فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
183-200
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین روش های شناخت معنای واژه ای در زبان، استفاده از مفاهیم هم نشین و جانشین آن واژه است. دیدگاه معناشناختی با توجه به روابط هم نشینی و جانشینی، می تواند دیدگاه قرآن و روایات را درباره مفاهیم اخلاقی و ارزشی تبیین کند. عفت واژه اى است که بر گونه ای از بازدارندگی و خویشتن داری در انجام فعل حرام و زشت یا گدایی و درخواست بی مورد دلالت دارد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با تأکید بر حوزه معناشناختی به بررسی واژه عفت درآیات و روایات پرداخته و با عنایت به روابط مفهومی عفت با دیگر مفاهیم هم نشین و جانشین، گستره معنایی این واژه و مفاهیم نو و کارآمد و چرایی هم نشینی و جانشینی این واژگان را به جای عفت بیان کرده که برای تعیین حدودوثغور این واژه و جلوگیری از سوء برداشت های شخصی ضروری است. بر اساس یافته های این پژوهش تعدادی از مفاهیم همچون هتک، حرص، شهوت رانی و گدایی مفاهیم متقابل عفت هستند و قناعت، نشانه اسلام و تشیع، غیرت، عقل و بهترین عبادت، مفاهیم غیرمتقابل و هم نشین عفت هستند که ارتباط معنایی وثیقی با عفت دارند و واژههای کف، امتناع، صبر و حفظ و آیات یا جملاتی در قرآن کریم جانشین واژه عفت هستند.
تحلیل دیدگاه علامه مصباح یزدی درباره فقدان گزاره بدیهی در اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه بپذیریم حسن و قبح افعالْ عقلی است و نه شرعی، و یقینی است و نه مشهوری و عقلایی، نوبت به این پرسش می رسد که آیا بدیهی است یا نظری؟ ثمره این بحث آنجا ظاهر می شود که در صورت وجود گزاره بدیهی در اخلاق، علم اخلاق دست کم در اثبات برخی گزاره های نظری خود، از علوم دیگر بی نیاز می شود. هرچند علامه مصباح یزدی گزاره ای مانند «عدل حسن است» را اوّلی می داند، اما در نهایت، علم اخلاق را فاقد گزاره بدیهی می شمرد. این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی به حل این تعارض ظاهری پرداخته و به این نتیجه دست یافته که از نظر علامه مصباح یزدی، قضیه مزبور یک قضیه حقیقیه است که بر وجود مصادیق در خارج دلالت ندارد. با توجه به انحصار قضایای حقیقتاً بدیهی در اولیات و وجدانیات، مصادیق عدل تنها زمانی بدیهی خواهند بود که افزون بر اوّلی بودن، وجدانی هم باشند، در حالی که این مصادیق به صورت وجدانی و با علم حضوری قابل شناخت نیستند. به بیان دیگر، هرچند قضیه مزبور اوّلی است، اما وجدانی نیست و صرف اوّلی دانستن کافی نیست تا به وجود گزاره بدیهی در اخلاق باور داشته باشیم؛ زیرا با صرف تحلیلی و اوّلی بودن حُسن عدل، مشکل ارتباط این قضایا با خارج و صدق آنها بر واقعیت های عینی حل نمی شود و نمی توان این قضایا را به واقعیت های عینی و خارج از ذهن نسبت داد، مگر آنکه اثبات گردند. بر این اساس و با توجه به نظریه «مبناگرایی»، علم اخلاق به مثابه یکی از اقسام حکمت عملی، برای اثبات گزاره های خود به بدیهیات حکمت نظری نیازمند است.
واکاوی تسهیل گرهای مشارکت خانواده در سیاست گذاری های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
125 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش واکاوی تسهیل گرهای مشارکت خانواده در سیاست گذاری های تربیتی بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان خبره حوزه خانواده و آشنا به حوزه تعلیم و تربیت بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس ملاک های تألیف اثر علمی، داشتن تجربه کاری در حوزه سیاست گذاری تربیتی، عضویت در انجمن اولیاء و مربیان و تأهل، به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که چارچوب آن براساس تحلیل محتوای ادبیات پژوهش، تدوین و براساس نظر خواهی از سه متخصص موردِ تأیید قرار گرفت. پس از انجام مصاحبه، داده های حاصله با استفاده از روش دلفی، تحلیل شد. یافته های پژوهش بیان گر استخراج 27 تسهیل گر در 5 گروه حاکمیتی (5 تسهیل گر)، اجتماعی (9 تسهیل گر)، قانونی (3 تسهیل گر)، ساختاری (7 تسهیل گر) و آموزشی (4 تسهیل گر) بود. نتایج پژوهش حاضر بیان گر این بود که مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی نیازمند مهیا نمودن چهار وجه تربیتی است. این وجوه چهارگانه شامل باور سیاست گذاران تربیتی به ضرورت حضور خانواده در تعیین سیاست های تربیتی، ارائه آموزش های لازم به خانواده در این زمینه، تقویت شفافیت اطلاعات در زمینه عملکرد نظام آموزشی و فرایند سیاست گذاری تربیتی و در نهایت، افزایش اعتماد و باور به ضرورت هم افزایی میان دو نهاد خانواده و تعلیم وتربیت است. ظهور و بروز این چهار وجه در تعامل با یکدیگر، تسهیل گر مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی است.
تبیین دلالت های تربیتی «رساله الحقوق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تربیتی در وجه رایج خود در زمان حاضر با غلبه رویکردهای سکولار و لیبرال مواجه است و لازم است تربیت پژوهی اسلامی و در دل آن هم زمان با رشد قلمروِ مطالعات فقه تربیتی، عرصه حدیث پژوهی تربیتی نیز رشد متوازنی را تجربه کند؛ همان طورکه لازم است ادبیات «حقوق تربیتی» با هدف ارتقای «تقنین تربیتی» و کمک به حوزه «حکمرانی تربیتی» مورد توجه قرار گیرد. براین اساس، نوشتار حاضر درصدد است «رساله الحقوق» امام سجاد(ع) را که نظامی از حقوق و تکالیف را ارائه کرده است، مورد شرح و تفسیر و دلالت یابی قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی و استنباطی است و مؤلف تلاش کرده است که در ابتدا مضامین و معانی مربوط به تربیت را براساس ضوابط فهم متن کشف کند؛ سپس با گردآوری، تجمیع و طبقه بندی مجموعه مدالیل و معانی تربیتی استنباط شده، آنها را در چهار محور صورت بندی نماید. برخی از نتایج مهم به شرح زیر است: تربیت بر والدین و حکومت واجب است و مردم در قبال همدیگر و بخصوص کودکان وظیفه اصلاحی و تربیتی به نحو رجحانی بر عهده دارند. محوری ترین مفهوم در حقوق معلم عبارت است از رعایت حریم شخصیت / نقش معلم (اکرام و احترام). تربیت براساس انگاره پدری (نسبت به همه کودکان و مردم) و انگاره امانت داری (نسبت به دانش) تصویرسازی می شود و تربیت ماهیتاً نوعی اعانه و احسان است که بر شبکه ای از حقوق و تکالیف طولی و عرضی و الزامی و غیرالزامی (واجب و مستحب) قوام یافته است.
تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل در سال تحصیلی 1400 1399 بود که از بین آنها سی دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در یک دوره هشت جلسه ای نود دقیقه ای آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل مؤثر است؛ به طوری که اندازه اثر بر یادگیری دانش آموزان 57/0 و بر یادداری دانش آموزان 64/0 بود. ازاین رو می توان گفت که با به کار بستن برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه می توان یادگیری و یادداری دانش آموزان را افزایش داد.
روایت پژوهی پیامدهای تربیتی حضور در اجتماعات مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
33 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل پیامدهای تربیتی حضور در اجتماعات مذهبی بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و با استفاده از روش روایت پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل افرادی بودند که به صورت مستمر در اجتماعات و هیئت های مذهبی شرکت می کردند. که به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها با 15 نفر از این شرکت کنندگان، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. بعد از انجام مصاحبه حضوری و ضبط مکالمات، مصاحبه ها به متن تبدیل شد؛ سپس داده ها با روش تحلیل مضمون از نوع تشکیل شبکه مضامین و با کمک نرم افزار(MAXQDA)، تحلیل شد. به منظور اعتبار بخشی به داده ها، از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری به دست متخصصان استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان دهنده 28 مضمون پایه و 4 مضمون سازمان دهنده شامل اخلاق بندگی، اخلاق اجتماعی، اخلاق زیست محیطی و اخلاق فردی بود. برخی از مضامین پایه نیز شامل تقویت ارتباط با خدا، انجام اعمال عبادی، رعایت حقوق دیگران، تنظیم روابط خانوادگی، مشورت، کار گروهی، حسن خلق، نوع دوستی، توجه به حیوانات، گیاهان و طبیعت، امیدواری، مسئولیت پذیری، صبر و مراقبه بود. همچنین یافته ها نشان داد که حضور افراد به طورِ مستمر در هیئت ها و اجتماعات مذهبی می تواند منجر به تقویت ارتباط با خداوند، اولویت یافتن کسب رضایت الهی، بهبود روابط با اعضای خانواده، خویشاوندان، همسایگان و دیگر افراد جامعه، احترام گذاردن به نظرات دیگران، تقویت روحیه مشارکت جویی و مسئولیت پذیری، تکریم و مواجه مسئولانه با مخلوقات هستی، عدم دلبستگی به لذایذ دنیوی و افزایش صبر و تحمل در برابر مشکلات گردد.
طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
175 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد شامل قرآن و روایات، کتاب ها، مقالات، رساله ها و گزارش های کاری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بوده و در بخش مصاحبه، متخصصان تعلیم و تربیت که با کمک روش نمونه گیری هدفمند نظری و براساس قاعده اشباع با15 نفر از آنان مصاحبه شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش تحلیل و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها منجر به شناسایی شاخص های رشد اخلاقی دانش آموزان در چهار بعد ارتباط با خدا، ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت شد که مؤلفه های آن براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در 6 ساحت تنظیم شد. برای رشد اخلاقی دانش آموزان بیش از 100 شاخص استخراج گردید و در نهایت با رویکردی سیستمی، مدل نهایی رشد اخلاقی دانش آموزان براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی طراحی گردید.
روایت و تحلیل تجربه زیسته دانش آموزان دختر از ارتباط با جنس مخالف و ارائۀ راهکاری پیشگیرانه از آن ها از منظر فلسفۀ تربیت
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اغلب پنهان و به ندرت آشکار اخلاقی نوجوانان نسل کنونی جامعه ما، رفتن به سوی میدان پرخطر روابط مذموم اخلاقی است. هدف این مقاله کندوکاوی در فهم علت ها، دلایل، زمینه ها و پیامدهای آسیب زای فردی و اجتماعی این نوع ارتباط ها در میان دانش آموزان دختر، براساس تجربه زیسته آنها، می باشد، تا از این رهگذر، راهکاری عملی و تربیتی، برای کاستن از این نوع روابط مذموم و پیامدهای آسیب زای اخلاقی آن ها ارایه نماید. از این رو، تلاش شده است تا با استفاده از روش پژوهش زیست نگاری و روایت، تجربه 10 نفر از دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم دبیرستان از طریق مصاحبه، بازیابی، روایت و تحلیل شود. در متن پژوهش، ضمن مشخص نمودن برخی از عوامل و زمینه های پیدایش این گونه ارتباط ها، راهکاری پیشگیرانه برای عدم تحقق این نوع روابط، از منظر فلسفه تربیت در ساحت تربیت جنسی بیان شده است. واژه های کلیدی زیست نگاری – دانش آموزان- ارتباط مذموم اخلاقی- جنس مخالف- تربیت جنسی
واکاوی نظام اخلاقی قرآن با تکیه بر مفاهیم «اسلام» و «ایمان» در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی نظام اخلاقی قرآن به مثابه راهنمای نگرش و کُنش، پیوسته مورد توجه اندیشوران مسلمان بوده است. تلاش های فراوانی برای شناسایی نظام اخلاقی قرآن به صورت تک نگاشته به رشته تحریر درآمده است، اما به نظر می رسد نگاه تک بُعدی به آیات و بسنده کردن به یک نظریهٔ اخلاقی در اخلاق هنجاری - برای تبیین نظام اخلاقی قرآن - نادرست است. مطالعه پیش رو، در صدد بازخوانی نظام اخلاقی قرآن با روش توصیف و تحلیل نقادانه است و می کوشد تبیین روشن و دقیق تری از نظام اخلاقی قرآن بدست دهد. در این راستا، ضمن توصیف نظریه های اخلاقی (غایت گروی، وظیفه گروی، فضیلت محوری) و تحلیل عقلانی هر کدام، به سنجش آنها با آیات قرآن کریم پرداخته است. مطابق نتایج حاصله، با توجه به مفاهیم تشکیکی و چهار گانه واژه های «اسلام» و «ایمان» در قرآن کریم، آدمی با سطوح مختلف معرفتی و انگیزشی در هر سطح، نیازمند تمسک به یکی از نظریه های اخلاقی است. افزون براین، قرآن کریم، ضمن بهره گیری از نظریه های اخلاقی، از مراتب والاتر از ارزش های اخلاقی ویژه خود بهره مند است.
تربیت اخلاقی به مثابه هدف متعالی گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم اخلاقی که پیشینه آن به یونان باستان بازمی گردد این است که معرفت اخلاقی مستقل از فرمان خداست یا وابسته به آن. برخی مانند معتزله و امامیه معتقدند عقل توانایی فهم دست کم بسیاری از ارزش های اخلاقی را دارد و معرفت اخلاقی، عقلی و مستقل از خداست و از این جهت بر دین تقّدم دارد و حتی اثبات وجود خدا و نبوت عامه تنها با فهم برخی از ارزش های اخلاقی از طریق عقل امکان پذیر است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و بازخوانی و تحلیل آیات اخلاقی قرآن، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که با وجود فهم گزاره های اخلاقی از سوی عقل، کارکرد گزاره های اخلاقی قرآن چیست؟ نتابج نشان از آن دارد که مقصود اصلی قرآن کریم تربیت اخلاقی و پذیرش و استناد به دانسته های اخلاقی پیشین آدمی است نه معرفت بخشی. بر این مدعا می توان شواهد مختلفی از جمله: وفای به عهد، شکر منعم، الگوگرایی در توصیههای اخلاقی، و نیز استفاده از زبان وعظ به جای درس و بحث، اقامه کرد.
چالش ها و موانع کارکردهای فرهنگی- تربیتی مدارس براساس تجارب زیستۀ مدیران مدارس در چهار دهۀ بعداز انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
65 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی چالش ها و کژکارکردهای فرهنگی- تربیتی مدرسه براساس تجارب زیسته مدیران مدارس در چهار دهه بعداز انقلاب اسلامی ایران (1358-1398) بوده است. پژوهش پیشِ روی، کیفی و ازنوع پدیدارشناسی تفسیری است و برای انجام دادن آن از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مطالعاتی تحقیق، شامل مدیران مدارس دخترانه و پسرانه از طبقات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مختلف از مناطق22گانه تهران بود و نمونه ها به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع مقوله ای انتخاب شد. اطلاعات براساس رویکرد تحلیلی و تفسیری دیکلمن درسطح کدهای باز، مؤلفه ها و تم های مضمونی تحلیل شد. یافته ها در بخش چالش ها و موانع کارکردها شامل دَه مؤلفه مالی، مذهبی و اخلاقی، فرهنگ پذیری و پرورشی، انگیزشی، رسانه ای، اجرایی- محتوایی، مدیریتی، شناختی، سخت افزاری و نرم ساختاری بوده است؛ همچنین هشت مؤلفه مضمونی با تقسیم بندی کژکارکردهای مشترک، شامل انواع اجتماعی، مذهبی و اخلاقی، هویت فرهنگی، اقتصادی و ساختاری، و کژکارکردهای اختصاصی تحت عناوین شناختی، شخصی و شخصیتی، و هدایت تحصیلی شناسایی شد. یافته های مقاله، بیانگر آن است که روند چالش ها، موانع و کژکارکردهای فرهنگی- تربیتی مدارس طی چهاردهه موردنظر، عرصه ای وسیع از فعالیت ها و برنامه های فرهنگی- تربیتی مدرسه را تحت الشعاع قرار می دهد و برای مواجهه وحل آن ها هوشیاری رهبران تربیتی و برنامه ریزی راهبردی در هریک از موارد ضرورت دارد.
مبانی ضعف بینشیِ انسان و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
133 - 162
حوزههای تخصصی:
حقیقت جویی و طلب دانش از ویژگی های ذاتی و فطریِ بشر است که براساس موقعیت او و میزان بهره مندی اش از پرورش، به صورت های متفاوت در وجودش رشد می کند. شدت و ضعف این ویژگی بر بینش افراد اثر می گذارد و مسئله ای قابل بررسی است. بسیاری از شاخصه های رفتاری نیز در بینش انسان ها ریشه دارند. تحقیق حاضر به منظور تبیین مبانی ضعف بینشیِ انسان، و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن براساس قرآن کریم صورت گرفته است. این پژوهش به لحاظ رویکرد درزمره پژوهش های کیفی قرار دارد و برای انجام دادن آن از روش تحلیلی با به کارگیری روش تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. جامعه مطالعاتیِ تحقیق، مشتمل بر نمونه هایی از آیات مرتبط با ضعف بینشیِ انسان بوده است. برای پاسخ گویی به سؤال ها داده های اولیه را کدگذاری کردیم و طبقه بندی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر را در سه محور مبانی، اصول و روش ها انجام دادیم. طبق یافته های پژوهش، درحوزه مبانی ضعف بینشی، پنچ مبنا به دست آمد: ضعف قوای علمی از تولد تا پیری، تقلید کورکورانه، شرک ورزیدن به خداوند متعال، شک کردن به قرآن و تردیدداشتن در واقعی بودنِ عذاب های الهی. درحوزه اصول، پنج اصل، شامل ارتقای سطح معرفت متناسب با ظرفیت یادگیرنده، بصیرت، تعقل، تفکر و عدالت ورزی تعیین شد. درحوزه روش نیز هفت روش تربیتی، شامل گفت وشنود، بیان داستان های اخلاقی و ضداخلاقی، توجه دادن به منابع هوشیارکننده، تدبیر، تعلیم حکمت، تلاوت قرآن کریم توأم با تأمل در آن و انذار درباره مرگ شناسایی شد. براساس نتایج پژوهش، مبانی مذکور، خاستگاه اصول یادشده هستند و از اصولی که برشمردیم، روش های تربیتی استخراج شده اند که در شناخت و تسریع اصلاح ضعف های بینشی، مؤثرند.
طراحی و اعتباریابی چهارچوب برنامه درسی آموزش اقتصاد مقاومتی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی آموزش اقتصاد مقاومتی برای دوره ابتدایی بود. رویکرد پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی 15 نفر از متخصصان به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. از مصاحبه فردی نیمه ساختمند ، بررسی پیشینه و اسناد بالادستی برای دستیابی به مفاهیم، عبارات و واژه های کلیدی مرتبط با برنامه درسی اقتصاد مقاومتی استفاده گردید. با روش تحلیل مضمون، چارچوب اولیه شکل گرفت و با روش های کیفی اعتبار یابی شد. در بخش کمّی، جامعه آماری متخصصان در حوزه ی اقتصاد مقاومتی و برنامه درسی و معلمان دوره ابتدایی بودند. تعداد 30 نفر از متخصصان و 100 نفر از معلمان به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی استفاده شد. برای سنجش روایی از روایی صوری و محتوایی و تحلیل عامل و برای محاسبه پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این چارچوب از روایی و پایایی لازم برخوردار است و در نتیجه چارچوب نهایی با ابعاد منطق و چرایی، محتوا، مواد و منابع آموزشی، روش های تدریس و روش های ارزشیابی مورد تایید قرار گرفت.
ملاحظات تربیتی ناظر بر فیلم و انیمیشن کودک از دیدگاه رویکرد اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
31 - 57
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی از مهمترین دوران رشد فرد است. در این دوران که اوج تأثیرپذیری کودک از محیط اطراف است، انیمیشن به لحاظ جذابیت و درهم آمیختن تصویر و حرکت توجه کودک را به خود جلب می کند و تاثیر زیادی بر روح و روان وی خواهد داشت. با این وجودابعاد تربیتی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که بر اساس رویکرد اسلامی عمل چه ملاحظات تربیتی−روان شناختی ای ناظر بر انیمیشن کودک می توان داشت؟ روش استفاده شده استنتاج پیش رونده است، بدین صورت که از اهداف و اصول تربیت مطرح شده در رویکرد اسلامی عمل، ملاحظات تربیتی−روانشناختی فیلم و انیمیشن کودک به شکل ضمنی و در 5 دسته کلی استخراج شده است. برخی از این ملاحظات بدین قرارند: پرهیز از مضامین و موارد ضدتربیت چون خشونت] روابط جنسی و احساسات منفی، مواجهه گام به گام و تعویقی با واقعیت های حساسیت برانگیز، پرداخت تبیینی به ارزش ها و طرح آن ها در فضاسازی زندگی واقعی، پرهیز از اشباع اطلاعاتی، توجه به وضوح و تجسم ارزشی، تبعیت ساختار روایی از ساختارهای علی وخطی روایت، توجه به لایه مندی حوادث و موقعیت ها، برجسته سازی موقعیت های انتخاب و تصمیم، پرداخت فرایندی به زندگی و عملکرد شخصیت های اصلی و تلاش در جهت تنوع هویتی عدم برتری آن ها.
بررسی اثربخشی آموزش درس اخلاق حرفه ای معلم بر جهت گیری مذهبی و تنیدگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش درس اخلاق حرفه ای معلم بر جهت گیری مذهبی و تنیدگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال اول تحصیلی 1400-1401 بود. 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش اخلاق حرفه ا ی معلم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه جهت گیری مذهبی ثناگویی زاده و جان بزرگی(1390) و تنیدگی تحصیلی سان، دون، هو و ژو (2011) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش اخلاق حرفه ای معلم به طور معنی داری موجب افزایش جهت گیری پایبندی مذهبی، کاهش جهت گیری ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی و کاهش تنیدگی تحصیلی دانشجویان شد (001/0> P). میزان این تاثیر براساس مقدار اندازه اثر بر جهت گیری پایبندی مذهبی 53/0، ناپایبندی مذهبی 47/0، دوسوگرایی 36/0 و تنیدگی تحصیلی 32/0 بود. بر این اس اس می توان پیش نهاد کرد که از این آموزش و راهکارهای موجود در جلسات آموزش اخلاق حرفه ای نظیر مسئولیت پذیری، تعهد حرفه ای و شغلی، مقابله با استرسورهای تحصیلی و سازگار شدن با محیط شغلی و تحصیلی در جهت افزایش جهت گیری مذهبی و کاهش تنیدگی تحصیلی دانشجومعلمان استفاده شود.
الگوی رفتار شناسی معامله گران در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115-138
حوزههای تخصصی:
معامله گران در شرایطی که احتمال ضرر و زیان وجود دارد، ریسک پذیر می شوند و در شرایطی که احتمال کسب سود وجود دارد، تا حد زیادی از ریسک پذیری آنها کاسته شده و تنها به سودهای قطعی بسنده می کنند. این شیوه رفتاری معکوس در انسان نوعی پدیده عصب شناختی است که هم در انسان و هم در حیوانات مشترک است. در حال حاضر شرایط علی، مداخله گر و زمینه ای، راهبردها و پیامدهای رفتارشناسی معامله گران موردبررسی و کنکاش قرارنگرفته است. بنابراین در این مطالعه تلاش شده است تا الگوی رفتارشناسی معامله گران به روش نظریه پردازی زمینه ای طراحی گردد. این پژوهش، از نوع کیفی و اکتشافی بوده و به وسیله مصاحبه با افراد خبره در حوزه مبانی نظری رفتارشناسی، حوزه بازار سرمایه و سایر حوزه های مرتبط با موضوع پژوهش اجراشده و با انجام 16 مصاحبه در سال 1400 به روش نمونه گیری گلوله برفی، به اشباع رسیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شرایط علی که موجب شناخت رفتاری معامله گران می شوند، به ترتیب اثر ریسک(نظریه دورنما)، سطوح رفتار مالی، فرضیه بازار کارا، پدیده بیش/ کم واکنشی، پدیده اطمینان بیش/ کمتر از حد، پدیده آربیتراژ، پدیده اخبار، پدیده تعصب، پدیده تفکر مثبت، پدیده صبر، پدیده رفتار توده ای(گله ای)، پدیده اورتردینگ، پدیده هیجان، حجم مبادلات، کمبود اطلاعات، سوگیری های رفتاری، سوگیری های شناختی، شاخص بورس، استراتژی معامله گری و ترس و طمع می باشند.
مولفه ها و کیفیت ارزشیابی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله نگاه تک بعدی به ارزشیابی در نظامات تربیتی، باعث بروز مشکلاتی برای متربیان می شود. در اسلام نگاه به ارزشیابی با ابعاد جامع تر صورت می گیرد. هدف این مقاله، تبیین کیفیت ارزشیابی در نظام تربیتی اسلام است. در راستای این هدف، سه مولفه اساسی هدف، روش و ویژگی های ارزشیابی در نظام تربیتی اسلام تبیین شد. در گردآوری داده ها به شیوه اسنادی از آیات قرآن، احادیث و تفاسیر استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد نظام ارزشیابی در اسلام با لحاظ نمودن ویژگی هایی نظیر جامعیت، کیفیت، کمیت، دقت و اطمینان و مولفه های اساسی هدف، زمان، مکان، روش ها، ابزار و ملاک های ارزشیابی، تفاوت هایی با روش های ارزشیابی مرسوم دارد. با مفروض قرار دادن این که آموزش و پرورش در کشور ما قصد تاسی از آموزه های تربیت اسلامی را دارد، در این صورت ضرورت روی آوری به ویژگی ها و مولفه های اساسی ارزشیابی در نظام تربیتی اسلام ضرورت دارد. بدینسان پیشنهاد پژوهش به سیاستگذاران، برنامه ریزان و عوامل تربیتی در آموزش و پرورش، روی آوری به سنت ارزشیابی در اسلام است.
معنا و ارزش اخلاقی تواضع معرفتی و فروتنی علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
اندیشمندانی مانند اسپینوزا ، کانت و نیچه منکر ارزش اخلاقی «فروتنی» هستند تا چه رسد به اینکه آن را فضیلت بدانند. به زعم آنان ، فروتنی و تواضع به دلیل تضادی که با ارزش هایی انسانی از قبیل قدرت ، خلاقیت ، شادمانی ، خرسندی از خود و اعتماد به نفسی که لازمهٔ پیشرفت آدمی در جهات علمی و عملی است ، نمی تواند از نظر اخلاقی دارای ارزش مثبت باشد. این تلقی از معنا و ارزش فروتنی و تواضع که مخالف تأکید بسیاری از مکاتب اخلاقی به ویژه مکاتب دینی بر فضیلتمندی تواضع است ، در آثار نویسندگانی معاصر و نیز در برخی مجامع علمی اقبالی تازه یافته ، به نحوی که اثبات ارزشمندی تواضع علمی را نزد برخی دانشوران با تردیدهایی روبه رو کرده است. این مقاله در صدد است تا با روش تحلیل محتوای لفظی و معنوی ، به بازخوانی معنا و ارزش اخلاقی فروتنی معرفتی و علمی بپردازد. و در این راستا ، پس از ملاحظهٔ نقدها و نگرش های منفی اندیشمندان و نویسندگان مذکور در باب ارزش اخلاقی تواضع ، به تبیین مفهوم تواضع و فضیلت مندانه بودن آن پرداخته شده است.
واکاوی مفهوم مثبت اندیشی در قرآن به شیوه تفکر مراقبتی در برنامه تربیتی متیو لیپمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مفهوم مثبت اندیشی در قرآن به شیوه تفکر مراقبتی در برنامه تربیتی متیو لیپمن می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی اس ت. نمونه موردی، شامل آیات مرتبط با مثبت اندیشی در سوره های بقره، آل عمران، طه، انسان، طلاق، قصص، ضحی و تفاسیر مربوطه است که فاکتورهای تفکر مراقبتی، ازجمله تفکر قدردانی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته ها و پیشینه های تحقیق، تفکر مراقبتی را مولود مثبت اندیشی برشمرده و هر دو را در آیات قرآن جاری و سرنوشت ساز یافته است؛ اما موضوع مثبت اندیشی را در برنامه تربیتی لیپمن خالی از حضور دانسته، آن را تکمیل کننده این برنامه تربیتی می داند. براساس نتایج به دست آمده، می توان آیاتی از قرآن را که حاوی مفاهیم مثبت اندیشی و تفکر مراقبتی است، به روش اجتماع پژوهی و از طریق برنامه تربیتی لیپمن، به منظور آموزش تفکر صحیح و تقویت نگرش مثبت برای کودکان و نوجوانان ایرانی مورد استفاده قرار داد و با این روش به دو نتیجه مهم در این خصوص دست یافت: نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدن خود باشیم.
انتقال آموزه ارزش «عدم جلوه گری» به دختران دبستانی، از طریق داستان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به منظور بررسی چگونگی انتقال آموزه تربیتی و اخلاقی عدم جلوه گری و تبیین پیامدهای رفتارهای جلوه گرانه به دختران دوره ابتدایی، به کمک کتاب داستان انجام گرفت. روش پژوهش، پدیدارشناختی توصیفی و نوع نمونه گیری «باحداکثر تنوع» لحاظ شد و با 130 دانش آموز 9 الی 12 سال، در هفت استان کشور، بعد از اهدا و مطالعه کتاب، مصاحبه نیمه ساختاریافته هدایت شده صورت پذیرفت. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین انجام گرفت. درنهایت، بعد از بررسی و تحلیل داده ها، در مرحله اول مضامین پایه (N=260)، در مرحله دوم مضامین سازمان دهنده (N=41) و در مرحله پایانی نیز، مضامین فراگیر (N=7) استخراج شدند و این مضامین، در قالب «پنج سطح» شبه صعودی با عناوین: «عدم ارتباط گیری با پیامِ کتاب»، «عدم انتقالِ یادگیری به دنیای واقعی»، «ارزش گذاری شناختی و عاطفی نسبت به عدم جلوه گری نزد نامحرم»، «انتقالِ یادگیری به محیط واقعی زندگی»، «تمایل و اقدام در مسیر کنشگری اجتماعی عفاف وحجاب» و یک سطح جانبی با عنوان «یادگیری غیرمستقیم سایر ارزش های اخلاقی» دسته بندی شدند. درمجموع، یافته های به دست آمده، از ظرفیت بالای کتاب های داستان، در انتقال و آموزش غیرمستقیم آموزه های اخلاقی و ارزشی نظیر عدم جلوه گری، به کودکان و نوجوانان حکایت دارد که شایسته است از سوی مسئولان و برنامه ریزان فرهنگی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.