فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۸ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 182
حوزههای تخصصی:
نقش بی بدیل بلوغ اجتماعی که از مبدأ ربوبى و منشأ واحد و روابط میراثى شروع شده و با رشد مسئولیت های فکرى و اخلاقى و همدلی در ایفای به عهد و وحدت هدف و صفات و قوانین ناشى از آن در مسیر تعالی سعادت و کمال، مى تواند با قابلیت استحقاق به سوی حیات طیبه تداوم و استمرار یابد. ظهور دادگر جهانی، مهم ترین رخداد آخرالزمان براى رهایی انسان ها از بیدادگری است که با یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشاظهور یعنی بلوغ اجتماعی، پیوند یافته و تا حد قابل توجهی متأثر از رابطه علّی و معلولی است. بنابراین بررسی آن در زمینه سازی ظهور منجى موعود ضرورت می یابد. در این پژوهش ارزیابی یکی از مؤلفه های مهم بلوغ اجتماعی پیشاظهور از دیدگاه قرآن کریم و روایات با نگرش معرفت شناختی و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، موردتوجه قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی و وقوع ظهور منجى رابطه همبستگی دوسویه و معناداری وجود دارد. بدین سان که رشد یافتگی در آراستن به مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی بطور فزاینده ای موجبات تعجیل فرج را فراهم خواهد ساخت.
Water Breakdown during Photosynthesis and Transpiration in Plants as a Scientific Miracle in the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This current study is an attempt for some scientific insights about the verse 45 of Surah Al-kahf. In this verse, God said, “And present to them the example of the life of this world, like water which we send down from the sky, and the vegetation of the earth mingles with it and [then] it becomes broken, scattered by the winds”. In common interpretations, the pronoun in the statement “it becomes broken, scattered by the wind” has been directed to plants not to water. However, in my new approach to interpreting this verse, the pronoun will refer to water, not plants, which is also linguistically acceptable. The purpose of this paper is to show that, despite the common interpretation of this verse, an alternative interpretation can be provided that is both linguistically and scientifically plausible. The results show that based on this new interpretation, it can be said that in this verse, the comparison of the scenario of life in relation to humans to the scenario of water in relation to plants is in good harmony with scientific findings about what happens for water in the plant. When water enters the plant, it can go through two pathways; transpiration or photosynthesis, in both of which a type of breakdown occurs for water. In the first pathway, i.e. transpiration, hydrogen bonds of water molecules are broken so that water is transformed from liquid to gas. In the second pathway, i.e. photosynthesis, the water molecules are broken into oxygen, protons and electrons. The products resulted (water vapor and oxygen) are scattered by external winds. Protons and electrons contribute to the electrochemical potential driving ATP and NADPH formation, or in another words, they are scattered by internal wind. Therefore, it can be said that referring to the phenomena of water breakdown in the plants and then its dispersion, in the verse, is an accurate expression that is also confirmed by science.
نقش هوش معنوی درمدیریت با تکیه برآیات قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
146 - 161
حوزههای تخصصی:
Providing a Model for Evaluating the Dependency of Comprehension of Qur'an Verses on Cultural Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Some religious modernists believe that correct and scientific comprehension of the Qur’an is merely provided through historical and cultural study of the context of revelation time. Others, on the other hand, advocate that knowing interior and connected evidence suffices for Qur’an comprehension. Further, they say that exterior and unconnected evidence such as cultural and historical studies can have little effect on Qur’an comprehension. These various attitudes made us research them and represent a model to assess the dependency of Qur’an comprehension on cultural and historical conditions of revelation time. The present study examined works of scholars in this field such as Nasr Hamid Abu Zayd, Khorramshahi, and Tabatabaei through a descriptive and analytical method. Then, a model was recommended to evaluate the dependence of understanding of the Qur’an on the cultural and historical conditions of revelation time. The model includes four components: cause of revelation; vocabulary; subject matter; expressions which encompass twelve rules based on the features of verses in each component. Input of the model is one verse and its output is a dependent, independent, or semi-dependent mode.
Methodology of Structural Research in the Qur’ān; Case Study: Surah Nās, Surah Falaq and Surah ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recognition the relationship of the verses inside a surah and structural research of that surah are new approaches that although there were detailed in earlier commentaries, but has been considered so seriously by more recent Qur’ān scholars. According to the science of surah recognition, every surah has a purpose and its own specific main subject, so that the all verses of surah circulate around it thereby the meaningful relationship between its verses are recognised. In this study, according to the method of surah recognition, the conceptive structure of the two Surahs Nās and ʿAṣr and the links and reciprocal interaction between the two surahs Nās and Falaq as a case study are reviewed. Therefore, this research revolves around two axes: Methodology of structural research in the Qur’ān; including topics like: Stages and principles of structural research, thematic units (Rukūʿāt) and gradual revelation of the Qur’ān, linkage and connection between the surahs, thematic axis or basic subject of surahs, difference between structural research and interpretation, and at the end of this paper, the meaning and structural cognition of the two Surahs Nās and ʿAṣr are discussed. Based on this research, the exact semantic connection between Surah Nās and Falaq was extracted, and then Surah ʿAṣr was conceptualized using the method of pondering (tadabbur); and as a result, it was concluded that Surah ʿAṣr, despite its small volume, is the most comprehensive and complete Surah of the Qur’an, which contains heavenly and life-giving Quranic teachings
چگونگی شکل گیری معنا در سوره نازعات از منظر نظریه ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۵۵
151 - 179
حوزههای تخصصی:
نقد متون بر اساس نظریه ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچک ترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگ ترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریه هایی در باره قرآن که متنی به غایت ادبی است، مفاهیم بلند آن را هر چه روشن تر می نماید. این مقاله می کوشد نظم موجود در سوره نازعات را با توجه به نظریه ساختارگرا، در سطوح مختلف صوتی و واژگانی و نحوی و بلاغی، به قدر وسع نمایان سازد. با این هدف، سؤال پژوهش این است که متن سوره نازعات در قالب چه ساختار زبانی بیان شده و مفاهیم برآمده از آن در چه ساختاری ارائه شده است؟ روش تحقیق روشی توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا نظریه ساختارگرا توضیح داده می شود و سپس مقاطع مختلف سوره، با توجه به این نظریه تبیین می گردد و در نهایت نتیجه تحقیق می آید. یافته ها حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی سوره نازعات در جهت انسجام کامل نسبت به موضوع سوره، یعنی حقیقت آخرت و وقایع هول انگیز آن است. مقاطع کوتاه و کوبنده ابتدایی با القای خوف و هراس از قیامت منطبق است و مقاطع بلند و ملایم انتهایی، با محتوای سازنده آن، یعنی سرانجام مؤمن و کافر، هماهنگ است. این هماهنگی و نظم در سطوح دیگر کلام، مانند سطح آوایی، واژگانی و نحوی و بلاغی نیز به چشم خورده و تأثیرگذاری آیات را دوچندان کرده است.
بررسی تطبیقی «اعتراف به ظلم» در لسان پیامبران در قرآن کریم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
119 - 147
حوزههای تخصصی:
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس(ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
Prophetic Miracles from the Supernatural to Natural Events: Between Modernist and Ahmadiyya Interpretations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines the beliefs of modern Muslims regarding miracles and supernatural claims. It looks at how modern Muslims have had to interpret most of the miracles mentioned in the Qur’an metaphorically or naturally in order to avoid accusations of error. It also examines the views of Muhammad Asad, who argued that the stories of miracles adopted traditional myths as a site for teaching morals. The article further explores the interpretations of naturalists, who interpret miracles in ways that do not contradict empirical observations of naturalism. Finally, it examines the influence of European and Christian ideas on modernist Muslims, and the silence of modernist commentators on the similarity in their ideas with some Christians who wrote a few generations before them. The conclusion is that modern Muslims have had to interpret miracles in ways that do not contradict empirical observations of naturalism, and that there is no tangible evidence that modernist Muslims have been influenced by the ideas of Europeans or earlier Christians.
بررسی زیبایی شناسی سوره های «مزَّمِّل» و «مدَّثِّر» در پرتو نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
68 - 82
حوزههای تخصصی:
نقد فرمالیستی به عنوان برجسته ترین حوزه های نقدی قرن بیستم یکی از روش های جدید نقدی می باشد که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری آن است. این نوشتار براساس مکتب فرمالیسم در پی بررسی میزان ادبیّت سوره های مزَّمِّل و مدثِّر است و از نظرگاه اصول آن نقد، در پی کشف زیبایی های سوره های یاد شده است و سعی دارد دیدی واضحتر نسبت به شگفتی های ظاهری اثر و تأثیر آ ن ها در انتقال معنا به مخاطب ارایه دهد. اهمیّت جُستار حاضر تلاش برای به اثبات رساندن این مهمّ است که متون دینی و به طور ویژه سوره های مزَّمِّل و مدثِّر هرچند به دنبال مفاهیمی خاصّ می باشند؛ ولی بر اساس مکتب فرمالیسم از زیبایی های ادبی تهی نیستند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اصول و مبانی مکتب صورت گرایی، به بررسی فُرم و محتوای سوره های مزِّمِّل و مدَّثِّر پرداخته و با هدف کشف مؤلّفه های فرمال وتبیین میزان انسجام و هماهنگی فُرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر گذاری بر مخاطب در دو سوره نگاشته شده. ویژگی های بارز فرمالیستی در دو سوره قاعده افزایی، قاعده کاهی معنایی، بدیع معنوی هستند. نتایج نشان می دهد واج ها، هجاها، صامت و مصوت ها، کابردهای تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره، توازن آوایی و واژگانی، دخالت دادن گونه های متفاوت آشنایی زدایی ادبی، در پیوند با هم، هارمونی و نظمی بسیار شگفتی را ایجاد کرده اند وبا فضای دو سوره که انذار مشرکان و بیان هولناکی صحنه های قیامت است همسو و هماهنگ است.
تحلیل قرآنی و روایی علّت تشریع سهم «تألیف قلوب» در اسلام
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
148 - 182
حوزههای تخصصی:
بنابر آیه۶۰ سوره توبه یکی از مصارف زکات «تألیف قلوب» است. از روایات و سیره معصومین(ع) استفاده می شود که مهم ترین کارکرد و تأثیر این مورد از مصرف زکات، متمایل کردن دل ها به سوی اسلام و تثبیت مسلمانان ضعیف العقیده است. همین امر سبب شده تا برخی معاندان درصدد عیب جویی و شبهه افکنی برآمده و این سهم را نوعی تطمیع مالی و رشوه برای خریدن ایمان به شمار آورند و علت تشریع سهم «تألیف قلوب» را ناتوانی پیامبر(ص) از ارائه ادله متقن و براهین منطقی معرفی کنند. مقالاتی که درباره سهم «تألیف قلوب» نوشته شده است، هیچ یک به تحلیل علّت تشریع سهم تألیف قلوب در اسلام نپرداخته اند و بیشتر به مسائل متداول فقهی و برخی موضوعات سیاسی توجه نموده اند؛ بر این اساس، ضرورت بحث و پاسخ به این شبهه به طور کامل روشن می شود. در این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و بهره گیری از آیات، روایات و دیدگاه های مفسران مشهور به تحلیل و پاسخ به این شبهه پرداخته شده است. وجه تمایز این مقاله از دیگر مقالاتی که درباره سهم «تألیف قلوب» نوشته شده، در پرداختن به نقد و پاسخ به شبهه یادشده است و نتیجه اینکه پرداخت این سهم نوعی زمینه سازی برای شنیدن پیام اسلام براساس حب فطری بشر به مال می باشد.
مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) در قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
41 - 73
حوزههای تخصصی:
حضرت ابراهیم (ع) برای هدایت قوم خود با ارزیابی محیط با سه محور: شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و راهبردهای نیل به وضع مطلوب، برنامه ریزی راهبردی خود را تشکیل داده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش میان رشته ای، مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت ابراهیم (ع) با شناخت وضع موجود قوم خویش، وضع مطلوب را ترسیم و راهبردهای نیل به آن را ترسیم نموده است. بدین جهت آن حضرت برای نیل به وضع مطلوب، اقدام به طرح و ارائه ی راهبردهای گوناگونی همچون: بیان شجاعانه عقاید و رسالت توحیدی، استقامت در راه هدف، سرزنش انتخاب خطای قوم، بیان ارزش های خود در راه هدف، بیان نقاط قوت سازمانی خود، شناسایی و اعلام نقاط ضعف، برائت لفظی و عملی از شرک، رعایت تفاوت های فردی و گروهی، اخلاق، محبت و احترام به مخاطب، طرح پرسش و پاسخ برای رسیدن به اهداف، هجرت در راه هدف، بهره وری سازمان از راه دعا، امنیت خواهی شهر، تأمین روزی اعضای سازمان، آموزش ضمن خدمت، سازمان یادگیرنده، رهبر برای آینده، سهیم دانستن اعضای سازمان در دریافت مزایا، ادامه حیات در یک سازمان و تمدن سازی کرده است. برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) امتیازات انسانی، سازمانی و محیطی دارد که نسبت به برنامه ریزی راهبردی دانش مدیریتی از برجستگی های ویژه ای همچون: برتری علمی در هدایت قوم، عدم تخطی از خط خداوند، توجه به تمام نیازهای کارگزاران، معرفی موفقین و هدایت یافتگان، یادآوری موهبت های مادی و معنوی سازمان و لزوم قدردانی از آن ها، برخورداری از برهان در مناظرات، پیش قدمی نسبت به سایر اعضای سازمان در اجرای عملیات و دادن اطلاعات صحیح به مخاطب برخوردار می باشد.
چالش چندهمسری در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از آیه نساء/3 با تأکید بر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
65 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین آیات قرآن کریم که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، آیه شریفه نساء/3 است که بر مبنای آن، مردان اجازه یافته اند که مشروط به رعایت عدالت، تا چهار زن را به همسری بگیرند. در حالی که مفسرانِ سده های متقدم و میانه ی هجری به یادکرد از حکم شرع مبنی بر جواز چندهمسری بسنده کرده و همتشان را مصروفِ پاره ای از مباحث زبانی- ادبی در پیرامونِ آیه شریفه ساخته اند، با گذار به دوره معاصر و پیداییِ مجموعه ای از پرسش ها و شبهات نوظهور عصری، نسلی جدید از مفسران را شاهدیم که با فاصله گرفتن از سنت های تفسیری، به ارائه خوانش هایی توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائاتِ زمانه روی آورده اند. در این پژوهش تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن، تغییرِ رویه یِ مفسران در مواجهه با آیه شریفه نساء/3 در انتقال به دوره معاصر تحلیل شود. این مطالعه نشان می دهد در حالی که عبده، طباطبایی و فضل الله از اصلِ تشریعِ تعدد زوجات در دین مبین اسلام جانب داری می کنند، شیخ محمد عبده با اثرپذیری از تفکرات نواعتزالی، از تداومِ عمل به آن در مصرِ معاصر نهی می نماید تا تفسیری سازوارتر با انتظارات و علایق مخاطبانِ دوره مدرن ارائه کرده باشد.
رویکرد فقه الحدیثی علامه طباطبایی& نسبت به روایات الکافی در تفسیر المیزان
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
96 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم تفسیر المیزان، بررسی فقه الحدیثی روایات منقول از منابع فریقین است که علامه در خلال این مباحث، دیدگاه های حدیثی و فقه الحدیثی خود را بیان کرده است. هدف از نوشتار حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده، بررسی رویکرد فقه الحدیثی مؤلف المیزان نسبت به روایات الکافی کلینی می باشد. علامه برای ارزیابی روایات این کتاب مؤلفه های فقه الحدیثی متعددی به ویژه عرضه روایات بر قرآن و روایات صحیح، سنجش احادیث با عقل، در نظرگرفتن معیار تاریخ و.... را به کار گرفته و با این مبانی در موارد متعددی به تأیید و بهره گیری از روایات کافی، شرح و تفسیر احادیث آن کتاب، کشف و بیان مقصود معصومین^، تشخیص روایات تفسیری از غیر آن، رفع تعارض و دفع شبهه از بیانات معصومان×، نقد روایات کافی و.... پرداخته است. مهم ترین معیار نویسنده المیزان در فهم و نقد روایات، ملاک عرضه روایات بر قرآن می باشد که برگرفته از مبانی خاص روش تفسیری وی در المیزان بوده و به همین دلیل بیشتر بررسی های فقه الحدیثی خود را براساس این معیار انجام داده است.
نقد و بررسی تعامل فریقین با روایات فضایل سُوَر بر اساس قاعده تسامح در ادلّه سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
121 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد پربسامد در عرصه های گوناگون فقه استدلالی فریقین، قاعده ای است که در میان شیعه با نام «تسامح در ادلّه سنن»، و در عامه به «تساهل در اسانید» شهره است. باورمندان به کاربست عام این قاعده، آن را به دلایلی چون اجماع، شهرت عملی، حکم عقل و دسته ای از روایات با نام «اخبار مَن بَلَغ» استوار کرده اند. فهم اخبار پیش گفته و گستره کاربست این قاعده، سبب کشاکش نظرات دانشوران شده است. یکی از حوزه های کاربست قاعده تسامح، روایات دربردارنده فضایل سوره های قرآن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی اکتشافی و بهره از منابع کتابخانه ای، به تبیین گونه های مواجهه با این اخبار بر اساس قاعده تسامح پرداخته و در پی یافتن رهیافتی متناسب درباره اخبار فضایل سُوَر است. در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پی رنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است. بر اساس این رهیافت، بهره برداری از اخبار ضعیفِ دربردارنده فضایل سُوَر، با در نظر داشتن سه شرط و نیز باور نداشتن به عدم انتساب این اخبار به شرع روا خواهد بود.
The spectrum of consciousness in the world(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, we try to show, based on scientific evidence, that assigning consciousness to humans and calling the "world without humans" meaningless does not seem like a comprehensive approach. The intellectual foundation of this attitude is based on a kind of "spectral approach" in examining the phenomena of the world. To explain this attitude, we refer to evidence of scientific findings to show that our lack of understanding of the consciousness of other beings does not mean the lack of intelligence in them. We also show that many phenomena in this world are spectral. Then, based on the verses of the Qur'an and the concept of the dignity of beings from the perspective of Islamic philosophy, we conclude that other creatures also have a hierarchy of intelligence that we describe here as "the spectrum of consciousness".
کاوشی در مفهوم آسیب شناسی تربیت اخلاقی انسان در سوره ماعون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
زندگی در عصر حاضر با چالش ها و بحران های عمیق اخلاقی، تربیتی و اجتماعی انسان همراه است. از این رو پژوهش حاضر با هدف کاوشی در جهت مفهوم آسیب شناسی تربیت اخلاقی انسان در سوره ماعون صورت گرفت. در همین راستا روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع تحلیل محتوای کیفی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، فیش برداری و تهیه فرم بر اساس آیات قرآن کریم و نیز اسناد و مدارک معتبر مرتبط با موضوع می باشد. یافته ها بر اساس نمودار درختی سوره ماعون در قالب سه نوع آسیب (عدم توجه به ایتام، سهل انگاری در نماز و ریا) قابل دسته بندی بود. یافته های تحلیل نشان داد بر اساس مضامین این سوره سه نوع آسیب شامل: آسیب ریا، سهل انگاری در نماز و عدم توجه به ایتام شناسایی و دسته بندی شد. درنتیجه به دلیل اهمیت تربیت اخلاقی انسان راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از آسیب ها مشخص شد.
درآمدی تحلیلی بر نزول و تنزیل ادبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزول یا تنزّل قرآن کریم در وجوه مختلف زبانی، ادبی و روشی صورت گرفته است. در مقاله حاضر، با روشی توصیفی، تحلیلی و هرمنوتیکی کوشش شده که به ابعاد نظری و معانی مختلف نزول یا تنزیل ادبی قرآن پرداخته شود، و روش ها، عوامل مختلف این امر بازنمایی و اختصاراً تحلیل شود. نسبت ها، شباهت ها و تفاوت های زبان و ادبیات با زبان و ادبیات قرآن از مقدمات مقال است، و اهمّ اختلافات از حیث اهداف و انگیزه های هریک معرفی شده است. در بخش دوم، معانی و ابعاد متعدد نزول یا تنزیل ادبی قرآن، و برخی روش ها و دسته بندی های قابل ذکر در خصوص انواع و شیوه های تنزّل قرآن معرفی شده که در ساحت زبان و ادبیات قابل استنباط است. درنهایت با ذکر عوامل مختلف تنزیل ادبی قرآن، و با تأکید بر عوامل معطوف به خواننده، تأکید و تبیین شده است که چگونه توجه به مجموعه این نسبت ها و تفاوت ها، و معانی و ابعاد می تواند مخاطب را از قبول فرضیات اشتباه باز دارد و راه انتقاد بر آن فرضیات را بازگشایی کند.
Reinterpretation of “the Darkness of the Three” in Verse 6 of Surah al-Zumar, in Light of the Components of the Scientific Miracle of the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the phrases that has been considered by most commentators with the approach of empirical science is “the darkness of the three (the three veils of darkness)” in the verse (Q.39:6). They have interpreted this combination as the three darknesses of the abdomen, uterus and amnion-chorion. A view has also been put forward by contemporaries, which considers it as the spaces between the abdomen and uterus, the flesh of the uterus and the amnion, the amnion and the fetus, and has considered such an interpretation as an example of the scientific miracle of the Qur’an. In the meantime, another approach can be taken and based on the descriptive-analytical method and with the focus on the interdisciplinary approach, what is the “darkness of the three” is examined. Accordingly, by relying on the symbol of “complete and dense indifference and shapelessness before creation” for “darkness of the three,” this phrase can be considered as the platform for the formation of protein structures (based on genetic information contained in DNA codes), which are the cornerstone of the structure and biological processes of living organisms (without the production of proteins, no biological processes will be formed and no cells and organs will be made). It should be borne in mind that this interpretive possibility is also compatible with the components of the scientific miracle of the Qur’an.
An Explanation for Omitting and Writing Alif in Some Words of the Qurʼan Based on the Ancient Manuscripts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the orthography of the Qurʼan shows that the letter alif was omitted in some words, while it was not omitted in similar words. Scholars have offered various reasons for eliminating alif since the early centuries. Some of them regarded the way of writing the Qurʼan as sacred or proposed ideological explanations for it. However studying these justifications shows that they are not subject to scientific linguistic rules and are mostly personal opinions. Because based on the ancient manuscripts of the Qurʼan, we can find many contradictions for the proposed reasons, which shows that they are not general and true in many cases. Using the reasons presented in the books of Qurʼanic sciences and some interpretations of the Qurʼan and comparing them with the orthography in the manuscripts, this study shows that the orthography of the Qurʼan, especially in the case of writing alif, is a linguistic and scribal phenomenon subjected by some factors that developed the Arabic script in its early stages.
Rethinking the word faraḍa: An Inquiry to the Earliest Commentaries and Its contextual relevance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
201 - 212
حوزههای تخصصی:
Some exegetic comments narrated from early scholars do not relate neither to the Quranic context, nor to lexicographical and linguistic evidences. As a case, such irrelevance can be observed for the verb faraḍa in the verse (Q.24:1), as well as the verse (Q.28:85). Regarding methodology, this research used both traditional lexicographical and linguistic etymological inquiries. The result of the research is the fact that both verses are speaking of the philosophy of the Quranic surahs being revealed gradually in separate parts appropriate to social occasions and the challenges in prophetic era.