فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
احسن الحدیث سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
103-115
حوزههای تخصصی:
اعجاز بلاغی قرآن در آیینه لطائف حرف جر لام در قرآن کریم
منبع:
احسن الحدیث سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
116-128
حوزههای تخصصی:
عبدالعزیز ساچدینا؛ زندگی و پژوهش ها
منبع:
احسن الحدیث سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
129-181
حوزههای تخصصی:
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
رویکرد وجودی نگرِ آیات و روایات در رابطه مرگ اندیشی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
51 - 78
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی، در جریان اصلی روان شناسی و روان پزشکی، عموماً نشانه برخی اختلال های روانی، چون افسردگیِ عمده دانسته می شود. بسیاری از نظریه پردازانِ شاخص این دو رشته، نه تنها آن را نشانه بعضی اختلال ها می شمارند، هیچ قسمی از آن را نیز در فرایند درمان تجویز نمی کنند. از سوی دیگر، ائمه شیعه به شدت مرگ اندیش بوده اند و متون دینی پُر است از تجویز مرگ اندیشی به عنوان یکی از مؤلفه های قدرتمند تربیتی و سلامت روان. ضلع سوم، وجود روحیه خمود و رکود، و بی اعتنایی به پیشرفت و توسعه در میان افراد و جوامع مرگ اندیش است. این، در حالی است که این رکود و خمود اجتماعی، به هیچ وجه در میان بزرگان مرگ اندیشِ دینی یافت نمی شود و آنها نمونه های اعلای همت های بلند در تاریخ انسان هستند.بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که با توجه به دو مسئله بالا، کدام تفسیر از مرگ اندیشی است که نه تنها رکودزا و خمودی آفرین نیست، بلکه به سلامت روان فردی و رشد اجتماعی منجر می شود؟ در جریان اصلی روان شناسی، رویکرد وجودی نگر، سنخی از مرگ اندیشی را از مهم ترین نشانه های سلامت روان و زمینه ساز آن می داند. به ادعای این مقاله، زبان آیات و روایات مرگ نیز نوعی زبان وجودی است که عموماً به جای تبیین مابعدالطبیعی مرگ، به تبیین وجودی نگر و نقش آن در زندگی انسان می پردازد. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد وجودی نگر، به تبیین کلی روایات مرگ می پردازد و نشان می دهد که مرگ اندیشی از طریق برخی متغیرهای میانجی، زندگی را معنادار و اصیل می کند و این دو، از شاخصه های مهم سلامت روان هستند.
انجبار ضعف سند و گونه های آن از منظر شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ انصاری یکی از بزرگترین فقیهان اصولی و محقق إمامیه در قرون متأخر به شمار مى آید. در این میان تحقیقات وی پیرامون انجبار ضعف سند حدیث در جاى جای میراث علمی وی از ابعاد گوناگونی چون علم رجال، اصول فقه، نقد سند و تاریخ حدیث قابل بررسی است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد شیوه مواجهه شیخ انصاری با ضعف سند به دنبال تبیین و بررسی انجبار ضعف سند و گونه ها ی آن از منظر شیخ انصاری مى باشد. بررسی ها نشان مى دهد که انجبار با شهرت عملی، انجبار با شهرت فتوایی، انجبار به اجماع منقول و محصّل، انجبار با قواعد فقهی، انجبار ضعف راوی به روایت اصحاب اجماع از وی مهمترین گونه ها ی انجبار ضعف سند در آثار اوست. نقل روایت با سندی صحیح و صحت روایت از منظر علماء امامیه به عنوان دو شیوه دیگر در دفاع از اعتبار حدیث و نیز واکاوی پیشینه انجبار و جایگاه آن در مکتب اصولیان از دیگر مباحث این نوشتار به شمار مى رود
نگرش تاریخی به روایات قرائات اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع حدیثی و تفاسیر شیعی و کتب معاجم قرائات، روایات متعددی وجود دارد که قرائتی را به ائمه شیعهk به ویژه امام صادقR منسوب می کند. بیشتر این روایات برگرفته از کتاب القرائات سیّاری است. سیّاری معاصر امام هادیR از کاتبان طاهری و در خدمت دربار عباسی است. وی در کتب رجال، به شدت تضعیف شده، بااین حال روایات وی به صورت گسترده در تفاسیر راه یافته است. در این پژوهش با استفاده از روش تطبیق قرائات سبع و قرائات تفسیری صحابه با قرائات منسوب به اهل بیتR، و همچنین تحلیل زمینه های تاریخی صدور این روایات، تلاش شده است علت جعل این روایات و نسبت این قرائات به اهل بیتk کشف شود. روایات قرائات منسوب به اهل بیتk، با قرائت کسائی و قرائت ابن عباس بیشترین انطباق را دارد. کسائی، قاری دربار عباسی در سده دوم هجری است و خلفای عباسی طبق قرائت وی قرآن را قرائت می کرده اند. به نظر می رسد سیّاری با جعل این روایات، در مقام مشروعیت بخشیدن به قرائت خلفای عباسی بوده است.
بررسی هم پایگی انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج البلاغه و ترجمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام ( Cohesion )، اصطلاحی است در حوزه علم زبان شناسی نقش گرا که به بررسی روابط میان عناصر مختلف سازنده آن متن در دو سطح دستوری (ساختاری و غیرساختاری) و واژگانی می پردازد. در بحث انسجام دستوری غیرساختاری، مؤلفه های چهارگانه: ارجاع، ربط، جانشینی و حذف، به عنوان عوامل انسجام بخش متن محسوب می شوند که هریک، در کنار دیگر عوامل انسجام، به پیوستگی و یکپارچگی متن می انجامند. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرآیند ترجمه، بازتاب هریک از عوامل فوق در ترجمه ها در راستای حرکت همسو با متن اصلی از اهمیّت بسزایی برخوردار است. از آن جا که نهج البلاغه به عنوان متنی منسجم، شامل گونه های مختلف انسجام بخش است، انتظار می رود ترجمه های به عمل آمده از آن نیز این عناصر انسجام بخش را در خود بازتاب دهد. این مقاله با اتخّاذ رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تطبیق مؤلفه های انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج البلاغه و پنج ترجمه انتخابی می پردازد. از این رهگذر، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفه های انسجام بخش بررسی شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که در میان انبوه مؤلفه های یادشده برخی از مترجمان در سایه حرکت هم ارز و برابر با متن اصلی و با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را به طور کامل در ترجمه های خود انعکاس داده اند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل مانده اند که این غفلت می تواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی – دستوری متن مقصد باشد.
«قاعده مدیریتی رعایت تناسب مشاغل با توانمندی ها در رهنمودهای امام علی علیه السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهنمودهای علوی ذخیره ارزشمندی در عرصه مدیریت نوین است که در این عصر با رویکرد مطالعات میان رشته ای مورد بررسی قرار می گیرد. البته این رهنمودها گاه در قالب یک سلسله قضایا یا قواعد کلی ارائه شده است که با توجه به آن، این پرسش مطرح است که روش شناسی یا شیوه کشف این قواعد چگونه است و با اصول موجود در مدیریت چگونه پیوند می خورد. بدین منظور باید به سراغ دلالت های روشنِ متن رفت که مبتنی بر اصول لفظی و اصول عقلایی است و از دانش مدیریت فقط برای تأیید بیشتر و ایضاح فزون تر قاعده یاری جست. با این روش، به عباراتی دست یافت که به عنوان قاعدة مدیریتی نمایان شوند. قاعده ارائه شده در این مقاله برگرفته از این رهنمود امیر مؤمنان علیه السلام به مالک اشتر است: «وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا وَ لَا یَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا »؛ یعنی بر سر هریک از کارهایت مهترى از آنان بگمار که نه بزرگى کار او را ناتوان سازد و نه بسیارىِ آن وى را پریشان. این قاعده ناظر به مسئلة «ضرورت رعایت تناسب مشاغل با توانمندی ها» در دانش مدیریت است.
معرفی سایت المکتبه الوقفیه
منبع:
احسن الحدیث سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
182-193
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی و تحلیل فرامتنی برخی از کنایات نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان معیار و کلام روزمره، تعبیراتی به کار می رود که مدلول کلماتش فراتر از معنای ظاهری آن هاست؛ تعبیراتی که به سبب فقدان قرینه بازدارنده، معنای لازمی آن ها اراده می شود و کنایه نام دارند. پی بردن به مفهوم این قبیل تعابیر، مستلزم عرضه دال یا نشانه های زبانی آن ها، بر مبانی و اصول سیمیولوژیک یا نشانه شناسی و تحلیل فرامتنی آن هاست. ازاین رو در عرصه حدیث پژوهی، درباره تعابیری از قبیل «رفقا بالقواریر» در حدیث نبوی و «سدلتُ دونها ثوبا» در خطبه امیر مؤمنانR که صبغه کنایی دارند، نمی توان به معنای ظاهر الفاظ آن ها بسنده کرد. در این جستار، با روش توصیفی استنتاجی، به بررسی و تحلیل فرامتنی تعابیر کنایی، «لِلّهِ أبُوهُم»، «هَبَلَتهُمُ الهبُولُ» و «ثَکِلَتک أُمُّک» که در متون روایی و خطب نهج البلاغه پر بسامدند پرداخته می شود. بدین منظور، پیشینه و زمینه کاربرد آن ها در فرهنگ و ادب جاهلی و صدر اسلام تبیین شده و با ملاحظه شخصیت کاربران آن ها، معلوم شده که برخلاف آنچه مشهور است، این قبیل تعبیرات، کنایاتی از نوع تعریض هستند و در اکثر موارد، معنای لفظی این عبارات که نفرین باشد مراد نیست بلکه اظهار تعجب، شگفتی و البته گاهی نکوهش، از مفاهیم نهفته این تعبیرات و مراد کاربر آن هاست.
مطالعه تحلیلی «روش شناسی پژوهش های حدیثی خاورشناسان در میراث امامیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف روش های مطالعاتی خاورشناسان در میراث حدیثی شیعه و رویکردی که آنان در هر کدام از ابزارهای روشیِ پژوهشِ خویش برگزیده اند، مقدمه رسیدن به مسائل دیگری؛ همچون: اندیشه ها و عرصه ها و سپس ارزیابی، تحلیل و نقد آنان است. مطالعات خاورشناسی در این حوزه به سه روش عمده تاریخی، تطبیقی و توصیفی تقسیم می شوند، که در هر کدام، رویکردهای خاصی را شاهد هستیم : در مطالعات تاریخی، دو رویکرد تحلیلی و تحلیل درون متنی، در مطالعات تطبیقی، دو رویکرد تاریخی تحلیلی و تحلیل درون متنی و در مطالعات توصیفی، چهار رویکرد تاریخی تحلیلی، تحلیل درون متنی، پدیدارشناسی، و ساختارشناسی. افزون بر این، در برخی موارد، شاهد تلفیقی از چند روش هستیم. مطالعه پیش رو، با تحلیل مجموعه فعالیت های خاورشناسان در میراث حدیثی امامیه، از ابتدا تا کنون و انواع گونه های پژوهشی ایشان در این حوزه، روش ها و رویکردهای روشی ایشان را استخراج، بررسی و تحلیل کرده، به ارزیابی این روش ها می پردازد .
معناشناسی نسخ در پرتو روایت «ناسخ و منسوخ» امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۸۶)
147 - 167
حوزههای تخصصی:
ناسخ و منسوخ از جمله مسائلی است که صاحب نظران علوم قرآنی را از دیر باز به خود مشغول داشته و آثاری را در این حوزه به رشته تحریر در آورده اند. دستمایه اکثر پژوهش گران روایتی از امام علی (ع) است که در ضمن آن امیر المؤمنین به شخصی که در مسجد نشسته بود و مردم را موعظه می کرد، از علم به «ناسخ و منسوخ» سؤال کرد و چون فرد ابراز بی اطلاعی نمود، امام فرمود: خود و شنوندگان را هلاک کردی. با تأمل در این حدیث این سؤال در ذهن خطور می کند که ندانستن مفهوم چند آیه، بنا بر معنای کنونی نسخ، چگونه می تواند موجب هلاکت شود؟ پس روایت معنایی فراتر دارد. هدف مقاله حاضر معناشناسی نسخ در پرتو این روایت امام علی (ع) است که به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد حدیثی و تاریخی، پس از بررسی منابع اصیل، ضمن نشان دادن طرق حدیث، بیان می کند که: مفهوم نسخ در آن روزگار معنای وسیعی داشته و عناوین مختلفی از علوم قرآنی را در بر گرفته، به طوری که در گذر زمان از عمومیت آن کاسته و در معنایی خاص اصطلاح گشته و به تعبیری قبض مفهومی در آن رخ داده است. بر همین اساس، شخصیت مورد خطاب امام، به احتمال قوی، قصه گو بوده است و شکل گیری جریان قصّاص و عدم احاطه آن ها به علوم مورد نیاز جهت تفسیر قرآن، گُمانه عمومیت معنای ناسخ و منسوخ را تقویت می کند.
بررسی سبک شناسانه دلالت های آوایی و نحوی زیارت نامه اربعین
حوزههای تخصصی:
زیارت نامه ها همانند سایر متون دینی از ادبیات والا و با ارزشی برخوردارند اگر همانند دیگر متون در چاچوب علوم و دانش های ادبی نوین تحلیل شوند علاوه بر درک زیبایی های ادبی آن ها، موضوع و محتوای مورد نظر آن به صورت علمی برای مخاطبان عرضه می شود. یکی از دانش های ادبی نوین، دانش سبک شناسی است که متن ادبی را به لایه های آوایی، صرفی ، نحوی و بلاغی تجزیه می کند سپس با بررسی ویژگی های هر سطح و تکرار آن ها در متن ، دیدگاه و احساس خالق اثر را درباره ی موضوع بیان می کند تا مخاطب شناخت علمی و درکی بهتری نسبت به اثر به دست آورد. زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین یکی از علامات مومن معرفی شده است. در خصوص این مناسبت از امام صادق(ع) زیارت نامه ی اربعین نقل شده است که در آن اوصاف و خصایل امام حسین(ع)، مقام و جایگاه ایشان، وصف دشمنان حضرت و اوصاف اهل بیت(ع) را ذکر کرده اند. تحلیل موضوعات زیارت نامه ی اربعین براساس دانش سبک شناسی، در دو لایه ی آوایی و نحوی نشان می دهد که امام صادق (ع) در سطح آوایی با تکرار کلمات خاص، قرار دادن صامت های هم آوا کنار یکدیگر ،تکرار مصوت ها، کاربرد سجع در کلام خود علاوه بر اینکه معنای مورد نظر خویش را انتقال می دهند، به موسیقی داخلی و بیرونی متناسب با معنای کلام در هر موضوع توجه کرده اند تا اثر بخشی کلام در مخاطبان دوچندان شود. ایشان در لایه ی نحوی جملات اسمیه را برای بیان ثبوت اوصاف امام حسین(ع) و جملات فعلیه با افعال مضارع ذکر کرده تا پویایی و حیات معنای جملات را بیان کنند، از جملات کوتاه برای ذکر احساس و عاطفه و از جملات طولانی برای بیانی آرام بهره برده اند. این امور در برخی زیارت نامه ها تکرار می شوند؛ از این رو، علاوه بر اینکه دیدگاه و احساس گوینده ی زیارت نامه یعنی امام صادق(ع)، بیان می شود، به طور غیر مستقیم برخی از موضوعات زیارت نامه های دیگر تحلیل شده اند.
نگرشی نو بر کارکردشناسی بافت زبانی در فهم و انتقال مضامین نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
27 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از کارآمدترین روش های فهم متن، روش سمانتیک یا معنا شناسی است که در این بین، معنا شناسیِ هم زمانی یا توصیفی، به مطالعه علمی شناخت یک واژه و یا اصطلاح در بافت کلام می پردازد. در این نوع معناشناسی، توجه به بافت زبانی و همچنین، واژه های همنشین یک واژه یا اصطلاح، می تواند مترجم را در برقراری پیوند منسجم بین واژگان متن، و در نتیجه، تولید معنایی دقیق و منطبق با زبان مبدأ، یاری نماید. با توجه به صبغه ادبی نثر نهج البلاغه و همچنین انسجام و تناسب فزاینده ای که در بافت آن دیده می شود، در این جستار کوشیده ایم تا ضمن شناخت اهمیت بافت زبانی، به بررسی و تبیین عملکرد شماری از ترجمه های فارسی خطبه های نهج البلاغه در اهمیت بخشی به مقوله همنشینی واژگان و بافت زبانی به منظور دستیابی به تعادل ترجمه ای بپردازیم. بدین منظور، با بررسی سه مؤلفه: عطف واژگان هم معنا به یکدیگر، چگونگی اسناد واژگان به یکدیگر و همچنین اضافه واژگان چندمعنا به برخی واژگان خاص و معیّن، به نقش بافت کلام و واژگان هم آیند در برابریابی ترجمه ای اشاره نموده ایم. برآیند این جستار نشان می دهد که عدم توجه به موقعیت واژگان در متن زبان مبدأ، مترجمان را در برابر یابی واژگان چندمعنا به چالش کشیده است و در برخی موارد نیز نادیده گرفتن تحولات شیوه اسناد اجزای کلام به یکدیگر و در نتیجه، تغییر معنای واژگان متوالی در بافت کلام، از دقت و انسجام برخی ترجمه ها کاسته است.
آسیب شناسی ترجمه ساختار نحوی حال مفرد در ترجمه های فولادوند، مشکینی و الهی قمشه ای (مطالعه موردی جزء 30 قرآن کریم)
منبع:
احسن الحدیث سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
21-51
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی رجالی علامه شوشتری در قاموس الرجال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین جوامع رجالی معاصر، قاموس الرجال تألیف محمد تقی شوشتری است. این کتاب رجالی، در واقع نقدی بر کتاب رجالی تنقیح المقال تألیف مامقانی است. اگرچه قاموس الرجال با نگاه به کتاب مذکور و در نقد آن تدوین گردیده، اما مؤلف آن، دارای مبانی و آرای مستقلّی است که بر اساس آن، مبانی و آرای رجالی خود را مطرح کرده است. حال مسأله ای که مطرح می گردد آن است که به طور کلی مبانی رجالی اختصاصی شوشتری چیست؟ پاره ای از مبانی او را می توان از مقدمه قاموس الرجال شناسایی کرد؛ چنان که دیگر مبانی وی از طریق تتبع در سایر آثار و دیدگاههای وی قابل شناسایی است. براین اساس مهمترین مبانی رجالی اختصاصی علامه شوشتری عبارتند از: حجیت منقولات ابن داود و علامه حلی از اصول رجالی متقدم، رجحان نقل ابن داود از کتب رجالی شیخ طوسی، رجحان نقل علامه حلی از رجال نجاشی، عدم اعتماد کامل به رجال کشّی و لزوم نگرش انتقادی به آن، حجیت توثیق غیر امامی و برتری آن نسبت به توثیق امامی، ممدوح بودن راویان مهمل و اعتبار روایات آنان است.
بى اعتنایى شیعیان واقعى به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال شرحى است بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام در باب ویژگى شیعیان واقعى و بى اعتنایى آنان به دنیا. باورمندى انسان به اینکه براى خواسته هاى انسان مرزى وجود دارد و آزاد نیست که هر چیزى را از هر راهى به دست آورد، ریشه در نوع شناخت و نگرش انسان به هستى دارد. بدون نگرش هستى شناسانه توحیدى، نمى توان کسى را قانع کرد کارى انجام دهد و یا از انجام آن خوددارى کند. مکتب لیبرالیسم بر این جهان بینى مبتنى است که زندگى انسان در دنیا خلاصه مى شود، با مرگ طومار زندگى انسان بسته مى شود؛ لذا همه لذایذ انسان در دنیا خلاصه مى شود و او باید همه همت خویش را نهایت لذت از منافع دنیوى به کار گیرد، اما در جهان بینى الهى، زندگى در دنیا خلاصه نمى شود، سراى جاودانه مقصد نهایى بشر است و بهشت جاودان در انتظار او. در این جهان بینى، رویگردانى از لذایذ گذراى دنیایى، براى نیل به سعادت جاودانه امرى پسندیده است. ازاین رو، افراد زرنگ و موفق، کسانى هستند که به دنیا اعتنایى ندارند و به آن دل نمى سپرند؛ جانشان مجلاى نور الهى است.
نقش راویان امامین عسکرین(ع) در گسترش علوم اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
راویان و اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) با تربیت شاگردان و رساندن روایات ائمه هدی به شیعیان و نیز با مسافرت به دیگر نقاط کشور اسلامی در نشر معارف اهل بیت نقش بسزایی داشتند. این اهمیت آنجا نمود می یابد که در اثر فداکاری های علمی این راویان، شهرهایی مانند قم، ری به محل نشر و رونق علوم دینی برپایه اندیشه های شیعی تبدیل می شود و شیعیان برای یاد گیری علوم اهل بیت نیاز به هجرت و مواجه با آزار و اذیت های حکومت را ندارند. اصحاب این دو امام با عهده دار شدن نمایندگی امام در شهرهای مختلف و با تشکیل کلاس های درس، پناهگاهی برای همگان می شوند و علوم اسلامی مأخوذ از اهل بیت را در اختیار شیعیان و دوست داران علم و اندیشه قرار می دهند؛ این فداکاری ها شیعه را در آن دوران خفقان و سرکوب از چنگال دشمنان دین رهانید. این جستار نگاهی گذرا به این تلاش ها دارد.
فقه الحدیث در الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقه الحدیث سرآمد و نتیجه دانش های حدیث است. این نوشتار با بررسی و تحلیل ابعاد مختلف الکافی، در صدد است تا ضمن کشف جلوه های فقه الحدیثی در آن، شیوه های فقه الحدیثی این کتاب را شناسایی و معرفی کند. مبانی نقدالحدیثی در گزینش احادیث، باب بندی و چینش احادیث و شرح مضمون احادیث، از جلوه های فقه الحدیث در الکافی است. کلینی در بهره گیری از مبانی نقدالحدیثی برای گزینش احادیث، بر شیوه های منصوص روایی تأکید دارد. اگرچه ایشان در تبویب منحصربه فرد کتاب، از ساختاری جامع و محکم بهره برده، ولی این ساختار کمتر نشان دهنده دیدگاه های اجتهادی کلینی است. شروح کلینی در ذیل روایات، حکایت از توجه کلینی به ابعاد مختلف فقه الحدیث از قبیل تلاش برای فهم معنای ظاهری حدیث، فهم مقصود واقعی معصوم و جمع بین احادیث متعارض دارد. به خدمت گرفتن مفاهیم عقلی و کلامی، توجه به خانواده حدیث و استفاده از شیوه های رایج اجتهادی در جمع بین روایات متعارض، از شیوه های موردتوجه کلینی در این مسیر است.