فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
دو تفسیر از صادر اول و اجزای آن در حدیث حدوث اسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث اول از باب حدوث اسماء اصول کافی که به حدیث «حدوث اسماء» مشهور است، از مشکلات و متشابهات احادیث و مشتمل بر معرفت برجسته ای از معارف فراوان موجود در روایات اهل البیت (ع) است و به دلیل جذابیت محتوای آن، مورد تفسیرهای متعدد واقع شده است. بر اساس این حدیث که مبیّن ترتّب و تنزّل و تکثّر اسماء الهی است، مخلوق اول اسمی است که چهار جزء دارد که یک جزء آن در حجاب سه جزء دیگر قرار گرفته است. آن سه جزء یا سه اسم، هرکدام دارای چهار رکن اند و هر رکنی سی اسم در ذیل خود دارد تا درنهایت به سیصدوشصت اسم بالغ شود. در آخر حدیث، اشاره ای مشتمل بر تفسیر و تعلیل به آیه «قُل اُدعوا اللهَ او ادعوا الرَّحمن ایا ما تَدعوا فَلَهُ الاسماءُ الحسنی» شده است. در میان تفسیرهای متعدد این حدیث، تفسیر ملاصدرا در شرح اصول کافی و تفسیر علامه طباطبایی در المیزان و رسالة الاسماء به جهاتی از جمله مهم ترین و مؤثرترین شرح های موجودند. در این مقاله به بیان و مقایسه تحلیلی این دو تفسیر پرداخته ایم.
فضیلت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئلة فضیلت از دیدگاه فارابی و اهمیت آن می تواند راهگشای فهم و درک برخی از مباحث کلیدی فلسفة وی مانند جامعة مدنی، مدینة فاضله، امت فاضل، اجتماع فاضل، معمورة الفاضله(جهان برین وآباد) باشد. دیدگاه فارابی در بررسی و پژوهش پیرامون فضیلت متأثر از نگاه سعادتگرانة وی در باب اخلاق و کمال یابی انسان است. او بر این باور است که آدمی به طور فطری موجودی کمال جو و سعادت طلب است و برای نیل به این هدف والا و مقدس نیازمند ابزار و وسائل است، کسب انواع فضائل (نظری، فکری، اخلاقی و عملی)، همان ابزار و وسائل نیل انسان به کمال و سعادت است و دست یازیدن به فضائل یاد شده بر تعلیم و تربیت افراد جامعه مبتنی است، از این روی فارابی هدف تعلیم را اکتساب فضائل نظری و هدف تربیت را نیز محقق ساختن فضائل اخلاقی(ویا نفسانی) می داند. تلاش نویسنده، در این مقاله متکی بر فهم و درک وی از متون و آثار فارابی بوده و از این نظر به متون وآثار دیگران ، کمتر ارجاع داده شده است.
وجوه شیعی فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر کلامی شیعی با ویژگی های متعددی شناخته می شود که سه شاخص عصمت، امامت و اجتهاد، از مهم ترین آنها به شمار می آید. این هرسه عنصر اعتقادی در فلسفه فارابی از جایگاه خاصی برخوردارند و بنیان های نظام فلسفی او، به ویژه فلسفه سیاسی وی را تشکیل می دهند. نظریه نبوت وی نیز هم از ناحیه علم و نظر و هم از ناحیه عمل، متضمن عصمت حداکثری است. امامت و اجتهاد نیز در فلسفه سیاسی وی به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است. او نه تنها به اجتهاد پویا پرداخته، بلکه قائل به نقش حکومتی و ریاستی مجتهد واجد شرایط است.
نگاهی به ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن در فایدروس و حکمت الاشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه افلاطون و سهروردی در موضوع ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن دارای اشتراکات نظری هستند، درعینحال تفاوت های بنیانی در آرا و نیز شیوه آنها وجود دارد. در این مقاله ابتدا به عالم نفس که از دیدگاه هر دو فیلسوف منشأ نفس انسانی است، پرداخته شده، سپس نظرات آندو در مورد ماهیت نفس و همچنین نظرات و استدلال آنها در مورد حدوث و قدم روح بیان میشود. سهروردی معتقد به حدوث نفس انسانی بوده و نظر افلاطون در مورد قدم روح را که در فایدروس آمده، در حکمتالاشراق نقد و رد مینماید. در ادامه چگونگی تعلق آن به بدن از دیدگاه هر دو فیلسوف بررسی میگردد. شیوه افلاطون برای بیان مسئله روح، بیشتر در قالب اسطوره و تمثیل میباشد، ولی بیان سهروردی فلسفی، با رنگ علمی است و روشنگر این مطلب میباشد که آرای فلسفی سهروردی رونوشتی از آرای افلاطون نیست، بلکه او دارای استقلال رأی و نظرات متفاوت و بدیعی در فلسفه می باشد.
دیدگاه سهروردی و ملاصدرا دربارة علیّت مثل و عالم خیال منفصل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق و صدرالمتألهین، از یک سو به عالم مثال منفصل قائل بوده؛ و از سوی دیگر، به اثبات نظریة مثل افلاطونی و ارباب انواع پرداخته، و آنها را علّت عالم ماده و افراد مادی هر نوع دانستهاند. پژوهش حاضر ضمن بررسی و نقد براهین شیخ اشراق و ملاصدرا در باب اثبات علّیت ارباب انواع نسبت به افراد مادی، از طریق سنخیّت علّت و معلول؛ نظریة ملاصدرا در علوم حسّی و خیالی (نظریة ابصار) و نیز امتناع طفره در نظام آفرینش، به اثبات علّیت عالم مثال نسبت به عالم ماده پرداخته است. از این رو، بر خلاف دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا، عالم مثال علّت عالم ماده است، نه عقول متکافئه. در نتیجه، علاوه بر مثل افلاطونی موجود در عالم عقل، ارباب انواع در عالم مثال نیز موجود هستند. این موجودات مثالی علّت عالم ماده میباشند و خود، معلول ارباب انواع موجود در عالم عقل هستند.
نقد و بررسی ارزش شناخت از دیدگاه دیوید هیوم بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی دیدگاه دیوید هیوم در خصوص «ارزش شناخت»، که قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد، حایز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با مراجعه به آثار و تحقیقات صورت گرفته پیرامون نظریات هیوم، که به اعتقاد تجربه باوران نوین، پدیدآورنده تجربه گرایی نوین می باشد، به این نتیجه رسیدیم که هیوم بر اساس سه اصل شکاکیت، معناداری در تصورات و علیت، در خصوص «ارزش شناخت» فیلسوفی مبناگرا و قایل به نظریه مطابقت است، اما نه به معنای مطابقت اندیشه با واقع، بلکه به معنای «مطابقت اندیشه با انطباع پدیداری»؛ یعنی هر شناختی که به انطباع پدیداری برسد، بر اساس معیارهای «انطباعات حسی» و «حافظه» با آن معامله واقعی می شود. مشکل هیوم در خصوص تصدیق قضایایی است که طبق اعتقاد او، ناظر به نسبتی واقعی در زمان آینده است؛ قضایایی که مبتنی بر رابطه علیت می باشند. این رهیافت معرفتی هیوم در باب معرفت شناسی (غیر از نسبت بین تصورات) منجر به ایده آلیسم معرفت شناختی می گردد که از مبانی نظری نسبیت معرفت دینی می باشد.
این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی «ارزش شناخت» از دیدگاه هیوم بر اساس حکمت متعالیه را مورد نقد قرار می دهد.
تفکیک وجود از ماهیت درفلسفه ابن سینا همراه با نقد برداشت إتین ژیلسون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسلما پژوهش دراندیشه فلسفی یک فیلسوف، شناخت کافی ازمنطق حاکم برآن اندیشه و مبانی بنیادین آن را می خواهد. بنابراین، تفکیک وجود از ماهیت یکی از مسائل مهم فلسفی در دستگاه بوعلی است که تنها با شناخت درست ازجایگاه وجود وماهیت دراین نظام، وبرمحوریت مبانی وی قابل تبیین وتفسیر خواهد بود. ماهیت درفلسفه ابن سینا علاوه برمعنای خاصی که دارد ( ذات امور) دارای دوجایگاه مهم است؛مقام تحلیل ومقام تقرّر آن درعلم حق. تفکیک وجود ازماهیت درساحت تحلیل رقم می خورد اماتقرّر علمی آن درعلم حق بُعد هستی شناختی آن را مشخص می کند. نکته مهم در تفسیر رابطه وجود وماهیت، تعیین نوع وجود است که زائد بودن آن را برماهیت نشان می دهد و آن مفهوم وجود است، نه خود وجود. مقاله حاضر کوشیده است مسئله مذکور را با در نظر داشت مبانی ابن سینا توصیف و تحلیل نماید.
تأثیر نظریه حرکت جوهری بر نفس شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیر تکاملی اندیشه فلسفی مسلمین، صدرالمتألهین توانست بسیاری از معضلات اقطاب خود ازجمله در علم النفس را برطرف کرده، طرح نوینی از آن ارائه نماید. بدیهی است نفس شناسی ملاصدرا نیز بر مبادی و اصول فلسفی او استوار شده است. این پژوهش بهدنبال تبیین تأثیر نظریه حرکت جوهری صدرا – بهعنوان یکی از اصول بنیادین فلسفی اش- بر مختصات و تفاوت های نفس شناسی او می باشد. ازجمله این تأثیرات می توان به مباحث حدوث و بقای نفس، حقیقت نفس، تحول در برخی براهین تجرد نفس، رابطه نفس با بدن، رابطه نفس با قوای آن، اتحاد عاقل و معقول، موت طبیعی و اخترامی، ابطال تناسخ، تجرد قوه خیال و معاد جسمانی اشاره کرد.
بررسی و تحلیل «جسمانیت نفس» از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «جسمانیت نفس» در آثار صدرالمتألهین براساس دو نظریه متفاوت از وی قابل تفسیر است: نظریه اول، حدوث جسمانی نفس است که براساس آن، نفس در مراحل ابتدایی وجود خود امری منطبع و حال در ماده است و نظریه دوم، ذاتی بودن «اضافه نفسیت» است که طبق آن، نفس دارای کون تعلقی بوده و در نتیجه از لحاظ وجودی وابسته به ماده است. ملاصدرا گاهی برمبنای نظریه اول و گاهی برمبنای نظریه دوم واژههای مادی و جسمانی را بر نفس اطلاق میکند. بهنظر میرسد بدون تبیین و تفکیک این دو نظریه نمیتوان به مفهوم روشنی از اطلاقات واژههای مادیت و جسمانیت نفس در کلام ملاصدرا رسید. افزون بر این، با تفکیک این دو نظریه میتوان به دو تفسیر متفاوت از نظریه حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس نیز دست یافت که بهنظر میرسد هردو مورد تأکید ملاصدرا بوده است.
مقایسه تحلیلى دیدگاه ملاصدرا و طباطبایى در مسئله قضاء الاهى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
ادراک کلی و جزئی و مدرک آنها در دیدگاه ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تأملی در اندیشة سیاسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست مدن، همواره از مباحث جدی فلاسفه بوده است و آنان پابه پای انبیا، به این اندیشه توجه کرده اند. باید خاطرنشان کرد که انبیا به صورت نظری و عملی، و فلاسفه به صورت نظری به این مسئله پرداخته اند.
از میان فلاسفة یونان، فیلسوفان پیش از سقراط به مسئلة سیاست توجه داشته و افلاطون و ارسطو، بسیاری از آثار خود را به این بحث اختصاص داده اند. در فلسفة اسلامی نیز فارابی لقب «فیلسوف سیاست» را یافته است، گو ابن سینا هم بخشی از رسالة خود را به سیاست مدن اختصاص داده است. فلاسفة دیگر همچون ملاصدرا، پس از این دو، نکته ای جدید را در این باره نیفزوده اند و می توان گفت که تنها به تفصیل و بسط مباحث مجمل ِ فارابی و ابن سینا همت گماشته اند.
امکان طرح عالم خیال بنابر تلقّى ملّاصدرا در پدیدارشناسى هرمنوتیک هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالم خیال از زمان فارابى تا ملّاصدرا، تطورات گوناگونى را در فلسفه اسلامى پشت سر گذاشته است. با تمرکز بر فلسفه ملّاصدرا و پرهیز از دیدگاه هاى عرفانى و با استمداد از روش پدیدارشناسى، مى توان بى آنکه گرفتار صحت و سقم براهین متعارف فلسفى در این باب شد، در باب رتبه اى از عالم خیال، که بین الاذهانى و در عین حال مقید باشد، تبیینى ارائه داد که عالم ـ خیال ـ مضمون نام مى گیرد. عالم ـ خیال ـ مضمون، شأن خیالى نسبت وجودى انسان با وجود و مقوم رفتارهاى خیال ـ مضمون او در عرصه هاى گوناگون از جمله هنر است. بهره گیرى از عالم ـ خیال ـ مضمون، مى تواند راه گشاى فهم بهتر هنر در فلسفه هایدگر باشد و نارسایى آن فلسفه را در فهم هیئت هاى هنرى متکثر جبران کند.
وجود ذهنی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وجود ذهنی از مباحث دیرپای حوزه های فلسفه و کلام اسلامی محسوب می شود که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای دارد. در این مقاله ضمن تأکید بر این که این مسئله از مسایل ابداعی در فلسفه اسلامی است، به دلایل اثبات وجود ذهنی با تکیه بر اندیشه صدرالمتالهین پرداخته شده است که از منظر ایشان، هر مقوله ای که به ذهن می آید به حمل اولی ذاتی ـ نه به حمل شایع صناعی ـ همان مقوله است و آنچه به عنوان مفهوم در ذهن ترسیم می شود، در حقیقت و ذات خود کیف نفسانی است. در نهایت دیدگاه های مطرح در باب وجود ذهنی در قالب نظریه حکماء، نظریه اضافه و نظریه شبح بیان گردیده و سپس مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
بازشناسی منابع حدیثی أسفار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب اسفار می توان بیش از 1100 آیه از آیات قرآن و 250 حدیث از احادیث منسوب به نبی اکرم صلی الله علیه و آله، اهل البیت علیهم السلام و صحابه یافت. هر چند که صدرا به اندیش? فلسفی بیشتر شناخته شده است، اما شرح ناتمام وی بر الکافی، شاهدی بر این است که او با حدیث و دیگر علوم مربوط با آن نیز آشنا بوده است. با وجود این، وی در انتخاب احادیث اسفار، در مسلک عرفانی بیشتر ظاهر شده؛ لذا بیش از دو سوم احادیث موجود در این کتاب، از مصادر اهل عرفان اخذ شده که آنها نیز برگرفته از کتب حدیثی اهل سنت و یا کتب خاص عرفاست و کمتر از یک سوم آنها را در مصادر حدیثی شیعه پیش از قرن ششم می توان یافت. در این مقاله به شناسایی منابع احادیث اسفار و میزان اعتبار آنها در نزد محدثان پرداخته شده است.
نقش تهذیب نفس در معرفت شناسی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا معرفت را غایت حکمت می داند و بر این باور است که معرفت حقیقی، بدون تزکیه نفس و پاک کردن قلب از آلودگی ها میسر نیست. تزکیه نفس، آدمی را مستعد می کند تا ضمن اتصال با عقل فعال، معرفت را از او دریافت کند. از نظر وی تعلم، تحصیل استعداد برای اتصال به عقل فعال است؛ یعنی نفس آدمی پیش از تعلم دارای استعدادی ناقص است و بعد از تعلم، این استعداد، تام می شود؛ به گونه ای که با عطف توجه به موضوع عقلی، نفس آدمی به عقل فعال متصل شده و آن معقول را از وی دریافت می کند. با وجود این، تعلم صرف موجب وصول آدمی به معرفت حقیقی نیست؛ زیرا در معرفت حقیقی لازم است که آدمی تشبه به عقول قدسی و پاک یابد و این تشبه، بدون تزکیه نفس امکان پذیر نیست. به علاوه، تزکیه است که موجب میشود نفس آدمی از توجه به بدن و خواهش های نفسانی که جنبه حیوانیت آدمی و مانع کمال است، دور شود و در نتیجه، قوه عاقله، حاکم بر وجود انسان شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش تزکیه نفس در معرفت شناسی سینوی است و این که چگونه نفس با تزکیه اش، قابلیت اشراق عقل فعال را پیدا می کند.