فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۹٬۰۶۰ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
269 - 290
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی مهارت های معنوی مبتنی بر آموزه های قرانی و روایات بر سرزندگی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه شهرستان گلوگاه انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش انجام پژوهش از نوع شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون و پس آزمون است. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه 25 نفره انتخاب شدند؛ یک گروه به عنوان گروه آزمایش که پروتکل مهارت های معنوی مبتنی بر آموزه های قرانی و روایات بر اساس الگوی برومندزاده و کریمی ثانی (1394) در آن ها اجرا شد و گروه گواه که این آموزش در آن ها اجرا نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: الف) برنامه مهارت های معنوی مبتنی بر آموزه های قرانی و روایات که در 10 جلسه 100 دقیقه ای و در یک ماه برگزار شد، ب) پرسشنامه استاندارد خوش بینی تحصیلی (قاسمی و همکاران، 1397)، ج) پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل آماری کواریانس نشان داد که آموزش مهارت های معنوی مبتنی بر آموزه های قرانی و روایات بر مؤلفه های سرزندگی تحصیلی (حساس دیده شدن، مفید بودن، توانایی مقابله با چالش ها) و مؤلفه های خوش بینی تحصیلی (اعتماد به معلم، حس کارآمدی، تأکید علمی معلم) دانش آموزان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
تأثیر آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر امنیت روانی و پایبندی مذهبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
261 - 285
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر امنیت روانی و پایبندی مذهبی در دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور کردکوی بررسی شده است. روش پژوهش ازنوع شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری، شامل ۶۷۵ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر کردکوی در سال تحصیلی 1400 است. حجم نمونه به صورت تصادفی در دو گروه (25 نفر گروه گواه و 25 نفر گروه کنترل) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «امنیت روانی» مازلو (2004) بوده و ابزار مداخله نیز مشتمل بر محتوای جلسات آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی طبق الگوی نصرتی، جعفری اردی و غباری بناب (1399) در هشت جلسه نوددقیقه ای بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها ازطریق آزمون تحلیل صورت گرفته است و یافته ها نشان می دهد آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر مؤلفه های امنیت روانی، مشتمل بر کاهش احساس ناخشنودی، ناسازگاری محیطی و بهبود دید مردم درخصوص فرد در دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور کردکوی مؤثر است؛ همچنین براساس یافته های پژوهش، آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر مؤلفه های پایبندی مذهبی (پایبندی مذهبی، دوسوگرایی و ناپایبندی مذهبی) در دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور کردکوی به صورتی معنادار اثر می گذارد.
بررسی تطبیقی شُکر و کفران نعمت در قرآن و مثنوی معنوی (عوامل، نتایج و مراتب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری در برابر نعمت های الهی و پرهیز از کفران نعمت، از مفاهیم مهم در اخلاق اسلامی است که متأسفانه امروزه با رواج سبک زندگی مادی در بین مردم کم رنگ شده است. بر اساس آموزه های اخلاقی در سبک زندگی اسلامی، شکرگزاری و قدرشناسی از نعمت های خدا، تأثیر ویژه ای در رشد و تکامل معنوی انسان دارد و در مقابل آن، ناسپاسی و کفران نعمت از خصوصیات ناپسندی است که منجر به سقوط و تباهی بشر می شود. در پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی انجام شده است، مفهوم «شکر» و در مقابل آن «کفران نعمت» بر اساس آیات قرآن کریم به عنوان مهم ترین متن دینی مسلمانان و مثنوی معنوی به عنوان یکی از مهم ترین متون ادبیات عرفانی بررسی می شود تا در نهایت راهی به سوی فهم عمیق تر و درک کامل ترِ این دو مفهوم گشوده شود. در همین راستا نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه قرآن و مثنوی، مؤثرترین عوامل شکرگزاری: یادآوری دائمی نعمت های خدا و برخورداری از توفیق الهی است و عوامل تأثیرگذار در کفران نعمت: غفلت از نعمت ها، ضعف شخصیت و نظر استقلالی به اسباب است. مهم ترین نتایج شکرگزاری نیز افزایش معرفت و تقرب به خدا، فزونی نعمت، پاداش الهی، احساس آرامش و رشد سایر فضایل اخلاقی است. همچنین از مراتب شکرگزاری می توان به شکرگزاری زبانی، قلبی و عملی، سپاسگزاری از مخلوقات و شکرگزاری در بلایا اشاره نمود.
وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این مقاله بررسی وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و استخراج مبانی آنها از منابع اسلامی است . روش : روش مورد استفاده برای دست یابی به هدف فوق روش اجتهادی - استنباطی است. برای دستیابی به این هدف، نخست قرآن و سیره و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و فقه و کلام اسلامی مطالعه و مبانی وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در این زمینه استخراج و همراه با مستندات آنها تبیین و تشریح شد. سپس با روش استنباطی، لزوم نقش آفرینی و وظیفه مندی آموزش و پرورش اثبات و در پایان نقشهایی که باید در این زمینه ایفا کند، مشخص شد. یافته ها: در این تحقیق سه مبنا برای وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در ترویج برادری میان مذاهب اسلامی به دست آمد: 1) مسلمان بودن پیروان همه مذاهب اسلامی، 2) اهل نجات بودن اکثر آنها و 3) برادری همه مذاهب اسلامی. بر اساس این مبانی وظیفه مندی و لزوم نقش آفرینی آموزش و پرورش رسمی اثبات شد. همچنین مشخص شد مهمترین اقداماتی که آموزش و پرورش کشورهای اسلامی در این زمینه باید انجام دهند عبارتند از: آشنا کردن متربیان با آموزه برادری اسلامی، برطرف کردن شبهات، پرورش روحیه احترام به عقاید دیگران، احساس مسنولیت نسبت به سرنوشت مسلمانان، پرورش قدرت تفکر، حقجویی و پرهیز از تعصبهای نابجا، پرورش مهارتهای گفتگوی منطقی، آگاهی بخشی نسبت به پیامدهای تفرقه و اختلاف. نتیجه گیری: ساحت تربیت اجتماعی – سیاسی سند تحول بنیادین زمینه مناسبی برای عملیاتی نمودن اهداف فوق الذکر است
نقد حقوقی-اخلاقی نگرش مکتب استکهلم در درمان بیماری همه گیر کویید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
191 - 212
حوزههای تخصصی:
تأمین منابع نظری سیاست های اضطراری دولت ها در مواجهه با بحران های غیرمترقبه یکی از مهم ترین وظایف جامعه علمی هر کشور است. مبارزه با بحران همه گیری بیماری کویید 19 به عنوان یک تهدید همه جنبه علیه جامعه جهانی سبب گردیده است تا بسیاری از دولت ها با غافلگیری در برابر شدت بیماری، سیاست های نظام بهداشت و درمان خود را متحول کنند. در همین زمینه، فیلسوفان مکتب اخلاق استکهلم با تدوین نظریه ای حقوقی-اخلاقی سعی در کمک به نظام بهداشت و درمان کشور سوئد برای کنترل و مدیریت همه گیری بیماری کرونا کرده اند. اساس این نظریه مبتنی بر دو رکن مهم اولویت بندی در درمان بیماران و جیره بندی امکانات و منابع درمانی کشور است. نحوه تفسیر و تعیین سن بیولوژیکی بیماران با توجه به شرایط اضطراری همه گیری یکی از قابل توجه ترین قسمت های این نظریه است. بر این اساس، با تعیین اختلاف سن واقعی از بیولوژیک هر بیمار می توان احتمال زنده ماندن بعد از درمان و امید به زندگی او را تعیین نمود. فیلسوفان مکتب استکهلم به نظام بهداشت و درمان دولت سوئد پیشنهاد می کنند که اگر مجبور باشند بین کمک به بیماران با احتمال یکسان برای زنده ماندن که امید به زندگی متفاوتی دارند، تصمیم بگیرند، اولویت کمک رسانی باید به بیماری باشد که سن بیولوژیکی کمتری دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی و نقد این نظریه حقوقی-اخلاقی پرداخته و عواقب و آثار ناشی از اتخاذ چنین سیاست هایی را بر نظام اجتماعی تشریح خواهد نمود.
ارزیابی دیدگاه منتقدان حضور طلاب در عرصه های نوین فرهنگی تبلیغی با رویکرد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فعالیت بعضی از طلاب در عرصه های نوین فرهنگی و اجتماعی (مانند فضای مجازی،) میدان های ورزشی (چون داوری مسابقات ورزشی یا لیدری ورزشی) و فضاهای هنری (مثل بازیگری سینما) که با هدف و انگیزه تبلیغ انجام می گردد، موافقان و منتقدانی دارد. استدلال های اخلاقی و اجتماعی که حول محور تنافی ورود به عرصه های جدید تبلیغی با شأن طلبگی می گردد، مهم ترین دلیل منتقدان است. در مقاله حاضر، این استدلال ها با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس معیارهای اخلاق اسلامی مبتنی بر استدلال های عقلانی و آموزه های متخذ از منابع اسلامی بررسی می شود. نتیجه آنکه چون دیدگاه منتقدان در برخی از مصادیق با روح آموزه های دینی و غایت و هدف تبلیغ دین سازگاری ندارد، می توان ضمن پایبندی به ارزش های اسلامی و رعایت شئون روحانیت به چنین عرصه هاییوارد شد. البته در برخی موارد اگر ورود به این عرصه ها به شهرت و نقضشرع مقدس منجر شود، مجاز نیست و با مسائلی همراه است که حکم اخلاقی متفاوتی را می طلبد.
تأثیر کلام امام علی (ع) در دیدگاه سرّاج طوسی در تبیین مقام عرفانی رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۶۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
«رضا» یکی از مقامات عرفانی و بلکه والاترین آنهاست. با توجه به اهمیّت آن در سیر و سلوک عرفانی، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، مقام عرفانی رضا را در اللّمع سرّاج طوسی به عنوان قدیمی ترین اثر تعلیمی عرفانی مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر کلام امیرالمؤمنین (ع) آن را نقد کرده و تأثیرپذیری این متن را از آموزه های امام عارفان شناسایی کرده است. سرّاج همچون بعضی دیگر از عارفان با شاخص هایی مقامات را از احوال جدا کرده و «رضا» را جزو مقامات لحاظ کرده است و پس از آن، احوال را برمی شمارد. اما تطبیق کلمات امیرالمؤمنین (ع) در خصوص «رضا» بر شاخص های مذکور، نشان می دهد دیدگاه عرفایی چون ابن عربی با کلام حضرت سازگارتر است که تفاوت احوال و مقامات را از حیث شدت و ضعف می بینند و تمایز ماهوی میان آن ها قائل نیستند. در سخنان حضرت، مرز گذاری و دسته بندی میان احوال و مقامات وجود ندارد و می توان هم احادیث دالّ بر مقام و اکتسابی بودن رضا و هم احادیث دالّ بر حال و اعطایی بودن رضا را در آن مشاهده کرد. با توجه به کلام امیرالمؤمنین (ع)، مرتبه سومی که سرّاج برای اهل رضا قائل شده است، امکان تحقق ندارد و این از ایرادات تقسیم بندی سه گانه اوست.
ارزیابی مقایسه ای کیفیت فعالیت های فوق برنامه درسی اجرا شده در مدارس دوره متوسطه شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
45 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مقایسه ای کیفیت فعالیت های فوق برنامه درسی اجرا شده در مدارس دوره متوسطه شهر قم براساس عناصر نه گانه کلاین انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی−پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه پژوهش شامل مدیران، مربیان و دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر قم می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده و برحسب جدول مورگان به ترتیب 119، 140 و 401 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به وسیله صاحب نظران حوزه مربوطه و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 97/ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس کروسکال−والیس و آزمون U مان ویتنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: 1. از دیدگاه مدیران فعالیت های فوق برنامه درسی اجرا شده در ابعاد «اه داف و مواد آموزشی» در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ 2. از دیدگاه مربیان فعالیت های فوق برنامه درسی اجرا شده در بعد «زمان یادگیری» در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ 3. از دیدگاه دانش آموزان فعالیت های فوق برنامه درسی اجرا شده در ابعاد اهداف، محتوا، م واد آموزش ی، فعالیت های یادگیری، راهبردهای اجرا، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.
جنسیت و فاعل اخلاقی در رویکرد تکاملی به اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کُنش اخلاقی افراد، حسب مبانی و چارچوب نظری دیدگاه های مختلف روان شناختی متفاوت بوده و دامنه این تفاوت می تواند تا تمایز جنسیتی نیز گسترده شود. از طرفی، فرضیه تکامل داروین، با نفوذ گسترده و قدرتمند خود در حوزه زیست شناسی و دیگر حوزه ها، تحلیل کنشگری اخلاقی افراد را نیز تحت تأثیر قرار داده و از همین رو، تبیین هایی منطبق با مبانی دیدگاه تکاملی در این حوزه مطرح شده است. در تحقیق حاضر، به مرور اصول تأثیرگذار بر فاعلیت اخلاقی در نظریه تکامل پرداخته شده و ضمن واکاوی برخی امیال و رفتارها که به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم از مصادیق خُلق یا سطوح فاعلیت اخلاقی به شمار می آیند، نقش جنسیت بر کنشگری اخلاقی افراد تحلیل و بررسی شده است. مرور دیدگاه های اخلاق تکاملی، مؤید این نکته است که اصول، مبانی و تبیین های منطبق بر دیدگاه تکاملی و لوازم آن، اراده و مسئولیت رفتار افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد. همچنین وجود تبیین هایی از برخی امور اخلاقی نظیر همدلی، مراقبت، تعهد و پرخاشگری مبتنی بر دیدگاه تکاملی، می تواند بحث جنسیت پذیری اخلاق در این رویکرد را درخور پی گیری سازد.
تحلیل نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
آیا تربیت اخلاقی امری عقلانی عاری از تلقین است یا این که لزوما با تلقین اخلاقی همراه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش و نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. دیدگاه مخالف تلقین، منکر هرگونه نسبتی میان تربیت اخلاقی اصیل با تلقین است. در این نگرش تلقین بر اساس چهار معیار قصد، روش، محتوا و پیامد صورت می گیرد. در دیدگاه موافق تلقین، نقش تلقین برای تربیت اخلاقی، حیاتی و اجتناب ناپذیر است. در این رویکرد از آن جایی که تصدیق معیار غایی اخلاقی غیرممکن است تلاش در تربیت اخلاقی مسلما رنگ و بوی تلقین دارد. فصل مشترک دو دیدگاه فوق، نادیده گرفتن شرایط سنی یادگیرنده در امر تربیت اخلاقی است. پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه مخالف تلقین، تربیت اخلاقی بدون تلقین را امری غیرممکن می داند. اما از سوی دیگر با محصور کردن کارکرد مثبت و لازم تلقین به دوران اولیه رشد بچه از دیدگاه تربیت اخلاقی تلقینی نیز فاصله خواهد گرفت. مطابق این ادعا، از آن جایی که بچه در مراحل اولیه رشد خود فاقد قوای انتقادی و استدلالی لازم برای فهم و پذیرش و تبعیت از یک معیار اخلاقی است، تربیت اخلاقی در این دوره با تلقین درآمیخته است. این نوع تلقین، تاثیر گذاری بر تمایلات، عادات و انتظارات بچه است که منجر به شکل گیری تعهد اخلاقی نزد او خواهد شد. لذا تلقین اصول اخلاقی در دوران بچگی ناقض تفکر و سنجش نقادانه قضاوت های اخلاقی در دوره رشد و بلوغ فکری او نخواهد بود.
بررسی فلسفی دیدگاه خردگرایانه با تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی فلسفه از دیدگاه خردگرایی (عقل گرایی) با تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار، به منظور تدوین الگویی برای دانشجویان رشته فلسفه تعلیم و تربیت انجام شد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی و روش آن روش تحلیل محتوای کیفی بود. ابزار پژوهش حاضر جهت جمع آوری داده های لازم برای پاسخگویی به فرضیات تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از داده های کیفی گردآوری شده از فرایند اجرای مصاحبه های نیمه ساختارمند با افراد نمونه کدگذاری باز انجام شد. در نتیجه اجرای فرایند کدگذاری باز از روی داده های کیفی گردآوری شده ابتدا به استخراج تعداد زیادی ویژگی و مفهوم منجر شد، سپس با بررسی های مجدد و بازنگری های انجام شده و بر اساس مشابهت ها و اشتراکات مفهومی، این مفاهیم و ویژگی های تقلیل یافته و دسته بندی شد. با مرور مبانی نظری و دیدگاه صاحب نظران سه پدیده محوری (اندیشه، رفتار و گفتار) در تدوین الگو برای دانشجویان رشته فلسفه تعلیم و تربیت از منظر خردگرایی که با تکیه بر اصول عقلی و منطقی است حاصل شد، همچنین مطالعات و یافته ها نشان دادند که کدهای حاصل از کدگذاری باز مشتمل بر ۲۱۰ کد بود، این الگو دارای پنج شاخص اهداف، شیوه ها، چالش و خلأها، عناصر و پیامدها بود. در قدم بعدی با استفاده از تقلیل داده ها به موارد مشترک از سه پدیده محوری و پنج شاخص، در بخش محوری اندیشه و هر شاخص (۵ بعد)، در بخش محوری رفتار هر شاخص (۶ بعد) و در پدیده محوری گفتار و هر شاخص (۶ بعد) شناسایی شدند.
مبانی معرفت شناختی نظریه سنت گرایی سید حسین نصر و دلالت های آن برای تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
105 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل مبانی معرفت شناختی نظریه سنت گرایی سید حسین نصر و دلالت های آن برای تربیت عقلانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی بود و نتایج آن نشان داد معرفت شناسی نصر توأم با معرفت و شناخت دینی می باشد که منشأ آن علم قدسی است، علمی که این امکان را ایجاد می کند تا انسان خدا را در همه جا ببیند و بدین ترتیب به عالم بالا و بنیاد قدسی هستی برسد. امکان دستیابی انسان به حقیقت مطلق به واسطه عقل شهودی، همراهی معرفت قدسی با ایمان و یقین، تلازم معرفت قدسی با فضایل اخلاقی و وابستگی معرفت قدسی به عمل مبانی معرفت شناختی علم قدسی هستند. در نظر داشتن این نوع از معرفت می تواند دلالت هایی مانند بهره گیری از قوه عاقله جهت برخورداری از صفت علم، استفاده از شهود به عنوان منبعی برای معرفت و عاملی برای توجیه باورها، تعیین پیشاپیش اهداف و اصول بر اساس ارتباط با امر قدسی، هدایت متربیان به شناخت پیوسته، جلوگیری از شکاکیت ذهنی در متربیان، ایجاد شالوده ای تعقلی برای فضایل اخلاقی، کمک از معرفت قدسی برای شناخت ذات اشیا در مرتبه ربوبی و استفاده از محتوای ترکیبی را برای تربیت عقلانی متربیان به همراه داشته باشد.
گونه شناسی فریب های نفس اماره؛ چیستی و راه های مقابله با آن از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
31 - 65
حوزههای تخصصی:
فریب های نفس عبارت اند از حیله گری هایی که نفس در حق خود انجام می دهد و باعث دور شدن انسان از فضای واقعیت شده، واقعیات را در درون خود، طور دیگری جلوه می دهد. این فریب کاری معضل بزرگ انسان در سلوک فردی و اجتماعی انسان است. هدف پژوهش کمک به حل این معضل بزرگ از طریق شناخت دقیق انواع این فریب ها و راهیابی به راهکارهای کارآمد برای مقابله با تک تک آن هاست. به همین جهت از روش تحلیلی و برداشت فقهی از منابع قرآنی و روایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد فریب های نفس در بدی ها و خوبی ها شکل های گوناگونی مانند تسویل، مبادرت، وسوسه، تسویف و استصعاب به خود می گیرند که می توان راهکارهایی بینشی(شناخت خدا، شناخت نفس اماره)، گرایشی(تقویت محبت به خدا و اولیاء او، کم کردن محبت و وابستگی به دنیا، ترس از خدا) و عملی(یادآوری مستمر، مخالفت عملی با خواسته های نفس، نیرنگ با نفس و یاری گرفتن از خدا) را برای مقابله با آن ها تجویز کرد.
نقش کاوش های خردورزانه و الگوبرداری (تقلید) در شکل گیری نظام باورها و ارزش ها بازخوانی رویکرد علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش چشمگیر تقلید و الگوبرداری در زندگی عرفی و زندگی دینی، این نوشتار کوشیده است دیدگاه علامه مصباح یزدی را در باب باورها، ارزش ها و روش رسیدن به اهداف ارزشی و نقشی که تقلید می تواند در آن ایفا کند، بررسی نماید. خودکفایی عقلانی و یا الگوبرداری از دیگران در عرصه باورها و ارزش ها تا کجا و براساس کدام معیار قابل تفکیک است؟ چرایی تقلید، الگوی سزاوار تقلید و نیز انگیزه روان شناختی که معمولاً ما را به الگوبرداری می کشاند، ازجمله جنبه هایی است که این نوشتار بررسی کرده است. علامه مصباح یزدی از متفکران معاصر شیعی بر این باور است که تقلید و الگوبرداری در جنبه های اصلی زندگی دینی نه تنها نشانه نارسیدگی عقلانی و شناختی نیست، بلکه از ضرورت های سامان دهی و آسان سازی روند زندگی دینی است. بسیاری از جوانان با انگیزه حفظ و تقویت استقلال جوانی می خواهند در روند زندگی دینی خود به دیگران وابسته نباشند، اما از سوی دیگر گوشه ها و زوایایی از باورها و ارزش هایی که در زندگی برای خود برمی گزینند، نمی تواند در تیررس برد شناختی و عقلانی آنان قرار گیرد. استاد مصباح این چالش زندگی دینی را به بحث کشیده و بر سر دو راهی تحقیق و تقلید راه سومی را که جالب است، پیشنهاد می کند. به رغم آنکه این راه پیشنهادی، زندگی کنونی ما را به زندگی پیراسته حضرت محمد و جانشینان معصوم(ع) پیوند می زند، اما همچنان راه خودکفایی عقلانی و استقلال در خردورزی را بر ما گشوده می دارد.
شادی و شادکامی در اشعار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربه تحلیل وبررسی شادی وشادکامی دراشعارجامی بارویکردمحتوایی می پردازد. شادی یکی ازنیازهای مهم وضروری زندگی است که درعلم روان شناسی آن رایکی ازاهداف مهم هیجان مثبت درزندگی انسان دانسته اند.یکی ازجلوه های هنرنمایی شاعران بیان حالات شادی وشعف درونی در اشعارآنهامی باشد.جامی بعدازاینکه باتصوف آشناومجذوب آن شد به مقام معنوی خود افزود وخلیفه طریقت نقشببندیه گردید.اوباتوصیف مفهوم شادی درقالب اصطلاحات خاص عرفانی حکایت رنگارنگ درهفت اورنگ وتصاویرزیبایی رادر دیوان اشعارش می آفریند.جامی درسرودن اشعاردل انگیزکه دارای محتوای شادی وشادکامی باشدمهارت تمام دارد.نمون به کارگیری وانتخاب واژگان شادوگوشنوازسرودهایش گواه این مطلب می باشد. حال دراین پژوهش باروش توصیفی ،تحلیلی وکتابخانه ای سعی شده است پس ازشرح پیشینه مطالعات انجام شده دراین زمینه ،به کمک تحلیل محتوا به بررسی جلوه هایی ازاین تصاویربهجت انگیزوشادی آفرین در لابه لای اشعار این شاعر گزینش وتحلیل گرددتاشادی وشادکامی درابیات جامی موردنقدوبرسی قراردادوبتوان ازنوع نگاه او به مواردمربوط به شادی وشادکامی آگاه شدوهنرشاعری این شاعررا دراین زمینه مشخص نمود.
آموزه های اخلاقی در شعر عصر سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانیان نخستین سلسله ایرانی پس از اسلام هستند که به صورت جدی در پرورش شعر و ادبیات فارسی کوشیدند از معروف ترین شاعران این دوره می توان به رودکی، شهید بلخی، دقیقی، ابو شکور و کسایی، رابعه، ربنجنی اشاره کرد. از مضامین پرکاربرد در آثار ادبی عصر سامانی، اخلاق و موضوعات اندرزی است که در این دوره بدان توجه زیاد شده است. پرداختن به آموزه های اخلاقی در شعر این دوره می تواند مخاطب را نسبت به مردم و اخلاق آنها در دوره سامانی آگاه کند. ازآنجاکه تاکنون کاری جدی در مورد آموزه های اخلاقی در خصوص شاعران این عصر که اغلب شاعران بی دیوان هستند صورت نگرفته این پژوهش ضروری به نظر می رسد. از مقاله حاضر به بررسی برخی از مباحث چون عدالت، دانش اندوزی، خرد، صبر، بخشش و بخشایش، آزادمنشی و مناعت طبع و ... با رویکرد توصیفی تحلیلی پرداخته است و به این نتیجه دست یافته است که شاعران این عصر به بیان مضامین اخلاقی تلاش کرده اند این دوره فقر ناپسند شمرده شده، در عوض دریافت هدایا به شخص مظطر وام پرداخت می شود واقعیت گرایی سبب توصیفات جزییات طبیعت یا واقعیات حالات جسمی شاعر در شعر این دوره مشاهده می شود و خردورزی به جای خرافه در اشعار عده ای از سرایندگان به ویژه در اشعار ابو شکور با بسامد فراوان دیده می شود.
طراحی الگوی مفهومی تربیت مبتنی بر دیدگاه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
141 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از نگرانی های جامعه در باره چگونگی تربیت است. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی تربیت بر اساس دیدگاه امام رضا(ع) است. روش پژوهش، تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و استنتاجی است. واحدهای بررسی این پژوهش اسناد و متون مرتبط با حوزه تربیت از منظر امام رضا(ع) بوده است. بر اساس یافته های پژوهش ده مبنا، پنج اصل و هفت روش به دست آمد که الگوی مفهومی تربیت را ترسیم نمود. در این الگوی تربیت، اصول شامل رعایت خدامحوری، ارتقای روحیه و انگیزه، توجه به سلامتی جسم و روح، اخلاق مداری و تعامل مؤثر با جامعه تعیین گردید. روش های متناظر با اصول شامل شناخت زندگی سعادتمندانه و هدفمند، روش تربیت مبتنی بر عمل، بهره گیری مسئولانه از طبیعت، درک اهمیت سلامتی و تعادل جسم و روان، نهادینه سازی فضایل اخلاقی، خویشتن داری و پرورش هویت اجتماعی بود. معرفی الگوهای تربیتی شایسته و شیوه های تربیت صحیح در خانواده، از طریق سیاست گذاری در نهادهای تربیتی مانند رسانه و کاهش فاصله میان سخن و عملِ الگوهای تربیتی، ازجمله پیشنهادهای کاربردی این پژوهش است.
دلالت های نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در آموزش دادن ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
169 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل و تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) و استنباط دلالت های آن در آموزش ارزش ها بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد استنتاجی و شیوه اسنادی استفاده کرده ایم. در این پژوهش به منظور تبیین ماهیت ارزش ها، براساس استنباط انواع اعتباریات ارزشی ازدیدگاه علامه، دلالت های تربیتی نظریه اعتباریات در تعلیم ارزش ها استخراج شده است. علامه ازجمله فیلسوفانی بوده که بحث اعتباریات را ابداع کرده و برای تبیین چیستی، چرایی و مفهوم شناسی ارزش ها، علوم و ادراکات اعتباری را پشتوانه ارزش ها قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهند از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، پانزده اصل برای آموزش دادن ارزش ها، شامل تبیین پایه های مطلق ارزشی، تهییج احساسات، عقلانیت، نتیجه گرایی، حُسن و قبح ذاتی امور، معنویت فطری، توجه به بُعد معرفت شناختی، توجه به ویژگی تکاملیِ آموزش دادن ارزش ها و باورهای پیشین مخاطب، انگیزه سازی ، تعیین حُسن و قبح فعلیِ افعال، مسامحت در آموزش دادن ارزش ها، اصلاح وضعیت محیطی، استفاده از ارتباط کلامی و غیرکلامی برای آموزش دادن ارزش ها، و تناسب داشتن روش با موقعیت را می توان احصا کرد.
اومانیسم در «رمان پاییز فصل آخر سال است» نسیم مرعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اومانیسم یا انسان محوری، مفهوم پدیده ای است که از اروپا آغاز شد، در سراسر جهان انتشار یافت و با فرهنگ های مختلف در هم آمیخت. با رشد انسان محوری انسان با موقعیت و جایگاه واقعی خود آشنا گردید. اگرچه گاهی انسان منزلت واقعی خود را نیافت، اما با آشنایی انسان به موقعیت خود، او همواره برای به دست آوردن این شأن و منزلت تلاش نمود. هدف اصلی این مقاله بررسی مؤلفه های اومانیسم در رمان های نسیم مرعشی است. روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. نتیجه مقاله حاکی از آن است که در آثار مرعشی و علی الخصوص در رمان «پاییز فصل آخر سال است» مؤلفه هایی همچون خردگرایی، فردگرایی، واقع گرایی، اراده انسان و ... را که از ویژگی های اصلی اومانیسم است، می توان مشاهده نمود.
بررسی نقش داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) از منظر قرآن در آموزش تفکر مراقبتی مبتنی بر آموزه های فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
73 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی داستان موسیg و خضرg مبتنی بر آموزش تفکر مراقبتی براساس آموزه های فلسفه برای کودکان است تا بتواند کاربرد داستان های قرآنی را به منظور چگونگی آموزشِ تفکر از جنس مراقبتی بازگو نماید. روش پژوهش از نوع توص یفی-تحلیلی است. نمونه موردی شامل آیات 60 تا 82 سوره کهف و تفاسیر مربوطه می باشد که فاکتورهای تفکر مراقبتی از جمله تفکر ارزش گذاری، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته های تحقیق، داستان فوق که خود حاوی سه داستان پندآموز و تفکر برانگیز از نوع استاد-شاگردیست را در زمره داستان هایی با قابلیت حضور فاکتورهای تفکر مراقبتی و آموزش از طریق آن برشمرده است. همچنین دارا بودن ویژگی های پرسش و پاسخ در متن داستان و چالش های موجود در مسیر تجربه اندوزی، یادگیری و رشدِ تکاملیِ شخصیتِ حضرت موسیg در پایان داستان را برای آموزش کودکان مناسب می داند. به نظر می رسد بررسی چنین داستان هایی از جنس دیالوگ های احساسی و عقلانی که ارکان تشکیل دهنده تفکر مراقبتی از منظر فلسفه برای کودکان را در خود دارد، برای رشد و تکاملِ پرورش این جنس از تفکر در کودکان سودمند باشد. در نتیجه گیری حاصله از یافته ها، به دو معنا از تفکر مراقبتی می رسیم، نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدنمان باشیم.