فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مسأله زمانبندی همزمان کارها و فعالیت های نگهداری پیشگیرانه در ماشین های موازی نامرتبط با در نظر گرفتن اثر زوال مورد بررسی واقع شده است. با توجه به وجود اثر زوال و تأثیر آن روی زمان کارها، هدف یافتن تعداد و زمان بهینه فعالیت های نت و توالی بهینه کارها جهت حداقل کردن مجموع زمان اتمام کارها می باشد. نظر به فرسودگی ابزار و یا اثر زوال روی ماشین ها، ممکن است هر ماشین به چندین فعالیت پیشگیرانه در افق زمانبندی نیاز پیدا کند. پس از هر نگهداری پیشگیرانه، ماشین به شرایط اولیه باز می گردد و اثر زوال از سر گرفته می شود. در اینجا دو حالت جداگانه تابع اثر زوال وابسته به موقعیت کار در توالی و تابع اثر زوال وابسته به زمان بررسی شده است. همچنین مدت زمان انجام هر فعالیت نگهداری پیشگیرانه نیز تابعی صعودی نسبت به زمان شروع آن می باشد. به دلیل پیچیدگی بالای مدل از روش فراابتکاری جهت حل استفاده شده است. بر این اساس با توجه به کاربرد زیاد الگوریتم شبیه سازی تبرید در حل مسائل مختلف، این الگوریتم به عنوان رویکرد حل مدل انتخاب شده است. در نهایت، با ارائه مثال عددی و انجام تحلیل پارامترهای زوال به ارزیابی مدل و مقایسه عملکرد روش حل پیشنهادی پرداخته شده است.
تعیین مسیر حرکت خودروها در بارانداز متقاطع با استفاده از الگوریتم ژنتیک: مورد مطالعه شرکت ایران خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارانداز متقاطع یکی از ابزارهای ناب سازی لجستیک بوده که برای یکی کردن بارها درطول حلقه های جایگزینی از آن استفاده می شود. بارانداز متقاطع، فرایند حرکت محصول از طریق مراکز توزیع، بدون انبارش می باشد. یکی از مواردی که تاثیر زیادی بر هزینه های بارانداز متقاطع دارد، مساله تعیین مسیر حرکت V ( خودروها RP (در محیط بیرونی بارانداز متقاطع میباشد. هدف از این مقاله ارائه مدلی جهت کمینه کردن مجموع مسافت طی توسط خودروها در محیط بیرونی بارانداز متقاطع میباشد. در این مقاله، مسیر حرکت V خودروها توسط روش RP C ( با محدودیت ظرفیت VRP ( در شرکت ایران خودرو مدل سازی گردید و استفاده گردید. جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط )GA( جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی )SA( از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی GA C کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف VRP در بارانداز متقاطع به بررسی 01 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته در مسائلی با حجم SA در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر GA شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر بزرگتر میباشد
اختلالات اسکلتی عضلانی ناحیه کمر (مطالعه موردی: کارخانه تولید و مونتاژ قطعات خودرو)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در میان نیروی انسانی پدیده ای رایج و شایع می باشد و معمولاً در نواحی پشت، کمر، گردن و اندام های فوقانی بروز می کند.هدف: در این پژوهش سعی بر آن شده است تا عوامل تأثیرگذار بر اختلالات ناحیه کمر، در یک کارخانه تولید و مونتاژ قطعات خودرو مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است.مواد و روش ها: به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه نوردیک استفاده شده است. این پرسشنامه به روش سرشماری در میان کارکنان کارخانه قاره سبز توزیع گردید. تعداد کل پرسشنامه های توزیعی 160 عدد می باشد. از این میان 148 پرسشنامه کامل دریافت گردید. 12 پرسشنامه ناقص و مردود بود. جهت بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های آماری به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.نتایج: طبق نتایج به دست آمده کشیدن سیگار با کمردرد رابطه مثبت و معناداری دارد. ورزش و کمردرد رابطه منفی و معناداری دارند. بین سابقه کاری با کمردرد و سن با کمردرد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میان قد با کمردرد و وزن با کمردرد رابطه مثبت و معناداری یافت نشد.
ارائه الگوریتم های کارآمد برای حل مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر با ماشین های موازی غیرمرتبط و زمان های راه اندازی وابسته به توالی با هدف کمینه سازی مجموع زودکرد و دیرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یک مدل ریاضی مبتنی بر برنامه ریزی عدد صحیح آمیخته برای مسأله زمان بندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر با ماشین های موازی نا مرتبط و زمان های راه اندازی وابسته به توالی با هدف کمینه سازی مجموع زودکرد و دیرکرد، ارائه شده است. به علت پیچیدگی این مسأله، برای حل مسائل با ابعاد بزرگ، از الگوریتم های فراابتکاری استفاده شده است؛ در این پژوهش یک الگوریتم مبتنی بر شبیه سازی تبرید و الگوریتم دیگری مبتنی بر بهینه سازی ذرات ارائه شده است، و برای تنظیم پارامترهای الگوریتم های پیشنهادی از روش طراحی آزمایش های تاگوچی استفاده شده است. برای تحلیل عملکرد الگوریتم های حل، چهل ویک مسأله نمونه با ابعاد مختلف طراحی، و هرکدام ده مرتبه اجرا شده است. با توجه به تحلیل نتایج آزمایش های محاسباتی زمان حل الگوریتم مبتنی بر بهینه سازی ذرات کمتر بوده است، ولی کیفیت جواب حاصل از الگوریتم مبتنی بر شبیه سازی تبرید بهتر از الگوریتم مبتنی بر بهینه سازی ذرات بوده است؛ به طور متوسط میزان درصد انحراف نسبی، نتایج آزمایش های محاسباتی الگوریتم مبتنی بر بهینه سازی ذرات 4.4 درصد، و الگوریتم مبتنی بر شبیه سازی 2.3 درصد بوده است.
ارائه و حل مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه زمانبندی پروژه صورت گرفته است. در حیطه زمانبندی پروژه
همواره عدم قطعیت هایی وجود دارد که باعث انحراف برنامه واقعی از برنامه زمانبندی می گردد. یکی از
راه حل های مواجهه با این عدم قطعیت استفاده از روش زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه است. این روش که
برآمده از تئوری محدودیت هاست، روشی نوین در کنترل پروژه است. در تحقیق حاضر سعی در استفاده از
اصول زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع است. مهمترین نوآوری صورت گرفته در این
تحقیق،ارائه مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه و استفاده از شناوری به عنوان
مکملی برای بافر تغذیه است. برای این کار ابتدا مدل زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع و با رویکرد
زنجیره بحرانی نوشته شده و قابلیت اطمینان آن با استفاده از نرم افزار لینگو سنجیده شده است. در گام بعدی
الگوریتم حل این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک توسعه داده شده و در نهایت نمونه مسائل مختلفی مورد
آزمایش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق کارایی الگوریتم ژنتیک ارائه شده را نشان داده
است.
ارائه ی مدل ترکیبی از متوسط وزنی فازی مبتنی بر امتیازات چپ و راست و سلسله مراتبی فازی برای مکانیابی انبار کارخانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعیین محل بخش های مختلف کارخانه، یکی از کلیدی ترین گامهای تأسیس و با مدیریت صحیح جریان مواد و محصولات کارخانجات می باشد . به دلیل ساختار و شرایط موجود، بسیاری از کارخانه های موجود در کشور پس از چند سال ممکن است نیازمند گسترش مساحت و یا افزایش تولید و یا حتی بازنگری در ساختار سنتی گذشته باشند؛ و لذا نیازمند تغییرات در ساختار مکانی و یا ایجاد مکان های جدید می باشد. لذا هدف از این پژوهش ارائه مدلی جدید برای حل مسائل مکانیابی می باشد. به این منظور برای وزن دهی و رتبه بندی روش ترکیبی جدیدی از سلسله مراتبی فازی (AHP فازی ) و متوسط فازی مبتنی بر امتیازات چپ و راست ( FWA ) ارائه گردیده است. که به طور موردی در این پژوهش مکان یابی یک بخش از کارخانه تولید لوازم خانگی مورد بررسی قرار گرفته است. در کارخانه مورد بررسی به دلیل تصمیم مدیریت مبنی بر تولید داخلی برخی از قطعاتی که تا کنون به صورت قطعه نهایی از کشورهای خارجی دریافت می گردیده است ، برخی از سوله هایی که در گذشته به عنوان انبار برای انباشت قطعات مورد استفاده قرار می گرفته است اکنون به عنوان محل نصب دستگاههای جدید مورد استفاده قرار خواهد گرفت و لذا بایستی به دنبال مکانی جدید در کارخانه به منظور انبار کردن قطعات بود. تا هم بتوان از فضای موجود به صورت بهینه استفاده نمود و هم هزینه های مرتبط با آن را به حداقل ممکن کاهش داد .که به این منظور ابتدا جلساتی در سطوح کارشناسان و مدیران به منظور تعیین پارامترهای مهم برای انتخاب، صورت گرفته و سپس با استفاده از مدل ارائه شده به حل مساله مورد نظر پرداخته شد.
بررسی تأثیر ابعاد محتوایی بر ابعاد ساختاری در طراحی ساختار سازمانی بانک تجارت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(Fuzzy AHP)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات مستمر و مداوم فضای کسب و کار، محدود شدن مجاری دسترسی به سود و رقابت تنگاتنگ بانکها و موسسات مالی و اعتباری، ضرورت همسویی اهداف، استراتژیها و ساختارها با چنین محیط متلاطم و متغیری بیش از پیش شده است. لذا از منظر طراحی ساختار می بایست بستر مناسب جهت انسجام و همگونی ساختار با محیط و استراتژیهای سازمان فراهم گردد. بدین منظور این پژوهش بر آن است تا با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP)، ابعاد ساختار سازمانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و تأثیر ابعاد محتوایی شامل استراتژیها، محیط و فناوری را بر ابعاد ساختاری بررسی نماید. به دلیل تعدد شاخصها و پیچیدگی تصمیم گیریها از روش FAHP بهره گرفته شده است. نتایج بررسیها نشان میدهد که تمرکز از اهمیتی بیشتر در طراحی ساختار سازمانی بانک تجارت برخوردار است و رسمیت از اهمیتی کمتر نسبت به دیگر گزینه ها برخوردار است و همچنین نتیجه گرفته شد که شاخص محیط نسبت به دیگر شاخصها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
زمان بندی کلاس های درس با استفاده از برنامه ریزی عدد صحیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان بندی کلاس های درس یکی از شاخه های مهم مسااله هاای عماممی زماان بنادی اساتم مسااله زماان بنادی
درس ها، به عنمان یک گام از فرایند برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها، از جمله چالش هایی است که برنامه ریزان
حمزه آممزش با آن مماجه هستندم مساله عبارت است از تخصاص درس هاای دانشاگاهی باه دوره هاای زماانی
خاص در طمل هفته برای یک نصم سال تحصاصلی باه طامری کاه محادودیت هاای معصنای ار اا گردنادم در ایا
پژوهش، دو مدل برنامه ریزی خطی 1 4 عدد صحصح برای مساله زمان بندی کلاس های درسی ارائه شده اساتم -
چند مساله نممنه با استفاده از هر دو مدل، مدلسازی و با نارم افازار GAMS حا و نتصهاه هاای بدسات آماده
)تعداد متغصرها و زمان ح ( مقایسه و تحلص شده اندم مقایسه نتصههها نشان می دهد که مادل دوم، تماناایی مادل -
سازی مسالههای با اندازه هاای بازرر را داشاته و از پصگصادگی انادازه و محاساباتی کمتاری برخامردار اساتم
بنابر ای ، ای مدل برای زمان بندی بهصنه درس های یاک ناصم ساال تحصاصلی در دانشاکده ااتصااد و علامم اداری
دانشگاه اصفهان استفاده شده و نتصهههای آن شام جداول زمانبندی دروس اسااتصد، گاروه هاای دانشاهمیان،
کلاسهای درس و روزهای هفته ارائه گردیده استم
ارایه مدلی ترکیبی برای تسطیح منابع چندگانه با استفاده از الگوریتم چند معیاره تکاملی تفاضلی در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حین اجرای پروژه ها، کاهش نوسان در الگوی استفاده از منابع، به ویژه در مواردی که حتی تغییرات بسیار کم در سطح استفاده از منبع می تواند منجر به بار مالی و یا ریسک های بالا گردد از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش های سنتی تسطیح منابع، در حل مسایل چندهدفه مقید کارآیی چندانی ندارند. در این مقاله تلاش شده است تا با ارایه ی روشی برمبنای توسعه ای از الگوریتم تکاملی تفاضلی مبتنی بر فرایند الکتر، مشکلات روش های سنتی رفع شود. روش پیشنهادی علاوه بر رفع چالش های متداول ناشی از نرمال سازی و وزن دهی توابع هدف، با استفاده از شبه معیار به جای معیار امکان در نظرگرفتن ابهام و یا عدم قطعیت در مصرف منابع را فراهم می آورد. ساختار مدل پیشنهادی متناسب با شرایط واقعی پروژه ها طراحی شده است. نتایج حاصل از مثال عددی مبین عملکرد بهتر مدل پیشنهادی نسبت به روش های سنتی، در حل مسایل تسطیح تک هدفه و تسطیح چندهدفه است.
بکارگیری رویه جستجوی تصادفی تطابقی حریصانه برای زمانبندی مسئله جریان کارگاهی بدون صف های میانی با استفاده از تبدیل به مسئله فروشنده دوره گرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله یافتن توالی بهینه به منظور کمینه کردن فاصله زمانی ساخت برای مسئله زمانبندی جریان کارگاهی بدون صفهای میانی میباشد. مسائل زمانبندی بدون انتظار در آن دسته از محیطهای تولیدی رخ میدهد که در آن یک کار میبایست از آغاز تا پایان بر روی یک ماشین یا چند ماشین بدون وقفه پردازش شود. از آنجایی که ساختار این مسئله شباهت بسیاری با مسئله فروشنده دورهگرد دارد، در تحقیق حاضر از یک رویکرد جدید جهت بدست آوردن دیرکردها کمک گرفته شده به گونه ای که با هدف یافتن توالی بهینه عملیاتی که کمترین فاصله زمانی ساخت را داراست از ماتریس دیرکردهای بدست آمده از مسئله فروشنده دورهگرد استفاده شده است. همچنین از الگوریتم جستجوی تصادفی تطابقی حریصانه برای حل مسئله تعیین توالی جریان کارگاهی بدون صفهای میانی استفاده و کارایی آن پس از تعیین پارامتر از طریق روش فاکتوریل، با الگوریتم کلونی مورچگان مقایسه شده است.
رویکرد شبیه سازی در حل مسأله زمان بندی ماشین های موازی پردازشگر دسته ای با زمان های احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مسأله زمان بندی ماشین های موازی پردازشگر دسته ای با هدف حداقل کردن حداکثر زمان تکمیل کارها بررسی می شود. نوآوری این پژوهش، به کارگیری زمان های پردازش و در دسترس بودن کارها به صورت احتمالی است. در تحقیقات پیشین اثبات شده است که مسأله مورد بررسی دارای پیچیدگی سخت است. بنابراین، از روش های ابتکاری برای حل مسأله استفاده می شود. مسأله مورد مطالعه، دو مرحله تصمیم گیری دارد. در مرحله اول ابتدا کارها به دسته هایی طبقه بندی می شوند و در مرحله بعد، دسته های به دست آمده به ماشین های موازی تخصیص می یابند. در این مقاله، از دو روش ابتکاری برای ایجاد دسته ها و از سه روش ابتکاری برای ترتیب دهی توالی دسته ها استفاده خواهد شد. به علت احتمالی بودن زمان های پردازش و در دسترس بودن کارها، با استفاده از رویکرد شبیه سازی، 10000 نمونه مسأله به صورت تصادفی تولید می شود. 6 حالت ترکیبی روش های ابتکاری با حل نمونه مسائل به دست آمده از شبیه سازی مقایسه می شوند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیب روش های ابتکاری MBF در فاز اول و روش ERT-LPT در فاز دوم از کارایی بهتری در رسیدن به جواب های مناسب برخوردار است.
زمان بندی کارگاه فولادسازی - ریخته گری پیوسته با استفاده از الگوریتم ترکیبی فراابتکاری (مطالعه موردی: مجتمع فولاد خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مساله زمان بندی کارگاه فولادسازی _ریخته گری پیوسته بررسی شده است. این مساله حالتی خاص از مساله کارگاه جریان ترکیبی[i] است که انواع محدودیت های خاص صنعت فولاد، آن را به مراتب پیچیده تر می سازد. در این مقاله الگوریتمی فراابتکاری بر پایه الگوریتم مورچگان(ACO)[ii] که در داخل آن یک الگوریتم ابتکاری زمان بندی به کار رفته؛ برای مساله طراحی شده است. در الگوریتم پیشنهادی، ""تخصیص منبع و تعیین توالی[iii]"" با استفاده از الگوریتم جامعه مورچگان و زمان بندی توسط یک الگوریتم ابتکاری پیشرو-پسرو، انجام می شود. در نظر گرفتن محدودیت های واقعی محیط تولیدی در تعریف مساله، طراحی الگوریتم ابتکاری زمان بندی، ارائه الگوریتمی ترکیبی از ACO و الگوریتم ابتکاری ارائه شده و طراحی ویژه ACO از نظر نوع تعریف ماتریس فرومون و اطلاعات ابتکاری آن، نوآوری های اصلی این پژوهش هستند. این الگوریتم در مجتمع فولاد خوزستان پیاده سازی و نتایج آن با الگوریتم ابتکاری موجود در یکی از نرم افزارهای تجاری خارجی و مورد استفاده در مجتمع فولاد مبارکه مقایسه شده است. بر اساس نتایج آزمون، الگوریتم پیشنهادی نه تنها قابلیت استفاده در چارچوب زمان های محدود در دسترس برای زمان بندی را دارد، بلکه تابع هدف واحد فولادسازی را به طور میانگین تا 65% بهبود می دهد.
محاسبه قابلیت دسترسی ماشین آلات سیستم بارگیری در معادن روباز بر اساس مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت دسترسی یا دسترس پذیری از مهم ترین ویژگی های تبیین کیفیت عملکرد سیستم ماشین آلات تعمیر پذیر و بهبود مدیریت و برنامه ریزی تولید محسوب می شود. شناخت قابلیت دسترسی برنامه های عملیاتی ماشین در فرایند تولید را دقیق تر و واقعی تر می کند. عملیات بارگیری بخش مهمی از چرخه تولید در معادن را تشکیل می دهد و در این مقاله، رویکردی برای بررسی قابلیت دسترسی ماشین آلات سیستم بارگیری در معادن روباز بر مبنای تئوری زنجیره مارکوف ارائه شده است. این روش مبتنی بر حالت های مختلف سیستم و نحوه گذر از حالتی به حالت دیگر است و برای مدل سازی رفتار اتفاقی سیستم هایی که به طور پیوسته و یا گسسته نسبت به زمان و یا در فضای حالت در تغییرند، قابل استفاده است. برای نشان دادن چگونگی عملکرد مدل از دادهای معدن سنگ آهن میشدوان استفاده شده است. بدین منظور ضمن محاسبه شاخص های نرخ خرابی و تعمیر ماشین ها، قابلیت دسترسی آن ها تعیین گردیده است. برای صحت سنجی و تحلیل داده ها و افزایش دقت تشخیص رفتار خرابی و تعمیر سیستم از آزمون های آماری مرتبط استفاده شده است. بر اساس نتایج اخذ شده، نرخ خرابی و تعمیر برای بیل مکانیکی نیوهلند به ترتیب 019/0 و 064/0 و برای بیل مکانیکی کوماتسو 017/0 و 047/0 است. همچنین قابلیت دسترسی سیستم بارگیری معدن در بخش ماشین آلات بیل مکانیکی، 9/93 درصد برآورد شده است.
حداقل سازی توابع هدف غیرنزولی برای مسئله زمان بندی واحد زمان کارگاه باز با الگوریتم ژنتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، برنامه ریزی فعالیتی ضروری و اجتناب ناپذیر در تمام امور فردی، اجتماعی و سازمانی محسوب میشود. به نحوی که بدون توجه به آن هیچ فعالیتی به صورت کارآمد و موثر تحقق نخواهد گرفت. یکی از مسائل مهم مورد بحث در علم تحقیق در عملیات راجع به موضوع زمان بندی است. این مطالعه به مسئله کارگاه باز میپردازد، زیرا در سالهای اخیر، کاربرد مدل های ریاضیاتی برای حل بهینه ای مسائل زمانبندی توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. در این راستا، بسیاری از تحقیقات درباره مدلسازی کار کارگاهی و جریان کارگاهی بوده و روی فرمول بندی مسئله زمان بندی کارگاه باز انجام شده است. هدف این تحقیق یافتن راه حلی ساده و بهینه برای مسئله زمان بندی کارگاه باز با تابع هدف تفکیکپذیر با استفاده از روش فراابتکاری الگوریتم ژنتیک می باشد. در الگوریتم این مسئله، عملگر تقاطع PMX و عملگر جهش جابهجایی استفاده شد. در ادامه نیز مقایسهای میان جوابهای به دست آمده به سه روش انتخاب متفاوت در کدبندی الگوریتم ژنتیک شامل روشهای انتخاب برتر، انتخاب تورنمنتی و انتخاب چرخ رولت صورت می گیرد. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش بهصورت کتابخانهای و مراجعه به اسناد، مدارک و سایتهای معتبر جمع آوری شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که مسئله زمانبندی کارگاه باز با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک راحت تر و سریعتر به جواب می رسد و روش انتخاب برتر جواب بهتری را نسبت به دو روش دیگر نشان میدهد.
بهینه سازی قابلیت اطمینان سیستم سری موازی با زیرسیستمهای - k-out-of-n با در نظر گرفتن نرخ خرابی وابسته به تعداد اجزای در حال کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدل جدیدی برای مسئله تخصیص افزونگی با ساختار سری موازی و زیر سیستمهای - k-out-of-n با در نظر گرفتن نرخ خرابی وابسته به تعداد اجزای در حال کاار اراهاه ما یشاود .در ایان ناون نارخ خرابای باا
افزایش تعداد اجزای در حال کار به دلیل تقسیم بار )فشار( بر روی تعداد بیشتری از اجزاء، نرخ خرابی هر یا ک
از اجزاء کاهش مییابد. همچنین برای هر یک از زیر سیستمها دو نون سیاست افزونگی آمااده باه کاار سارد و
فعال در نظر گرفته شده است. هدف از حل مدل اراهه شده تعیین استراتژی افزونگی، ناون و تعاداد جازء ماازاد
تخصیص یافته برای هر زیرسیستم به منظور حداکثر کردن قابلیت اطمینان کال س یساتم تحات محادود یتهاا ی
وزن و هزینااه ماایباشااد. بااه دل یاال NP-hard بااودن مساائله تخصاا یص افزونگاای از الگااوریتم فاارا ابترااار ی
ژنتیک) GA (برای حل مدل و از روش سطح پاسخ) RSM ( برای تنظیم پارامترهای موثر بار ا یا ن الگاور یتم اساتفاده
شده است. در انتها با ذکر یک مثال عددی به بررسی نتایج به دست آمده از حل مدل اراهه شده میپردازیم
تعیین ضریب عملکرد در زمان سنجی با کرنومتر به کمک منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات تولیدی زمان سنجی است که مبنای بسیاری از تصمیمات نظیر تعیین تعداد کارگران و ماشین آلات باشد. یکی از رایج ترین روش های زمان سنجی استفاده از کرنومتر است که در آن پس از ثبت زمان مشاهدات، از ضریب عملکرد برای محاسبه زمان نرمال و از مقادیر الوانس برای تعیین زمان استاندارد استفاده می-شود. به دلیل اهمیت زیاد ضریب عملکرد، روش های مختلفی برای تعیین آن ارائه گردیده، که رایج ترین آنها روش وستینگهاوس است. متاسفانه علیرغم اینکه زمان اغلب پدیده ها در شرایط مختلف عملکرد غیرقطعی است، این روش از اعداد قطعی برای ارزیابی بهره می گیرد. لذا ممکن است نتایج حاصل از محاسبات با نتایج دنیای واقعی متفاوت باشد که این اختلاف در تولید با حجم بالا، اثر بسیار چشم گیرتری ایجاد کند. از این رو در این مقاله، از منطق فازی به عنوان ابزار مفیدی جهت حل مسائل غیرقطعی دنیای واقعی استفاده شده و الگوریتمی برای تعیین ضریب عملکرد بر مبنای منطق فازی و روش وستینگهاوس ارائه گردیده است. همچنین مثال عددی با جزییات حل بیان شده که می تواند نتایج واقع بینانه تری نسبت به حالت قطعی داشته باشد.
استفاده از روش شناسی سیستم های نرم برای ساختاردهی به مسئله مراقبت در برابر مواجهات شغلی سرطانزا؛ مورد مطالعه: صنایع نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت ایران از نقطه نظر مزایای شغلی همواره جزء بهترین سازمان ها در ایران بوده است، اما مواجهات شغلی (قرار گفتن در معرض آلاینده ها) که زمینه ساز بیماری های مزمن مثل سرطان است، در محیط کاری کارکنان عملیاتی این صنعت زیاد است. وزارت نفت ایران دارای سازمانی با عنوان بهداشت و درمان بوده که کارکنان رسمی صنعت را تحت پوشش کامل بیمه خدمات درمانی قرار داده است. این سازمان در کنار واحدهای HSE نقش تعیین کننده ای در سلامت و ایمنی شغلی کارکنان ایفا می کنند، اما هیچ ساختار و سیستم اطلاعاتی منحصر به فردی برای پیشگیری و مراقبت از سرطان شغلی وجود ندارد. از طرفی اهمیت بیماری سرطان، بار منفی روانی آن و هزینه های بالایی که برای درمان مبتلایان صرف می شود، از نظر وزارت نفت بسیار مهم تلقی می شود. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت چارچوب سیستمی برای مراقبت در برابر سرطان شغلی در کارکنان صنعت نفت ایران می باشد. به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسئله (ماهیت چند عاملی سرطان، تأثیر همزمان عوامل و تأخیر زمان مواجهه تا بروز بیماری) و نیز پیچیدگی های رفتاری آن (وجود ذینفعان و نقش آفرینان متعدد) برای مطالعه وضع موجود از روش شناسی سیستم های نرم استفاده شده است. در این راستا تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو (CATWOE) و تعریف ریشه ای با توافق و تأیید مالک مسئله و از راه برگزاری جلسه های متعدد با ذینفعان آن- گاهی اوقات با دیدگاه ها و منافع متعارض-حاصل شده است که نشان می دهد سیستم مراقبت با لحاظ کردن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می دهد که برای بهبود وضعیت مسئله باید در سیستم های اطلاعاتی نقش آفرینان (بهداشت حرفه ای و سلامت کار از یک سو و بیمارستان ها و سازمان بازنشستگی از سوی دیگر) تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل سرطانزا و جمع آوری اطلاعات بیماران مبتلا اعمال کرد.
مدلی برای تبیین و تنظیم پارامترهای فرایند تولید پلی اتیلن ترفتالات ) PET ( با بهره گیری از رویکرد تلفیقی روش سطح پاسخ و شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتمهای فرا ابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرآیندهای صنعتی عوامل متعددی با سطوح مختلف وجود دارند که هر کدام ممکن است بر روی
مشخصات محصول نهایی تاثیر گذار باشند. در این تحقیق، مدلسازی ریاضی غیر خطی چند هدفه برای 5
مشخصه کیفی محصول پلی اتیلن ترفتالات که یکی از محصولات پرکاربرد و مهم صنعت پتروشیمی کشور
می باشد، برحسب 4 متغیر )پارامتر( کلیدی اثرگذار فرایند تولید آن انجام گرفته است. برای همین منظور از
روش سطح پاسخ که تلفیقی از طراحی آزمایشات و آزمون های آماری است به همراه شبکه عصبی مصنوعی و
الگوریتم های فراابتکاری استفاده شده است