فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰۵ مورد.
پری زادگان نباتی
حوزه های تخصصی:
"از زیر مجموعه های ژانر قصه پریان، می توان به نوع قصه هایی اشاره کرد که در طبقه بندی آرنه - تامپسون جای می گیرند. روایت کلی این قصه ها، معمولا حکایت پسر جوانی است که با دسترسی به باغی جادویی، صاحب میوه هایی می شود که با شکافتن هر یک از آنها ، پری زاده ای زیبارو سر برمی آورد. از این نوع قصه ها، روایت های مختلفی در نقاط مختلف جهان وجود دارد.
در این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه های مربوط به اقوام مختلف (با این درون مایه) را گرد آورده ایم و به شیوه توصیفی – تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را بررسی می کنیم تا بن مایه های مشترک و جهانی آنها را با عنایت به خاستگاه های اسطوره ای شان تبیین کنیم. یافته های مقاله نشان می دهد که این قصه ها و اسطوره هایی که منشا آن ها هستند، بازتاب تخیل بشر درباره جاندار پنداری طبیعت به شمار می آیند. از سویی باغ جادویی که قهرمان قصه به آن می رسد، می تواند شمایلی اسطوره ای از بهشت گمشده باشد."
ارتباط حکمرانان در دو دوره اسطوره ای و پهلوانی شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
ارتباطات را می توان عمل انتقال مفاهیم یا انتقال معانی و تبادل پیام ها برشمرد. آنچه ارتباطات انسانی را از ارتباط دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد، به کارگرفتن اصول و معیارهایی برای ارتباط بهتر و موفق تر و توانایی انسان در خلق و استفاده از نمادها است. این مقاله در تبیین سیر ارتباطات انسانی در شاهنامه فردوسی تا پایان دوره پهلوانی است. ارتباطات انسانی در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حکمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسیم بندی است که در این مقاله فقط به ارتباط حکمرانان می پردازیم. ارتباطات حکمرانان در شاهنامه را می توان در پنج بخش قرار داد که عبارتند از: ارتباط حکمرانان با خود و دیگران، ارتباط حکمرانان با خدا، ارتباط حکمرانان با طبیعت، ارتباط حکمرانان با ماورا طبیعت و ارتباط حکمرانان با موجودات ماورایی. مهم ترین اهداف ارتباطی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حکمرانان، اهداف ارتباطی آنان و نتایج ارتباط آنان.
رخش و آذرگشسپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسب پاره ای بایسته و ناگزیر است، پهلوان را و به اندامی میماند گسسته از پیکر او. از این روی، اسپان پهلوانان نامدار همانند سوارانشان نامدارند و ستورانیاند بیهمانند و از گونه ای دیگر. در آن میان، رخش نیز همچون سوار خویش رستم، باره ای است شگرف که به شیوه ای رازآلود و فراسویی، به پاس این پهلوان، به جهان میآید. رخش ستوری است سرخفام و بسیار تیزپوی و تندپای و برخوردار از ویژگیهایی بنیادین که آن را به آتش ماننده میدارند. در این جستار، پیوند رخش با آتش، به ویژه با آتش سپند آذرگشسپ که آتش جنگاوران بوده است، کاویده و بررسیده آمده است.
تراژدی فرزندکشی در اساطیر ایران و پدرکشی در اساطیر یونان
حوزه های تخصصی:
پژوهشی در زمینه اساطیر مشترک ایران و هند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
همواره در ذهنم این کلمات خطور می کند که چرا نگاه و دیدگاه ما کمتر بسوی شرق است و بیشتر به غرب و غربیان می اندیشیم؟ درحالی که اصل و ریشه و بنیاد کهن ما نشات گرفته از شرق و سرزمین های خاوری پیرامون ایرانشهر است.هندیان از هزاران سال پیش به علت هم نژادی و بسیاری از آداب و رسوم و سنت های مشترک بیشتر با ما انس و الفت دارند تا مناطق غربی سرزمین ما.هنوز در کتابخانه ها و مراکز فرهنگی شبه قاره هند، هزاران جلد نسخ خطی بزبان فارسی موجود است که بسیاری از آنها را نتوانسته ایم ویا نخواسته ایم مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم. درحقیقت آنقدر قند پارسی به بنگاله رفته است که مایه تحسین و اعجاب همگان است. گفتنی است که در مورد مناسبات تاریخی و فرهنگی دو ملت کهنسال ایران و هند پژوهش های ارزشمندی تاکنون از سوی اندیشمندان دو کشور ارایه شده است. نگارنده تا حد امکان به برخی از آنها با دقت نگریسته و در واقع خوشه چینی کرده است.
تصویر گرشاسب در گرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرشاسب به عنوان چهره ای اساطیری ، حماسی و مذهبی از سرزمین سیستان در متون کهن پارسی ، از جمله گرشاسب نامه اسدی طوسی ، وجهه قابل توجهی دارد . در این مقاله سعی می شود تصویر این قهرمان با توجه به متون مختلف اساطیری و حماسی تجزیه و تحلیل گردد و بدین وسیله مقوله هایی همچون : بخت و اقبال ، آفرینش ، خداشناسی ، دین ، افسانه ها و نبرد قهرمانان در گرشاسب نامه اسدی بررسی شود . به این مناسبت ، گرشاسب اساطیری و گرشاسب قهرمان حماسه اسدی طوسی از زاویه تفکرات ، رفتار ، جهان بینی و ... مقایسه می شوند . در این روش مبنا ، مقابله درون مایه های اساطیری و حماسی است که با توصیف آماری بین اسطوره و حماسه از یک طرف و قریحه شاعری از طرف دیگر ، انجام پذیرفته ، مشترکات فراوان آنها استخراج می گردد . در این جستار ، نگارنده بر آن است تا با بررسی مضامین نشان دهد که دلاوریهای گرشاسب در سخن شاعر تا چه میزان در تجسم احساس آدمیان نقش داشته است .
سروش : رب النوع شاعری در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اساطیری ملل مختلف، یکی از گونه های تخصصی خویشکاری اسطوره ها، در مورد اسطوره ای است که به عنوان «رب النوع شعر و هنر» شناخته می شود و در فرهنگهای مختلف، نمودهایی برای آن یافت می شود. این اسطوره، واسطه ای میان انسان و خدا (یا خدایان) است و شعر را به طور ناخودآگاه به شاعر تلقین می کند (الهام). در این جستار، با کمک شواهدی از متون پهلوی و شاهنامه، سعی شده درباره این خویشکاری در فرهنگ ایران باستان بررسی شود؛ ضمن اثبات نقش الهام برای ایزد سروش و نریوسنگ، این نتیجه نیز حاصل شده است که خویشکاری الهام هنری را که خاصیت رب النوع شعر و هنر است، تنها باید به ایزد سروش نسبت داد.
خاستگاه اسطوره ای نام سیاوش
حوزه های تخصصی:
آشیانه سیمرغ از درخت وسپوییش تا کوه البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب شباهتهای متعددی که میان درخت و کوه وجود دارد، سیمرغ شاهنامه از درخت ویسپوبیش به کوه البرز نقل مکان می کند. سیمرغ، سئن یا مرغو سئن اوستا در شاهنامه نیز حضور خود را با تفاوتهایی حفظ کرده است. اگر سیمرغ اوستا چهره ای آیینی و پذیرفته دارد. شاهنامه چهره ای اهریمنی را نیز در داستان اسفندیار به آن افزوده است آشیانه سیمرغ در اوستا بر درخت ویسپوبیش و در شاهنامه بر فراز کوه البرز است. پژوهشهای مربوط به شاهنامه و شناخت اساطیر ایران، به علل و عوامل تغییر مکان سیمرغ در شاهنامه (و متون تاریخی، فلسفی وعرفانی دوران اسلامی) توجهی نکرده و از آن درگذشته اند. مقاله حاضر نشان می دهد به سبب تاثیرات آیین مهر، حضور عناصر مهری چون خورشید و آب در داستانهای مربوط به سیمرغ، همسانی سیمرغ و عقاب (یکی از پرنده های مهری) و نیز شباهتهای میان کوه البرز و درخت ویسپوبیش، سیمرغ اوستا و متون پهلوی در شاهنامه و سایر متون دوران اسلامی بر فراز کوه البرز آشیان گرفته است. اطلاق سئن به عقاب و سیمرغ، همسانیهای موجود میان این دو پرنده، یکی پنداشتن مهر و خورشید، شباهت آنها با سیمرغ، جاندار انگاری کوه، رشد آن چون درخت، مرکزیت، حضور عنصر هوم و آب در کنار کوه و درخت در اوستا و نشانه های موجود و مؤید در سایر فرهنگها به خصوص هند، اسباب و علل تغییرمکان آشیانه سیمرغ بوده است.
آسمان پدر و زمین مادر در اساطیر ایرانی و شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های مشترک اساطیری در روایات ملل مختلف - که در حوزه اسطوره شناسی تطبیقی جای بحث و بررسی دارد - موضوع پدر (مذکر) بودن آسمان و مادر (مونث) بودن زمین و ازدواج آن دو با یکدیگر است که در ادبیات و فلسفه ما نیز بازتاب آن دیده می شود و از آنها به پدران جهان برین (آبا علوی) و مادران جهان فرودین (امهات سفلی) و از تاثیر و تاثیر آن دو به ازدواج و از حاصل و نتیجه ازدواج آنها به فرزندان سه گانه (موالید ثلاثه) تعبیر شده است.در این مقاله نخست موضوع آسمان پدر و زمین مادر و ازدواج آنها با یکدیگر در اساطیر ملل و اقوام مختلف مورد بررسی قرار گرفته، سپس با ذکر شواهدی نمود و بازتاب این باور در اساطیر ایرانی و شعر کلاسیک فارسی نشان داده شده است.
چاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد خوانندگان را با چاه های معروف و اسطوره ای در ادب فارسی آشنا سازد و تجلی آنها را در شعر فارسی بنماید و به بررسی داستان هایی بپردازد که در آنها چاه به عنوان بن مایه نقش آفرینی می کند؛ از این رو مقاله دو بخش دارد:الف) بررسی چاههای اسطوره ای و معروف؛ب) بن مایه چاه در داستان های سنتی؛هدف از مقاله نشان دادند وجوه نمادین، تلمیحی، استعاری و اسطوره ای چاه به عنوان پدیده ای طبیعی در شعر و نثر شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. بررسی این بن مایه در آثار ادبی نشان دهنده شباهت ها و اختلاف دید پدید آورندگان آثار ادبی نسبت به یک پدیده طبیعی است.
بازتاب اندیشه وجودی در اسطوره سیمرغ در شعری از خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان متمدن امروز با ایجاد تغییر در شکل و ساختار اسطوره های قدیمی ، اندیشه های خود را در پیکره اسطوره ها و افسانه های کهنسال می ریزد و چه بسا در این میان به خاطر تفاوت اندیشه های امروزی با اندیشه هایی که اسطوره ها در آن شکل گرفته اند ناچار به ایجاد تغییر در شکل و مسیر اسطوره ها می گردد . نمونه ای از این تغییر را می توان در اسطوره سیمرغ در شعر دکتر خانلری دید ؛ سیمرغی که آبشخور او این بار نه فرهنگ ما بلکه اندیشه وجود گرایان غربی است . ...