فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت تاثیر عوامل انگیزشی در روند اشتراک گذاری یا پنهان سازی دانش، این پژوهش به بررسی تأثیر ابعاد انگیزه تمرکز نظارتی بر اشتراک گذاری کامل، اشتراک گذاری جزئی و پنهان سازی دانش از دیدگاه کارکنان دانشکده دندانپزشکی شیراز در سال 1402پرداخته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه پژوهش300 نفر بود که 140 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه آریل(Ariel, 2016) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنف، روش حداقل مربعات جزیی و نکویی برازش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و اس پی اس اس ویرایش25 استفاده شده است. یافته ها: انگیزه تمرکز پیشبردی موجب افزایش اشتراک گذاری کامل دانش می شود، اما بر اشتراک گذاری جزئی دانش تأثیری ندارد. همچنین تمرکز پیشبردی موجب کاهش پنهان سازی دانش می شود. از طرفی انگیزه تمرکز اجتنابی بر اشتراک گذاری کامل و جزئی دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد، اما بر پنهان سازی دانش کارکنان تأثیر معناداری ندارد. براین اساس افزایش تمرکز اجتنابی موجب افزایش اشتراک گذاری دانش به صورت کامل و جزئی می شود. نتیجه گیری: انگیزه تمرکز پیشبردی موجب کاهش پنهان سازی دانش می شود و اقدام برای اشتراک گذاری دانش را افزایش می دهد. کارکنان دارای انگیزه تمرکز اجتنابی، دانش خود را هر چند به صورت جزئی به اشتراک می گذارند. چرا که انتقال تجربه و دانش خود را بر ایمنی و کسب مزیت رقابتی ترجیح می دهند و به جای پنهان سازی دانش، به اشتراک گذاری آن اقدام می کنند.
شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی: مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش بومی به شناسایی، سازمان دهی و اشاعه دانش بومی اشاره دارد. مدیریت دانش بومی می تواند نقش مهم و مؤثری در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه ای داشته باشد. کتابخانه ها به منزله شریان های دانش و کتابداران به عنوان واسطه های دانش، بنا بر فعالیت، رسالت حرفه ای و وظایف محوله، می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بود و به روش فراترکیب انجام شده است. به منظور تحقق روش پژوهش، از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. بدین ترتیب با استفاده از فراترکیب مفاهیم و مقوله های اصلی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی از مقالات مرتبط استخراج و تعیین شد. بازه زمانی نوزده ساله (از 2004 میلادی تا 2023) برای جستجو در نظر گرفته شد. تمرکز موضوعی پژوهش، مقالاتی هستند که بر روی نقشی که کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی می توانند داشته باشند؛ بود. بعد از تعیین پرسش پژوهش، به منظور مروری نظام مند، جست وجویی جامع بر اساس روش فراترکیب صورت گرفت. بدین منظور تلاش شد مجموعه منابع منتشرشده به زبان انگلیسی، شامل مقالات در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، وب آو ساینس و تیلور و فرانسیس جستجو شوند. به منظور تعیین روایی روش فراترکیب از ابزار ارزیابی حیاتی و برای تعیین پایایی از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد.یافته ها: فرایند کدگذاری، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد. به این ترتیب تعداد کدها پس از انجام پالایش به 290 کد، 36 مفهوم و 5 مقوله رسید بر اساس نتایج حاصل، نقش اصلی کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی با مفاهیم رسالت حرفه ای، توسعه برنامه ها، نیروی انسانی، جامعه هدف و امکانات از بین 32 مطالعه استخراج و تعیین شدند.نتیجه گیری: به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه ها ازنظر رسالت حرفه ای و وظایف محوله می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند، درصورتی که از همکاری مردم، مسئولین و سازمان های مرتبط بهره مند شوند. مدیریت صحیح دانش بومی توسط انواع کتابخانه ها می تواند زمینه توسعه اقتصادی و فرهنگی مناطق بومی را در جامعه فراهم سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی را به صورت یکپارچه و عمیق استخراج و تعیین نموده است. این در حالی است که پژوهش های قبلی نتوانسته بودند به شکل یکپارچه و منسجم این نقش ها را شناسایی و ارائه نمایند. نتایج پژوهش حاضر از چند جنبه می تواند موردتوجه و استفاده قرار گیرد: از طریق نقش های تعیین شده کتابخانه ها، دانش بومی تقویت و حفاظت می شود، نتایج پژوهش حاضر می تواند مبنای ساخت ابزار برای سنجش نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی باشد. نتایج پژوهش حاضر همچنین می تواند برای سیاست گذاران و تصمیم سازان در بخش کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های عمومی مفید باشد. نتیجه پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز طراحی پروتکل آموزشی برای کتابداران باشد.
ترسیم نقشه های برون دادهای علمی دانشگاه علامه طباطبائی بین سال های 1353 تا 1403(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
23 - 60
حوزههای تخصصی:
برون دادهای علمی که به گزارش یافته های پژوهش های علمی می پردازند، نقشی مهم در ارتقای دانش، پیشرفت علمی و ترویج پژوهش ها در جوامع علمی ایفا می کنند. بدین دلیل، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت برون دادهای علمی دانشگاه علامه طباطبائی و بازنمود آن ها در قالب نقشه های علمی بود که با استفاده از روش پژوهشی علم سنجی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش همه برون دادهای پژوهشی (مقالات بین المللی، کتاب ها، پایان نامه ها/رساله ها، مقالات مجلات داخلی و طرح های پژوهشی) دانشگاه علامه طباطبائی بین سال های 1353 تا 1403، به تعداد 69420 عنوان بودند. این برون دادها بیشتر به زبان فارسی و انگلیسی و تعدادی نیز در دیگر زبان ها همانند فرانسوی، عربی، اسپانیایی و جز آن ها تدوین شده اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از ابزارهای تحلیلی پایگاه های استنادی، گزارش های سامانه های پژوهشی دانشگاه و ابزارهای علم سنجی استفاده شد. برای ترسیم جداول از نرم افزار اکسل و برای تحلیل شاخص های مرکزیت و ترسیم نقشه های علمی از نرم افزارهای یو سی آی نت و وی. اُ.اِس. ویور استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، از 3227 مقاله بررسی شده، تعداد 1091 مقاله (6/18 درصد) در حوزه علوم اجتماعی، 666 مقاله (4/11 درصد) در حوزه پزشکی و 493 مقاله (4/8 درصد) در حوزه علوم رایانه منتشر شده اند. درزمینه انتشار کتاب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی با 1170 کتاب در رده نخست قرار داشت. دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی با 835 کتاب و مدیریت و حسابداری با 656 کتاب در رده های دوم و سوم قرار گرفتند. بررسی پایان نامه ها/رساله های دانشگاه نشان داد کلیدواژه های ایران، آموزش، یادگیری، کیفیت زندگی، رشد اقتصادی، رضایت شغلی و جز آن ها بیشتر به کاررفته اند. بررسی مقالات در مجلات داخلی و خارجی فاقد نمایه بین المللی دانشگاه نشان داد، کلیدواژه های ایران، اثربخشی، دانشجویان و ارزیابی کیفیت بسامد بالایی داشتند. بیشتر طرح های پژوهشی دانشگاه علامه طباطبائی در موضوعات رضایت تحصیلی، وضعیت اشتغال، فعالیت های اجتماعی دانشجویان تدوین شده اند. درمجموع می توان بیان داشت، ترسیم نقشه های علمی می تواند در افزایش اعتبار و شفافیت نتایج پژوهش ها، توسعه و پیشرفت درزمینه پژوهشی و افزایش رؤیت پذیری برون دادهای علمی نقش بسزایی ایفا نماید.
طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های دانشگاهی به عنوان نمونه ای جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان استادان، کتابداران و کاربران به حساب می آید. این پژوهش درصدد برآمد تا مدل مطلوب شبکه های اجتماعی دانش محور را در کتابخانه های دانشگاهی ایران طراحی نماید.روش: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است که با روش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی و مدل تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تعداد ۶۵ نفر (اعم از مدیر و کتابدار) در کتابخانه دانشگاه های ایران در نظر گرفته شد. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مؤلفه های شبکه های اجتماعی دانش محور (بُعد ساختاری، فنی، محتوایی، آموزشی) و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی، با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. وقتی ابعاد ساختاری وارد مدل شد، مدل کلی 25 درصد شبکه اجتماعی دانش محور را تبیین کرد، با اضافه شدن ابعاد محتوایی، آموزش و فنی مدل نهایی به 35 درصد رسید.نتیجه : نتایج یافته ها حاکی از آن بود که باتوجه به معنادار بودن اکثر مؤلفه ها (اعم از ساختاری، محتوایی، فرهنگی و فنی) در این پژوهش لازم است در گسترش و پیاده سازی این شبکه در سازمان به این مؤلفه ها توجه ویژه ای شود و ضعف ابعاد دیگر را با برگزاری کارگاه های آموزشی و درس گروهی ها حل کند.اصالت: با توجه به تأکیدی که امروزه بر تحقق جوامع دانش بنیان صورت گرفته است و نظر به نقش محوری دانشگاه ها در این فرایند، به نظر می رسد طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاهی، از اصالت و اهمیت برخوردار است.
تحلیل برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی و بررسی حضور آن ها در رسانه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
61 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی طی سال های 2010-2021 بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی بود و با استفاده از شاخص های علم سنجی و آلتمتریکس انجام شد. جامعه پژوهش برون دادهای پژوهشی ده دانشگاه سطح اول ایران در حوزه موضوعی روان شناسی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس انتخاب شد. استخراج داده ها از پایگاه اسکوپوس، آلتمتریک اکسپلورر و سای ول انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای مایکروسافت اکسل (آمار توصیفی) و اس.پی.اس.اس. نسخه 22 (آزمون همبستگی) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که دانشگاه تهران ازنظر کمیت و تعداد استنادات دریافتی وضعیت بهتری داشت ولی دانشگاه تربیت مدرس ازنظر کیفیت برون دادهای پژوهشی عملکرد بهتری داشت. یافته ها نشان داد، برون دادهای پژوهشی با همکاری های بین المللی بالا دارای استنادهای مطلوبی بودند. در ادامه ارتباط آماری معنی داری بین نمره آلتمتریک با تعداد استنادات دریافتی برون دادها در اسکوپوس به دست آمد. نتایج نشان داد که برون دادهای پژوهشی حوزه موضوعی روان شناسی حضور مطلوبی در رسانه های اجتماعی نداشتند، بنابراین لازم است سیاستی در دانشگاه ها اتخاذ شود که پژوهشگران با حضور فعال و اشتراک گذاری آثار خود در رسانه های اجتماعی، به رؤیت پذیری بیشتر و افزایش استناد برون دادهای خود کمک کنند.
نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه اجتناب از اطلاعات سلامت مسئله ای رایج به ویژه در میان بیماران مبتلا به سرطان است؛ بنابراین، مطالعه رفتار اجتناب از اطلاعات سلامت و عوامل مؤثر بر آن در میان بیماران مبتلا به سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان بود.روش ها: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها پژوهش کمی، به لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش، آن دسته از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که خود یا خانواده آنان سابقه ابتلا به بیماری سرطان داشتند. با توجه به هدف پژوهش، با روش نمونه گیریِ در دسترس، 212 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای متشکل از پرسشنامه اجتناب از اطلاعاتِ اقتباس شده از مایلز و همکاران، پرسشنامه نیاز به شناختِ کاسیوپو و همکاران و پرسشنامه نیاز به خاتمه طراحی شده توسط وبستر و کروگلانسکی استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه ها و توزیع آن ها بین نمونه، داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون ساده و آزمون رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین نیاز به شناخت و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه منفی و معنی دار و بین نیاز به خاتمه و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت؛ از طرفی دیگر، نتایج آزمون رگرسیون ساده نشان داد که نیاز به شناخت پیش بینی کننده منفی و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت و نیاز به خاتمه پیش بینی کننده مثبت و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بود؛ علاوه بر آن، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه به طور هم زمان نیز پیش بینی کننده معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعامل هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه نقش مهمی در اجتناب از اطلاعات سلامت در میان بیماران مبتلا به سرطان دارد؛ بر این اساس، پیشنهاد می شود که به نقش هم زمان این دو ویژگی شناختی توجّه شود. این رویکرد می تواند زمینه ساز طراحی نظام های حمایتی مؤثر و اقدامات هدفمند برای این گروه از بیماران باشد؛ همچنین، تدوین سیاست گذاری ها و اقدامات لازم از قبیل اجرای برنامه های آموزشی همانند آموزش سواد اطلاعات سلامت می تواند به بهبود مواجهه با این مسئله کمک کند.اصالت: پژوهش حاضر با شناسایی نقش هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان، خلأ پژوهشی موجود را پُر می کند.
الگوی تحلیل عاملی تأمین منابع کتابخانه های عمومی از دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مجموعه سازی از مهم ترین و اساسی ترین کارها در کتابخانه ها و به معنای گردآوری منابع اطلاعاتی براساس طرحی تنظیم شده در جهت رفع نیاز مراجعه کنندگان است. با توجه به رشد روزافزون انتشارات در سطح جهان، افزایش سالانه قیمت کتاب ها و نشریات، کمبود بودجه و فضا، هیچ کتابخانه ای هرچند عظیم، قادر به فراهم آوری همه مواد کتابخانه ای نیست؛ بنابراین، انتخاب منابع اطلاعاتی از مهم ترین مراحل مجموعه سازی است و کتابخانه ها باید منابع مالی محدود خود را به تهیه موادی اختصاص دهند که به احتمال زیاد، بیشترین نیاز استفاده کنندگان خود را برآورده سازد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تأمین منابع کتابخانه های عمومی کشور مبتنی بر دیدگاه کتابداران بود.روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی- تحلیلی بوده و برای ارائه الگو از تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی و روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بود که از استان های تهران، چهارمحال و بختیاری، گلستان، مازندران، فارس، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان، همدان و آذربایجان شرقی در مناطق جغرافیایی مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب انتخاب شدند. تعداد کل کتابداران در شش خوشه 5250 نفر بود. جهت تعیین حجم نمونه پژوهش از روش تصادفی-خوشه ای استفاده و حجم نمونه برابر با 145 کتابدار تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که از پژوهش رئیسی و همکاران استفاده شد که قبلاً از طریق روش گراندد تئوری به دست آمده بود و مبنای پرسش نامه قرار گرفت. روایی پرسش نامه صوری و محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که میزان آن 0/815 بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه ای از عوامل مدیریتی، ساختاری، فرهنگی، مالی و عوامل قومیتی بر تأمین منابع در کتابخانه های عمومی کشور تأثیرگذار هستند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عوامل مدیریتی با میانگین رتبه 4/95 در رتبه اول؛ عوامل ساختاری با میانگین رتبه 3/75 در رتبه دوم؛ عوامل فرهنگی با میانگین رتبه 3/19 در رتبه سوم؛ عوامل مالی با میانگین رتبه 2 در رتبهه چهارم و عوامل قومیتی با میانگین رتبه 1/11 در رتبه پنجم و آخر سیاست گذاری ها و دستورالعمل های نهاد در بهبود تأمین منابع کتابخانه ای از دیدگاه کتابداران قرار داشت.
نتیجه گیری: در راستای بهبود و ارتقای امر مجموعه سازی کتابخانه های عمومی، افزایش منابع و روزآمد نگه داشتن آن ها، توجه به نظرات کتابداران و کاربران در تهیه منابع، تأمین منابع مرتبط با ارزش های جامعه و همچنین بازاریابی و عدم وابستگی بیش ازحد کتابخانه ها به بودجه دولتی ضروری است.
تأثیر مدیریت ریسک بر پیاده سازی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت ریسک و مؤلفه های آن بر اجرای مدیریت دانش در شهرداری صحنه انجام شده است. تغییر رویکرد شهرداری ها از خدمت محور به بازارمحور و پروژه محور نیاز به مدیریت مؤثر دانش و اطلاعات جدید را افزایش داده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت ریسک در بهبود اجرای مدیریت دانش در این سازمان ها است.روش: این پژوهش به روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد و جامعه آماری آن شامل 255 نفر از کارکنان شهرداری صحنه بود که از این میان 150 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش چومی تسنگ و مدیریت ریسک صمیمی بود که پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ذی نفعان کلیدی و کارشناسان شهرداری صحنه انجام شد تا چالش ها و ریسک های خاص مرتبط با اجرای مدیریت دانش شناسایی شود. در بخش کمی، پرسش نامه های استاندارد به نمونه منتخب توزیع شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. فنون آماری شامل تحلیل رگرسیون، ضریب همبستگی و ANOVA برای بررسی روابط بین مؤلفه های مدیریت ریسک و موفقیت مدیریت دانش به کار گرفته شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های مدیریت ریسک تأثیر معناداری بر موفقیت اجرای مدیریت دانش دارند. مهم ترین چالش های اجرای مدیریت دانش در شهرداری صحنه شامل مقاومت فرهنگی کارکنان در برابر به اشتراک گذاری دانش، کمبود زیرساخت های فنّاورانه و نبود برنامه های آموزشی مناسب بود. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که مدیریت ریسک مؤثر می تواند به کاهش این چالش ها کمک کرده و اجرای مدیریت دانش را بهبود بخشد. همچنین، یافته ها حاکی از وجود همبستگی مثبت بین مؤلفه های مدیریت ریسک و موفقیت مدیریت دانش بود. این پژوهش نشان داد که عواملی مانند شناسایی و ارزیابی ریسک ها، ایجاد برنامه های آموزشی منظم در زمینه مدیریت ریسک و دانش و فراهم آوردن زیرساخت های مناسب فنّاورانه می توانند نقش مهمی در بهبود مدیریت دانش داشته باشند. همچنین، فرهنگ سازی مناسب و ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات از طریق سیستم های پاداش دهی و تشویقی می تواند به موفقیت بیشتر مدیریت دانش کمک کند.نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که مدیریت ریسک نقش مهمی در موفقیت اجرای مدیریت دانش دارد، به ویژه در محیط های پویا و پروژه محور مانند شهرداری های ایران. توصیه می شود که سازمان ها از چهارچوب های یکپارچه مدیریت ریسک و دانش بهره برداری کنند تا دارایی های دانشی خود را بهینه کرده و عملکرد کلی خود را ارتقا دهند. به کارگیری رویکرد یکپارچه مدیریت ریسک و دانش می تواند به شناسایی و کاهش ریسک ها و افزایش فرصت ها کمک کند. همچنین، پژوهش های آینده می توانند مکانیسم های خاص تأثیرگذاری مدیریت ریسک بر مدیریت دانش در سازمان های مختلف را بررسی کرده و راهبردهای مناسبی برای هر بخش توسعه دهند. این پژوهش نشان می دهد که برای بهبود اجرای مدیریت دانش در سازمان های مشابه، لازم است برنامه های آموزشی و فرهنگ سازی مناسبی جهت ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش اجرا شود. تأمین زیرساخت های فنّاورانه مناسب و پیاده سازی سیستم های مدیریت دانش بهینه ضروری است. علاوه بر این، ایجاد سیستم های پاداش دهی و تشویقی برای ترغیب کارکنان به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات نیز توصیه می شود.
بررسی عملکرد نرم افزارهای کتاب خوان ایرانی در پیاده سازی مؤلفه های استراتژی بازاریابی محتوایی دیجیتال (مطالعه موردی: اپلیکیشن فیدیبو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش پیشِ رو، قصد داریم علاوه بر شناسایی مؤلفه های بازاریابی محتوایی سازمان دهی شده برای کسب وکارهای اینترنتی، به بررسی میزان انطباق عناصر به دست آمده با فرایندهای راهبرد بازاریابی محتوایی در اپلیکیشن های کتاب خوان ایرانی بپردازیم.روش: پژوهش پیش رو از جنبه هدف، در زمره پژوهش های کاربردی و توسعه ای و از منظر رویکرد، در ردیف پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. در گام اول پژوهش با استفاده از شیوه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، تمامی شاخص ها و مؤلفه های راهبرد بازاریابی محتوایی استخراج شده است. سپس در گام دوم، از طریق اجرای فرایند مطالعه و تحلیل نمونه های موفق ملّی، نقاط ضعف و قوت برنامه های کاربردی کتاب خوان شناسایی شده است.یافته ها: درنهایت، با بررسی، مطالعه و تحلیل محتوای کمّی 224 عدد از منابع موجود در حوزه موضوعی پژوهش حاضر به عنوان نمونه انتخاب شده، 112 شاخص اصلی براساس بسامد واژگانی استخراج گردیده و با توجه به همپوشانی مفاهیم مستخرج، هر یک از این شاخص ها در دسته بندی جدیدی قرار گرفته است. پس از استخراج داده های موردنیاز در بخش اول، با انجام تحلیل محتوای کیفی و مطالعه مقایسه ای و نیز گردآوری سیاهه ای از مؤلفه های به دست آمده در پرسش نخست، فرایند مطالعات تطبیقی برای تعیین وضعیت موجود بازاریابی محتوایی در برنامه های کتاب خوان بومی و میزان مطابقت این اپلیکیشن ها با مؤلفه های بازاریابی محتوایی صورت گرفته است که نتایج حاصل از آن بیان می کند برنامه های کاربردی کتاب خوان ایرانی در بخش های تولید محتوای منحصربه فرد و بومی سازی شده، به کارگیری قالب های نوین تولید محتوا (مانند ویدئو) و برقراری ارتباطات دوطرفه با مخاطب بیشترین ضعف را از خود نشان می دهند.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که هدف گذاری دقیق، افزایش آگاهی و اطلاعات مخاطب، افزایش فروش غیرمستقیم، افزایش وفاداری مشتری، انتقال پیام و داستان برند، هدایت کاربر به اقدام سودآور، برقراری تعامل و ارتباط دوطرفه با مخاطب و استفاده از فناوری و امکانات نوین فنّاوری ازجمله مهم ترین مؤلفه های یک راهبرد بازاریابی محتوایی موفق به شمار می روند و با توجه به عملکرد متوسط رو به پایین اپلیکیشن های داخلی در این زمینه ها، لازم است هر یک از این نرم افزارهای کتاب خوان از طریق اجرای یک برنامه دقیق و هدفمند، مطابق با چهارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر، کاستی ها و نواقص موجود را شناسایی و برطرف کنند.
اعتباریابی مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تحول دیجیتال مفهوم به نسبت جدیدی در محیط کتابخانه های دانشگاهی است و به یکی از مفاهیم کلیدی موفقیت و پایداری برای کتابخانه ها در محیط رقابتی اطلاعات تبدیل شده است. نبود پژوهش های بنیادین و مبهم بودن ملزومات ساخت آن برای کتابخانه ها به ویژه در بافت کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران این نیاز را پدید می آورد تا ملزومات تحول دیجیتال را در کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران بررسی کنیم. برای این هدف پیش تر پژوهشی با روش دلفی انجام شده و مجموعه ای از عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران را در قالب مدل ارائه کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر سنجش اعتبار مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.روش ها: رویکرد این پژوهش کمی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد بررسی 753 نفر از مدیران، معاونان و کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند و نمونه آماری پژوهش 258 نفر از آنان بودند که روش نمونه گیری براساس نمونه گیری در دسترس و سپس طبقه ای انجام شد. اعتبار مدل پژوهش با کاربرد روش های «مدل سازی معادلات ساختاری» و نرم افزار «پی ال اس» بررسی شد.یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدل تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران که در قالب 7 بُعد اصلی، 25 مفهوم و 139 مؤلفه ارائه شده بود از سه جنبه برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدل کلی از تناسب و کیفیت خوبی برخوردار بوده و پرسشنامه حاصل از آن روایی و پایایی مناسبی دارد.بحث و نتیجه گیری: مدل پیشنهادی از تبیین قابل قبولی برای شناسایی الزامات و عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران برخوردار است و می تواند راهنمای خوبی برای پیاده سازی تحول دیجیتال در این کتابخانه ها باشد.اصالت: این پژوهش می تواند به درک بهتر الزامات و عوامل موثر بر تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاه های دولتی ایران یاری رسانده و زمینه را برای ارتقای عملکرد آن ها در عرصه رقابتی اطلاعات فراهم آورد.
بررسی خرد سازمانی و پیشرفت مدیریت دانش با نقش محرک نوآوری در کتابخانه های عمومی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
183 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نوآوری در رابطه بین خرد سازمانی و مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان قم است . پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی و به شیوه همبستگی انجام شده است . در پژوهش حاضر، داده ها از طریق سه پرسش نامه استاندارد (پرسش نامه مدیریت دانش لاوسون، خرد سازمانی آلبرخت و نوآوری شغلی جزنی ) گردآوری گردید. جامعه آماری شامل ۱۱۲ کتابدار کتابخانه های عمومی استان قم بود که تعداد ۸۶ نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج نشان داد که نمره شرکت کنندگان مطالعه در سه متغیر مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری به صورت معناداری متفاوت و بیشتر از حد متوسط است . همچنین، خرد سازمانی و نوآوری به صورت مجزا به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش هستند. یافته ها حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین خرد سازمانی و نوآوری و اینکه خرد سازمانی به صورت معناداری پیش بینی کننده مدیریت دانش و نوآوری است درحالی که نوآوری نقش واسطه ای در ارتباط بین خرد سازمانی و مدیریت دانش نداشت . دیگر یافته ها نشان دادند که جنسیت ، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی تأثیری بر میانگین نمرات مدیریت دانش ، خرد سازمانی و نوآوری نداشت .
تازگی مقالات: ارزیابی مجلات فناوری هسته ای با استفاده از شاخص ضریب لبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شاخص ضریب لبه میزان تازگی و نوآوری مقالات منتشرشده در مجلات را ارزیابی می کند. به بیان دیگر، میزان موضوعات نوظهور و نزدیک به لبه مرزهای علمی را مشخص می کند و از نتایج آن می توان به عنوان ابزار مکملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها جهت ارزیابی مجلات علمی استفاده کرد. هدف این مقاله بررسی مقالات مجلات حوزه فناوری هسته ای در پایگاه اطلاعاتی اینیس و ارزیابی جدیدی از این مجلات بر مبنای محاسبه میزان تازگی و نوآوری مقالات با استفاده از شاخص ضریب لبه از سال 2001 تا 2020 بود.روش: این پژوهش از نوع کاربردی بود. روش ها و شاخص های علم سنجی (شاخص ضریب لبه) و تکنیک های داده کاوی در اجرای این پژوهش به کار رفته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مقالات علمی منتشرشده در مجلات علوم و فناوری هسته ای بود که از سال 2001 تا 2020 در پایگاه اطلاعاتی اینیس نمایه شده اند. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه گزارش استنادی نشریات (جِی سی آر)، پایگاه اطلاعاتی آژانس بین المللی انرژی اتمی (اینیس)، و اصطلاحنامه تخصصی آن است. جهت دسترسی به اهداف پژوهش به فهرستی از مجلات برگزیده در حوزه موضوعی فناوری هسته ای نیاز بود که با استفاده از پایگاه گزارش استنادی نشریات، ویرایش سال 2020، تهیه شد. با بهره گیری از مرور مجلات، ازطریق حوزه موضوعی در این پایگاه، فهرستی از 29 مجله برگزیده در حوزه موضوعی علوم و فناوری هسته ای، براساس شاخص ضریب تأثیر، همراه با دیگر شاخص های استنادی استخراج شد. داده ها با نرم افزار اکسل 2021، و نرم ا فزار آماری علوم اجتماعی (اس پی اس اس) نسخه 23، تحلیل و برای پاسخ به پرسش ها از آزمون های شاپیرو- ویلک، همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: در حوزه فناوری هسته ای در مجموع 879/79 مقاله علمی از 2001 تا 2020، در پایگاه اطلاعاتی اینیس، نمایه شده است. بررسی مقالات حوزه فناوری هسته ای براساس محاسبه قدمت تاریخی آن ها حاکی است که سال 2018 بیشترین تعداد مقاله حاوی موضوعات نوظهور را در دوره موردبررسی داشته است. بررسی جایگاه مجلات بر اساس محاسبه ضریب لبه نشانگر آن است که مجله «علوم و فناوری تأسیسات هسته ای» جایگاه نخست را کسب کرده است. همچنین، بین ضریب لبه و شاخص های استنادی ضریب تأثیر مجله، ضریب ویژه مجله، شاخص آنی مجله، و شاخص اثرگذاری مقاله در مجلات علمی موردبررسی، رابطه همبستگی معنی داری وجود نداشته است.نتیجه گیری: به منظور پیشرفت علم و دانش لازم است مجلات علمی مقالات پیشرو در لبه مرزهای علم و دانش را منتشر کنند. ارزیابی های جدید مجلات علمی، بر اساس شاخص های محتوامحور، ازجمله ضریب لبه، به عنوان شاخص های مکمل در ارزیابی مجلات علمی می تواند به طراحی نظام های ارزیابی و اعتبارسنجی کمک کند که علاوه بر توجه به میزان تأثیرگذاری مجلات، به اینکه چه نوع علمی – علم جدید و نوآورانه یا علم مرسوم- ارائه می شود نیز توجه شود.
شناسایی و اعتباریابی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر تحول دیجیتال، کتابخانه ها نقشی محوری در تسهیل دسترسی به اطلاعات دارند. این پژوهش با هدف تدوین چارچوبی جامع برای ارتقای خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران انجام شده است. این کار با پرداختن به محدودیت های مطالعات موجود، با ارائه دیدگاهی جدید در مورد مؤلفه ها و شاخص های ضروری برای اشاعه مؤثر اطلاعات دیجیتال، به این حوزه کمک می کند.روش پژوهش: در این پژوهش از رویکرد آمیخته استفاده شد. مرحله کیفی از فراترکیب برای شناسایی مؤلفه ها و شاخص های بالقوه استفاده کرد. پس از آن، یک مطالعه دلفی برای تأیید و اصلاح این عناصر از طریق اجماع کارشناسان انجام شد.یافته ها: مطالعه دلفی هفت مؤلفه اصلی را تأیید کرد شامل: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی و 34 شاخص آن که برای بهینه سازی خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال ضروری است. پس از تحلیل داده ها، مؤلفه ها و شاخص های خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتالی طراحی و نهایی شد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج، همه مؤلفه های شناسایی شده تأیید شد. این پژوهش چارچوب پیشنهادی ارزشمندی برای ارتقای خدمات دیجیتالی کتابخانه ها و پاسخگویی به نیازهای در حال تکامل کاربران ارائه می دهد. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اجرای این مؤلفه ها و شاخص ها می تواند فرایندهای اشاعه اطلاعات خود را بهینه کرده و دانش آفرینی و نوآوری را تقویت کند. هدف این مؤلفه ها و شاخص ها به کتابخانه ها و سازمان های اطلاعاتی کمک می کنند تا فرایند اشاعه اطلاعات را بهبود بخشند و به نیازهای اطلاعاتی کاربران پاسخ دهند.جامعه آماری این پژوهش، متخصصان حوزه اشاعه اطلاعاتند. درخواست همکاری برای 30 نفر ارسال شد و 16 نفر اعلام آمادگی کردند و اعضای گروه دلفی شدند.یافته ها: مطالعه دلفی هفت مؤلفه اصلی را تاییدکرد شامل: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی و 34 شاخص آن که برای بهینه سازی خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتال ضروری است. پس از تحلیل داده ها مؤلفه ها و شاخص های خدمات اشاعه اطلاعات دیجیتالی طراحی و نهایی شد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج همه مؤلفه های شناسایی شده تایید شد. این پژوهش چارچوب پیشنهادی ارزشمندی برای ارتقای خدمات دیجیتالی کتابخانه ها و پاسخگویی به نیازهای در حال تکامل کاربران ارائه می دهد. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اجرای این مؤلفه ها و شاخص ها می تواند فرآیندهای اشاعه اطلاعات خود را بهینه کرده و دانش آفرینی و نوآوری را تقویت کند.هدف این مولفه ها و شاخص ها به کتابخانه ها و سازمان های اطلاعاتی کمک می کنند تا فرآیند اشاعه اطلاعات را بهبود بخشند و به نیازهای اطلاعاتی کاربران پاسخ دهند.
نقش مدل های بزرگ زبانی در شناسایی مغالطات منطقی: گامی به سوی ارتقای دقت و شفافیت در فرایند داوری همتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به بررسی نقش مدل های بزرگ زبانی در شناسایی مغالطات منطقی در فرایند داوری همتا پرداخته و تأثیر این فناوری ها بر بهبود دقت، شفافیت و قابلیت اطمینان مقالات علمی را مورد ارزیابی قرار می دهد. همچنین، امکان به کارگیری این مدل ها برای کاهش بار کاری داوران انسانی و استانداردسازی ارزیابی ها بررسی شده است.
روش پژوهش: سه آزمایش متفاوت در پژوهش حاضر طراحی و اجرا شد که شامل شناسایی و طبقه بندی مغالطات منطقی، حل مسائل استدلالی و ارزیابی متون علمی با طول و پیچیدگی متغیر بود. از مجموعه داده های استاندارد نظیر الک دب60-20 و سؤالات بخش منطق استعداد تحصیلی در آزمون دکتری ایران استفاده شد. مدل های زبانی پیشرفته مانند چت جی پی تی نسخه های o4 وo1 با روش های یادگیری ماشین کلاسیک نظیر ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی مقایسه شدند. مدل ها با استفاده از روش های بهینه سازی و یادگیری بدون نمونه برای تحلیل داده ها آماده شدند.
یافته ها: نتایج آزمایش ها نشان داد که چت جی پی تی o1 در شناسایی مغالطات منطقی به دقت 98.1 درصد و در حل مسائل منطقی آزمون استعداد تحصیلی کنکور دکتری به دقت 100 درصد دست یافت. در مقایسه، مدل های سنتی یادگیری ماشین، مانند ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی، به ترتیب تنها دقت 48 درصد و 49 درصد داشتند. مدل های زبانی میسترال و لاما نیز دقتی بین 76 درصد تا 5/78 درصد در شناسایی مغالطات ارائه کردند. در تحلیل متون طولانی تر، چت جی پی تی o1 دقت 100 درصد را در شناسایی و نام گذاری انواع مغالطات ثبت کرد، در حالی که مدل های دیگر توانایی کمتری نشان دادند. همچنین مدل های زبانی پیشرفته در تحلیل استدلال های پیچیده و ارائه بازخوردهای ساختاریافته بسیار مؤثر بودند.
نتیجه گیری: مدل های بزرگ زبانی ، به ویژه چت جی پی تی o1، توانایی بالایی در شناسایی و تحلیل مغالطات منطقی و بهبود فرایند داوری همتا دارند. این مدل ها با کاهش خطاهای انسانی، افزایش سرعت داوری و ارائه تحلیل های دقیق، نقشی کلیدی در بهبود کیفیت مقالات علمی ایفا می کنند. به کارگیری این فناوری ها می تواند به تقویت انسجام و شفافیت در فرایندهای علمی منجر شود، هرچند نظارت نهایی داوران انسانی برای ترکیب تخصص انسانی و هوش مصنوعی ضروری است.
مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی-کمی و جهت گیری اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته که برای بررسی دیدگاه های مدیران کتابخانه های عمومی کل کشور طراحی شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی از 20 نفر از خبرگان مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، از 31 نفر از مدیرکل های کتابخانه های عمومی ایران تشکیل شده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تأیید عوامل و فاکتورهای استخراج شده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (مرتبه اول) و از آزمون تی (t) تک نمونه ای جهت بررسی میانگین وضعیت مطلوب در عوامل مرتبط با فرآیندهای مدیریت راهبردی استفاده شد. همچنین از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و نرم افزار اموس (AMOS) استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده، مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران، عدم توجه به عواملی همچون رشد و تعالی فرهنگ سازمان، عوامل سیاسی، قانونی و دولتی و پیش بینی اثرات آن ها، عدم نظارت و اعمال کنترل به وسیله مدیران، عدم استفاده از نرم افزارهای تخصصی، عدم حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه، عدم برخورداری راهبردها از چارچوب یکپارچه و منسجم، عدم توجه به تقسیم بندی کاربران در کتابخانه عمومی بر اساس نیازها، عدم توجه به ارتقای سیستم های اطلاعاتی و فناوری پیشرفته هستند.
نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل شکاف راهبردی کتابخانه های عمومی می تواند ما را از اشتباهات و مسائل پیش رو آگاه کند. همچنین، اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری اثربخش و تخصیص مؤثر منابع که یکی از کلیدی ترین فعالیت های مدیریت است را فراهم سازد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی خصوصاً در فرآیند تدوین راهبردها داشته باشند.
مؤلفه های ابتکار داده باز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1020 - 1061
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت داده، در نظر است مؤلفه های ابتکار داده باز در «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» شناسایی و دسته بندی شوند. این پژوهش از نوع کاربردی، کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری 15 نفر از مدیران و متخصصان بودند که به دلیل داشتن تجربه و دانش در حوزه داده در «سازمان» با روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. مصاحبه ها در نرم افزار maxqda در سه مرحله به صورت استقرایی کدگذاری شد. الزامات ابتکار داده باز شامل ایجاد و توسعه بسترهای تولید، کیفیت بخشی و انتشار داده، توسعه فرایندهای مدیریتی، ترویج فرهنگ داده باز، ایجاد سازوکارهای حقوق مالکیت معنوی، پیاد ه سازی سیاست های شفافیت دولت، توسعه آموزش های تخصصی و مشارکت در برنامه های ملی است. ظرفیت های ابتکار داده باز شامل داده ها و فراداده های سازمان، زیرساخت های استخراج و آماده سازی، انتشار و اشتراک داده ها در قالب های استاندارد و امکانات جست وجوی مناسب، حمایت مدیریت ارشد با اتخاذ سیاست های مناسب، جایگاه های تخصصی در ساختار و مهارت های تخصصی در «سازمان» و تجربه ها و به روش های ملی و بین المللی است. موانع و محدودیت ها شامل مشکلات فنی تولید و آماده سازی و محدودیت های دسترسی به داده ها، عدم تطابق فرایندهای تخصصی با اهداف ابتکار داده باز، کم توجهی به اهمیت و فقدان سیاست ها و خط مشی ها و مشکلات مدیریتی همراه با محدودیت دانش و مهارت های تخصصی، عدم روزآمدسازی اطلاعات و داده های سامانه ها و بانک های اطلاعاتی است. فواید و نتایج انتفاع جامعه، ارتباط با مخاطبان، تحقق اهداف دولت و حمایت از کارآفرینان نتایج برون سازمانی و توسعه پژوهش های داده محور، تحول سازمانی، خلق ارزش، ارتقای خدمات و مرجعیت سازمان، کسب منافع سازمانی، تقویت زیرساخت های فناوری از نتایج مثبت برنامه داده باز برای «سازمان» است. ابتکار داده باز نیازمند برنامه ریزی، تأمین منابع و زیرساخت های فنی و محتوایی است و با آموزش و ترویج فرهنگ داده باز، رفع چالش های مدیریتی و تدوین سیاست های مناسب موجب تحقق اهداف عالی در ارتقای خدمات و حمایت از کسب وکارهای نوپا، کاهش فساد و افزایش شفافیت می شود. «سازمان» باید رویکرد دسترسی باز به داده های محتوایی و فراداده های خود را با تدوین یک برنامه منسجم در پیش گیرد.
تحلیل مضامین خدمات فرانهادی کتابخانه ها: مطالعه اخبار وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم رشد تجارب عملی در سال های اخیر، دانش چندانی در مورد خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی کشور موجود نیست. در همین رابطه، مهم ترین هدف پژوهش حاضر شناسایی مضامین و مفاهیم مرتبط با خدمات فرانهادی در کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر کیفی بوده و به روش تحلیل مضمون اخبار مندرج در وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور انجام شده است. بر اساس ملاک های ازپیش تعریف شده، 37 خبر واجد شرایط بودند که بررسی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای (نسخه 2019) تحلیل شد. یافته ها: با تحلیل اخبار مندرج در وب سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور پنج مضمون اصلی در فعالیت های فرانهادی کتابخانه های عمومی شناسایی شد: «شاملیت اجتماعی»، «خلق سرمایه اجتماعی»، «تقویت بهزیستی اجتماعی»، «ترویج فرهنگ مطالعه»، و «تقویت ارزش های اجتماعات». دو مضمون «شاملیت اجتماعی» و «خلق سرمایه اجتماعی» به ترتیب 95 و 65 درصد مضمون بیشترین اخبار خدمات فرانهادی بوده اند. همچنین مقوله «تمرکز بر محرومیت ها» و «خلق نشاط اجتماعی» به ترتیب با 14 و 13 درصد بیش از سایر مقوله ها در اخبار منعکس شده اند. نتیجه گیری: بررسی حاضر از نخستین پژوهش هایی است که به بررسی مضامین و مقوله های مرتبط با خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی کشور پرداخته است. مضامین شناسایی شده که عمدتاً در پیوند با نقش و مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی هستند، نشان دهنده «ارزش و خیر اجتماعی» این سازمان ها در اجتماعات هستند. این پژوهش می تواند مبنایی برای طراحی مدل خدمات فرانهادی کتابخانه های عمومی باشد. همچنین توجه به این مهم، می تواند موجب برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کتابخانه های عمومی در راستای توجه به اجتماعات محروم باشد.
بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری: مطالعه موردی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق مؤلفه های سیبرنتیک با نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور است. روش: این پژوهش کاربردی با شیوه گردآوری داده های کتابخانه ای و اسنادی است. به منظور تحقق اهداف پژوهش، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی استفاده و شیوه میزان یاب برای بررسی انطباق مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری به کار گرفته شد. یافته ها: مهم ترین مؤلفه های لازم برای به وجود آمدن نظام های سیبرنتیکی، شامل هدف، درون داد، برون داد، پردازش، ارتباطات، کنترل و بازخورد در سند نظام جامع آماری بررسی شد. قوی ترین مؤلفه های سیبرنتیک در نظام جامع آماری «درون داد، پردازش و تبدیل، برون داد»، «کنترل» و «بازخورد» است و «هدف» و «ارتباط» نیز در این بررسی رتبه متوسط را به دست آوردند که در مجموع می توان صفت نسبتا قوی را برای میزان انطباق آن برگزید. نتیجه گیری: مطابقت زیاد این مؤلفه ها با موارد پیش بینی شده در نظام جامع آماری نهاد کتابخانه های عمومی کشور نشانگر این است که نظام جامع با حفظ نگاه سیستمی در فرآیندهای ایجاد، تجمیع، تحلیل و استفاده از آمار، بدون اینکه نامی از علم سیبرنتیک در سند آورده باشد، مؤلفه های سیبرنتیکی را رعایت کرده است. این پژوهش می تواند الگویی برای سایر سازمان ها در به کارگیری مؤلفه های سیبرنتیک در نظام های اطلاعاتی و آماری باشد. به علاوه، نتایج این پژوهش می تواند به توسعه نظریه های سیبرنتیک و کاربرد آن ها در حوزه های مختلف مدیریتی و اطلاعاتی یاری رساند و زمینه ساز تحقیقات آینده شود.
ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای ارائه مشاوره به خوانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی سطح آمادگی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای تدارک خدمات مشاوره به خوانندگان انجام شده است. روش: این مطالعه به روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی تحت نظارت نهاد کتابخانه های عمومی کشور بود و نمونه ای 365نفری به روش تصادفی در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با 80 سؤال بود که شایستگی های مشاوره به خوانندگان را در سه بُعد ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی می سنجید. گویه ها در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بودند. یافته ها: کتابداران در سطح متوسطی از آمادگی کلی برای ارائه خدمات مشاوره به خوانندگان قرار دارند. در بُعد ویژگی های فردی، کتابداران در مؤلفه های تفکر انتقادی، تعهد حرفه ای، تفکر خلاق، خودآگاهی و قضاوت نکردن در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند. در بُعد دانشی، مؤلفه های فرهنگی، حقوقی، ارزیابی و توسعه در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند؛ اما مؤلفه دانش فرایندی پایین تر از حد متوسط بود. در بُعد مهارتی هم تمامی مؤلفه ها در سطح بالاتر از حد متوسط بودند. نتیجه گیری: کتابداران کتابخانه های عمومی نیازمند ارتقای سطح دانش فرایندی و همچنین توسعه مهارت هایشان برای ارائه خدمات مشاوره مؤثرتر به خوانندگان هستند.
ارزیابی خدمات پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) بر پایه مدل ای کوال و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایگاه اطلاعات علمی ایران (یا «گنج»)، تنها پایگاه جامع اطلاعات پایان نامه ها/ رساله های دانش آموختگان کشور و از معتبرترین و پربازدیدترین پایگاه اطلاعات علمی در کشور به شمار می رود. امروزه، ابزارهایی همانند پایگاه «گنج» از نیازهای کلیدی برای پشتیبانی از فعالیت ها و خدمات پژوهشی و دانشگاهی در مؤسسه های آموزش عالی هستند. از این رو، گسترش و کارآمدتر کردن این ابزارها می تواند کارآمدی نظام های پژوهشی و آموزشی را در پی داشته باشد. اما گسترش و کارآمدتر کردن این ابزارها بدون سنجش و ارزیابی فعالیت ها و خدماتشان شدنی نیست. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی پایگاه «گنج» و آگاهی از دیدگاه های کاربران این پایگاه به منظور بهبود خدمات انجام شده است. به منظور انجام این ارزیابی، دیدگاه های 577 کاربر این سامانه درباره سه بُعد کلیدی مدل «ای کوال»، یعنی کاربردپذیری، کیفیت اطلاعات، و تعامل خدمت در یک پیمایش برخط گردآوری و تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که بیشترین میزان رضایت کاربران از ویژگی های پایگاه «گنج» مربوط به بُعد «کاربردپذیری» پرسشنامه «ای کوال» است (با میانگین 32/5). در برابر این، کمترین میزان رضایت کاربران از ویژگی های پایگاه «گنج» مربوط به بُعد «کیفیت اطلاعات» پرسشنامه «ای کوال» است (با میانگین 10/5). افزون بر این، یافته های آمار استنباطی نشان دادند که تفاوت دیدگاه کاربران با اشتغال آموزشی گوناگون در بُعدهای گوناگون «ای کوال»، یعنی کاربردپذیری (اندازه «اف» = 376/0 و معیار تصمیم = 865/0)، کیفیت اطلاعات (خی دو = 771/6 و معیار تصمیم = 238/0)، تعامل خدمت (خی دو = 751/2 و معیار تصمیم = 738/0) از دیدگاه آماری معنادار نیست. ولی ارتباط میان سابقه آشنایی کاربران با پایگاه «گنج» و دیدگاه آنان درباره میزان کاربردپذیری این پایگاه از دیدگاه آماری معنادار است (ضریب همبستگی = 106/0 و معیار تصمیم = 011/0). از این رو، می توان گفت که هرچه سابقه آشنایی کاربران با پایگاه «گنج» بیشتر باشد، میزان رضایت آنان از کاربردپذیری این پایگاه بیشتر است. همچنین، بر پایه یافته های پژوهش، هرچه میزان بهره برداری کاربران از پایگاه «گنج» بیشتر باشد، میزان رضایت آنان از کاربردپذیری، کیفیت اطلاعات، و تعامل خدمت این پایگاه بیشتر است. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت کاربران از پایگاه «گنج» در هر سه بُعد ابزار «ای کوال» در سطح بالایی است؛ با این حال، نباید از بهبود مستمر این پایگاه چشم پوشی کرد. از راهکارهایی که می توانند به بهبود پایگاه «گنج» یاری رسانند می توان به افزودن جزئیات بیشتر به رکوردها (مانند افزودن چکیده انگلیسی)، کارآمدتر کردن کاوش در پایگاه، و کوتاه کردن زمان «امبارگو» (تأخیر در دسترسی به فایل های تمام متن) اشاره کرد.