مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
حدیث ضعیف
حوزه های تخصصی:
فقه امامی در طول تاریخ خود همواره با این واقعیت مواجه بوده که گاه حدیثی ضعیف السند مستند فتوای فقیهان بوده یا اصحاب به چنین حدیثی عمل کرده اند. این پدیده بحثی چالشی در میان فقیهان در پی داشته است مبنی بر اینکه آیا شهرت می تواند جبران کننده ضعیف سند حدیثی باشد؟ همه فقیهان امامی در این باره هم نظر نیستند. از منظر برخی فقیهان، «شهرت» می تواند ضعف سندی حدیث را جبران نماید و اعتباربخش آن باشد. به نظر این فقیهان، اِعراض اصحاب در عمل به حدیثی هرچند صحیح السند در بی اعتباری آن مؤثر است. درمقابل، آن دسته از فقهایی که حجیت شهرت یا بعضی شاخه های آن را نپذیرفته اند، با قاعده «جبران ضعف سند با شهرت» مخالفت کرده اند. وحیدبهبهانی از فقیهان بزرگ اصولی است که به برخی گونه های آن در جبران ضعف سندی حدیث تمسک جسته است. او شهرت عملی به شرط موافقت با اصول و قواعد کلی و مسلّم و فتوایی را هرچند مأخوذ از فتاوای فقیهان متأخر باشد در جبران ضعف سندِ حدیث پذیرفته، اما شهرت رواییِ صرف راعامل جبران ضعف سند نمی داند. وی همچنین معتقد است همان گونه که اِقبال عملی اصحاب، ضعف یک روایت را جبران می کند و سبب اعتبار روایت می شود، اِعراض اصحاب از یک روایت نیز موجب سستی آن می گردد.این نوشتار تلاش دارد تا با اشاره ای گذرا به طیف های مختلف فقیهان در مسأله «شهرت» و امکان جبران ضعف سند حدیث با استناد به آن، به تفصیل دیدگاه وحیدبهبهانی را در این باره مطرح نماید.
بررسی سندی و دلالی حدیث «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاس...»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیث «أُمِرْتُ أَنْ أُقاتِلَ الناس...» از جمله مهم ترین مستندات احکام جهاد به شمار می آید. مستشرقان و تکفیرگرایان با استناد به این حدیث و البته سایر ادله جهاد در اسلام را خشونت بار معرفی می کنند لکن واکاوی سندی این حدیث بیانگر مخدوش بودن آن است. برخی منابع رجالی نشان می دهد در هر یک از طرق این حدیث، افراد ضعیف، متهم به کذب و یا کسانی وجود دارند که درباره آنها توصیفی وارد نشده است. در این مقاله بررسی رجالی بیشتری با نگاه به مبانی شیعی صورت پذیرفته است. همچنین بررسی محتوایی حدیث در قالب عرضه حدیث بر قرآن و سیره پیامبر (ص)و نیز تحلیل واژگان حدیث، حاکی از معنایی متفاوت از فهم رایج آن است. به علاوه توجه به روح حاکم بر آیات قتال در قرآن و دفاع از مظلومان و سرزمین های اسلامی در کنار اولویت صلح و مدارا، مؤلفه های دیگری است که به لحاظ محتوایی حدیث یاد شده را بی اعتبار می کند. همچنین با وجود تواتر حدیث مذکور نزد اهل سنت، در مجامع حدیثی مشهور شیعه ذکری از آن به میان نیامده است و تنها فقها بدان استناد کرده اند.
نقد و بررسی متنی و سندی احادیث باب پنجم کتاب الغیبه نعمانی
حوزه های تخصصی:
کتاب الغیبه نعمانی (متوفی360ق) کهن ترین کتاب روایی در باب \"مهدویت\" در اندیشه های شیعه اثنی عشری است که به دست ما رسیده است. روایات این کتاب در بیست و شش باب، جمع وتدوین شده است. اکنون این سوال مطرح است که احادیث الغیبه نعمانی از لحاظ سند در چه سطحی از اعتبار قرار دارند؟ این مقاله به بررسی متنی و سندی احادیث باب پنجم که پیرامون مدعیان دروغین امامت و قیام هایی که قبل از قیام قائم(ع) رخ می دهد، پرداخته است. از سیزده حدیث نقل شده در این باب، سه حدیث در مورد قیام های قبل از قیام آن حضرت و بقیه احادیث در مورد مدعیان امامت منتصب از سوی خداوند می باشد. در این احادیث، چنین کسانی در ردیف \"کافر\" و \"مشرک\" معرفی شده اند. دربررسی احادیث باب مزبور روشن شد که 9 حدیث، ضعیف و 4 حدیث حَسَن است. به نظر می رسد که نعمانی خواسته است با آوردن احادیث ضعیف، متن احادیث ضعیف را به وسیله یکدیگر و احادیث معتبر در همان موضوع، تقویت کند. سه حدیث از احادیثِ ضعیف مربوط به قیام های قبل از قیام قائم است که از لحاظ متنی مورد مناقشه اند. در تحلیل متنی این احادیث روشن شد که همه قیامهای قبل از قیام قائم(ع) نکوهیده نیستند و قیامهایی که در طول و روند قیام قائم(ع) هستند، مورد تائید امامان معصوم(ع) هستند. مقاله حاضر با روش توصیفی _تحلیلی به بررسی ونقد متنی و سندی این احادیث پرداخته است.
نقد تحلیلی شبهات وارد بر تاریخ قرآن نولدکه پیرامون تحریف به نقصان قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
13 - 39
حوزه های تخصصی:
تحریف، عاملی است که اصالت و اعتبار هر کتاب و کلام معتبری را با آسیب همراه می کند. نسبت تحریف به قرآن مجید، خواسته و یا ناخواسته در همین راستاست. اگر مسئله تحریف ناپذیری قرآن به اثبات نرسد، اعتبار قرآن به چالش کشیده می شود و هرگونه استناد به آن با مشکل اساسی روبه رو می گردد. دسته ای از شبهات مربوط به تحریف، از سوی مستشرقان ازجمله آقای نولدکه آلمانی مطرح شده است.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا کلمات و آیاتی از قرآن حذف و جابجا شده است یا خیر؟ شبهات مربوط به تحریف در این مقال، حدود چهار شبهه است. نولدکه و دیگر مستشرقان، با پیش فرض های نادرست و با استناد به برخی از احادیث ضعیف و گاه جعلی که بیشتر در منابع نامعتبر اهل سنت یافت می شوند و هم چنین برخی احادیث ضعیف که دست آویز غلات شیعه است و عدم درک تناسب و مفهوم برخی آیات قرآن و مطالب مستفاد از برخی منابع روایی، تفسیری و تاریخی، به طرح این آراء مبادرت ورزیده اند. آراء و شبهات آنان، با استفاده از همان منابع و روش ایشان و ایضاح مفهوم حقیقی آیات، روایات و برخی اصطلاحات تخصصی، بررسی و مورد نقد جدی قرار گرفته است.
نقدی بر تقریر سنتی از مفهوم نظری «جعل حدیث»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله جعل، از پدیده ها و آسیب های مورد بحث در تاریخ حدیث و به طورکلی تاریخ اسلام است. نوع نگاه به پدیده جعل در تقریر سنتی از آن، از پیش فرض هایی چون «تلقی بسیط» ، «ماهیت راه حلی» و «عدم تمایز سنت واقعه و محکیه»، در امان نمانده است. واقعیت آن است که شناخت جعل، بدون شناخت ساختاری که جعل در آن واقع می شود؛ امکان ندارد. «انظباط ساختار حدیثی»، مبتنی بر عناصری چون «شمول تاریخی»، «محوریّت سند» و «ماهیت گفتاری-نوشتاری» است. در رویکردی انتقادی به تقریر سنتی و در تبیین ضوابط تحلیل جعل در ساختار حدیثی می توان قواعدی چون «عدم تلازم جعل و نقل شفاهی»، «عدم تلازم ضعف و جعل» ، «تمایز ارزش گذاری از نقل» و «ادعای جعل به عنوان آخرین راه حل» را تقریر کرد. به طورکلی، تلاش برای انتساب یک گزارش تاریخی به «جعل» ، به عنوان اولین راه حلّ و مبتنی بر رویکرد حذفی، قابل قبول نیست.
تأثیر ساختار روایی در تحلیل پدیده «جعل حدیث»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده های مهم در تاریخ حدیث، مسئله جعل است. اگرچه مسئله جعل، ناظر به حدیث مطرح می شود، اما واقعیت عینی جعل مورد ادعا در حدیث، در عمل ناظر به گزارش های تاریخی است. ادعای «جعل حدیث» نیز همواره راه حلّی در تحلیل گزارش های تاریخ حدیثی به شمار می رود. از سویی دیگر مسئله «جعل»، موضوعی مشترک بین محافل بومی و خاورشناسی است. خاورشناسان بر مبنای عدم توجه به ساختار حدیث و با تأکید بر شفاهی بودن بنیاد احادیث، به اصالت جعل متمایل شده اند. سوال این است که چه تفاوتی بین برداشت از جعل در فضاهای بومی و خاورشناسی وجود دارد؟ واقعیت آن است که شناخت جعل، بدون شناخت ساختاری که جعل در آن واقع شده، امکان ندارد. برداشت واقع بینانه، معتقد به جعل در ساختار است و برداشت ساده انگارانه، آن را خارج از ساختار تحلیل می کند. ساختار حدیثی، به طور کلی مبتنی بر ویژگی هایی چون: اختصاص به دوران متقدم، اصالت نقل شفاهی، محوریت سند، تمایز ارزش گذاری از نقل و تمایز سطوح مختلف متن است. توجه به دو مغالطه رایج ساختاری شامل: مغالطه تلازم «جعل» و «نقل شفاهی» و مغالطه تلازم «ضعف» و «جعل» ازآن روست که به این نتیجه برسیم که به طور کلی، تلاش برای انتساب یک گزارش تاریخی به «جعل»، به عنوان اولین و آخرین راه حلّ و مبتنی بر رویکرد حذفی، قابل قبول نیست.
تبیین و ارزیابی قاعده «کلّما ازداد صحهً ازداد وهناً و کلّما ازداد وهناً ازداد صحهً»
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال چهارم ۱۴۰۰ شماره ۴
160-184
از قواعد شناخته شده و پرتکرار در کلمات فقها، که به صورت های مختلف بیان شده است، قاعده «کلّما ازداد صحهً ازداد وهناً، و کلّما ازداد وهناً ازداد صحهً» است. مفاد قاعده در بخش اول این است که هرگاه روایتی دارای سند و دلالت صحیح تر و روشن تری باشد، نقش اعراض اصحاب در تضعیف آن بیشتر است. در بخش دوم گفته می شود روایت هرمقدار ضعیف تر و غیرمعتبرتر باشد، تأثیر عمل اصحاب به آن در حجیتش بیشتر است. با بررسی ادله حجیت این قاعده که شامل ادله حجیت خبر واحد و غیر آن است، مشخص می شود بر اساس برخی ادله، هر دو بخش قاعده حجیت دارند؛ اما بر اساس برخی دیگر، هیچ کدام از دو بخش، حجیت ندارند.