فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
همزیستی مدارا و گفتگو در قرآن
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی، دسته بندی و تحلیل آیاتی از قرآن کریم که در موضوع گفتگو و مداراست، پرداخته می شود. این مقاله شامل سه بخش اصلی است، ابتدا اصول و روش گفتگو در قرآن؛ سپس اخلاق گفتگو در قرآن؛ و سپس بخش آخر مدارا از دیدگاه قرآن بررسی می شود. در بخش اول اموری چون: مجادله و بحث احسن، ارائه برهان، حق جویی و پرهیز از ظن و گمان، شجاعت و استماع سخن دیگران مطرح شده است. در بخش دوم به رعایت اخلاص و تقوی، رعایت کرامت و ادب، تواضع و پرهیز از تکبر، صبر و گذشت، حفظ آرامش و نرم خویی، پرهیز از تهمت و الگوگیری از سیره نبوی پرداخته شده است. در بخش سوم و پایانی، به اموری که در قرآن در راستای ایجاد مدارا و همدلی است، پرداخته می شود؛ شامل اموری چون: نفی تعصب و خشونت، مدارا و عقل جمعی، مدارا و اخوت، مدارا در توجه به مشترکات.
کاهش التهاب جنسی
منبع:
مبلغان ۱۳۸۶ شماره ۹۷
ترابط اخلاق و سیاست متعالیه در تفکر ملّاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطة اخلاق و سیاست در اندیشة ملّاصدرا از مباحث قابل تأمّل در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست اسلامی است. بر اساس اندیشه ایشان میتوان از اخلاق متعالیه و سیاست متعالیه در کنار حکمت متعالیه سخن گفت. در اخلاق متعالیه امر به گونه ای است که انسان با انتخاب های عاقلانه، به خود هویت اخلاقی بخشیده، از این رو هرچه از سعه عقلانی بیشتری بهره مند شود، اخلاقیتر خواهد شد. سیاست متعالیه هم سیاستی است که کاملاً بر شریعت و توحید مبتنی میباشد و در پی سعادت حقیقی انسان است. بدیهی است که چنین سیاستی با اخلاق متعالیه که همان اخلاق الهی و تخلّق به اخلاق الله است، تعامل دارد. در اندیشه ملّاصدرا اخلاق، روح و گوهر سیاست شمرده و سیاست در خدمت اخلاق و در جهت دستیابی به «سعادت» قرار میگیرد.
بررسی انتقادی اخلاق در نظر فردریش نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
نقد نسبیت گرایی نظریه تربیتی لیپمن در مقایسه با نسبیت در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش این است که به بررسی آن بخش از دیدگاه های لیپمن، که به نسبی گرایی می انجامد و نسبتی با نسبیت اندیشی در هرمنوتیک فلسفی گادامر دارد، بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد: «میان نسبیت گرایی در نظریه لیپمن با نسبیت اندیشی در هرمنوتیک فلسفی گادامر چه نسبتی هست؟» مقصود از نسبیت در اینجا، «نسبیت معرفتی» است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای، انجام گرفته است. کند و کاو در آثار لیپمن، ما را به این نتیجه می رساند که با وجود نفی نسبیت گرایی از سوی او، دلایلی هست که این گرایش را به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر برنامه فلسفه برای کودکان، اثبات می کند. هم چنین می توان ادعا کرد لیپمن در ارائه نظریه خود از دیدگاه «نسبیت در فهم» هرمنوتیک فلسفی تأثیر پذیرفته است.
اخلاص و راه های درمان آفت آن از نگاه امام خمینی رحمه الله بزرگ ترین عالم تشیع در دوره معاصر
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۶شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (رحمه اله) از شخصیت های برجسته و دارای ابعاد گوناگون علمی و عملی است. نسل امروز بیشتر با شخصیت سیاسی و فقهی وی آشناست و به نظر می رسد نقش امام (رحمه اله) در بنیانگذاری و معماری انقلاب اسلامی، سایر ابعاد ایشان را تحت الشعاع قرار داده است؛ از این رو ضرورت دارد سایر ابعاد این ابرشخصیت قرن، برای نسل جوان و نوجوان تبیین گردد؛ به ویژه بعد اخلاق شناسی و عرفان امام (رحمه اله) که زیربنای سایر فعالیت های علمی و عملی ایشان بوده است. در این مقاله سعی شده است آفت اخلاص و نقطه نظرات امام (رحمه اله) در مورد پیدایش، عوامل، آثار و راه های درمان آن را مورد بحث قرار دهیم.
سعادت و شقاوت در حیات جاویدان از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الزام در آینة آیة «لا اکراه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای تربیت دینی، مربیان می توانند از روش های گوناگونی بهره گیرند. یکی از این روش ها «الزام» است که در آن افراد به پذیرفتن دین، افزایش میزان ایمان، فراگیری آموزه های دین و انجام دستورهای عملی دین وادار می شوند. یکی از پرسش های مهمی که در این بحث مطرح می شود این است که آیا مربیان مجازند در تربیت دینی متربی از الزام و اجبار استفاده کنند؟
از آنجا که برای نفی الزام در تربیت دینی از منظر اسلام عمدتاً به آیة «لا اکراه» تمسک شده است؛ در این مقاله برای پاسخ به پرسش مزبور، آیة «لا اکراه» و آیات مشابه آن را با روش تفسیری و فقهی بررسی می کنیم. نتیجة کلی به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که استدلال به آیة «لا اکراه» و آیات مشابه آن بر عدم جواز استفاده از روش الزام و اجبار در تربیت دینی به طور مطلق، تام نیست و با اشکال رو به رو ست.