فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۳٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
دیدگاه حافظ برسی درباره ولایت، ناشی از معرفت و توحید اشراقی بر پایه محبت و معرفت باطنی است. چرا که امامت و ولایت جامع بین توحید ونبوت است. و پیمان حکم ولایت در ازل گرفته شده و آن راهرولی به ولی دیگر، تا روز قیامت تسلیم می کند. بنابراین ولایت را، میزان بندگان می داند. و توجه و تمرکز خود را به طرح و اثبات این نکته معطوف نموده که امام دارای مرتبه ولایت مطلقه کلیه بوده و هدایتگر روحانی و باطنی خلق است. در این تحقیق سعی می شود موضوع و مبحث ولایت از دیدگاه این عارف گمنام قرن هشتم و نهم که هنوز جایگاه واقعی ایشان در بین علماء شیعه و حتی عرفا به وضوح مشخص و شناسایی نشده است، مورد بررسی قرار گیرد. او افکار و عقاید تازه ای را در باب ولایت و امامت آورده است که در تشیع کلاسیک و رسمی قابل طرح نبوده و مورد استقبال علماء و فقهاء شیعه قرار نگرفته و نمی گیرد. همین گمنامی و سرگشتگی ذهنی دست مایه اولیه طرح موضوع گشته و با رسیدن به این مطلب که نگاه بُرسی خارج از چهارچوب های تعیین شده برای این دیدگاه قرار دارد، پنجره تازه ای رو به سوی مفهوم ولایت گشوده شده و بازنگری می شود
از تقریر اشاعره تا مولوی درباره جوهر و عرض و خلق مدام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
163 - 184
حوزههای تخصصی:
اندیشه عدم ثبات ماسوی الله، شدن های متوالی و خلق مدام در تفکرات فلسفی، کلامی و عرفانی تعابیر متفاوت و مشابه داشته است. آشنایی مسلمانان با اندیشه های یونانی و هندی و تفسیر و تأویل ایشان و عرفای مسلمان از آیات قرآن کریم، باورهای متفاوتی را در فرهنگ دینی و عرفانی به جای گذاشته است. مفهوم صیرورت، در بحث معرفت الوجودی متکلّمان اشعری در قالب قاعده «العَرَضُ لایَبقی زَمانَین» به نفی علاقه علّی و اثبات قیّومیّت مطلق خداوند می انجامد. مولوی ضمن تأثیرپذیری از این قاعده، اندیشه مبتنی بر مشرب عارفانه خود را به مخاطبان خود انتقال می دهد و علاوه بر اعراض، جواهر را نیز در حال تبدّل دانسته، اصل و حقیقت آن ها را امر واحدی می بیند که لحظه به لحظه تجلّی دیگرگونه ای دارد. در باور وی، مراتب و اطوار وجود، در سیر و توالی آنات، وجودی جدید را پس از نابودی تجربه می کنند و در عین حال تمایزی با آن ندارند و اندیشه وحدت وجود، تجلّی و معیّت حق را به میان می آورند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، تلقّی متکلّمان اشعری و دریافت عارفانه مولوی جلال الدّین را درباره این قاعده تبیین کند.
نگرش اشراقی بر«حُسن» و تجلی آن در نگاره های ایرانی سده هشتم تا دهم ه .ق ( با گزینش شش اثر مشهور از مکتب های این دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
127 - 150
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام «فی حقیقه العشق» دارد که در فصول مختلف آن به مقوله «حُسن» می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرشی اشراقی را به کار گرفته اند. سؤال این است که چگونه نگارگر ایرانی برای آفرینش فضاهای تصویر، با محوریت «حُسن»، از اندیشه اشراقی سهروردی مایه گرفته است و وجه تمایز کمال و جمال آثار نگارگری در چیست؟ پژوهش نگاهی تاریخی و هدفی بنیادین داشته و به روش توصیفی تحلیلی عمل کرده است. نتایج حاکی از آن است که نگارگران در بیان زیبایی به هر دو وجه کمالی و جمالی حُسن توجه داشته اند. تا آنجایی که به ساختار بیرونی آثار مربوط می شد از وجه کمالی و در بیان جمال آثار که به ساختار درونی اثر مربوط می شدند از طریق شهود و تخیل در جهان مثالی عمل می نمودند.
خلافت الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد علمی امام خمینی(ره) در کنار فقه و فقاهت (فقه الاصغر)، ورود ایشان در مطالعات فلسفی و عرفانی (فقه الاکبر) است. مرتبه والای مطالعات عرفانی ایشان را باید در مبحث «خلافت» و «ولایت» یا به تعبیری دیگر در مسئله «خلیفه اللهی انسان» یا «انسان کامل» جست وجو کرد که به نظر می رسد علاوه بر بن مایه های شیعی، تا حد زیادی تحت تأثیر مکتب یا مشرب ابن عربی قرار دارد. در این مقاله نویسندگان کوشیده اند تا به اجمال، ابعاد گوناگون مسئله «خلافت الهی» را به مثابه مظهر و جلوه گاه اسما و صفات الهی در سلسله مراتب وجود از دیدگاه امام خمینی(ره) بررسی کنند و رابطه ولایت و خلافت را از نظر ظهور و بطون در مراتب عالم تکوین و تدوین به روش «استقرایی» و «کتابخانه ای» (غالباً با تکیه بر آثار ایشان) تبیین و اثبات نمایند که «حقیقت محمدیه به مثابه خلیفه، محل ظهور و تجلی اسما و صفات الهی است و رسول خدا(ص) مجلای اسم اعظم و خلیفه این خلافت است و بعد از ایشان، جانشینان او به عنوان امام و ولی حامل این ولایت و خلافت اند».
پژوهشی در ویژگی های زبانی و ادبی موشّحات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارزشمندترین سرمایههای ادبی، میراث مکتوب عرفا است. اغلب عرفا علاوه بر غور در معانی صوفیانه و اشتغال به سیر و سلوک عملی، در علوم دینی و همچنین در عرصه ی ادبیات و شعر نیز دستی داشته اند. آثار عرفانی گاه زبانی پالوده و گاه زبانی پیچیده و دشوار دارند؛ از این رو علاوه بر تحلیل مضامین و شرح نکات عرفانی و لطایف معنوی مندرج در آن ها، بررسی این آثار از لحاظ سبک شناسی و زیبایی شناسی بسیار مهم و حائز اهمیت است. ابن عربی عارف و شاعر بزرگ سده ششم هجری آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است. یکی از آثار برجسته این عارف بزرگ، موشّحاتی است که شاعر اندیشه های صوفیانه خود را در آن گنجانده است. موشّحات از لحاظ زبان و ساختار پدیده ای نو ظهور بود که در پی عواملی همچون رواج محافل موسیقی وآشنایی ادبای عرب با قالب های شعری نو در پی آمیزش آن ها با بومیان اندلس، پدیدار گشت. از آن جا که موشّحات ابن عربی دارای ویژگی های سبکی و ادبی متمایز از قصاید کلاسیک عربی است پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی سبک شناختی یکی از موشّحات او در دو لایه زبانی و ادبی پرداخته است
بررسی تمایزهای طرح مبحث حقیقه محمدیه در عرفان شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان شیعی، بخشی گسترده از عرفان اسلامی محسوب می شود. عمدتاً شاهد شکل گیری فرقه ها و سلسله های شیعی در قرون متأخر؛ به ویژه پس از به قدرت رسیدن صفوی ها هستیم. در عرفان شیعی، مانند عرفان اسلامی، مبحث حقیقت محمدیه به عنوان یکی از مباحث اصلی مطرح می شود با این تفاوت که در عرفان شیعی، به واسطه ادغام مبحث ولایت و حقیقت محمدیه، تمایزهای قابل توجهی در طرح این مبحث قابل مشاهده است.
از آن جا که در نگرش شیعی، ولایت مذهبی، پس از پیامبر(ص) به مولای متقیان(ع) و فرزندان بزرگوار ایشان انتقال می یابد، مفهوم حقیقت محمدیه نیز فرآیندی مشابه را تجربه می کند و بر امام علی(ع) و سایر ائمه اطهار(سلام الله علیهم) اطلاق می شود. مهمترین تمایز طرح مبحث حقیقت محمدیه در عرفان شیعی، علاوه بر تغییر مصادیق، تعدد مصادیق حقیقت محمدیه به صورت همزمان است، توضیح اینکه در عرفان غیر شیعی معمولاً یکی از مصادیق متعدد حقیقت محمدیه به کار برده می شود، در حالی که در عرفان شیعی، همه امامان بزرگوار شیعی در کنار نام پیامبر به عنوان مصادیق حقیقت محمدیه مطرح می شوند.
«مضامین مشترک عرفانی در مثنوی معنوی و دیوان صائب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با عنوان «بررسی تطبیقی مضامین عرفانی در مثنوی معنوی و دیوان صائب» به بررسی ، شرح و تحلیل تطبیقی پنج مضمون فنا،وحدت وجود ، اتحاد ، عشق و اخلاص در دو کتاب مثنوی و دیوان صائب می پردازد. نگارنده در آغاز هر مضمون تعریفی عرفانی از آن مضمون ارائه کرده و سپس به بررسی تطبیقی آن مضمون در مثنوی و دیوان صائب پرداخته است.از آن جا که دیوان صائب تبریزی متضمن حکایتی نیست و مضمون ها در قالب تک بیت ارائه شده اند و مثنوی متضمن حکایت است لذا پژوهشگر به جهت انطباق کلِّی سعی کرده که مضامین مثنوی را بدون تکیه بر حکایات آن ها بیاورد.البته جهان بینی عرفانی مولوی با جهان بینی صائب قابل قیاس نیست زیرا صائب شاعر است و مولوی عارف ؛ با این حال در اشعار صائب جلوه های حکمت و عرفان دیده می شود که آن هم بی شک متأثر از عرفایی چون مولوی و حافظ می باشد. در این پژوهش برآنیم تا به بررسی مضامین مشترک در مثنوی و دیوان صائب بپردازیم.
ملامتیه در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اهل عرفان و تصوف گروهی سر برآوردند که هدف اصلی آنها مبارزه با ریا و تظاهر بود آن هم در جامعه ای که رسیدن به مناصب بالا بسیاری را در تکاپو انداخته بود، این گروه با وجود آن که در ملا عام اعمالی انجام می دادند که سرزنش و ملامت عوام را برمی انگیخت در خفا با اخلاص کامل به عبادت پروردگان بی چون می پرداختند و لحظه ای از یاد وی غافل نبودند. این گروه از صوفیه در شعر و ادب فارسی نمود فراوان یافته اند و شعرای بنام در مورد این طریقه داد سخن داده اند و مشرب و ذهنیّات آنها را به تدقیق بیان کرده اند و برخی از این شعرا خود این طریقه پیش گرفته اند و در گسترش چنین تفکّری کوشیده اند و آثار نظم و نثر خود را به این شیوه زینت داده اند از بین آنها می توانیم به شیخ محمدعلی حزین لاهیجی اشاره کنیم. نکته مهم آن که حزین در بین غزلیات خود معارفی ناب نسبت به این گروه آشکار کرده و پرده از اصل و درون مایه تفکرات آنها برداشته است که بسیار قابل توجه است و می تواند در بسیاری از تحقیقات تاریخی موثر واقع گردد.
بررسی و مقایسه مضامین عرفانی در شعر عطار نیشابوری و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
285 - 308
حوزههای تخصصی:
فرید الدین عطار نیشابوری، یکی از قله های برجسته عرفان اسلامی است. ابن فارض نیز یکی از سرایندگان بزرگ اشعار صوفیانه در ادبیات عرب است. هر دو مهمترین و برجسته ترین مضامین و مفاهیم عرفانی را در شعر و اندیشه خود مطرح کرده اند. شعر و اندیشه هر دو شاعر شباهت های گسترده ای با هم دارد. ازجمله مباحث مشترک بین این دو شاعر عارف می توان به «وحدت وجود» «عشق» و ... اشاره کرد. لذا با توجه به اهمیت ادبیات عرفانی در میان ملل اسلامی، مسأله ای که در این پژوهش مطرح می شود؛ این است که با استفاده از زبان هنری ابن فارض و عطار که به دو فرهنگ و زبان و ملّیت و زمان متفاوت تعلّق دارند، مضامین عرفانی اسلامی به کار رفته در اشعار آن دو را استخراج، و به صورت تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و وجوه اشتراک و افتراق مضامین عرفانی اسلامی از میان اشعار آن دو را در دو فرهنگ متفاوت، نمایان کنیم.
آسیب شناسی اقوال و کردار داود طائی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی (Islamic mysticism) را می توان به عرصه وسیعی تعبیر کرد که عرفان نظری و عملی را دربر می گیرد و با طریقت تصوّف هم آمیختگی دارد و در مواردی تلقی یکسان یا مختلفی از آن دو می شود و در بسیاری از موارد، بزرگانی که در این عرصه شناخته شده هستند از آن حد و مرزی که باید در آن فعالیت می کردند قدم فراتر نهادند و گاه نیز دچار زیاده روی هایی در این عرصه شدند. داوود طائی یکی از شخصیت های شناخته شده در تصوّف اسلامی است و حکایت های زیادی درباره وی در متون عرفانی ادب فارسی وجود دارد که اغلب تکراری هستند و به شیوه های زبانی مختلف، در کتب مختلف نقل شده اند.
تحلیل گفتمان عرفانی حافظ در جدال با هژمونی تصوف (بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
244 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، آن است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، قدرت، ایدئولوژی و هژمونی را در شعر حافظ، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بر آن است که شعر حافظ، به مثابه گفتمانی عرفانی است که سعی دارد، گفتمان های مسلط را خنثی کند. عرفان حافظ با به کارگیری ترفندهای زبانی و بلاغی و معنایی به جدال با نهادهای هژمونیک می پردازد و گفتمان دیگری را در بطن فرهنگ نهادینه می کند. به واقع، شعر حافظ با ترسیم این جدال، به خلق توانش فرهنگی جدیدی دست زده است. در پایان این مقاله به این نتیجه می رسد که حافظ به مدد چارچوب خاص عرفانی خویش، نهادهای هژمونیک تصوف وشریعت را به چالش می کشد و درست برخلاف هژمونی حرکت می کند. از این روی، می توان گفت نظام عرفانی حافظ، بر اساس نوعی واکنش سیاسی و اجتماعی و اخلاقی شکل گرفته است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی به انجام رسیده است.
تبیین خوارق عادت مشروع از نگاه مفسّران و فلاسفه در تطبیق با خوانش عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از انسان ها با انگیزه های مادی و اغواگرانه توانایی های خارق العاده ای را بروز می دهند؛ برخی دیگر با موهبت الهی و گروه سیم از راه ترویض نفس مبتنی بر شریعت همین توانایی ها را از خود نشان می دهند. اهل نظر این ظرفیت و توانایی های انسانی را «خوارق عادت» می خوانند. خرق عادت انجام امری فراتر از عادت نظام عمومی و طبیعی و اظهار اتصال به نیرویی فراتر از حد بشری است که همه ی ادیان و مکاتب دینی و غیردینی بدان اذعان کرده اند.
هر خرق عاداتی که به اذن و تأیید خداوند، توأم با تحدّی و ادعای نبوت بر دست انبیای کرام ظاهر شود «معجزه»، و آنچه مقرون به تحدی و دعوی نباشد و بر دست اولیا ظاهر شود، «کرامت»خوانده می شود. البته خوارق عاداتی که غیر متشرعانه بر دست غیر موحدین و ارباب ریاضات انجام گردد، «مخرقه» و «استدراج» نامیده می شود. با وجود آنکه شناخت حقانیت و بطلان این امور چندان ساده نیست، اما تحلیل شواهد وحیانی و شاخص های مشروعِ قرآنی، فلسفی و عرفانی خوارق، از راه های تبیین آنها است.
ریاستیزی و نقد شخصیت های زاهدنما از دیدگاه بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
209 - 230
حوزههای تخصصی:
بیدل دهلوی تحت تأثیر آموزه های عرفانی شیخ نظام الدین اولیاء است و از این جهت توجه به دین و عرفان در شعر او نمود دارد و اشعارش مملو از مفاهیم و ارزش های اخلاقی - انسانی است. ضمن اینکه او به عنوان یک شاعر آزاده و منتقد رفتارهای دین باوران را آسیب شناسی کرده است و با نقد آن رفتارها حتی ریاستیز و منتقدی صریح اللهجه نامیده شده است، او کوشیده حقیقت دینی و حیات را از رهگذر اندیشه ای آزاد کشف کند و آنانکه دین را وسیله ریا قرارداده اند و جمعی را به خود مشغول نموده و بازار ریاکاریشان گرم است و در نظر مردم محبوب و گاه مقبولند عوام فریبی شان را برملاسازد و مهم تر آنکه او از نظر بنیاد اندیشه و فهم هستی، جهان او، جهانی دینی است و از دریچه دین و فهم دینی به جهان نگریسته و زندگانی را معنا نموده و سخنانش می تواند راهگشای معنوی برای انسان که در این عصر اسیر تمدن مادی و ماشینی است باشد و آن پیش گرفتن راه عشق و عرفان و فضایل اخلاقی است.
حوزه معنایی اسم و صفت در ساخت نوع ادبی عرفانی (حدیقه سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
36 - 59
حوزههای تخصصی:
نوع (genre) در اساس اشاره به سنخ (type)های ادبی دارد. درواقع مجموعه ای از قواعد انتزاعی است که نویسندگان در خلق آثارشان خود را ملزم به رعایت آن می دانند. از همین رو دسته ای از متون ادبی که دارای شباهت های ساختاری، محتوایی، بلاغی و... هستند نیز نوع ادبی نامیده می شوند. بخش عمده ای از عوامل موثّر در ایجاد نوع ادبی، مربوط به حوزه های معنایی است. در این زمینه، واژگان در قالب اسم ها و صفات به صورت ساده، مشتق یا مرکّب نقش اساسی ای در خلق نوع ادبی و تمایز ان ها با یکدیگر دارند. یکی از انواع مهم در حوزه ادبیّات ایران، نوع عرفانی است. حدیقهالحقیقه سنایی از جمله آثاری است که در زیرمجموعه این نوع قرار می گیرد. ما در این مقاله در پی آن هستیم که ضمن بررسی 50 واژه در این کتاب، نشان دهیم که حوزه های معنایی (اسم و صفت) چگونه در ایجاد نوع عرفانی موثّرند. نتایج به دست آمده نشان می دهد حوزه های معنایی غالب این دسته از واژگان با توجه به مطالعات درزمانی و هم زمانی و هم چنین تغییراتی که در دو سطح واژگانی و مفهومی آن ها پیدا می شود، با بسامد بالا در خدمت نوع عرفانی قرار گرفته اند؛ چنانکه از این میان، سهم اسم های مکان، زمان و برخی واژگان دیگر که ما از آن ها تحت عنوان واژگان خاص نام برده ایم، بیشتر است. این پژوهش کاملا نوآورانه است و با نگاهی جدید از حیث کمّی و کیفی به توصیف دقیق متن می پردازد.
ویژگی های تصوف و عرفان اسلامی در حیات عملی و نظری توماس مرتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
توماس مرتن در سال 1959 با اسلام و آموزه های دینی آن آشنا شد؛ مواجهه او با اسلام از طرق متعددی شکل گرفته است. زمانی که مرتن با مسلمانان و دانشجویان اسلامی ارتباط برقرارکرد، زمانی از حیاتش بود که عرفان و حیاتِ روحانی برایش پررنگ ترین دغدغه های ذهنی به شمارمی آمدند. او با مطالعه اشعار صوفیانه با آثارِ شوان[1] و گنون[2] آشنا شده بود؛ تاثیرگذارترین شخص در آشنایی مرتن با اسلام شخصی به نام لویی ماسینیون بود. توماس مرتن در سال های پایانی دهه 50 با اسلام و آموزه های آن آشنایی یافت؛ آشنایی و مواجهه وی با اسلام از طرق متعددی شکل گرفته است. از این راه های آشنایی مرتن می توان به مواجهه و مطالعه متون اصلی دین اسلام از جمله قرآن و همچنین دیدار و مکاتبه با شخصیت های مسلمان (صوفی) در طول حیاتش اشاره نمود.
مرتن تأثیرات زیادی از اسلام پذیرفت و آشنایی او با اسلام در غنابخشی اندیشه های دینی و عارفانه اش نقش بسزایی داشته است؛ از مهم ترین تعالیم تصوف که مرتن آن را اخذکرده است می توان به این آموزه اشاره نمود که تمامی انسان ها می توانند با دنبال کردن ایمان و اعتقادات خویش و نگریستن در نشانه های شخصی خداوند در هرچیزی به شناخت خدا و علم به او دست یابند.
تحلیل عرفانی عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سعی شده است که با بررسی متن اصلی و نیز لایه ها و زوایای درونی و برونی اثری سترگ به نام «شاهنامه» بر شناختی ولو نسبی و محدود از نوع تفکّر و بینش سراینده آن (فردوسی) در سه بخش: عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد دست یافت که این جانب از آن، به سرمایه معنوی انسانی تعبیر می کند و با بهره گیری از روش تحلیل محتوایی که استخراج و جمع آوری داده ها و در نهایت، استنتاج علمی و روشمند از مباحث است، بتوان این مهم را باز شناخت. پس از آن، دریافته شد که در بین این عناصر سه گانه، آن چنان لازمیّت و ملزومیّتی است که انفکاک آن ها از یکدیگر، ناممکن که نامتصّور است؛ بدین معنی که پی آیند عبودیت دادار، ستودن داد و برآیند احراز این دو، ستیز با بیداد است؛ بدین سان باید اذعان داشت که در همان زمان، حکیم توس، در جستجوی جامعه آرمانی بوده، آن را طبیعی می دانسته است و این، در تطبیق با مصادیق قرآنی نیز امری فطری است و جوامع مدنی هم به تعبیری، آن را حقوق بشری می نامند که این پژوهش، درصدد شناخت و بازیابی این عناصر است که فره ایزدی و فرهمندی، فراهم آورنده عزّت و سربلندی است و خودخواهی و ناسپاسمندی، پدید آورنده ذلّت و دردمندی است. او هرگز ایرانی را، متعدّی به حقوق دیگران ندانسته است و این را می باید، متأثّر از عبودیت دادار دانست.
ظهور معنویت و عرفان در شعر شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
111 - 128
حوزههای تخصصی:
فصیح الملک، شوریده شیرازی (متوفی 1345ق) را آخرین شاعر سبک بازگشت ادبی خوانده اند که از روشندلان نابغه در ادب فارسی به شمارمی آید، دوران پرتلاطم زندگی او در پایان عصر قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی و حوادث انقلاب مشروطه، شعر او را دارای فراز و فرودهایی می کند که به سوی معنویت و عرفان نیز گرایش هایی را نشان می دهد در این مقاله با روش تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و اشعار شاعر، سرودهایی که ارتباط با معنویت و عرفان داشته اند، تحلیل شده اند و عشق الهی و تمایل به وحدت وجود و تزکیه نفس تا گرایش به انسان کامل در آن دنبال می شود و به ویژه اشعار صوفیانه او درباره امام علی(ع) چشمگیر است که با ارادت به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تکمیل می گردد و این امامان را در قامت انسان کامل عرفانی ترسیم می نماید و نتیجه گیری می شود که این شاعر دارای تمایلات معنوی و عرفانی بوده است و در دوران پختگی و دهه های پایانی عمر این گرایش افزایش یافته است. اصول معنوی را سرلوحه آموزه های خود در اغلب اشعار قرارمی دهد.
عشق در اشعار عرفانی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
73 - 94
حوزههای تخصصی:
امام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژگان غیب باطن را نیز در باب ذات الهی از سر ناچار و اضطرار می داند. زبان غزل و مطلع های شورانگیز و مضامین عاشقانه و عبارات بی پروا، مجالی برایدرس و بحث عرفان نمی گذارد و اگر اثری و ثمری از عرفان هست، لُبّ و عصاره آن استکه چون حلقه بر درِ عشق، سر می کوبد و حاجت می گوید. وصل عبارت است از وحدت حقیقت، چون سرّ به حق متصل گشت جز حق نبیند و نفس را از خود به طوری غایب گرداند که از کس خبر ندارد. امام با همه عظمتی که برای ارباب عرفان قائل است، ولی شخصیت عرفانی او از همه آنان ممتاز است. حضرت امام(ره) در آثار عرفانی خود به مقام وصل با موضوعات مختلف اشاره کرده است. امام معتقد است که چشم پوشی از لذت های دنیوی نه تنها حجاب های ظلمانی را کنارمی زند بلکه پرده های نور را یکی پس از دیگری از میان برمی دارد. روحیه ملامت گری در مکتب عرفانی امام در شعرشان مشهود است. همچنین غزل هایشان در کلام و محتوا متناقض نماست.
بررسی داستان پسرتعمیدی اثر لف تالستوی از منظر آموزه های عرفانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
13 - 32
حوزههای تخصصی:
تالستوی یکی از بزرگترین نویسندگان جهان است که در آثار خود به موضوعات فلسفی-عرفانی مشهود می باشد و شاید برای خواننده « پسرتعمیدی » نگاه ویژهای دارد. این نگاه به خوبی در داستان شرقی به- ویژه ایرانی، قرابت مفهومی آشکاری نیز داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی این اثر می پردازد و سعی برآن دارد تا با نگا هی مفهومی به بررسی بسترهایی بپردازد که شباهت میان داستان فوق را با ادبیات و عرفان ایرانی-اسلامی موجب گردیده است و تلاش بر آن بوده است تا ضمن پرده برداشتن از این شباهت ها نشان داده شود که داستان تداعی کننده برخی از داستان های قرآنی است و هم آنکه گناه و توبه که در عرفان « پسرتعمیدی » ایرانی دارای جایگاه ویژهای است در این داستان نیز نقش مهمی دارد. موضوع اصلی داستان آنگونه که نویسنده بزرگ این اثر بیان می کند برخاستن با نیکی در برابر بدی است که هم در ادبیات فارسی و هم در دین اسلام به آن مکرراً تأکید شده است.
خداشناسی و آخرت شناسی عرفانی از منظر آیت الله شاه آبادی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
335 - 346
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه های آیت الله شاه آبادی (ره) دید عرفانی بر نگاه فقهی، کلامی غلبه دارد. مبنای همه اندیشه های او از آموزه فطرت گرفته شده است. خداوند عاشق خود و کمالش و عالم، تابش و محضر خداست. خودنمایی و اظهار کمال انگیزه افعالش است. حق دو ظهور علمی و فعلی دارد که موجب ظهور عوالم گوناگون در قوس نزولی می شود و آنها در طول هم اند. غایت و هدف فعل حق خود اوست. از دید ایشان به حکم فطرت انسان، عالم دیگری وجود دارد که در آن راحتی کامل و حیات جاودانی است. مرگ انتقال از نشئه دنیوی به حیات برزخی و اخروی است. برزخ ویژگی های عالم ماده و عوالم بالاتر را با هم دارد و انسان صورت ملکوتی اعمالش را در آخرت می یابد. در پایان این نتیجه حاصل می شود ایشان با آموزه محوری خود؛ یعنی فطرت علاوه بر نگاه عرفانی در باب خدا و آخرت، شبهات بسیاری را در مورد مسأله شرور، شیطان، جسم انگاری خدا و رجعت و... پاسخ می دهد.