فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۳٬۴۰۳ مورد.
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
76 - 99
حوزه های تخصصی:
پس از این که اسلام در عصر فتوحات از سرزمین حجاز فراتر رفت، اقوام و نژادهای گوناگون به آن گرویدند و تابع خلافت اسلامی گشتند؛ ازاین رو، میان مردمان سرزمین های فتح شده و عرب ها مراودات گسترده ای انجام پذیرفت. در این میان، افرادی از آنان با پذیرش اسلام، تحت عنوان «موالی» تحت حمایت یک حامی عرب قرار گرفتند و بدین ترتیب، جذب جامعه عربی شدند؛ بنابراین موالی با استفاده از این امتیاز، در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و بالاخص علوم اسلامی، ازجمله زهد و فقه اسلامی و تفسیر پیشرفت نمودند و کتب برجسته ای تألیف کردند. در همین راستا، این سؤال مطرح می شود که چرا آثار مفسران موالی همچون مجاهدبن جبر و محمدبن کعب قرظی و حسن بصری، در عصر تابعین اهمیت داشت؟ فرضیه موردنظر چنین است که آنان با پرداختن به علم تفسیر توانستند به عنوان اشخاصی دارای اصالت غیرعرب، تفاسیر ساده تری نسبت به مفسران عرب پدید آورند که مطالعه آن برای مردم خسته کننده نباشد و در زندگی از آن بهره بیشتری ببرند. این مقاله با استفاده از پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل، ابعاد و زوایای این موضوع را با دقت بررسی می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که گرچه موالی آشنایی کاملاً عمیقی با زبان عربی نداشتند، عملکرد آن ها سبب شد تا مفسران شیعی هم در کنار اهل سنت، آثار خوب و ساده تری پدید آورند و به رشد این علم در اسلام مساعدت نمایند.
کاربرد مفاهیم دینی و تصویرهای قرآنی در شعر معد الجبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
168 - 195
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت یا تناصّ یکی از تکنیک های زبانی است که چگونگی ارتباط و تعامل میان انواع آفرینش های ادبی را بررسی می کند و در آثار منثور و منظوم ادیبان به اشکال مختلف نمود دارد. اشعار معد الجبوری شاعر معاصر عراقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی یافتن مهم ترین اهداف و دلالت های معنایی میراث قرآنی در شعر معد الجبوری برآمده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که نشانه های بینامتنیت قرآنی در شعر معد الجبوری به اشکال گوناگون بازتاب یافته است. پیوند عمیق شاعر با قرآن سبب شده است تا به فراخور سخن، از تصاویر و داستان های قرآنی بهره بگیرد و آن را در متن ابداعی خود بگنجاند. استمداد از مفاهیم و مبانی قرآنی این امکان را به الجبوری می دهد تا با احساس غن یّ ش اعرانه و بیانی شیوا بتواند اوضاع مردم ستمدیده جهان عرب به ویژه کشور عراق را به درستی تبیین کند.
Study of the Meaning of the Word “Shahr” in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The word “Shahr” is an important word in the calendar system of the Qur'an. As the main element of the Qur’an, words have a special place within its text. Therefore, studying and analyzing the meaning of Qur’anic words is a necessary method of understanding and correct interpretation of verses. This article aims to investigate the meaning of the word shahr in the Qur'an based on a descriptive-analytical method; Explaining the literal and idiomatic meaning, the application of this word in the Qur'an are as follows: the time to do or leave a certain task, measurement tool for valuing a specific phenomenon, one of the main bases of the calendar, and expressing God's genesis law in the number of months of the year. Some of the examples of shahr in the Qur'an are specific, meaning the crescent moon. In the cases where there is no specific example, it means the crescent moon in the customary and literal sense, which in order to observe caution and make calculations easier in custom, it is also used to mean a numerical month (30 days). Since God has based the guidance and development of humans on time, at the end of some of the discussed verses, God speaks about the piety and the need to pay attention to Divine limits, such as observing the limits of certain months and their rules
مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دانش تفسیر قرآن، همانند برخی از دانش های دیگر، در طول زمان مکاتب مختلفی پدید آمده است. روش ها و آثار تفسیری مفسران حوزه علمیه قم در سده اخیر نیز قابل ارجاع به مکاتب تفسیری مختلفی است. این مقاله با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد با شناسایی تفاسیر مهم و قابل اعتنای عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر و کشف و تحلیل روش و اصول تفسیری به کاررفته در آنها، مکتب تفسیری مورد اتّباع هر یک از آنان را مشخص و به معرفی و تحلیل آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مفسران سده اخیر حوزه علمیه قم تابع سه مکتب تفسیری مختلف بوده اند: 1. مکتب تفسیری اجتهادی قرآن به قرآن به دو شکل افراطی و اعتدالی؛ 2. مکتب تفسیری اجتهادی روایی؛ 3. مکتب تفسیری اجتهادی نسبتاً جامع.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی
حوزه های تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
Answer to Misconception of Materiality of Extravagance; An Etymological and Semantic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Commentary writing on the Holy Qur'an has been a very important matter due to the position of this book among Muslims. Many works have been written in this field since long ago. One of the important points regarding the interpretations is their effect on the understanding of the Book by ordinary people and as a result, forming a public discourse of the Holy Qur’an. Extravagance (isrāf) is a Qur’anic term that occurs 23 times in this Holy Text. The discourse in the general culture of the meaning of extravagance brings the misconception that it has only a material and economic meaning. Based on this concept, many commentators have taken the task of justifying some of the uses of extravagance, such as “asrafū ‘alā anfusihim.” This research intends to answer the doubt by using etymological methods and structural semantics, in library tools. It concludes that there are two types of extravagance in the Holy Qur’an: first, the economic and material extravagance that is related to the consumption and can be seen in usages such as “kulū wal-shrabū wa lā tusrifū”. Second, which results from the application of the two mentioned methods, is equal to the mental state arising from excitement, greed, and lust. This meaning does not necessarily relate to the consumption, but appears in applications such as “lā tusrif fī al-qatl”.
فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
100 - 133
حوزه های تخصصی:
جامعه سازی فرآیندی است که طیّ زمان و بر اساس اصول خاصی بنا نهاده می شود. دوره 23ساله نزول قرآن کریم که درنهایت منجر به شکل گیری جامعه مطلوب شد، مراحل و ساختار شکل گیری جامعه را در اختیار مخاطب قرار می دهد. می توان روند جامعه سازی را از مدت 23 سال رسالت پیامبر (ص)، بر اساس سیر تنزیل قرآن کریم استخراج نمود. پیامبر (ص) در سال های آغازین نزول، ضمن ایده سازی و ایجاد زمینه های ساخت یک جامعه، به پرورش و تربیت انسان ها همت گمارد تا از طریق تربیت نیروی انسانی، به تشکیل جامعه اسلامی مبادرت ورزد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تنزیلی قرآن کریم و آموزه های تاریخی و استفاده از روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از داستان بنی اسرائیل، به فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل می پردازد. نویسنده با تحلیل سور نازل شده و دربرگیرنده داستان بنی اسرائیل و تحلیل وقایع آن در دوره مکی، بر آن است که پیامبر (ص) در دوره مکی ابتدا به ایجاد زمینه و تقویت اندیشه و تفکر و تحول در هندسه معرفتی مخاطبان اهتمام ورزید و بر اساس آن و با تربیت نیروی انسانی، ابتدا جامعه حداقلی مؤمنان را شکل داد و در اواخر عهد مکی، جامعه مؤمنان ظهور رسمی یافت. پیامبر (ص) آنگاه با دستور هجرت و با ورود به مدینه، به تأسیس جامعه و سپس حکومت مبادرت ورزید.
روی کرد تفسیری کوئنتین اسکینر و مزیّت کاربست آن در مطالعات اسلامی
حوزه های تخصصی:
بیش از یک سده است که اندیشمندان مسلمان به ضرورت تفسیرِ دوباره متون اسلامی و بهره مندی از دست آوردهای آکادمیای علوم انسانی در فهم، تفسیر و تبیین متون اسلامی برای انسان معاصر پی برده اند. البته بهره مندی از روی کردهایِ مختلفِ هرمنوتیکی مخالفانی نیز در میان عالِمان جهانِ اسلام داشته است. ازدیگرسو این اقتباس ها نیز معمولا از مبانیِ نظریِ مُستَدَلّی بهره مند نبوده اند. اسکینر، چهره شاخص مکتب کمبریج، روش جدیدی در تفسیر متون بازنموده که در محافل دانشگاهی مختلفی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. در این مطالعه به معرفی روی کرد اسکینر و مزیّت کاربستِ آن در مطالعات اسلامی پرداخته می شود. برای این هدفی با روش تحلیلی مقایسه ای نظریات اسکینر در سطوح معرفت شناسی و روش شناسی طرح و بررسی، و زمینه تناسب آن برای کاربست در سنت اسلامی بازنموده خواهد شد. بنا ست نشان داده شود که اسکینر با پرهیز از نظریه پردازی در مباحث متافیزیکی و الهیاتی و به دلیل ویژگی های خاص در حوزه معرفت شناسی و روش شناسی مانند قصدگرایی و پرهیز از نسبی گراییِ معرفتی، نه تنها تضاد قابل توجهی با میراث فکری فرهنگی و اسلامی ندارد، بل که نگاهِ وی برای کاربست در حوزه مطالعات اسلامی مناسب است و به علتِ توجُّهِ توأم به متن و زمینه، افزوده های بسیاری به لحاظ تفسیری، استدلالی و شناخت شناسی می تواند به هم راه داشته باشد. فرضیه این مطالعه آن است که روش اسکینر علاوه بر کاربست برایِ مطالعه آثار اندیشمندان مسلمان، مشخصاً در مطالعه متون مقدسی هم چون قرآن و حدیث نیز کاربرد دارد؛ زیرا به هرحال آن ها نیز در شرایط و زمینه ای خاص ارائه شده اند و مانند دیگر متون دارای رقبائی بوده اند و به تصرف در هنجارهای ایدئولوژیک دست زده اند.
واژه قرآنی اَصْنام: خوانش سطور ناخوانده مفسران با روی کرد ریشه شناسی
حوزه های تخصصی:
درباره معنای واژه قرآنی اصنام و ترجمه اش به بُت بدیهی انگاری وجود دارد. بااین حال، کاوش درباره ریشه و خاستگاه این واژه و مؤلفه های معنایی و جایگاه آن در بافت فرهنگی عصر نزول ضروری به نظر می رسد. مطالعه کنونی برای تحقق این هدف صورت می گیرد. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از روش های زبانشناسی تاریخی با تمرکز بر ریشه شناسی سامی و سومری و در جهاتی از مطالعه از تحلیل متنیِ قرآن کریم استفاده شده است. به عنوان نتیجه بحث می توان گفت که در سابقه زبان های سامی واژه صنم به ریشه ص ل م بازمی گردد که با معنایی نزدیک به کاربرد قرآنی مشترک میان بسیاری از آن زبان ها ست؛ اما در نهایت، ریشه همه این هم زادها به واژه ای اکدی بازمی گردد که در مسیر اشاعه خود از طریق آرامی به نَبَطی، و سپس به عربی کهن شمالی راه یافته است. واژه مورداشاره در اکدی ریشه سامی ندارد و خود از واژه ای سومری گرفته شده است؛ واژه ای که معنای لغوی و پیشااصطلاحی آن [شیءِ] تراشیده، شکل داده شده و برساخته است. در زبانِ عربی قرآن تعبیر اَوثان اشاره به بت های معمول در جامعه مشرکان درون عربستان دارد؛ اما اصنام تداعی کننده بت هایی ویژه تر، با کیفیت چهره پردازی شده، گاه با ابعاد بزرگ، و گاهی هم ساخته از موادی چون فلز بوده که ساختن شان تنها با فناوری و هنرهای موجود در مدنیّت های پیرامونی، هم چون بین النهرین و شام امکان داشته است.
وَاَشرَقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها (زمر/ 69): ارزیابی دیدگاه مفسران اهل سنت
حوزه های تخصصی:
در آیات مختلفی از قرآن کریم، ازجمله در آیه ۶۹ سوره زمر از نور سخن به میان آمده است «وَ أَشرَقَتِ الأرضُ بِنورِ رَبّها» است. با این که در ظاهر معنای کلمه نور روشن است، ولی دقت در آیات قرآن بر ابهام آن می افزاید. این مطالعه به دنبال روشن کردن معنای این کلمه در کاربرد قرآنی آن در سوره زمر به روش تحلیلی- توصیفی با توجه به دیدگاه اهل سنت است. از سوی مفسران یادشده سه دیدگاه مشهور و چهار دیدگاه غیرمشهور دراین باره مطرح شده که دیدگاه های مشهور شامل تجلّی خداوند برای داوری بین مردم به عدالت و حق و برهان، روشن شدن زمین به نوری غیراز نور خورشید و ماه و تجلّی حقیقت و باطن اعمال در روز قیامت است و دیدگاه های غیرمشهور شامل نور قدرت پروردگار، نور قلب های مؤمنان، نور ساق پروردگار و نورانی شدن زمین نفس انسان به نور پروردگار است. در این مطالعه دیدگاه های یادشده، تحلیل و موردارزیابی قرار گرفته و دیدگاهی که با سیاق جملات آیه 69 زمر، سیاق آیات قبل و بعد از آیه محل بحث در سوره زمر و قرائن موجود در آیات دیگر قرآن سازگارتر به نظر می رسد، تبیین گردیده است.
روش های تدریس و آموزش تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
155 - 172
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شیوه های تدریس تفسیر قرآن مدرسان حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد و هدفش استفاده از تجارب گذشته برای آموزش بهتر تفسیر قرآن در آینده است. شیوه مطالعه، کتابخانه ای و گاهی مشاهدات میدانی، و روش حل مسئله توصیفی تحلیلی بوده است. یافته های بررسی نشان می دهد که با توجه به اختلاف سطوح تحصیلی و تفاوت سبک ارائه تفسیر، در سده اخیر سه روش تدریس تفسیر در حوزه علمیه قم رایج بوده است: روش غیرفعال، نیمه فعال و فعال. روش غالب تدریس تفسیر در حوزه علیمه قم، روش غیرفعال با شیوه توضیح و سخنرانی بوده است. تدریس تفسیر به روش نیمه فعال که با مشارکت دادن بخشی از فراگیران در فرایند آموزش همراه است، در رتبه بعدی قرار دارد. گونه سوم، یعنی روش فعال در آموزش تفسیر، در طول سده کمتر مورد اهتمام مدرسان حوزه علمیه قم بوده و بیشتر در دو دهه پایانی این سده و در مراکز تخصصی به کار گرفته شده است. روش فعال به دو شیوه پرسش و پاسخ و مشارکت دادن فراگیران در بحث و ترغیب به ارائه کنفرانس یا به شیوه حل مسئله توسط فراگیران با راهنمایی استاد اجرا شده است.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
209 - 230
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به شخصیت، مکتب و آثار تفسیری آیت الله عبدالله جوادی آملی از مفسران بنام حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد. مقاله با کاویدن جنبه های مختلف مکتب تفسیری ایشان از طریق تحلیل مبانی، قواعد، روش و منابع تفسیری و بیان ویژگی های کتاب تسنیم، اثر مهم تفسیری وی، جایگاه و منزلت تفسیری او را در میان مفسران سده اخیر نشان می دهد و تأثیر علمی او را در زمینه تفسیر بر نسل فعلی حوزویان و طالبان معارف قرآن اجمالا می نمایاند. یافته های پژوهش نشان می دهد که استاد آیت الله جوادی آملی ضمن تسلط بر علوم عقلی و نقلی، یکی از مفسران برجسته و توفیقمند معاصر حوزه قم است که با تأسی به سیره علامه طباطبائی در جهت مهجوریت زدائی از ساحت قرآن، با برگزاری درس تفسیر قرآن و ارائه نوآوری هایی در عرصه مبانی و روش تفسیر و نیز در برداشت های متقن و بدیع از محتوای آیات همراه با بیان اشارات و لطایف قرآن، معارف و آموزه های این کتاب الهی را به نحو احسن به جامعه علمی عرضه کرده است. خلق تفسیر عظیم تسنیم با ویژگی های ممتاز و مجلدات پرتعداد و تفسیر موضوعی قرآن شاهدی بر این حقیقت و نمایانگر خلاقیت های علمی استاد و آئینه شخصیت و مقام او در این زمینه است.
واکاوی معنای آیات«...أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَهَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزا...» و «..أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» در تفاسیر و ترجمه های فارسی و لاتین بر اساس مطالعه تاریخی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران و در پیِ ایشان، مترجمان، در معنای دو مفهوم «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و «سَوِیًّا» از آیه ی 41 سوره ی آل عمران و آیه 10 سوره مریم - که در مورد بشارت حضرت زکریا به حضرت یحیی و واکنش ایشان به این بشارت است - اختلاف دیدگاه دارند. سیر تاریخی تفسیر دو آیه ی مورد بحث، نشان می دهد که مفسران عبارت «أَلاَّ تُکَلِّمَ» را دو گونه تفسیر کرده اند؛ یکی عدم قدرت زکریا در سخن گفتن و دیگری اختیاری بودنِ سخن نگفتن زکریا؛ و در مواردی یک مفسر از دو آیه، دو تفسیر مختلف ارائه داده است. در مورد واژه ی «سَوِیًّا» نیز گاهی آن را حال برای فاعل «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و گاهی نیز صفت برای «لَیالٍ» عنوان نموده اند. روایات متعدی نیز در این زمینه وارد شده که از نظر سند مشکل دارند. اختلاف نظر مفسران بر ترجمه های فارسی و لاتین این عبارات تاثیر گذاشته و سبب پیدایش ترجمه هایی مختلف گردیده است. از طرف دیگر این موضوع در عهد جدید نیز آمده است که می تواند مؤید برخی دیدگاه ها باشد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکرد تاریخی تطبیقی برای رسیدن به معنای صواب از عبارات مذکور صورت پذیرفته است. نتایج حکایت از عدم توانایی حضرت زکریا در سخن گفتن دارد.
بازشناسی معنای «مخلّفون» در کاربست قرآنی با تأکید بر دو سوره فتح و توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «مخلّفون» 4 بار در قرآن آمده؛ یک بار در سوره توبه و سه بار در سوره فتح. در پژوهش حاضر با توجه به همنشینی «مخلّفون» در سوره های «توبه» و «فتح» با واژگان «فرح»، «قعود»، «کراهت»، «قول»، «استیذان» و «اعراب» و بر محور جانشینی با «مُعذّرون» و بر محور تقابل معنایی با «مؤمنون»، مشخص شد «مخلّفون» جاگذاشته شدگان از جهاد در راه خدا هستند که در اثر نفاق، ضعف ایمان یا نادانی از امر خداوند تمرّد می نمایند. مخلّفون سوره فتح افراد گمراهی هستند که با بهانه های واهی و عذرخواهی از همراهی رسول الله(ص) در جهاد تمرّد کرده و سعی در تغییر حکم الهی دارند. خداوند بعد از تنبیه آنان، با دعوت به شرکت در جهادی سخت تر، فرصتی دیگر به آنان اعطاء می نماید که در صورت اجابت مستحق اجر الهی و در صورت تمرّد، سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند. مخلّفون منافق در سوره توبه، از جاگذاشته شدن در جهاد شاد شده و از جهاد همراه رسول الله (ص) کراهت دارند، در اموال بخل ورزیده و مردم را از جهاد منع می کنند و لذا سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند.
یونس در تفاسیر قرآن: مطالعه تطبیقی با روایت عهدین
حوزه های تخصصی:
در تفاسیر فریقین دو گزارش مختلف پیرامون ماجرایی که بر یونس نبی گذشته، نقل شده است. معنا و دلیل خشم یونس، متعلَّق گمان او، مفهوم حقیقیِ قدرت خداوند و چیستی خطای یونس از مباحث مهمی است که محمل ارائه آراء گوناگون مفسران شده است. بسته به اینکه مفسّر کدام گزارش را ترجیح داده باشد، پاسخی که به مباحث پیش گفته ارائه می دهد متفاوت است. هر کدام از این دو گزارش مشترکات و اختلافاتی با روایت کتاب مقدس از ماجرای یونس دارد. عناصر اصلی و تا اندازه زیادی ترتیب وقایع نقل شده در قرآن و کتاب مقدس از ماجرای یونس مشابهت دارد. برخلاف نقل مشهور از ماجرای یونس در تفاسیر، ترتیب نقل داستان در قرآن با آنچه در کتاب یونس نبی در عهد عتیق آمده مشابهت دارد. به نظر می رسد به جهت اجمال قرآن در روایت داستان یونس و همچنین فقدان احادیث معتبر، مفسران از گزارش کتاب مقدس در ارائه مطالب تفسیری خود تأثیر پذیرفته اند. بلعیده شدن یونس در عهد عتیق با گزارش دوم و دلیل خشم یونس با گزارش اول موجود در تفاسیر هم خوانی دارد در حالی که قرآن در این دو مورد ساکت است. پژوهش حاضر به نقد و بررسی تطبیقی منقولات تفسیری فریقین با گزارش کتاب مقدس از ماجرای یونس نبی پرداخته است.
بررسی تطبیقی روش تفسیر واعظانه در تفسیر روض الجنان و تفسیر سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
173 - 192
حوزه های تخصصی:
تفاسیر واعظانه از جمله تفاسیری است که به منظور وعظ، ارشاد، هدایت و در نتیجه تربیت معنوی عموم مردم به رشته تحریر درآمده و مفسرانی همچون عتیق نیشابوری (سورآبادی) و ابوالفتوح رازی از جمله مفسرانی هستند که در کتب تفسیری خود به بیان جلوه های واعظانه از آیات قرآن کریم پرداخته اند. معرفی و بیان ویژگی های این تفاسیر، به دلیل ترویج بیشتر تعالیم و آموزه های دینی در میان عموم مردم، ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است که با نگاهی توصیفی و تحلیلی، به بررسی دو تفسیر واعظانه روض الجنان ابوالفتوح و تفسیر سورآبادی بپردازد و مولفه ها و رویکردهای واعظانه آنها را بیان نماید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تفاسیر پیش گفته، همچون دیگر تفاسیر واعظانه، آموزشی هستند، جذابیت بالایی داشته و در آنها پند و اندرز به وفور مشاهده می شود. تأکید بر اشعار، قصص، باورهای عامیانه، توجه به مباحث کلامی، بیان مسایل ماورائی، آرایه های ادبی و باورهای عصری از مولفه ها و رویکردهای مهم مشترک تفاسیر سورآبادی و روض الجنان به شمار می آید. و از جمله وجوه تمایز این دو تفسیر آن است که در تفسیر روض الجنان توجه به اشعار فارسی، بررسی قصص تمامی انبیاء، نقد اسرائیلیات و اساطیر مدنظر قرار گرفته، درحالی که در تفسیر سورآبادی از توضیح زندگی و حوادث برخی پیامبران اجتناب شده و جز در یکی دو مورد ردپایی از نقد اساطیر و اسرائیلیات به چشم نمی خورد. گذشته از اینکه در تفسیر سورآبادی نسبت به تفسیر روض الجنان، شمار زیادی مولفه های اسرائیلی وجود دارد
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزه های تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزه های تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
مقایسه برخی تأویل های متفاوت مولوی از آیات قرآن در «فیه مافیه» و «مثنوی معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1-19
حوزه های تخصصی:
مولوی جلال الدین از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری است که آثار او مملو از گنجینه هایی گران بها از معارف الهی، آیات و احادیث است. مولوی درآثار خویش گاهی برداشت های دیگرگونه ای از آیات و احادیث ارائه می کند که حاکی از احاطه عمیق شاعر به علوم اسلامی به ویژه علوم قرآنی است. فهم کلام ایشان در بسیاری از موارد بدون اشراف و آگاهی داشتن از این برداشت های دیگرگونه امکان پذیرنیست؛ زیرا در برخی موارد شاعر از یک آیه در دو متن یا دو موقعیت خاص، دو برداشت متفاوت ارائه می کند. فهم این نوع آیات و احادیث در سخنان مولوی گاهی مستلزم درک معانی مجازی برخی کلمات و عبارات است که به نمایندگی از اشخاص و اشیا و نظایر آن ها چهارچوب ظاهری کلام را شکل می بخشند. این عبارات وکلمات به منزله رموزی هستند که راه بردن به آن ها و دست یافتن به حقیقت مفهوم آن ها، جز از طریق گشودنشان ممکن نیست. هدف پژوهندگان در این مقاله این است که نشان دهند مولوی به تناسب موقعیت-های متفاوت و بسته به مقتضای شرایط و هم چنین رویکرد متفاوت تربیتی، تأویل های گوناگونی از یک آیه قرآن انجام می دهد. در این مقاله با مقایسه برداشت های دیگرگونه مولوی در فیه مافیه و مثنوی شریف از یک آیه، می کوشیم خوانندگان را در فهم سخن مولوی یاری دهیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولوی از یک آیه در شرایط خاص تربیتی برداشت ها و تأویل های متفاوتی داشته است.
The Future of the World under the Leadership of Imam Mahdi (AS) in the Quran and the Gospel(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
113 - 137
حوزه های تخصصی:
Significant advancements in empirical sciences have intensified feelings of self-forgetfulness, emptiness, meaninglessness, stress, and loneliness in humans. As a result, individuals in our time more than any other time need a solid foundation for guidance. The belief in "Mahdism," which is a common belief among all Abrahamic religions and has a special prominence in Shia Islam, can serve as a strong and salvific foundation against cognitive, ethical, and psychological crises with utmost effectiveness. In this article, we delve into the various dimensions of this idea from the perspective of Quranic verses and Islamic narrations and its role in addressing various crises in modern society, as well as addressing some intellectual doubts rose against this idea. By referencing religious and rational sources, we will analyze and elucidate the Islamic perspective on the Mahdi and his revolutionary efforts. Modern humans desire peace, wisdom, and justice, which are lofty ideals. Based on historical texts and religious narrations, Imam Mahdi is a figure who will realize these ideals and overthrow the adversaries. Imam Mahdi will establish a government based on justice that will encompass the entire world. He will actualize the Quranic invitation: "Say, O! People of the Book come to a word that is equitable between us and you." (Quran, 3:64). Religious evidence indicates that Imam Mahdi establishes an ideal relationship among individuals and eliminates discord, oppression, and ignorance. He establishes a government based on kindness and mercy by actualizing the Quranic verse "The believers are brothers" (Quran, 49:10). There are over three thousand hadiths from the Prophet of Islam (PBUH) and the impeccable Imams specifically related to the topic of the Imam of the Time. These hadiths can be found in Shia and Sunni texts. It is noteworthy that many renowned Sunni scholars have published specialized books on the topic of the Imam Zaman (AS). Throughout history, the concept of anticipation and hope for a brighter future has been a common belief among nations and religions and will continue to be so. This outlook is intrinsic to humanity. However, the difference lies in the representative of civilization and the leader of global sovereignty. Within the framework of Shia thought, emphasis is placed on the honorable Imam who experiences the hardships of life like any other individual. He holds authority among the people and is a partner in their joys and sorrows. There are two distinct forms of anticipation. The first type is recognized as effective, empowering, and enduring anticipation, which can even be considered a form of selflessness and service to the truth. On the other hand, the second type of anticipation is deemed sinful, destructive, and paralyzing, ultimately leading to captivity. In the contemporary era, there is an increasing consensus that a global leader is necessary to address the multiple crises we are facing. This leader will have the ability to eradicate wars, conflicts, power abuse, colonialism, and other forms of injustice and inequality. However, it is essential to identify an individual with the necessary qualities to fulfill this important role. The global leader who will bear this immense responsibility must serve as a role model. Critics of Shiism believe that according to the beliefs of this school of thought, the hidden Imam must now have lived for almost twelve centuries, which is impossible for any human being. In response, it must be clarified that this criticism is merely based on the improbability of such a scenario, not its impossibility. In fact, a lifespan of this length or even longer is usually impossible, but not logically impossible. However, those who delve into the hadiths of the Prophet of Islam and the impeccable Imams find that they describe this life as miraculous. A miracle is by no means impossible, and it cannot be refuted with scientific arguments. Furthermore, it is strange that these criticisms arise from the People of the Book, including Jews, Christians, and some Muslims, as they themselves accept the miracles of the prophets of God based on their holy scriptures. According to the Islamic traditions and Quranic verses, it can be concluded that Imam Mahdi will appear to restore the position of the heavenly book and the teachings of the Prophet of Islam. He will establish global justice and renew the spiritual essence of the religious community. These are issues that no prophet has succeeded in fully realizing. The real life of the book and tradition lies in implementing global justice. The ultimate goal and purpose of God in creation will be fully realized through the most selfless servants, reformers, and devoted followers of the Prophet of Islam. Imam Mahdi will begin his mission by inviting people to a healthy and civilized life through faith. People worldwide, tired of the trials and tribulations of life and disillusioned with the emptiness of human ideologies, will respond eagerly and wholeheartedly to the call of Mahdi and strive to develop their mental powers and deepen their religious knowledge. Therefore, with determined resolve, leadership, and steadfast support from his loyal followers, Mahdi is poised to create a fundamental framework for a global governing body that upholds justice. The ultimate goal of Islam is to establish global justice (Quran, 57:25). God's definitive promise of victory guarantees the completion of Islam's historical philosophy, especially the triumph of the oppressed: "We wanted to bestow favor upon those who were oppressed in the land and make them leaders and inheritors." (Quran, 28:5) Belief in the Mahdi not only guarantees a hopeful outlook on the future of the world and humanity but also signifies a fundamental progress towards intellectual growth and maturity.