فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
177 - 213
حوزههای تخصصی:
اگرچه باور به غیبت امام زمان(ع)، از باورهای قطعی و بی چون و چرای مذهب امامیه شمرده می شود؛ اما مسئله چرایی غیبت و تحلیل آن به کمک خرد، روایات و داده های تاریخی حیات امامان معصوم(ع) از دیرباز در تراث امامیه مطرح بوده و گاه، با چالش ها و نگرش های متفاوت روبه رو بوده است. به نظر می رسد بیشترین مباحث پیرامون چرایی غیبت در سایه سار روایات معصومان؟ع؟، شکل گرفته است و از آن جا که در روایات، با دو دسته روایت مواجه هستیم؛ دسته ای که از علل غیبت سخن یاد کرده و دسته ای دیگر که آن را سرّی از اسرار الهی شمرده است؛ برخی با تکیه بر روایات سرّ، بر این باورند که بشر با شناخت و فهم ناقص خویش، راهی برای دست یابی به چرایی غیبت ندارد؛ از این رو، هرگونه تلاشی را در این راستا، بی ثمر، ناپسند و مذموم شمرده اند در این مقاله، پس از مفهوم شناسی سرّ، به نقل هریک از این روایات پنج گانه سرّ پرداخته، سند و دلالت هریک از آنها را بررسی نموده و سرانجام، پندار یادشده را باطل ساخته و بر امکان دست یابی به علت غیبت پای فشردیم.
Comparative Theology in the Islamic Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article provides a brief background of how Comparative Theology is understood today, to point out features of how it is practiced that are responsive to issues peculiar to contemporary Catholicism, and to suggest how a version of CT might be developed that is more consistent with Islamic traditions of thought on related issues. In order to accomplish this last goal, a brief introduction to the traditional “Islamic sciences” is provided. It will be suggested that an Islamic Comparative Theology (ICT) can be understood as a multidisciplinary field that draws on several Islamic sciences, as well as research in religious studies. I argue in favor of a blurring of the distinction between Comparative Religion and Comparative Theology, and point out that relevant discussions are to be found across a variety of traditional Islamic sciences, but that it would be advantageous to collect these discussions together and to augment them with information gleaned from both secular and Islamic approaches to the teachings of Muslim thinkers about theological issues, broadly understood, in comparison with what is found in non-Islamic traditions in such a manner to enrich our own understandings of the issues and those with whom we engage in dialogue.
رویکردی نو در معناشناسی «اتحاد عقل و عاقل و معقول» ازدیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
201 - 221
حوزههای تخصصی:
برخی از عبارات ابن سینا درباره نفس ناطقه و رابطه آن با معقولات، به اثبات اتحاد عاقل و معقول تصریح دارد و برخی دیگر، آشکارا بیانگر بطلان این نظریه است. همین امر، موجب اختلاف میان فیلسوفانِ پس از وی درخصوص نظر نهایی او درباره این مسئله شده است. عده ای از ایشان بیان ابن سینا را درباره این مسئله متناقض دانسته، و رویکردی انتقادی نسبت به آن داشته اند. گروهی دیگر سعی کرده اند تا به گونه ای این تناقض را رفع کنند؛ اما ظاهراً هیچ یک از دو دسته مذکور، راه صواب را نپیموده اند. در این مقاله، پس از ارزیابی آراء مطرح شده، اولاً: با نگاهی جامع به آثار ابن سینا به بیان معانی اصطلاحات مهم در مسئله اتحاد عاقل و معقول پرداخته ایم؛ ثانیاً: رابطه نفس با قوای عقلی را کاویده ایم؛ ثالثاً: معناشناسی اتحاد عقل، عاقل و معقول ازدیدگاه ابن سینا را تبیین کرده، و در ضمن آن، کیفیت اتحاد نفس با معقولات را در معیت بدن و در مفارقت از آن توضیح داده ایم. درمجموع، چنین به نظر می رسد که عبارات ابن سینا درخصوص نظریه اتحاد، هیچ تناقضی باهم ندارند و بی توجه به معانی مختلف اتحاد در آثار او و نیز تفکیک نکردن مواطن گوناگونی که ابن سینا درخصوص رابطه نفس با معقولات بیان کرده است، به توهم تناقض در مسئله مذکور انجامیده است. ابن سینا اتحاد نفس با معقولات را اثبات می کند و آن را از جهتی شبیه اتحاد ماده و صورت می داند. ازدیدگاه وی این اتحاد، در نفسِ همراه با بدن، با صورت معقول خاص تا زمان عدم اِعراض نفس از آن برقرار است؛ اما نفس با پیمودن مراحل کمال و مفارقت از بدن می تواند با دریافت دفعی همه معقولات و اتحاد با آن ها عالَمی عقلی مطابق با عالَم عینی شود.
تحلیل نقش «رهایی از بیعت طاغوت ها» در علت غیبت امام زمان (عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
7 - 36
حوزههای تخصصی:
بحث از چرایی غیبت امام زمان؟عج؟ حتی پیش از غیبت ایشان مورد توجه بوده و از امامان پرسش شده است؛ گاه نیز خود ایشان به تبیین علت غیبت پرداخته اند؛ از این روی، در روایات فراوانی از اهل بیت، سخن از چرایی غیبت با عناوین متعددی انعکاس یافته است: 1. اجرای سنّت انبیای پیشین؛ 2. خشم و غضب الهی؛ 3. آزمایش و امتحان مردم؛ 4. خوف قتل؛ 5. رهایی از بیعت طاغوت ها؛ 6. ستم پیشگی مردمان؛ 7. خارج شدن مؤمنان از صلب کافران؛ 8. فرصت یابی مدعیان حکومت شایسته. براساس برخی از این احادیث، علت غیبت امام مهدى؟ع؟ این است که، آن حضرت با وجود غیبت و نهان زیستی از یوغِ بیعت با طاغوت هاى زمان آزاد مى شود و تعهد و بیعت با هیچ حاکمى را برعهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان از روى تقیه حکومت ها را به رسمیت مى شناختند، ولى امام مهدى؟ع؟ مأمور به تقیه نیست. این مقاله، پس از بررسی سند و دلالت 10 روایات متناظر با این عنوان، نقش «رهایی از بیعت طاغوت ها» را در غیبت امام زمان؟عج؟ واکاوی و تحلیل نموده است. با توجه به رسالتی که امام زمان؟عج؟ بر دوش دارد، به خلاف دیگر امامان، مأمور به تقیه نیست؛ او مأمور به قیام است و مکلف است تا براساس واقعِ دین عمل کند؛ شدّت فشار و ستم کاری خلفای جور، چنان عرصه را بر او تنگ کرده است که به فرض که او را نکشند، او باید با تقیه رفتار کرده، با ایشان بیعت کند؟! از این رو، برای رهایی از بیعت با طاغوت ها نگزیر به غیبت و نهان زیستی خواهد بود.
تحلیل و بررسی راه کارهای مواجهه با مهدی نمایی
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
38 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به ظهور حضرت مهدی عج از مهم ترین عقاید جامعه ی شیعی است که زمینه ی رهایی از ناامیدی و ناکامی ها را فراهم می کند؛ بااین حال، همواره ظهور جریان های مهدی نما، تهدیدی برای این باور معنابخش بوده اند. از همان روزهای نخستین عصر غیبت تا کنون، افراد و گروه هایی در این زمینه ادّعاهایی از نوع: نیابت، سفارت، بابیّت، ارتباط، وکالت، یا حتّی مهدی بودگی داشته اند. ظهور این جریان ها در ابتدا ممکن است چالش نهاد دین به نظر بیاید، ولی در روزگار مدرن می تواند به یک چالش اجتماعی تبدیل شده و زمینه ی پیدایش فرقه های جدید و نیز شکاف اجتماعی میان شیعیان را فراهم کند و حتّی تهدیدی برای بقای جامعه باشد. به همین دلیل سالیانی ا ست که مواجهه و مبارزه با مهدی نمایی علاوه بر اینکه مورد توجه متکّلمان و الهی دانان است، در علوم اجتماعی نیز مورد توجّه و تدقیق قرار گرفته است؛ بااین حال هنوز توافق چندانی بر مناسب ترین راه کار این مواجهه در دست نیست. این پژوهش، کوشیده است تا با استفاده از روش مصاحبه ی نخبگانی با کارشناسانی از حوزه ی جامعه شناسی که بر این موضوع تمرکز داشته اند، و تحلیل محتوای آن، به مناسب ترین راه کارهای مواجهه با پدیده ی مهدی نمایی دست یابد. این راه کارها گاه به شیوه ی تعلیم مهدویّت اشاره دارد و گاه به روّیه های درمانی می پردازد. برخی از کارشناسان بر تغییر گفتمان مهدویّت و کاستن از سویه های عاطفی آن تأکید دارند و برخی دیگر بر تأکید بر رویّه های قانونی و قضایی. بااین حال ، همه کارشناسان، مهدی نمایان را یک مسئله اجتماعی می دانند و نه کلامی.
نقش میانجی گرانه نگرش های مذهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
97 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی گرانه نگرش های مدهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود، که از طریق روش تحلیل مسیر انجام شد. در این پژوهش 211 نفر افراد متقاضی طلاق در استان گیلان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس اقدام به تکمیل پرسشنامه های پژوهش کردند. به جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS25 و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این بود که بین تاب آوری و امید با بی ثباتی ازدواج رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بررسی متغیرهای میانجی نشانگر این بود که در رابطه بین تاب آوری و بی ثباتی ازدواج هر سه بُعد باور، عواطف و رفتار دینی میانجیگری معنی داری داشتند (05/0p<). اما در رابطه با امیدواری فقط مولفه عواطف دینی رابطه امیدواری و بی ثباتی ازدواج را میانجی گری کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: به جهت کاهش بی ثباتی ازدواج زوجین می توان از راهبردهای افزایش تاب آوری و امید بهره برد. همچنین با آموزش در زمینه نگرش های مذهبی و افزایش باور، رفتار و عواطف دینی می توان اثرگذاری تاب آوری بر بی ثباتی ازدواج را افزایش داد.
تحلیلی بر ستیزه تصوف اسلامی و مظالم اجتماعی
منبع:
کاوشی در معرفت اجتماعی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
136-159
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، سیر برخورد و ستیزه عرفان ایرانی- اسلامی- که خود را در نحله های گوناگون جریانی به نام «تصوف» نشان داده است - را در دستور بررسی و تحلیل خود - در بازه زمانی قرون اولیه تشکیل تمدن اسلامی تا زمانی صفویه در گستره تمدنی ایران زمین- قرار داده است. این پژوهش بر اساس موارد استفاده از نوع «تحقیق کاربردی» و از نظر روش تحقیق «توصیفی» است. جهت جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق و جهت شناخت چارچوب نظری، از روش کتابخانه ای(اسنادی) استفاده شده است. جنبه نوآوری این تحقیق تاکید بر سیر سیاسی-اجتماعی تصوف برخلاف دیگر تحقیقات که بیشتر درصدد تبیین وجوه معنوی این جریان بوده اند، است.آنچه به عنوان نتیجه این پژوهش استنتاج شده است، فرقه های صوفی با دنیای سیاست، یکدست و یک ساز نبوده اند و بسته به شرایط و زمینه ها، واکنش های مختلفی از خود بروز داده اند؛ هرچند، بیشتر صوفیان با سیاست، میانه ای نداشته و یا با قدرت های زمان همراهی می کردند، اما گروه هایی هم در راه حق طلبی و آزادی خواهی تلاش و مجاهدت داشتند.
تحلیل روش شناسی ذاکر نایک
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
97 - 110
حوزههای تخصصی:
یک از صاحبان مذاهب خود را داعی حق معرفی می کنند، اما عقل سلیم بر وحدت مذهب اسلامی تأکید دارد و هرگونه تکثرگرایی مذهبی را رد می کند. پژوهش حاضر باهفد تحلیل و بررسی روش جذب مخاطب ذاکرنایک در دعوت به اسلام و قرآن و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. در پژوهش حاضر، شیوه تبلیغی ذاکرنایک را بااستفاده از دلایل عقلی و منطقی، روش شناسی، مواجهه با علم و دین، ملحدان، مذاهب مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد ذاکر نایک، مبلغی مذهبی است که با بیانات جذاب خود مخاطبانی را در سراسر علم با خود همراه کرده و تلاش می کند با نفی تکثر مذهبی در مواجهه با ادیان و مذاهب مختلف بر وحدت شریعت تأکید کند. گرایش وی در دعوت به اسلام و قرآن، زاده نوع تبلیغ و تلقینی است که از استاد خود آموخته است. وی تلاش کرده است در عرصه رسانه و سخنرانی های طوفانی خویش با بهرمندی از حافظه و قدرت بیان و با نگاهی سکولار و فرامذهبی تلاش کرده است تا با تغییری متناسب با زمانه، اسلام حقیقی را از پایه های عقل و منطق جدا کرده و بر جدلیات خود بنا کند.
تأملی در مسئله شکاف، صفات موجود ضروری برهان کیهان شناسی با تکیه بر دیدگاه راسموسن و گلمن
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
91 - 107
حوزههای تخصصی:
یگانگی، تشخص و بساطت و صفات کمال مثل علم و قدرت مطلق، از مهم ترین صفات خدای ادیان ابراهیمی است. الهی دانان همواره پس از اثبات وجود خدا، برای اثبات صفات او برهان اقامه کرده اند. در فضای الهیات غربی، نوعی از براهین خداشناسی، براهین کیهان شناختی است. در نسخه های متفاوت این برهان، نشان داده می شود که کیهان (مجموعه ممکنات عالم) برای تبیین پذیری، نیازمند موجودی ضروری است که وجودش (فعل ارادی اش)، کیهان را موجه می سازد. نسخه های متفاوت عموماً در این نکته مشترک اند که نتیجه آن ها چیزی بیش از اثبات یک موجود ضروری نیست. می توان این مرحله را مرحله اول براهین کیهان شناختی نامید. پراس در مقاله ای مروری می پرسد: «آیا این موجود ضروری این برهان، دارای صفات خدای ادیان توحیدی است؟» (مرحله دوم) به تعبیر گلمن «آیا آن موجود، یکتا و دارای صفات کمال است؟» (مرحله سوم) و آیا دارای صفت تشخص و فاعلیت ارادی است؟ راسموسن و گلمن کوشیده اند تا از مسیر برهانی این خلأ معرفتی را پر کنند و به این اشکالات پاسخ بگویند. جرومه گلمن، با استفاده از تقریر مبتنی بر اصل دلیل کافی ضعیف گیل پراس از برهان، با فرض یکتایی موجود ضروری، نتیجه گرفته است این موجود قدرت (و به یک معنا علم) مطلق دارد. راسموسن سعی کرده با معرفی اصل علّی معتدل و استفاده از قاعده ای که ریشه در کلمات دانس اسکوتوس دارد، قدرت مطلق را ثابت کند: «هر متناهی، می توانست کم تر یا بیشتر از آنچه هست باشد.» مضمونی که مشابه آن از امام رضاg روایت شده است. او تلاشی ناتمام در اثبات دیگر صفات الهی نیز داشته است. به نظر می رسد ادبیات الهیاتی مغرب زمین برای پرکردن این شکاف برهان کیهان شناختی، هنوز راه درازی در پیش دارد.
نهضت ترجمه و بازتاب آن در معادشناسی سینوی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
9 - 26
حوزههای تخصصی:
یکی از سرنوشت ساز ترین دوره های تاریخی دوره ای است متون مختلف علمی دیگر ملل با ترجمه وارد قلمرو اسلامی شد. این دوره که به دوره نهضت ترجمه معروف است تأثیر بسزایی در نظریات فیلسوفان بزرگی مانند ابن سینا داشت. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با شیوه گردآوری کتابخانه ای انجام شد افزون بر تبیین نهضت ترجمه، تأثیر این دوره در معادشناسی ابن سینا ازنظر ساختاری و محتوایی بررسی گردید. همچنین نقش نهضت ترجمه در نوآوری های ابن سینا در معاد و ملزومات آن نیز بررسی و مطالعه شد. نتایج نشان داد ابن سینا با مطالعه کتاب های ارسطو و سایر یونانیان به تفوقات فراوانی به ویژه در حوزه معادشناسی دست یافت. وی از سویی با اثبات عقلی معاد روحانی و تطابق آن با آیات و روایات، گام اساسی برای فلسفی سازی اعتقادات برداشت و ازطر ف دیگر با تردید در اثبات عقلی جسمانیت معاد به مواجهه با نظریات متکلمین معاصرش پرداخت و توانست بر دیدگاه های آنان غالب شود. ابن سینا با بهره مندی از نظریات فلاسفه یونان و همسان سازی آن با آموزه های وحیانی به ویژه در مسئله معاد روحانی و جسمانی، نوآوری های فراوانی را در حوزه معاد ایجاد کرد.
فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
39 - 60
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به مسئله فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی می پردازد. پژوهش در حوزه غزالی شناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگی های انسجام و باز شدن دریچه های دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدم تعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفس شناسی و فرایند صدور فعل. غزالی زیرساخت های ارکان فکری نفس شناسی و شاکله فعلی را در آثار نخستین حیات علمی خویش پایه گذاری کرده است. او تعارض ظاهری نظریه خویش در باب عدم وصول به حقیقت امور و تعریف فلسفی از انسان را در معارج القدس تبیین کرده است. مبحث صدور فعل به رغم تفاوت رویکردها دارای هماهنگی است. ساختمان فعلی انسان به ترتیب از زیرساخت تا روساخت، مقام علمی گزینش غایت، ایجاد شوق به واسطه قوای شهوانی و غضبانی (فعل ارادی)، یا به واسطه قوه علم (فعل اختیاری) است. شوق ارادی، شوق مرتبه حیوانی و شوق اختیاری، شوق مرتبه انسانی است. روساخت آن، عضلات حرکتی است. شرط فعلیت گزینش غایت و خواطر غیراختیاری در هر دو رویکرد عرفانی و فلسفی، وصول به مقام جزمیت با توجه به مرتبه هر انسان است که مبین تخالف ظاهری مقام نظر و فعل انسان می باشد. اطلاق اراده بر شاکله فعلی نشان دهنده نقش اراده در انجام افعال اختیاری و اجباری است.
نقش موضوعیتی جابر جعفی در نشر آموزۀ رجعت (نقدی بر دعاوی ناصر القفاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
51 - 68
حوزههای تخصصی:
ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر، ضمن متهم انگاشتنِ جابربن یزیدجعفی، او را جاعل و ناشر روایات رجعت خوانده، و با ادعای نقشِ موضوعیتی وی در گسترش این آموزه، در صدد انکار اصالت آن برآمده است. این امر در حالی است که افزون بر مخدوش بودن مقدماتِ دعاوی قفاری، و ناتوانی وی در تمییز جابر بن یزید با جابر بن عبد الله صحابی، احادیثِ باب رجعت، با طرق متعدد و مستقل از جابر ین یزید، به نحو متواتر گزارش شده و صرف نظر از آیاتِ مثبت رجعت، گزارش های متعلق به سده نخست نیز از وجود آموزه ی رجعت در میان اصحاب امیرالمؤمنین حکایت دارد. هم چنین مطالعه میراث مکتوب امامیه نشان می دهد که اولا گزارش های جابر در باب رجعت فراوان نیست و از راویان هم طبقه با وی چون ابوبصیر اسدی، روایات بیشتری در باب رجعت گزارش شده، و ثانیاً گزارش گریِ جابرجعفی به عنوان یک راویِ ممدوح و بهره مند از توثیقات خاص و عام، مورد قبول امامیان است. در نتیجه نه تنها جابر بن یزید، نقشِ موضوعیتی در نشر آموزه ی رجعت ندارد، بلکه نقش طریقیتی او نیز آنچنان که قفاری ادعا کرده، پر رنگ و انحصاری نیست.
بررسی تطبیقی نقش استقلال در حفظ قلمرو سرزمینی در حکومت دینی در مقایسه با حکومت های پادشاهی ایران معاصر (از قاجار تا کنون)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
157 - 175
حوزههای تخصصی:
واکاوی نقش استقلال در حکومت های معاصر ایران حاکی از آن است که رویکرد حکومت های سه گانه قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی تفاوت آشکاری با یکدیگر داشته است. گرچه حفظ کرامت سرزمینی در بیان دولت ها مورد توجه بوده است، اما در رخدادهای بیرونی بخش های فراوانی از سرزمین ایران در مناقشات نظامی و سیاسی از دست رفت. در این پژوهش حفظ قلمرو سرزمینی با نگاه استقلال حاکمیت ها مورد توجه قرار گرفته شد و این مهم تبیین شد که حکومت های سه گانه مذکور چه مقدار توانستند از عنصر استقلال در حفظ و یکپارچگی سرزمینی بهره مند شوند و سرانجام تبیین شد که حکومت دینی کنونی(جمهوری اسلامی) توانست با استفاده از عنصر استقلال و با تکیه بر توان داخلی و اعتماد به ملت ایران استقلال کشور را از گزندهای فراوان در امان نگه دارد.
روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت با محوریت اندیشه جهاد تبیین
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
انحرافات عقیدتی، به معنی بازگشت از اعتقادات صحیح به سوی التقاط و کج اندیشی است که راهبری و مقابله با آن در عصر غیبت به واسطه دوری جامعه از امام، شکلی متفاوت به خود می گیرد. این نوشتار، با روش تحلیلی_توصیفی و با هدف روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت شکل گرفته و محور کار خود را بر پایه اندیشه جهاد تبیین قرار داده است. مقام معظم رهبری به عنوان یکی از نخبگان عصر غیبت، جهاد تبیین را بهترین راه آگاه سازی جامعه نسبت به انحرافات و نیز موفق ترین طریق دفاع از دیدگاه حق در برابر انحرافات دشمنان می دانند. با توجه به تقسیم انواع مختلف انحرافات در سه بخش فردی، فتنه دشمنان خارجی و پرسش ها و شبهات داخلی؛ شیوه تبیین در هر نوع، متفاوت از دیگری خواهد بود. مخاطب اصلی جهاد تبیین، افراد ناآگاه، غیرمغرض و کسانی هستند که تصوری از اسلام و اندیشه های اسلامی ندارند؛ بااین حال، تبیین می تواند خنثی کننده حربه ها و مغالطات دشمنان نیز باشد. روش های تبیینی مورد تأیید مقام معظم رهبری، در روایت صادقانه حقایق، تبیین منطقی آرمان ها و اهدف و در بیان دستاوردهاست؛ ازاین رو نگهداشت جامعه از انحرافات عصر غیبت با تبیین اموری چون: مسئله امامت در ادبیات شیعه امامیه، اثبات تولد شخص مهدی، شناخت و مراجعه به منابع اصیل اسلامی، توجه به نشانه های قطعی ظهور، درک صحیح از معنای انتظار و سیستم نیابت عامه انجام می پذیرد.
«وجدان خویشتن» و خطاناپذیری آن از منظر فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
215 - 236
حوزههای تخصصی:
«خودآگاهی» یکی از مصادیق علم حضوری است. دو پرسش مهم معرفت شناختی در مورد این مصداق وجود دارد: اول این که آیا ما واقعیتی به نام «من» را وجدان می کنیم؟ دوم این که آیا این وجدان، خطاناپذیر است و واقعیت «من» را آن گونه که هست نشان می دهد یا ممکن است «وجدان من» مغایر «من عینی» باشد. دو نکته نوآورانه اساسی در پاسخ به این دو مسئله وجود دارد که در مقاله پیشِ رو مدنظر قرار گرفته است. اول این که فیلسوفان مسلمان برای شناخت «من» سلسله مراتب قائل اند، به طوری که در این سلسله، ابتدایی ترین و بنیادی ترین چیزی که درباره «من» وجدان می شود، همانا «درک کنندگی خویشتن» است. این رویکرد نقش مهمی در پاسخ به منکران وجدان «من خودآگاه» دارد. دوم این که از نگاه ایشان، یگانه روش بحث درباره بنیادی ترین سطح شناخت «من» (درک کنندگی من) همانا توصیف وجدان خویشتن به کمک عقل توصیفی است. در چهارچوب این دو نکته می توان گفت که اولاً وجدان «من درک کننده» وجود دارد و ثانیاً فیلسوف مسلمان به عنوان یک مبناگرای عمیق، این وجدان را به مثابه یک «واقعیت» در نظر می گیرد و به سبب یگانگی وجدان و واقعیت، حکم به امتناع تخلف «معرفت وجدانی به من» از «واقعیت من» می کند. ضمناً یگانه دانستن «معرفت وجدانی به من» و «واقعیت من» ناشی از یک اعتبار صرف نیست، بلکه متکی به محتوای «وجدان من» (درک کنندگی من) است.
جاری نبودن برهان لمی در علوم حقیقی از نظر علامه طباطبایی و انحصار جریان برهان انی مطلق از نوع سوم در آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
28 - 49
حوزههای تخصصی:
در منطق، هر چند برهان به لمی و اقسام آن و به انی و اقسام آن تقسیم می شود و انی هم خود به انی مطلق و دلیل تقسیم می پذیرد، ولی درستی همه اقسام و معتبر بودن آنها به گونه بالذات نیست. بلکه گاه برخی از اقسام بالعرض توجیه پذیر و معتبرند. ازاین رو با مداقه در قواعد برهان معلوم می شود که تنها برهان لمی و برهان انی مطلق از نوع سوم بالذات برهانند و سایر اقسام برهان نیستند، جز به نحو بالعرض.در این تحقیق با روش تحلیلی برهانی نشان می دهیم که برهان لمی از نظر علامه طباطبایی در فلسفه و سایر علوم که در صدد اثبات اعراض ذاتیه موضوعند، جاری نیست. عرض ذاتی در این مبنا آن است که «با وضع موضوع وضع و با رفع آن رفع» می شود. البته با برهان لمی می توان برای موضوعات علوم، محمولاتی را به عنوان عرض غریب اثبات کرد. ولی در فلسفه ممکن نیست با برهان لمی محمولی را به عنوان عرض ذاتی یا عرض غریب برای موضوعش که موجود بما هو موجود است اثبات کرد؛ چراکه موجود معلول علتی نیست. بنابراین تنها برهان جاری در فلسفه و سایر علوم برهان انی مطلق از نوع سوم است.
تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در مسئله ی وحدت طلب و اراده در دانش اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
50 - 69
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتباریات، نظریه ای در حوزه معرفت شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه های دانشی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم ترین علومی است که نظریه اعتباریات در آن منشأ اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیه الکفایه از نظریه اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگى دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مسأله وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی1 قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده اند. ولی علامه طباطبایی1 این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده اند.
اسلام و ایمان (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
5-8
حوزههای تخصصی:
این متن درس اخلاق استاد علامه مصباح یزدی پیرامون اسلام، ایمان، شرح و تفسیر تفاوت آن دو است. ازآنجاکه ایمان نقش برجسته در نیل به کمال انسان دارد، قوام واقعی تکامل انسان به ایمان است. درواقع ایمان شرط لازم رسیدن به کمال و سعادت انسانی است. هرچند گروهی معتقدند ایمان و اسلام یکی است؛ هر مسلمانی، مؤمن نیز هست، اما باید گفت که اسلام با صرف گفتن شهادتین تحقق می یابد، ایمان اما چنین نیست. مؤمن کسی است که به هر آنچه در اسلام تشریع شده است، عمل کند، به ویژه اینکه مرتکب گناه کبیره نشود. ایمان از ماده «امن» و «امنیت»، به معنای اعتماد و اطمینان است. ازاین رو می توان گفت: اسلام دو گونه است: اسلام ظاهری که با گفتن شهادتین محقق می شود و اسلام واقعی از آن کسی است که واقعاً انسان به آنچه خداوند نازل کرده و فرموده اعتقاد داشته، آنها را تصدیق نماید تا زمینه دریافت سعادت ابدی را فراهم سازد.
نسبت سنجی حقوق و اخلاق در اندیشه حکمت متعالیه با مکاتب حقوق طبیعی و اپوزیتویسم حقوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
241 - 276
حوزههای تخصصی:
اگرچه مکتب اثبات گرایی حقوقی به عنوان گفتمان مطرح در فضای علمی دنیا جای گرفت؛ اما مکتب حقوق طبیعی نیز همواره مورد اقبال بسیاری از اندیشمندان جهان قرار دارد. با بیاناتی که از اندیشمندان حقوق طبیعی عنوان شده است، می توان تشابهات میان این نگرش با مبانی اندیشمندان حکمت متعالیه درزمینه ارتباط حقوق و اخلاق عنوان نمود. از مهم ترین این تشابهات به پایبندی هرکدام ازدو گروه فوق به اصول ثابت اخلاقی در حقوق و اذعان به وجود ارتباط تنگاتنگ این دو دانش می توان اشاره نمود. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه نسبتی میان نگرش اندیشمندان در حکمت متعالیه و حقوق بشرغرب وجود دارد؟ فرضیه این پژوهش بر این قرار است که اندیشمندان حقوق طبیعی به وجود نوعی حقوق ثابت در نظام های حقوقی-بشری هستند که آن را فراتر از توافق قراردادی می داند و اندیشمندان حکمت متعالیه نیز علاوه بر الهی دانستن حقوق، بر ثابت-بودن اصول اخلاقی در نظام بشری اعتقاد دارند و مانند حقوق طبیعی، عقل را به عنوان یکی از منابع سنجش و دریافت این اصول ثابت عنوان می کنند اما قانون الهی که جامع اخلاق و حقوق است، را در جهت رستگار ساختن انسان جامع تلقی می نماید. مکتب-اثبات گرایی نیز برای تشخیص درستی قوانین، نیازی به تطبیق قواعد با معیارهای ثابت اخلاقی نیست بلکه تنها اراده قانون گذار بیانگر صحت یک قانون است. این پژوهش بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
تحلیل و بررسی ارتباط فرا طبیعی افعال انسان و پدیده های زیست محیطی (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
75 - 109
حوزههای تخصصی:
بخشی از متون دینی از رابطه میان برخی از افعال انسان و پدیده های زیست محیطی خبر داده اند که این ارتباط به صورت عادی و با دانش های طبیعی و تجربی تبیین پذیر نیستند. با توجه به اصل علیت و تأکید دین بر عقلانیت، لازم و ضروری است تا به بررسی رابطه میان افعال انسان و آثار زیست محیطی و کیفیت تأثیر این افعال پرداخته شود، لذا هدف این تحقیق تبیین معقولیت رابطه برخی از افعال انسان با محیط زیست است که در ظاهر و به صورت عادی و طبیعی نامرتبط تلقی می شوند. برای نیل به این هدف، در این پژوهش مسأله محور نگارنده با تحقیق کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز را گردآوری کرده و با تحلیل عقلی و نقلی، مقایسه ای و انتقادی به تبیین و تحلیل مسأله و فروع آن پرداخته است. در این تحقیق با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی روشن شد، نه تنها امکان تأثیر افعال انسان ها در عالم طبیعت به صورت فراطبیعی و غیر عادی وجود دارد، بلکه این تأثیر فراطبیعی محقق هم شده است. صورت باطنی افعال انسان، نفس مجرد و خواست و اراده الهی از جمله علل و عوامل معنوی و فراطبیعی هستند که در پی افعال انسان، بر محیط زیست اثر گذاشته و موجب پیدایش آثار طبیعی زیست محیطی می شوند.