مطالب مرتبط با کلیدواژه

داروینیسم اجتماعی


۱.

تحلیل الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی دوره راهنمایی (کتاب های تعلیمات اجتماعی و فارسی 1380-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رقابت فرهنگ سیاسی یاریگری داروینیسم اجتماعی متون درسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی آموزش و پرورش
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۵۸۴
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟ ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت. یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
۲.

بررسی امکان برون رفت از مغالطه ی طبیعت گرایانه در اخلاق از دیدگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی اخلاقی مغالطه ی طبیعت گرایانه داروینیسم اجتماعی اخلاق تکاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
رویکردهای طبیعت گرایانه به اخلاق درصدد هستند تا از یافته های علوم تجربی در مباحث فلسفه ی اخلاق بهره گیرند. از معروفترین رویکردهای طبیعت گرایانه به اخلاق رویکرد تکاملی است. اخلاق تکاملی همواره به ارتکاب مغالطه های طبیعت گرایانه متهم بوده است. مغالطه ی طبیعت گرایانه دو قرائت هیومی و موری دارد. قرائت هیومی که به قرائت استنتاجی مغالطه ی طبیعت گرایانه نیز موسوم است استنتاج «بایدها» از «است ها» را ارتکاب به نوعی مغالطه می داند. قرائت موری که به قرائت تعریفیِ مغالطه ی طبیعت گرایانه موسوم است تعریف ویژگی های اخلاقی به ویژگی های نااخلاقی، و به ویژه ویژگی های طبیعی، را مغالطه درنظر می گیرد. در این مقاله پس از معرفی اخلاق تکاملی روس دلایل وی برای آنکه دچار مغالطه های طبیعت گرایانه نشده است آورده می شوند. سپس به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا روس واقعا از مغالطات اجتناب کرده است یا خیر. پاسخ ما به این پرسش مثبت است. اما همگام با منتقدانی مانند روتشیفر و مارتینسن نشان خواهیم داد که هزینه ی اجتناب از این مغالطه ها از عینیت انداختن اخلاق بوده است. سپس به این پرسش می پردازیم که آیا روس می توانست بدون آنکه اخلاق را از عینیت بیاندازد و آنرا موهومی بپندارد دچار مغالطه ها نشود؟ و نشان خواهیم داد که با دادن نقش بیشتری به فرهنگ می توانست چنین قرائتی ارائه دهد. بنابراین هدف مقاله مخالفت با قرائت ذهنی روس از اخلاق و دفاع از قرائتی است که عینی گرایانه باشد. به نظر ما عناصری از این قرائت را در آراء خود روس نیز می توان یافت که در انتهای مقاله آورده شده اند.
۳.

بررسی قاعده تزاحم در مورد درمان بیماران کرونایی

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
در شرایط خاص از جمله شیوع ویروس کرونا اگر به علت کثرت بیماران، امکانات و تجهیزات لازم و کافی جهت درمان تمام بیماران وجود نداشته باشد، در چنین شرایطی بین حفظ جان و سلامتی بیماران تزاحم به وجود می آید و پزشکان می بایست ابتدائاً تمام تلاش خود را جهت درمان همه ی بیماران انجام دهند، اما اگر درمان همه ی آنها به علت کمبود امکانات و تجهیزات امکان پذیر نبود با قاعده «تزاحم» مواجه خواهیم شد و در این شرایط می بایست بر اساس مفاد قاعده ی تزاحم و مرجحات باب تزاحم از جمله «تقدم اهم بر مهم» گروهی از بیماران را برای درمان انتخاب نماییم. البته این انتخاب و گزینش را نباید بر اساس مفاهیم و عقایدی که در نظریه داروینیسم اجتماعی مطرح گردیده است، مرتبط نماییم؛ چرا که داروینیسم اجتماعی باور و نظریه ای است که بر مبنای آن، قوی ترها و شایسته ترین ها باید زنده بمانند و رشد و نمو نمایند در حالی که ضعیفان و بی خاصیت ها باید به حال خود رها شوند تا از بین بروند. اما انتخاب و گزینشی که در بحث تزاحم مورد نظر ما می باشد انتخابی است که بر اساس موازین عقل، منطق و مصلحت جامعه باشد و نه صرفاً یک انتخاب نژاد پرستانه و ... . و از طرف دیگر اگر بین حفظ جان و سلامتی بیماران و حفظ جان و سلامتی پزشکان و کادر درمان تزاحم به وجود آید، پزشکان و کادر درمان می بایست حفظ جان و سلامتی بیماران را به جهت «مصلحت عام جامعه» بر حفظ جان و سلامتی خویش مقدم بدارند و آن ها نمی توانند به علت حفظ جان خویش از درمان بیماران امتناع ورزند.