آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دیدگاه های نوینی را در تفسیر آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» بیان کرده اند. براساس این دیدگاه ها می توان فهم دقیق تری از معنای این آیه شریفه به دست آورد و ترجمه نوینی از آن عرضه کرد. بدین منظور باید با تکیه بر ساختارهای زبانی، «بسمله» را تحلیل کرد. منظور از ساختارهای زبانی، ساختار لغوی، صرفی و نحوی است. در این نوشتار، براساس دیدگاه های تفسیری آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، تلاش می کنیم ساختارهای زبانی بسمله را تحلیل و ترجمه دقیق و جدیدی از این عبارت شریف عرضه کنیم.
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که قرآن کریم چگونه مخاطبان خود را به رعایت الزامات اخلاقی فراخوانده و نظریه هنجاری خود را بر چه پایه ای قرار داده است؟ نویسنده به روش کیفی، با توصیف و تحلیل مفاهیم اخلاقی قرآن به نتایج زیر دست یافته است. قرآن کریم برای ترغیب مخاطبان به زندگی اخلاقی، بر نتایج فعل اخلاقی تأکید کرده است؛ نتایج یادشده در قالب واژگانی مانند سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویش، انذار، و شرح و بسط زندگی بهشتیان و دوزخیان، آموزه های قرآنی پرشماری را به خود اختصاص داده است که بازگوکننده سازگاری فی الجمله اخلاق قرآنی با نظریه های غایت گراست. غایت گرایی با انسان شناسی قرآنی و اسلوب های تربیت اخلاقی قرآن سازگار است. غایت گرا بودن نظام اخلاقی قرآن، به مفهوم انکار ارزشِ فضیلت و مسئولیت اخلاقی نیست؛ در شماری از آیات، قرآن رفتارهایی را که با انگیزه انجام وظیفه اخلاقی انجام می گیرد یا منشأ آنها فضیلت انسانی است، می ستاید. قرآن مخاطبان خود را به فضیلت محوری و تکلیف مداری تشویق می کند و آن را دو راهبرد مؤثر در تربیت اخلاقی می داند؛ اما عام ترین پاسخ قرآن، برای توجیه همه الزامات اخلاقی، غایت فعل اخلاقی است؛ نه فضیلت انسانی و نه وظیفه اخلاقی.