فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
تعلیم و تربیت و دنیای ناشناختة دینی کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه، کودکان ما در سپهر بیکران اطلاعات و ارتباطات، و در معرض پیام های بیشمار دینی قرار دارند که این مسئله، هشیاری دربارة این مخاطبان کم سن وسال را وظیفه ای انکارناپذیر میسازد. یکی از مباحثی که دست اندرکاران حوزة تعلیم و تربیت دینی باید به طور گسترده با آن آشنایی پیدا کنند، نحوة استنباط کودکان در سنین مختلف، از موضوعات و مفاهیم دینی است. بهیقین، شالودة تفکر دینی آنان را میتوان در همین مفاهیم و برداشت های گوناگون جست وجو کرد. اگر درصدد هستیم تا پیام رسانی مذهبی، متناسب با ویژگیهای دانش آموز را برنامه ریزی کنیم، ناچاریم در دنیای کودکانة آنان گام نهاده، از دید آنها به معارف دینی بنگریم.
مراحل رشد و تکامل درک دینی کودکان و نوجوانان، به دوره های سه گانة تفکر مذهبی شهودی، مذهبی عینی و مذهبی انتزاعی تقسیم میشود.
براین اساس، میتوان تعلیم و تربیت دینی کودکان را در دو دورة کلی خردسالان 5 تا 9 سال و کودکان 9 تا 13 سال برنامه ریزی کرد. تعلیم و تربیت دینی خردسالان باید توأم با بازی، شوخی، سرگرمی و داستان گویی باشد تا ارتباط مربی و متربی از جاذبه و تأثیر لازم برخوردار شود؛ در دورة دوم نیز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمایشنامه و فعالیت های عملی و هنری مختلف و سرگرمیهای گوناگون، یکی از ضرورت های تعلیم و تربیت به شمار میآید.
رسانه نماز جمعه
مسئولیت حکومت اسلامی در آموزش و پرورش رسمی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسئولیت حکومت اسلامی در آموزش و پرورش رسمی پرداخته و روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله روش اجتهادی رایج در فقه شیعی است. نویسنده در این مقاله موضوع را از زوایای مختلف تبیین، و آرا و نظرات گوناگون در این زمینه را مطرح و نقد کرده و در پایان، نظر خود را ارائه کرده است.
این مقاله نشان می دهد که دربارة نقش حکومت اسلامی در آموزش و پرورش رسمی دیدگاه های مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند تعلیم و تربیت اصالتاً وظیفة والدین است و حکومت اسلامی تنها در حد ضرورت و برای پرکردن خلأها و جبران کاستی ها دخالت می کند و برخی دیگر معتقدند این مسئولیت به عهدة حکومت است و والدین موظفند با دولت همکاری کنند. مبنای نظریة اول بخشی از نصوص دینی است که بر وظیفة والدین در تربیت فرزندان تأکید دارد و مبنای نظریة دوم نصوصی است که حکومت اسلامی را عهده دار نقش تربیت مردم می داند. نویسنده دیدگاه دیگری ارائه کرده است که در آن با تأکید بر فطری بودنِ حق آموزش و پرورش، تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر چند و چون این حق پذیرفته شده است. در این دیدگاه آموزش و پرورش علاوه بر یک «حق شخصی»، به عنوان یک «ضرورت اجتماعی» نیز تلقی شده است. بر این اساس حکومت اسلامی، در قبال آموزش و پرورش و براساس مبانی فقهی، یکی از «واجبات نظامیه» به شمار آمده، که نظام زندگی انسان ها، بدان وابسته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه اسلام و کارل راجرز نسبت به ماهیت و کمال انسانی
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین موضوعاتی که هر مکتب دینی و فلسفی به آن می پردازد، ماهیت انسان و کمال اوست و مکاتب مختلف نگرش های گوناگونی نسبت به این موضوع دارند. دیدگاه ادیان آسمانی به ویژه دیانت اسلام نسبت به انسان کل نگرانه است و کمال او را در رشد متعادل تمام ابعاد وجودی او می دانند. یکی از جدیدترین رویکردها در علوم انسانی و روان شناسی، انسان گرایی است که در مقایسه با دیدگاه های قدیمی اهمیت و توجه بیشتری برای انسان قائل است. نکته ای که مورد تأکید مکتب اسلام نیز هست. اما با وجود مشترکات بین دو دیدگاه می توان نکات اختلافی را نیز بین نظرات دو مکتب مشاهده کرد. در این مقاله ابتدا به بررسی نظرات روان شناسان انسان گرا و بالاخص راجرز نسبت به ماهیت و کمال انسان می پردازیم و در ادامه نظر مکتب اسلام را با تکیه بر آیات قرآن کریم در این رابطه بیان می کنیم. در پایان بحثی تطبیقی در ارتباط با نکات اشتراک و اختلاف دو دیدگاه نسبت به ماهیت انسان خواهیم داشت.
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و رفتاری نگر در رشد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و دیدگاه های رفتاری در رشد اخلاقی در چارچوب دو سنت متعارض روان شناختی قرار دارند: سنت روان تحلیل گری و سنت رفتارگرا. در حالی که رفتارگرایان به شدت عینیت گرا و متمرکز بر رفتار مشهود هستند، روان شناسان تحلیلی، ذهن ناهشیار و هیجانات را موضوع بررسیهای روان شناختی خود قرار داده اند. این تفاوت اساسی در موضوع و بالتبع روش شناسی، به حوزه تحول اخلاقی نیز کشیده شده است. در این مقاله، تلاش بر این است تا به ماهیت و فرایند تحول اخلاقی از منظر این دو سنت توجه شده و نظریه هایی که در چارچوب این دو سنت قرار میگیرند، مرور شود. البته در نظریه های جدید هر دو سنت، نوعی همگرایی مشاهده میشود؛ روان شناسان تحلیلی، به طور روز افزونی به تأثیر عوامل محیطی و فرهنگی توجه نشان میدهند و رفتارگرایان، به تدریج، نقش عوامل سرشتی را به رسمیت میشناسند. مقایسه این دو سنت میتواند رهیافت های جدیدی را در چارچوب هریک ارائه کند.
آسیب شناسى تربیت اخلاقى (تربیت تحمیلى)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۲
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقى بخش قابل توجهى از برنامه ها و فعالیت هاى تربیتى ما را در خصوص نسل آینده به خود اختصاص داده است. در عین حال، این ساحت از تربیت نیز همچون دیگر ساحت ها، از بروز آفت ها و آسیب هایى که در روند آن اختلال ایجاد مى کند، در امان نیست. نوشتار حاضر در پى آن است که «تربیت تحمیلى» را به عنوان مانع و آفتى در مسیر تربیت صحیح اخلاقى مورد بررسى قرار داده، با ارائه تعریفى از آن، برخى از نمودها و جلوه هاى آن را ترسیم نماید. همچنین با بازشناسى عوامل و ریشه هاى تحقق تربیت تحمیلى، آثار و پیامدهاى آن را مورد توجه قرار داده و در پایان نیز راه کارهایى براى مقابله با آن ارائه دهد.
عدم وجود لغو در بهشت
نگاهی به ابعاد مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی
حوزههای تخصصی:
الگو و اسوه از مفاهیم مهم و پرکاربرد در حیطه روانشناسی، تربیت و تبلیغ هستند. انسان ها و جوامع، از طریق الگوها، هویت خویش را می یابند، آن را تقویت و ارزش های مختلف را از طریق آن ها در خود نهادینه می کنند. اسوه ها نیز در قلمرو دین و آیین، با فضائل و کمالات خویش، کام انسان کمال جو و فضیلت خواه را سیراب می نمایند. فرآیند الگوپذیری انسان، از طریق تقلید آگاهانه صورت م یگیرد و حس قهرمان جویی آن را تقویت می کند. از جمله کارکردهای الگو در تربیت، عبارتند از: ترازوی سنجش رفتار، راهیابی از طریق الگوها، سنجش نارسایی ها و نواقص و بخشی مهم از محیط تربیت. روش الگویی در میان نظریه های رشد، به ویژه در نظریه یادگیری اجتماعی، جایگاهی برجسته دارد. در میان روش های تبلیغ دینی نیز، روش معرفی اسوه ها، جایگاه مؤثری دارد. در این نوشتار ضمن اشاره به روش های مهم تبلیغ، روش اسوه نمایی را از ابعاد مختلف به ویژه درآیات قرآن مورد بررسی قرار داده است.
ضرورت تدوین اخلاق جنسى
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۱ شماره ۸۴
تبیین اهداف و ملاحظات «تربیت» اخلاقی کودک با نظر به مفهوم عاملیت انسان در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف این پژوهش، تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی «تربیت اخلاقی کودک» بر اساس ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل است. بدین منظور از دو روش تحلیل مفهومی (مفهوم پردازی) که تلاشی جهت فهم مفاهیم است و روش استنتاجی جهت تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی تربیت اخلاقی بهره گرفته شده است. عمل اخلاقی از منظر رویکرد اسلامی عمل، رفتاری هنجاری است که همیشه بر مبادی معرفتی، گرایشی و ارادی خاص خود مبتنی است. ازاین رو، می توان تمهیدات اخلاقی در دوران کودکی را نیز در همین قالب سه گانه پی جویی کرد. همچنین در این دیدگاه، انگاره کلی دوران کودکی از نظر اخلاقی، «گزینش گری مسئولانه» است که شامل سه مؤلفه گزینه پردازی، گزینش گری و پذیرش مسئولیت پیامدهای گزینش است. تمهید اخلاقی در دوران کودکی اهدافی ازاین دست را شامل می شود: «آشنایی با امور نیک و بد»، «دست ورزی با امیال» و «گرایش به خوبی ها و تنفر از زشتی ها». علاوه بر این، با نظر به اهداف تمهیدی تربیت اخلاقی کودک و گزاره های واقع نگر دوران کودکی، ملاحظاتی برای تمهید اخلاقی قابل طرح است که برخی از آن ها بدین قرارند: «ارائه امور اخلاقی متناسب با توان قوه ی شناختی کودک»، «ارتباط کودک با محیط غنی اجتماعی−اخلاقی» و «به رسمیت شناختن حدود آزادی سلبی و ایجابی کودک».
تکریم بستگان در سیره اهل بیت
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
خویشتن داری و نقش آن در آرامش نفس از منظر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می دهد، ازجمله راه های تحقق آرامش نفس، پای بندیِ آدمی به فضایل و در رأس آنها خویشتن داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره مند از قوه ی عاقله و مستقر در شبکه ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه ی خویشتن داری پرداخته و آن را بازاندیشی می کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفاً شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می انجامد؛ زیرا خویشتن داری همان نظام مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تأمین می کند. ازاین رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعیّن می یابد. براین اساس می توان گفت، مهم ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه ی افلاطون در فضیلت خویشتن داری، صورت بندی می شود
بررسی و نقد نظریة تربیتی فمینیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم، به مثابة نظام فکری برآمده از انگارة اومانیسم، بازتاب مکتب های فکری مدرن غربی، در بحث زنان است. با توجه به ویژگی های مشترک همة گرایش ها، می توان تعریف و نظریة تربیتی مشترک و نسبتاً فراگیر برای آنها در نظر گرفت. فمینیست ها عرصه تعلیم و تربیت را بهترین بستر برای توانمندسازی زنان و ترویج دیدگاه های نقادانة مبتنی بر جنسیت، رسیدن به برابری کامل زن و مرد، گسترش رشتة مطالعات زنان و غیره از اهداف خود در این عرصه می دانند. برای رسیدن به این اهداف، اصول و روش های همچون نقد، تشابه محوری، مخالفت با خانه داری و مادری، الگوسازی فمینیستی و غیره را در پیش گرفته اند.
در ارزیابی و نقد فمینیسم باید توجه داشت که اولاً، نباید نهضت دفاع ازحقوق و کرامت زنان را با فمینیسم یکسان پنداشت؛ ثانیاً، آثار مثبتی که این نهضت داشته، نه آثار اندیشه های فمینیستی، بلکه آثار طرح بحث حقوق زنان در غرب است؛ ثالثاً، در یک نگاه جامع ضمن توجه به آثار مثبت طرح بحث حقوق زنان، باید به پیامدهای ویرانگر اندیشه های فمینیستی نیز توجه نمود.
اخلاق اسلامی یا نظام اخلاقی اسلام؟ بررسی اجمالی کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک بین دو مفهوم «نظام اخلاقی اسلام» و «اخلاق اسلامی» از جمله مسائل مهم و کارساز در حوزة تبیین و تحلیل مجموعة مباحث اخلاقی است و به این منظور هر کتابی که بخواهد به مبانی، مفاهیم، و مهم ترین رویکردهای مطرح در قلمرو اخلاق اسلامی توجه کند، به ناچار بایستی در این خصوص تعیین تکلیف کند؛ به ویژه در تدوین کتب آموزشی، مرز بین نگاه جزء نگر با نگاه کل نگر به نظام اخلاقی اسلام می تواند نوع تلقی و برداشت مخاطب را در نگاه به آموزه های اخلاقی اسلام به منزلة اجزایی گسسته و غیر همسو یا مجموعه ای پیوسته، مکمل، و با اهداف کاربردی جامع مشخص کند.
بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و نقد اجمالی کتاب اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم) از مجموعه دروس معارف اسلامی دانشگاه ها می پردازد. پس از مروری کلی بر سرفصل های کتاب و معرفی کلی اثر، به تحلیل امتیازها و کاستی های ابعاد شکلی و صوری کتاب می پردازیم سپس، نقاط قوت و ضعف ابعاد محتوایی آن را برخواهیم شمرد. مقاله با ارائة تحلیل نهایی و پس از بیان چند پیشنهاد و نتیجه گیری به پایان می رسد.