فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظر به گستردگی ابعاد موضوع (توفیق میان عقل و نقل)، محوریت مقاله حاضر تنها توحید افعالی خواهد بود. مسئله اصلی تحقیق جایگاه توحید افعالی در حکمت متعالیه صدرا و براهین عقلی و نقلی وی در این زمینه می باشد. لذا در این جستار، پس از تبیین توحید افعالی، به انحصار هستی بخشی و تأثیر استقلالی در فاعلیت الهی، و نظریه فاعلیت بالتجلی و مجرای فیض بودن عقول و ژرف اندیشی صدرا در باب اختیار آدمی از منظر عقل و نقل به عنوان مبانی توحید افعالی، بیان خواهیم کرد که صدرا با دو برهان ارجاع علیت به تشأن و قاعده بسیط الحقیقه به اثبات آرای خود می پردازد. همچنین، در این تحقیق که به روش توصیفی-استنباطی صورت پذیرفته، شبهات فکری برآمده از برخی اندیشه های کلامی پاسخ درخوری می یابد. ثانیاً به دلیل هم افق شدن مرز های حکمت صدرایی با عرفان نظری، صدرا در حل و فصل مسایل توحید از حکمت سینوی پیشی می گیرد. ثالثاً لوازم توحید افعالی، همچون نظریه وحدت وجود و ارجاع علیت به تشأن، اراده و علم پیشین الهی، مسئله جبر و اختیار در افعال بشر، در پرتو دو حجت عقل و دین تبیین می گردد.
نظریه صدرالمتألهین در معناشناختی اوصاف حق تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مسأله معناشناختى صفات، از دیدگاه ملاصدرا بررسى مىشود. فیلسوف بزرگ مسلمان با استفاده از بحث وجود شناسى و اصول مربوط به آن به سراغ صفات حق تعالى رفته و در مسأله وجود شناسى با پرداختن به اصول اشتراک معنوى و تشکیک وجود نشان مىدهد که قول به تشبیه و تنزیه مطلق باطل است و مستدل بیان مىکند که وجود در خالق و مخلوق بطور تشکیکى بکار مىرود. صفات جمالیه را نیز با ارجاع به حقیقت وجود و اثبات عینیت عوارض وجود با حقیقت وجود نشان مىدهد که، مانند وجود، امرى مشترک و مشککند و با عقل انسانى قابل فهم است.
بررسی دلالت برهان نظم بر صفات الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق این است: آیا می توان صفات الهی را با استفاده از برهان نظم اثبات کرد؟ درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند باید گفت: این برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم، توحیدِ ناظم عالم را نیز اثبات می کند. این برهان علم الهی را اثبات می کند، اما، از اثبات علم ذاتی عاجز است، زیرا اثبات صفت علم به وسیله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است که در آن صورت، صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین، برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی نیز عاجز است، چون معلول آیینه علت خود است و معلول در هر حدی از عظمت باشد، در نهایت، معلول و محدود است و نمی تواند بر علت نامتناهی خود دلالت کند.
واکاوی اراده الهی در اندیشه فلاسفه و متکلمان اسلامی با تأکید بر مدرسه کلامی بغداد و حله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
«اراده الهی» از مهم ترین مباحثی است که تبیین کلامی و فلسفی آن با یکدیگر متفاوت است؛ هرچند برخی متکلمان در تفسیر «اراده الهی» به اندیشه فلسفی گراییده اند. در اندیشه متکلمان نخستین امامیه، با تأکید بر مضامین احادیث اهل بیت^، اراده یکی از مراتب فعل الهی و به معنای «عزم بر مشیت» بود؛ اما مدرسه بغداد، همگام با معتزله بغداد، آن را به «فعل الهی» یا «امر به فعل» تفسیر کرد؛ گرچه ذاتی دانستن اراده و تفسیر آن به «علم به مصلحتِ در فعل» نیز طرفدارانی داشت. پس از مدرسه بغداد و در طول تاریخ کلام امامیه، تحلیل اراده تحت تأثیر اندیشه فلسفی قرار گرفت و سرانجام در مدرسه حله، اراده به امری ذاتی یا همان داعی، یعنی «علم به مصلحت و خیریت در فعل» تفسیر شد. در این پژوهش، درصدد هستیم با واکاوی چیستی اراده از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، سیر تطور آن را در سده های میانه، به ویژه در اندیشه کلامی مدرسه بغداد و حله بررسی کنیم و با ارزیابی تطبیقی این دیدگاه ها، نسبت آنها را با رویکرد روایات در این زمینه دریابیم.
پژوهشی در معنای کلمه توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معنای کلمه طیبه «لاإلهَ إلّا اللّهُ» و نحوه دلالت آن بر توحید در میان دانشمندان مسلمان اختلاف گسترده ای به چشم می خورد. در این جمله شریفه احتمالاتی را طرح کرده اند که اگر بعضی از آن ها پذیرفته شوند، کلمه توحید دلالتی بر توحید کامل نخواهد داشت. این مقاله پس از بررسی دقیق معانی ادعایی برای واژه های به کار رفته در جمله توحیدی و تأثیر هر یک در افاده توحید کامل، به نقد و بررسی دیدگاه های مختلف و معرفی نظریه های موجه در معنای کلمه اخلاص می پردازد.
تبیین رابطه صفات ذاتی و ذات واجب از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرامون صفات ذاتی خداوند دو دیدگاه عمده وجود دارد. فلاسفه اسلامی قبل از صدرا و متکلمان امامیه عینیت صفات و ذات را برگزیدند. دسته ای از متکلمان غیر امامیه مانند اشاعره و کرامیه قائل به زیادت صفات بر ذات شدند ملاصدرا با رد کردن دیدگاه متکلمین غیر امامیه ادعای فلاسفه و متکلمان امامیه قبل از خود را که تنها با مبنا قرار دادن بساطت ذات، کثرت صفات را از ذات واجب نفی کردند؛ برگزید و ادعای عینیت صفات و ذات در تحقق خارجی را مطرح کرد. وی ضمن تشبیه رابطه صفات و ذات به رابطه معقولات ثانی فلسفی و وجود، و با استفاده از حیثیت تقییدیه کیفیت عینیت صفات و ذات را بیان کرد. ملاصدرا در مقام تصدیق و اثبات علاوه بر بیان محذورات زیادت صفات بر ذات و شکل دادن آنها در قالب قیاس استثنائی؛ استدلال های دیگری را اقامه کرد که با استفاده از مبانی خاص فلسفی خود نظیر اصالت و تشکیک وجود به اثبات مدعای خویش نائل آمد. به مناسبت طرح بحث صفات ذات؛ صفات اضافی، سلبی و فعلی هم بررسی شد که با تحلیل صدرا صفات اضافی و سلبی عین ذات واجب هستند و صفات فعل هم به اعتبار ارجاع به صفت قدرت عین واجب شدند.
بررسی و تحلیل رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فلسفی تمرکز اصلی بر اثبات واجب است و توحید، از متفرعات اثبات واجب به شمار می آید. درحالی که متون عرفانی تمرکز خود را بر مسئله توحید قرار می دهد. قرآن نیز بیشتر بر توحید تأکید دارد تا بر اثبات وجود خدا. فیلسوف اولاً خدا را با علم حصولی و کلی می شناسد و ثانیاً در فلسفه هم خدا و هم مخلوقات از سنخ وجود هستند، اما هرکدام مرتبه ای از وجود؛ درحالی که عارف به خدای خویش علم حضوری دارد و فقط او را موجود می داند و غیر از خدا نه خود و نه هیچ چیز دیگر را موجود نمی داند. قرآن نیز زمانی که دربارة خدا سخن می گوید به وضوح از خدایی شخصی یاد می کند. در این نوشتار تلاش کرده ایم با تمرکز بر سه دستة از متون اسلامی (متن قرآن، متون عرفانی و متون فلسفی) نحوه نگرش هریک از این متون را نسبت به «براهین اثبات وجود خدا» تحلیل و بررسی کنیم. و با نگاهی درجه دو، نقاط تشابه و تمایز این سه رویکرد را نشان دهیم.
تحلیلی بر براهین تجربی علامه طباطبایی و الهیدانان قرن بیستم پیرامون اثبات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال های تجربی، با مزایایی چون سادگی و قابل فهم بودن برای عموم، از جمله براهینی هستند که در کنار براهین عقلی و شهودی برای اثبات وجود خدا به کار گرفته شده اند. تحقیق حاضر به بررسی این نوع براهین نزد علامه طباطبایی و تفکر سده بیست مغرب زمین پرداخته و ضمن ارزیابی غنای هر یک، وجوه تمایز و اشتراک آنها را دنبال نموده است. برهان نظم، حدوث، و برهان مبتنی بر رویکرد تکاملی از براهین مشترک آنان، البته با تفاوت هایی در دامنه بحث ، محسوب می شود. به علاوه، هر کدام دلایلی مخصوص به خود نیز داشته اند. در مسئله مصادیق تفاوت ها باید گفت برهان حدوث نزد غربیان تنها در معنای حدوث زمانی و صرفاً درباره عالم به کار رفته است، در حالی که علامه طباطبایی از حدوث علّی نیز در سه حوزه عالم، نفس، و اجسام بحث کرده است. خصلت انتزاعی فیزیک قرن بیستم و نیز برهان حرکت، به ترتیب از دلایل خاص مورد تمسک الهیات قرن بیستم و علامه بوده است.
بررسی و نقد آرای سلفیه در معنا شناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلفیه در شناخت اسما و صفات الهی، روش عقلی را بی اعتبار می داند و فقط روش نقلی را مبنای معرفت خویش قرار داده است. در روش نقلی نیز به ظاهر گرایی در قرآن و سنت روی آورده است (بنگرید به: اله بداشتی، 1386: 71-41) از این رو در معناشناسی صفات الهی نتوانسته تصویر روشنی از صفات الهی به ویژه در صفات خبری مانند استوای خدا بر عرش، وجه داشتن، دست داشتن و ... ارایه نماید. در نتیجه، صفاتی زاید بر ذات را برای خدا اثبات کرده است، که این امر با توحید صفاتی و به تبع آن با توحید ذاتی به معنای بساطت ذات از هرگونه ترکیب، تعارض دارد. در این مختصر، ابتدا مساله معنا شناسی و سپس از این زاویه، مبانی و اصول سلفیه در صفات بررسی و نقد می شود
نظام احسن از دیدگاه لایب نیتس و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
بررسی تقریرهای گوناگون از برهان ابن سینا بر توحید ذاتی واجب تعالی در اشارات و تنبیهات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
ابن سینا برهانی ابتکاری بر اثبات توحید ذاتی واجب الوجود دارد که آن را در اشارات و تنبیهات بسط داده است، هرچند بیانی اجمالی از آن را در الهیّات شفا نیز آورده است. شارحان در تقریر این برهان راه های گوناگونی پیموده و هریک تفسیر و تقریر خاصی از آن ارائه کرده اند. اختلاف این تقریرها عمدتاً در تعیین اقسام و فرض هایی است که در این برهان مورد نظر ابن سینا بوده است.
در این مقاله، پس از اشاره به جایگاه برهان ابن سینا در میان براهین توحید، تقریرهای فخرالدّین رازی، خواجه نصیرالدّین طوسی، قطب الدّین رازی و استاد مطهّری از این برهان بیان و ارزیابی شده ، و، در پایان، این نتیجه حاصل آمده است: تقریر خواجه طوسی – به دلیل خالی بودن از اشکالات تقریرهای دیگر از قبیل تصرّف در کلام ابن سینا و یا افزودن قسمی بر اقسام مورد نظر ابن سینا، و نیز به سبب وارد نبودن اشکال هایی که به اصول برهان کرده اند - از دیگر تقریرها به کلام ابن سینا نزدیک تر است.
برهان حرکت در فلسفه ارسطو و حکمت متعالیه (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
نظریه احوال از کلام تا فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه حال نخستین بار به صورت رسمی توسط متکلم معتزلی، ابو هاشم جبایی مطرح شده است. این بحث که ناظر به مسئله صفات باری تعالی بوده، در مواجهه با محذور شرک ارائه گردیده. اما بسیاری از متکلمان و فیلسوفان، این نظریه را مردود شمرده اند. ظاهر کلام فیلسوفان نشان گر آن است که آنها بین نظریه حال و نظریه ثابت نوعی ترادف دیده اند و لذا نقد نظریه حال در سیاق استغراب از نظریه ثابت و تهاجم به مؤلفینش دیده می شود. تکیه اصلی ناقدان این دو نظریه بر معقول نبودن واسطه میان وجود و عدم است و آنان با این رویکرد هستی شناسانه، نظرات کلامی را با تمرکز بر مسئله علم الهی به معدومات به چالش کشیدند.
واقعیت این است که نظریه حال فارغ از کیفیت علم الهی، ناظر به نحوه اتصاف خداوند به مطلق صفات بوده است و شبیه آن پیش از مطرح شدن در حوزه معتزلی، در اندیشه شیعی توسط هشام بن حکم مطرح گشته است. اینکه رابطه ذات و صفات از وجهه نظر متکلمین مورد نظر چه سنخیتی با سخن فلاسفه در این زمینه داشته است مجال را برای پیگیری رابطه پنهانی نظرات آنان با ایده های عرفانی که صفوف عرفا را از فلاسفه جدا کرده باز می کند.
اهمیت مبحث صفات خدا از یک طرف و ویژگی تشیع در ارائه مباحث ظریف اعتقادی و وجود سابقه ای از این دست نظریه در آن از سوی دیگر، بازخوانی تاریخی این نظریه و بازشماری کارکردهای آن را لازم می گرداند.
باز هم برهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به باور برخی، برهانی که علامة طباطبایی در حاشیة اسفار برای اثبات وجود خداوند مطرح کرده است، بر هیچ اصل یا مسئلة فلسفی مبتنی نیست. در این نوشتار نشان می دهیم که این گفته نادرست است و برهان علامه، بدون بهره گیری از دو نظریة فلسفی، یعنی نظریة حداکثری مطابقت با عالم وجود و نظریة تعمیم یافتة وحدت شخصی وجود به سرانجام مطلوب نمی رسد. نوشتار حاضر به شرح و بسط برخی نکات مطرح شده در مقالة پیشین نگارنده با نام «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامة طباطبایی[1]»، می پردازد و تلاش دارد به انتقاداتی که بر آن مقاله ایراد شده است، پاسخ گوید.