فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو، با مروری بر رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزش ها، برداشت تفسیر المیزان را بررسی می کنیم. در قلمرو تعلیم و تربیت ارزش ها، خود ارزش ها هستند که متعلَق بی واسطة تعلیم و تربیت واقع می شوند. کم نیستند مواردی که قرآن و روایات به طور مستقیم ارزش ها را محور گفت وگو قرار داده و دربارة خود ارزش ها داوری کرده اند. «حق و باطل»، «لباس التقوی»، «صلات»، «جهاد»، «ایمان»، «شرک»، «کلمة طیبه»، «کلمة خبیثه»، «مکارم الاخلاق»، «عدل» و «محاسن کلامنا» نمونه هایی از این سنخ ارزش گذاری ها در گفتمان قرآن و روایات به شمار می روند. بر اساس این گرایش، در این پژوهش و با روش توصیفی تحلیلی استنادی، به بررسی رویکردهایی می پردازیم که قرآن، از منظر علامه طباطبایی، در راستای ارزش ها در پیش گرفته است.
عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبراکرم(ص)و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
تبعیّت و اطاعت بی چون و چرا از پیامبر اکرم(ص)، امری شرعی و عقلی می باشد، چون اگر بنا باشد که هر کس طبق سلیقة خویش عمل نماید و هر جا که سخنان پیامبر(ص) موافق امیال نفسانی و دنیایی وی بود، طبق آن عمل کند و اگر در مواردی که کلام رسول اکرم(ص)، وفق مرادش نبود، بدان توجّه ننماید و در پی مخالفت برآید، بی شک چنین کسی پیرو شریعت مقدّس اسلام نباشد، گرچه به ظاهر خود را مؤمن قلمداد نماید. در واقع، چنین انسانی منافق یا جاهل به حقیقت دین می باشد که در هر دو صورت، خارج از زمرة مؤمنان است. جاهل را باید متنبّه نمود و از فتنه گری منافق باید دوری جست و در صورت امکان، باید او را به مؤمنان معرّفی کرد و آگاهی داد. این جستار در پی آنست که به اختصار و با استناد به آیات و روایات، وجوب اطاعت پیامبر اکرم(ص) و دیگر معصومان، علیهم السّلام، و حرمت مخالفت با اقوال و اعمال آن حضرات را در حدود یک مقاله بیان نماید و آثار و عواقب آزار و مخالفت با آنان را به رشتة تحریر کشد.
معناشناسی احسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی به مطالعة معنا می پردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم می پردازد. از همنشین های احسان به واژه های «تقوا»، «معروف» و «عدل» و از جانشین های احسان به واژه های «عمل صالح»، «بِر»، «خیر»، «فضل»، «انفاق»، «صدقه»، «زکات» و از واژه های مقابل احسان به «ظلم» و «اسائه» توجّه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط، به معنای واقعی احسان دست می یابیم. احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایسته اش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در راستای شادی دیگران، تکامل نفس و تقرّب به خدا انجام می دهد.
ماهیت حکمیت (در دعاوی خانواده) در آیه 35 سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به طور معمول در روابط میان زن و شوهر اختلافاتی بروز می کند که می تواند به متارکه منجر شود. قرآن کریم از این اختلاف به «شقاق» تعبیر کرده است و تعیین دو حَکَم از خویشان زن و شوهر برای رفع آن را توصیه نموده است. در خصوص ماهیت حکمیت از نظر فقهی نظریاتی مطرح شده است؛ فقهای عظام عمدتاً آن را «تحکیم» شمرده، بعضی نیز آن را «توکیل» نامیده اند. این مقاله ضمن بررسی و ارزیابی این دو نظر، نظر سومی را با عنوان «کارشناسی» مورد بررسی قرار می دهد.
کیفیت توزین اعمال در قیامت در منابع تفسیری فریقین بر اساس آیه 47 انبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از آیات قرآن کریم از جمله آیه 47 انبیاء بیانگر کیفیت و نحوه سنجش اعمال در روز قیامت است. درباره چگونگی محاسبه اعمال و دامنه افراد حاضر در قیامت سوال های متعددی وجود دارد. این مقاله بر آن است تا با ارائه آراء مفسران و قرآن پژوهان فریقین و مقایسه دیدگاه های آنها درباره «وسیله توزین اعمال»، «انسان هایی که اعمالشان مورد محاسبه و توزین قرار می گیرند» و «علت توزین اعمال از سوی خداوند» بپردازد. سنجش اعمال در قیامت حتمی است و اعمال خوب مورد توزین واقع می شوند و خداوند با قرار دادن موازین بسیار مبتنی بر عدل، محاسبه الهی دقیقی را به منظور تحقق عدالت و پاداش به نیکوکاران انجام می دهد. آنچه به عنوان میزان در قرآن و روایات آمده، مقصود سنگینی ثواب عمل و ارزشمندی آثار عمل صالح است که به حق قضاوت شده و عادلانه محاسبه می گردد و به کسی ظلم نمی شود. همچنین عمل کافران به خاطر بی ارزش بودن و بی وزنی مورد سنجش قرار نمی گیرد.
عناصر مشروعیت حاکمیت از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در فلسفه سیاسی اسلام، مؤلفه های مشروعیت حاکمیت است. مراد از «مشروعیت» در این نوشتار، توجیه عقلانی «اعمال سلطه و اطاعت»، و مراد از مؤلفه های آن عناصری است که به موجب آن، حاکم یا حاکمان یک جامعه از حق صدور فرمان و اطاعت برخوردار می شوند. با توجه به اینکه حاکمیت الهی در دو حوزه تکوین و تشریع در سراسر قرآن تبیین شده است، در این پژوهش، به روش تفسیر موضوعی به واکاوی این موضوع در آیات قرآن اقدام شده و عناصری همچون «برتری ذاتی»، «سلطه و مالکیت حقیقی»، «علم خطاناپذیر»، و «حق تصرف در قلمرو حکومت»، که ازجمله مؤلفه های حق حاکمیت در نگاه قرآن است، بررسی شده است.
الدراسة الصوتیة فی لغة القرآن ودلالتها فی الآیات الفقهیة (آیات الحجاب نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الصوت اللغوی هو البنیة اللغویة الصغری المکونة للکلمات والتراکیب والآیات، إلی جانب ذلک فهو عنصر أساس فی الإعجاز القرآنی. والأصوات اللغویة تدرس بشکل عام من جانبین: جانب الأصوات المجردة التی یُرکّز فیها على صفات الأصوات ومخارجها، وجانب الأصوات المتَشکَّلة ویُرکز فیها على المقاطع والفواصل والتنغیم وغیرها. الدراسة الصوتیة فی الآیات الفقهیة ذات أهمیة کثیرة بینما نشاهد أن المفسرین یعتنون بالجهة المعجمیة والدلالیة فیها لأجل استنباط الأحکام الشرعیة فقط ویغفلون عن الجهات الأخری منها الجهة الصوتیة. لهذا یهدف المقال هذا دراسة صوتیة لآیات الحجاب بمنهج وصفی تحلیلی وإحصائی حیث نلاحظ أنّ موسیقی هذه الآیات تتناسب مع مضمونها. فالموسیقی لاتتنافی مع قوة بیان الأحکام، فعلینا أن نعتنی بالموسیقی کمقوم أساسی للبیان حیثما لکل مقال موسیقی خاص له والإیقاع المنسجم بالمضمون یسبب تاثیراً أکثر فی المتلقین. نتائج البحث تدل علی الأمور التالیة: جاءت الجمل حسب مضمونها بالموسیقی المختلفة، ففی مواقع الشدة والقوة تُستفاد من الأصوات المجهورة والشدیدة والمنفجرة، وفی مواقع الحیاء والهدوء تُستفاد من الأصوات المهموسة، وفی مواضع الأکثر اقتراباً الی المخاطب تُستعمل الأصوات الصفیریة، وعند إطالة الکلام وامتداده تغلب المقاطع المتوسطة وعند التکلم حول موضوع یرتبط بالحیاء ترجح المقاطع القصیرة.
سلامت معنوى از منظر قرآن و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال ها پیش، اندیشمندان، به ویژه اندیشمندان مسلمان، به طرح موضوع معنویت در امر مهم سلامت پرداخته اند. امروزه نیز دانشمندان دریافته اند که سلامتى بدون معنویت داراى کمبودى اساسى است. هدف اصلى این پژوهش، شناسایى مؤلفه هاى سلامت معنوى در آموزه هاى دین مبین اسلام است که با روش توصیفى تحلیلى و با مراجعه به دو منبع ارزشمند قرآن کریم و صحیفه سجادیه به استخراج این مؤلفه ها پرداخته مى شود. یافته هاى تحقیق نشان مى دهند که دین مبین اسلام در ارتقاى سلامتى پیروان خود نقش اساسى داشته و رابطه محکمى بین ایمان و سلامت روانى وجود دارد. خاستگاه سلامت معنوى در فرهنگ اسلامى، حقیقت قلب یا همان روح و نفس است که در کنار جسم قرار دارد و در عین حال، داراى شخصیتى مستقل است. مؤلفه هاى سلامت معنوى در قرآن و صحیفه سجادیه نیز عبارتند از مؤلفه هاى معرفتى، هیجانى، عملى و بازدهى.
شیخ مرتضی انصاری (ره) و ظواهر قرآن مبانی، شرایط حجیت و گستره استناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، مبانی، شرایط حجیت ظواهر قرآن و گستره استناد به آن در نظریه اصولی شیخ مرتضی انصاری (ره) است. این تحقیق به روش تحلیلی - انتقادی نظریه شیخ را تقریر و ارزیابی می کند. ایشان ضمن پذیرش حجیت ظواهر قرآن در مبانی اصولی خود، از آن در استنباط احکام شرعی از گزاره های قرآنی و روایی و نقد فتاوای فقیهان به ویژه اخباریان بهره برده است. عرفی بودن معنای ظاهری، عدم مخالفت معنای ظاهری آیه با نص قرآنی یا روایی و فحص از وجود قراین، سه شرط اساسی اعتبار ظواهر قرآنی در نظریه اصولی شیخ انصاری (ره) محسوب می شود. وی دیدگاه اخباریان در عدم حجیت ظواهر قرآنی را با استناد به ادله عقلی و نقلی ابطال کرده است. استناد به ظواهر قرآنی در میراث فقهی شیخ انصاری گستره وسیعی دارد و نمونه های متنوعی از استناد به آن در ابواب مختلف فقه چون طهارت، صلات, حج، مکاسب، ارث، تقلید و غیره، در آثار وی به چشم می خورد. نتیجه ارزیابی نظریه شیخ انصاری نشان داد که مبانی و ادله وی ابهامات و پرسش هایی دارد و نیازمند تقریر مجدد و تکمیل است.
هویّت بخشیِ دین به انسان از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری هویّت هر فرد مرهون دو عنصر کلیدی شناختن خود و داشتن هدفی مشخّص است، که دو محورِ تحقیق در عرصه معرفت شناختی و غایت شناختی را بر انسان لازم می سازد. علامه جوادی آملی، ضمن ارائه تعریفی جامع از انسان بر مبنای دین به «حیّ متالّه»، به هویّت بخشیِ دین به انسان هم در عرصه معرفت شناختی به لحاظ شناختِ خود و هم در عرصه غایت شناختی پایبند است: در عرصه معرفتی، همان گونه که انسان در هستیِ خود فقر محض بوده، به لحاظ معرفتی نیز عین فقر است و بدون تعریف شدن از سوی خداوند سبحان ممکن نیست خود را بشناسد و هویّت خود را دریابد. در عرصه غایت شناختی نیز، حرکت انسان به سوی مظهریّت اسماء حسنای حق بوده و انسانیّت انسان یا هویّتِ او در پایان این سیر جوهری مشخّص می شود. این دو عرصه نشان خواهد داد که تنها فردی از انسانیّت و هویّت حقیقیِ انسانی برخوردار خواهد بود که به لحاظ اعتقادی دین درست و حق را برگزیده باشد و به لحاظ اعمال و اخلاق بر مبنای رفتارهای صحیح دینی عمل کند.
این مقاله در دو محورِ عمده خودشناسی و غایتمندی و با تمرکز به آثار علّامه جوادی آملی نقش دین در هویّت بخشی به انسان را تبیین نموده است. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی و تبیینی است.
اثر بخشی نماز بر آرامش روان از دیدگاه قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نیازهای بشر دست یافتن به آرامش روحی و روانی است و بسیاری از اقدامات و کارهایی که انجام می دهد برای پاسخ به این نیاز است. مسأله ای که همیشه برای آدمی به عنوان دغدغه مطرح بوده این است که راه رسیدن به آرامش واقعی روح و روان در چه چیز یا چیزهایی است؟ پرسشی که در متون دینی ما به روشنی بدان پاسخ داده شده و آن این که آرامش واقعی تنها با یاد خداوند میسر است و بالاترین مرتبه یاد خداوند با نماز حاصل می شود. مسأله ای که این مقاله در صدد پاسخ به آن است این که از نگاه قرآن کریم چگونه با نماز می توان آرامش یافت؟ و با چه اسلوب و روشی این مهم حاصل خواهد شد؟ روش تحقیق در این نوشته شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
واکاوی اصطلاح «سَبْعَ طَرائِق» در آیه هفدهم سوره مؤمنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «سَبْعَ طَرائِق» در آیه 17 مؤمنون که فقط یک بار در قرآن به کار رفته است عموماً به «سَبْعَ سَماوات» یا «هفت راه بالای سر» تفسیر شده که زمینه ساز ظهور شبهاتی شده است. توجه حصرگرایانه به یک معنا و غفلت از دیگر معانی کلمات این ترکیب و عدم توجه به سیاق آیه و واژگانِ همنشین، احتمالاً منشأ چنین دیدگاهی است. نظر به اینکه واژگان «سَبْع، طَرائِق و فَوْق» به ترتیب به معانی دیگری چون «تکثیر و مبالغه» و «اصناف و شیوه ها» و «فوقیت مکانتی و فزونی» استعمال شده اند، با توجه به این معانی و سیاق آیات قبل و بعد، دو احتمال قابل ارائه است؛ یکی اینکه مراد از «سَبْعَ طَرائِق» هفت طریقه وجودی در طی خلقت انسان و تکمیل آفرینش او باشد. دیگر آنکه فراتر از خلقت انسان، آفرینش دیگر اصناف و گروه های فراوان از موجودات عالم، اراده شده باشد. قبول هریک از دو نظر، ترادف «سَبْعَ طَرائِق» با «سَبْعَ سَماوات» را نفی می نماید. از این رو، لازمه فهم دقیق و صحیح واژه ها و جمله های قرآنی، توجه به همه وجوه معنایی کلمات در یک ترکیب، واژگان همنشین و بافت کلام است.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
کارکردشناسی ساختار تکرار در تصویرپردازی های قرآن (مطالعه موردی داستان حضرت موسی(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال مفاهیم و حقایق والا و قدسی را در قالب متن قرآن کریم بر پیامبر اسلام(ص) وحی نموده است. در طی این فرایند جهت بهره مندی وهدایت بشریت، بخشی از این مفاهیم در قالب داستانهای پیامبران بیان شده است. تصویرپردازی ها و جنبه های هنری و زیبا شناختی گنجانده شده در این داستان ها چنان است که عقل و روان هر شنونده و خواننده ای را مجذوب خود می سازد.
بررسی قصه های قرآنی از جمله داستان حضرت موسی(ع) که در این تحقیق بطور اخص بدان پرداخته می شود، ما را با ابعادی از تصویرپردازی قرآن آشنا می سازد. به طوری که قرآن کریم شیوه های مختلفی را در تصویرسازی خود به کار بسته است، از جمله ساختار تکرار، که در آن وجود تراکیب یا عبارات به ظاهر یکسان یا متشابه، در نگاه نخست ممکن است این ذهنیت در خواننده ایجاد شود که این گزاره ها بی هیچ تفاوت معنایی در سوره های مختلف تکرار شده اند. حال آنکه بررسی دقیق اینگونه ساختارها ما را به تفاوتهای دقیق و لطیفی میان آنها رهنمون می سازد و نشان می دهد این گزاره ها در سوره های مختلف، هرچند در کلیت امر مشترک می باشند اما هریک نسبت به دیگری مفهوم و دلالت خاص خود را نیز دارد، به طوری که در حقیقت هر گزاره به زمانی خاص و حادثه ای مشخص و بخشی از کل داستان اشاره دارد. به طوریکه از کنار هم گذاشتن مجموع این آیات و گزاره ها می توان به تصویری کامل و دقیق از داستان های پیامبران از جمله داستان حضرت موسی (ع) در قرآن دست یافت.
تبیین واژه مضارّ (در باب ارث) در آیه 12 سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم (مُضارّ) اختصاص دارد که در آیه دوازده سوره نساء آمده است. هنگام مراجعه به پژوهش های موجود، تضارب آرای شدیدی در تفسیر این مقطع از آیه را علاوه بر ضعف مستندات مرتبط با آنها شاهدیم. همچنین، این پژوهش ها به بررسی همه زوایای این آیه نپرداخته اند؛ همچون تشخیص مفهوم و مصداق مضارّه،تکلیفی یا وضعی بودن نفی مضارّه و اینکه آیا مضارّه منفی فقط متعلق به وصیت می باشد یا دَین را نیز دربرمی گیرد؟ و در نهایت آیا این امر فقط به این مقطع از آیه منحصر است یا دربرگیرنده همه موارد ارث است؟
تمثیل های جامعه شناسانه در نصوص اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از مسایل إلاهیات اجتماعی با عنوان تمثیل های جامعه شناسانه پرداخته است. إلاهیات اجتماعی به رشته ای اطلاق می شود که تلاش می کند تا نقطه نظرات و دیدگاه های رهبران دینی (خداوند، پیامبران و امامان) در زمینه حیات اجتماعی انسان و مسایل و لوازم و عوارض ذاتی و عرضی مرتبط با آن را از طریق پژوهش در متون دینی روشن سازد.
این قبیل پژوهش ها به غایت ضروری و با اهمیّت اند زیرا دیدگاه رهبران دینی برای بهبود زندگی جمعی مان را به ما می آموزند و تکمله ای بر پژوهش های فلسفی (فلسفه اجتماع) و پژوهش های تجربی (جامعه شناسی) محسوب می شوند. این پژوهش ها در عین حال می توانند، گامی در مسیر دستیابی به نظریه اجتماعی اسلامی در نظر گرفته شوند.
تحقیق در مسئله تمثیل های جامعه شناختی در متون دینی کاری نو و بی سابقه است. در این تحقیق، سه دسته از تمثیل ها در قالب تمثیل های اندام واره ای، تمثیل های مکانیکی و تمثیل های میدانی، استخراج و شرح داده شده اند. اگرچه این تمثیل ها، در متون اسلامی متعدّدی موجود بوده اند، ولی هیچگاه با رویکردی جمعی و جامعه شناسانه مورد بررسی قرار نگرفته اند. نوآوری مقاله حاضر نیز در همین نگرش جامعه شناسانه به این متون و شرح و توضیح آنها می باشد. این تحقیق و نظایر آن، پای متون اجتماعی اسلام را به زندگی روزمرّه جمعی ما باز کرده و زمینه بهره گیری از آنها در بهبود اوضاع و شرایط مختلف اجتماعی را فراهم می آورند. تعدّد و تکثّر تمثیل های جامعه شناختی در متون دینی در عین حال حاوی این نکته است که حیات اجتماعی انسان دارای واقعیتی کاملاً غامض، مبهم، و پیچیده است که تنها از طریق تشبیه و تمثیل و استعاره می توان از موجودیت آن پرده برداشت.
بررسی دلالت عبارت «تبیان کل شیء» بر جامعیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: