فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به منزله منبعی ارزشمند و مهم در کتابخانه ها محسوب می شود و کتابخانه ها برای بقا و نیل به اهداف خود نیازمند به اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود هستند. از سوی دیگر، از عوامل مهم بقا و حیات کتابخانه ها، داشتن نیرویی توانمند و با روحیه کاری بالاست. به عبارت دیگر، اهمیت منابع انسانی به مراتب از فناوری های جدید و منابع مادی و مالی بیشتر است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با درنظرگرفتن نقش میانجی حافظه سازمانی و یادگیری مشارکتی الکترونیک در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه پژوهش که شامل کتابداران دارای تحصیلات دانشگاهی در کتابخانه ملی، که در چهار بخش فراهم آوری، سازماندهی، اطلاع رسانی و آموزش و پژوهش هستند، گردآوری شد. برای بررسی روایی ابزار سنجش از روایی سازه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای آزمون فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تسهیم دانش به صورت مستقیم تأثیر معناداری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان دارد. این در حالی است که تأثیر تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان به صورت غیرمستقیم و از طریق دو متغیر حافظه سازمانی و یادگیری مشارکتی الکترونیک به مراتب بیشتر از تأثیر مستقیم است. نتایج همچنین نشان داد که حافظه سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان تأثیری ندارد.
ارزیابی ساختاری و محتوایی بانک مستندات ایران براساس مدل مفهومی فراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی بانک مستندات ایران براساس مدل فراد از منظر انطباق ساختاری و محتوایی است. روش شناسی: برای انجام این مطالعه ترکیبی از روش مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی استفاده شد. برای کمّی سازی خصیصه های فراد نیز رویکرد امتیاز وزنی به کار رفت. یافته ها: میانگین انطباق ساختاری و محتوایی ""بانک مستندات ایران"" با مدل فراد به ترتیب 48/80 و 13/22 امتیاز است. بیشترین و کمترین میانگین انطباق ساختاری به ترتیب مربوط به نقش کاربری ""توجیه"" با 18/93 و ""یافتن"" 33/67 امتیاز است. بیشترین و کمترین میانگین انطباق محتوایی در نقش های کاربری مربوط به ""یافتن"" با 36/25 و کمترین مربوط به نقش کاربری ""بافتارنمایی"" با 11/21 امتیاز است. نتیجه گیری: وجود تفاوت معنادار بین میانگین انطباق ساختاری و محتوایی پیشینه های مستند مارک ایران با مدل فراد دیده می شود. مارک ایران توانسته است ساختار بالقوه مناسبی را برای پیاده سازی مدل فراد مهیّا کند، اما به کار نگرفتن این ساختار در تولید داده های مستند سبب شده است که در حال حاضر محتوای لازم برای اجرای مدل فراد وجود نداشته باشد. لذا ایجاد الگویی برای افزایش کارکرد داده های مستند کتابخانه ملی در جهت اف.آر.بی.آر. سازی ضروری است.
الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ترکیبی، با اتخاذ رهیافت حقوق مدنی و خدمات دولتی نوین، در مرحله نخست، پس از انجام 11 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی را بر اساس راهبرد پژوهش کیفی و با استفاده از نرم افزار کدگذاری MAXQDA مدل سازی کرده و سپس در مرحله دوم، روابط بین عناصر نظریه با استفاده از نرم افزار Smart PLS2 در معرض آزمون کمّی قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و در این راستا، متناسب با طرح ساختارمند «اشترواس و کوربین» پنج فرضیه تنظیم و آزمون گردید. تحلیل داده ها در روش کمّی مبیّن آن است که فشارهای ناشی از سیاست های نظام و ضرورت همگامی با دیدگاه های روز جهانی در میل به به کارگیری مدیریت منابع انسانی الکترونیکی اثر معناداری دارد. از بین شرایط زمینه ای کشور، ملاحظات سازوکارهای ساختاری کلان، ملاحظات بازیگران، ملاحظات حاکمیتی در اتخاذ راهبرد خدمات دولتی نوین اثر معنا داری دارد و از آن طریق موجب پیامدهای حاصل از اجرای آن در سازمان های دولتی می شود و بر آن مؤثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی تأثیر مثبت و معناداری در اتخاذ راهبرد خدمات دولتی نوین ندارد و در کشور ما اگرچه با تحولات گسترده و روند توسعه سیاسی اخیر تا حدودی خلأ موجود بین تدوین کنندگان خط مشی عمومی، مجریان نظام، و مردم برطرف شده، اما هنوز راه طولانی در پیش است.
تحلیل وضعیت تولیدات علمی محققان ایرانی در برخی حوزههای موضوعی با استفاده از شاخصهای علمسنجی و تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت تولیدات علمی محققان ایرانی در سه حوزه فناوری اطلاعات، مدیریت، علم اطلاعات و دانش شناسی در صدد پرداختن به این مسئله است که مجموعه تولیدات علمی محققان ایرانی (نمایه شده در پایگاه استنادی «وب آوساینس» و در بازه های زمانی مختلف) در حوزه های فوق بر مبنای شاخص های کمّی و کیفی علم سنجی چه وضعیتی داشته اند؟ همچنین، در راستای آشنایی هرچه بیشتر با وضعیت همکاری علمی پژوهشگران این حوزه ها به مطالعه شبکه هم تألیفی این محققان با استفاده از شاخص های تحلیل شبکه های اجتماعی می پردازد. مجموعه داده های بازیابی شده بر مبنای شاخص های کمّی و کیفی علم سنجی مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس، با استفاده از روش تحلیل شبکه و نرم افزارهای مناسب، شبکه هم تألیفی تولیدات مورد بررسی، به تفکیک برای هر یک از حوزه های مورد مطالعه ترسیم شد. این شبکه در دو سطح کلان و خرد با استفاده از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شاخص کمّی تعداد تولیدات علمی و شاخص کیفی تعداد استنادات در حوزه های مدیریت و فناوری اطلاعات همبستگی ضعیفی وجود دارد. این بدین معناست که در این دو حوزه افزایش تعداد مقالات لزوماً منجر به افزایش تعداد استنادات نشده است، در حالی که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بین این دو شاخص، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل شبکه هم تألیفی نشان می دهد که میزان شاخص درجه تراکم و نیز انسجام شبکه در هر سه حوزه مورد مطالعه پایین بوده و نویسندگان ارتباطات اندکیبا یکدیگر برقرار کرده اند. میانگین شاخص ضریب خوشه بندی شبکه های مورد بررسی، به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات، نشا ن دهنده تمایل نسبتاً بالای اعضای شبکه به تشکیل خوشه های مختلف است. همچنین، با تعیین شاخص های مرکزیت (درجه، بینیّت و نزدیکی) نویسندگانِ هر یک از حوزه های مورد مطالعه، عملکرد آن ها، و نیز برترین نویسندگان برای هر یک از شاخص های مذکور مشخص شد. نتایج این پژوهش می تواند با مشخص نمودن ابعاد همکاری علمی در هر یک از حوزه های مورد بررسی در کمک به سیاست گذاری های پژوهشی تأثیرگذار باشد
تحلیلی بر رتبه بندی دانشگاه های ایران با استفاده از شاخص های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در توسعه کشورها نقش اساسی دارند و ضروری است عملکرد آنها با روش ها و معیارهای مناسب مورد ارزیابی قرار گیرد. در بین کارکردهای مختلف دانشگاه ها، پژوهش و تولید علم نقش برجسته ای دارد و بررسی برون دادهای علمی، بخش مهمّی از ارزیابی علمکرد علمی دانشگاه ها محسوب می شود. یکی از روش های ارزیابی برون دادهای علمی، به کارگیری شاخص های علم سنجی است. در این زمینه، شاخص های متعدّدی به منظور ارزیابی کمّی و کیفی برون دادهای علمی پژوهشگران تعریف شده که می تواند به سطح مؤسّسات توسعه یابد. در این مقاله، با روش پیمایشی – توصیفی تعداد 285526 مقاله علمی مربوط به 76 دانشگاه و مؤسّسه آموزش عالی دولتی تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. داده های هر دانشگاه به صورت جداگانه با استفاده از شاخص های تعداد تجمّعی برون دادهای علمی، تعداد استنادها، سهم کیفی، شاخصh ، پارامترm و شاخصg مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و رتبه بندی مؤسّسات انجام شد. نتایج نشان می دهد که دانشگاه تهران از نظر تعداد تجمّعی برون دادهای علمی و تعداد استنادها، دانشگاه صنعتی شریف از نظر شاخصh و شاخصg ، و دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل از نظر پارامترm برترین دانشگاه های ایران در بین دانشگاه های مورد بررسی هستند. در رتبه بندی های انجام شده، رتبه بندی بر اساس پارامترm جایگاه بسیاری از دانشگاه ها را به علّت قدمت پژوهشی تغییر داده است. در نهایت، مقایسه نتایج رتبه بندی های ارائه شده با نتایج نظام های رتبه بندی ISC وURAP مورد بحث قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که رتبه بندی دانشگاه های ایران از نظر شاخص های تعداد تجمعی مقالات، تعداد استنادها، شاخصh و شاخصg همبستگی شدیدی با نتایج نظام های رتبه بندیISC وURAP دارند.
بررسی مقوله ارتباط در فرایند اطلاع یابی در فضای مجازی براساس نظریه تغییر بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مقوله ارتباط در فرایند اطلاع یابی براساس نظریه تغییر بنیادین در فضای مجازی است. روش شناسی:با رویکر کیفی و استفاده از نظریه زمینه ای داده های مورد نیاز گردآوری شد. برای سنجش نظریه، جامعه آماری از میان دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تبریز و با روش گلوله برفی نمونه گیری شد. برای تحلیل داده ها نیز نرم افزار مکس کیو.دی.ای. بهره برداری گردید. یافته ها:پس از سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی 9 طبقه مفهومی مرتبط به مقوله ارتباط در فرایند اطلاع یابی در بستر فضای مجازی شناسایی شد. این طبقات مفهومی عبارت اند از: ظرفیت و ویژگی های فضای مجازی در راستای برقراری ارتباط، شبکه ارتباطی دانشجویان به هنگام اطلاع یابی در فضای مجازی، تأثیر فضای مجازی بر میزان اعتماد دانشجویان، نحوه به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی در فضای مجازی، چگونگی به اشتراک گذاری احساسات درونی در فضای مجازی، تأثیر فضای مجازی بر میزان تمایل به انجام کارهای مشارکتی، نحوه استفاده از بستر فضای مجازی در انجام کارهای مشارکتی، نحوه حل مسئله به صورت تیمی در فضای مجازی، و نحوه مواجهه با دیدگاه های متنوع. نتیجه گیری:دانشجویان برای اطلاع یابی علاقه مند به استفاده از ظرفیت های ارتباطی فضای مجازی هستند؛ اما با چالش ها و مخاطرات آن آشنایی کامل ندارند.
آیا مدیریت حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران امری ضروری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اینکه سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان نهادی فرهنگی تا چه حد به ملزومات دانش سازمانی توجه دارد و از نظر کارکنان تا چه حد استقرار حافظه سازمانی به منزله پایگاهی برای ذخیره، مستندسازی، و به کارگیری دانش ضرورت دارد. روش شناسی:این پیمایش با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته داده های مورد نیاز در زمینه های کسب دانش، اشتراک دانش، کاربرد دانش، و ذخیره دانش را جمع آوری کرد. جامعه آماری شامل 253 نفر از کارکنان با تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد بودند که به صورت کل شمار نظرسنجی به عمل آمد، نهایتا 248 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی ابزار، صوری و محتوایی بوده و برای سنجش اعتبار ابزار نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضریب 702/0 وضعیت گویه ها مناسب ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کای اسکوئر بهره گرفته شد. یافته ها:2/26% کارکنان (بالاترین سهم) اذعان داشته اند که اطلاعات مورد نیاز خود را از مسئول واحد و به صورت شفاهی کسب می کنند اما مایلند اطلاعات مورد نیاز را مستندشده و به صورت الکترونیکی دریافت کنند. تقریبا 100% کارکنان به اشتراک گذاری دانش و تجربیات را بیش از حد متوسط در روند بهتر کارها مؤثر دانسته اند و تمایل آنها به اشتراک دانش در حد بالا ارزیابی شده است. راهبردهای مدیریتی در این سازمان کمتر از حد متوسط کاربرد دانش و تجربیات پیشین را مورد حمایت قرار می دهد. بالاترین دلیل این امر، بی توجهی به جایگاه افراد باتجربه و دانش پیشین ذکر شده است. از نظر کارکنان، پیش نیازهای ذخیره و مستندسازی دانش و تجربیات در این سازمان بیش از حد متوسط مهیّاست. نتیجه گیری:با توجه به شرایط موجود، ایجاد نظام مدیریت حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ضروری است.
آزادی اطلاعات و سناریوهای آینده
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
131 - 157
حوزههای تخصصی:
چکیده<br /> در دنیای معاصر، آزادی اطلاعات به عنوان لازمه دموکراسی شناخته شده و اکسیژن مردم سالاری لقب گرفته است. تجربه نشان داده است که حق دسترسی افراد به اطلاعات، به تنوع بیان های رسانه ای منجر شده، امکان بررسی صحت اخبار و اطلاعاتی را که به مردم ارائه می شوند افزایش می دهد.بنابراین، آشنایی اصحاب رسانه با محتوا و ساز و کارهای اعمال حق دسترسی به اطلاعات امری ضروری است.از این رو، آینده پژوهی به عنوان دانشی نوظهور خواهد توانست متخصصان حوزه رسانه و نویسندگان مطبوعات را یاری نمایدتا ضمن مشخص نمودن موانع اصلی آزادی اطلاعات، سازوکارهای عملی بسط و گسترش آن را ترسیم نمایند. در این مقاله، با توجه به روندهای آزادی اطلاعات در کشور، با رویکرد آینده پژوهانه و به روش سناریو نویسی، آینده های مواجهه آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران مورد تحلیل قرار می گیرند.سئوال اصلی این پژوهش، بررسی آینده های متصور برای آزادی اطلاعات در مطبوعات است.تحقیق مورد نظر،ترکیبی- اکتشافی است و داده های این مطالعه به روش تحلیل محتوا و پیمایش جمع آوری و تحلیل شده اند.جامعه آماری پژوهش، شامل فعالان در حوزه آزادی اطلاعات و رسانه است. حجم نمونه آماری تحقیق مورد نظر 65 نفراست که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. در این تحقیق به تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فناوری بر روند آزادی اطلاعات پرداخته شده است.با توجه به این عوامل و بررسی شاخص های مربوط به هریک، چهار سناریو برای آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران طراحی شده است.
برونداد علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر پایه شاخص هرش از ابتدا تا سال 2016
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه برونداد اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر اساس شاخص اچ در پایگاه استنادی اسکوپوس بود. مطالعه حاضر از نوع علم سنجی و روش تحلیل استنادی بود.جامعه مورد مطالعه کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (126نفر)و تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس بود که با استفاده از نرم افزار spss(نسخه 21)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته ها تعداد 70 نفر از اعضای هیئت علمی دارای شاخص اچ می بودند . از میان اعضای هیئت علمی با رتبه استاد 6/55 درصد ، 7/41 درصد با رتبه دانشیار 4/75 درصد با رتبه استادیار دارای شاخص اچ بودند. بیشترین تولیدات علمی مربوط به سال 2007 بوده است. همچنین بیشترین سن پژوهشی اعضای هیئت علمی 16 سال بود. دانشکده "علوم زراعی" با فراوانی 19 نفر دارای بیشترین اعضای هیئت علمی در پایگاه اسکوپوس بود. به منظور بالابردن شاخص اچ اعضای هیئت علمی دانشگاه تشویق و حمایت اعضای هیئت علمی جهت ارائه مقاله در پایگاههای استنادی معتبر ،افزایش بودجه پژوهشی، برگزاری دوره های آموزشی جهت نگارش مقالات ISI و معرفی پایگاههای استنادی معتبر و مجلات دارای رتبه علمی و ضریب تاثیر بالا جهت بهبود تولید علم ضروری است
میزان جامعه پذیری سازمانی کتابداران نسبت به سایر مشاغل سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مقاله حاضر بررسی میزان جامعه پذیری سازمانی کتابداران نسبت به سایر مشاغل سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است . روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان (اعم از کتابدار و غیرکتابدار شامل 625 نفر) سازمان تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران، یک نمونه 238 نفری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید و نهایتاً تعداد 215 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد . ابزار پژوهش، پرسشنامه 20 سؤالی جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1997) بود. داده های پژوهش با آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل گردید . یافته ها: نتایج نشان داد که در زیر مقیاس های آموزش و چشم انداز آینده، تفاوت معنی داری بین کتابداران و سایر مشاغل وجود دارد و همچنین، کتابداران از میزان جامعه پذیری سازمانی بالایی نسبت به سایر مشاغل سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اَسناد آستان قدس رضوی برخوردارند. اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در نشان دادن میزان جامعه پذیری سازمانی کتابداران است. همچنین مقاله حاضر نشان داد که زیرمقیاس های آموزش و چشم انداز آینده سازمانی، پیش بینی کننده های قوی برای افزایش میزان جامعه پذیری سازمانی کارکنان هستند و علاوه بر آن، جامعه پذیری سازمانی با تخصص و همگن بودن جامعه کارکنان نیز ارتباط دارد. بنابراین به نظر می رسد این زیرمقیاس ها برای افزایش میزان جامعه پذیری سازمانی کتابداران سایر سازمان ها از جمله نهاد کتابخانه های عمومی نیز مؤثر باشد.
بررسی شاخص های پیش بینی کننده تأثیرگذاری علمی برای افزایش استنادگیری مقالات نشریه های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر امکان سنجی ارائه مدلی برای سنجش میزان تأثیرگذاری مقالات در مرحله داوری در مجلات علمی است تا بتوان در فرایند کنترل کیفیت مقالات علمی میزان استناد به آن در آینده را پیش بینی نمود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. در این پژوهش، از کل مجلات نمایه شده حوزه شیمی در «اسکوپوس» حدود 5 مجله به عنوان نمونه اولیه در نظر گرفته شدند. همچنین، از میان 926 مقاله نیز تعداد 300 مقاله به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در بین سال های 2011 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شاخص «چندنویسندگی و هم تألیفی» قوی ترین متغیر پیش بینی کننده استناد است که به صورت مثبت و معنادار میزان استناد را پیش بینی می کند. شاخص های «طول مقاله»، «تعداد منابع» و «H-INDEX نویسنده» متغیرهای دیگری بودند که توانستند میزان استناد مقالات را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. پس، هیئت های داوری مجلات، می توانند علاوه بر درنظر گرفتن معیارهای سنتی ارزیابی مقالات، با لحاظ کردن مدل سنجش میزان اثرگذاری مقالات، در آینده ارزیابی مؤثرتری در مرحله داوری داشته باشند.
ارائه رویکردی برای مدیریت و سازمان دهی اسناد متنی با استفاده از تجزیه وتحلیل هوشمند متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حجم عظیم داده های جمع آوری شده در سازمان ها و سیستم های نگهداشت و مدیریت اطلاعات که سبب شکل گیری انبار داده های بسیار بزرگ شده، نیاز به استخراج الگو از متون هر روز بیشتر احساس می شود. متن کاوی یکی از مهم ترین روش ها در استخراج الگوی مناسب است که به وسیله اقتباس یا استخراج دانش از مجموعه ای از داده ها به اهداف سازمان ها بسیار کمک می کند. این روش ها همچنین می توانند افق جدیدی را برای تجارت و حفاظت از مالکیت معنوی آثار نویسندگان به وجود آورند. در این مقاله با رویکردی جدید به کشف الگوهای متنی جهت سازماندهی و تجزیه و تحلیل هوشمند متن می پردازیم. هدف اصلی، به کارگیری الگوی مناسب در جهت حفظ آثار نویسندگان، محققان و اسناد متنی است. با توجه به حجم آثار نویسندگان و سیستم های مدیریت اسناد، حجم اطلاعات در دسترس نیز به شدت افزایش یافته است. برای کشف دانش موجود در این داده ها، که منفعت زیادی را برای کاربران اطلاعات به دنبال دارد، روش های خاصی مورد نیاز است که در حوزه داده کاوی به آن پرداخته شده است. بخش اعظم این داده های در دسترس به صورت متنی و بدون ساختار یا نیمه ساختارمند هستند که برای استفاده از آن ها می توان علاوه بر روش های مورد استفاده در داده کاوی، از فناوری هایی مانند پردازش زبان طبیعی، تجزیه و تحلیل هوشمند و علم آمار بهره گرفت.
ارزیابی تطبیقی کارایی ساختار فراداده نظام های شناسگر دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، به دلیل مشکلاتی که «یو.آر.ال.» به عنوان شناسگر در محیط دیجیتال در حوزه های ثبات و یکتایی با آنها مواجه شد، توجه به نظام های شناسگر دیجیتالی به عنوان یک راه حل پایدار شناسایی اشیاء اطلاعاتی در محیط های دیجیتالی در حال افزایش است. تنوع زیاد موجودیت های دیجیتال موجب شده است تا نظام های شناسگر دیجیتالی، به منظور افزایش سطح دقت و تفکیک پذیری شناسایی این موجودیت ها در حوزه خود، به سمت ایجاد ساختارهای مدل داده عملیاتی یا به بیان دقیق تر ساختارهای فراداده ای مبتنی بر مدل های مفهومی روی آورند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی کارایی ساختارهای فراداده نظام های شناسگر دیجیتالی است. به منظور دستیابی به این هدف، بر مبنای روش ارزیابی روشنگرانه، فرآیندی شامل دو گام طراحی و اجرا شد. در گام اول اقدام به طراحی چارچوب پایه ارزیابی کارایی ساختار فراداده به روش دلفی شد. چارچوب پایه ارزیابی استخراج شده در این گام شامل 10 شاخص کارایی تشکیل دهنده چارچوب ازجمله: سطح تفکیک پذیری شناسایی انواع اشیاء، وجود انواع فراداده توصیفی، راهبری و ساختاری، استفاده از دیکشنری داده، سطح بالای استاندارسازی و ثبات فراداده، تعامل فراداده، تعادل بین دقت و سادگی فراداده و لزوم شناسایی موجودیت های پیوندی در فراداده (ایجاد شبکه های پیوندی) است. درگام دوم، با استناد به چارچوب پایه طراحی شده، اقدام به ارزیابی تطبیقی 6 نظام شناسگر دیجیتال مطرح در سطح جهان به روش «تاپسیس» شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که نظام «دی.اُ.آی.» از بیشترین کارایی در ساختار فراداده خود برخوردار است، نظام های «یو.سی.آی.» و «آ.ر.ک» به ترتیب کارایی نسبتاً کمی در این مؤلفه دارند و نظام های «هندل»، «یو.آر.ان.» و «پی.یو.آر.ال.» به علت عدم توجه به ساختارهای فراداده، هیچ انطباقی با چارچوب پایه کارایی این مؤلفه ندارند. در تحلیل این نتایج نیز مشخص شد که از مهمترین دلایل کارایی بالای نظام «دی.اُ.آی.» در مقایسه با دو نظام دیگر، توجه آن به شاخص های فراداده ساختاری در شکل کلی و ایجاد شبکه های پیوندی ارجاعات و منابع موجودیت های شناسایی شده در شکل خاص است. نتایج این پژوهش می تواند توسط کاربران و مجریان این نظام ها و همچنین پژوهشگران این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
میزان همکاری پژوهشگران ایرانی در نشریات علمی نامعتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین میزان و نوع همکاری پژوهشگران ایرانی با نشریات علمی نامعتبر. روش شناسی: این پیمایش با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش از نشریات موجود در فهرست نشریات نامعتبر جفری بیل انتخاب شد. با توجه به روزآمد شدن مداوم این فهرست، نسخه ای که در دی ماه 1394 تهیه شده بود، ملاک انجام کار قرار گرفت. در تاریخ فوق این فهرست شامل 910 مجله بود. همه مجله های مذکور بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها:تعداد 649 پژوهشگر ایرانی با 276 نشریه نامعتبر همکاری داشته که بیشتر آنها در مرتبه استادی بوده اند. 35% از این افراد، وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند. از نظر رشته تحصیلی، علوم پزشکی با 17% در بالاترین و هنر در پایین ترین رده به لحاظ همکاری با این نشریات قرار دارد. بیشتر مجلاتی که پژوهشگران ایرانی با آنها همکاری داشته اند متعلق به قاره آسیا بوده است. نتیجه گیری: حضور پژوهشگران ایرانی در مجلات نامعتبر روندی رو به رشد دارد. معرفی، شناسایی، و ارائه فهرست این مجلات به صورت دوره ای و مستمر به دانشگاه ها و سازمان ها و تأکید بر اهمیت مسئله در جامعه علمی از راه های گوناگون امری ضروری به نظر می رسد؛ زیرا زمینه آشنایی، آگاهی، و استقبال نکردن از این مجلات را فراهم می کند.
طبقه بندی در فضای مجازی (با تأکید بر نظرات تردینیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مقاله به اهمیت طبقه بندی در فضای مجازی پرداخته می شود و اینکه با توجه به انفجار اطلاعات نه تنها ارزش طبقه بندی (علم اطلاعات و دانش شناسی) از بین نرفته بلکه بیشتر هم شده است. روش: در این مقاله، از روش سندی یا کتابخانه ای استفاده شده و با تکیه بر کتاب «بسترهای اطلاعات دیجیتال» اثر لوک تردینیک (1395) رویکردی تحلیلی نسبت به موضوع طبقه بندی اتخاذ گردیده است. یافته ها: طبقه بندی با معرفت شناسی همزاد و همسایه است و برای ایجاد معرفت ناگزیر از طبقه بندی و مقوله بندی هستیم. در دنیای جدید به خاطر تغییر رویکرد انسان ها به علم و دانش، طبقه بندی هم مسیر دیگری پیدا کرده است. در گذشته نه چندان دور در غرب، با توجه به رویکردی که دیویی نسبت به کتابداری و کتابدار اتخاذ کرده بود که طبعاً کتابدار بایستی دروازه بان دانش و پاسدار ارزش های اومانیستی باشد و نیز به لحاظ اینکه وی از نظر اقتصادی زنان را برای تصدی این حرفه مناسب تر تشخیص داده بود، لذا این سنت ها همچنان باقی مانده و بر رشته کتابداری سنگینی می کند. اما از آنجا که دنیای امروز رویکردش در خدمات کتابداری از سازمان محوری به مردم محوری و از لحاظ زبانشناختی از دلالت های تناظری یک به یک به ربط شبکه ای سوق پیدا کرده است، می طلبد که کتابداری و علم اطلاعات و دانش شناسی هم با رویکردی جدید به بازبینی هویت خود بپردازد و برای خدمت های جدید در دنیای دیجیتال آماده شود و نه تنها فارغ از نگاه عالمانه روز نباشد بلکه همچون سایر رشته ها و با نگاهی کیفی به خدمت مشغول باشد. در گذشته اسلامی هم وضعیت به گونه ای بوده است که کتابدار نه تنها به بانوان اختصاص نداشته است بلکه کسانی کتابدار بوده اند که خود دانشمند و یا دانش دوست واقعی بوده ند که دیگران از خدمات مشاوره ای علمی آنها برخوردار می شده اند. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در رسیدن استدلالی به این پیشنهاد است که باید کتابداری و یا علم اطلاعات و دانش شناسی امروز با تغییر رویکرد در تنظیم برنامه درسی به گونه ای بکوشد تا جوابگوی نیازهای روزافزون جامعه باشد.
شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و روان شناسی و ارائه الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و رشته روان شناسی و ارائه الگوی پیشنهادی است. روش: در پژوهش حاضر از روش پیمایشی استفاده شده است. در ابتدا به منظور شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور از مطالعه اکتشافی و مرور متون بهره گرفته شد و سپس با توجه به آن، پرسشنامه محقق ساخته (مبتنی بر وب) طراحی شد و این پرسشنامه در بین جامعه آماری پژوهش که متشکل از 61 نفر از متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و رشته روان شناسی بودند، توزیع شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاکی از آن است که مخاطبان این طرح بر خلاف انتظار «افراد عادی و طبیعی» هستند و «نهادکتابخانه های عمومی کشور» مهمترین سازمان دخیل در این حوزه است. مهمترین امکان مورد نیاز «نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص» بود و مهمترین روش پیاده سازی، «کتاب درمانی خلاق» دانسته شد و مهمترین وظیفه نهاد کتابخانه های عمومی «تهیه کتاب های توصیه شده برای کتابخانه های عمومی» تلقی گردید. مهمترین وظیفه سایر سازمان های دخیل «تدوین و ارائه فهرست کتاب های پیشنهادی به نهادکتابخانه های عمومی کشور» و مهمترین وظیفه مشترک تمام سازمان های دخیل «ارزیابی و برطرف کردن موانع و کاستی ها در طول اجرای کتاب درمانی» عنوان شد. موارد مذکور مهمترین مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور شناسایی بودند که در انتها الگوی پیشنهادی بر اساس آنها ارائه شده است. اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در ارائه مؤلفه های اصلی پیاده سازی و اجرای کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور است. تمرکز بر مؤلفه های فوق، بر اساس پیشنهاد این پژوهش، می تواند موفقیت این برنامه ها را تسهیل کند.
رابطه میان هوش معنوی کتابداران و کیفیت خدمات (مطالعه موردی: کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان اَبعاد هوش معنوی کتابداران و کیفیت خدمات در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی انجام پذیرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران و مراجعان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی تشکیل دادند که تعداد 46 نفرکتابدار و 384 نفر مراجعه کننده به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و نیز پرسشنامه محقق ساخته کیفیت خدمات بود که پایایی و روایی آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی کتابداران و کیفیت خدمات آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن بین اَبعاد هوش معنوی کتابداران شامل خوبی، جهت گیری درونی، معنا و مفهوم، حقیقت و صداقت و تمامیت و کلیت با کیفیت خدمات نیز رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در نشان دادن این نکته است که علیرغم اینکه هوش معنوی کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی پایین تر از حد متوسط بود ولی کیفیت خدمات آنها بیش از حد متوسط قرار داشت و بین این دو متغیر همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. بنابراین احتمالاً می توان انتظار داشت با افزایش هوش معنوی، در کیفیت خدمات نیز تغییر مثبتی صورت بگیرد.
تأثیر عوامل ساختاری بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباطات علمی یکی از مفاهیم اساسی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است که مورد توجه دانشگاه ها بوده و نقش مهمی در توسعه علمی دارد. موضوع ارتباطات علمی دامنه گسترده ای را شامل می شود به نظر می رسد عواملی چندی می تواند بر آن مؤثر باشد که در این میان شایسته بررسی هستند. از این رو پژوهش حاضر به شناسایی عوامل اثرگذار ساختاری بر ارتباطات و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران می پردازد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و پس از غربال گری داده ها بر روی پرسشنامه ها تعداد ۳۷۸ نفر به عنوان حجم نمونه مشخص گردید. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جهت روایی صوری پرسشنامه ابتدا آن را در اختیار ۲۵ نفر از اعضای هیأت علمی صاحب نظر قرار گرفت و بر پایه نظر آنان، همچنین بر پایه نتایج حاصل از تحلیل عاملی تعدادی از گویه ها و مؤلفه های پرسشنامه حذف یا ادغام شد سپس پرسشنامه نهایی تدوین گردید. نتایج آلفای کرونباخ بدست آمده متغیرهای وضعیت ارتباطات علمی برابر با ۸۰۴/۰ و متغیرهای عوامل ساختاری برابر با ۸۱۹/۰ بود که حاکی از پایایی مطلوبی این ابزار می باشد. سپس بر پایه ماتریس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به تحلیل داده ها و مدل پرداخته شد. یافته ها: بررسی آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد متغیر نظام های مالی و بودجه و نظام پاداش با اطمینان ۹۵ درصد با ارتباطات علمی رابطه معناداری وجود ندارند ولی متغیرهای ساختار سازمانی، راهبرد سازمانی، انجمن های علمی و نظام فناوری با اطمینان ۹۹ درصد با ارتباطات علمی به صورت مستقیم (مثبت) رابطه معناداری دارند. بررسی رگرسیون چندگانه نشان داد که ساختار سازمانی و انجمن های علمی می توانند واریانس ارتباطات علمی را به صورت معناداری تبیین کنند ولی متغیرهای نظام مالی و بودجه، نظام پاداش، راهبرد سازمانی و نظام فناوری سهمی در این پژوهش نداشتند. همچنین بر پایه یافته های پژوهش بین ارتباطات علمی به عنوان متغیر میانجی با تولیدات علمی به عنوان متغیر ملاک رابطه معناداری به دست آمد و از نظر آماری می تواند واریانس تولیدات علمی را به صورت معناداری تبیین کند. همچنین یافته ها حاکی از برازش مطلوب مدل پیشنهادی بود. بحث و نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد تا عوامل ساختاری مؤثر بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نمایانگر آن است که برای اینکه بتوان ارتباطات علمی را در دانشگاه های کشور به طور موفقیت آمیز اجرا کرد باید به شاخص های زیادی توجه داشت. همچنین توجه به عوامل ساختاری راهبردهای مناسبی برای موفقیت و پیاده سازی ارتباطات علمی در دانشگاه را مهیا می سازد. بنابراین مشارکت کلیه افراد جامعه علمی بالاخص مدیران نظام آموزش عالی برای ارتباطات علمی توجه خاصی را می طلبد.
بررسی سبک یادگیری، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و واکاوی رابطه میان آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تفاوت بین سبک یادگیری، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال دوم تحصیلی 94-95 بودند و نمونه ای شامل 150 نفر به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. این پرسشنامه ها شامل سه پرسشنامه سبک یادگیری فلدر و سولومَن، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که سطح سواد اطلاعاتی و رایانه ای دانشجویان زن و مرد با یکدیگر تفاوتی ندارند؛ همچنین بین مقطع تحصیلی و سطح سواد اطلاعاتی و رایانه ای دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان در حد متوسط بود. سبک یادگیری دانشجویان با توجه به مقطع تحصیلی، جنسیت و سن آنها تفاوت داشت. از سوی دیگر، بین سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای رابطه مستقیم و مثبتی وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: آموزش سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای بدون توجه به سبک یادگیری دانشجویان اثربخش نخواهد بود؛ بنابراین باید دوره های آموزشی مرتبط را برمبنای سبک یادگیری، نوع رشته و مقطع تحصیلی دانشجویان طرح ریزی، اجرا و عملیاتی کرد.
سازمان ها به مثابه شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی: معرفی استعاره ای برای تبیین جایگاه افراد و دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:معرفی استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی برای سازمان و نقش آن در شکل گیری الگوهای فکری کارکنان به عنوان بستری تازه برای ارتباطات سازمانی. روش شناسی:ابتدا مفاهیم شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی با مطالعه یک شبکه ایرانی از این گونه شناسایی شدند. بر پایه مفاهیم به دست آمده و با پشتیبانی متون مرتبط نقش بسترساز این شبکه ها در مدیریت ارتباطات سازمانی تبیین گردید. یافته ها:استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی، سازمان را الف) اجتماعی از افراد و گروه های تخصصی برای برقراری ارتباط حرفه ای؛ ب) محیطی مشارکتی برای ایجاد، سازمان د هی، و به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش سازمانی؛ و پ) ابزاری برای ارائه خدمات شغلی و حرفه ای در راستای پشتیبانی از افراد و دانش آنها می بیند. شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی الگوهای فکری سازمانی را به گونه ای دگرگون می سازند که افراد و دانش بتوانند نقش پررنگ تری در پیشبرد اهداف سازمانی ایفا کنند. نتیجه گیری:نگاه به استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی برای سازمان بیش از آنکه مبتنی بر فناوری باشد بر مبنای یک توانمندساز با توانایی برپایی اجتماعی پویا و دانش محور استوار است؛ که در جهت تغییر بینش مدیران و کارکنان سازمانی به سوی سازمان هایی فرد/ دانش محور در حرکت است.