فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاه عبدالعزیز دهلوی در باب هفتم کتاب تحفه اثناعشریه، از میان ده ها روایت، دوازده روایت را که شیعه توسط آن به حقانیت خود استناد می ورزد را مورد خدشه قرار داد. علامه میر حامد حسین هندی با نوشتن عبقات الانوار ردیه ای بر این باب نگاشت تا به ادعاهای شاه عبدالعزیز و سایر مخالفین پاسخ دهد و با بررسی تفصیلی سندی و دلالی، روایات را اثبات و بسیاری از روایات جعلی را نیز رد نمود. پر مسلم است برای اثبات و استحکام بخشی به یک روایت و یا رد و اثبات ضعف آن ابتدائا می بایست آن را در مرحله صدور و از منظر سندی و رجالی مورد واکاوی قرار داد لذا علامه میر حامد حسین علاوه بر بحث های دقیق رجالی و سندی، متناسب با جایگاه بحث، به بررسی و نقادی کتب و مؤلفین آن ها پرداخته است. در مواردی هم علاوه بر اثبات قوت و یا ضعف یک کتاب به اصل وجود و نگارش یک کتاب و یا عدم وجود خارجی آن نیز استدلال نموده است. این نوشتار در تلاش است تا با مدنظر قرار دادن و واکاوی عملکرد علامه میر حامد حسین هندی به یک چارچوب و قالب و روش عملی در بررسی و نقد کتاب دست یابد. لذا با ذکر چند مصداق از بررسی ها می نگرد که وی از چه روش هایی بدین کار دست یازیده است. نیز نیم نگاهی خواهیم انداخت به روش ها و دقت نظرهای کلی علامه در این موضوع، فارغ از اینکه به این متدها در چه جایگاهی اعم از رد یا اثبات بدان ها پرداخته است. مبحث دوم مربوط به بحث منبع شناسی خود کتاب شریف عبقات الانوار است که با معرفی منابع مورد استدلال علامه در مباحثش خواهیم دید که گستره موضوعی مباحث علامه به چه اندازه بوده و در چه موضوعاتی و به چه کتبی استدلال نموده اند. و همچنین خواهیم شناخت که سطح علمی کتاب های مورد استناد وی چه بوده و از این منظر جایگاه کتب علمای هم عصر و هم مرز و بوم نیز در استنادات و استدلالات علامه تا حدی روشن خواهد شد.
سعادت و شقاوت از منظر روایات باب السعادة و الشقاء کتاب کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این گفتار، که شرحی بر سه حدیث باب السعادة و الشقاء کتاب کافی است، پس از تعریف کلمه سعادت و شقاوت، سه حدیث یاد شده را توضیح داده، به گونه ای که شبهة جبر را که از ظاهر آن روایات بر می آید، پاسخ دهد.
بررسی مستندات روایی قاعده معذوریت مجتهد و سیر تحول پذیرش آن در شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده روایی ""لِلْمُصِیبِ أَجْرَانِ وَ لِلْمُخْطِئِ أَجْرٌ وَاحِدٌ"" که در این پژوهش از آن به «نظریه معذوریت» تعبیر شده، تلخیص روایتی منقول از عمرو بن عاص و ابو هُریره، در کتب حدیثی اهل سنت می باشد، که بیشتر در جواز اجتهاد و اثبات عقیده مخطئه به آن استناد شده و شیعه آن را تلقی به قبول نموده است.
در این مقاله برای تبیین علل ردّ یا قبول یا شهرت این روایت در بین علمای شیعه از زمان حضور تا عصر حاضر، به بررسی سیر تلقی به قبول آن پرداخته شده است. به این منظور پیش از پرداختن به آراء شیعه در این باب، ابتدا صحت روایت بنابر معیارهای اهل سنت اثبات شده، و سپس به اجمال چگونگی بهره گیری از آن توسط علمای اهل سنت ذکر شده است، تا تصویری از فضای جامعه اسلامی در قرون مختلف ترسیم گردد.
بررسی ها نشان می دهد که معذوریت مخطئ در شیعه در قرن هفتم، به دنبال جدایی کامل معنای اجتهاد و قیاس در بین امت اسلامی، توسط محقق حلی رسماً پذیرفته و برای آن ادله ای عقلی بیان شد که فقهاء و اصولیون قرون بعد در تکمیل و تقویت آن کوشیدند؛ تا در قرن13 به خاطر هماهنگی اصول مأخوذ از روایت توسط اهل سنت با اصولی که شیعه بر اساس کتاب و سنت و عقل پذیرفته، بر تلقی به قبول روایت اذعان شد.
سیمای عبادالرحمن در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
عبادالرحمن، گروهی از بندگان صالح خداوند هستند که رحمانیت خداوند در آنها تجلی یافته است، زیرا اراده ی این گروه بر اساس آگاهی و عبادات و عمل به کارهایی است که خداوند به آن راضی است و به علت انجام این امور، چشمه های رحمت الهی برای نوازش آنها به جوش و خروش در آمده است و اینان در حقیقت به اسم رحمان و رحیم خداوند، متصف هستند. این مقاله به بررسی و بیان ویژگی های بندگان صالح خداوند در متون عرفانی، همراه با دلایل و اشاره هایی روشن از منظر نهج البلاغه شریف در خطبه ی متقیان علی بن ابیطالب(رض) با تحلیل چهل ویژگی عبادالرحمن در این خطبه به طالبان حقیقت بندگی و عبودیت ارائه می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی موضوعی «عبادالرحمن» و ویژگی های آنها در خلال تفسیر آیات سخنان عرفا و بیانات حضرت علی(رض) در نهج البلاغه مرتبط به این موضوع است که به شیوه ی کتابخانه ای و تحلیل محتوا و استناج عقلی به نتایج معقولی ختم شده است. با مداقه در صفات و ویژگی های عبادالرحمن به این نتیجه می رسیم که هر کس که به بندگی حقیقی خداوند دست یابد، زیر سایه اسم «الرحمن» خداوند قرار می گیرد و صادقانه به صفات «عباد الرحمن» آراسته می شود و در زمره آنان قرار گرفته و از چشمه های رحمت الهی بهره مند می شود و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند بود.
رابطه حدیث و علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵شماره ۴
119 - 152
حوزههای تخصصی:
در پی توسعه چشم گیر علوم و با توجه دیدگاه ها منتقدان نسبت به دین مسیحیت در غرب، رابطه حدیث و علوم به یکی از مهمترین پرسش های دنیای معاصر تبدیل شده است. هر چند این رابطه به صورت ضمنی در مبحث «رابطه علم و دین» جای دارد، با توجه به قطعی الصدور نبودن حدیث، نیاز است تا «رابطه حدیث و علوم» به صورت مستقل مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش تلاش می شود با بررسی دیدگاه مسلمانان نسبت به حدیث و با توجه به جایگاه علم در اسلام و همچنین با توجه به بررسی تاثیر دین اسلام در پیشرفت و توسعه علوم، گستره این رابطه تعیین گردد. دیدگاه اول درباره رابطه حدیث و علوم متمایز انگاری این دو از حیث موضوع، اهداف و غایات است. این دیدگاه برگرفته از نظر غربیانی است که درصدد دفاع از دین برآمده اند با توجه به حجم مسائل علمی طرح شده در دین اسلام، قابل قبول نیست. دیدگاه دوم متعارض انگاری حدیث و علوم است که ناشی از آموزه های محرف مسیحیت و تقابل دانشمندان با این آموزه هاست. حجم مطالب علمی صحیح طرح شده در دین اسلام و شیوه های رفع تعارض به کارگیری شده توسط عالمان مسلمان، این دیدگاه را نیز قابل قبول نمی نماید. دیدگاه سوم متداخل انگاری حدیث و علوم است. تفسیر متعادل از این دیدگاه حاکی از آن است که با توجه به اینکه خداوند خالق عالم تکوین و تشریع است میان علم و دین هماهنگی بوده و ضمن اینکه بخشی از مطالب علمی در دین طرح شده، تعارض قطعی میان این دو قابل قبول نیست. تشویق اسلام نسبت به علم آموزی، اهتمام اسلام به همه رشته های علمی، مناظرات اهل بیت(ع) با دانشمندان، شکل گیری نهضت ترجمه در اسلام و تعدد دانشمندان اسلامی در رشته های مختلف علمی از مؤیدات این دیدگاه است.
بررسی "کلمه الله" بودن حضرت عیسی علیه السلام در قرآن و عهد جدید
منبع:
احسن الحدیث سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
13-26
حوزههای تخصصی:
آثار تربیتی «رزق حلال» با تأکید بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
رزق یکی از مهم ترین نیازها و دغدغه های بشر از ابتدای خلقت بوده است که شامل هر نوع بهره ای از جانب پروردگار به موجودات می باشد. نحوة کسب رزق، آثار تربیتی بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد بر جای می گذارد. در آموزه های دینی، «رزق» با فراوانی قابل توجّهی ذکر شده است که نشان دهندة اهمیّت این موضوع می باشد. در این پژوهش، با هدف بررسی آثار تربیتی رزق و کسب حلال با توجّه به آیات و روایات سعی بر آن شده که به روش اسنادی، مضمون آیات و روایات مربوط به این موضوع بررسی گردد که از نوع پژوهش های بنیادی است. نوآوری پژوهش حاضر در مقایسه با پژوهش های پیشین، در بر دارندة روایات بحارالأنوار به عنوان منبع جامع روایی شیعی و بررسی آثار تربیتی آن است که حاصل تحقیق حاکی از آن است که انتخاب شیوه های کسب رزق، تأثیر مستقیم در استواری و شکوفایی ابعاد مختلف در پی دارد که مقیّد بودن به کسب رزق حلال، در بُعد زندگی فردی، شامل عدم پیروی از وسوسه شیطانی، تقویت روحیّة سپاسگزاری و شکر، ایجاد و تقویت عمل صالح، آرامش و رفاه، تقویت و تثبیت دینداری و جلاء دادن روح می باشد. در بُعد زندگی اجتماعی نیز شامل بهره مندی از فرزندان صالح، رعایت حقوق دیگران می باشد.
تاریخ گذاری روایت «إذا کانت...أمورکم الی نساءکم فبطن الأرض خیر من ظهرها»بر مبنای تحلیل اسناد و متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
25 - 50
حوزههای تخصصی:
طرفداران عدم حضور اجتماعی زنان به حدیث «اذا کانت ... امورکم الی نساءکم فبطن الارض خیرٌ من ظهرها» - که فقط در دو منبع سنن الترمذ ی و تاریخ بغداد آمده و در دیگر کتب روایی رواج یافته است - استناد کرده اند. این روایت از طریق صالح مُرّی بصری - که علمای رجال او را تضعیف نموده اند - نقل گردیده است و برگردانی از کلام یک شاعر است که در ضرب المثل های عربی قرن دوم وجود داشته و صالح مری از آن استفاده کرده است. بصره بستر ظهور چنین روایاتی بوده است و تاریخ پیدایش این روایت نیمه میانی قرن دوم هجری است و بسیار متأخر از صدر اسلام است، ولی با وجودضعف سندی و متنی آن، در برخی متون فقهی معاصر شیعه و سنی بدان استناد گردیده و دلیلی بر ممنوعیت شرعی و عدم توانایی زنان در اداره جامعه تلقی شده است.
اعتبار یا عدم اعتبار روایات وُکلای معصومین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
پاره ای از روایات، توسط اشخاصی نقل شده که از سوی معصومین (ع) جهت انجام برخی امور وکالت داشته اند. این وکالت، ملازم با تأیید وثاقت ایشان توسط معصومان (ع) و در نتیجه، معتبر دانستن روایات آنان نیست. همچنین اموری که می تواند دلیل بر عدم اعتبار این روایات محسوب شود نیز با برخی اشکالات مواجه است، ولی با درنگ در تعبیرات مختلف ائمه (ع) در باره این راویان و با عنایت به جایگاه و موقعیت ایشان، ثابت می شود روایات گروهی از آنان، معتبر و روایات دسته ای دیگر از آنان، نامعتبر است.
احادیث جمال یوسف (ع) در منابع اهل سنّت؛ آسیب شناسی و تاریخ گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
3 - 32
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذاری احادیث جمال یوسف (ع) در منابع اهل سنّت و اعتبارسنجی اسانید آن مسأله اصلی این مقاله است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در موضوع جمال یوسف دو روایت از طریق کعب الأحبار (م34ق، شام) و ابن اسحاق (م151ق، بغداد) گزارش گردیده و روایت سوم از طریق انس بن مالک (م93ق، بصره) به رسول خدا نسبت داده شده است. با وجود حضور برخی از صحابه به عنوان حلقه مشترک احادیث اول و دوم، صاحبان جوامع حدیثی اهل سنّت تا ابتدای قرن سوم هجری چندان متمایل به گزارش آنها نبودند تا این که طبری (م310ق) در تفسیر جامع البیان آنها را گزارش کرد. روایت سوم، هر چند در صحیح مسلم و برخی از منابع متقدم بر وی آمده، اما در سند آن، سماع ثابت بنانی از انس با تردید جدی رو به رو است. حاکم نیشابوری (م405ق) در کتاب المستدرک علی الصحیحین همه این روایات را با ادعای تصحیح اسانید آنها بر پایه مبانی صحیحین گزارش کرده و نوعی صحت اسانید برای آنها قایل شده است. از نگاه رجالیان اهل سنّت تضعیف طرق، تدلیس در شیوخ، راویان مجروح، معنعن بودن سند، خلط در اسناد، اعراض محدثان مدینه، شیوع در مدرسه بصره، مخدوش بودن تصحیح حاکم از جمله چالش ها و مسائل فرا روی این احادیث است که در میزان اعتبار آنها اثر گذار بوده است. از سوی دیگر، مقایسه مضامین این احادیث با تورات نشان می دهد که دارای بن مایه توراتی هستند؛ زیرا در بخشی از سِفر پیدایش به زیبایی عادی دوره جوانی وی اشاره شده است. در نیمه نخست قرن اول هجری کعب الأحبار با گرته برداری نادرست از تورات، زیبایی اغراق گونه یوسف (ع) را در مدرسه مدینه مطرح کرد و در نیمه دوم این قرن، از طریق برخی از صحابه متمایل به ایشان در مدرسه بصره نشر یافت. ابن اسحاق در تثیبت این متون به عنوان حدیث در قرن دوم هجری نقش جدی داشت و بعد از آن در میراث اصحاب حدیث - که فقط سندگرا بودند - تلقی به روایت شد و در میراث روایی جای گرفت.
مضامین نهج البلاغه در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام فرهنگ ها و زبان ها، کتاب های آسمانی اصلی ترین آبشخور فکری پیروان آن ادیان بوده است و چون معجزة جاوید پیغمبر اسلام قرآن مجید (سخن) بوده، تأثیرگذاری آن بر افکار مسلمانان در خلق آثار ادبی از کتب آسمانی ادیان دیگر آشکارتر است. پس از قرآن مجید، سخنان رسول اکرم(ص) و امامان و پیشوایان دین، بیشترین تأثیر را بر آراء و افکار و خلق آثار ادبی شاعران و نویسندگان مسلمان داشته است. با آنکه محقّقان مکرّر به این تأثیرپذیری اشاره کرده اند و موارد متعدّدی را باز نموده اند. ولی تأثیر کتاب شریف نهج البلاغه بر آثار ادبی، چنان که شایستة جایگاه رفیع آن بوده، مورد توجّه قرار نگرفته است. سعدی شهسوار بی بدیل عرصة نظم و نثر فارسی، متأثّر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) بوده است و در گلستان، بیش از 200 مورد از مفاهیم نهج البلاغه را اقتباس کرده است. در این مقاله به 62 مورد اشاره شده است.
معناشناسی واژة اعتماد به نَفْس در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اعتماد به نَفْس» از آن دسته واژگانی است که همواره در معنای لغوی و روان شناسی با دین در تضاد است. پژوهش حاضر، برای نزدیک شدن به سیمای آن از قرآن، به روش تحلیلی و با استفاده از شیوة معناشناسی هم زمانی، به تحلیل «اعتماد به نَفْس» در قرآنو حدیث پرداخته است و ارتباط مفهومی آن را با واژه های جانشین، همنشین و متضاد واکاوی کرده است تا حوزه معنایی و مفاهیم پیرامونی آن بازشناخته شود. از آنچه در متن مقاله بیان شد، می توان گفت اعتماد به نَفْس به عنوان یک موهبت از ناحیه خداوند، به معنای ایمان و اتکا به توانایی ها و استعدادهای واقعی خویش بر مبنای تقوی و توکل بر خداست که فراتر از معنایی است که لغویون و روان شناسان می گویند.
تحلیل ماهیت تدبر در قرآن از منظر تفاسیر امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تدبر از جمله اصطلاحات مهم در ارتباط با قرآن است که در چهار آیه قرآن بر آن تأکید شده است. این اصطلاح هر چند به ظاهر معنای روشنی دارد؛ ولی دیدگاه های مختلفی از سوی اندیشمندان عرصه تفسیر درباره آن بیان شده است. چهار دیدگاه در میان مفسران امامیه، در مفهوم تدبر، مطرح است: 1 اندیشه در آیات قرآن برای فهم معانی و مقاصد. 2 اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر. 3 اندیشه در آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. 4 اندیشه در بلاغت آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. نقد و بررسی این چهار دیدگاه، ما را به دیدگاه قابل استناد به آیات قرآن در مورد «تدبر» رهنمون می شود. اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر، همان معنای درست از تدبری است که قرآن، مخاطبین خود را به آن دعوت می کند.
بررسی اعتبار روایات تحف العقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات منابع و نسخ حدیثی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث نقد الحدیث
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث حدیث شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث
تحف العقول نام مجموعه ای است حدیثی که مولف آن ابومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی است. وی از محدثان قرن چهارم هجری و بنابر برخی نقل ها از مشایخ مفید شمرده می شود. از ویژگی های کتاب تحف العقول اشتمال آن بر نقل بعضی منفردات است که در سایر مجامع حدیثی مانند آن یافت نمی شود. در اعتبار احادیث این کتاب و وثاقت مولف آن میان عالمان رجال و فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. مختار نگارندگان ثقه بودن مولِّف و اعتبار کتاب بر پایه وثاقت به صدور روایات آن است. این مقاله بر مبنای یافته فوق و مستدل و مبرهن نمودن آن و نیز جرح و نقد اقوال رقیب و مستندات ایشان سامان یافته است.
روش شناسی کتاب مناقب آل أبیطالب و آسیب شناسی آن در نقل از منابع اهل سنت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مناقب آل أبی طالب، کتابی است که بر اساس روایات شیعه و سنی پیرامون فضیلت پیشوایان معصوم دین نوشته شده است. مصادر و مدارک اهل سنت، دسته ایی از منابع مهم این کتاب است که به گفته مؤلف به منظور غلبه بر خصم و اتمام حجت بر آنان مورد استفاده قرار گرفته است. مؤلف در ابتدای کتاب یادآور می شود که قصد دارد روایت های درست را از کتب عامه و خاصه بدون تعصب و با دیده انصاف جهت بازشناسی حجت از شبهه و بدعت از سنت ارائه دهد. این پژوهش که به شیوه توصیفی– تحلیلی و با مطالعه اسنادی صورت گرفته، درصدد است این دیدگاه را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگر چه ابن شهرآشوب مراجعات مکرر به منابع اهل سنت داشته و حتی گاهی به نقد این روایات پرداخته اما این روش تعمیم نیافته و در سراسر کتاب اجرا نشده است. لذا ضعف هایی از این طریق وارد کتاب شده است.
اجل معلّق و اجل مسمّی از منظر آیات و تجلّی آن در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.
گونه شناسی استشهادهای قرآنی خطبة فدکیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینة استشهاد به آیات قرآن کریمسابقه ای دیرینه دارد و از همان آغاز نزول قرآن، خود پیامبر (ص)، حضرت فاطمه (س)و ائمّة اطهار (ع)در سخنان خود به آیات قرآن کریماسشتهاد می کردند و در واقع، بعد از نزول قرآن کریمنیز شاعران و نویسندگان در آفرینش آثار ادبی خود، شیوه های بیانی قرآنرا الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در آثار خود بهره جستند. از آنجا که بعد از پیغمبر اکرم (ص)، دیگر ائمّة اطهار (ع)مفسّر و مبیّن قرآن کریمهستند و از شاخصه های کلام ایشان، استشهاد به آیات قرآنو به کار بردن تعبیرهای قرآنی است. لذا ضرورت پژوهش برای گونه شناسی اقتباس های ائمّه از اهمیّت بیشتری برخوردار است. در این میان، خطبة فدکیّه یکی از رساترین خطبه های حضرت فاطمه (س)در باب غصب «فدک» بوده که سرشار از آیات و اشارات قرآنی است.آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، پاسخ تفصیلی به این پرسش است که گونه های استشهاد و اقتباس های قرآنی حضرت زهرا (س)در خطبه فدکیّه به چه صورت بوده است.
کاوشی در شرح و تفسیر روایات اعراب القرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی روایات با تعبیر «أَعْرِبُوا الْقُرْآنَ» به اعرابِ قرآن امر کرده است. مفسران، دانشمندان علوم قرآنی و شارحان حدیث، احتمالات مختلفی دربارة معنای این روایات مطرح کرده اند. این پژوهش با هدف تبیین بهتر و روشن تر این روایات به بررسی، شرح و تفسیر آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که «اعربوا» در برخی از این روایات، از اعراب به معنای اثرِ ظاهر یا مقدری مشتق شده است که به موجب عوامل مختلف در آخر کلماتِ مُعْرَبْ آورده می شود؛ در نتیجه «اعربوا» در آنها امر به درست خواندن کلمات قرآن از نظر اعراب است که خلاف آن «لحن» به معنای خطا در اعراب کلمات است. در برخی دیگر نیز «اعربوا» از اعراب، به معنای روشن و بیان کردن معانی کلمات مشتق شده، و امر به تأمل و تدبر در معنای کلمات و آیات قرآن است.
رهیافتی بر تأثیر باورهای کلامی بر ارزیابی سند و متن حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث در میان مسلمانان همواره از جایگاه مهمی برخوردار بوده زیرا پس از قرآن کریم، دومین منبع و خاستگاه فکری مسلمانان و همچنین تنها واسطه میان آنان و سنت معصومان است. از سوی دیگر، میان رشته ای بودن دانش حدیث اقتضا می کند که رابطه آن را با دانش های مرتبط بررسی کنیم. در این میان، دانش کلام یکی از دانش هایی است که ارتباط وثیقی با دانش حدیث دارد زیرا راویان و مؤلفان کتاب های حدیثی هریک قالب فکری خاصی دارند که بر اساس آن به حدیث می نگرند. در این میان، باورهای کلامی نقش بسزایی در شکل گیری قالب فکری افراد دارد لذا بررسی تأثیر باورهای کلامی بر حوزه حدیث ضروری است و بدین ترتیب، مقصد اصلی پژوهش های حدیثی یعنی نقد و فهم حدیث را بهتر می توان سامان دهی کرد. نوشتار حاضر پاسخ این پرسش را بررسی می کند: آیا باورهای کلامی بر حوزه حدیث تأثیر گذاشته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا این تأثیر سلبی بوده یا علاوه بر آن، تأثیر ایجابی هم داشته است؟ با این بررسی روشن شد که باورهای کلامی آثار سلبی گوناگونی از خود در سند ومتن حدیث بر جای گذاشته است که حاکی از لزوم توجه به تأثیر باورهای کلامی بر حدیث است.