ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۶۹۳ مورد.
۳۰۱.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۳۰۴.

اعتبارسنجی گویش سنجی کرانه جنوب خاوری دریای مازندران به روش بسامد آوایی هوپنبرووِرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش شناسی زبان مازندرانی زبان شناسی رایانشی روش بسامد آوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۶۲۶
در مقام بررسی های نوپای گویش شناسی رایانشی، داده های زبان مازندرانی -مستخرج از طرح ملّی اطلس زبانی ایران- با اعمال الگوریتم لِوِنشتین کاوش، و منطقه های گویشی در دامنه شمالی رشته کوه های البرز مکان یابی شده است. در این مقاله کوشیده ایم با واکاوی داده ها به روش تحلیل بسامد واکه، ضمن تشخیص متغیّرهای آواییِ مسبّب تفاوت های گویشی منطقه ای، پایایی و اعتبار یافته های گویش سنجی را بیازماییم؛ پژوهش حاضر، مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و به لحاظ دادگان میدانی است. موادّ زبانی متشکل از 113 مصاحبه است. میانگین سِنّی گویشوران 42 سال، متوسّط سواد آنها در حدّ آموزش ابتدایی و 34% آنها زن بودند. نقشه های بازنمودی و تفسیری حاصل، ضمن تأیید اعتبار یافته های پژوهش های پیشین با آلفای کرنباخ 84/0، تظاهر منطقه های گویشی را پشتیبانی می کند و بیانگر پایایی روش تحقیق و روایی پژوهش است.
۳۰۵.

بازنمایی نحوی مفعول مستقیم و غیرمستقیم در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفعول مستقیم ضمیر متصل آرایش واژگانی مفعول غیرمستقیم نقش نماهای نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۵۴۴
گویش دلواری، از گویش های استان بوشهر در جنوب ایران، فاقد نقش نمای مفعول مستقیم rāموجود در فارسی معیار است. در جملات بنیادی این گویش، مفعول مستقیم از طریق جایگاه ثابت آن قبل از فعل اصلی شناخته می شود، یعنی از طریق آرایش واژگانی (SOV) تشخیص داده می شود. افزون بر این، اگر به صورت بند باشد پس از ستاک فعلی در انتهای جمله قرار می گیرد. با این حال، مفعول غیرمستقیم پس از حرف اضافه si (به معنی «به» و «برای») قرار می گیرد. مفعول غیرمستقیم در جملات بی نشان بعد از مفعول مستقیم و قبل از فعل اصلی قرار می گیرد. نکته جالب توجه در مورد مفعول مستقیم این است که اگر به صورت ضمیر شخصی متصل اول شخص مفرد باشد (در ساخت های غیربنیادی) پس از فعل قرار می گیرد و به ستاک فعلی به عنوان پایه متصل می شود و اگر زمان جمله گذشته باشد، پس از فعل قرار می گیرد ولی به حرف اضافه si به عنوان پایه متصل می شود. بنابراین، si در جملات متعدی، در درجه نخست، نقش نمای مفعول غیرمستقیم و در درجه دوم، در موارد خاص، نقش نمای مفعول مستقیم است. این دو گانگیِ نقشی مانع از ظهور هم زمانِ دو نقش si در یک جمله دومفعولی می شود و گاه باعث ابهام در فهم صحیح جملات مذکور می گردد.
۳۰۶.

سببی سازی به عنوان فرایند تغییر ظرفیت در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان کردی سببی سازی نظریه ظرفیت تغییر ظرفیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۶ تعداد دانلود : ۶۰۸
نظریه ظرفیت، واژگان، از جمله افعال، را بر اساس نوع وابسته های همراهِ آنها در جمله، دارای ظرفیت می پندارد. در هر زبان فرایندهای مشخصی، از طریق تعداد متمم های نحوی در یک بند و یا به وسیله تغییر نقش های معنایی موضوع های یک محمول، باعث تغییر در ظرفیت فعل می شوند. در این مقاله سعی شده است تا با اتخاذ چارچوب نظریه ظرفیت، به تجزیه و تحلیل ساخت های سببی در زبان کردیِ سورانی پرداخته شود. جمله ها و داده ها ابتدا از متونِ مکتوب و گفتار عادیِ گویشوران استخراج و سپس، جهت توصیف و تحلیل، طبقه بندی شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پایان نتیجه گرفتیم که سببی سازی ازجمله فرایندهای افزایشِ ظرفیت است، که باعث تغییر نوع و تعداد وابسته های فعل در جمله، در زبان کردیِ سورانی می شود.
۳۰۷.

تأملی بر جاینام شناسی منطقة تات زبان شاهرود خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان تاتی توپونیمی جاینام شناسی گونه دروی شاهرود خلخال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۷۹۱
جاینام شناسی یا بررسی نام های جغرافیایی، از زیرشاخه های زبان شناسی است که اصول و قواعد خاصی دارد. این علم در ایران در دهه های اخیر رواج یافته، اما هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. جاینام ها در گ ویش های ایرانی کمتر از زبان فارسی بررسی شده است. تاتی عنوانی کلی از گویش های ایرانی است که در نواحی مختلف ایران و خارج از ایران رواج دارد و به دو دستة شمالی و جنوبی تقسیم می شود. بررسی جاینام های تاتی به شناخت بیشتر این گویش ها کمک می کند. هدف این مقاله ضمن طرح مسائل کلی در جاینام شناسی ایرانی، انواع جاینام های منطقة تات زبان شاهرود خلخال، با تمرکز بیشتر بر روستای «درو» dərav مطالعه شده و ویژگی های زبانی آنها بررسی شده است.
۳۱۳.

ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موسیقی دوبیتی شعر عامیانه ترانه تالشی جنوبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۶۶۸
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
۳۱۹.

زمان و نمود در کردی موکریانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی نحو زمان دستوری کردی کامل نمود موقعیتی نمود دیدگاهی کردی موکریانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۲۱ تعداد دانلود : ۶۵۰
هدف جستار حاضر توصیف نظام زمان دستوری و تبیین ارتباط آن با نمود در کردی موکریانی است. لذا ابتدا زمان دستوری را توصیف کرده و سپس ارتباط آن را با انواع نمود دیدگاهی و موقعیتی روشن می سازیم. نتایج نشان می دهد که کردی موکریانی دارای یک نظام زمانی دوشقی (گذشته و غیرگذشته) است که در ترکیب با مفاهیم وجه نما و نمودنما می تواند ترکیبات زمانی متفاوتی را بسازد. ترکیب این نظام با مفاهیم وجهی صور متفاوتی از جمله ساختارهای آینده نما و پسایندی را به وجودمی آورد. علاوه بر این در ترکیب نمود و زمان ساختارهای کاملی از جمله کامل نتیجه ای، تجربی و متأخر پدید می آیند. همچنین نتایج نشان می دهد که زمان حال حاوی نمود ناقص بوده و زمان گذشته بی نشان ترین زمان برای نمود کامل است. تمام نمودهای موقعیتی به سهولت با گذشتة ساده همراه می شوند، اما برخی از آنها (لمحه ای، دستاوردی و در مواردی افعال ایستا) در زمان حال دچار نمودگردانی می شوند.
۳۲۰.

توصیف دستگاه فعلی گویش کُرْتَه رایج در قلعه گنج (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش کرته ساختواژه تصریفی دستگاه فعلی مقولات واژنحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۵
قلعه گنج و رودبارِ جنوب از شهرستان های جنوبیِ استان کرمان، خاستگاه و گستره رواج گونه های منطقه ایِ گویش کُرْتَه، از گروه گویش های بَشاگَردی و وابسته به خانواده گویش های ایرانی جنوب غربی هستند. این گویش به لحاظ جغرافیایی در نقطه مرزیِ رواج خانواده زبانی خود و محل برخورد آن با گروه گویش های بلوچیِ مکرانی، از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی واقع گردیده و علی القاعده، از حیث مختصات زبان شناختی نیز حلقه پیوند این دو خانواده زبانی محسوب می گردد. از منظری هم زمانی و براساس تحلیل پیکره زبانی مستخرج از گفتار دو زن و سه مردِ 35 تا 78 ساله و کم/ بی سوادِ کُرْتَه زبان، پژوهش حاضر می کوشد دستگاه فعلیِ گونه زبانیِ کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف نماید. برای این هدف، مقولات دستوری مرتبط با فعل شامل مقولاتِ واژنحویِ زمان دستوری، نمود، وجه، مطابقه و جهت در این گونه زبانی بررسی و توصیف شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد دستگاه فعلی این گویش از سازوکارهای واژنحویِ مجزا و متنوعی برای نمایش تمایزات مربوط به مقولات پنج گانه بالا بهره می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان