فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
بررسی حدیث شیدایی و پاکدامنی و رازپوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان و صوفیان، آنگاه که نگارش تجربه های روحانی شان را آغاز کردند، افزون بر آیات قرآن از احادیث نیز کمک گرفتند و در ادب نهان گرایانه خود به فراخی و فرّخی از آن ها سود جستند. یکی از روایاتی که این گروه، بسیار به آن استناد کرده اند، حدیث «مَن عَشِقَ و کتَمَ و عفَّ و ثمّ ماتَ ماتَ شهیداً» بوده است که درون مایه اش، فرخنده فرجامی عاشق است. بسیاری از حدیث پژوهان بر این روایت خرده گرفته و آن را نادرست دانسته اند، ولی با بررسی گزارش های گوناگون سند روایت، روشن می شود که این روایت بر پایه سنجه های حدیثی، پذیرفتنی است. مقاله حاضر، نگاهی است به سند و متن این روایت بر پایه معیارهای اهل سنت در درستی یا سستی روایات.
گزارش هاى علمى عقل و رابطه آن با دین و عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۷۹ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
«مجالس صوفیانه جلال الدین عتیقی تبریزی در سفینه تبریز»*«قسمت دوم»
حوزههای تخصصی:
مجالس، شامل آموزه های عرفانی پیران برای مریدان و عموم مردم بوده که با آیاتی از قرآن مجید آغاز می شده و با لطائف قرآنی همراه بوده است. مجالس عتیقی، در این مقاله از «سفینه تبریز» تصحیح و نقل گردیده که حاوی نکات دقیق عرفانی و تفسیر و تاویل آیات و روایات از دیدگاه عارفان بزرگی چون حسن بصری، جنید بغدادی، حسین منصور حلاج، سری سقطی، سفیان ثوری، منصور عمار، معروف کرخی، ابراهیم خواص و مالک دینار است. عتیقی در این مجالس با ذکر معانی عرفانی آیات قرآن، به جنبه های باطنی آیات، قصص قرآن، زندگی مشایخ و انبیای الهی و لطائف قرآنی پرداخته و با ذوق شاعرانه، کنایات و اشارات صوفیانه را در ضمن لطائف عرفانی و تعبیرات مجازی بیان کرده است.
تحلیل وحی در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن عربی تحلیل خاصی از وحی دارد که از هستی شناسی او نشئت می گیرد. هستی شناسی او نیز بر تجلی حق تعالی مبتنی است. با تجلی او، همه پدیده های عالم لباس تحقق بر تن کرده، بروز و ظهور می یابد. حقیقت محمدیه و انسان کامل، نخستین تجلی حق تعالی است که همه مواهب انبیا از عهد آدم تا آخرین آن ها و وحی از آن نشئت می گیرد. از نظر ابن عربی، وحی که همان معانی مجرد عقلی است، در قالب های حسی در مرتبه خیال، مقید است. از دیدگاه ابن عربی، وحی دو نوع است: یکی وحی عام که تمام موجودات عالم(ماسوی الله) را در بر می گیرد و دیگری، وحی خاص که همان الهام است. در تلقی وحی، گاه فرشته وحی نقش ایفا می کند. از آنجا که وحی شریعت و نبوت مربوط به وضع و تنظیم قوانین و برنامه های زندگی بشر در این دنیاست، منقطع می شود، اما ولایت که مربوط به چهره باطن و حقیقت دین است، استمرار می یابد.
تصوف چیست؟
حوزههای تخصصی:
علی ابن ابی طالب (ع) در مثنوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر شعر و ادبیات در روایات
تبیین ذکراحاطی و انبساطی انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر عباد خدا و راهروان راه حق و حقیقت، دو گو نه است: سیر محبی و سیر محبوبی. متناسب با این دوگروه، دوگو نه ذکر وجود دارد: مجازی و حقیقی. برخلاف ذکر مجازی که قیام به نفس اعتباری بنده دارد، در ذکر حقیقی که اصالتاً به محبوبان حق یعنی معصومان -که درود خدا بر ایشان باد - اختصاص دارد، میان ذاکر و مذکور هیچ نحوه دوگانگی وجود ندارد؛ زیرا دوگانگی از آن محجوبان است و با عصمت ناسازگار است. بنابراین حقیقت وجودی انسانکامل، حقیقت ذکر و ذاکر و مــذکور می باشد. این حقــیقتِ واحد در مراتب ظهور، خود را به صورت اذکار تکبیر، تهلیل، تحمید و تسبیح، با زبان تکوین و تشریع در صور مظاهر، یاد می کند و می ستاید. این نوشتار به همراه بررسی تفاوت مرتبه ذکر محبوبان و محجوبان، به تبیین سریان احاطی و انبساطی ذکر انسان کامل درمراتب هستی می پردازد.
عرفان و تصوف/ (اختلاف ها و اشتراک ها)
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
توکل صفتی از صفات مقربین به خدا (درسهائی از آیت الله مشکینی)
حوزههای تخصصی:
تأثیر مینوی و جادویی نام و کلام در یهودیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
43 - 62
حوزههای تخصصی:
تفکر جادویی همراه با تفکر جان پنداری (آنیمیزم) اندیشه ای فراگیر در میان تمام جامعه های آغازین بوده است و احتمالاً بشر از سپیده دم تاریخ با جادو آشنایی داشته است. انسان اولیه می پنداشت نام ها بخشی از هویت و وجود اوست و همیشه سعی بر پنهان ساختن آن داشت. در واقع، همان طور که فریزر می گوید او «پیوند ذاتی و واقعی» بین نام و خودش را باور داشت. در این پژوهش به تأثیر تکوینی، مینوی و جادویی کلمه های خاص و نه معادل ها و مفهوم های آن در 39 کتاب عهد عتیق پرداخته می شود که منعکس کننده آیین ها و باورهای قوم عبرانی در بازه زمانی 1200 سال پیش از میلاد مسیح است. بنا بر مستندات مکرر کتاب مقدس، «کلمه» وظیفه اساسی را در آفرینش، نابودی و تداوم هستی بر عهده دارد. کلمه در یهودیت موجودی متشخص است که یهوه به واسطه آن جهان را آفرید. بر زبان آوردن نام یهوه جنبه تابویی دارد. خود یهوه آنچه را می خواست، «می گفت» و آن چیز آفریده می شد. خداوند به واسطه کلامش فرمان می دهد. کلمه از سوی انسان نیز اگر با الفاظ عبری و دیگر شرایط دقیق آن گفته شود، می تواند بر اراده متعال مؤثر واقع شود و گوینده کلمات را به خواسته اش برساند.
تحلیل و مقایسه فنا و بقا در سنت عرفانی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فنا و بقا از مهم ترین مباحث مشترک در دو سنت عرفانی اول و دوم است که با دو رویکرد متفاوت بدان پرداخته شده است. عرفای نخستین، فنا را پاک شدن از صفات نکوهیده و بقا را تحصیل اوصاف ستوده دانسته اند. در سنت اول عرفانی، انسان و خدا دو وجود متمایز از یکدیگرند که ذات و صفات و افعالِ یکی(انسان) در دیگری(حق تعالی) فانی می شود، اما ابن عربی اعتقاد به فنا را با شرک برابر می داند. از نظر او آنچه افراد از روی جهل، ماسوی الله می خوانند و برای خود نیز وجودی سوای حق در نظر می گیرند، پنداری باطل است و این پندار در نهایتِ سلوک و با اعتقاد به وحدت وجود از بین خواهد رفت. در این فرایند، جهل فرد فانی می شود نه خود فرد. به عقیده ابن عربی، نباید تصور کرد که در فنا ترک صفات می شود، زیرا صفاتی در کار نبوده است که بخواهیم آن را ترک کنیم. حق، عین آن صفاتی است که به خلق نسبت داده می شود. تمایز بندگان خاص از غیرخاص، در علمِ بدین مطلب است. در این مقاله، به تحلیل و تطبیق و مقایسه فنا و بقا در دو سنت عرفانی اول و دوم پرداخته می شود.
عرفان در سخنان معصومین
مکعّب تقابل: روابط میان قضایای معدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از منطق دانان معاصر روشی نو و ساده برای استنتاج های منطقی ابداع کرده و همه استدلال های مباشر را به دو قاعده عکس مستوی و نقض محمول فروکاسته اند. یکی از ایشان، رضا اکبری، محصورات چهارگانه مشهور را به 32 محصوره گسترش داده است: 4 گزاره محصلة الطرفین مشهور، 4 گزاره معدولة الطرفین، 4 گزاره معدولة الموضوع، 4 گزاره معدولة المحمول، و همین 16 گزاره با جابه جا کردن «الف» و «ب» در همه آن ها. اکبری، همچنین، برخی از روابط میان این 32 محصوره را بیان کرده است، مانند مربع تقابل، عکس مستوی، عکس نقیض، انواع نقض (نقض موضوع، نقض محمول، نقض طرفین) و دو رابطه جدید به نام های «عکس نقیض موضوع» و «نامعلوم». در این مقاله نشان میدهیم که این محصورات 32 گانه، چهار به چهار، با هم هم ارز هستند و بنابراین، میتوان این 32 محصوره را به 8 محصوره (یا به 8 دسته چهارتایی) فروکاست و روابط را به شش دسته ساده زیر تقلیل داد: تلازم، لزوم، منع جمع، منع خلو، انفصال حقیقی و هیچ کدام. با این کار، پیچیدگیهای نظریّه را کاهش میدهیم و روابط میان 8 دسته را به سادگی و زیبایی در مکعبی شبیه «مربع تقابل» که آن را «مکعب تقابل» مینامیم به نمایش میگذاریم و اثبات میکنیم.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.