فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر الگودهی خودکنترلی (ارائة الگو به یادگیرنده در زمان هایی که خودش درخواست کند)، بر یادگیری یک تکلیف زمان بندی متوالی بود. در این آزمایش 24 آزمودنی راست دست (12 پسر و 12 دختر 19 تا 20 ساله) داوطلبانه انتخاب و از لحاظ نوع الگودهی به دو گروه خودکنترلی و جفت شده تقسیم شدند. تکلیف حرکت در مسیر از قبل مشخص شده با فشردن کلیدهای 1، 4، 5 و 8 دستگاه زمان بندی متوالی با حفظ زمان بندی مطلق معین بود. افراد گروه خودکنترلی هر زمان که درخواست ارائة الگو می کردند، الگودهی می شدند، درحالی که گروه دیگر با گروه خودکنترلی جفت شده بود. آزمایش شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. برای سنجش دقت عملکرد از خطای زمان بندی مطلق استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس عاملی مرحلة اکتساب نشان داد هرچند کاهش معناداری در خطای زمان بندی مطلق دو گروه الگودهی خودکنترلی و جفت شده رخ داد (05/0 P>)، بین تغییرات ایجادشده در دو گروه طی این دوره، تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P<). نتایج آزمون یادداری نیز اختلاف معناداری را بین دو گروه نشان نداد (05/0 P>). اما در آزمون انتقال گروه خودکنترلی
به صورت معناداری خطای کمتری داشت (05/0 P>). نتایج نشان داد تأثیرات سودمند تکنیک خودکنترلی را به خوبی می توان به حوزة الگودهی تعمیم داد. این روش موجب مطابقت بیشتر شرایط تمرین با نیازهای اطلاعاتی نوآموزان می شود.
بررسی برخی عوامل خطرزای عصبی- عضلانی مرتبط با آسیب ACL در افراد دچار ناهنجاری پرونیشن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راستای مکانیکی اندام تحتانی به طور کلی بر ثبات مفصل زانوی ورزشکاران اثر دارد. تحقیقات اشاره دارند که پرونیشن مچ پا در شیوع آسیب ACL مؤثر است، ولی مطالعه ای در زمینه کنترل عصبی -عضلانی ورزشکاران دارای پرونیشن افزایش یافته مچ پا در رابطه با آسیب ACL صورت نگرفته است. ازاین رو هدف از این تحقیق، بررسی برخی عوامل خطرزای عصبی- عضلانی مرتبط با آسیب ACL در افراد دچار ناهنجاری پرونیشن مچ پا بود.
پانزده ورزشکار دارای پرونیشن افزایش یافته مچ پا و پانزده ورزشکار سالم به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سیگنال های الکترومیوگرافی با استفاده از الکترود سطحی از چهار عضله (گلوتوس مدیوس، لترال همسترینگ، واستوس لترالیس و سولئوس) ثبت شد.
نتایج آزمون MANOVA نشان داد در عضلات گلوتئوس مدیوس (029/0=P) و بایسپس فموریس (001/0P=) در مرحله فیدفورواردی و در عضله گلوتئوس مدیوس (005/0P=) در مرحله فیدبکی، بین دو گروه تفاوت معنا دار وجود دارد و در فعالیت فیدفورواردی و فیدبکی عضلات واستوس لترالیس و سولئوس بین دو گروه ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/.≤P). بنابراین ناهنجاری پرونیشن مچ پا با تغییر عملکرد عصبی - عضلانی عضلات گلوتئوس مدیوس و لترال همسترینگ، می تواند به عنوان عامل خطرآفرین در بروز آسیب های ACL دخیل باشد.
تأثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار است. 20 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 3/2 25 سال، قد 2/8 161 سانتی متر و وزن بدن 5/3 4/55 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی - عروقی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر ) و تمرین با وزنه (10 نفر ) قرار گرفتند. برنامة تمرین عبارت بود از: اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفتة اول با 50 % یک تکرار بیشینه (1RM) در دو نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 % 1RM در سه نوبت با شش تکرار در هفتة هشتم رسید. برنامة تمرین سه روز در هفته انجام شد. قبل و پس از فعالیت در شرایط استراحت، تعداد ضربان قلب، اندازة فاصلة PR، درصد کسر تخلیه ای، قطر پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیوارة خلفی و سپتوم بین بطنی و تودة بطن چپ به عنوان متغیرهای عملکردی و ساختاری قلب آزمودنی ها با روش الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. داده ها، با استفاده از آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین ضخامت دیوارة خلفی و سپتوم بین بطنی و تودة بطن چپ افزایش معنی داری داشت ( 007/0- 03/0-017/0P=). در سایر متغیرها تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0p≤). به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت تمرین با وزنه در ایجاد برخی سازگاری های مناسب ساختاری قلب مؤثر است و در عملکرد قلب نارسایی ایجاد نمی کند.
مطالعه تأثیر امتیاز میزبانی بر عملکرد کشورهای میزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر امتیاز میزبانی بر عملکرد کشورهای میزبان رویدادهای ورزشی قاره ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کشورهای میزبان رقابت های چند رشته ای ورزشی قاره ای بود. عملکرد تمام کشورهایی که میزبان بودند (42 کشور) به مثابه نمونه آماری در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین سهم نسبی مجموع مدال ها و تعداد مدال های طلا در شرایط میزبانی با شرایط غیر میزبانی (سهم نسبی مجموع مدال ها و تعداد مدال های طلای کشور میزبان در دوره های قبل و بعد) در هر سه رویداد چند رشته ای ورزشی قاره ای وجود داشت.
تأثیر مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مصرف مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی بود. پانزده مرد ورزشکار (میانگین ± انحراف معیار؛ سن 88/7± 27 سال)، داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی ها در 4 جلسه مجزا با فاصله یک هفته، پس از مصرف مقادیر مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلیگرم پودر سیر و دارونما) در فعالیت استقامتی 30 دقیقه روی نوارگردان شرکت داشتند. سه نمونه خونی قبل، 4 ساعت بعد از مصرف مکمل و بلافاصله بعد فعالیت ورزشی، برای اندازه گیری عوامل همورئولوژی (ویسکوزیته خون و پلاسما، فیبرینوژن، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز) گرفته شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر انجام شد. مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن تاثیر داشت (p= 0.001). آزمون تعقیبی نشان داد این دو فاکتور در پاسخ به مصرف 500 میلیگرم سیر نسبت به سایر مقادیر کاهش بیشتری داشت در حالیکه مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته خون، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز، تاثیر معنی داری نداشت (p= 0.067). صرف نظر از مقدار مصرفی، مصرف سیر به تنهایی باعث کاهش تمامی فاکتورهای همورئولوژی شد (p= 0.000). بر اساس نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گیری نمود که مصرف سیر باعث بهبود فاکتورهای اصلی همورئولوژی میشود، در حالیکه مقدار مصرفی سیر در مقادیر پایین ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن را حین فعالیت ورزشی بهبود میبخشد. بنابرین ممکن است افراد دارای مشکلات هموستازی چنانچه قبل از فعالیت ورزشی مقدار پائین سیر مصرف نمایندخطرات قلبی- عروقی آنها طی فعالیت کاهش یابد
تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان ژنPGC-1α در عضلات کند و تند انقباض رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر اجرای HIIT بر بیان ژن PGC-1α در عضلات کند و تند انقباض رت های نر سالم بود. به همین منظور 12 سر رت نر ویستار به دو گروه کنترل (6=n) و تمرین (6=n) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید شامل پنج روز و در مجموع هشت هفته بود که از سه تناوب (چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) تشکیل شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله باز کننده طویل انگشتان (EDL) و نعلی استخراج و میزان بیان متغیرهای مربوط به روش RT-PCR سنجیده شد. نتایج نشان داد اجرای HIIT موجب افزایش معنا دار بیان ژنPGC-1α در هر دو نوع عضلات گروه تمرین شد ( 004/0P= و 001/0 P=). با توجه به یافته های پژوهش حاضر، اجرای HIIT موجب افزایش PGC-1α و افزایش ظرفیت اکسایشی در عضلات SOL و EDL می شود.
پیش بینی عملکردهای حرکتی و شناختی بر اساس حالات خُلقی در سالمندان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به عملکرد حرکتی و شناختی در دوران سالمندی و بررسی عوامل مؤثر بر پیشگیری از اُفت کارکردهای بدن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این مطالعه نیز در پاسخ به سؤال پیشبینی عملکرد حرکتی و شناختی در سالمندان فعال و غیرفعال بر اساس حالات خُلقی آنان طراحی شد. بدین منظور 70 سالمند شهر شیراز در دامنه سنی 60 تا 83 سال در این مطالعه شرکت کرده و پرسشنامههای فعالیت بدنی ییل و حالات خُلقی (برومز) تری و لین را تکمیل نمودند. برای سنجش عملکرد شناختی از تکلیف شمارش معکوس، و برای سنجش عملکرد حرکتی از تکلیف راهرفتن و دستزدن استفاده شد. روشهای آماری مورد استفاده، تحلیل واریانس چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، حالات خُلقی مثبت و عملکرد حرکتی و شناختی بهتری را در سالمندان فعال نسبت به غیرفعال نشان داد. نتایج رگرسیون خطی در افراد فعال نشان داد که با افزایش خستگی و تنش، زمان عملکرد حرکتی و شناختی بهترتیب افزایش و کاهش مییابد. نتایج مطالعه حاضر، تأییدی بر مطالعات پیشین در ارتباط با نقش فعالیت بدنی بر بهبود عملکرد حرکتی، شناختی و حالات خُلقی در سالمندان میباشد.
ارزیابی ومعرفی مهم ترین اولویت های کار آفرینی در ورزش ا دیدگاه دست اندر کاران ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر تمرینات هوازی بر شاخص فعالیت اندوتلیال عروق (sICAM-1) و مقاومت به انسولین در زنان کم تحرک مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت و چاقی از فاکتورهای خطرزا در بروز بیماری های قلبی- عروقی هستند. بهبود در عملکرد قلبی- عروقی پس از اجرای فعالیت ورزشی به تغییرات مثبت در ناهنجاری های متابولیکی و فاکتورهای خطرزا در بروز آترواسکلروز، نسبت داده شده است. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات هوازی را بر سطح سرمی مولکول های چسبان سلولی، نیمرخ لیپیدی سرمی و مقاومت انسولینی در زنان میانسالدیابتی غیرفعال، مورد مطالعه قرار داده است. 24 بیمار دیابتی غیرفعال (سنین 48-40 سال) در این پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی در حالت ناشتا از همه آزمودنی ها گرفته شد. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن هوازی و تمرینات ایروبیک با شدت 80-60 درصد ضربان قلب بیشینه، 3 روز در هفته به مدت 10 هفته بود. خون گیری جهت اندازه گیری سطوح sICAM-1 و نیمرخ لیپیدی سرم (LDL-C ، HDL-C، کلسترول و تری گلیسیرید) پس از 12 ساعت ناشتایی در حالت پایه و در پایان 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. غلظت سرمی sICAM-1 در گروه تجربی به میزان 1/16درصد کاهش یافت (01/0=P). سطح انسولین و شاخص مقاومت انسولینی در گروه تجربی افت معناداری داشت (05/0 ≥P). البته تغییرات غلظت سرمی sICAM-1 بین دو گروه نیز معنادار نبود (05/0 <P). تغییرات پلاسمایی تری گلیسرید، کلسترول و HDL-C وLDL-C، پس از تمرینات معنادار گزارش شد. به علاوه، رابطه معناداری بین تغییرات سطح سرمی sICAM-1 با تغییرات وزن، شاخص توده بدنی و HDL-C مشاهده گردید (05/0 ≥P). بنابراین احتمالاً تمرینات هوازی با بهبود مقاومت انسولینی، نیمرخ لیپیدی سرمی و شاخص های جسمانی در کاهش عامل التهاب بین سلولی عروقدر افراد دیابتی موثر است.
تأثیر خودگویی انگیزشی آشکار و نهان بر میزان درک فشار و عملکرد در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی در کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر خودگویی انگیزشی آشکار و نهان بر میزان درک فشار و عملکرد در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی در کشتی گیران بود. جامعه آماری تحقیق کشتی گیران ارومیه بودند که پانزده کشتی گیر داوطلب انتخاب شدند. تحقیق در سه جلسه و در فاصله یک هفته انجام گرفت. در جلسه اول بدون خودگویی و در جلسات دوم و سوم خودگویی نهان و آشکار ارائه شد. همچنین از تست توان هوازی بروس استفاده شد. زمان خستگی به عنوان عملکرد در نظر گرفته شد. شاخص بورگ هر سه دقیقه برای سنجش واماندگی آزمودنی ها تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که تنها خودگویی نهان بر عملکرد آزمودنی ها تأثیر معناداری دارد (002/0=P). همچنین خودگویی انگیزشی آشکار (001/0=P) به طور معناداری میزان درک فشار را در آزمودنی ها نسبت به خودگویی نهان کاهش داد. تفاوت معناداری بین خودگویی نهان و بدون خودگویی مشاهده نشد (121/0=P). در نهایت، خودگویی انگیزشی آشکار موجب کاهش میزان درک فشار کشتی گیران در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی شد، درحالی که خودگویی انگیزشی پنهان موجب افزایش استقامت آزمودنی ها شد.
بررسی موانع حضور معلولین، نابینایان و ناشنوایان شهر اراک در ورزش های همگانی
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی موانع حضور معلولین، نابینایان وناشنوایان شهر اراک در ورزش های همگانیبود. روش تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی است که به روش میدانی انجام شد. کلیه معلولین (جسمی- حرکتی و کم توان ذهنی)، نابینایان و ناشنوایان (غیر ورزشکار) شهر اراک به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. 60 نفر از این جامعه آماری پرسشنامه های توزیع شده را برگرداندند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از کسب روایی و پایایی (87/0= α) بین نمونه ها توزیع شد. از آمار توصیفی و آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که عدم کیفیت اماکن ورزشی، مشکلات روزمره، نداشتن اطلاعات ورزشی مهم ترین موانع حضور آزمودنی ها در فعالیت های ورزشی بودند. همچنین در مقایسه نوع معلولیت و موانع حضور در فعالیت های ورزشی مشاهده شد که بین سه گروه با معلولیت های مختلف در موانع ناشی از کیفیت اماکن ورزشی، اطلاعات ورزشی و آسیب دیدگی ورزشی تفاوت معنی داری وجود دارد. در تعیین جایگاه تفاوت های موجود در بین سه گروه معلولین، نابینایان و ناشنوایان و مقایسه این سه گروه، معلوم شد که بین معلولین با ناشنوایان در موانع مربوط به اطلاعات ورزشی و معلولین با نابینایان در موانع مربوط به مشکلات زندگی و نابینایان با ناشنوایان در موانع مربوط به مشکلات رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P<). با توجه به یافته های حاصل از تحقیق پیشنهاد می شود مسئولان ورزش در جهت برداشتن موانع موجود بر سر راه ورزش همگانی معلولین، نابینایان و ناشنوایان تلاش کنند.
بررسی ارتباط میان سبک رهبری تحولی مدیران با رفتارهای کارآفرینی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سبک رهبری تحولی مدیران با رفتارهای کارآفرینی کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان ورزش و جوانان استان اصفهان در سال 1393 که تعداد آنها 405 نفر بود. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان 196 نفر محاسبه شد که با توجه به این که جامعه آماری کارمندان ادارات ورزش و جوانان شهرستان های واقع در استان اصفهان متفاوت بود، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری هر اداره استفاده شد. در این پژوهش از دو پرسش نامه معتبر کارآفرینی و سبک رهبری تحولی استخراج شده از پرسش نامه چند عاملی رهبری (MLQ) استفاده شد. به منظور تحلیل استنباطی داده های به دست آمده از ابزارهای اندازه گیری از روشهای آماری تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین سبک رهبری تحولی مدیران و رفتار کارآفرینی کارمندان ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان وجود دارد. همچنین بنابر تحلیل رگرسیون، سبک رهبری تحولی مدیران بر مؤلفه های نوآوری، ارتباطات، ریسک پذیری، و شناسایی فرصت از رفتار کارآفرینی کارمندان تاثیر دارد.
تأثیر بازخورد هنجاری بر یادگیری مهارت هدف گیری پرتابی کودکان 9 تا 11ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخورد هنجاری نوعی بازخورد است که در آن اطلاعاتی در مورد عملکرد فرد در مقایسه با دیگر همسالان، به صورت غیرواقعی (مثبت یا منفی) ارائه می شود. این تحقیق، با هدف تعیین تأثیر بازخورد هنجاری بر یادگیری مهارت هدف گیری پرتابی کودکان 9 تا 11 ساله شهر اهواز انجام گرفت. به این منظور 90 کودک راست دست به روش دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و براساس سن، قد، وزن، طول دست، طول بازو و نمره های پیش آزمون به سه گروه 30 نفری بازخورد هنجاری مثبت، منفی و کنترل تقسیم شدند. مرحلة اکتساب، شامل شش بلوک ده کوششی بود. در این مرحله هر سه گروه بعد از هر کوشش بازخورد حقیقی و گروه های مثبت و منفی علاوه بر این، در پایان هر بلوک بازخورد هنجاری دریافت می کردند. آزمون انتقال و یادداری به دو صورت بلافاصله و تأخیری بعد از مرحله اکتساب انجام گرفت. بعد از بررسی داده ها و همگنی واریانس ها، داده ها به روش تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد (05/0P ≤). در هر سه مرحله بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده شد و گروه بازخورد هنجاری مثبت عملکرد بهتری داشت (001/0=P). یافته ها نشان می دهد بازخورد هنجاری مثبت اثر تسهیل کننده در یادگیری حرکتی دارد.
بررسی تأثیر دوره قاعدگی بر متابولیسم سوبسترا و مصرف انرژی طی فعالیت فزاینده وامانده ساز در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دوره قاعدگی بر متابولیسم سوبسترا، مصرف انرژی و عملکرد طی فعالیت فزاینده وامانده ساز در دختران دانشجو بود. به این منظور پانزده دانشجوی دختر (با میانگین سن 47/1± 17/21 سال و شاخص توده بدنی 71/1 ± 55/20 کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. طرح تحقیق در سه مرحله خونروی، فولیکولی و مرحله انتهایی لوتئال از چرخه قاعدگی تنظیم شد. پروتکل ورزشی به صورت فزاینده تا واماندگی ادامه یافت. اکسیژن و دی اکسیدکربن دم و بازدمی آزمودنی ها نیم ساعت قبل از فعالیت در حالت خوابیده (حالت پایه)، حین فعالیت فزاینده تا واماندگی و یک ساعت بعد از اتمام برنامه تمرینی در حالت خوابیده به عنوان EPOC جمع آوری و تجزیه وتحلیل شد. مقدار اکسیداسیون چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی از طریق فرمول های فراین و کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در انرژی مصرفی، عملکرد، اکسیداسیون کربوهیدرات و چربی در مراحل مختلف قاعدگی (خونروی، فولیکولی و لوتئال)، طی تمرین فزاینده تا واماندگی وجود ندارد. در فعالیت ورزشی فزاینده، کالری مصرفی و اکسیداسیون کربوهیدرات و چربی در مرحله خونروی، ابتدای فولیکولی و انتهای لوتئالی احتمالاٌ به سبب عدم تفاوت زیاد بین غلظت هورمون های استروژن و پروژسترون در دختران جوان تفاوت چشمگیری ندارد.
مقایسه تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگر کنترلی بر یادگیری یک مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلج مغزی اصطلاحی است که به طور رایج در خصوص شرایط دارای ویژگی اختلال حرکتی استفاده می شود و با آسیب مغزی غیر تدریجی در اوایل زندگی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بود. از بین 1750 دانش آموز مبتلا به فلج مغزی در مدارس استثنایی شهر تهران، تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک همی پلاژیک با دامنه سنی7-12 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور همگن کردن آنها یک مرحله پیش آزمون 10 کوششی به عمل آمد. به منظور بررسی شرکت کنندگان در مراحل اکتساب ، یادداری و انتقال به طور تصادفی به 6 گروه 5 نفری شامل سه گروه بازخورد خودکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) و سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) تقسیم شدند. در مرحله اکتساب، آزمودنی ها در 10 بلوک 8 کوششی(مجموعاً 80 کوشش) به تکلیف پرتابی پرداختند. مرحله یادداری و انتقال با فاصله 24 ساعت از آزمون اکتساب و به میزان 10 کوشش بدون بازخورد اجرا گردید، با این تفاوت که آزمودنی ها مرحله انتقال را از فاصله 4 متری اجرا کردند(در مقابل فاصله 3 متری در مراحل اکتساب و یادداری). بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، بین گروه های دریافت کننده تواتر یکسان(گروه های خودکنترلی و آزمونگرکنترلی) در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری مشاهده نشد، گروه خودکنترلی عملکرد بهتری در مراحل یادداری و انتقال نشان دادند. علاوه بر این، گروه هایی که فراوانی بازخوردی بالاتری دریافت می کردند(گروه خودکنترلی یا آزمونگرکنترلی) عملکرد بهتری را نسبت به شرکت کنندگان در گروه های دریافت کننده بازخورد با فراوانی پایین تر در تمامی مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند. بنابراین، در حالیکه مزیت های بازخورد خودکنترلی در مقابل بازخورد آزمونگرکنترلی به هنگام دریافت تواتر بازخوردی یکسان مشاهده شد، به نظر می رسد که کودکان در طول فرایند یادگیری از بازخورد به شیوه ی متفاوتی نسبت به افراد بزرگسال استفاده می کنند و ممکن است کودکان به منظور بهینه سازی یادگیری حرکتی نیازمند فراوانی های بازخوردی بالاتری نسبت به افراد بزرگسال باشند.
تحلیل میزان و نوع فعالیتهای فراغتی و ورزشی استادان دانشگاه تهران
منبع:
حرکت بهار ۱۳۷۹ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
استادان دانشگاه افراد فرهیخته ومتخصص جامعه می باشند که وظیفه ی خطیر تربیت استعدادها وسرمایه های فکری کشور رابه عهده دارند. فرهنگ زندگی شهری عصر حاضر نوع وماهیت حرفه ایشان زمینه انجام کار یکنواخت وکم تحرک ودور شدن از زندگی طبیعی رافراهم آورده وآنها رادر معرض نارساییهای جسمی وروحی وافت کیفیت وکمیت کاری قرار داده است .دراین پژوهش توصیفی تلاش می شود نحوه فعالیت استادان در اوقات فراغت ،میزان پرداختن به فعالیت های ورزشی ،عوامل مؤثر برورزش اساتید، کیفیت بهره برداری از امکانات و... مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور پرسشنامه های ویژه پژوهش به صورت تصادفی بین اعضاء هیئت علمی دانشکده های دانشگاه تهران توزیع گردید واطلاعات حاصله مورد ارزیابی وتحلیل قرار گرفت که خلاصه آن دراین مقاله ارائه شده است.
نقش پیش بین خودتنظیم گری و تکانشوری در موفقیت ورزشی: مقایسه ورزش های برخوردی و غیربرخوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه خودتنظیم گری و تکانشوری با موفقیت ورزشی مورد بررسی قرار گرفت و نقش پیش بین این دو متغیر برای موفقیت ورزشی در ورزش های برخوردی و غیر برخوردی مقایسه شد. تعداد 223 ورزشکار حرفه ای (102 برخوردی و 121 غیر برخوردی) از فدراسیون های ورزشی به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از ورزشکاران خواسته شد مقیاس خودتنظیم گری (SRI-25)، مقیاس تکانشوری بارات (BIS) و مقیاس موفقیت ورزشی (SAS) را تکمیل کنند. ضرایب رگرسیون در این پژوهش برای ورزشکاران برخوردی در خصوص موفقیت ورزشی در خودتنظیم گری 0.39=ß،4.69 =t،در تکانشوری حرکتی 0.49=ß، 4.79=t و در تکانشوری شناختی 0.22=ß ،2.26 = tتعیین شد. این ضرایب برای ورزشکاران غیر برخوردی در خودتنظیم گری 0.73= ß،11.72 =t و در تکانشوری حرکتی 0.20-= ß، 2.32-=t به دست آمد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در ورزشکاران رشته های برخوردی، تکانشوری و در ورزشکاران رشته های غیربرخوردی، خودتنظیم گری، یکی از تبیین کننده های موفقیت ورزشی است.
رابطه رضایت شغلی اعضای هیئت علمی با رضایت دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه های دولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین رضایت شغلی اعضای هیئت علمی با رضایت دانشجویان تربیت بدنی است. روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دو گروه است: 1) کلیه اعضای هیئت علمی تربیت بدنی دانشکده ها و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی تهران که در سال 1388 در دوره تحصیلات تکمیلی مشغول به تدریس بودند (53N=)؛ 2) کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشکده ها و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی تهران که در سال 1388 در دوره تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل بودند (428N=). در گروه اول، تمام اعضای هیئت علمی نمونه را تشکیل دادند و در گروه دوم 230 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به رضایت شغلی اعضای هیئت علمی و رضایت دانشجویان، به ترتیب از پرسشنامه استاندارد شاخص توصیفی شغل ) (JDI)1991) و پرسشنامه کرانکی (2006) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها، پس از تأیید روایی آن ها توسط متخصصان، در تحقیقی راهنما با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف - اسمیرنوف، لوین، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود هم زمان) استفاده شد. نتایج تحقیق رابطه مثبت و معنیداری بین رضایت شغلی اعضای هیئت علمی و رضایت دانشجویان نشان داد. همچنین، نتایج نشان داد رضایت اعضای هیئت علمی از ارتقای سرپرستی و حقوق خود با هر دو جنبه رضایت دانشجویان از تدریس و اثربخشی آنان رابطه مثبت و معنیداری دارد. به علاوه، بین رضایت اعضای هیئت علمی از همکاران خود تنها با رضایت دانشجویان از تدریس آنان رابطه مثبت و معنیداری دیده شد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که تنها مؤلفه سرپرستی پیش بین معنیداری برای رضایت دانشجویان است.
تأثیر دوازده هفته تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر BDNF سالمندان مبتلا به دمانس بود. بدین منظور، 24 مرد سالمند مبتلا به دمانس (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برنامه تمرینی یک دوره دوازده هفته ای (هفته ای سه جلسه تمرین 45 دقیقه ای) تمرینات حرکتی شناختی بود که براساس رهنمودهای کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) اتخاذ شد. پیش و پس از انجام پروتکل تمرینی میزان BDNF و آزمون های عملکردی و شناختی ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از آنالیز تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 12 هفته برنامه تمرین حرکتی شناختی به افزایش سطوح BDNF (001/0=P)، بهبود نتایج آزمون رسیدن عملکردی (005/0=P)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (001/0=P)، آزمون تعادلی برگ (001/0=P) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (015/0P=)، در گروه فعال منجر شد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان داد که تمرین یکپارچه حرکتی در آزمودنی های مبتلا به دمانس، سبب افزایش سطوح BNDF می شود که از نظر بالینی این یافته ها اهمیت آمادگی بدنی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده از ابتلا به زوال عقل در آینده را تأیید می کند. همچنین این نوع فعالیت، روش تمرینی سودمندی جهت حفظ عملکرد حرکتی و کاهش سرعت کارکردهای ذهنی سالمندان است.