مطالب مرتبط با کلیدواژه

تکلیف پرتابی


۱.

مقایسه تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگر کنترلی بر یادگیری یک مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی بازخورد خودکنترلی بازخورد آزمونگرکنترلی تکلیف پرتابی تواتر بازخورد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۵۵۷
فلج مغزی اصطلاحی است که به طور رایج در خصوص شرایط دارای ویژگی اختلال حرکتی استفاده می شود و با آسیب مغزی غیر تدریجی در اوایل زندگی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بود. از بین 1750 دانش آموز مبتلا به فلج مغزی در مدارس استثنایی شهر تهران، تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک همی پلاژیک با دامنه سنی7-12 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور همگن کردن آنها یک مرحله پیش آزمون 10 کوششی به عمل آمد. به منظور بررسی شرکت کنندگان در مراحل اکتساب ، یادداری و انتقال به طور تصادفی به 6 گروه 5 نفری شامل سه گروه بازخورد خودکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) و سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) تقسیم شدند. در مرحله اکتساب، آزمودنی ها در 10 بلوک 8 کوششی(مجموعاً 80 کوشش) به تکلیف پرتابی پرداختند. مرحله یادداری و انتقال با فاصله 24 ساعت از آزمون اکتساب و به میزان 10 کوشش بدون بازخورد اجرا گردید، با این تفاوت که آزمودنی ها مرحله انتقال را از فاصله 4 متری اجرا کردند(در مقابل فاصله 3 متری در مراحل اکتساب و یادداری). بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، بین گروه های دریافت کننده تواتر یکسان(گروه های خودکنترلی و آزمونگرکنترلی) در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری مشاهده نشد، گروه خودکنترلی عملکرد بهتری در مراحل یادداری و انتقال نشان دادند. علاوه بر این، گروه هایی که فراوانی بازخوردی بالاتری دریافت می کردند(گروه خودکنترلی یا آزمونگرکنترلی) عملکرد بهتری را نسبت به شرکت کنندگان در گروه های دریافت کننده بازخورد با فراوانی پایین تر در تمامی مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند. بنابراین، در حالیکه مزیت های بازخورد خودکنترلی در مقابل بازخورد آزمونگرکنترلی به هنگام دریافت تواتر بازخوردی یکسان مشاهده شد، به نظر می رسد که کودکان در طول فرایند یادگیری از بازخورد به شیوه ی متفاوتی نسبت به افراد بزرگسال استفاده می کنند و ممکن است کودکان به منظور بهینه سازی یادگیری حرکتی نیازمند فراوانی های بازخوردی بالاتری نسبت به افراد بزرگسال باشند.
۲.

تاثیر کانونی کردن بینایی بر یادگیری یک مهارت حرکتی پرتابی در کودکان اوتیسم آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم بینایی ویژه بینایی معمولی یادداری تکلیف پرتابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۴۱۰
اختلال طیف اتیسم یکی از ناتوانایی های رشدی است که جمعیت قابل ملاحظه ای از افراد هر جامعه ای به آن مبتلا می شوند. کودکان اتیسم دارای سیستم بینایی ناموزون بوده و در هنگام دریافت محرک پاسخ خیره شده بیش از حد را از خود نشان می دهند. تحقیقات نشان داده اند که بینایی در اکثر فعالیت های حرکتی، به ویژه فعالیت های که نیاز به هدف گیری روی موقعیت هدف دارند نقش بسزایی دارد. تحقیق حاضر به بررسی کانونی کردن بینایی در بهبود یادگیری یک تکلیف پرتابی در کودکان اتیسم می پردازد. 24 پسر 10 ساله به صورت تصادفی در دو گروه بینایی ویژه و بینایی معمولی به اجرای تکلیف پرتابی پرداخته و نتایج بدست آمده با استفاده ازآزمون تی مستقل و آنوا با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند. تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون و دوره اکتساب نشان می دهد (05/0 > p) که گروه بینایی ویژه توانستند تکلیف را به خوبی یاد بگیریند. همچنین کانونی کردن توجه به کودکان اتیسم در بهبود اجرای تکلیف پرتابی در مقایسه با گروه بینایی معمولی در یاددداری کمک بسزایی می کند. نتایج تحقیق حاضر بیان می کند که کانونی کردن بینایی شرایط یادگیری مهارت پرتابی را در کودکان اتیسم بهبود می بخشد. از طرفی کانونی کردن بینایی در کودکان اتیسم منجر به اجرای بهتر این مهارت پرتابی در یادداری در مقایسه با شرایط بینایی معمولی می شود.
۳.

تأثیر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوشش های خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازخورد آزمونگر کنترل بازخورد خودکنترل تکلیف پرتابی کوشش های خوب و ضعیف فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۴۷
بازخورد خودکنترل نوعی بازخورد افزوده است که براساس درخواست خود یادگیرنده به وی ارائه می شود. هدف تحقیق حاضر مقایسه بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی پس از کوشش های خوب و ضعیف بر اکتساب و یادگیری تکلیف پرتابی در کودکان فلج مغزی بود. به این منظور 60 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با دامنه سنی 12-7 سال به صورت در دسترس از بین مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوشش های خوب، بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوشش های ضعیف و بازخورد خودکنترلی تقسیم شدند. در پایان مرحله اکتساب، گروه خودکنترل به دو زیرگروه خودکنترل پس از کوشش های خوب و خودکنترل پس از کوشش های ضعیف تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0P< استفاده شد. در مرحله اکتساب، گروه ها تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (64/0P=). اما عملکرد گروه بازخورد خودکنترلی پس از کوشش های خوب از تمامی گروه ها در مرحله یادداری (001/0P=) و انتقال (001/0P=) بهتر بود. همچنین در شرایط آزمونگرکنترلی، آزمودنی های دریافت کننده بازخورد پس از کوشش های خوب و در شرایط دریافت بازخورد پس از کوشش های ضعیف، آزمودنی های خودکنترلی پیشرفت بیشتری را از خود نشان دادند. بنابراین، به دلیل ظرفیت پایین پردازش اطلاعات در کودکان، نقش انگیزشی بازخورد در شرایط خودکنترلی و پس از کوشش های موفق سبب یادگیری بهتر آزمودنی ها می شود.
۴.

اثربخشی بازخورد هنجاری بر یادگیری تکلیف حرکتی پرتابی در افراد دارای ناهنجاری سندرم داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازخورد هنجاری تکلیف پرتابی سندرم داون یادگیری حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۹
زمینه و هدف: امروزه در تمام جوامع بشری کودکان استثنایی بویژه کودکان عقب مانده ذهنی مورد توجه خاصی قرار دارند. توجه جدی به کودکان سندرم داون به علت نارسایی در رشد متضمن سرمایه گذاری های قابل توجه از سوی دولت ها بویژه در زمینه امر توانبخشی می باشد. بنابراین در نظر گرفتن تمرین های مناسب همراه با تشویق و بازخورد، برای رشد مهارت های حرکتی این کودکان الزامی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بازخورد هنجاری بر یادگیری یک تکلیف حرکتی پرتابی در افراد دارای ناهنجاری سندرم داون بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی بود. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 30 نفر از افراد دارای سندرم داون در استان ایلام بودند که به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در سه گروه بازخورد هنجاری مثبت، بازخورد هنجاری منفی و کنترل، هر گروه 10 نفر جایگزین شدند. اطلاعات لازم برای این پژوهش در 4 مرحله پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال جمع آوری شد. مرحله اکتساب شامل 7 بلوک 10 کوششی بود. آزمون یادداری و انتقال 24 ساعت بعد برگزار شد. داده ها با نرم افزارSPSS 20  و به روش تحلیل واریانس یکراهه و مرکب با اندازه گیری مکرر و آزمون پیگیری توکی تجزیه تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج بین تاثیر بازخورد هنجاری مثبت، منفی و کنترل بر ثبات و دقت هدف گیری گروه های پژوهش در آزمون اکتساب، یادداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود داشت و گروه بازخورد هنجاری مثبت نسبت به دو گروه دیگر بهتر عمل کرده بود. همچنین گروه بازخورد حقیقی (کنترل) نسبت به گروه بازخورد هنجاری منفی با وجود اینکه تفاوت معنی داری نداشت اما عملکرد بهتری داشت (0/05>p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازخورد هنجاری مثبت بر میزان دقت و ثبات پرتاب در مرحله اکتساب، یادداری و انتقال افراد دارای سندرم داون تاثیر معنی داری داشت. در واقع مزایای یادگیری مربوط به بازخورد هنجاری در افراد دارای سندرم داون، زمانی که از ابزار انگیزشی تشویقی نه تنبیه برای یادگیری این افراد استفاده شود کارا است