فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
147 - 168
حوزههای تخصصی:
تتمیّز حکایات ألف لیله ولیله بصفه فریده، وهی سیاده تعلیمات الدیانه الإسلامیه فی معظم عناصرها بشکل بارز، حیث یؤمن کثیر من الشخصیات القصصیه باختلاف أنواعها وأجناسها بهذه الدیانه ویتحمّسون لها. وکذلک الشعائر الإسلامیه مشهوده فی جمیع الأمکنه والأزمنه. یهدف هذا المقال أن یعالج بأسلوب وصفی - تحلیلی اعتناق والتزام الشخصیات القصصیه بأنواعها من الإنس والجنّ والحیوان بالدیانه الإسلامیه، وکذلک مناقشه حضور المسلمین وإقامه الشعائر الإسلامیه فی الأمکنه والأزمنه التی حدثت فیها أحداث هذه الحکایات ودراسه جذور هذه الشمولیه وأسبابها. وخلصنا فی نهایه البحث إلى أنّ اعتناق الدیانه الإسلامیه یشمل أنواع الشخصیات من الإنس والجنّ والحیوان وأنّ هذه الدیانه حسب هذه الحکایات سائده فی کلّ مکان وفی کلّ زمان ولا فرق بین المراکز الإسلامیه والأماکن القریبه منها والأماکن البعیده ومجاهل الأرض ومتاهاتها، وتعود أسباب هذه الشمولیه وجذورها إلى بعض المبادئ والمعتقدات الإسلامیه.
بررسی معانی کاربردی افعال مزید در قرآن مجید (بررسی موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در مقام نزول از علم الهی به عالم طبیعت به اقتضاء زبان مخاطبان نخستین، در قالب تجلّی به زبان عربی نازل شده، برخوردار از همه مختصات و تکنیک های ادبیات بشری است. یکی از آن مختصات که ویژه زبان عربی و از جمله امتیازات زبانی آن است، امکان توسعه معنای افعال مجرد از طریق انتقال به ابواب مزید است. افعال بکار رفته در ابواب مزید تقریباً یک دهم از مجموعه الفاظ قرآن کریم را به خود اختصاص داده، نقش برجسته و تعیین کننده ای در پیام رسانی و القاء معانی به مخاطبان دارد. مقاله حاضر پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی-توصیفی در پاسخ به این پرسش سامان یافته است: افعال مزید به لحاظ معانی کاربردی چه کارکردی در قرآن کریم دارد؟. پژوهشگر از رهگذر پردازش داده ها به این نتیجه رسیده است که: اولاً: افعال موضوع پژوهش غالباً در معانی مشهور ابواب مزید و اندکی نیز در معانی غیر مشهور بکار رفته است؛ ثانیاً: افعال مزید موجود در قرآن کریم تنها در ابواب مشهور بکار رفته، باب های افعال و تفعیل به لحاظ کمّی از فراوانی بیشتری برخوردارند.
الرؤیة التأمُّلیَّة فی روایة الشحاذ لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الرؤیة التأملیة فی الروایات الفلسفیة مِن أهمّ الدراسات فی الرؤیة الإنسانیة التأملیة لوظیفة الأدب الهادف، فالبحث عن الحقیقة مِن أهمِّ البحوث فی نظریات الأدب الفلسفی، روایة الشحاذ الفلسفیة والتی هی تعبیر مُکمِّل للبُعد الفلسفی والنفسی والصوفی الإنسانی، مِن روایات محفوظ القائمة علی بطل واحد، وهی تعبیر صادق عن بحث الإنسان عن الحقیقة وعن الذات وعن الله –تبارک وتعالی- محفوظ حاوَلَ مِن خلال شخصیة بطل الروایة «عمر الحمزاوی» أن یُبیِّن للجنس البشری أجمع تعاسةَ الإنسان وحیرته فی عالمه هذا، وإنّ الإنسان بحاجة ماسة إلی کشف ذاته، فهو فی الواقع شحاذ یشحذ ذاته وحقیقته ویتسول ویطلب بُعده الإلهی، هذه الروایة تجمع الآراء النفسیة والفلسفیة والصوفیة حیث تدعو الإنسان إلی مراجعة حساباته فی ذاته وفی نفسه وقراءة متطلبات الحیاة وقد توصل البحث إلی أنّ هذه الروایة الفلسفیة تدعو الإنسان إلی التأمّل فی حیاته ومماته، تدعوه للشک وللشکوی من الوضع الموجود وهی تُبیّن الواقع المُرّ المرکون إلیه فهی مزاج مِن الفلسفة والعرفان، تدعو إلی الاعتزال لکن اعتزال مع تأمّل فی مسار الحیاة. وهدف البحث دراسة روایة الشحاذ من منطلق الرؤیة الوجودیة، والمنهج المتّبع وصفی –تحلیلی.
اثرپذیری آدونیس از «المواقف» نفّری در دیدگاه های شاعرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آدونیس علاوه بر اینکه شاعری پرمایه و تحول آفرین است، منتقد و اندیشمندی است که دیدگاه های او درباره شعر و شاعری همواره در نقد ادبی مورد توجه قرار گرفته است. بازتاب این نظریات شاعرانه را می توان در اشعار او نیز بازیافت. اثرپذیری آدونیس از متون عرفانی و صوفیانه از موضوعات مهمی است که اندیشه وی را با مکتب سوررئالیسم در دوره معاصر نیز پیوند می زند؛ امّا تأثیر کتاب "المواقف" تألیف محمدبن عبدالجبار نفّری بر اندیشه و نظرگاه انتقادی آدونیس در شعر، رویکرد شعری او را تا حد زیادی به نگرش های عرفانی نفّری نزدیک می کند؛ چراکه محتوای این اثر عرفانی با نگرش شاعرانه او در هم می آمیزد. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی تأثیر المواقف را بر دیدگاه شاعرانه آدونیس نشان دهد. این اثرپذیری نشانه های مختلفی دارد؛ ازجمله تأسیس مجله ای به نام "المواقف" توسط آدونیس، استناد به عبارات متن "المواقف" در آثار و اقتباس تعابیر آن کتاب در اشعارش. این تحقیق با هدف آشکار ساختن ریشه برخی اندیشه ها و آرای آدونیس در کتاب المواقف نشان می دهد که بیش از همه سه عامل زبان، مضمون و روش، اندیشه های آن دو را به هم پیوند می زند: آدونیس تحت نفوذ نحوه نگرش نفّری نسبت به زبان، زبان منحصربه فرد خویش را می آفریند. در مضمون نیز، دیدگاه های او با در بر گرفتن عمده ترین درون مایه های عرفانی، یعنی وحدت گرایی، پویایی و معرفت با سرمنشأ عرفانی کتاب "المواقف" گره می خورد و عامل سوم، روش سنت شکنی است که از یک سو تحت تأثیر قوی "المواقف" و از سوی دیگر زیر سیطره نگاه سنت شکنانه مکاتب غربی، شعر را خرق پیوسته عادات زبانی و محتوایی تعریف می کند.
الحقول الدلالیة الدینیة فی أشعار العلامة السید محمد حسین فضل الله دیوان قصائد للإسلام والحیاة نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص ومِن أهم دواوین العلامة فضل الله هو دیوان قصائد للإسلام والحیاة. لقد مثَلَ هذا الدیوان اتجاها ً جدیداً فی الشعر العربی عامةً، والعراقی النجفی على وجهِ الخصوص. جاء معجمه الشعری موحیاً معبراً غیر مقتصرٍ ع لى کلمات محددة. فقد تنوع معجمُه الروحی فی لحظات الدعاء والتأمل والابتهال إلى الله، فضمَ العدید مِن المفردات المنفتحة على العالم الرحب اللانهائی المطلق. الحقل الدلالی باب مِن أبواب علم الدلالة فی الدراسات اللغویة الحدیثة. ویهدف هذا البحث إلى تحدید الحقول الدلالیة الدینیة فی دیوانه «قصائد للإسلام والحیاة». أهم الحقول الدلالیة الدینیة التی استخدمها الشاعر فی هذا الدیوان یدور حول الحقلین: حقل أصول الدین وحقل فروع الدین. وکل منهما ینقسم إلى فروع متعددة. سنستعرض فی هذا البحث هذین الحقلین الدلالین، وکیف وظفهما الشاعر فی أشعاره. الشاعر یستثمر فی دیوانه الرمز الموضوعی، وهو الذی یستثیر التراث بما فیه مِن طاقات تفجر الوعی لد ی الجمهور المسلم، خاصة الرموز الحیة فی نفوس أنصار أهل البیت، وقد یعمد الشاعر إلى الرموز اللغویة مِن مثل: الذئاب والکلاب والظلام والنور والریاح. إن الحقول الدلالیة عند الشاعر احتوت على ألفاظ موحیة، سواء منها ما أُخِذَ مِن اللغة الحدیثة، التی تتماشى مع روح العصر، وما أُخِذَ مِن لغة القرآن التی یتمثلها السید دوماً فی درسه، وتألیفه، وتفسیره القرآن الکریم، ودعائه. وهذا الجمع بین لغة المعاصرة، وبین اللغتین، الدینیة، والتراثیة یدل على امتلاکه لناصعة اللغة. ینتقی الشاعر مِن الألفاظ ما یشاء بعیداً عن الغرابة القاموسیة، بل جاءت ألفاظه مناسبة، متناسقة مع أسلوبه الشعری. فقد اعتمدنا فی دراستنا على المنهج الوصفی والتحلیلی وقمنا باستقراء الأبیات التی تدل على الحقول الدلالیة الدی نی ة، وحددنا من دواوینه «قصائد للإسلام والحیاة»، لکی نستنتج نتیجة ملموسة.
شگردهای زبانی (دستوری و آوایی) متنبی در اقناع از منظر پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. ازاین رو فن اقناع به عنوان هدف غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. ازآنجاکه کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای زبانی( دستوری و آوایی) اقناع در دیوان شاعر بزرگ عرب که از وی به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. جایگاه والای متنبی در عرصه زبانی و حضور استراتژی های زبانی در دیوان وی نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های زبانی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تکرار و روش های هارمونی شعری همچون توازن و تصریع بهره جسته است. ضمن اینکه « تکرار» و سویه های گسترده آن به لحاظ ابعاد زیبایی شناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی نسبت به سایر اسلوب های زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.
دراسة آراء النحاة الخلافیة فی ماهیة أداة التعریف الحقیقیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص إن من مسائل العربیة الخلافیة هی ماهیة أداة التعریف؛ هل المفید للتعریف هو الألف واللام بکمالها أم هو اللام بوحدها؟ وهل الهمزة همزة وصل أم هی همزة قطع؟ ذهب عدة من النحویین إلى أن الألف واللام بکمالها تفید التعریف وهی ثنائیة الوضع وهمزتها قطع، ومنهم من ذهب إلى أن الألف واللام بکمالها تفید التعریف وهی ثنائیة الوضع إلا أن همزتها همزة وصل، وذهب کثیرٌ من متأخری النحویین من البصریین والکوفیین والأندلسیین إلى أن التی تفید التعریف هی اللام وحدها وهی أحادیة الوضع. تهدف هذه الدراسة إلى الوصول إلى الرأی الأصح فی ضوء تبیین الآراء الخلافیة فی هذه المسألة وأدلة کل واحد منها عبر استخدام منهج یتصف بطابع وصفی تحلیلی یقوم بالمقارنة بین الآراء وتحلیلها. ومن أهم ما تتوصل هذه الدراسة إلیه أن الأصوب من بین الآراء هو مذهب المتأخرین القاضی بأن المفید للتعریف هو اللام وحدها لأنه أقوی استدلالاً، أولاً لکون أدلته أتقن وثانیاً لاندفاع الاعتراضات الواردة علیه وثالثاً لاستناده إلى بعض الأدلة الأصولیة النحویة من القیاس الأدون )حمل الضد على الضد(، والاستقراء، ووجود النظیر.
تحلیل ناامنی نشانه ای در رمان «لیلة الملیار» از غادة السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرد از جامعه با تولید رمزگان نشانه ای خاص خود، ضمن نمایش پایبندی به مجموعه ای از هنجارها و تعلق خود به طبقه خاصی از اجتماع، احساس امنیت یا عدم امنیت خود را به تصویر کشیده و به تناسب امر واکنش های متفاوتی را بروز می دهد. نشانه شناسی اجتماعی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی این هنجارها و رمزگان نشانه ای می پردازد. بر اساس این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته، جلوه هایی از ناامنی نشانه ای را می توان به وضوح در رمان «لیلة الملیار» ملاحظه کرد. در این رمان تقابل فرهنگی بین شخصیت ها و بازتاب آن در رفتارهای آنان موجب روی آوردن هر یک از این شخصیت ها به واکنش هایی چون خاموشی، بیش تصحیحی، تلافی، و پدیده های متفاوتی چون تقلید، همانندسازی به عنوان واکنش مقابله با هنجارهای متضاد شده است. برخی شخصیت های رمان از این تقابل در جهت سازندگی خود بهره جسته و خود را از حالت ناامنی خارج کرده اند، برخی در فرهنگ جامعه دوم غرق شده، و بعضاً به بیراهه رفته و خود را به نابودی کشانده اند. عده ای نیز حقارت و غربت روز افزون را تاب نیاورده و در پی احساس عدم تعلق به جامعه مسلط، به کشورشان باز گشته اند.
روایات علیاء الأنصاری بین الإسلامیه والنسائیه والوطنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
95 - 115
حوزههای تخصصی:
تحتفظ المرأه بحضور قوی فی الإبداع العربی والغربی القدیم والحدیث على حد سواء حیث کانت دائماً محفزاً کبیراً للأدب وسرّ نهضته على مرّ العصور وعند الأمم. وتختلف صور حضورها من جنس إلى آخر، ومن مبدع إلى آخر مما یستدعی البحث والتأمل للإجابه على الأسئله التی یثیر هذا الحضور فی هذا المجال أو ذاک. فقد حظی أدب المرأه فی العصر الراهن اهتمام الکتاب والمفکرین، کما شغلت حیزاً واسعاً فی نتاجهم العلمی والأدبی، وقد تأثر الأدباء بحرکه الواقع وأثروا فیها. هذا وقد دخلت المرأه فی مجال الروایه کاتبه وبطله؛ فنراها تتحدث عن مشاکلها ومشاکل أبناء جنسها سارده ومسروده. یقوم هذا المقال ضمن المنهج الوصفی بتحلیل روایات علیاء الأنصاری الراویه العراقیه الملتزمه فی ضوء النقد الإسلامی والنقد النسوی لیصل إلى رؤیه أکثر وضوحاً بین وظیفه الأدب مرتبطاً بالایدیولوجیا والجنس أولاً، ثم الوطن والجنس ثانیاً. فللروائیه عدد من الروایات بما فیها: ترنیمه الحب، وعینا أم موسی، والوسم، وجاء متأخراً. تدور قصه الروایات حول الصراع النفسی الذی یظهر فی علاقه المرأه بالرجل؛ فتبدو الکاتبه متحمسه نسویه خلال محاولتها الدائمه للتحرر من الهیمنه التی تتحول فیما بعد إلی نوع آخر من الصراع حیث تجد المرأه التی تعانی فی نفسها من الخوف من الآخر لتصل إلی الثقه بالنفس حتی تصبح بوصفها إمرأه مسلمه نموذجا یقتدی به فی المواجهه أمام المشاکل الوطنیه السائده فی بلدها المنکوب.
التوازن، جوهر العمارة الإسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر العمارة من إحدى مظاهر عالم التّشریع، ووعاءً لحیاة الإنسان، فتلعب دوراً مهماً جدّاً فی تنمیة قدرات الإنسان وإیجاد الأرضیّة المناسبة له للوصول إلى التّوازن وبلوغ الکمال. والحقّأنَّ العمارة الإسلامیّة ظاهرة صادرة من الرؤیة الإسلامیّةتؤدّیدوراً هامّاً لخلق المجال المطلوب لإیجاد التّوازن فی محیط الوجود، ومن هنا فإنَّ هذا البحث سیتناول هذا الموضوع بالدّراسة والتّحلیل بهدف إثبات أنَّ التّوازن هو جوهرة العمارة الإسلامیّة.التّوازن فی الوجود یغطّی جمیع وجوه العالم الظّاهریّة منها والباطنیّة، وبسبب الرّوابط الوثیقة الموجودة بین جمیع أنظمة العالم، فإنَّ النّتیجة التی یمکن التّوصل إلیها، هو أنَّ التّوازن لیس جوهر تکامل النّفس والوجود فحسب، بل إنَّه جوهرة العمارة الإسلامیّة أیضاً.فی البدایة سیتمّالتقدیم تعریفاً وتبییناً للعمارة الإسلامیّة والرّؤى المقدّمة حولها من قِبل المستشرقین والعلماء، ومن ثمَّ سیتمّ نقد کلّ الآراء المطروحة حول تعریف العمارة الإسلامیّة. ومن خلال التأمّل فی عالم الوجود الذی یُعَدّ مظهراً لعالم التّکوین، وبالتّأمل فی الإسلام یتبیّن أنَّ التّوازن هو مظهر لعالم التّشریع فهو قانون یسری فی الوجود ویجری فیه، وهذا ما جعل التّوازن جوهر هذه العمارة.
آواشناسی صوتی فواصل دعای عرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت علم آوا شناسی در بررسی تغییرات معنایی جمله و آهنگ های نحوی کلام است که در همین راستا با تکرار صامت ها و مصوت ها تحت عنوان هماهنگی آوایی، به بررسی زیبایی شناسی صوت و معنا در کلام می پردازد و قدرت القایی معانی خاص را پیدا میکند پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی ، ما را به این دریافت رسانید که توازن و هماهنگی حاصل از تغییرات نحوی در فواصل مختلف دعا، از جمله تقدیم و تأخیر، تقدیم متعلق بر مسند و... چینش صحیح فواصل، منجر به رابطه علی و معلولی گشته و حس وحدت و یگانگی موسیقایی کلام را تقویت نموده است؛ همچنین مناسبت فواصل در صنایع بلاغی دعا، نوعی تلازم علی و معلولی در کلام ایجاد کرده که بر حسب ترتیب الفاظ و معانی مرتب بر آن، بر زبان امام (ع) جاری گشته است.
بررسی تطبیقی تتابع اضافات در زبان و ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتابع اضافات به معنی پی در پی آمدن کلمات است. برخی علمای بلاغت عربی آن را عیب و اسباب خلوّ فصاحت ذکر کرده و برخی نیز مشروط به شرایطی آن را نیکو دانسته اند، لیکن امروزه در فارسی نگاهی زیباشناسانه به تتابع اضافات وجود دارد و نیکو شمرده می شود. این پژوهش با روش بلاغی تطبیقی و به هدف بررسی دلایل نظر متفاوت علمای بلاغتِ هر دو زبان دربارة تتابع اضافات، تفاوت ها و شباهت های کاربرد آن را در هر دو زبان بررسی می کند. ویژگی های دستوری زبان فارسی و عربی یکسان نیست و همین امر در نیکو بودن تتابع اضافات یا برعکس قبح آن در دو زبان اثرگذار است. بارزترین تفاوت تتابع اضافات در زبان فارسی در مقایسه با عربی تکرار کسرة اضافه در آن و موسیقایی کردن کلام است. همچنین تنوع کلمات متوالی از لحاظ نوع، در زبان فارسی در مقایسه با عربی بیشتر است، برای مثال ضمیر منفصل اول شخص و اسم اشاره در بین شواهد تتابع اضافات دیده می شود، ولی در شواهد تتابع اضافات عربی وجود ندارد. به نظر می رسد همین تنوع، در کاربردی تر بودن آن در زبان فارسی مؤثر است.
گوتیک - پست مدرنیسم در رمان «فرانکشتاین فی بغداد» احمد سعداوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوتیک پسامدرنیستی، با محوریت وحشت و مرگ، تعریف جدیدی برای این دو عنصر ارائه می دهد. این نوع درواقع تغییر گوتیک در پارادایم ادبیات پست مدرن است و تفاوت ریشه ای با گوتیک قبل از این دوره ندارد که درواقع تحت تأثیر فلسفه دریدا، بودریار، لیوتار و ژیژک قرار دارد. اصول گوتیک که بر اساس ترس و وحشت استوار است، در رمان پست مدرن تشدید می یابد و حاصل وحشت از حالت سرگرمی خارج می شود. نتیجه تجربه چنین ترس و دلهره ای اکتشاف هستی شناسانه و اثبات فردیت است. رمان «فرانکشتاین فی بغداد» اثر احمد سعداوی، رمان نویس عراقی نیز در ردیف رمان های گوتیک – پست مدرن قرار دارد؛ این رمان با مرکزیت دادن به ترس و مرگ، بحران هویت و سوژه ازهم گسیخته را توصیف می کند و با فضاسازی ترس به بازآفرینی وحشت می پردازد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر رمان گوتیک – پست مدرنیسم در رمان مذکور می پردازد. سعداوی در این رمان تجربه سیاهی، آشفتگی و بی معنایی حاکم بر سرزمین خود را به تصویر می کشد و دست به خلق شخصیتی(هیولایی) می زند که هویتی تکه پاره دارد و درواقع بخشی از خود انسان هاست که پس رانده شده است. خلق موجود تخیلی که سعی در اجرای عدالت دارد، خود باعث دامن زدن به ترس و وحشت بیشتر می گردد و از سویی بخش سرکوب شده از انسان هایی را به نمایش می گذارد که در عین بیزاری از خشونت، خود خالق خشونت و وحشت می گردند و به این ترتیب مرگ در آن حضوری برجسته می یابد. دستاوردکلی بررسی نشانه ها مبیّن آن است که تمامی عناصر پست مدرنیسم و گوتیک به صورت تشدید یافته در این رمان قابل مشاهده است که حضور فانتزی، وحشت والا و امر غیر قابل بازنمایی، مرگ نمادین، سوژه ناپایدار، سیالیت مکان و بازی واقعیت حاد با سوژه، اثر سعداوی را یکی را از مصادیق رمان گوتیک – پست مدرنیسم قرار می دهد.
بررسی مواضع متمایز نحوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت هر متنی تنها با ساز و کار های ویژه ی همان متن به صورت تشکیکی امکان پذیر می باشد این قاعده کلی در مورد کتب آسمانی از جمله قرآن کریم که در مقام نزول از علم الهی به عالم طبیعت در قالب ادبیات بشری تجلی نموده است نیز صادق است از این رو یکی از دانشهای تعیین کننده در قلمرو قرآن پژوهی به ویژه تفسیر قرآن کریم دانش نحو است. مقاله پیشارو با عنوان "بررسی مواضع نحوی علامه طباطبائی در تفسیر المیزان" کاوشی نظری به روش تحلیل_توصیفی است که جهت تبیین دیدگاههای متمایز نحوی علامه طباطبائی در تفسیر المیزان سامان یافته و در مقام پاسخگویی به پرسش زیر بوده است.«سهم دانش نحو در تمایز تفسیر المیزان نسبت به دیگر تفاسیر عامه و امامیه چه اندازه می باشد» پژوهشگر از رهگذر پردازش داده ها در مجموع به این نتیجه رسیده است که اولاً : سیاق مداری ، حجیّت ظاهر و استقلال قرآن کریم در دلالت بر مدلول لفظی خود سبب رویکرد ویژه علامه به دانش نحو و برجستگی نقش این دانش در تفسیر قرآن به قرآن گشته است. ثانیاً : علامه طباطبائی برای اثبات و ابرام دیدگاههای تفسیری خویش و نیز نقد و جرح دیدگاههای دیگر مفسران به صورت فراگیر از قواعد و معیارهای نحوی سود برده است
أسلوب الاستفهام و تأثیره فی شعر سمیح القاسم المقاوم دیوان شخص غیر مرغوب فیه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص الأسلوب هو الممارسة العلمیة المنهجیة لأدوات اللغة، ومنها الاستفهام حیث یعتبر من أهم الأسالیب فی تحریک عواطف المخاطب، والأدباءُ حرصوا على تَوفُره فی أعمالِهم حتى لاتَکون على وَتیرَة واحدة. الاستفهام جزءٌ مستقلٌ وهامٌ فی اللغة. وله أغراضٌ کثیرة ومتنوعة تُستخدم فی أشعار المقاومة، کأشعار الشاعر الفلسطینی سمیح القاسم الذی یعد ثالوث شعراء المقاومة. أکثر سمیح فی نتاجه الأدبی من استخدام من أهم الدواوین الشعریة حیث استخدم فیه » شخص غیر مرغوب فیه « الاستفهام وعکس عبره کفاح الفلسطینیین ومعاناتهم؛ دیوانه أسلوب الاستفهام بنسبة عالیة وملفة للنظر. تهدف هذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی، أن تسهم فی الکشف عن الأغراض البلاغیة التی تکمن فی أسالیب الاستفهام. من النتائج التی وَصَلنا إلیها فی هذه الدراسة: أن أسلوب الاستفهام من أکثر الأسالیب الإنشائیة التی استعان بها الشاعر الفلسطینی فی هذا الدیوان، وللاستفهام دور جاد فی التعبیر عما فی نفسه. استَخدَم سمیح حرفی الاستفهام استخداماً واسعاً بالنسبة إلى أسماء الاستفهام من حیث التکرار؛ ویغلب المعنى المجازی فی الاستفهام خاصة الأغراض البلاغیة کالنفی والنهی والتعجب على المعنى الحقیقی لانعکاس قضیة فلسطین والمصاعب التی یتحملها الشعب الفلسطینی.
دراسة فی ترجمة أسلوب «ما ... مِن» إلى الفارسیة؛ ترجمة تحف العقول وفتوح البلدان نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
أحد الأسالیب الشائعة فی العربیة القدیمة والمعاصرة أسلوب «ما ... مِن». فقد استخدم فی کتاب تحف العقول خمس ومائة مرة وجاء فی فتوح البلدان فی واحد وعشرین موطناً. هذا الأسلوب الذی یتکون من «ما» وهی موصولة أو شرطیة و«مِن» البیانیة، قامت المقالة بدراسته نحواً وبلاغة وترجمة. فذکرت فیها أولاً أنواع ما، ثم معنى «مِن» البیانیة مشفوعاً بأمثلة مختلفة وکیفیة تمییزها عن «من» التبعیضیة،لتتحدث فیما بعد عن سبب استخدام هذا الأسلوب والمنحى البلاغی فیه. ثم ذکرت مصادیق من هذا الأسلوب فی الکتابین ودرست ترجمتها بعد استقصاء ما ورد من هذا الأسلوب فی الکتابین؛ فتوصلت إلى أن هذا الأسلوب یستخدم لغرض الترسیخ، وأن هذا التأکید قد یصحبه التعمیمُ أیضاً،وتخلصت إلى أنه لا یوجد طریق محدد لترجمة هذا الأسلوب، وإنما یُترجم حسب ما یکون سلساً فی اللغة الهدف وهنا الفارسیة.
انزیاحاتُ الحذفِ فی مجموعه محمود درویش "کزهر اللَّوز أو أبعد"، دراسهٌ دلالیَّهٌ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یتتبَّع هذا البحث ظاهره انزیاحات الحذف فی مجموعه محمود درویش "کزهر اللوز أو أبعد"، بوصفها عنصراً فاعلاً من عناصر الانزیاح التَّرکیبیِّ فی النَّصِّ الشِّعریِّ، ساعیاً إلى رصد أشکال من الحذف فی مجموعته، بهدف الوقوف عند جمالیَّاتها ودلالاتها الفنیَّه. ویُعنى البحث بقراءه دلالات الحذف من جهتین؛ الأولى: تتعلَّق بمستویات النَّحو، والبلاغه، والصَّوت، والثانیه: تتعلَّق بالمستوى الشَّکلیِّ الخطیِّ، فیسود النَّصّ اختفاء علامات بصریَّه، ما یمکن تسمیته ب "الانزیاح الکتابیِّ البصریِّ"، أو "الشَّکل الکتابیّ النَّصِّیّ للحذف"، وهو یکثر فی الشِّعر المعاصر (شعر التَّفعیله وقصیده النَّثر)، ویتمثَّل بالنِّقاط الَّتی یضعها الشَّاعر، وبجدلیَّه البیاض والسَّواد، وبالامتداد الکتابیِّ... وسوى ذلک. وفی الأولى ما یقع على مستوى الحرف، أو على مستوى الکلمه المفرده، ویکون التَّرکیز هنا على حرکه المرکَّب النَّحویّ فی الحذف على المستوى الأفقی، وتقاطعات ذلک مع المستوى الرأسی؛ حیث انفتاحُ الدَّلاله بإشعاعات تثری القراءه من خلال عناصر أسلوبیه دلالیَّه تتحقَّق عند التَّلقِّی، من أهمِّها المفاجأه والإدهاش، وفی الثَّانیه ما یتعلَّق برؤیه الشَّاعر الخاصَّه، فیوظِّف الحذف على نحو یحقِّق به شاعریَّه الخطاب، لیخرجه من التَّراکیب العادیَّه المألوفه إلى تراکیب أکثر فاعلیَّه؛ إذ تنزاح، فتثیر المتلقِّی للبحث عن العنصر الغائب اعتماداً على قرائن وسیاقات، وهنا تبدو شاعریَّه الخطاب الشِّعریّ. فمن أهمِّ أهداف هذا البحث قراءه دلالات الحذف فی المستوى التَّرکیبیّ قراءه مخصوصه، والخوض فی اکتناه خفایاه فی لغه محمود درویش؛ إذ نجد أنَّ اللُّغه الشِّعریِّه تبوح بأسرارها، وتقول ما لم تقله اللُّغه المعیاریَّه، فهو یضع القارئ أمام مساءله لغویَّه وفکریَّه، وهذه أولى مهام النَّصِّ الشِّعریِّ الحدیث والمعاصر.
تکنیک های تصویرسازی آمریکا در شعر معاصر فلسطین ( با تأکید بر نماد و نقاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر سازی یکی از اصطلاحات متداول در نقد قدیم و جدید عربی است که در آن شاعر می کوشد تا موضوعی را با تکنیک های مختلفی به تصویر بکشد. شعر معاصر فلسطین، سعی نموده تا آینه تحولات کشوری باشد که بعد از اشغال آن، دشمنان زیادی به مداخله در آن پرداخته اند. یکی از کشورهایی که در قرن گذشته و حاضر به حمایت از اشغال فلسطین برخواسته، آمریکاست که این امر سبب شده است تا شاعران فلسطینی، به طور وسیعی به ترسیم چهره آن کشور بپردازند. این شاعران با تکنیک های مختلفی ازجمله نماد و نقاب به این تصویر سازی پرداخته اند و تمساح، سگ، کلاغ، گرگ، افعی و طناب پوسیده را نمادهایی از آمریکا قرار داده اند تا ماهیت و ویژگی های اصلی آمریکا همچون ریاکاری، نجاست، شومی، وحشی گری و هرزگی، جهان خواری ظالمانه و فروپاشی زودهنگام آن را به تصویر بکشند. هلاکو، نرون، مارس و شیطان از مهم ترین نقاب هایی به شمار می روند که مفاهیمی همچون توحش، جنون قیصری، جنگ افروزی و اغواگری آمریکا را به تصویر می کشند. مقاله حاضر می کوشد تا نماد و نقاب را به عنوان مهم ترین تکنیک های تصویرسازی آمریکا در شعر معاصر فلسطین با روش توصیفی – تحلیلی، مورد نقد و بررسی قرار دهد.
تابش اندیشه های خیامی در اشعار احمد صافی نجفی(دَم غنیمت شماری، طمع و دلبستگی به دنیا، جوانی، باده ستایی، شکایت از روزگار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد صافی نجفی - شاعر معاصر عراقی- با ادب فارسی و شعرای ایران آشنا بود و بیش از همه به خیام علاقه مند بود؛ بنابراین، در طی اقامت هشت ساله خود در ایران، سه سال را صرف ترجمه رباعیات خیام نمود. این نکته و مطالعه اشعار وی، نشان می دهد که صافی از اندیشه های خیام تأثیر مستقیم پذیرفته است؛ بدین جهت می توان به سهولت تابش جهان بینی خیام را در سروده های وی یافت. مقاله حاضر بر آن است تا با روش مکتب فرانسوی در ادبیات تطبیقی، به بررسی و تحلیل تجلی برخی افکار خیّامی بر یکی از شاعران برجسته و معاصر عرب؛ احمد صافی نجفی بپردازد. همچنین علاوه بر اشاره به نشانه های تأثیرپذیری صافی از رباعیات خیام، نگارندگان با چشم اندازی تطبیقی و تحلیل و بررسی شواهد شعری روشن می سازند که این شاعر عراقی، در مواردی همچون دم غنیمت شماری، طمع نورزیدن و دوری از دلبستگی به دنیا، حسرت بر ایام جوانی، باده ستایی و شکایت از روزگار، تحت تأثیر اندیشه های تابناک خیام نیشابوری در سروده هایش بوده است.
نسیج التکرار وأسالیبه فی دیوان "لا تسرقوا الشمس منا" للشاعر إبراهیم المقادمه (دراسه أسلوبیه فی البنیتین الإیقاعیه والدّلالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
105 - 126
حوزههای تخصصی:
المقادمه من شعراء فلسطین. ظهر التکرار جلیاً فی شعره بحیث اعتبر سمه أسلوبیه بارزه فی نتاجه الشعری. هدف البحث هو الکشف عن أسلوب التکرار فی دیوان الشاعر وعلاقته بالإیقاع والدلاله. فقد لفت التکرار أنظار الشّعراء والنقّاد من العصور الغابره حتّی الآن بسبب الدور الهام الذی یلعبه فی الکشف عن جمالیات الشعر وموسیقاه، وکذلک بسبب دوره الوظیفی والدلالی فی الشعر، لذا فإن دراسه هذه التقنیه فی شعر المقادمه تعدّ ضروریه. حاولنا فی هذا البحث أن نقوم من خلال دراسه هذا العنصر لدی الشّاعر بتعرّف المفاهیم الرئیسه لشعره المقاوم والعثور علی کیفیه استخدام هذه التقنیه فی تعمیق البنیه الدّلالیه والإیقاعیه وعلاقتها بأنواع البدیع. المنهج المستخدم فی هذا البحث هو المنهج التحلیلی – التوصیفی کما وظّفنا المنهج الإحصائی لاستخراج عدد الأصوات والکلمات والجمل المتکرّره. وما توصّل إلیه البحث هو أنّ المقادمه وظّف تکرار أصوات الحاء والهمزه والکاف للتعبیر عن صعوبه الموقف العاطفی الذی یمرّ به وصوت اللام للتعبیر عن الجهر والمعارضه کما أراد عن طریق المزاوجه بین النون والیاء التعبیر عن حاله الشجن التی تنتابه، وهذا النمط من التکرار درسه النقاد القدماء ضمن ما یعرف بالمعاضله الکلامیه وقد فصلوه عن التکرار. وقد رصد الشاعر فی تکرار البدایه صوره التضحیه والأبطال بهدف الترغیب وفی تکرار النهایه صوره الرثاء بهدف إثاره مشاعر المتلقی، حیث یشکلان مظله شعریه تهیمن علی مناخ القصیده وتحتویها، وقد هدف بتکراره ضمیر "نحن" تجسید الجراح الجماعیه وصوره الاتّحاد الفلسطینی وبتکراره ضمیر "أنت" بیان مدی علاقته بابنه الفقید. وقد تمیّز التکرار المرکب عنده بعنصر الارتکاز والتمحور الذی یجعله مختلفاً عن التکرار البسیط، وقد استخدمه فی تعمیق المضامین الطوباویه، والانصهار فی الوطن ودعم الانتفاضه.