مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تفسیر مقارن
حوزه های تخصصی:
«تفسیر مقارن/ تطبیقی» به مثابه ایده و پدیده ای نو، نیازمند پرسش و سنجش منطقی، روش شناختی و معرفت شناختی است. سنجش تحلیلیِ تلقی های موجود، نشان می دهد جز درکی خام از عنصر «مقارنه» که آن ها را به یکدیگر پیوند داده است، درک و درد مشترکی درباره این تفسیر وجود ندارد. درک بسیط از مقارنه و تکیه صِرف بدان و بی بهره گی و بیگانگی از چند و چون تجارب مطالعات مقایسه ای در سایر قلمروهای معرفتی، تلقی های موجود را به کوشش های نافرجام و ناتمامی بدل ساخته است، به طوری که پرسش های تفسیرپژوهانه بسیاری را چنان که باید پاسخ درخوری نداده یا اساساً بی پاسخ نهاده اند و حتی در نشان دادن مرز میان این تفسیر با سایر گونه های تفسیری و حتی مطالعات مقارن غیرتفسیری ناتوانند. بخشی از این ناتوانی ها نیز به اتکاء به یک ابزار تفسیری (مقارنه)، به مثابه یک مؤلفه تفسیر بازمی گردد. تفسیر مقارن/ تطبیقی به مثابه یک فرازبانِ نوپدید در ساحت تفسیرپژوهی قرآن، فرازبانی لرزان و لغزان و همچنان با دشواره های بسیاری روبه روست.
ضوابط علمی و کاربردی در روش تفسیر تطبیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر تفسیر تطبیقی به مثابة یک گونة تفسیری خود را نمایان کرده است. این گونه تفسیری گرچه آثاری در طول تاریخ تفسیر قرآن دارد، اما هم از نظر فراورده های تفسیری و هم از نظر معرفت شناسی تفسیر، بر بن مایه ها و شاخه های نحیفی تکیه زده است. آنچه به نظر می رسد که در درجة نخست باید تقویت شود، ابعاد معرفت شناختی و مبانی علمی متصور و مقبول این گونة تفسیری است. این مقاله در راستای تحقق چنین هدفی، سعی دارد برای این گونة تفسیری، بایدهای ضروری را در دو حوزة نقل اقوال و نقد محتوا، توصیه و تجویز نماید. در مقام نقل، شاخصه هایی همچون لزوم تعیین محدودة تطبیق، نقل مستند، گزارش حداکثری وجوه تشابه و تمایز و تبیین مواضع خلاف و وفاق می تواند بستری استوار برای مقایسة آراء فراهم کند. در مقام نقد، نکتة مهم آن است که مشخص باشد داوری بر اساس مبانی مشترک طرفین صورت گرفته است یا بر اساس مبانی مختص یک طرف از طرفین تطبیق. همچنین باید از ابزارهای شناخته شده ای چون علوم لغت، نحو و بلاغت برای نقد استفاده شود و نیز به روش و ابزار در فرآیند نقد تصریح شود تا سبب شفافیت تطبیق گردد.
جریان شناسی و آسیب شناسی تفسیر تطبیقی در سده های چهارم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی از اتفاقات خجسته ای است که در دوره معاصر، علوم انسانی را در نقطه عزیمت برای پیشرفت چشمگیر قرار داده است. دانش های دینی و از جمله، تفسیر قرآن نیز می تواند یکی از جلوه های این گونه مطالعات باشد. اندیشه خاص مذهبی مفسران سبب تولید فرآورده های تفسیری متفاوت شده، به طوری که تأثیر دو مکتب تشیع و تسنّن بر تفسیر برخی آیات، به ویژه آیات کلامی و فقهی، انکارناپذیر است. کاربست رویکرد تطبیقی در تفسیر این دسته از آیات، ضمن آنکه به شفافیت آرای تفسیری فریقین می انجامد، باعث رشد و بالندگی دانش تفسیر و گزینش آرای قوی تر از سوی مفسران نیز خواهد شد. پژوهش حاضر درصدد است تا پیدایش رویکرد تطبیقی در تفسیر و نیز سیر تحول آن را با مطالعه اهمّ تفاسیر اجتهادی فریقین در سده های چهارم، پنجم و ششم به انجام رساند. در این مقاله، برخی از آیاتی که بیش از دیگر آیات، معرکه آرای فقهی یا کلامی شیعه و اهل سنت بوده اند، انتخاب کرده ایم و دیدگاه مفسران یک مذهب در برخورد با آرای تفسیری مذهب دیگر ارزیابی نموده ایم. نگارندگان این مقاله درصدد هستند بدین پرسش پاسخ دهند که رویکرد تطبیقی در تفاسیر مورد بررسی چه ویژگی هایی دارد و هر یک از مفسران به آرای مخالف مذهب خود چگونه نگریسته است و با چه معیارهایی به طرح و نقد این آرا پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که همزمان با رشد و توسعه دو دانش کلام و فقه در سده های میانی، رویکرد تطبیقیِ شیعی سنّی به تفاسیر اجتهادی راه یافته است و در هر دو مکتب، سیری تکاملی داشته است و مفسران بعدی نقاط ضعف مفسران قبلی را جبران کرده اند. نمونه هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، حاوی نکاتی است که نقاط قوّت و ضعف در تفسیر تطبیقی را نشان می دهد که این امر می تواند چراغ راهی برای مفسران و نیز نقطه عزیمت خوبی برای دانش تفسیر به شمار آید.
نقد دیدگاه مفسران عامه در وارثان برگزیده قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۱۳۰-۱۱۳
در آیه 32 سوره فاطر به برگزیدگان اشاره شده است. در تفسیر این آیه از آغاز به لحاظ معنا و مصادیق از سوی تفسیرپژوهان فریقین دیدگاه های مختلف فراوانی ارائه شده است که اهمیت و ارزش فوق العاده این مسئله را نشان می دهد. پژوهش پیش رو با بررسی آراء، مستندات و دلائل پژوهشگران قرآنی درباره آیه شریفه فوق، با تکیه بر قرآن مجید، سنت، عقل به ویژه سیاق، روایات شأن نزول و دیگر قرائن پیرامونی به این نتیجه روشن و مستند قطعی رسید که در مورد وارثان کتاب (قرآن) و مصادیق «الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا ...» دو نظریه عمده از سوی فریقین ارائه شده و اغلب قرآن پژوهان عامه، «الَّذِینَ ...» را به امت اسلامی و قاطبه امامیه و بسیاری از نخبگان عامه، مصادیق آن را عترت طاهره: علی، فاطمه و ائمه اهل بیت عصمت^ دانسته اند. از بررسی اقوال فریقین روشن می شود که نظریه نخست را نه تنها هیچ دلیل عقلی و نقلی تأیید نمی کند، بلکه به عکس همه دلائل علیه آن است اما نظریه دوم را قرآن مجید، سنت قطعی، تاریخ و دلائل استوار عقلی تأیید می کند. سه گروه بودن: «مصطفین» و برگزیدگان با توجه به اینکه، ثقل امانت بر دوش «سابقین بالخیرات»؛ معصومان^ است، اشکالی را ایجاد نمی کند.
بررسی دیدگاه مفسران فریقین در تفسیر «وَراءَ ذلِکَ» در آیه ۷ سوره مؤمنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۱۴۶-۱۳۱
عبارت «فَمَنِ ابْتَغَی وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ» ناظر بر تربیت جنسی است که پیوسته خانواده ها و جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با توجه به تأثیرپذیری موضوع این آیه از رویکردهای مذهبی، فقهی و اجتماعی در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که هم پای تحوّل موضوع آیه، کتب تفسیری فریقین چه رویکردی اتخاذ کرده اند؟ بدین منظور نوشتار حاضر با پذیرش این پیش فرض که به موازات رخداد پدیده های جدید مرتبط با موضوع آیه، نگرش های تفسیری فریقین نیز تحول را تجربه می کنند، نکات مفهومی، مصداقی و فقهی تفاسیر فریقین درباره «وَراءَ ذلِکَ» را بررسی کرده و در نهایت به دو دیدگاه تفسیری عمده: قول به محدودیت مدلول آیه به روابط جنسی حرام و قول به اطلاق و عمومیت آیه و شمول آن بر همه رفتارهای شهوانی نامشروع، دست پیدا کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد هر دو دیدگاه مورد توجه مفسران فریقین قرار گرفته است و اختلاف اندک در برخی از مصادیق در حدی نیست که دیدگاه فریقین مخالف همدیگر تلقی شود، ولی تحلیل مصادیقی که مفسران شیعه و سنی برای گناهان جنسی مستفاد از آیه بیان کرده اند بر غلبه تدریجی دیدگاه شمول و اطلاق در گذر زمان، دلالت می کند.
ریشه یابی روش تفسیر تطبیقی نجارزادگان در میراث تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
87 - 105
حوزه های تخصصی:
آثار تفسیری با عنوان «تفسیر تطبیقی» در چند دهه اخیر گسترش قابل توجهی داشته است. در حالی که مباحث تفسیرپژوهی پا به پای آن رشد نکرده است. یکی از مهم ترین این مباحث، روش تطبیق است که نیاز به شناسایی دارد. این تحقیق، به طور خاص، روش تطبیق را در آثار نجارزادگان بررسی می کند. روش وی بر سه مرحله نقل، تبیین و نقد آراء مبتنی است. از آنجا که همین مراحل در تفاسیر سنتی، شاخصه های کلی متن تفسیری را تشکیل می دهد، روش وی را می توان در تاریخ تفسیر ریشه یابی کرد. در این بررسی، بیش تر بر سده های چهارم تا ششم تأکید شده است که یکی از نقاط عطف تاریخی تطبیق محسوب می شود. نتایج بدست آمده نشان داد که روش نجارزادگان در عمل نقل و نقد در تفاسیر سنتی ریشه دارد و آثار وی با در نظر گرفتن برخی امتیازات، صورت تکامل یافته و مستقل همان بررسی های تطبیقی ای است که بیش و کم در تاریخ تفسیر انجام می شده است. نقل و تبیین آراء به بیان حداکثری و مستند دیدگاه ها توسعه یافته است، ولی داوری کم و بیش با همان ابزارها و مبانی انجام شده است.
تفسیر تطبیقی، اغراض و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
32 - 59
حوزه های تخصصی:
تفسیر تطبیقی موضوعی نوپدید در حوزه تفسیر و تفسیر پژوهی است که در دو دهه گذشته با اقبال زیادی در محافل قرآن پژوهی مواجه شده است. با اینکه پژوهشهای فراوانی در حوزه تفسیر تطبیقی یا مطالعات تطبیقی قرآنی تاکنون منتشر شده اما در حوزه مباحث نظری تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی پژوهش به جز چند مقاله پراکنده درخوری انجام نگرفته است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی مسأله اغراض و فواید تفسیر تطبیقی را به عنوان یکی از مباحث نظری این دانش به بحث گذاشته به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی چه اغراض و فوایدی را دنبال می کند؟ یا: چه اغراض و فوایدی را باید دنبال کند؟ حاصل این پژوهش آن است که با تفکیک میان اغراض و فواید و تبیین و نقد دیدگاه صاحب نظران نه غرض برای تفسیر تطبیقی به معنای عام، شامل هر نوع مطالعه تطبیقی که یک محور آن قرآن است، شناسایی و فواید بیشتری را برای این شیوه مطالعات قرآن یاد کرده است.
کارکردهای تطبیق در احادیث تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
111 - 137
حوزه های تخصصی:
کلمات اهل بیت - که ریشه در آگاهی های وحیانی دارد - از ویژگی هایی چون اشارات، معاریض، و محاسن برخوردار است. در این مقاله تلاش شده است تا نشان داده شود که یکی از موثرترین راه ها برای شناسایی و شناساندن این ویژگی ها، ملاحظه روایات تفسیری آن بزرگواران در مقایسه با منقولات تفسیری صحابه و تابعان است؛ چه این که در نگاه مقایسه ای، علاوه بر آشکار شدن وجوه تمایز بین سخنان معصوم و غیر معصوم، امکان قضاوت و داوری برای جویندگان حقیقت به آسانی میسر شده و در ترازوی عقل و علم، افق های تازه ای فراروی آنان در درک حقانیت و اصالت مکتب اهل بیت گشوده می شود. همچنین، ضمن بیان نمونه هایی، مهم ترین مزایا و فواید این نگرش تبیین شده است. بازگشت به تعامل علمی بین مذاهب اسلامی در حوزه تفسیر و حدیث، غنی سازی دانش های دینی مسلمانان و نشر علوم و معارف اهل بیت (ع)، از جمله آثار بر شمرده شده در این نوشتار است.