شخصیت علمی نویسنده، پیشگفتار و مقدمه پرداخته شده و سعی شده که ایرادهای نگارشی و تایپی نیز بررسی شود. در بخش محتوایی نیز پیشینه اثر، تناسب اهداف نویسنده با محتوا و عنوان، داشتن نظم منطقی و انسجام بین مطالب و ... بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهد که نقاط ضعف کتاب بر نقاط قوت آن غالب است و نمی توان کتاب حاضر را کتاب علمی دقیق و تحسین برانگیز معرفی کرد. در بُعد ظاهری نیز اهداف روشن، تایپ خوب و نیز زبان کتاب از نقاط قوت آن است؛ اما نداشتن پشت جلد مناسب، پیشگفتار، کوتاهی مقدمه، یکسان نبودن فهرست مطالب و نیز نداشتن تصویر و شکل از نقاط ضعف آن است. محتوا نیز دارای نقاط قوت است؛ مانند سازگاری با فرهنگ اسلامی، داشتن نظم منطقی و انسجام مطالب، رعایت بی طرفی علمی، اما نقاط ضعف آن بسیار است؛ ازجمله فقدان مسئله مندی، نداشتن نوآوری در مقایسه با سایر آثار مشابه، نبود اثری از قلم نویسنده، فقدان تحلیل علمی نویسنده و نبود یک جمع بندی کلی از تمامی مطالب.