فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
319-340
حوزههای تخصصی:
بدون تردید کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء نشان دهنده عمق تفکرات اخباری گری محمد بن عبدالنبی نیشابوری مشهور به میرزا محمد اخباری است؛ زیرا در این کتاب مبانی رجالی و حدیثی وی به خوبی انعکاس یافته است. سودجویی او از مباحث رجالی به دلیل تقابلی است که در این موضوع با جریان اصول گرای هم عصر وی پدید آمده بود. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان احادیث در مقابل جریان اصول گرای عصر خویش دفاع کند. وی از سویی با بازخوانی آرای عالمان متقدم رجالی و از سوی دیگر با نقد آرای رجالی متأخران، درصدد است نظریه ای بدیع را در علم رجال و در عین حال مخالف با نظریه اصولیان عرضه کند. جستار پیش رو سعی نموده با بررسی کتاب میرزا محمد به مبانی رجالی وی دست یابد و از رهگذر این بررسی، تقابل های گفتمانی عصر وی را پی جویی نماید. در ادامه با تمرکز بر روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله توثیقات رجالی، صحت طرق روایات، نقد آرای مخالفان اصول گرا را مورد کاوش قرار دهد.
تأثیر ساختار روایی در تحلیل پدیده «جعل حدیث»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های مهم در تاریخ حدیث، مسئله جعل است. اگرچه مسئله جعل، ناظر به حدیث مطرح می شود، اما واقعیت عینی جعل مورد ادعا در حدیث، در عمل ناظر به گزارش های تاریخی است. ادعای «جعل حدیث» نیز همواره راه حلّی در تحلیل گزارش های تاریخ حدیثی به شمار می رود. از سویی دیگر مسئله «جعل»، موضوعی مشترک بین محافل بومی و خاورشناسی است. خاورشناسان بر مبنای عدم توجه به ساختار حدیث و با تأکید بر شفاهی بودن بنیاد احادیث، به اصالت جعل متمایل شده اند. سوال این است که چه تفاوتی بین برداشت از جعل در فضاهای بومی و خاورشناسی وجود دارد؟ واقعیت آن است که شناخت جعل، بدون شناخت ساختاری که جعل در آن واقع شده، امکان ندارد. برداشت واقع بینانه، معتقد به جعل در ساختار است و برداشت ساده انگارانه، آن را خارج از ساختار تحلیل می کند. ساختار حدیثی، به طور کلی مبتنی بر ویژگی هایی چون: اختصاص به دوران متقدم، اصالت نقل شفاهی، محوریت سند، تمایز ارزش گذاری از نقل و تمایز سطوح مختلف متن است. توجه به دو مغالطه رایج ساختاری شامل: مغالطه تلازم «جعل» و «نقل شفاهی» و مغالطه تلازم «ضعف» و «جعل» ازآن روست که به این نتیجه برسیم که به طور کلی، تلاش برای انتساب یک گزارش تاریخی به «جعل»، به عنوان اولین و آخرین راه حلّ و مبتنی بر رویکرد حذفی، قابل قبول نیست.
وظایف حکومت اسلامی در ارتباط با فقیر و مسکین
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
28 - 48
حوزههای تخصصی:
رفاه اقتصادی افراد جامعه از اصلی ترین مسائل در راستای پیشرفت و توسعه هر جامعه می باشد که در آموزه های اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، حکومت های اسلامی به رغم بهره مندی از منابع غنی خدادادی دچار افول شاخص های اقتصادی بوده و پدیده فقر یکی از بزرگ ترین معضلات جامعه اسلامی محسوب می شود، لذا حکومتهای اسلامی باید وظایفی که بر عهده دارند را در جهت بهبود وضعیت معیشتی جامعه و به ویژه فقرا و محرومان طبق آیات و روایات وارده انجام دهد، نتایج تحقیق حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با جمع آوری کتابخانه ای مطالب صورت گرفته حاکی از آن است که دین اسلام برای رسیدن به اهداف عالی خویش از جمله عدالت اقتصادی برخی از اختیارات خاصی را به حکومت اسلامی داده است که با به کار گیری آنها بتواند عدالت اقتصادی در جامعه را به پا داشته و به مقابله با فقر بپردازد. و برخی از امور از جمله تهیه امکانات ضروری و اولیه زندگی بر آحاد جامعه را وظیفه حکومت قرار داده است که از جمله آنها تهیه مسکن، اشتغال زایی، تامین بهداشت و آموزش عمومی می باشد.
عوامل وموانع گسترش احادیث شیعه در عصر امام موسی کاظم(ع)
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
88 - 102
حوزههای تخصصی:
حدیث شیعه، در طول حیات خویش، فراز و نشیب های بسیاری به خود دیده است. وحدیث شیعه در دوران امامت امام کاظم(ع) با وجود سختگیریهای خلفای عباسی، نتوانست شاکله اصلی مدرسه حدیثی شیعه را نابود کند. هزاران صحابی دانشمند در گوشه وکنار سرزمین اسلامی پراکنده بودند وعلوم ومعارف شیعی را به دیگران منتقل می کردند. گسترش علوم ومعارف شیعی در زمان صادقین (ع) وتربیت شاگردان عالم ودانشمند سبب رونق حوزه حدیث ومعارف اسلامی در دوران امام کاظم(ع) شد. حدیث شیعه در دوران امامت امام کاظم(ع) بدلائل گوناگون از جمله طولانی بودن دوران امامت حضرت، پدید آمدن دوران فراغت در زمان مهدی وهادی عباسی، گزارش بسیاری از روایات توسط برادر ایشان جناب علی بن جعفر نگارنده کتاب مسائل، سازمان وکالت که در زمان امام(ع) به اوج خود رسیده بود واصحاب ویاران آن حضرت در گوشه وکنار سرزمین اسلامی حضور داشتند واحادیث وروایات ائمه وامام کاظم(ع) را به دیگران منتقل می کردند، گسترش یافت. اما آن گونه که در دوره امامت امام صادق(ع) در حال گسترش بود، واحادیث وروایات شیعه در محافل عامه وخاصه به اوج خود رسیده بود، رشد نیافت. عدم گسترش احادیث در دوران امامت امام کاظم(ع) به دلیل عوامل گونا گون از جمله جو خفقان واختناق سیاسی برای امام(ع) وشیعیان، کارشکنیهای دستگاه خلافت، اختناق فرهنگی، دوری شیعیان از امام(ع) وغیره بوده است لذا این سؤال مطرح می شود که وضعیت حدیث شیعه در دوران امامت امام کاظم(ع) چگونه بوده است؟ در این رساله، با مراجعه به کتب روایی وتاریخی به سؤال فوق پاسخ داده می شود.
«حدیث مقاریض» تحلیل، نقد و بررسی رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
25 - 47
حوزههای تخصصی:
برخی احادیث، محتواییِ بحث برانگیز و دیرفهم داشته و در زمره «مشکل الحدیث» جای دارند و تلاش برای فهمِ صحیح آنها با رویکردهای متفاوتی همراه است. یکی از آنها، حدیث بریدن گوشت و پوستِ بدن یا لباس در برخورد با ادرار، میان بنی اسرائیل است. این روایت با الفاظی متفاوت اما با مفهومی تقریبا متحد در کتب روایی شیعه و سنی نقل شده است. نظرها پیرامون این حدیث را می توان به سه دسته عمده پذیرش، انکار و توقف تقسیم نمود. تحقیق حاضر ضمن نقل و نقد آنها، متمایل به حمل حدیث بر معنای مجازی است تا مبالغه در مشقّت طهارت در میان بنی اسرائیل را برساند.
بررسی رویکرد هرمنوتیکی در پژوهش های تفسیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
41 - 53
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به دلیل اینکه توجه خاصی به زبان و تفسیر متون دارد در مرکز توجه معاصرین قرار گرفته و آنچه حائز اهمیت است؛ داشتن نقش محوری مقوله فهم در مباحث هرمنوتیک است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. فهم هرمنوتیکی برخلاف ادّعای برخی مبنی بر ابتکار آن از سوی غربیان، از دیرباز روش هایی از آن توسّط اندیشمندان مسلمان به کار گرفته شده است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته لذا این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی اجمالی فهم روشمندانه، نه صرفاً هرمنوتیکی از کلام الهی در تحقیقات موجود پرداخته و به این نتیجه دست یافته؛ به موازات گسترش بحث های قرآنی، عالمان از فقیهان گرفته تا فیلسوفان و عارفان، از قرآن به فراخور فکر و دانش خود، برداشت های مختلفی داشته اند و موضع اصلی تفاوت برداشت ها را باید در روش مفسران جستجو کرد؛ زیرا روش های گوناگون، آراء تفسیری متفاوت را به وجود آورده است و تحقیق حاضر ادعا دارد با وجود روش های تفسیری موجود اعم از نقلی و عقلی که توانسته سطحی از معنا و مراد آیات را بدست آورد، هنوز پژوهشی مستقل در درک مفاهیم قرآن با رویکرد هرمنوتیکی به عنوان روش ثابت و مستقل تدوین نگردیده است.
کاوشی در اعتبارسنجی حدیث «شَرُّ الْعُلَمَاءِ مَنْ جَالَسَ الْأُمَرَاءَ وَ خَیرُ الْأُمَرَاءِ مَنْ جَالَسَ الْعُلَمَاء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۲۳-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
در مقام بررسی هر حدیثی می بایست زمینه صدور آن حدیث از معصوم محرز گردد و متن آن نیز یک اصل معرفتی یا عقیده ای درست یا راهکاری عملی و اخلاقی را بیان کند. حدیث مورد نظر که بیانگر صورت خاصی از ارتباط عالمان با حاکمان است، تقریباً از اواخر قرن اول هجری در قالب یک گفتمان روایی اجتماعی ظهور و به طور خاص در نزد طبقاتی از صوفیان و زهاد و وعاظ معروفی چون فضیل بن عیاض و سلمه بن دینار رواج داشت. با روش تحلیل تاریخی مشخص شد که حدیث بدون سند در منابع قرن چهارم و پنجم هجری نقل شده و در منابع اولیه حدیث فریقین اشاره ای به آن نشده است، فقط احادیثی نزدیک به مضمون آن را آورده اند. احتمال می رود این عدم نقل تحت تأثیر مخالفت های شدید فقها با صوفیان بوده باشد و اینکه برای فقیهان مسلمان، حضور و مراجعه عالمان به دربار حاکمان می تواند زمینه ساز احقاق حقوق مردم، ردّ مظالم و اقامه حدود شرعی و مانند آن باشد.
بررسی و تحلیل مفهوم روایت نبوی «من تعلم القرآن ثم نسیه لقی الله اجذم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
241-256
حوزههای تخصصی:
حفظ قرآن به معنای به خاطر سپردن آیات و سوره های آن، از زمان نزول قرآن تابه حال، همواره مورد عنایت مسلمانان قرار داشته و از ارزش و جایگاه والایی برخوردار بوده است. فراموشی الفاظ قرآن پس از حفظ آن نیز امری ناپسند قلمداد می شود. این باور گاه تا به آنجا پیش می رود که بر مبنای برخی روایات نظیر روایت نبوی «مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ ثُمَّ نَسِیهُ لَقِیَ اللهَ أَجذَمُ» فراموش کننده قرآن، مستحق عقوبت در روز قیامت دانسته می شود. نویسندگان این مقاله، با روش «توصیف و تحلیل» برای دستیابی به مفهومی صحیح از حدیث یادشده، ابتدا با استفاده از قواعد و معیارهای حدیث شناختی، به بررسی سلسله سند حدیث می پردازند و اشکالات آن را مطرح می کنند، سپس با نگاهی به نظریات شارحان و محدثان، به تحلیل متن حدیث پرداخته و از مفهوم صحیح آن که نوعی تشبیه و یا کنایه است، پرده برمی دارند.
واکاوی سندی و دلالی روایات تفویض تشریع به پیامبر اکرم(ص) در مصادر روایی فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
213-240
حوزههای تخصصی:
در مصادر روایی فریقین، روایاتی وجود دارد که مرتبط با تفویض امر دین به پیامبر اکرم 2 می باشد، که غالب آن ها از نظر سندی معتبرند و از لحاظ دلالی نیز علمای فریقین، تفویض تشریع به پیامبر 2 را پذیرفته اند و معتقدند که تفویض به آن جناب و امر به اطاعت از ایشان، هرگز با توحید در طاعت منافات نداشته و اطاعت از ایشان، همان اطاعت از باری تعالی است؛ زیرا به دلیل تربیت الهی گونه حضرت که بر پایه حبّ پروردگار صورت گرفته، هرگز اراده ای خلاف اراده خداوند نداشته و هر حکمی که داشته در طول فرمایشات خالقش بوده و نه در عرض مشیت او. بنابراین، خداوند اجازه جعل برخی احکام را به رسول خویش داده و اطاعت از او را همانند اطاعت از خویش شمرده است و حکمت آن را امتحان مردم و شناسایی بندگان مطیع از عاصی بیان نموده است. البته دیدگاه یادشده، مورد تأیید عقل نیز می باشد.
تدخل الحکومه فی وضع اللوائح ومراقبه السوق من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
77 - 87
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع التدخل الحکومی فی وضع اللوائح التنظیمیه ومراقبه السوق أحد القضایا المهمه فی مجال الاقتصاد الذی یقترن برأیین رئیسیین فی الجواز والمنع. تبرر وجهه نظر المصلحه العامه هذا التدخل وتلزم الحکومه بالتدخل فی حاله فشل السوق بسبب عوامل مثل الإنحصار. فی النصوص الفقهیه، نوقشت مسأله تدخل الحکومه فی السوق تحت عنوانَی «الاحتکار» و«التسعیر». والفقهاء، باتباع هذا الروایات، وعلى الرغم من اختلاف الآراء حول إذن الحکومه فی التسعیر، یسمحون عمومًا للحکومه بالتدخل فی حاله فشل السوق وعدم کفاءته. تحاول هذه المقاله دراسه الموضوع من منظور نهج البلاغه کمصدر سردی صحیح بمنهج متعدد التخصصات بین المجالین المعرفیین للاقتصاد والفقه وتبین أنه فی حاله فشل السوق، یلزم الإمام علی (ع) الحکومه بوضع اللوائح ومراقبه السوق بما یحقق المصلحه العامه فی سیاق العداله المتوازنه
تحلیلی بر بایسته های تربیت بدنی از منظر آموزه های روایی
حوزههای تخصصی:
اهمیت و نقش تربیت بدنی در صحت و سلامتی جسم و روان انسان مورد تأیید و تأکید متخصصان عرصه تربیت جسمانی بوده و به تجربه ثابت شده است که بخش عمده ای از بیماری های انسان، ریشه در بی توجهی و یا کم توجهی به این مهم دارد. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا آموزه های روایی به این مسئله کلیدی پرداخته اند یا خیر؟ عدم بررسی نظام مند و روشمند مسئله یادشده، موجب شد، نگارندگان با مراجعه به روایات اهل بیت (ع)، تربیت بدنی و اهمیت و کارکردها آن را با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهند. برآیند و ره آوردهای پژوهش نشان می دهد که کلام وحی و روایات گهربار معصومین (ع) به این مسئله اهتمام ویژه داشته و در بسیاری از موارد به انجام آن تأکید نموده اند. همچنین مشخص شد داشتن قدرت جسمانی فضیلت و ملاک و معیار برتری بعضی بر بعضی دیگر محسوب می شود؛ لذا خداوند با تأکید بر اینکه طالوت چون از توانایی و قدرت جسمانی برخوردار بود او را به عنوان رهبر و فرمانروا منصوب کرده است و نیز روشن شد که معصومین (ع) به نمونه های از ورزش همچون اسب دوانی، تیراندازی، شمشیربازی، شنا، کشتی و... اهتمام داشته و دستور داده اند که موارد یادشده را مؤمنین فراگرفته و به فرزندان خویش بیاموزند. نتیجه نهایی بیانگر آن است که پویایی و نشاط و شادابی و صحت و سلامتی که از طریق ورزش حاصل می گردد، مطلوب و مقصود گزاره های روایی اسلام ناب محمدی (ص) بوده و در حوزه نظر و عرصه عمل به این اصل اساسی اشاره نموده اند که در این نوشتار تبیین و تشریح شده اند.
طرح واره های تصوری «دنیا» در خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه بر اساس الگوی طرح واره های ایوانز و گرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۲۷-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر، رویکرد زبان شناسی شناختی (cognitive linguistics) به طور خاص مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این رویکرد ساختارهای اطلاعاتی ذهن، نقش اساسی در تعامل با جهان دارد و سازمان دهی،پردازش و انتقال اطلاعات توسط زبان صورت می گیرد. از این منظر، استعاره و تصاویر ذهنی از مهم ترین مقوله های ساختاری زبان به شمار آمده اند. همچنین استعاره نه تنها ابزار زیبایی شناسی، بلکه ابزاری فرازبانی شمرده شده که نظام مفهومی انسان را شکل و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. ایوانز و گرین نیز طرح واره های تصوری را زیرمجموعه ای از «تجسم و ساختار مفهومی» معرفی کرده اند. در جستار حاضر، پس از تعریف استعاره و برشمردن تفاوت های دو نگاه سنّتی و نوین به این مقوله، به تعریف طرح واره های تصوری پرداخته شد و طرح واره های تصوری دنیا در پیکره خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه در چهارچوب معناشناسی شناختی بر اساس مدل انتخابی «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آنکه بر اساس انواع کلی طرح واره های ارائه شده در این الگو، طرح واره های حرکتی، ظرف بودگی، نیرو، اتحاد، فضا، تعادل، همسانی و شیء(موجودیت) در بافت متنی خطب و حِکَم نهج البلاغه وجود دارد. از این میان، بیشترین بسامد طرح واره ها، مربوط به طرح واره حرکتی است؛ همچنین بیشترین کاربست طرح واره ها، مربوط به دنیای مذموم بوده است.
تحلیل مداراه السیاسیه والعسکریه للإمام علی (ع) تأکیدا على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
48 - 37
حوزههای تخصصی:
المداراه صفه من أسمى صفات الإنسان، والتی أکد الله تعالى علیها فی القرآن الکریم على أنها برکته ورأفته. یتمثل الغرض من هذا البحث وضرورته فی التعریف بنموذج المداراه وطریقه تعامل الإمام علی (ع) مع رجال الدوله السیاسیین والاجتماعیین والعسکریین. ترکز الدراسه الحالیه على موضوع تحلیلی نموذجی للمداراه السیاسیه والعسکریه فی حیاه الإمام علی (ع)، تم استخدامه من خلال جمع المعلومات بمنهج تسجیل الملاحظات والدراسه المکتبه والمنهج الوصفی التحلیلی. إن إنجازات ونتائج هذا البحث فی أمثله المداراه هی: مداراته مع الخلفاء الذین سبقوه کتقدیم المشوره لهم فی الشؤون السیاسیه والعسکریه والوساطه وأمثله على مداراته مع خصوم الحکومه (أصحاب الجمل وصفین والخوارج) مثل: عدم بدء الحرب، وملاحقه الهاربین وقتل الأسرى وما إلى ذلک.
واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات «شاذ» و «منکر» در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
144 - 168
حوزههای تخصصی:
مهم ترین رویکرد دانش مصطلح الحدیث، جداسازی احادیث معتبر از غیر معتبر بوده و در این زمینه، اصطلاحات خاصی وضع شده که از جمله آن ها، «شاذ» و «منکر»، بیان گر معیوب بودن حدیث است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل تعاریف و کاربرد اصطلاحات مذکور در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه به دنبال واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات مذکور بوده و نتایج زیر را ارائه می دهد: 1. بیشترین کاربرد «شاذ» در روایات فقهی و بیشترین کاربرد «منکر»، در روایات اعتقادی است؛ 2. متأخران بدون دلیلی مقبول، قید «وثاقت راوی» را به تعریف متقدمان از اصطلاح «شاذ»- که دارای دو قید «تفرّد در نقل» و «مخالفت با مشهور» بود- اضافه نموده اند؛ 3. اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان می داشت، اما متأخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشته اند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کرده اند.
نقش قرینه «سیاق» در نقد روایات تفسیری «الدرالمنثور» از منظر علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
5 - 23
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی در سراسر تفسیر المیزان توجه خاصی به قرینهی سیاق نموده است. یکی از موارد پرکاربرد ایشان در استناد به این قرینه؛ نقد دیدگاه مفسران از جمله اجتهادات سیوطی در بهرهگیری از روایاتِ تفسیر الدرالمنثور میباشد که با در نظرگرفتن مؤلفههای مختلف که غالباً منشعب از قرائن و قواعد قرآنی به ویژه قرینهی سیاق میباشد، بهرهگیری سیوطی از روایات تفسیری را به دلایلی از جمله: از بین بردن ارتباط موجود بین آیات، از بین بردن وحدت سیاق آیات، تجزیهی موضوع آیه به زمانها وحوادث مختلف، مطابقت نداشتن روایت با زمان نزول آیه، تفاوت لحن آیه و روایت، تعیین نادرست مرجع ضمایر، تعیین ناصواب مصادیق، معانی و مفاهیم آیات، تعیین و تطبیق ناصواب شأن نزول آیات، عدم ارتباط روایت با تفسیر آیه، بیگانگی روایت با سیاق آیه، تعیین نادرست مکی و مدنی بودن آیات، تعیین ناصواب ناسخ و منسوخ مورد بررسی و تحلیل انتقادی قرار داده است که نویسنده با ابزار کتابخانهای و با روش توصیف و تحلیل مباحث این نوشتار را کشف، استخراج و به شیوهی کنونی بیان نموده است.
مبانی و قواعد توثیق راویان در کتاب «رجال تفسیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
33 - 66
حوزههای تخصصی:
علم رجال در پی آن است که با شناخت هویت دقیق راویان، میزان اعتماد به آنان در حوزه روایت گری را نشان دهد و به توثیق یا تضعیفشان رهنمون شود. آرای رجالیان، چه توثیق و چه تضعیف، بر بنیادهایی نهاده شده و تابع قواعد و ضوابطی است و روشن داشتِ آن ها می تواند بر منظومه فکری ایشان پرتویی افکند و راه را بر ارزیابی دقیق تر آن هموار سازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا مبانی و قواعد توثیق را در کتاب رجال تفسیری بررسی کند. از بررسی کتاب چنین بر می آید که نویسندگان بر آن اند که هر گاه با احراز شرایط و ضوابط از دیدگاهی رجالی اطمینان حاصل شود، می توان آن را برای توثیق خاصّ راوی به کار بست. بدین سان توثیق خاصّ معصوم، توثیقات رجالیان متقدم و متأخر شیعی و حتّی آرای رجالیان اهل سنّت کارآمد است. به باور ایشان نیک عقیدگی، حسن عمل و پای بندی به دین، جایگاه و منزلت راوی نزد امام و شیعیان، عملکردهای روایی راوی و تعامل مثبت انگارانه جامعه شیعه نسبت به راوی از عوامل و اسباب حسن اوست. توثیق راویان کتاب کامل الزیارات و تفسیر القمی، توثیق اساتید راویان جلیل القدر، ثقات سه گانه، عالمان قم و به ویژه احمد بن محمد بن عیسی، نجاشی، جعفر بن بشیر، توثیق راویانی که محدّثان بزرگ بر آن ها اعتماد کرده اند، توثیق راویان کتاب های معتبر شیعه، توثیق مشایخ اجازه و مستجیزان ایشان، توثیق وکلای ائمه:، توثیق راویانی که مورد ترحّم و ترضّی قرار گرفته اند، توثیق راویان واقع در اسناد محکوم به صحِت، توثیق مصاحبان معصوم، راویان کثیر الروایه، معاریف و صاحبان اصل از جمله توثیقات عامّی است که در استنتاج حسن حال راویان در این کتاب از آن ها بهره برده اند.
تحلیل و بررسی متنی و سندی حدیث «لا تناجشوا»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
123 - 144
حوزههای تخصصی:
« نجش » عنوانی فقهی است به معنای تقلب و فریب که از حدیث « لا تناجشوا » اخذ شده است. این واژه به خاطر بار معنایی عامی که دارد، از واژگان به کار رفته در یکی از احادیث راهبردی ناظر به مباحث سبک زندگی است و تمامی عرصه های زندگی را شامل می گردد. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی سندی در کتب فریقین به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد حدیثی پرداخته است که در منابع رجالی شیعه و اهل سنّت با سلسله سندهای متفاوت به فراوانی آمده و به لحاظ سند، صحیح می باشد. از سوی دیگر، از منظر تحلیل و تبیین متن روایت، این واژه با مشتقاتش در ادبیات عرب پیش از اسلام وجود داشته و مورد استفاده شعراء و ادیبان بوده است و ممکن است یکی از واژگان دخیل از زبان حبشی به عربی باشد. مشتقات این واژه در قرآن نیامده؛ اما در حدیث، در مقام های بیانی مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. واژه پژوهان و لغت شناسان اختلاف نظرهای زیادی درباره معنی و مصداق این واژه داشته اند. در بررسی متن این روایت، معنای «قیمت افزایی دروغین اجناس بدون قصد خرید» برای این واژه برجسته تر از بقیه معانی بوده؛ اما معنای اشتراکی آن در استفاده های مختلف حدیث، «فریب دادن» است که در احادیث «کاری ناپسند، مذموم و حرام» تلقی شده است. لازم به ذکر است که علما به خاطر کاربرد فراوان فقهی این حدیث، در منابع فقهی خود، استناد فراوانی به آن نموده اند که نتیجه بحث آن ها به صورت جامع و مفید در این نوشتار جمع آوری شده است.
کاربست «لا أبَا لَک» در روایات، از ذم تا مدح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
163-190
حوزههای تخصصی:
وجود اصطلاحات و مجازها اعم از استعارات، کنایات، تشبیهات و ... در متون، هر چند لازمه هر کلام رسا و شیوایی است، اما گاه موجب دشواری در فهم مراد جدی و معنای دقیق آن می گردد. این مسئله در متون روایی نیز به چشم می خورد به گونه ای که برای دستیابی به مقصود اصلی و مفاهیم صحیح این عبارات، در نظر گرفتن فضا و سبب صدور احادیث و سیاق کلام، امری لازم و غیر قابل اغماض است. عبارت کنایی «لا أبا لَک» از جمله این اصطلاحات است که در وهله اول شبهه «وجود الفاظ دشنام گونه در کلام معصومان R » را به اذهان متبادر می سازد. این پژوهش، در پی زدایش ابهام از فحوای این روایات، با روش توصیفی استنتاجی در گردآوری مطالب و مقایسه تحلیلی داده ها، سعی دارد مفهوم صحیح و معادل امروزیِ تعبیر «لا أبا لَک» را بیابد. مراجعه به مفاهیم لغوی و کاربست این اصطلاح در متون کهن و اصیل عرب، واکاوی دیدگاه شارحان و نیز سیاق و فضای صدور روایات، نشان می دهد که نه تنها مفهوم ذمی که نگاهی رایج و باوری عمومی است، همواره معنای دشنام و ناسزا نمی دهد، بلکه فراتر از آن، این عبارتِ کنایی در روایات صرفا به معنای نکوهش، مدح و تعجب به کار رفته است.
اعتبارسنجی روایات تفسیری ناظر بر قطع رسالت از نسل حضرت یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۹۷-۲۲۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم حوادث پرفراز و نشیب سرگذشت یوسفR را با زیباترین شیوه داستان سرایی به منظور عبرت بشریت بیان کرده است. اما روایات ساختگی فراوانی با هدف کمرنگ ساختن صبغه هدایتی قرآن، ذیل برخی آیات سوره یوسفR وارد شده که در این پژوهش، روایات ناظر بر قطع رسالت از نسل آن حضرت از نظر سندی و محتوایی نقد شده است. رهیافت اصلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته، این است که پنج روایت موجود، هیچ کدام از نظر سندی معتبر نیستند. از حیث محتوا نیز علاوه بر مغایرتی که در متنشان وجود دارد، با نصّ و ظاهر آیات قرآن کریم مخالفت آشکار داشته و با سیاق آیات سوره همخوانی ندارند. همچنین با موازین عقلی و اعتقادی سازگار نیستند؛ زیرا مقام عصمت این پیامبر بزرگ را دچار خدشه ساخته اند که نسبتی ناروا و نامقبول بوده و به وضوح نشان از دستبرد جاعلان حدیث در این قصه نیکوی قرآنی دارد.
تحلیل مفاهیم «مضاف نفس» در روایات و تبیین سازه روان شناختی خودنظم جویی بر اساس آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
29 - 61
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی با مفاهیمی مواجه می شویم که با اضافه شدن به واژه نفس، القاکننده کارکردهای نفس در حوزه های مهار، تنظیم، نظارت، نگهداری، و تغییر خود هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات و تبیین سازه خودنظم جویی با روش پژوهش مفهومی- محتوایی است. یافته ها نشان داده که خود در منابع اسلامی انسان به اعتبار عامل تشخّص بخش غیرمادّی بوده و خودنظم جویی با تحلیل مفاهیم مضاف به «خود» (هفده مفهوم) و مفاهیم تحقق دهنده (دو مفهوم) قابل تبیین است. عام ترین مضاف های نفس اصلاح النفس و تزکیهالنفس است که توسط دو برنامه فرایندیِ مجاهدهالنفس و ریاضهالنفس پیگیری شده، و با ابزار نظارهالنفس، کفّ النفس، و ضبط النفس قابل دست یابی است. سازوکار تحقق، تمام مفاهیم مذکور به واسطه سه مفهومِ هسته ای «شناخت»، «مهار»، و «انگیزه متعالی» است که از تحلیل دو مفهوم عقل و تقوا به دست می آید.