فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان اسلامی در آثار و نظرات خود، میان احکام اخلاقی و فقهی قرآن تمایز نهاده اند؛ در حالی که با بررسی ساختار، مبانی، قلمرو، هدف و موضوع گزاره های اخلاقی حوزه خانواده و تطبیق آنها با گزاره های فقهی قرآن می توان به نتایج همسانی بخصوص در مساله الزام دست یافت. این پژوهش از طریق بررسی منشا الزام در فقه و اخلاق و نمایاندن همسانی منشا آنها، عدم تمایز الزام را در برخی گزاره های فقهی و اخلاقی ثابت می کند. الزام در گزاره های اخلاقی قرآن، مبتنی بر فطریاتی است که با کمک عقل کشف و با اراده الهی اعتبار می شوند و از این نظر هیچ تفاوتی با منشا الزام در گزاره های فقهی قرآن ندارند؛ هر دو از یک سرچشمه سیراب می شوند، هر دو در تنظیم رفتارهای اختیاری انسان، در تکامل روحی و معنوی او، و در نظم، امنیت و سعادت جامعه موضوعیت دارند و هر دو نیز دارای ضمانت اجرا می باشند؛ اما ضمانت اجرای احکام فقهی، به جز عبادات، جنبه جزایی و جریمه دارد و در دادگاههای بشری، قابل بررسی و دادرسی است؛ در حالی که ضمانت اجرای قواعد اخلاقی جنبه معنوی و وجدانی داشته و علاوه بر آثار وضعی دنیایی، عقوبت اخروی دارند، ولی قابل پیگیری در دادگاههای حقوقی نیستند. با اثبات اشتراک منشا الزام می توان راه هایی را که فقها برای اجراکردن احکام فقهی پیشنهاد نموده اند، برای احکام اخلاقی نیز (البته با لحاط تفاوت ها) پیشنهاد نمود.
منطق صدرایى در فلسفهى اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
یکى از ویژگىهاى حکمت متعالیه ملاصدرا اعتماد بر منطق عقل و استفاده از دستاوردهاى شهودى عقلانى متکلمان و عارفان است، به همین سبب سلسله مباحث عمیقى در قضایاى اخلاقى و فلسفهى اخلاق از جانب متکلمان اسلامى پیرامون قضایاى منطقى درگرفته است که اصلىترین آنها در ارتباط با حسن و قبح عقلى یا شرعى است.
شخصیتهاى اندیشمندى نظیر خواجه نصیرالدین طوسى، ملاعلى قوشجى، عبدالرزاق لاهیجى و علامه حلى و دهها متفکّر دیگر در جریان بودهاند که در ارتباط با این قضیه داد سخن دادهاند.
همچنین ملاصدرا در حکمت متعالیه بزرگترین نظریهپرداز حکیم قرن یازدهم
سعى کرده است آن دسته از قضایاى منطقى را که به نظر برخى متفکران پیشین موجب ابهام و تناقض در آنهاست حل نماید. او با بیان فرق میان حمل اولى ذاتى و حمل شایع صناعى به این ابهامات خاتمه داد و توانست حوزهى بحثهاى چندى و چگونگى و چسانى را که از مقولهى «استىها» است از حوزهى شناخت فلسفه که از مقولهى «هستىها» است بیرون نماید.
ما در این مقاله ضمن بیان نظرات منطقى متکلمان در بحثهاى قضایاى اخلاقى، به تبیین نظر ملاصدرا پرداخته و بر این باوریم که صدر المتألهین با اشکال حمل قضایا به دو صورت ذاتى و شایع صناعى به بازسازى قضایاى اخلاقى در حوزهى فلسفهى اخلاق پرداخته است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتباط کلامی با رجوع به منابع و متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، مهم ترین ابزار تعامل اجتماعی است، به طوری که در زندگی انسانی هیچ رفتار ارتباطی به اندازة ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد، و هیچ پدیدة ارتباطی به این اندازه با زندگی انسان عجین نیست. اهمیت این موضوع هنگامی آشکار می شود که از دیدگاه تعلیم و تربیت و با رویکرد اسلامی به آن بپردازیم. این مقاله از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد وصفی ‐ تفسیری به دنبال دستیابی، استخراج و بیان مبانی ارتباط کلامی در تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلامی است. از این رو با توجه به استفاده از تفسیر متن و تحلیل گفتار سعی شده از میان متون مورد نظر مبانی با قابلیت کاربرد بیشتر مطرح شود؛ ولی می توان به: 1. مبنای تأثیر دل بر گفتار، 2. مبنای تأثیر گفتار بر دل، 3. مبنای تأثیر اندیشه بر گفتار، 4. مبنای تأثیر گفتار بر اندیشه، 5. مبنای تأثیر گفتار بر عواطف دیگران، 6. مبنای سلطه گری گوینده بر شنونده اشاره داشت.
آکوئیناس «مدافع» ارسطو در نیاز فضایل عقلی به جهت دهی فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
درآمدی بر شناخت مفاهیم اخلاق اجتماعی در قرآن؛ کاوشی در ضرورت شناخت حدود امر به معروف و نهی از منکر با تکیه بر آیه ی 105 سوره ی مائده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر از مهم ترین مباحث دینی مطرح در حوزه ی اخلاق اجتماعی است. حتی می توان آن را سرسلسله ی مباحث این حوزه دانست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و فریضه ای الهی و بنا به عقیده ی عموم اندیشمندان شیعه واجب کفایی است. در زمان برپایی حکومت اسلامی، احیای این فریضه بر جامعه ی اسلامی لازم است. در برخی از آیات قرآن کریم به اقامه ی این فریضه امر شده است و از دیگر سو، پاره ای از آیات قرآن فرد را مسؤول اعمال خود می داند و می گوید گمراهی و هدایت دیگران به فرد ضرری نمی رساند. آیه ی 105 سوره ی مائده از این نمونه است. نگارنده بر آن است در این مقاله به دفع این شبهه بپردازد و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را روشن نماید. هدف نوشتار حاضر اثبات این نکته است که امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به دین هیچ گونه منافاتی با خودسازی و پرداختن به خود ندارد و هر یک از مفاهیم در جایگاه خاص خود تعریف شده است
شواهد روان شناختی و عصب شناختی بر تجلی نقصان ادراک خود و دیگران در غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور افراد از خود و نحوه ادراک خود، بر برداشت آنها از دیگران بسیار اثرگذار است. در مطالعه حاضر، متون رشته های روان شناسی و عصب شناسی مورد بررسی قرار گرفته و غیبت بر اساس خود طرح واره، تأیید خویشتن و اثر برتر از میانگین و نقش آنها در ادراک دیگران تشریح شده است. سپس ارتباط این سازه با رفتار غیبت کردن بیان شده و غیبت با مبانی عصبی شبکه نورون های آینه ای و تقلید تبیین شده است. بر اساس یافته های این پژوهش با کمک مطالعات مداخله ای آتی می توان از طریق کسب آگاهی دقیق از نقاط قوت و ضعف خود و همچنین با استفاده از سیستم عصبی بازدارنده تقلید، از بروز غیبت پیشگیری نمود.
تحول مفهوم اجابت دعا در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف از پژوهش پیش روی تبیین مراحل و محتوای تحول مفهوم اجابت دعا در کودکان و نوجوانان است که با تأکید بر منابع و متون اسلامی و بر اساس یک طرح مقطعی، در گروهی نمونه و با حجم 157 نفری از دانش آموزان (82 دختر و 75 پسر) شش تا هفده سالة شهر قم انجام شد. گفتنی است این دانش آموزان با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند. داده ها بر پایة روش بالینی و با مصاحبة انفرادی نیمه ساخت یافته گردآوری شده بود و پرسش های آن بر اساس مبانی تجربی و نظری مفاهیم دینی تدوین و به دست متخصصان روان شناختی و حوزوی (مجموعاً پنج نفر) نمره گذاری شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و اجرای تحلیل واریانس نشان داد که فهم اجابت دعا شامل پنج مرحله پاسخ های مبهم، ویژگی های دعاکننده، ویژگی های محتوایی دعا، مفاهیم ارزشی و مذهبی و تحلیل های مذهبی ـ عقلانی می شود. مراحل تحولی آن در چهار گروه سنی 6-7، 8-11، 12-14 و 15-17 سال قرار دارد که با افزایش سن، میزان فهم اجابت دعا نیز افزایش می یابد. یافته ها با توجه به مبانی نظری و تجربی فهم مفاهیم دینی و مقایسه با دیگر طبقه بندی های تحولی بحث شده اند.
شیوه های نوین تبلیغی در بستر اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای، وظایفی را متوجهِ سازمان تبلیغ دین می کند که رهیافت به عرصه های نوین، ازجمله آنهاست. پژوهش حاضر ضمن بازکاوی «تبلیغ دینی» مدعی است امروزه بدون ورود به عرصه های نوین علمی، تبلیغ دینی موفق نخواهد شد. ورود سازمان تبلیغ دین به دانش های جدیدی مانند: مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی امری اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش با روش تبیینی، اولاً عنصر «مسئولیت» در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که تبلیغ دین پیام رسانی صرف نیست، بلکه زمینه سازی برای پذیرش همه جانبه مفاد تبلیغی از مسئولیت های سازمان مزبور می باشد. ثانیاً یکی از مهم ترین مقتضیات اخلاق حرفه ای در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که سازمان تبلیغ دین موظف است روش های کمی و کیفی خود را بروز داده، از تناسب با مخاطب، زمان و مکان غافل نماند.
آسیب شناسی کرامت انسان از منظر نهج البلاغه (عوامل و زمینه سازهای معرفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بیان ارتباط بین باورها و شناخت های نادرست انسان از انسان و جهان هستی و کرامت انسانی، و اثرگذاری این باورها و شناخت های نادرست بر آسیب پذیری کرامت انسانی از منظر نهج البلاغه پرداخته است. جهل و ناآگاهی انسان از جایگاه خود در نظام آفرینش و پیامدهای سوء آن از قبیل گرایش به لذت های دنیوی و مشغول شدن به خوشی های آن و فراموش کردن و غفلت از هدف متعالی انسانی و پرداختن به یک زندگی شبه حیوانی و اثرگذاری آن در سقوط انسان از مقام والای کرامت انسانی، در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است. همچنین رابطه بین باور و شناخت نادرست انسان از جهان هستی - مانند تصور حیات طبیعی محض یا نگاه استقلالی به آن و نیز نگاه بدبینانه به آن - و آسیب پذیری کرامت انسانی، مورد بررسی واقع شده است.
ارتباط دین و اخلاق از دیدگاه کانت و آیت الله مصباح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ارتباط دین و اخلاق و چگونگی آن از مهم ترین مسائل فلسفی پیش روی فلاسفة معاصر از جمله کانت و استاد مصباح است. انسان اخلاقی کانت، صرفاً به وسیلة سابقة عقل عملی خود، قانون و تکالیف اخلاقی را می یابد و اعتبار امور اخلاقی نزد او، به هیچ دستور دینی ای بستگی ندارد. این در حالی است که بنا بر نظر استاد مصباح خیر و شر اخلاقی، از رابطه ای که بین افعال اختیاری انسان و نتایج نهایی آنها برقرار است، مشخص می شود؛ به این صورت که اگر یک فعل با کمال نهایی رابطة مثبت داشته باشد، خیر است وگرنه، شر تلقی می گردد. اگرچه این اصل از هیچ اعتقاد دینی ای اخذ نشده، اما در پی این پرسش که کمال نهایی چیست و چگونه باید رابطه افکار و کمال نهایی را کشف کرد، نیازمندی به دین پدیدار می شود. به طور کلی دین و اخلاق در نگاه استاد مصباح در تعامل با یکدیگرند.
واکاوی نظریه اخلاقی خواجه نصیر با رویکردی معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین نظریات در حوزه اخلاق فلسفی اسلامی است. در این نوشتار، نظریه اخلاقی وی را از منظر معرفت شناسی اخلاق که خود یکی از شاخه های اصلی فرااخلاق است بررسی می کنیم. مسئله ابتدایی، امکان معرفت اخلاقی در نظریه اوست. با توجه به اینکه وی حسن و قبح افعال را عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که معرفت به درستی یا نادرستی، احکام اخلاقی را امکان پذیر لحاظ می کند. دومین مسئله ، روش توجیه احکام اخلاقی است. بر مبنای یافته های این پژوهش، وی درباره توجیه گزاره های اخلاقی، تعریف گرای طبیعت گرا است. درنهایت نیز با توجه به اهمیت مسئله نسبی گرایی در معرفت شناسی اخلاق، مطلق یا نسبی بودن نظریه اخلاقی خواجه نصیر ارزیابی خواهد شد. بر اساس مبانی اصلی نظریه اخلاقی وی می توان نتیجه گرفت که وی نسبی گرایی اخلاقی را رد می کند و کلیت و جهان شمولی احکام اخلاقی را می پذیرد.
کارکرد بعد عبادی در سعادت دنیوی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از چشم انداز فلسفه دین و الهیات کلامی با روش توصیفی تحلیلی وارد قلمرو مباحث کارکردهای دین گردیده و به بررسی نظریه علّامه طباطبائی پیرامون تأثیر بعد عبادی دین در سعادت دنیوی انسان پرداخته است. در ابتدا با تبیین کارپایه های مفهومی و ارائه تعاریف علّامه طباطبائی از معنای «دین»، «سعادت» و «عبادت»، دیدگاه علّامه در این زمینه تبیین گردیده و به رد نظریات رقیب مبادرت شده است. یکی از این نظریات رقیب، اصل تأثیر دین در سعادت دنیوی را انکار می نماید و دیگری هرچند منکر تأثیر دین در سعادت دنیوی نیست، ولی این تأثیر را مربوط به بعد عبادی نمی داند. آن گاه در این مقاله وجوه مستقیم و غیرمستقیم کارکرد بعد عبادی دین در سعادت دنیا بیان شده است. تأثیر عبادات در خوشبختی دنیایی از طریق تأثیر در ارتقای فردی و اجتماعی، دستیابی به حاجات دنیوی در اثر استجابت دعا، ایجاد بداء، تبدیل نقمت های دنیوی به نعمت ها، ایجاد احساس رضایت مندی و بهره مندی از لذات ویژه و تأثیر مثبت دین در زندگی اجتماعی از زمره این کارکردهاست.
مروری گذرا بر سایر مکاتب اخلاقی
حوزههای تخصصی:
جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق جنسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مناسبات جنسیت و ارزش اخلاقی، یکی از مسائل بنیادین در پژوهش های اخلاقی است. در دوران معاصر، جنبش های به اصطلاح طرفدار برابری زنان با مردان، یکسره به انکار ابتنای هنجار اخلاقی بر جنسیت پرداخته اند؛ هرچند برخی از آنها در ادعایی تناقض آمیز، خواهان برتری ارزشی زنان شده اند. رویکرد رایج تر در این باره آن است که اگرچه ممکن است جنسیت در هنجار حقوقی تأثیر بگذارد، نمی تواند منشأ تفاوت در هنجار اخلاقی گردد. در این نوشتار با توجه به لایه های مختلف هنجار اخلاقی و پیش فرض های کلامی و فلسفی اخلاق و مطالعهٔ آنچه در این باب در قرآن و روایات آمده، نشان داده می شود که جنسیت می تواند در برخی از لایه های هنجار اخلاقی تأثیرگذار باشد؛ در حالی که ابتنای برخی دیگر از لایه های آن بر جنسیت غیر ممکن است.
تربیت اخلاقی و سعادت در نظام آموزشی ایران (مقابلة دیدگاه فارابی، لاک، رورتی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
از جمله قلمروهای معرفتی مربیان- فیلسوفان، حوزة تربیت اخلاقی است که به منزلة یک محور اساسی، در مبانی و اصول آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن تأکید شده است. هدف از ارائة این مقاله بررسی تطبیقی دلالت های تربیت اخلاقی فارابی و لاک، سازگاری وجوه اشتراک آراء آنها با نظام آموزش و پرورش ایران و تقابل این سازگاری با مفهوم حقیقت نجات دهنده از منظر رورتی است. نگارندگان این مقاله درصددند با استفاده از روش های «توصیفی تحلیلی» و «استنتاجی»، ضمن تحلیل و مقایسة دیدگاه های فارابی و لاک دربارة تربیت اخلاقی، میزان سازگاری آراء آنها با مبانی تربیت در سند ملی آموزش و پرورش را بررسی کنند. سپس به مفهوم «حقیقت نجات دهندة» رورتی در مقابل آراء فارابی و لاک دربارة تربیت اخلاقی توجه شده است. در نهایت، این نتیجه به دست آمده است که میان مفهوم «حقیقت نجات دهندة» رورتی با دیدگاه فارابی و لاک و نیز هدف های نظام آموزش و پرورش کشور انطباقی وجود ندارد؛ زیرا رورتی رستگاری انسان را، که همان سعادت واقعی یا حقیقت نجات دهنده است، انکار می کند.