فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش الکترونیکی بر یادگیری شناختی (در سطوح مختلف) و مقایسه آن با آموزش سنتی در درس فیزیک یک دانشجویان دانشگاه کاشان است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش نیمه آزمایشی و طرح تحقیق، دو گروه با پیش آزمون و پس آزمون است. برای انجام این تحقیق نمونه ای به حجم 61 نفر، برابر تعداد کل افراد جامعه انتخاب شد. برای سنجش میزان یادگیری دانشجویان، آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته با قابلیت اعتماد 81/0، در دو نوبت قبل و پس از آموزش اجرا شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که آموزش الکترونیکی در افزایش یادگیریِ شناختی موثر بود. همچنین نتایج نشان داد که آموزش الکترونیکی در افزایش یادگیری شناختی در سطح دانش، فهمیدن و کاربستن موثر بوده، اما این روش آموزشی در افزایش یادگیری شناختی در سطح تحلیل، ترکیب و ارزشیابی تاثیری نداشت.
اندازه گیری شاخص های اخلاق پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوعات اخلاقی متعددی باید در ارتباط با پژوهش جدی گرفته شوند. پژوهشگران باید از مسؤولیت خود جهت حفظ منافع و دسترسی افراد درگیر با پژوهش آگاه باشند. این پژوهش با هدف اندازه گیری اخلاق پژوهش در بین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان پژوهشگران انجام شده است. دانشگاه تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. تعداد 323 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت وزن دهی شاخص ها استفاده شده است و با استفاده از آزمون t فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص رفتار ناشایست دارای بیشترین اهمیت در بین شاخص های اخلاق پژوهش است. همچنین، از نتایج آزمون فرضیه ها مشخص شده است معیارهای اخلاق پژوهش؛ مانند: پاسخگویی، صداقت، رفتار ناشایست، حریم خصوصی و گمنامی در جامعه آماری با اطمینان 95 درصد قابل قبول هستند؛ اما تنها شاخص حقیقت جویی در بین دانشجویان دانشگاه تهران در هاله ای از ابهام است.
مقایسه نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
139 - 174
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی و دانش آموزی دوره اوج نیازهای اوقات فراغت است. نوجوانان در مقایسه با سایر افراد فرصت های بیشتر و مسئولیت های کمتری دارند و اوقات فراغت برای آنان زمینه ای برای اجتماعی شدن و شکل گیری هویت تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان شهر یزد است. بدین منظور ، از روش پژوهش توصیفی زمینه یاب استفاده شده و جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم دوره متوسطه ناحیه دو شهر یزد به تعداد 340 نفر بوده است. بر اساس جدول مورگان ، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد که در دو گروه 90 نفری دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان به شکل تصادفی طبقه ای گزینش شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و برای تحلیل آنها از آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان مدارس عادی اوقات بیشتری را به فعالیت های ورزشی ، ارتباط با دوستان و همسالان و انجام فعالیت های مذهبی اختصاص می دهند. از سوی دیگر ، دانش آموزان استعداد درخشان اوقات بیشتری را برای بودن با خانواده و استفاده از محصولات فرهنگی سپری می کنند. اما میزان سرگرمی با کامپیوتر در هر دو گروه یکسان است. یافته های پژوهش حاضر بر ضرورت توجه مسئولان ، برنامه ریزان و والدین را به مسئله برنا مه ریزی اوقات فراغت برای دوره حساس نوجوانی تأکید می کند. در این باره ، برنا مه ریزی های اثربخش تر به منظور استفاده بهینه از اوقات فراغت در زمینه غنی سازی فعالیت های ورزشی ، ارتباط با دوستان و همسالان و فعالیت های مذهبی برای دانش آموزان مدارس استعداد درخشان توصیه می شود. همچنین اختصاص اوقات بیشتر برای بودن در کنار خانواده و استفاده اثربخش از محصولات فرهنگی برای گروه دانش آموزان مدارس عادی پیشنهاد می شود.
بررسی نقش میزان تحصیلات و جنسیت بر عدم تمایل زوج های شهر اصفهان به تعدد فرزند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی کیفی و کمی عوامل عدم گرایش زوجین شهر اصفهان به تعدد فرزند است. جمعیت آماری در بخش کیفی شامل متخصصان و صاحبنظران و زوجین ساکن در شهر اصفهان است. در بخش کمی زوجین ساکن در شهر اصفهان که دارای یک تا دوفرزند بوده و تمایل به تعدد فرزند ندارند مورد تحقیق قرار گرفته اند. تعداد حجم دربخش کیفی 42 نفر و در بخش کمی200 نفر است. جمع آوری اطلاعات پژوهشی در بخش کیفی از طریق مصاحبه و در پژوهش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتیجه بخش کیفی منجر به شناسایی 13 عامل عدم گرایش زوجین به تعدد فرزند شد. این نتایج نشان داد عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی وعدم مسئولیت پذیری، بیشترین تاثیر را درعدم گرایش زوجین به تعدد فرزند دارند. در پژوهش کمی نتایج بدست آمده از زوجین اصفهانی نشان داد عوامل اشتغال زنان درخارج ازمنزل، تحصیلات زوجین، عدم آگاهی از مضرات تک فرزندی وتشویق یاعدم تشویق دولت بیشترین تاثیر را در عدم گرایش زوجین به تعدد فرزند داشته اند. همچنین درخصوص مقایسه نظرات پاسخ گویان به سوالات از نظر جنسیت، در مورد دو عامل تحصیلات وعدم مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظرمقایسه نظرات پاسخ گویان به سوالات از حیث سطح تحصیلات درمورد سه عامل اشتغال زنان خارج از منزل، عدم مسئولیت پذیری و ترس از بارداری تفاوت در سطح معنی داری بوده و در مورد بقیه عوامل تفاوتی نشان داده نشده است.
تحلیل الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی دوره راهنمایی (کتاب های تعلیمات اجتماعی و فارسی 1380-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟
ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت.
یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
بررسی نقش شورای معلمان در توسعه مهارت های حرفه ای دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه میزان مشارکت معلمان در تصمیم گیری های شورای معلمان با مهارت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه پسرانه شهرستان اندیمشک انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی _ پیمایشی بوده و فرضیه های پژوهش با روش همبستگی بررسی شده است. جامعه تحقیق شامل کلیه دبیران عضو شورای معلمان مقطع متوسطه پسرانه شهرستان اندیمشک به تعداد 70 نفر است که با استفاده از روش سرشماری کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. اعتبار ابزار پژوهش به وسیله اعتبار محتوایی و روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین میزان مشارکت معلمان در حوزه های تصمیم گیری شورای معلمان و افزایش مهارت های حرفه ای آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای تصمیم گیری های آموزشی، پژوهشی، رفاهی، سازمانی و اداری، همایشی به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیر تصمیم گیری های آموزشی در پیش بینی کنندگی برای مهارت های حرفه ای معلمان نقش خوبی ا یفا می کند.
رویکرد اجتماعی فرهنگی در حوزة آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم برخی دلالت های رویکرد اجتماعی فرهنگی برای حوزة آموزش زبان را با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان بازسازی کنیم. ایدة محوری ما بر این دریافت استوار است که رویکرد اجتماعی فرهنگی با وجود دستاوردهای بسیاری که برای حوزة آموزش زبان داشته است، به دلیل فقدان منابع هنجارین لازم برای تبیین چگونگی رسیدن به فهم مشترک و توافق در میان کنش های زبانی، هنوز نتوانسته است آموزش زبان را واجد بُعد اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. بر این نکته تأکید می شود که این نقصان را می توان با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان جبران کرد. سپس دلالت های این رویکرد هنجارگذار اجتماعی فرهنگی در سه حوزة پژوهش، تدریس و ارزشیابی آموزش زبان بررسی و کاویده می شود. در این سه حوزه، بر وجه اخلاقی آموزش زبان تأکید می شود.
دین و سلامت اجتماعی: بررسی رابطه دین داری با سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین دین داری با سلامت اجتماعی دانشجویان است. این پژوهش با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 345 نفر با ابزار پرسش نامه در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند انجام گرفت. پایایی و اعتبار پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته ها، میزان سلامت اجتماعی اکثریت دانشجویان در سطح متوسط و میزان دین داری آن ها در سطح بالا است. یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین دین داری و سلامت اجتماعی دانشجویان و همچنین، بین دین داری و ابعاد سلامت اجتماعی (یک پارچگی، پذیرش، مشارکت، انسجام و شکوفایی اجتماعی) رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد که بیشترین شدت همبستگی با بعد انسجام اجتماعی و کمترین همبستگی با بعد شکوفایی اجتماعی می باشد. میزان سلامت اجتماعی دانشجویان برحسب جنسیت آن ها دارای تفاوت معنی داری است؛ اما این تفاوت با دیگر متغیرهای جمعیتی، معنی دار نیست. همچنین، بین سن افراد با سلامت اجتماعی، رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره نیز نشان داد که متغیر دین داری 3/27 درصد بر میزان سلامت اجتماعی دانشجویان تأثیر دارد.
مطالعه مقولات سیاست اجتماعی در کتب فارسی مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
107 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به میزان طرح مقولات سیاست اجتماعی در کتاب های درسی، نوع شناختی که این کتب از سیاست اجتماعی به دانش آموزان می دهند و پاسخ دهی به این سؤال است که چه اصول و رهیافتی رسمی از سیاست اجتماعی در این کتاب ها وجود دارد. بدین منظور، به تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی به لحاظ مقولات سیاست اجتماعی و میزان ارتباط آنها با گروه های هدف و نهاد اجتماعی خانواده پرداخته شده است. برای اعتباربخشی به کار ، تمام کتاب های راهنمای معلم (فارسی) سال های اول تا پنجم ابتدایی بررسی دقیق شده اند. بر اساس یافته های تحقیق، در کتاب های فارسی ابتدایی، فصولی با عناوین نهادها، بهداشت، دانشمندان و محیط زیست توانسته اند به نهاد خانواده، مدرسه و موضوعات آموزشی، بهداشتی و برخی مسائل مرتبط با محیط زیست بپردازند؛ اما درباره سیاست اجتماعی به صورت منسجم و هدفمند در کتاب ها بحث نشده و به ارتباط و انسجام موضوعات مختلف سیاست اجتماعی و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر اهمیتی داده نشده است. همچنین موضوعاتی چون همدلی و همدردی با نیازمندان و کمک به مظلومان در کتاب ها تحت عناوین مختلف آمده اند. در کل، موضوعات سیاست اجتماعی در چارچوب تبلیغ فردگرایی و آزادی فردی و با رهیافتی فردگرایانه به دانش آموزان معرفی شده اند. به نظر می رسد اصل انتخاب فردی در موضوعات مختلف اجتماعی، رهیافت رسمی سیاست اجتماعی مطرح شده در کتاب هاست که معنایی اخلاقی، معنوی دارد و باید ها و نباید های ارزشی را دربرمی گیرد.
بررسی نگرش نسبت به ادامه تحصیل پس از ازدواج و تأثیر آن بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری (مطالعه زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین نقش نگرش نسبت به تحصیلات و تصمیم به ادامه تحصیل بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری در بین زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق: این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله که برای انجام آزمایشات و شرکت در کلاس های مشاوره ی قبل از ازدواج در آبان و آذرماه سال 1392 به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده و ازدواج اول آن ها بوده، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای ساخت یافته است. متغیر وابسته قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیر مستقل نگرش نسبت به تحصیلات و قصد ادامه تحصیل و متغیرهای مخدوش کننده عبارتند از مقیاس های نگرشی و برخی متغیرهای جمعیت شناسی.
یافته ها: نگرش زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها درخصوص ادامه تحصیل پس از ازدواج بعنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار بر قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول می تواند در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که نگرش مثبت زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها برای ادامه تحصیل پس از ازدواج به رقم سن پایین ازدواج در جامعه ی مورد بررسی، رفتار باروری را از طریق فاصله گذاری بین ازدواج تا تولد فرزند اول تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارتی تداخل بوجود آمده بین تحصیلات زنان و باروری آنها معمولاً با فاصله انداختن از ازدواج تا تولد فرزند اول پاسخ داده می شود که این پاسخ مستقیماً بر میزان و رفتار باروری جامعه مورد نظر اثر می گذارد. بنابراین سیاست های جمعیتی اگر بتوانند برنامه هایی را اجرایی کنند که موجب سازگاری نقش مادری با ادامه تحصیلات زنان پس از ازدواج شود می توانند بسیار مؤثرتر باشند.
طراحی الگوی سیاست های فرهنگی نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، طراحی الگوی سیاست های فرهنگی نظام آموزش و پرورش است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی بوده و مبتنی بر رویکرد گراندد تئوری، با مراجعه به اندیشمندان و خبرگان موضوع و پیگیری مراحل سه گانه کدگذاری، الگوی نهایی ارائه شده است. جامعه آماری، مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش نهادهای دولتی و غیردولتی، اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزیر، معاونین، مدیران و کارشناسان ارشد وزارت آموزش و پرورش و سازمان های متبوع در ایران هستند. با روش نمونه گیری گلوله برفی و رعایت نمونه گیری مبتنی بر هدف، به 50 خبره مراجعه شد. ابزار گردآوری داده ها ترکیبی از فیش برداری، مصاحبه و پرسشنامه است. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. الگوی نهایی، مبتنی بر یافته های علمی و پژوهشی، تجزیه و تحلیل الگوهای سیاست گذاری مشابه در داخل و خارج و تجربیات پژوهشگر در 22 مؤلفه ارائه شد. درجه تناسب الگو 153/4 از 5 بوده و با 95 درصد اطمینان مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی نقش سرمایه های فرهنگی و اقتصادی خانواده و نوع مدرسه در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی منطقه 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی پدیده های انسانی ویژگی خاص علوم اجتماعی است و از آنجا که این پدیده ها دارای ابعاد پیچیده و چندبعدی اند، علوم اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه ای در زندگی روزمره می یابد. از این رو، مقاله حاضر درصدد است که زوایای پنهان ناکارآمدی مدرسان و متولیان امر آموزش علوم اجتماعی در ایران را تحلیل کند. در این پژوهش، چالش های اصلی آموزش علوم اجتماعی در ایران به شش دسته تقسیم بندی شدند: چالش های مربوط به حوزه روش تدریس، سطح آموزش معلمان، ارزشیابی و شیوه های آن در دروس علوم اجتماعی، ترغیب دانشجویان به تفکرات انتزاعی محض، یکسان بودن نحوه آموزش علوم اجتماعی و علوم پایه، و ضعف تکنولوژی آموزشی . در بخش نتیجه گیری، با تأکید بر این امر که تقویت بینش جامعه شناختی در بهبود کیفیت آموزش علوم اجتماعی در ایران تأثیر مستقیم دارد، سه راهکار برای ایجاد و تقویت چنین بینشی ارائه شده است .
بررسی میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
71 - 101
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی ابعاد و میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی در سال ۱۳۸۷ و عوامل مؤثر بر میزان مشارکت خانواده ها با روش پیمایش انجام شده است و از نوع توصیفی - تبیینی است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری والدین دانش آموزان استان خراسان رضوی است که با روش نمونه گیری طبقه ای ۶۰۲ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان مشارکت خانواده ها در مدارس در حد پایین است و متغیرهای مستقل توانسته اند 6/12 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیرهای پایگاه اقتصادی والدین، اعتماد به فرزند و داشتن تصویر اجتماعی مناسب برای مشارکت با میزان مشارکت والدین رابطه مستقیم دارند . همچنین هر چه دانش آموز کمتر دوست داشته باشد والدینش در فعالیت های مدرسه مشارکت کنند، در عوض والدین بیش تر به مدرسه مراجعه می کنند؛ و هر چه والدین تجربه ی قبلی مثبت تری از مدرسه داشته باشند مشارکت آن ها در مدرسه کمتر شده است. در فضای کنونی مشارکت در مدرسه به عنوان فرصت پیشرفت آموزشی و پرورشی تلقی نمی شود و مهم ترین راهکار افزایش مشارکت در مدارس افزایش دانش و مهارت در زمینه مشارکت است.
آموزش شهروندی در مدارس شهر تهران؛ آثار و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش شهروندی به ساکنان شهر یکی از رسالت های نهادهای مختلف اجتماعی در محیط شهری است. هم چنین یکی از طرح هایی که به صورت یک مداخلة شهروندی در سطح مدارس راهنمایی شهر تهران در حال انجام است طرح «شهردار مدرسه» است. هدف این طرح توسعه و ترویج مشارکت اجتماعی و نهادینه کردن مهارت های شهروندی در بین دانش آموزان است. بر این اساس مقالة حاضر به بررسی میزان اثربخشی طرح شهردار مدرسه پرداخته است؛ زیرا دست اندرکاران و مسئولان مدیریت شهری و نیز آموزش و پرورش همواره با این پرسش مواجه بوده اند که تا چه اندازه طرح شهرداری مدرسه به لحاظ اهداف مورد نظر از اثربخشی لازم برخوردار است؟ برای سنجش میزان اثربخشی طرح شهردار مدرسه از مدل CIPP استفاده شده است. البته سعی شده در این مطالعه فقط نتایج ارزش یابی کیفیت برون داد طرح ارائه شود. روش انجام تحقیق ارزش یابی است و جامعة آماری آن را کلیة دانش آموزان شهردار مدرسه، والدینشان و مدیران مدارس در مناطق 22 گانة شهرداری در سال تحصیلی 1391 - 1390 تشکیل می دهد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار «پرسش نامه» و نیز برای سنجش وضعیت اعتبار مفاهیم و متغیرها از دو روش اعتبار صوری و اعتبار نمونه گیری (منطقی) استفاده شده است. هم چنین از آزمون آلفای کرونباخ برای دست یابی به پایایی مفاهیم کمک گرفته ایم. در نهایت در جمع بندی وضعیت پیامدها و آثار طرح بر روی دانش آموزان می توان چنین قضاوت کرد که بیش ترین تأثیر طرح شهردار مدرسه در افزایش احساس مسئولیت پذیری اجتماعی و نیز افزایش علاقه و تعلق نسبت به محیط مدرسه است. در مقابل مواردی از قبیل افزایش مشارکت جمعی در بین دانش آموزان، افزایش آموزش و آگاهی بخشی به سایر دانش آموزان مدرسه و نیز بهبود وضعیت تحصیلی شهرداران مدرسه در سطح نامطلوبی ارزیابی شده اند.
فراتحلیل تحقیقات درباره تأثیر بعد خانوار بر موفقیت تحصیلی فرزندان (آیا فرزند بیشتر موجب موفقیت تحصیلی کمتر می شود؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های خانواده ها در خصوص افزایش موالید، پایین آمدن پیشرفت تحصیلی فرزندانشان است. این نگرانی مبتنی بر فرضیه ای غالب است که فرزند بیشتر، موفقیت تحصیلی آنها را کاهش می دهد. در این مقاله تلاش شده از طریق فراتحلیل مطالعات تجربی در کشورهای گوناگون، فرضیه غالب را به چالش کشیده و امکان طرح فرضیه یا فرضیه های رقیب در خصوص رابطه بعد خانوار و موفقیت تحصیلی فرزندان را مطرح کند. نتیجه نشان می دهد: برخی مطالعات با تبعیت از نظریه هایی مانند مدل رقیق شدگی منابع و مدل تلاقی، به این نتیجه رسیده اند که این دو رابطه منفی دارند. اما این تحقیقات توسط دیگران چون اللوید و کلی به نقد کشیده شده و آنها نشان داده اند که رابطه معنا دار میان بعد خانوار و موفقیت تحصیلی وجود ندارد. از نظر معتقدان به رابطه منفی، اندازه خانوار از طریق متغیرهای واسط بر موفقیت تحصیلی اثر می گذارد و اگر تحت شرایطی با افزایش تعداد فرزندان، متغیرهای واسط طور دیگری رفتار کنند، شاهد افت موفقیت تحصیلی فرزندان نخواهیم بود. از این رو فرضیه غالب در اغلب شرایط و محیط ها اعتبار خود را از دست می دهد و جای خود را به فرضیه های رقیب می دهد.
تدوین الگوی ارزیابی شاخص های فرهنگ عمومی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگویی برای ارزیابی فرهنگ عمومی در دانشگاه ها و ارزیابی شاخص های مذکور در دانشگاه های دولتی شهر مشهد انجام شد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، روش آمیخته اکتشافی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، روش تحلیل شبکة مضامین و در بخش کمی روش توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش در بخش کیفی تحلیل اسناد و مصاحبة نیمه ساختاریافته با خبرگان مسائل فرهنگی است که نمونه گیری در این بخش به روش هدفمند صورت گرفته است. در بخش کمّی نیز از پرسش نامه ای مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کمّی این پژوهش شامل کلیة دانشجویان ورودی سال های 88 تا 91 دانشگاه های دولتی شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه برآورد و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، نمونة آماری انتخاب شد. نتایج بخش کیفی تحقیق موجب شناسایی 44 مضمون پایه به عنوان شاخص های خرد پژوهش گردید که پس از خوشه بندی این مضامین در گروه های مشابه، ده مضمون سازمان دهنده شناسایی و به عنوان شاخص های کلان پژوهش انتخاب شدند. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی ضریب اهمیت هریک از شاخص ها نیز مشخص شد. نتایج ارزیابی کمّی شاخص ها در دانشگاه های دولتی شهر مشهد نشان داد که میزان شاخص فرهنگی کل در طول حضور دانشجو در دانشگاه رو به کاهش است. همچنین بیشترین میزان همبستگی بین شاخص های هویت ملی و انقلابی وجود دارد و تنها همبستگی های منفی تحقیق نیز بین شاخص خانواده با شاخص سرمایة اجتماعی و مصرف فرهنگی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای ارزیابی وضعیت فرهنگ عمومی دانشجویان و جهت دهی به سیاست های فرهنگی در دانشگاه ها توسط سیاست گذاران و مدیران فرهنگی حوزة آموزش عالی مورد استفاده و مبنای ارزیابی برنامه ریزی های فرهنگی قرار گیرد.
مطالعه تجربیات اساتید و دانشجویان دانشگاه تبریز از توجه به اخلاق پژوهش: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت مشارکت در آموزش و پرورش: کاستی ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
143 - 176
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی با عنوان «راه های گسترش مشارکت مردم در آموزش و پرورش درسطح کشور» و به روش توصیفی و سندکاوی انجام شده است. در این پژوهش از مصاحبه سازمان یافته و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مهم ترین اهداف این مقاله شناسایی کاستی ها و موانع مشارکت در درون و بیرون از آموزش و پرورش و ارائه پیشنهادهایی برای رفع این کاستی هاست. همچنین از نتایج حاصل از مصاحبه 263 نفر خیر مدرسه ساز در سراسر کشور در این خصوص استفاده به عمل آمد که همگی الهام بخش نگارنده در مورد تبیین موضوع بوده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که کاستی های مشارکت به دو گروه، شامل کاستی های درونی و بیرونی آموزش و پرورش تقسیم می شوند. کاستی های درونی ناشی از عوامل انسانی، ازجمله فعال نبودن مدیران و معلمان و دانش آموزان در امور مشارکت و نیز کاستی های ناشی از کارکردها و نگرش های مدیران ارشد آموزش و پرورش به مفهوم مشارکت است. نیز کاستی در ساختار تشکیلاتی و انجمن اولیا و مربیان و شوراهای آموزش و پرورش نیز در این خصوص تأثیرگذار است. همچنین کاستی هایی ناشی از عوامل بیرونی مؤثر در مشارکت وجود دارند که متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند. پژوهشگر ضمن معرفی کاستی های فوق برای رفع آنها، پیشنهادهایی را در این زمینه ارائه کرده است.